جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

انگیزه تأسیس «دار الحدیث» و ویژگى هاى «دانش نامه قرآن و حدیث»

زمان مطالعه: 10 دقیقه

از نخستین سال هاى ورودم به حوزه ی علوم دینى، سخنان نورانى پیامبر اسلام و خاندان آن بزرگوار، جاذبه ی خاصّى براى من داشت و ره نمودهاى آنان در زمینه هاى اعتقادى، اخلاقى و عرفانى، به قدرى برایم شیرین و جذّاب بود که از مطالعه ی آنها، کمتر احساس خستگى مى کردم.

در همان ایّام، احساس مى کردم که احادیث اسلامى، در زمینه هاى یاد شده، نه

تنها در میان عموم مردم، بلکه شاید در میان خواص و حوزه هاى علمیّه، جایگاه شایسته ی خود را ندارند، در حالى که حدیث، بهترین وسیله براى تبلیغ دین و آشنا کردن مردم با اسلام ناب است. در گفتگوى عبد السلام هِرَوى با امام رضا علیه السلام مى خوانیم:

[قال علیه السلام:] رَحِمَ اللهُ عَبداً أحیا أمرَنا.

فَقُلتُ لَهُ: فَکَیفَ یُحیى أمرَکُم؟

قالَ: یَتَعَلَّمُ عُلومَنا و یُعَلِّمُهَا النّاسَ؛ فَإِنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لَاتَّبَعونا.(1)

[امام علیه السلام فرمود:] «خداىْ رحمت کناد بنده اى را که امر (امامت) ما را زنده بدارد!».

گفتم: چگونه امر (امامت) شما را زنده بدارد؟

فرمود: «علومِ ما را فرا گیرد و آن را به مردم بیاموزد؛ زیرا مردم، اگر زیبایى هاى سخن ما را مى دانستند، قطعاً از ما پیروى مى کردند».

بارى، جاذبه ی سخنانِ نورانى پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام از یک سو، و غربت این گوهرهاى معنوى و غفلت جامعه از آنها، از سوى دیگر، مرا بر آن داشت که براى گسترش فرهنگ روایت و درایتِ حدیث، هر قدر مى توانم، تلاش کنم.

جرقّه هاى نخستین

در سال 1346 ش / 1387 ق، که در حوزه ی نجف، مشغول تحصیل بودم، با مراجعه به برخى از مجموعه هاى حدیثى، آنچه را به نظرم جالب مى رسید، یادداشت مى کردم؛ امّا هرگز فکر نمى کردم که این یادداشت ها چه برکاتى خواهند داشت و به کجا منتهى مى شوند.

در واقع، آن یادداشت ها جرقّه هاى نورانى و مبارکى بودند که به برکت «باب

حکمت پیامبر صلی الله علیه و آله»،(2) به چراغ پرفروغ میزان الحکمة(3) تبدیل شدند و مشعل فروزان «مؤسّسه علمى – فرهنگى دار الحدیث» و مجموعه هاى مربوط به آن را افروختند که امیدوارم، به فضل خداوند منّان، برکات آینده ی آن، بسیار بیشتر از گذشته باشد.

تألیف «میزان الحکمة»

ضمن مطالعه و کاوش در احادیث اسلامى، دو نکته ی مهم، نظر مرا به خود، معطوف داشتند که الهام بخش اصلى این جانب در تألیفاتم بودند و در نهایت نیز به تأسیس دارالحدیث انجامیدند:

نکته اوّل، ظرفیت بى نظیر قرآن و حدیث در پاسخگویى به نیازهاى اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، اقتصادى و سیاسى جامعه است، به گونه اى که اگر حقیقتاً برآیندِ صحیح آن به زبان روز براى مردم جهان بیان شود، در عصر حاضر، اسلام، بیش از هر وقت دیگر، هوادار خواهد داشت.

نکته دوم، این که احادیث اسلامى، مانند آیات قرآن، مفسّر یکدیگرند و تنظیم احادیث به صورت موضوعى، بخصوص در کنار ارائه ی موضوعىِ آیات قرآن، علاوه بر آن که مى تواند در تشخیص میزان صحّت و سقم احادیث (از جهت سند و درستى نقل و…) مؤثّر باشد، موجب فهم دقیق ره نمودهاى خداوند متعال و پیشوایان بزرگ اسلام و بهره گیرى بهتر و گسترده تر از آنها نیز مى شود و افزون بر این، دسترس پژوهشگران و عموم علاقه مندان را به اسلام راستین، آسان مى سازد.

