2 / 1
التَّحذیرُ مِنَ التَّرَفِ
الکتاب
» وَ کَذَ لِکَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِى قَرْیَةٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَا قَالَ مُتْرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدْنَآ ءَابَآءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلَى ءَاثَـرِهِم مُّقْتَدُونَ «.(1)
الحدیث
10625.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إیّاکَ وَالتَّنَعُّمَ ؛ فَإِنَّ عِبادَ اللّه ِ لَیسوا بِالمُتَنَعِّمینَ.(2)
10626.عنه صلى الله علیه و آله : شِرارُ اُمَّتِی : الَّذینَ غُذوا بِالنَّعیمِ ونَبَتَت عَلَیهِ أجسامُهُم.(3)
10627.عنه صلى الله علیه و آله : شِرارُ اُمَّتِی : الَّذینَ وُلِدوا فِی النَّعیمِ وغُذوا بِهِ ، هِمَّتُهُم ألوانُ الطَّعامِ وألوانُ الثِّیابِ ، یَتَشَدَّقونَ فِی الکَلامِ.(4)
2 / 1
هشدار درباره نازپروردگى
قرآن
«و بدین گونه در هیچ شهرى ، پیش از تو هشدار دهنده اى نفرستادیم ، مگر آن که خوشگذرانانِ آن گفتند: ما پدران خود را بر آیینى [و راهى] یافته ایم و ما از پى ایشان راه سپاریم».
حدیث
10625.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : از نازپروردگى دور باش ؛ چرا که بندگان خدا نازپرورده نیستند.
10626.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بَدانِ امّت من ، آنان اند که در ناز و نعمت ، بار مى آیند و پیکرهاشان در آن ، پروریده مى شود.
10627.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بَدانِ امّت من ، آنان اند که در نعمت ، زاده مى شوند و با آن ، بار مى آیند. همّتشان صرف غذاها و جامه هاى رنگارنگ مى گردد و در سخن گفتن ، مراعات دیگران را نمى کنند.
10628.عنه صلى الله علیه و آله : سَیَأتی بَعدَکُم قَومٌ یَأکُلونَ أطائِبَ الدُّنیا وألوانَها ، ویَنکِحونَ أجمَلَ النِّساءِ وألوانَها ، ویَلبَسونَ ألیَنَ الثِّیابِ وألوانَها ، ویَرکَبونَ فُرهَ الخَیلِ وألوانَها ، لَهُم بُطونٌ مِنَ القَلیلِ لا تَشبَعُ ، وأنفُسٌ بِالکَثیرِ لا تَقنَعُ ، عاکِفینَ عَلَى الدُّنیا یَغدونَ ویَروحونَ إلَیها ، اِتَّخَذوها آلِهَةً مِن دونِ إلهِهِم ، ورَبّا دونَ رَبِّهِم ، إلى أمرِهِم یَنتَهونَ ، وهَواهُم یَتَّبِعونَ. فَعَزیمَةٌ مِن مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّه لازِمَةٌ لِمَن أدرَکَهُ ذلِکَ الزَّمانُ مِن عَقِبِ عَقِبِکُم وخَلَفِ خَلَفِکُم ، أن لا یُسَلِّمَ عَلَیهِم ، ولا یَعودَ مَرضاهُم ، ولا یَتَّبِعَ جَنائِزَهُم ، ولا یُوَقِّرَ کَبیرَهُم ؛ فَمَن یَفعَل ذلِکَ فَقَد أعانَ عَلى هَدمِ الإِسلامِ.(5)
10629.عنه صلى الله علیه و آله : مَن قَضى نَهمَتَهُ فِی الدُّنیا حیلَ بَینَهُ وبَینَ شَهوَتِهِ فِی الآخِرَةِ ، ومَن مَدَّ عَینَهُ إلى زینَةِ المُترَفینَ کانَ مَهیناً فی مَلَکوتِ السَّماءِ.(6)
10630.عنه صلى الله علیه و آله ـ لِعبداللّه بن مسعود ـ: یَابنَ مَسعودٍ ، سَیَأتی مِن بَعدی أقوامٌ یَأکُلونَ طَیِّباتِ الطَّعامِ وألوانَها ، ویَرکَبونَ الدَّوابَّ ، ویَتَزَیَّنونَ بِزینَةِ المَرأَةِ لِزَوجِها ، ویَتَبَرَّجونَ تَبَرُّجَ النِّساءِ ، وزِیُّهُم مِثلُ زِیِّ المُلوکِ الجَبابِرَةِ ، هُم مُنافِقو هذِهِ الاُمَّةِ فی آخِرِ الزَّمانِ ، شارِبُو القَهَواتِ ، لاعِبونَ بِالکِعابِ ، راکِبُو الشَّهَواتِ ، تارِکُو الجَماعاتِ ، راقِدونَ عَنِ العَتَماتِ ، مُفَرِّطونَ فِی الغَدَواتِ ؛ یَقولُ اللّه ُ تَعالى : «فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُواْ الصَّلَوةَ وَ اتَّبَعُواْ الشَّهَوَ تِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا».