قرآن
(آیا مردم پنداشتند که تا گفتند: «ایمان آوردیم»، رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند؟ و به یقین، کسانى را که پیش از اینان بودند، آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفته اند، معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد).
(و از فتنه اى که تنها به ستمکاران شما نمى رسد بترسید).
حدیث
244. امام على علیه السلام: چون خداوند سبحان، این سخنش را فرو فرستاد که: (الف، لام، میم. آیا مردم پنداشتند که تا گفتند: «ایمان آوردیم»، رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند؟)، دانستم که تا وقتى پیامبر خدا در میان ماست، فتنه بر ما فرود نخواهد آمد. لذا به ایشان گفتم: اى پیامبر خدا! این فتنه اى که خداى متعال، تو را از آن خبر داده است، چیست؟
فرمود: «اى على! پس از من، امّتم دچار فتنه خواهند شد».
گفتم: اى پیامبر خدا! آیا در روز اُحُد که جمعى از مسلمانان شهید شدند و شهادت، نصیب من نشد و این بر من گران آمد، به من نفرمودى: «بشارتت باد که شهادت در انتظار توست»؟.
پیامبر صلی الله علیه وآله به من فرمود: «همین طور است. در آن هنگام، چگونه شکیبایى خواهى کرد؟».
گفتم: اى پیامبر خدا! این جا جاى شکیب نیست؛ بلکه جاى شادى و سپاس گزارى است.
فرمود: «اى على! به زودى، مردم با دارایى هاى خود، آزموده خواهند شد و آنان به واسطه ی دیندار بودن خود، بر پروردگارشان منّت خواهند نهاد و رحمت او را مى طلبند و خود را از خشم او ایمن مى پندارند، حرام را با شبهات دروغین و خواهش هاى غفلت زا حلال مى شمارند. مثلاً شراب را به نام نبیذ، حلال مى دارند و مال حرام (رشوه) را به نام هدیه و رِبا را به نام معامله».
گفتم: اى پیامبر خدا! در چنان وضعى آنان را در چه جایگاهى قرار دهم؟ در جایگاه ارتداد یا جایگاه فتنه؟
فرمود: «در جایگاه فتنه».
245. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر امّت من خواهد رسید که از عالمان مى گریزند، چنان که گوسفند از گرگ مى گریزد. چون چنین شود، خداوند متعال، آنها را به سه چیز گرفتار مى سازد: اوّل، برکت را از اموالشان ببرد؛ دوم، سلطانى ستمگر بر آنان مسلّط گرداند؛ و سوم، بى ایمان از دنیا مى روند.
246. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر مردم فرا مى رسد که در آن، حکومت، جز با کشتار و ستم به دست نمى آید و ثروت، جز با غصب و بخل ورزى و دوستى، جز با خارج شدن از دین و پیروى از هوس فراهم نمى آید. پس هر کس چنان زمانى را درک کند و بر فقر، شکیبایى ورزد با آن که در به دست آوردن ثروت، توانایى داشته باشد و بر دشمنى [مردم] شکیبایى ورزد، با آن که بر کسب دوستى [از طرق نامشروع] توانایى داشته باشد و بر خوارى شکیبایى ورزد، با آن که بتواند عزّت [و مقام] به دست آورد، خداوند، ثواب پنجاه صدّیق (مؤمن راستین) از کسانى که مرا تصدیق کرده اند، به او بدهد.
247. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر امّت من مى آید که عالمان را جز به جامه ی نیکو و قرآن را جز به صداى نیکو نمى شناسند و خدا را جز در ماه رمضان، عبادت نمى کنند. هر گاه چنین شود، خداوند، سلطانى را بر آنان مسلّط مى گردانَد که نه علم دارد، نه بردبارى و نه رحم.
248. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر امّت من فرا مى رسد که در آن زمان، باطن هایشان پلید و ظاهرشان زیباست. از سرِ طمع به دنیا، نه این که به واسطه ی دنیا، آنچه را [از ثواب و پاداش] نزد پروردگارشان است، بجویند. دینشان از سرِ ریاست است و هیچ ترسى [از خدا] در وجودشان نیست. کیفر خداوند، آنان را فرا مى گیرد و چونان شخص در حال غرق شدن، او را مى خوانند؛ امّا دعایشان مستجاب نمى شود.
249. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر امّت من مى آید که از قرآن، جز نوشته اش باقى نمانَد و از اسلام، جز نامش. مسلمان نامیده مى شوند؛ امّا دورترینِ مردم از اسلام اند. مسجدهایشان [از جمعیت] آباد و از هدایت، خالى است. دین شناسان آن زمان، بدترین دین شناسانِ زیر سایه ی آسمان اند. فتنه از آنان بر مى خیزد و به آنان، باز مى گردد.
250. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: به زودى زمانى بر شما مى آید که در آن، هیچ چیز کمیاب تر از سه چیز نیست: درهمى حلال، یا برادرى همدل، یا سنّتى که به آن عمل شود.
251. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر مردم فرا مى رسد که در آن زمان، دل مؤمن در درونش آب شود، آن سان که سُرب در آتش آب مى شود و این نیست، مگر به سبب بلا و بدعت هایى که در دین مردم مى بیند و نمى تواند تغییرشان دهد.
252. صحیح البخارى ـ به نقل از یعقوب بن عبد الرحمان، از ابو حازم ـ: شنیدم که سهل بن سعد مى گوید: از پیامبر صلی الله علیه وآله شنیدم که مى فرمود: «من پیش گام شما در وارد شدن بر حوض [کوثر] هستم. هر کس بر آن وارد شد، از آن نوشید، و هر کس از آن نوشید، هرگز تشنه نشد. گروه هایى بر من وارد مى شوند که من آنها را مى شناسم و آنها هم مرا مى شناسند؛ امّا میان من و آنها فاصله مى افتد».
نعمان بن ابى عیّاش، در حالى که این خبر را براى بعضى روایت مى کردم، از من شنید و گفت: آیا به همین گونه از سهل شنیدى؟
گفتم: آرى.
گفت: من گواهى مى دهم که همین خبر را از ابو سعید خُدرى شنیدم که از این، مفصّل تر نقل کرد و گفت: پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «آنان از من هستند! [به من] گفته مى شود: تو خبر ندارى که پس از تو، چه ها کردند! [و من] مى گویم: از رحمت خدا دور باد، از رحمت خدا دور باد، هر کس که پس از من، [دین خدا را] تغییر داد!».
253. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى به مردم فرا رسد که [در آن زمان] شنیدن نام مردى، بهتر از دیدن اوست و دیدن او، بهتر از آزمودن اوست و اگر او را بیازمایى، احوالى بر تو نمایان سازد. دینشان، دِرهم هایشان است و همّ و غمّشان، شکم هایشان و قبله شان، زنانشان. براى گِرده نانى، سر خم مى کنند و براى دِرهم به خاک مى افتند. سرگردان و مست اند. نه مسلمان اند و نه ترسا.
254. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر مردم مى آید که شکم هایشان، خداى آنان است و زنانشان، قبله شان و دینارهایشان، دینشان و شرافتشان، کالایشان. از ایمان، جز نامش و از اسلام، جز رسمش بر جاى نمى مانَد و از قرآن، جز خواندنش. مسجدهایشان، آباد [و پُر از جمعیت] است و دل هایشان از هدایت، ویران [و تهى]. عالمانشان، بدترین خلق خدا در روى زمین هستند.
255. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر امّت من مى آید که فرمان روایانشان ستمکارند، عالمانشان طمعکار و کم تقوا، عابدانشان ریاکار، بازرگانانشان رباخوار و پوشاننده ی عیب [کالا] در هنگام خرید و فروش، و زنانشان در پىِ زیب و زیور دنیا. در این شرایط، خداوند بَدان ایشان را بر آنان مسلّط مى گردانَد و نیکانشان دعا مى کنند؛ امّا دعایشان مستجاب نمى شود.
256. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: در آخر زمان، مردمى از امّت من پدید مى آیند که به مسجدها مى روند و در آنها گِرد هم مى نشینند و ذکر و وِردشان، دنیا و دنیادوستى است. با اینان، هم نشینى نکنید؛ زیرا خدا را با اینان، کارى نیست.
257. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر شما خواهد آمد که در آن زمان، انسان، میان ناتوانى و گناه، مخیّر است. پس هر کس آن زمان را درک کرد، ناتوانى را بر گناه برگزیند.
258. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: به تحقیق پس از من، دنیایى بر شما فرا مى رسد که اموالتان را مى خورَد، چنان که آتش، هیمه را.
259. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: شما در زمانى به سر مى بَرید که دین شناسانِ آن، بسیارند و خطیبانش اندک. دهندگانش بسیارند و خواهندگانش اندک. عمل در این زمان، بهتر از علم است. زمانى فرا خواهید رسید که دین شناسان آن، اندک اند و خطیبانش بسیار. خواهندگانش بسیارند و دهندگانش اندک. در آن زمان، علم، بهتر از عمل به شمار مى آید.
260. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: شما در زمانى به سر مى برید که هر یک از شما، یکْ دهمِ آنچه را بدان فرمان داده شده است، وا گذارَد، نابود مى شود؛ امّا زمانى مى آید که اگر هر یک از شما، یکْ دهمِ آنچه را بدان فرمان داده شده است، به کار بندد، رستگار مى شود.
261. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: در اواخر امّت من، مردانى پدید مى آیند که بر زین (مرکب) هایى همانند اشتران مى نشینند، و بر درهاى مساجد، فرود مى آیند. زنانشان، پوشیده و در عین حال، برهنه اند. بر سرهایشان کاکُلى چونان کوهان اشتران نحیفِ بُختی (1) است. آنها را لعن کنید؛ چرا که آنان ملعون اند. اگر پس از شما امّتى بود، زنان شما به آنها خدمت مى کنند، همان طور که زنان امّت هاى قبل از شما به شما خدمت کردند.
262. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زمانى بر مردم مى آید که قرآن در دل هاى مردان، کهنه مى شود، چنان که لباس ها بر بدن ها کهنه مى شوند.
263. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: در آخر زمان، عالمانى پدید خواهند آمد که به زهدِ به دنیا مى خوانند؛ امّا خود، زهد نمى ورزند. به آخرت ترغیب مى کنند؛ امّا خود، بدان رغبت نشان نمى دهند. از در آمدن بر حکمرانان، نهى مى کنند؛ امّا خود مى روند. از تهى دستان، دورى مى کنند و به توانگران، نزدیک مى شوند. اینان، همان جبّارانِ دشمن خدایند.
264. المستدرک على الصحیحین ـ به نقل از اَبو هُرَیره ـ: پیامبر خدا فرمود: «زمانى بر امّت من خواهد آمد که در آن زمان، قاریان، بسیارند و دین شناسان، اندک. علم، کاهش مى پذیرد و هَرَج، فزونى مى گیرد».
گفتند: هَرَج چیست، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «کُشت و کشتار در میانتان». [سپس افزود:] «پس از آن، زمانى فرامى رسد که مردانى قرآن را مى خوانند؛ امّا از چنبرهاى آنان، فراتر نمى رود. پس از آن، زمانى مى آید که منافقِ کافرِ مشرک به خدا، با مؤمن، با همان چیزى مجادله مى کند که وى، بِدان باور دارد».
265. امام على علیه السلام: زمانى بر مردم آید که در آن زمان، جز شخص حیله گر، کسى مقرَّب نباشد و جز دروغگو، کسى زیرک شمرده نشود و جز شخص دادگر و باانصاف، ناتوان به شمار نیاید. صدقه دادن را زیان، احسان به خویشاوندان را منّت و عبادت را وسیله ی تفاخر بر مردم قرار مى دهند.
266. امام على علیه السلام: زمانى بر شما مى آید که در آن زمان، اسلام، وارونه مى شود، چنان که ظرف با آنچه در آن است، وارونه مى گردد.
267. امام على علیه السلام: هر آینه پس از من، زمانى بر شما فرا مى رسد که در آن زمان، چیزى پوشیده تر از حق و آشکارتر از باطل نباشد… و در شهرها، چیزى ناشناخته تر (/ ناپسندتر) از معروف و شناخته تر (/ پسندیده تر) از منکر نباشد.
268. امام صادق علیه السلام: زمانى بر شما خواهد رسید که در آن زمان، از دینداران، تنها آن کس نجات مى یابد که او را ابله مى پندارند و در برابر این که او را ابله و بى خِرد مى خوانند، شکیبایى مى ورزد.
ر. ک: ص 33 (امّت / فصل دوم: عبرت گرفتن از امّت ها/ آزمایش امّت ها).
1) بُختى: شترى است بلندگردن که از ترکیب شتران خراسانى و شتران فالج، به وجود آمده باشد.