این اقدام، در مورد احادیث فقهى تقریباً انجام شده است، هر چند تا نقطه ی مطلوب، فاصله دارد؛ امّا در خصوص احادیث غیر فقهى (اعم از: اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، تاریخى و…) که در عصر حاضر، فوق العاده ضرورى و مورد نیاز مردم اند، تلاش هاى گذشته ی پژوهشگران مسلمان – که به طور انفرادى، به حق، زحمت فراوان کشیده اند -، به هیچ وجه، پاسخگوى نیازهاى جامعه ی امروز نیست.

از سوى دیگر، تألیف دانش نامه اى بر پایه ی قرآن و حدیث که بتواند پاسخگوى نیازهاى جامعه ی امروز در زمینه هاى مختلف علمى و فرهنگى باشد، در آن روزها براى من، کار ساده اى نبود و شاید چیزى شبیه به رؤیا مى نمود؛ امّا جاذبه ی سخنان نورانى خدا، پیامبر خدا و خاندان پیامبر – که نامشان بلندآوازه باد -، مرا بر آن داشت که با بضاعتى اندک، ولى با اراده اى استوار و با تمام توان، در راه تحقّق این هدف بزرگ، حرکت کنم.

آغاز تألیف «میزان الحکمة»

در سال 1347 ش / 1388 ق، در مدّت کوتاهى که به اتّهام اقدام علیه رژیم شاه در بازداشتگاه مشهد بودم، براى بهره گیرى از فرصت، تصمیم گرفتم احادیثى را که در زمینه هاى مختلف به نظرم جالب مى آید، به صورت موضوعى تنظیم کنم. در واقع، تألیف کتاب میزان الحکمة، بدون آن که بدانم بعدها چنین نامى را براى آن انتخاب مى کنم، از آن جا آغاز شد، و پس از بیرون آمدن از زندان، مصمّم تر از گذشته – به شرحى که در مقدّمه ی آن نوشته ام -، کار، ادامه یافت تا این که به یارى خداوند منّان، در شب قدرِ بیست و سوم ماه مبارک رمضان 1405 هجرى (22 / 3 /1364ش)، پایان یافت.

استقبال پژوهشگران

در سرآغاز میزان الحکمة آورده بودم که: «با همه ی سختى هایى که در راه فراهم آوردن

این کتابْ متحمّل شده ام، هنوز در نیمه ی راه هستم و هنوز به هدف نهایى خود نرسیده ام»، امّا نیاز به این سبْک نوشتار، موجب گردید که این کتاب – با آن که از هدف مورد نظر این جانب، فاصله داشت -، نه تنها در ایران، بلکه در جهان اسلام، به شدّت، مورد استقبال پژوهشگران قرار گیرد، به گونه اى که تا کنون، بارها متن عربى آن در ایران و لبنان، و نیز بارها به همراه ترجمه ی فارسى، در ایران(4) به چاپ رسیده است. همچنین، متن عربى با ترجمه ی اردو در پاکستان، منتشر شده است.(5) به علاوه، منتخب میزان الحکمة نیز تدوین و مورد توجّه فوق العاده علاقه مندان واقع شده و تا کنون بارها طبع و نشر گردیده است.(6)

استقبالى این چنین از کتابى با آن حجم گسترده، در نوع خود، کم نظیر است و این باور را تأیید مى کند که نوشتارهایى که بتوانند با شیوه اى نو و سهل الوصول، نسل جدید را با معارف اصیل اسلام و آموزه هاى سازنده ی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام آشنا کنند، در عصر حاضر، به شدّت، مورد نیازند و بى شک، این واقعیت، مسئولیت عالِمان متعهّد را مضاعف مى نماید.