(7) یَابنَ مَسعودٍ ، مَثَلُهُم مَثَلُ الدِّفلى ؛ زَهرَتُها حَسَنَةٌ وطَعمُها مُرٌّ ، کَلامُهُمُ الحِکمَةُ ، وأعمالُهُم داءٌ لا تَقبَلُ الدَّواءَ ؛ «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَآ».(8) یَابنَ مَسعودٍ ، ما یَنفَعُ مَن یَتَنَعَّمُ فِی الدُّنیا إذا اُخلِدَ فِی النّارِ ؟! «یَعْلَمُونَ ظَـهِرًا مِّنَ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ عَنِ الْأَخِرَةِ هُمْ غَـفِلُونَ».(9) یَبنونَ الدُّورَ ، ویُشَیِّدونَ القُصورَ ، ویُزَخرِفونَ المَساجِدَ ، لَیسَت هِمَّتُهُم إلَا الدُّنیا ، عاکِفونَ عَلَیها ، مُعتَمِدونَ فیها ، آلِهَتُهُم بُطونُهُم ؛ قالَ اللّه ُ تَعالى : «وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ – وَ إِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ – فَاتَّقُواْ الله وَ أَطِیعُونِ»(10) ، وقالَ اللّه ُ تَعالى : «أَفَرَءَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ الله عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ ـ إلى قَولِهِ ـ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ».(11) وما هُوَ إلّا مُنافِقٌ جَعَلَ دینَهُ هَواهُ ، وإلهَهُ بَطنَهُ ، کُلُّ مَا اشتَهى مِنَ الحَلالِ وَالحَرامِ لَم یَمتَنِع مِنهُ ؛ قالَ اللّه ُ تَعالى : «وَ فَرِحُواْ بِالْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ مَا الْحَیَوةُ الدُّنْیَا فِى الْأَخِرَةِ إِلَا مَتَـعٌ».(12) یَابنَ مَسعودٍ ، مَحاریبُهُم نِساؤُهُم ، وشَرَفُهُمُ الدَّراهِمُ وَالدَّنانیرُ ، وهِمَّتُهُم بُطونُهُم ، اُولئِکَ هُم شَرُّ الأَشرارِ ، الفِتنَةُ مِنهُم وإلَیهِم تَعودُ. یَابنَ مَسعودٍ ، قَولُ اللّه ِ تَعالى : «أَفَرَءَیْتَ إِن مَّتَّعْنَـهُمْ سِنِینَ – ثُمَّ جَآءَهُم مَّا کَانُواْ یُوعَدُونَ — مَآ أَغْنَى عَنْهُم مَّا کَانُواْ یُمَتَّعُونَ».(13) یَابنَ مَسعودٍ ، أجسادُهُم لا تَشبَعُ ، وقُلوبُهُم لا تَخشَعُ. یَابنَ مَسعودٍ ، الإِسلامُ بَدَأَ غَریبا وسَیَعودُ غَریبا کَما بَدَأَ ، فَطوبى لِلغُرَباءِ ! فَمَن أدرَکَ ذلِکَ الزَّمانَ مِن أعقابِکُم فَلا تُسَلِّموا عَلَیهِم فی نادیهِم ، ولا تُشَیِّعوا جَنائِزَهُم ، ولا تَعودوا مَرضاهُم ؛ فَإِنَّهُم یَستَنّونَ بِسُنَّتِکُم ، ویَظهَرونَ بِدَعواکُم ، ویُخالِفونَ أفعالَکُم ؛ فَیَموتونَ عَلى غَیرِ مِلَّتِکُم ، اُولئِکَ لَیسوا مِنّی ولا أنَا مِنهُم. یَابنَ مَسعودٍ ، دَع نَعیمَ الدُّنیا وأکلَها وحَلاوَتَها ، وحارَّها وبارِدَها ، ولَیِّنَها وطَیِّبَها ، وألزِم نَفسَکَ الصَّبرَ عَنها ؛ فَإِنَّکَ مَسؤولٌ عَن هذا کُلِّهِ ؛ قالَ اللّه ُ تَعالى : «ثُمَّ لَتُسْألُنَّ یَوْمَـئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»(14).(15)
10628.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : پس از شما ، گروهى مى آیند که گواراها و رنگارنگ هاى دنیا را مى خورند و زیباترین و خوش رنگ ترینِ زنان را به همسرى مى گیرند و نرم ترین و رنگ به رنگ ترینِ جامه ها را مى پوشند و چالاک ترین و رنگارنگ ترین اسبان را سوار مى شوند. اندرون هایى دارند که از کم ، سیر نمى گردد و جان هایى که به بسیار ، قانع نمى شود. به دنیا دل مى بندند و شب و روز به آن مشغول مى گردند و آن را و نه معبودشان را ، معبود مى گیرند و در پىِ کارى که مى خواهند ، مى روند و دنباله خواهش خویش را مى گیرند. پس از محمّد بن عبد اللّه ، بر هر یک از پسینیان و آیندگانِ شما که آن روزگار را در مى یابد ، عهدى لازم است که بر ایشان سلام نکند و بیمارانشان را عیادت ننماید و در پىِ جنازه هاشان نرود و به بزرگ سالانشان احترام نگذارد ؛ و هر که چنین کند ، به ویران سازى اسلام ، کمک کرده است.
