جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پاسخ یک شبهه

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ممکن است گفته شود که شبیه این تعبیر، در باره امام على علیه السلام نیز از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده است:

عَلىٌّ مَعَ القُرآنِ وَ القُرآنُ مَعَ عَلىٍّ، لَن یَتَفَرَّقا حَتَّى یَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ.(1)

على با قرآن است و قرآن با على است و این دو، هرگز از هم جدا نمى شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند.

یا فرموده است:

عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَهُ، لا یَفتَرِقانِ حَتَّى یَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ.(2)

على با حق است و حق با على است و این دو، تا زمانى که در روز قیامت در کنار حوض [کوثر]بر من وارد شوند، از هم جدا نخواهند شد.

بنا بر این، اگر استظهار از حدیث ثقلین در استدلال به آن براى اثبات استمرار امامت اهل بیت علیهم السلام صحیح باشد، طبق این احادیث باید بگوییم امام على علیه السلام تا قیامت، زنده است.

پاسخ این شبهه، این است که قیاس این دو حدیث با حدیث ثقلین، قیاس مع الفارق است؛ زیرا جمله ی «لَن یَفتَرِقا» در حدیث ثقلین، مسبوق به جمله ی «إنِّى تارِکٌ فیکُم الثَّقَلَینِ» و «إن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلُّوا» است و این دو جمله – که دو قرینه ی روشن بر استمرار امامت اهل بیت علیهم السلام اند – در دو حدیث یاد شده وجود ندارند.

به سخن دیگر، پیوستگى امام با قرآن و حق، اگر با موضوع جانشینى و ضرورت تمسّک به جانشین مطرح شود، یک معنا دارد و اگر بدون آن مطرح گردد، معنایى دیگر دارد. در حدیث ثقلین، پیوستگى اهل بیت با قرآن، همراه با جانشینى آن دو براى پیامبر خدا و وجوب تمسّک به آنها تا قیامت آمده است.

از این رو، حدیث ثقلین بر استمرار حیات یکى از اهل بیت علیهم السلام تا قیامت دلالت دارد؛ امّا پیوستگى امام على علیه السلام با قرآن و حق در دو حدیث پیش گفته، با موضوع جانشینى ایشان و وجوب تمسّک به این امام تا قیامت، همراه نیست. بدین جهت، پیوستگى یاد شده، بیانگر مطلبى جز جدا نشدن قطعى امام على علیه السلام از مسیر قرآن و حق نیست.

بقاى هر یک از اهل بیت علیهم السلام در کنار قرآن، اعم از حضور و غیبت اوست. از آن جا که پس از امام حسن عسکرى علیه السلام تا کنون، امامى از اهل بیت، حاضر و ظاهر نیست، مقتضاى حدیث ثقلین، وجود امام غایب از اهل بیت است؛ زیرا در غیر این صورت، قرآن از عترت، جدا خواهد شد. این امام غایب، شخصى جز امام مهدى علیه السلام نیست.


1) المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 134 ح 4628، المعجم الأوسط: ج5ص 135 ح 4880، المعجم الصغیر: 1ص 255 ح 705، کنزالعمال: ج11 ص 603ح32912؛الأمالی، طوسی: ص 460ح1028، الطرائف: ص 103ح152، الصراط المستقیم: ج 3ص 163، کشف الغمة: ج 1ص148.

2) الخصال: ص 496 ح 5، الأمالی، صدوق: ص 150 ح 146، المناقب، ابن شهر آشوب: ج 3 ص 62، الطرائف: ص 103 ح 150، الصراط المستقیم: ج1 ص 275؛ تاریخ بغداد: ج 14 ص 321 ش 7643، تاریخ دمشق: ج 42 ص 449 ح 9025.