برکات «میزان الحکمة»

در مقدّمه ی میزان الحکمة وعده داده بودم که «اگر زنده ماندم، به یارى خدا، در آینده، نهایت کوشش خود را به کار خواهم گرفت تا آنچه را آغاز کرده ام، به پایان برسانم». پس از انتشار کتاب – که استقبال چشمگیرى از آن شد -، به تدریج، در صدد به انجام رساندن وعده ی خود بر آمدم. مهم ترین اقداماتى که براى انجام گرفتن این وعده مى بایست صورت مى گرفتند، عبارت بودند از:

1. مطالعه ی دقیق همه ی منابع روایى شیعه و اهل سنّت و یادداشت بردارى از آنها،

2. نمایه زنى یا موضوع بندىِ متون اسلامى، اعم از قرآن و حدیث، به صورت کاربردى و منطبق با نیازهاى روز، در زمینه هاى مختلفِ: اعتقادى، اخلاقى، سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، تاریخى و…،

3. جمع بندى و تفسیر و تبیین احادیث اسلامى در زمینه هاى مختلف و حلّ مشکلات آنها و جدا ساختن صحیح آنها از ضعیف.

بدیهى است که انجام دادن همه ی این کارها، از عهده ی یک نفر ساخته نبود، خصوصاً در آن ایّام که مسئولیت سنگین تأسیس وزارت اطّلاعات به من سپرده شده بود. از این رو، تصمیم گرفتم براى تکمیل میزان الحکمة، از همکارىِ شمارى از دانش آموختگان جوان و باانگیزه ی حوزه علمیّه قم، استفاده کنم و برکات این مجموعه ی مبارک، از همین نقطه آغاز شد.

تأسیس غیر رسمى «دار الحدیث»

کارِ جمعى و تشکیلاتى براى تکمیل میزان الحکمة، به بودجه و امکانات نیاز داشت. هزینه ی شروع کار را از امام خمینى – رضوان الله تعالى علیه – گرفتم(7) و زیرزمین خانه ی خودم (در قم) را محلّ کار قرار دادم و کتاب هاى کتاب خانه ی شخصى ام را براى استفاده ی محقّقان، به آن جا منتقل کردم و نام مؤسّسه را «دار الحدیث» نهادم.

بارى، «مؤسّسه علمى – فرهنگى دار الحدیث»، در آغاز، با هدف تکمیل کتاب میزان الحکمة، با امکانات اندکى که اشاره شد و با همکارى شمارى از فضلاى جوان حوزه علمیّه قم، در سال 1366 ش، به طور غیر رسمى فعّالیت خود را شروع کرد.

افتتاح رسمى «دار الحدیث»

به تدریج، به فضل خداوند متعال، همکاران شایسته اى جذب «دار الحدیث» شدند و مکان نسبتاً مناسبى براى توسعه ی فعّالیت ها تهیّه شد و سرانجام، در 22 آبان ماه 1374، مقارن با بیستم جمادى ثانى 1416، زادروزِ میلاد فرخنده ی حضرت فاطمه علیهاالسلام، «مؤسّسه علمى – فرهنگى دار الحدیث»، با پیام مقام معظّم رهبرى، آیة الله خامنه اى، افتتاح گردید.

[متن پیام مقام معظّم رهبرى به مناسبت افتتاح رسمى «دار الحدیث»:

بسم الله الرحمن الرحیم.

اهتمام به حدیث، پس از تمسّک به کتاب حکیم حمید، برترین وظیفه اى است که عالِم دین، بدان مکلّف است. این، استضائه از انوار علم و حکمتى است که از کلام و تعلیم و هدایت پیامبر مکرّم اسلام صلى الله علیه وآله و ائمّه معصومین از اهل بیت آن حضرت علیهم السلام ساطع مى گردد و خِرد و اندیشه ی انسانى را دستگیرى و راه نمایى، و زندگى بشر را برخوردار از سلوک حکیمانه و خردمندانه مى کند و چنین است که حضرت ابى جعفر، به جابر مى فرماید: یا جابِرُ! وَ الله ِ لَحَدیثٌ تُصیبُهُ مِن صادِقٍ فى حَلالٍ وَ حَرامٍ، خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ حَتّى تَغرُبَ (المحاسن: ج 1 ص 356 ح 756، بحار الأنوار: ج 2 ص 146 ح 15).