10629.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس همه نیازهاى خود را از دنیا برآورَد ، روز آخرت به خواسته اش نمى رسد ؛ و هر که به زیورِ نازپروردگان چشم بدوزد ، در ملکوت آسمان ، خوار است.
10630.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ به عبد اللّه بن مسعود ـ: اى پسر مسعود! پس از من ، گروه هایى مى آیند که غذاهاى نِکو و رنگارنگ مى خورند و بر چارپایان ، سوار مى شوند و خود را چنان زینت مى کنند که زنى براى همسرش زینت مى کند و همچون زنان ، زیورآرایى مى نمایند و همانند شاهان ستمگر ، جامه مى پوشند. آنان ، منافقانِ این امّت در آخر زمان هستند که شراب مى نوشند و با قاب ، قمار مى کنند و شهوت مى رانند و نمازهاى جماعت را وا مى نهند و خواب ابتداى شب را وا مى گذارند و در صبحگاهان ، بسیار مى خوابند. خداى متعال مى فرماید: «آن گاه ، کسانى جانشین اینان شدند که نماز را وا نهادند و پیرو شهوت ها شدند. آنان به زودى در غَى (وادى اى در جهنّم) فرو خواهند افتاد». اى پسر مسعود! آنان ، همانند خرزهره اند که گُلى زیبا دارد ؛ امّا مزه اش سخت تلخ است. گفتارشان حکیمانه جلوه مى کند ؛ امّا کردارشان بیمارىِ درمان ناپذیر است. «آیا در قرآن نمى اندیشند یا بر قلب هاشان قفل هاست؟». اى پسر مسعود! آن که در دنیا با نازپروردگى زندگى مى کند ، چه سودى مى برد ، آن گاه که در آتش ، جاودانه مى گردد؟! «آنان ، به جلوه بیرونىِ زندگى دنیا آگاه اند ؛ امّا از آخرت بى خبرند». خانه ها مى سازند و کاخ ها بر پا مى کنند و مسجدها را به زیور مى آرایند. مقصد همه تلاش هاشان تنها دنیاست و به آن روى آورده اند و دل بسته اند. خداى آنان ، شکم هاشان است. خداى متعال فرموده است: «با این پندار که همواره زنده اید ، دژها و کاخ ها بر مى افرازید؟ و به گاه انتقامگیرى ، همچون سرکشان رفتار مى کنید؟پس پروا از خدا را پیش گیرید و از من فرمان برید». و نیز خداى متعال فرموده است : «آیا آن که هوسش را به خدایى برگزید و خدا از روى علم ، گم راهش ساخت و بر گوشش و دلش مُهر نهاد ، دیده اى…؟ آیا پند نمى گیرید؟». چنین کسى جز منافق نیست که هوس خویش را دین خود ساخته و شکمش را خداى خویش. از هر چه دلش بخواهد ، خواه حلال و خواه حرام ، نمى پرهیزد. خداى متعال فرموده است: «اینان ، به همین زندگى پست خشنودند ؛ امّا این زندگى در برابر زندگى آخرت ، تنها کالایى ناچیز است». اى پسر مسعود! محراب هاى اینان ، زنانشان اند و شرافت ایشان ، در درهم و دینار است. همه توانشان را در راه شکم خود به کار مى گیرند. اینان ، در میان بَدان ، بدترین اند ؛ هم خاستگاه فتنه اند و هم بازگشتگاه آن. اى پسر مسعود! سخن خداى متعال چنین است: «مگر نمى دانى اگر سال ها آنان را برخوردار کنیم ، آن گاه عذاب موعود به آنها رسد ، آنچه از آن برخوردار مى شدند ، به کارشان نمى آید؟». اى پسر مسعود! کالبدهاى ایشان ، هیچ سیرى نمى پذیرد و دل هاشان نرم و رام نمى گردد. اى پسر مسعود! اسلام ، غریبانه آغاز شد و به همان سان ، غریبانه باز خواهد گشت. پس خوشا به سرانجامِ غریبان! از فرزندان شما ، هر که آن روزگار را در یابد [، خطاب من به او این است] : بدیشان سلام ندهید ، جنازه هاشان را تشییع نکنید ، از بیمارانشان عیادت ننمایید ، که آنان گرچه خود را با شما هم سنّت و هم آوا جلوه مى دهند ، رفتارشان همانند شما نیست. پس آنان مسلمان گونه نمى میرند و نه آنها از من اند و نه من از آنهایم. اى پسر مسعود! نعمت دنیا و خوردن و شیرینى و سرد و گرم و نرم و گواراى آن را رها کن و خود را از آن ، باز دار ؛ زیرا درباره همه آنها از تو سؤال خواهد شد. خداى متعال فرموده است: «سپس ، هر آینه در آن روز ، درباره نعمت ها از شما سؤال خواهد شد».
