جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فرمان بردارى از او

زمان مطالعه: 5 دقیقه

قرآن

«اى کسانى که ایمان آورده اید! از خدا فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانتان اطاعت کنید».

حدیث

405. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از کسى که خداوند، او را ولىّ امر قرار داده است، حرف شنوى و فرمان بردارى کنید؛ چرا که او شیرازه ی اسلام است.

406. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس با پنج چیز، خداوند عز و جل را دیدار کند، بهشت از آنِ او خواهد بود: نماز، زکات، حجّ خانه [ى خدا]، روزه ی ماه رمضان، فرمان بردارى از زمامداران؛ امّا از هیچ مخلوقى نباید در آنچه نافرمانىِ خداست، فرمان ببرد.

407. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من به فرمان بردارى از خداوند- که پروردگار من است- مأمور گشته ام، و امامانِ از اهل بیت من، به فرمان بردارى از خدا و فرمان بردارى از من مأمور گشته اند، و دیگر مردمان، همگى، به فرمان بردارى از خدا و از من و فرمان بردارى از امامانِ از اهل بیت من، مأمور گشته اند. پس هر که از ایشان پیروى کند، نجات مى یابد و هر که ایشان را وا گذارد، تباه مى شود، و آنان را وا نمى گذارد، مگر کسى که از دین، بیرون رفته باشد.

408. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از پیشواى دادگر، نافرمانى مکن.

409. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به شما فرمان مى دهم که خدا را بندگى کنید و چیزى را انباز او نسازید، و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده مشوید، و از کسى که خداوند، او را ولىّ امر شما قرار داده است، اطاعت کنید.

410. امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا فرمود: «هر کس بمیرد و امام خویش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است». پس بر شما باد فرمان بردارى. شما یاران على علیه السلام را دیده اید [که چگونه بودند]،(1) و شما از کسى پیروى مى کنید که مردم در نشناختن او، معذور نیستند. ارجمندترین [آیه] هاى قرآن، در حقّ ماست، و ما مردمى هستیم که خداوند، فرمانبرى از ما را واجب فرموده است.

411. امام على علیه السلام: هر کس از امام خویش فرمان ببرد، در حقیقت، از پروردگارش فرمان برده است.

412. امام على علیه السلام: بر شما باد فرمان بردارى از پیشوایانتان؛ زیرا آنان امروز گواه بر شمایند و فردا [ى قیامت]، شفاعت کنندگان شما در نزد خدا.

413. امام على علیه السلام: اى مردم! بر شما باد فرمان بردارى و شناختن کسى که در نشناختن او، هیچ عذرى از شما پذیرفته نیست؛ زیرا آن علمى که آدم علیه السلام [با خود] فرود آورد و همه ی آنچه پیامبران تا خاتم پیامبران، بدان فضیلت داده شده اند، در عترت محمّد صلى الله علیه و آله است. پس چرا سرگردانید؟؛ بلکه به کدام سو روانید؟ اى باز ماندگان از صُلب آن کشتى نشینان!(2) اینک همانند آن کشتى، در میان شما هست. پس بر آن بنشینید؛ زیرا همان گونه که سرنشینان آن کشتى رهیدند، هر که به این کشتى وارد شود نیز مى رَهَد، و من این را ضمانت مى کنم و بر این ضمانت خویش، سوگند راست مى خورم که بیهوده سخن نمى گویم. واى بر کسى که از این کشتى جا بماند! واى بر کسى که از این کشتى جا بماند! آیا نشنیده اید آنچه را که پیامبرتان صلى الله علیه و آله در حَجّة الوداع، در باره ی ایشان فرمود: «من دو چیز گران بها در میان شما بر جاى مى گذارم. مادام که به آن دو چنگ زنید، هرگز گم راه نمى شوید: کتاب خدا، و عترتم [یعنى] اهل بیتم. این دو، هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا آن گاه که در کنار حوض [کوثر] به نزد من آیند. پس مراقب باشید که پس از من، با آن دو چه مى کنید».

بدانید که این [قرآن و عترت]، آبى گواراست. پس [از آن] بنوشید، و این دیگرى (غیر این دو) شور و تلخ است. پس دورى کنید.

414. امام على علیه السلام: بندگان خدا! از خدا پروا کنید و از او و از پیشوایان خود، فرمان برید؛ چرا که رعیّت صالح، به واسطه ی پیشواى دادگر، نجات مى یابد. بدانید که رعیّت ناصالح، به واسطه ی پیشواى نابه کار، نابود مى شود.