در تاریخ علم دین، جمع حدیث و حمل و فهم و درک و شرح آن، یکى از بزرگ ترین فصول است و با یک نظر، حدیث، مادرِ بسیارى از علوم اسلامى یا همه ی آنهاست. از این روست که عالِم دین شناس بزرگِ اقدم، شیخ کلینى رحمه الله، در مقدّمه کتاب کافى شریف، حدیث را برابر با علم دین دانسته و آن را محور علم و ایمان به شمار آورده است. دقّت و باریک بینى فقها و علماى برجسته ی سلف در امر حدیث و چگونگى تحمّل آن و شرایط وثوق به روایت و دیگرِ آنچه در این باب بر اهلش آشکار است، همه از همین اهمّیت و عظمت شأنى که در باره ی حدیث و تأثیر آن در سرنوشت فرد و جامعه ی اسلامى گفته شد، سرچشمه مى گیرد.

امروزه، در باره ی حدیث، به تدقیق و جداسازى سَره از ناسره، و راست از دروغ، و مسلّم از مشکوک، و نیز به تأمّل در فهم معضلات و مفاد و مضمون هاى اساسى آن، و نیز به تطبیق یا نسبت یابىِ آن با کلام الله عزیز حکیم، و شرح و بسط عالمانه و محقّقانه، و نیز به نشر و همگانى کردنِ آنچه همگان را به کار خواهد آمد، و بسى خدمات و تلاش هاى دیگر، نیازى مبرم و سازماندهى شده وجود دارد.

در کنار این همه، پردازش علم رجال، بررسى تاریخ صدور حدیث و سیر آن، کسب آگاهى از آن زمینه اى که صدور هر حدیثى را لازم یا راجح ساخته است، و جستجو از مضمون هاى مشابه در کتبِ حدیث اهل سنّت، از جمله کارهاى لازم و ضرورى است.

اکنون، تأسیس مجمع «دار الحدیث»، به همّت جناب حجّة الإسلام و المسلمین آقاى رى شهرى – که در کار حدیث، گذشته از شوق و علاقه، تبحّر و سابقه و تجربه نیز دارند -، این مژده را مى دهد که به حصول این خواسته ها و نیازها در امر حدیث، به تدریج، نزدیک خواهیم شد، إن شاء الله تعالى!

توفیق ایشان و همکارانشان را از خداوند متعال خواستارم.

سیّد على خامنه اى

22 / 8 / 74.]

نگارشِ «دانش نامه قرآن و حدیث»

اشاره شد که نگارشِ این دانش نامه، هم زمان با تأسیس «دار الحدیث»، با هدف تکمیل میزان الحکمة و بر پایه ی همان مَدخل ها (و البته نه محدود به آنها) و با همان ترتیب موضوعى – الفبایى (بر اساس ریشه عربى کلمات) آغاز گردید. به همین دلیل، مجلّدات نخستین آن – که از 1384ش، به تدریج منتشر شدند -، نام دانش نامه میزان الحکمة بر خود داشتند؛ امّا به دلیل تفاوت هاى کمّى و کیفى فراوانِ این کتاب با میزان الحکمة، پس از پایان یافتن حرف «باء» (اتمام تألیف مدخل «بیعت»)، به نظر رسید که نام یاد شده، در تبیین این محتوا بسیار نارساست. از این رو، پس از بررسى هاى فراوان، در آستانه ی انتشار ویرایش دوم، نام دانش نامه قرآن و حدیث، براى آن، انتخاب گردید.(8)

این نکته نیز شایسته یادآورى است که این دانش نامه، از ویژگى هاى هفتگانه اى که براى دانش نامه مورد نیاز امروز بر شمردیم، پنج ویژگى را بالفعل داراست و تنها از «نمایه» و «شناس نامه حدیث»، برخوردار نیست. نمایه را به خواست

خداوند، در پایان دانش نامه، تدوین و منتشر مى کنیم؛ ولى تدوین شناس نامه احادیث، کار بزرگى است که دار الحدیث، امیدوار است در آینده اى نه چندان دور، آن را آغاز کند.