10631.الزهد لابن حنبل عن یزید بن عبد اللّه بن قسیط : اُتِیَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله بِسَویقٍ مِن سَویقِ اللَّوزِ ، فَلَمّا خیضَ قالَ : ما هذا ؟ قالوا : سَویقُ اللَّوزِ. قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أخِّروهُ عَنّی ؛ هذا شَرابُ المُترَفینَ.(16)
10632.سنن أبی داوود عن أنس : إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله خَرَجَ فَرَأى قُبَّةً مُشرِفَةً فَقالَ : ما هذِهِ ؟ قالَ لَهُ أصحابُهُ: هذِهِ لِفُلانٍ رَجُلٍ مِنَ الأَنصارِ، قالَ: فَسَکَتَ وحَمَلَها فی نَفسِهِ ، حَتّى إذا جاءَ صاحِبُها رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یُسَلِّمُ عَلَیهِ فِی النّاسِ أعرَضَ عَنهُ ، صَنَعَ ذلِکَ مِرارا ، حَتّى عَرَفَ الرَّجُلُ الغَضَبَ فیهِ وَالإِعراضَ عَنهُ ، فَشَکا ذلِکَ إلى أصحابِهِ فَقالَ : وَاللّه ِ إنّی لَاُنکِرُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله. قالوا : خَرَجَ فَرَأى قُبَّتَکَ. قالَ : فَرَجَعَ الرَّجُلُ إلى قُبَّتِهِ فَهَدَمَها حَتّى سَوّاها بِالأَرضِ، فَخَرَجَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ فَلَم یَرَها، قالَ: ما فَعَلَتِ القُبَّةُ؟ قالوا : شَکا إلَینا صاحِبُها إعراضَکَ عَنهُ ، فَأَخبَرناهُ فَهَدَمَها. فَقالَ : أما إنَّ کُلَّ بِناءٍ وَبالٌ عَلى صاحِبِهِ إلّا ما لا ، إلّا ما لا. یَعنی : ما لا بُدَّ مِنهُ.(17)
10631.الزهد ، ابن حنبل ـ به نقل از یزید بن عبد اللّه بن قسیط ـ: معجون بادامى نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورده شد. چون آن را به هم زدند ، فرمود : «این چیست؟». گفتند : معجون بادام. فرمود: «آن را از من دور کنید ، که نوشیدنى نازپروردگان است».
10632.سنن أبى داوود ـ به نقل از انس ـ: پیامبر خدا بیرون آمد. گنبدى بلند دید. فرمود: «این چیست؟». یارانش گفتند : این ، از آنِ فلان مرد از انصار است. پیامبر صلى الله علیه و آله سکوت کرد و خود را نگاه داشت ، تا آن گاه که صاحب آن گنبد ، نزد وى آمد و در میان مردم ، به ایشان سلام داد. پیامبر صلى الله علیه و آله از او روى گرداند و این کار را چند بار انجام داد ، چندان که آن مرد ، خشم و روى گردانى ایشان را دریافت. پس ، از این حال به یاران ایشان گِله بُرد و گفت: به خدا سوگند ، من ، این رفتار پیامبر خدا را نمى پسندم. گفتند: ایشان بیرون آمد و گنبدت را دید. مرد به سوى گنبد خویش باز گشت و آن را ویران کرد ، چندان که با خاک یکسانش نمود. دیگر بار ، روزى پیامبر خدا بیرون آمد و آن را ندید. فرمود: «آن گنبد چه شد؟». گفتند: صاحب آن ، از روى گردانى شما ، به ما گِله آورد و ما از ماجرا خبرش دادیم. پس آن را ویران ساخت. فرمود : «هلا! هر ساختمانى ، وبال گردن صاحب آن است ، مگر این که چاره اى از آن نباشد».
