قرآن
«کسانى که کتاب خدا را مى خوانند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه روزى شان کرده ایم، پنهانى و آشکارا انفاق مى کنند، به سودایى امید بسته اند که هرگز کساد نمى شود».
«همانا خدا از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهاى] این که بهشت براى آنان باشد، خریده است».
«و از میان مردم، کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى فروشد، و خدا به بندگان، مهربان است».
«پس باید کسانى که زندگى دنیا را به آخرت سودا مى کنند، در راه خدا بجنگند، و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا پیروز شود، به زودى، مُزدى بزرگ به او خواهیم داد».
«مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى، آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زکات، غافل نمى سازد و از روزى که در آن، دل ها و دیده ها دگرگون مى شود، مى هراسند».
حدیث
256. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله – در اندرز ایشان به ابن مسعود -:
اى پسر مسعود! سوگند به آن که مرا به حق به پیامبرى برگزید، کسى که دنیا را وا نهد و به سوداى آخرت روى آورد، خداوند متعال از پس سوداگرى اش، براى او تجارت مى کند و سوداگرى اش را سودآور مى گرداند. خداى متعال مى فرماید: «مردانى که نه تجارتى و نه داد و ستدى، آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زکات، غافل نمى سازد و از روزى که در آن، دل ها و دیده ها دگرگون مى شود، مى هراسند».
257. سعد السعود – به نقل از زَبور -:
اى داوود! کسى که با من سودا کند، سوداى او سودآورترینِ تجارت هاست.
258. المعجم الکبیر – به نقل از معاذ بن جبل -:
از پیامبر خدا شنیدم که مى فرماید: «هان، اى مردم! پروامندى از خدا را تجارت بگیرید تا بى هیچ کالا و تجارتى، به شما روزى برسد». ایشان سپس این آیه را خواند: «و هر کس از خدا پروا کند، خدا براى او برون شُدى قرار مى دهد و از جایى که گمان نمى برد، روزى اش مى دهد».
259. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
خداى متعال مى فرماید: «به عزّت و جلالم و عظمت و قدرتم و بلندى و رفعت مقامم سوگند، هیچ بنده اى دلخواه مرا بر دلخواه خودش ترجیح نمى دهد، مگر آن که جانش را بى نیاز مى گردانم و خواستش را بر مى آورم و مَعاش او را سامان مى بخشم و آسمان ها و زمین را ضامن روزىِ او مى گردانم و از پس تجارت هر تاجرى، هواى او را دارم».
260. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
آن که ترسید، سرِ شب راه پیمود و آن که سرِ شب راه پیمود، به منزل رسید. بدانید که کالاى خدا گران است. بدانید که کالاى خدا بهشت است.
261. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
هر که دنیا را دوست داشت، به آخرتش زیان زد، و هر که آخرتش را دوست داشت، به دنیایش زیان زد. پس آنچه را که ماندنى است، بر آنچه فانى است، برگزینید.
262. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
در دنیاطلبى، زیان هایى براى آخرت است و در آخرت طلبى، زیان هایى براى دنیاست. پس به دنیا زیان بزنید که آن به زیان زدن، سزاوارتر است.
263. امام على علیه السلام:
آن که با خدا سودا کرد، سود بُرد.
264. امام على علیه السلام:
با خدا سودا کن تا سود برى.
265. امام على علیه السلام – در توصیف تقواپیشگان -:
چند روزى کوتاه، شکیبایى کردند و در پى آن، به آسایش طولانى دست یافتند؛ سودایى سودآور که پروردگارشان برایشان فراهم آورد.
266. امام على علیه السلام:
چیزى چون بهشت ندیدم که طالب آن خفته باشد؛ و چیزى همانند آتش ندیدم که گریزانِ از آن، در خواب رفته باشد؛ و سود بَرنده تر از کسى ندیدم که براى روزى کسب کرده که در آن روز، اندوخته ها اندوخته مى شود و نهان ها آشکار مى گردد.
267. امام على علیه السلام:
آنچه را از بین مى رود، به آنچه مى ماند، بفروشید و سختى دنیا را با [ناز و] نعمت آخرت، عوض کنید.