گفتنى است که مَدخل هایى از دانش نامه قرآن و حدیث، به فراخور نیاز و زمانه (و البته پس از تکمیل و نهایى شدن)، پیش از این، به صورت مستقل، منتشر شده اند، مانند: فرهنگ نامه آرزو (الأمل)، فرهنگ نامه ادب (الأدب)، حکمت نامه کودک (الطفل)، حکمت نامه جوان (الشباب)، انسان شناسى (الإنسان) و…، که این رَوَند، به یارى خدا، پس از این نیز ادامه خواهد یافت. همچنین گفتنى است که از آغاز تأسیس «دار الحدیث» تا کنون، در کنار دانش نامه ی قرآن و حدیث، دانش نامه هاى دیگرى نیز – که آنها هم از قرآن و حدیث، بُن مایه گرفته اند -، در این مؤسّسه نگارش یافته اند که به دلیل ویژه بودن هویّتشان، به صورت مستقل (و البتّه به همراه «نمایه»)، منتشر شده اند، مانند: دانش نامه عقاید اسلامى، حکمت نامه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، دانش نامه ی امیر المؤمنین علیه السلام، دانش نامه امام حسین علیه السلام و دانش نامه احادیث پزشکى. شمارى از آنها نیز در دست تدوین اند که در آینده در اختیار پژوهشگران قرار خواهند گرفت، از جمله: دانش نامه امام مهدى علیه السلام.

لازم مى دانم از همه فضلا و پژوهشگران و دیگر برادران عزیزى که مرا در تحقیق، تدوین، ویرایش، آماده سازى و نشر این دانش نامه یا رفع اشکالات و نقایص آن، یارى داده اند و مى دهند و نیز همه کسانى که در آینده در تکمیل آن، سهیم خواهند شد، صمیمانه سپاس گزارى نمایم. همچنین از مترجم توانمند، جناب آقاى حمیدرضا شیخى – که ترجمه بسیارى از آثار «دار الحدیث» به قلم شیواى ایشان است -، تقدیر و تشکر دارم و از خداوند منّان، در این شب پر برکت – که شب نزول قرآن بر قلب منوّر خاتم پیامبران است -، براى همه آنان پاداشى در خور فضل

و بزرگوارى حضرتش مسئلت مى نمایم و از او عاجزانه مى خواهم که توفیق تکمیل این اثر را به ما عنایت فرماید، که او بر هر کارى تواناست، و اجابت این دعا، در این شب بزرگ، از فضل و بزرگوارى اش دور نیست!

ربّنا! تقبّل منّا، إنّک أنت السمیع العلیم، بحقّ محمد و آله الطاهرین! آمینَ ربَّ العالمین!

محمد محمدى رى شهرى

شب 23 ماه مبارک رمضان 1431

11 شهریور 1389


1) معانى الأخبار: ص 180 ح 1، عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 1 ص 307 ح 69، بحار الأنوار: ج 2 ص 30 ح 13.

2) اشاره است به حدیث نبوى: «أنا مدینةُ الحِکمةِ و علىٌّ بابُها؛ من شهر حکمتم و على، دروازه ی آن است» (ر. ک: دانش نامه امیرالمؤمنین علیه السلام بر پایه ی قرآن، حدیث و تاریخ: ج 10 ص 509 «بخش یازدهم / جایگاه علمى / دروازه ی حکمت پیامبر صلی الله علیه و آله»).

3) سال ها پس از انتشار این کتاب، به این حدیث نبوى برخوردم که مى فرماید: «أنا میزانُ الحِکمةِ و علىٌّ لِسانُها؛ من ترازوى حکمتم و على، زبانه آن است» (ر. ک: إحقاق الحقّ: ج 6 ص 46؛ الفصول المهمّة فى معرفة الأئمة: ج 2 ص 1165).

4) چاپ نخست این ترجمه، در 1377ش/ 1419ق، منتشر گردید.

5) این کتاب، به زبان ترکى استانبولى نیز ترجمه شده است.

6) این کتاب تا کنون به زبان هاى: فارسى، انگلیسى، فرانسوى، اندونزیایى، بوسنیایى، روسى، کردى، اسپانیولى، سواحلى، روآندایى، فولانى، ترکى استانبولى و آذرى ترجمه شده است.

7) بودجه سال اوّل دار الحدیث که توسط حضرت امام رحمه الله تأمین شد، حدود دویست و پنجاه هزار تومان بود.

8) از نسخه فارسى – عربى این دانش نامه، پیش از این تغییر عنوان، دوازده جلد، تا پایان مَدخل «بُغض»، منتشر شده است. این تغییر عنوان، شامل نسخه عربى دانش نامه – که با نام موسوعة میزان الحکمة، از 1383 ش (1425 ق)، شش جلد آن (تا مَدخل «اَبدال») منتشر شده است – نیز مى شود. این نام، در ویرایش دوم نسخه عربى، به موسوعة معارف الکتاب و السنة تغییر یافت.