10633.سنن ابن ماجة : مَرَّ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله بِقُبَّةٍ عَلى بابِ رَجُلٍ مِنَ الأَنصارِ فَقالَ : ما هذِهِ ؟ قالوا : قُبَّةٌ بَناها فُلانٌ. قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : کُلُّ مالٍ یَکونُ هکَذا فَهُوَ وَبالٌ عَلى صاحِبِهِ یَومَ القِیامَةِ. فَبَلَغَ الأَنصارِیَّ ذلِکَ فَوَضَعَها ، فَمَرَّ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله بَعدُ فَلَم یَرَها ، فَسَأَلَ عَنها ، فَاُخبِرَ أنَّهُ وَضَعَها لِما بَلَغَهُ عَنکَ فَقالَ : یَرحَمُهُ اللّه ُ ! یَرحَمُهُ اللّه ُ !(18)
10634.شُعب الإیمان عن واثلة بن الأسقع : کُنتُ مِن فُقَراءِ المُصَلّینَ مِن أهلِ الصُّفَّةِ ، فَأَتانَا النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ فَقالَ : کَیفَ أنتُم بَعدی إذا شَبِعتُم مِن خُبزِ البُرِّ وَالزَّیتِ ، وأکَلتُم ألوانَ الطَّعامِ ولَبِستُم أنواعَ الثِّیابِ ؛ فَأَنتُمُ الیَومَ خَیرٌ أم ذاکَ ؟ قُلنا : ذاکَ. قالَ : بَل أنتُمُ الیَومَ خَیرٌ.(19)
10635.حلیة الأولیاء عن ابن شهاب : إنَّ عُثمانَ بنَ مَظعونٍ دَخَلَ یَوما المَسجِدَ وعَلَیهِ نَمِرَةٌ قَد تَخَلَّلَت فَرَقَعَها بِقِطعَةٍ مِن فَروَةٍ ، فَرَقَّ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله عَلَیهِ ورَقَّ أصحابُهُ لِرِقَّتِهِ ، فَقالَ : کَیفَ أنتُم یَومَ یَغدو أحَدُکُم فی حُلَّةٍ ویَروحُ فی اُخرى ، وتوضَعُ بَینَ یَدَیهِ قَصعَةٌ وتُرفَعُ اُخرى ، وسَتَرتُمُ البُیوتَ کَما تُستَرُ الکَعبَةُ ؟ قالوا : وَدَدنا أنَّ ذلِکَ قَد کانَ یا رَسولَ اللّه ِ ؛ فَأَصَبنَا الرَّخاءَ وَالعَیشَ. قالَ : فَإِنَّ ذلِکَ لَکائِنٌ ، وأنتُمُ الیَومَ خَیرٌ مِن اُولئِکَ.(20)
10633.سنن ابن ماجة : پیامبر خدا بر گنبدى بنا شده بر آستانه خانه مردى از انصار بر گذشت. فرمود : «این چیست؟». گفتند : گنبدى است که فلان کس ، بنا کرده است. پیامبر خدا فرمود : «هر مالى که چنین باشد ، روز قیامت ، وبال گردن صاحب خویش است». این خبر به آن مرد انصارى رسید. پس آن را ویران کرد. دیگر بار ، پیامبر صلى الله علیه و آله بر آن جا گذشت و آن را ندید. پس ، از آن پرسید. به ایشان خبر دادند که آن مرد ، چون سخن ایشان را شنیده ، آن را ویران کرده است. فرمود: «خدایش رحمت کند! خدایش رحمت کند!».
10634.شعب الإیمان ـ به نقل از واثلة بن اَسقَع ـ: من از فقیران نمازگزار اهل صُفّه بودم. روزى پیامبرخدا نزد ما آمد و فرمود : «چه سان خواهید بود آن گاه که پس از من ، از نان گندم و روغن ، سیر گردید و غذاهاى رنگین مى خورید و جامه هاى گوناگون مى پوشید ؟ وضعِ شما امروز ، بهتر است یا آن روز؟». گفتیم: آن روز. فرمود : «بلکه وضع امروز شما ، بهتر است».
10635.حلیة الأولیاء ـ به نقل از ابن شهاب ـ: روزى عثمان بن مظعون به مسجد در آمد ، در حالى که گلیمى پاره بر وى بود و با تکّه پوستى آن را پینه کرده بود. پیامبر خدا ، دلش به حال وى سوخت و یارانش نیز بر اثر دلسوزى ایشان ، دلشان سوخت. فرمود: «چه سان خواهید بود در روزى که هر یک از شما صبحگاهان در جامه اى است و شامگاهان در جامه دیگر ؛ و پیاپى نزدش ظرف غذا نهاده مى شود و خانه هاتان را همچون کعبه مى پوشانید؟». گفتند : آرزو داریم که چنان روزى در رسد ـ اى پیامبر خدا ـ تا به آسایش و رفاه دست یابیم. فرمود: «بى تردید ، چنان خواهد شد ؛ امّا امروز بیش از آن روز به سود شماست».
