243. کشف الغمّة – به نقل از امّ سلمه ـ: یک روز، پیامبر صلى الله علیه و آله نشسته بود که فاطمه علیهاالسلام قابلمه اى آورد که در آن، کاچى بود. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «على و دو پسرش کجایند؟».
فاطمه گفت: در خانه.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «آنان را به پیش من بخوان».
على علیه السلام در حالى که حسن و حسین، جلوى او بودند و فاطمه علیهاالسلام پیشاپیش آنها در حرکت بود، به سوى پیامبر صلى الله علیه و آله آمدند. پیامبر صلى الله علیه و آله همین که آنها را دید، عباى خیبرى خود را که بر بستر بود، برداشت و خود را به همراه على و حسن و حسین و فاطمه با آن پوشاند و سپس فرمود: «خدایا! اینان، اهل بیت من و محبوب ترین مردم نزد من اند. پس پلیدى را از آنها دور بدار و کاملاً پاکشان گردان». در این هنگام، خداوند، این آیه: «خداوند خواسته است که پلیدى را فقط از شما اهل بیت بزداید…» را نازل فرمود.
244. امام على علیه السلام: مردى خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله رسید و گفت: اى پیامبر خدا! چه کسى نزد تو محبوب تر است؟
پیامبر صلى الله علیه و آله در حالى که من در کنارش بودم فرمود: «این و دو فرزندش و مادر فرزندانش. آنها از من اند و من از آنهایم. آنان در بهشت با من چنین اند» و دو انگشتش را به یکدیگر چسباند.
245. سنن الترمذى – به نقل از جُمیع بن عُمیر تیمى ـ: با عمّه ام بر عایشه وارد شدیم. از او پرسیدند: چه کسى نزد پیامبر صلى الله علیه و آله از همه محبوب تر بود؟
گفت: فاطمه.
گفتند: از مردان، چه کسى؟
گفت: همسرش که تا آن جا که من مى دانم، پیوسته روزه دار و شب زنده دار بود.
246. المناقب، کوفى – به نقل از جمیع بن عمیر ـ: با مادرم بر عایشه وارد شدم و مادرم در باره ی على علیه السلام از او پرسید. او گفت: از مردى مى پرسى که در نگاه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله از همه محبوب تر بود و دختر پیامبر را که او هم محبوب ترین مردم نزد پیامبر صلى الله علیه و آله بود ـ، در خانه داشت! دیدم که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، على و فاطمه و حسن و حسین را فرا خواند و بر آنها جامه اى افکند و فرمود: «خدایا! اینان، اهل بیت من اند. پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».
[عایشه گفت:] من به پیامبر صلى الله علیه و آله نزدیک شدم و گفتم: اى پیامبر خدا! من هم در شمار اهل بیت هستم؟
فرمود: «کنار برو. تو در راه درست هستى».