268. امام على علیه السلام:
از کسانى باشید که دانست دنیا فانى است و بِدان زُهد ورزید، و دریافت که آخرت، باقى است و براى آن کار کرد.
269. امام على علیه السلام:
بدانید که آنچه از دنیا مى کاهد و به آخرت مى افزاید، بهتر است از آنچه از آخرت مى کاهد و به دنیا مى افزاید؛ زیرا چه بسیار اندکى که سود کرد و [چه بسیار] افزونى که زیان کرد!
270. امام على علیه السلام:
آیا آزاده اى یافت نمى شود که این ته مانده غذا در دهان را براى کسى که در خورِ آن است، وا نهد؟(1) به راستى که جان هاى شما را بهایى جز بهشت نیست. پس آنها را جز به بهشت مفروشید.
271. امام على علیه السلام:
هر کس خود را به چیزى جز بهشت بفروشد، رنج بسیار مى کشد.
272. امام على علیه السلام:
آگاه باشید که آنچه از دنیا روى آورده بود، پشت کرده و آنچه از آن پشت کرده بود، روى آورده است و بندگان نیک خدا، بار کوچیدن بر بستند و این دنیاى اندکِ نامانا را به بسیارِ آخرتِ مانا فروختند.
273. امام على علیه السلام – در روز صفّین -:
آیا مردى نیست که جان خویش را به خدا بفروشد و آخرتش را به دنیایش بخرد؟
274. امام على علیه السلام:
دنیا سراى گذر است، نه سراى ماندن. و مردم در آن، دو دسته اند: یکى آن که در دنیا جان خود را فروخت و آن را به هلاکت (/ اسارت) در افکند، و دیگرى آن که جانش را خرید و آن را آزاد کرد.
275. امام على علیه السلام:
آن که جان خویش را خرید و آزادش ساخت، همانند آن کسى نیست که جانش را فروخت و به هلاکتش افکند (/ اسیر و خوارش کرد).
276. امام على علیه السلام:
سود برنده، کسى است که دنیا را به آخرت فروخت و این جهان را با آن جهان، عوض کرد.
277. امام على علیه السلام:
[بازارِ] کالاى آخرت، کساد است. پس در زمان کساد آن، از این کالا بسیار فراهم آور.
278. امام على علیه السلام:
کسى که طاعت خدا را کالا (سرمایه تجارت) قرار دهد، بى آن که تجارتى کند، سودها به سوى او سرازیر مى شوند.
279. امام على علیه السلام:
هیچ سودى چون ثواب نیست.
280. امام على علیه السلام:
کسب کردن ثواب، برترین سود است، و روى آوردن به خدا، اساس کامیابى است.
281. امام على علیه السلام:
کسب کردن حسنات، از برترین درآمدهاست.
282. امام على علیه السلام:
دنیا سراى راستى است براى آن کس که آن را شناخت، و میدان رهایى است براى آن کس که از آن توشه برداشت. دنیا فرودگاه وحى خداوند و تجارت خانه اولیاى اوست. [آنان] تجارت کردند و بهشت را سود بردند.
283. امام على علیه السلام:
سود برنده، کسى است که این جهان را به آن جهان فروخت.
284. امام على علیه السلام:
کسى که آخرتش را با دنیایش بخرد، هر دو را سود مى برد.
285. امام على علیه السلام:
دینت را با دنیایت نگه دار تا هر دو را سود ببرى، و دینت را ابزار نگهدارى دنیایت قرار مده که هر دو را از کف مى دهى.
286. امام زین العابدین علیه السلام:
کسى که به خاطر ثواب آخرت، در برابر [از دست دادن] دنیا شکیبایى ورزد، هر آینه به خاطر امر مهمّى، در برابر چیزى حقیر، شکیبایى ورزیده است. از این مهم تر، کسى است که آنچه را از دنیا از دستش رفته، سلامتى مى داند که به آن دست یافته و غنیمتى مى شمارد که براى [به دست آوردن] آن، یارى شده است.