10636.الزهد لابن حنبل عن حرب بن أبی الأسود عن طلحة البص قَدِمتُ المَدینَةَ ولَم یَکُن لی بِها مَعرِفَةٌ ـ ورُبَّما قالَ : عَریفٌ ـ وکانَ یُجرى عَلَینا مُدٌّ مِن تَمرٍ بَینَ اثنَینِ ، فَصَلّى بِنا رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله صَلاةً ، فَهَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِن خَلفِهِ فَقالَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، قَد أحرَقَ بُطونَنَا التَّمرُ ، وتَخَرَّقَت عَنَّا الخُنُفُ ! فَخَطَبَ فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَیهِ وقالَ : وَاللّه ِ لَو أجِدُ لَکُمُ اللَّحمَ وَالخُبزَ لَأَطعَمتُکُموهُ ، ولَیَأتِیَنَّ عَلَیکُم زَمانٌ یُغدى عَلى أحَدِکُمُ الجِفانُ ویُراحُ ، ولَتَلبَسُنَّ مِثلَ أستارِ الکَعبَةِ. قالوا : یا رَسولَ اللّه ِ ، نَحنُ الیَومَ خَیرٌ مِنّا أو یَومَئِذٍ ؟ قالَ : أنتُمُ الیَومَ خَیرٌ مِنکُم یَومَئِذٍ ، أنتُمُ الیَومَ خَیرٌ مِنکُم یَومَئِذٍ ، یَضرِبُ بَعضُکُم رِقابَ بَعضٍ.(21)
10637.الإمام علیّ علیه السلام : إنّا لَجُلوسٌ مَعَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله فِی المَسجِدِ ، إذ طَلَعَ مُصعَبُ بنُ عُمَیرٍ ، ما عَلَیهِ إلّا بُردَةٌ لَهُ مَرقوعَةٌ بِفَروٍ ، فَلَمّا رَآهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله بَکى لِلَّذی کانَ فیهِ مِنَ النِّعمَةِ وَالَّذی هُوَ الیَومَ فیهِ ، ثُمَّ قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : کَیفَ بِکُم إذا غَدا أحَدُکُم فی حُلَّةٍ وراحَ فی حُلَّةٍ ، ووُضِعَت بَینَ یَدَیهِ صَحفَةٌ ورُفِعَت اُخرى ، وسَتَرتُم بُیوتَکُم کَما تُستَرُ الکَعبَةُ ؟ قالوا : یا رَسولَ اللّه ِ ، نَحنُ یَومَئِذٍ خَیرٌ مِنَّا الیَومَ ، نَتَفَرَّغُ لِلعِبادَةِ ، ونُکفَى المُؤنَةَ ! فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لَأَنتُمُ الیَومَ خَیرٌ مِنکُم یَومَئِذٍ.(22)
10636.الزهد ، ابن حنبل ـ به نقل از حرب بن ابى اسود ـ: طلحه بصرى گفت : به مدینه وارد شدم ، در حالى که بِدان شناختى نداشتم (و شاید گفت: در آن جا ، آشنایى نداشتم) و میان ما دو کفِ خرما براى هر نفر تقسیم مى شد. پس روزى پیامبر خدا ، پیشاپیشِ ما نماز گزارد. سپس کسى از فرا پشت ایشان بانگ بر آورد و گفت: اى پیامبر خدا! خرما اندرون هاى ما را سوزانده و جامه هاى کتانمان پاره شده است. پیامبر صلى الله علیه و آله به خطبه ایستاد و پس از حمد و ثناى خداوند ، فرمود: «به خدا سوگند ، اگر براى شما گوشت و نانى مى یافتم ، شما را از آن اطعام مى کردم. هر آینه ، روزگارى خواهدتان آمد که ظرف هاى غذا ، صبحگاهان و شامگاهان ، پیاپى نزدتان در مى آید و جامه هایى همانند پوشش کعبه بر تن مى کنید». گفتند: اى پیامبر خدا! امروز بر خیریم ، یا آن روز؟ فرمود: «شما امروز ، بیش از آن روز ، بر خیرید ؛ شما امروز ، بیش از آن روز ، بر خیرید. در آن روز ، گردن یکدیگر را خواهید زد».
