جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

معناى سوداگرى آخرت

زمان مطالعه: 5 دقیقه

قرآن

«اى کسانى که ایمان آورده اید! آیا شما را به تجارتى (سودایى) ره نمون شوم که شما را از عذابى دردناک مى رهاند؟ به خدا و رسول او ایمان آورید و در راه خدا با اموال و جان هایتان جهاد کنید. این براى شما بهتر است، اگر بدانید».

«کسانى که کتاب خدا را مى خوانند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه روزى شان کرده ایم، پنهانى و آشکارا انفاق مى کنند، به تجارتى امید بسته اند که هرگز کساد نمى شود».

حدیث

294. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله – از سفارش هاى ایشان به ابن مسعود -:

اى پسر مسعود! هر آنچه را چشمت دید و دلت هوس کرد، براى خدا قرارش بده [و به خاطر خدا از آن صرف نظر کن] که این، تجارت آخرت است؛ زیرا خداوند مى فرماید: «آنچه نزد شماست، رفتنى است و آنچه نزد خداست، ماندنى است».

295. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:

نزد خداوند، چیزى خوش تر از بوى دهان روزه دارى نیست که به خاطر خداى پروردگار جهانیان، از خوردن و آشامیدن، خوددارى ورزیده و خدا را بر ما سِواى او برگزیده و آخرتش را به دنیایش خریده است.

پس اگر مى توانى کارى کنى که وقتى مرگْ تو را در مى رسد، گرسنه باشى و جگرت تشنه باشد، چنین کن؛ زیرا با این کار، به عالى ترین منازل مى رسى و با نیکان و شهیدان و شایستگان، همنشین مى شوى.

296. مکارم الأخلاق:

ابن مسعود [به پیامبر خدا] گفت: پدر و مادرم به فدایت، اى پیامبر خدا! چگونه تجارت آخرت کنم؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هرگز زبانت را از یاد خدا میاساى، یعنى این که [پیوسته] بگویى: سبحان الله و الحمدلله و لاإله إلّاالله و الله أکبر. این است تجارت سودآور. خداى متعال مى فرماید: «به تجارتى امید بسته اند که هرگز کساد نمى شود، تا مُزدهاى آنان را به تمام و کمال، به آنان بدهد و از فضل خویش بر آنان بیفزاید»».

297. امام رضا علیه السلام – در تفسیر آیه شریف: «و سوگند به شب، آن گاه که فرو پوشد…» -:

مردى در باغ یکى از انصار، درخت خرمایى داشت و این، موجب آسیب رسانى [و مزاحمتِ] وى براى مرد انصارى شده بود. مرد انصارى، از این موضوع به پیامبر خدا شکایت کرد.

پیامبر صلی الله علیه و آله او را فرا خواند و فرمود: «درخت خرمایَت را به درخت خرمایى در بهشت به من بفروش!»، ولى مرد نپذیرفت.

این خبر به گوش مردى دیگر از انصار (معروف به ابو دحداح) رسید. پس نزد صاحب نخل آمد و گفت: درخت خرمایت را به باغ خرمایم مى خرم. او بدین صورت، باغش را فروخت و سپس نزد پیامبر خدا آمد و گفت: اى پیامبر خدا! نخل فلانى را با باغم خریدم.

پیامبر خدا به او فرمود: «به جاى آن، یک نخل در بهشت از آنِ توست».

پس خداوند متعال، این آیه را بر پیامبرش صلی الله علیه و آله نازل فرمود: «و سوگند به آن که نر و ماده را آفرید، همانا تلاش شما پراکنده است. امّا آن که عطا کرد» یعنى درخت خرما را «و پروا داشت و پاداش نیکوتر را تصدیق کرد» یعنى وعده پیامبر خدا را، «به زودى، راه آسانى را پیش پاى او خواهیم گذاشت».

298. مسند ابن حنبل – به نقل از اَنَس -:

مردى گفت: اى پیامبر خدا! فلانى درخت خرمایى [در باغ من] دارد و من مى خواهم باغم را با آن، دیواربندى کنم. دستور دهید درختش را به من بدهد تا با آن، باغم را دیواربندى کنم.

پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «نخلت را در ازاى نخلى در بهشت، به او بده».

آن مرد نپذیرفت. ابو دَحداح نزد آن مرد آمد و گفت: نخلت را به باغ خرمایم بفروش. مرد فروخت.