287. امام زین العابدین علیه السلام – در دعا -:
بار خدایا! هر گاه میان دو نقصان، یکى در دین و یکى در دنیا، قرار گرفتیم، نقصان را در همانى قرار بده که زودگذرتر است و توبه را در همانى قرار بده که ماندگارتر است، و هر گاه میان دو خواست قرار گرفتیم که یکى از آن دو، تو را از ما خشنود مى سازد و آن دیگرى، تو را بر ما خشمگین مى نماید، ما را به آنى متمایل گردان که تو را از ما خشنود مى سازد و نیروى ما را به آن یک که تو را بر ما خشمگین مى نماید، سست بگردان و در آن، ما را به اختیار خودمان وا مگذار؛ زیرا نفْس هاى ما، اگر توفیق خود را یارشان نگردانى، باطل را بر مى گزینند و در صورتى که تو رحم نکنى، به بدى فرمان مى دهند.
288. امام زین العابدین علیه السلام – در مناجاة العارفین -:
معبود من! ما را از کسانى قرار بده که باغ هاى سینه هاى آنان، کمربند مرصّع نشانِ شوقِ به تو را بر کمر بسته اند(2)… و نهادِ آنان با رسیدن به خواسته شان و نِیل به آرزویشان آرام گرفته است و با فروختن دنیا به آخرت، تجارتى سودآور کرده اند.
289. امام زین العابدین علیه السلام – از دعاى ایشان در وداع با ماه رمضان -:
و تو کسى هستى که در معامله با بندگانت، همواره به سود آنان، بر بها مى افزایى و مى خواهى که در سوداى با تو، آنان سود برند و کامیاب و با دست پُر از جانب تو، به پیشگاهت وارد شوند. پس تو – که خجسته نام و بلندمرتبه اى – فرمودى: «هر کس کار نیکى بیاورَد، ده برابر به او پاداش داده مى شود و هر که بدى بیاورَد، تنها همانند آن کیفر مى بیند» و نیز فرمودى: «مَثَل آنان که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، مَثَل دانه اى است که هفت خوشه بر آورَد و در هر خوشه اى، صد دانه باشد. خدا پاداش هر کس را که بخواهد، چند برابر مى کند» و نیز فرمودى: «کیست که به خدا قرض الحسنه بدهد تا خدا بر آن، چند برابر بیشتر بیفزاید؟» و امثال این آیات که در قرآن در باره چند برابر کردن حسنات، فرو فرستاده اى.
290. امام صادق علیه السلام:
در هر بام و شام مى گویى: «… بار خدایا! شب و روز، دو آفریده از آفریده هاى تو هستند. پس در آنها مرا گرفتار گستاخى بر معاصى ات و ارتکاب حرام هایت مگردان، و در آنها مرا عملى پذیرفته، تلاشى در خورِ تقدیر، و تجارتى که هرگز کساد نمى شود، روزى فرما.
291. امام کاظم علیه السلام – از دعاى ایشان در تعقیبات نماز -:
بار خدایا! به حقّ احسان دیرین و ازلى ات…؛ تویى آن خدایى که معبودى جز تو نیست. هر آینه رستگار شد آن که پیروى تو کرد، و نیک بخت شد آن که با تو به راز و نیاز پرداخت، و عزّتمند شد آن که تو را صدا زد، و کامیاب شد آن که به تو امید بست، و غنیمت بُرد آن که آهنگ [کوى] تو کرد، و سود بُرد آن که با تو سودا کرد.
292. امام کاظم علیه السلام:
سود نبُرد، مگر آن کس که خویشتن را به خدا فروخت.
293. لقمان علیه السلام – در اندرز به فرزندش -:
فرزندم! پروا از خدا را تجارت خود گردان تا بى هیچ سرمایه اى، سودها به سوى تو سرازیر شوند.
1) مقصود از ته مانده غذا، دنیاست. معناى عبارت، این است: آیا آزادمردى پیدا نمى شود که این دنیاى پست و بى ارزش را به اهلش وا گذارد؟.
2) ظاهرا در متن عربى حدیث «توشَّجت» صحیح باشد؛ یعنى درختان شوقِ به تو، در باغ هاى سینه هاى آنان در هم تنیده و ریشه دوانیده است.