10637.امام على علیه السلام : همراه پیامبر صلى الله علیه و آله در مسجد نشسته بودیم که مُصعَب بن عُمَیر در آمد ، در حالى که تنها پارچه اى یمنى بر خود داشت و با پاره اى پوست ، آن را پینه کرده بود. چون پیامبر خدا وى را دید ، بدان جهت که روزى در ناز و نعمت بود و اکنون در چنان حالى بود ، گریست. سپس فرمود: «چه سان خواهید بود آن روز که هر یک از شما صبحگاهان در یک جامه و شامگاهان در جامه دیگر است و پیاپى ، قدح غذا در برابرش نهاده مى شود و خانه هاتان را همانند کعبه مى پوشانید؟». گفتند: اى پیامبر خدا! آن روز ، بهتر از امروز خواهیم بود ؛ زیرا در بى نیازى مى توانیم به خوبى عبادت کنیم. پیامبر خدا فرمود: «هر آینه امروز ، بهتر از آن روزید».
2 / 2
مُعاشَرَةُ المُترَفینَ
أ ـ التَّجافی عَن مُجالَسَةِ المُترَفینَ
10638.الإمام علیّ علیه السلام ـ فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلى الله علی: قالَ اللّه ُ تَعالى : یا أحمَدُ ، مَحَبَّتی مَحَبَّةُ الفُقَراءِ ؛ فَأدنِ الفُقَراءَ وقَرِّب مَجلِسَهُم مِنکَ ، وأبعِدِ الأَغنِیاءَ وأبعِد مَجلِسَهُم عَنکَ ؛ فَإِنَّ الفُقَراءَ أحِبّائی.(23)
10639.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : تَجافَوا صُحبَةَ الأَغنِیاءِ وَارحَموهُم ، وعِفّوا عَن أموالِهِم.(24)
10640.عنه صلى الله علیه و آله : أقِلُّوا الدُّخولَ عَلَى الأَغنِیاءِ؛ فَإِنَّهُ قَمَنٌ ألّا تَزدَروا نِعَمَ اللّه ِ عز و جل.(25)
10641.عنه صلى الله علیه و آله ـ لِعائِشَةَ ـ: إذا أرَدتِ اللُّحوقَ بی فَلیَکفِکِ مِنَ الدُّنیا کَزادِ الرّاکِبِ ، وإیّاکِ ومُجالَسَةَ الأَغنِیاءِ ! ولا تَستَخلِعی ثَوبا حَتّى تُرَقِّعیهِ.(26)
10642.عنه صلى الله علیه و آله : ثَلاثَةٌ مُجالَسَتُهُم تُمیتُ القَلبَ :… وَالجُلوسُ مَعَ الأَغنِیاءِ.(27)
10643.الإمام الباقر علیه السلام : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أربَعٌ یُمِتنَ القَلبَ :… ومُجالَسَةُ المَوتى. فَقیلَ لَهُ : یا رَسولَ اللّه ِ ، ومَا المَوتى ؟ قالَ : کُلُّ غَنِیٍّ مُترَفٍ.(28)
2 / 2
همنشینى با نازپروردگان
الف ـ دورى جستن از همنشینى با نازپروردگان
10638.امام على علیه السلام ـ در بیان حدیث معراج پیامبر صلى الله علیه و آله ـ: خداى متعال فرمود: «اى احمد! محبّت من ، محبّت فقیران است. پس به آنان ، نزدیک شو و ایشان را نزدیک خود بنشان و از توانگران ، دور باش و آنان را دور از خود بنشان ، که فقیران ، دوستان من اند».
10639.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : از همنشینى با توانگران دورى گزینید و بر آنان ، دل بسوزانید و از اموال آنان ، دامن بشویید.
10640.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : از در آمدن نزد توانگران بکاهید ، که اگر نزدشان بروید ، سزاست که نعمت هاى خدا را در نیابید.
10641.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ به عایشه ـ: اگر مى خواهى به من پیوندى ، باید از دنیا به اندازه توشه یک سوار ، تو را بس باشد ؛ و از همنشینى با توانگران بپرهیز ؛ و هر جامه اى را تا آن گاه که پینه نکرده اى ، از تن بیرون میاور.
10642.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همنشینى با سه تن ، دل را مى میرانَد :… و همنشینى با توانگران.
10643.امام باقر علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «چهار چیز ، دل را مى میراند :… و همنشینى با مردگان». گفتند: اى پیامبر خدا! مردگان ، کیان اند؟ فرمود: «هر توانگرِ خوش گذران».