ابو دحداح، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: من آن نخل را به [بهاى] باغم خریدم. آن نخل را به آن مرد (صاحب باغ) بدهید؛ زیرا من آن را به شما [هدیه] مى دهم.

پیامبر خدا چند بار فرمود: «چه بسیار خُرما بُن هایى که در بهشت، از آنِ ابو دحداح شد!».

ابو دحداح، نزد همسرش آمد و گفت: اى اُمّ دَحداح! باغ را ترک کن؛ زیرا من آن را به نخلى در بهشت فروختم.

همسرش گفت: سوداى سودآورى است (یا جمله اى شبیه به این).

299. امام باقر علیه السلام – در باره آیه شریف: «اى کسانى که ایمان آورده اید! آیا شما را به تجارتى ره نمون شوم که شما را از عذابى دردناک مى رهاند؟» ـ: [مؤمنان] گفتند: اگر بدانیم که آن تجارت چیست، جان و مال و فرزندانمان را در راه آن مى بخشیم.

پس خداوند فرمود: «به خدا و رسول او ایمان آورید و در راه خدا با اموال و جان هایتان جهاد کنید…. این است رستگارى بزرگ».

300. فتح البارى – به نقل از سعید بن جبیر، در باره آیه شریف: «اى کسانى که ایمان آورده اید! آیا شما را به تجارتى ره نمون شوم که شما را از عذابى دردناک مى رهاند؟» -:

چون این آیه نازل شد، مسلمانان گفتند: اگر بدانیم این تجارتْ کدام است، مال و خانواده خود را در راه آن مى دهیم.

پس [دنباله ی آیه] نازل شد: «به خدا و رسول او ایمان آورید».

301. امام على علیه السلام – در تحریک و ترغیب لشکریان در جنگ صفّین -:

خداوند عز و جل شما را به تجارتى ره نمون شده که شما را از عذابى دردناک مى رهاند و شما را به خیر، نزدیک مى سازد: ایمان آوردن به خدا و جهاد کردن در راه خدا. او پاداش آن را آمرزش گناه و سکونتگاه هایى خوش و پاک در باغ هاى بهشت قرار داد، و خداوند عز و جل فرمود: «همانا خدا دوستدار کسانى است که در راه او، صف در صف، جهاد مى کنند، چنان که گویى بنایى سُربى اند».

302. امام على علیه السلام:

هیچ تجارتى چون کار نیک نیست.

303. امام على علیه السلام:

اعمال در دنیا، تجارت آخرت اند.

304. امام على علیه السلام:

عمل کردن به فرمان خداوند، سودمندترین [تجارت] است.

305. امام على علیه السلام:

عمل کردن به فرمان خداوند، سودمندتر است و نام نیک، زینت بخش تر و کارگشاتر.

306. امام على علیه السلام:

در طاعت [خداوند]، گنج هاى سود، نهفته است.

307. امام على علیه السلام:

طاعت [خداوند] و انجام دادن کار نیک، تجارت هایى سودآورند.

308. امام على علیه السلام:

اطاعت [خدا] کن تا سود برى.

309. امام على علیه السلام:

در تنهایىِ عبادت خداوند، گنج هاى سود، نهفته است.

310. امام على علیه السلام:

هر که به حق عمل کند، سود مى بَرد.

311. امام على علیه السلام:

هر گاه فقیر شُدید، به وسیله صدقه دادن، با خدا سودا کنید.

312. امام على علیه السلام:

پاک ترین (/بالنده ترین) مال، مالى است که با آن، آخرت خریده شود.

313. امام على علیه السلام:

صدقه، بزرگ ترین سوداست.

314. امام على علیه السلام:

احسان کنید که آن، برترین کِشت و سودآورترین کالا (سرمایه) است.

315. امام صادق علیه السلام:

من گاهى اوقات، تنگ دست مى شوم و [براى رفع تنگ دستى خود،] با صدقه دادن، به تجارت با خداوند مى پردازم.

316. امام مهدى علیه السلام – در دعاى معروف به دعاى عَلوى مِصرى -:

بار خدایا! به تو پناه مى برم و دست به دامن تو مى شوم… و از تو درخواست مى کنم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و مرا از درگاهت بر مگردانى، مگر با آمرزش گناهم و پذیرفته شدن تلاشم و [نیز با] تجارتى که هرگز کساد نمى شود.