415. امام على علیه السلام: بدانید که جایگاه من نسبت به پیامبر خدا پس از وفات او، همانند جایگاهى است که در روزگار حیات او داشتم. پس فرمانى را که به شما داده مى شود، به کار بندید و از آنچه باز داشته مى شوید، باز ایستید، و در هیچ کارى شتاب مکنید تا این که آن را برایتان روشن گردانم؛ زیرا ما براى هر کارى که [انجام مى دهیم و] شما آن را نمى پسندید، عذر و دلیلى موجّه داریم.

416. امام على علیه السلام: مرا بر شما، حقّ فرمان بردارى است و این که از هیچ فراخوانى، سر باز نزنید و در هیچ کار درستى، کوتاهى نورزید و در راه حق، در کام سختى ها فرو روید.

417. امام على علیه السلام: در برابر فرمان خدا و فرمان ولىّ او تسلیم باشید؛ زیرا با وجود تسلیم، هرگز گم راه نخواهید شد.

418. امام زین العابدین علیه السلام: فرمانبرى از حکمرانان حق، مایه ی کمال عزّت است.

419. امام زین العابدین علیه السلام: بار خدایا! تو دین خود را در هر زمانى، با پیشوایى یارى بخشیدى که او را به سان عَلم و نشانى براى [راه نمایىِ] بندگانت و چراغى در سرزمین هایت قرار دادى، زان پس که رشته ی او را به رشته ی خودت پیوند زدى و او را وسیله ی رسیدن به خشنودى ات ساختى و فرمان بردارى از او را واجب نمودى و از نافرمانىِ او بر حذر داشتى، و فرمان دادى که از دستورهاى او پیروى شود، و از آنچه نهى مى کند، دورى شود و هیچ کس بر او پیشى نگیرد و کسى از او واپس نماند؛ زیرا او پناهگاه پناهجویان، کهف امان اهل ایمان، دستگیره ی چنگ زنندگان و روشنایى بخش جهانیان است.

420. امام باقر علیه السلام: اوج دین و ستیغ و کلید آن و درِ همه ی چیزها و خشنودى خداى مهربان، فرمان بردارى از امام است، پس از شناخت او.(3) خداوند عز و جل مى فرماید: «هر که از پیامبر فرمان برد، در حقیقت، از خدا فرمان برده است، و هر که پشت کند، [بر تو باکى نیست؛ زیرا] ما تو را به نگهبانىِ آنان نفرستاده ایم».

421. امام باقر علیه السلام- در باره ی آیه ی: «و اگر آن را به پیامبر و اولیاى امر خود ارجاع دهند»-: مقصود، ائمّه هستند.

422. امام صادق علیه السلام: هر کس به خانه ها از درهاى آنها وارد شود، از راه درست وارد شده است، و هر کس از جز آنها وارد شود، راه نابودى را پیموده است. خداوند، فرمانبرى از ولىّ امر خود را به فرمانبرى از پیامبرش صلى الله علیه و آله، پیوند زده است، و فرمانبرى از پیامبرش را به فرمانبرى از خویش. پس هر کس که از والیان امر فرمان نبرد، از خدا و پیامبرش فرمان نبرده است.

423. الکافى- به نقل از حُمران بن اَعیَن-: به امام صادق علیه السلام گفتم:… «و به ایشان، سلطنتى عظیم دادیم» [به چه معناست]؟

فرمود: «یعنى فرمان بردارى».

424. الکافى- به نقل از عبدالأعلى-: از امام صادق علیه السلام شنیدم که مى فرماید: «نیوشیدن و فرمان بردن، درهاى خیرند. بر نیوشنده ی فرمان بردار، حجّتى نیست [و معذور است] و نیوشنده ی نافرمان، حجّتى ندارد [و عذرش پذیرفته نیست]، و پیشواى مسلمانان- در آن روزى که خداوند عز و جل را دیدار کند- حجّت و حجّت آورى اش تمام [و پذیرفته] است».

سپس فرمود: «خداوند- تبارک و تعالى- مى فرماید: «روزى که همه ی مردمان را به پیشوایانشان فرا مى خوانیم»».

425. امام صادق علیه السلام: ولایت پیشوایان داد [و حق]- که خداوند به ولایت آنان فرمان داده است- و انتصاب حاکم توسّط آنان و پذیرش آن و کار کردن براى ایشان، فریضه ی الهى است و فرمان بردارى از آنان، واجب است. اگر به کسى امر کنند که براى ایشان [در منصبى] کار کند، روا نیست که از دستور آنان سرپیچى کند.


1) مقصود، خواصّ اصحاب اویند که از او حرف شنوى و اطاعت داشتند، یا خوارج، مقصودند که از طاعت او سر باز زدند.

2) مقصود، سوارشدگان بر کشتى نوح علیه السلام اند.

3) احتمال دارد که ضمیر «معرفته» در متن عربى حدیث به «خدا» باز گردد. در این صورت، معناى عبارت چنین است:… پس از شناخت خدا، فرمان بردارى از امام است.