ب ـ التَّحذیرُ مِن إکرامِ الغَنِیِّ لِغِناهُ
10644.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : لَعَنَ اللّه ُ مَن أکرَمَ الغَنِیَّ لِغِناهُ ! ولَعَنَ اللّه ُ مَن أهانَ الفَقیرَ لِفَقرِهِ ! ولا یَفعَلُ هذا إلّا مُنافِقٌ. ومَن أکرَمَ الغَنِیَّ لِغِناهُ وأهانَ الفَقیرَ لِفَقرِهِ ، سُمِّیَ فِی السَّماواتِ عَدُوَّ اللّه ِ وعَدُوَّ الأَنبِیاءِ ؛ لا یُستَجابُ لَهُ دَعوَةٌ ، ولا یُقضى لَهُ حاجَةٌ.(29)
10645.عنه صلى الله علیه و آله : مَن تَواضَعَ لِغَنِیٍّ ، جَعَلَ اللّه ُ فَقرَهُ بَینَ عَینَیهِ.(30)
10646.عنه صلى الله علیه و آله : مَن تَضَعضَعَ لِغَنِیٍّ لِیَنالَ مِمّا فی یَدَیهِ ، أسخَطَ اللّه َ عز و جل عَلَیهِ.(31)
10647.عنه صلى الله علیه و آله : أیُّما فَقیرٍ تَضَعضَعَ لِغَنِیٍّ لِدُنیاهُ ، ذَهَبَ ثُلُثا دینِهِ.(32)
10648.عنه صلى الله علیه و آله : إیّاکُم وَالتَّواضُعَ لِغَنِیٍّ ! فَما تَضَعضَعَ أحَدٌ لِغَنِیٍّ إلّا ذَهَبَ نَصیبُهُ مِنَ الجَنَّةِ.(33)
ب ـ هشدار درباره گرامیداشت توانگر براى توانگرى اش
10644.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند ، لعنت کند کسى را که توانگر را براى توانگرى اش گرامى بدارد ؛ و خداوند ، لعنت کند کسى را که فقیر را براى فقرش خوار شمارد ، و این کار را جز منافق نمى کند. هر که توانگر را براى توانگرى اش گرامى بدارد و فقیر را براى فقرش خوار بشمارد ، در آسمان ها دشمن خدا و پیامبران شمرده مى شود و دعایش مستجاب نمى گردد و نیازش برآورده نمى شود.
10645.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که براى توانگرى تواضع نماید ، خداوند ، فقر را بر پیشانى اش مُهر مى نماید.
10646.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که نزد توانگرى فروتنى کند تا به مال او دست یابد ، خدا بر وى خشم مى گیرد.
10647.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر فقیرى که نزد توانگرى براى دنیایش فروتنى کند ، دو سومِ دینش از دست رفته است.
10648.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مبادا به توانگر تواضع کنید! هیچ کس براى توانگرى فروتنى نمى کند ، جز آن که بهره بهشتى اش نابود مى شود.
1) الزخرف : 23.
2) مسند ابن حنبل : ج 8 ص 258 ح 22166 عن معاذ بن جبل.
3) تنبیه الخواطر : ج 1 ص 178 ؛ مسند إسحاق بن راهویه : ج 1 ص 349 ح 347 عن أبی هریرة وفیه «شرّ» بدل «شرار».
4) الزهد لابن المبارک : ص 262 ح 758 عن عروة بن رویم.
5) تنبیه الخواطر : ج 1 ص 155 ؛ إحیاء علوم الدین : ج 3 ص 343 نحوه.
6) المعجم الصغیر : ج 2 ص 108 عن البرّاء بن عازب.
7) مریم : 59.
8) محمّد : 24.
9) الروم : 7.
10) الشعراء : 129 ـ 131.
11) الجاثیة : 23.
12) الرعد : 26.
13) الشعراء : 205 ـ 207.
14) التکاثر : 8.
15) مکارم الأخلاق : ج 2 ص 352 ح 2660 عن عبد اللّه بن مسعود ، بحار الأنوار : ج 77 ص 103 ح 1.
16) الزهد لابن حنبل : ص 11 وراجع المحاسن : ج 2 ص 290 ح 1952و بحار الأنوار : ج 66 ص 280 ح 24.
17) سنن أبی داوود : ج 4 ص 360 ح 5237 ؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 71 نحوه.
18) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1393 ح 4161.
19) شُعب الإیمان : ج 7 ص 283 ح 10322.
20) حلیة الأولیاء : ج 1 ص 105.
21) الزهد لابن حنبل : ص 34.
22) سنن الترمذی : ج 4 ص 647 ح 2476.
23) إرشاد القلوب : ص 201 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 23 ح 6.
24) تنبیه الخواطر : ج 2 ص 120 وراجع الفردوس : ج 1 ص 76 ح 224.
25) المستدرک على الصحیحین : ج 4 ص 347 ح 7869 عن عبد اللّه بن الشخّیر.
26) سنن الترمذی: ج 4 ص 245 ح 1780 عن عائشة.
27) الکافی : ج 2 ص 641 ح 8 عن المحاربی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 77 ص 155 ح 127.
28) الخصال : ص 228 ح 65 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 2 ص 128 ح 10.
29) إرشاد القلوب : ص 194.
30) تنبیه الخواطر : ج 2 ص 116.
31) المعجم الصغیر : ج 1 ص 257 عن أنس.
32) تنبیه الخواطر : ج 2 ص 200.
33) جامع الأخبار : ص 440 ح 1238.