5 / 1
ما یَنبَغی فِی استِهلاکِ الأَموالِ الخاصَّةِ
أ ـ التَّوازُنُ بَینَ الدَّخلِ وَالإِنفاقِ
الکتاب
» لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَ مَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّآ ءَاتَاهُ الله لَا یُکَلِّفُ الله نَفْسًا إِلَا مَآ ءَاتَاهَا سَیَجْعَلُ الله بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا «.(1)
الحدیث
10238.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ المُؤمِنَ أخَذَ عَنِ اللّه ِ ـ سُبحانَهُ وتَعالى ـ أدَبا حَسَنا : إذا وَسَّعَ عَلَیهِ وَسَّعَ عَلى نَفسِهِ ، وإذا أمسَکَ عَلَیهِ أمسَکَ.(2)
ب ـ رِعایَةُ الأَولَوِیّاتِ
10239.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إذا کانَ أحَدُکُم فَقیرا فَلیَبدَأ بِنَفسِهِ ، فَإِن کانَ فَضلاً فَعَلى عِیالِهِ ، فَإِن کانَ فَضلاً فَعَلى قَرابَتِهِ أو عَلى ذی رَحِمِهِ ، فَإِن کانَ فَضلاً فَهاهُنا وهاهُنا.(3)
5 / 1
آنچه در مصرف دارایى هاى خصوصى شایسته است
الف ـ تعادل میان درآمد و هزینه
قرآن
«بر توانگر است که از دارایى خود هزینه کند، و هر که روزى او تنگ باشد ، باید از آنچه خدا به او داده خرج کند. خداوند ، بر هیچ کس ، جز به [قدر] آنچه به او داده است ، تکلیف نمى کند. خدا به زودى پس از دشوارى ، آسانى فراهم مى کند».
حدیث
10238.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر آینه مؤمن از خداوند سبحان و متعال ، ادبى نیکو برگرفته است : چون بر او فراخ گیرد ، او هم بر خویش گشاه دستى مى کند ؛ و چون بر او تنگ گیرد ، او هم [بر خود] تنگ گیرانه رفتار مى کند.
ب ـ در نظر گرفتن اولویت ها
10239.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر یک از شما که فقیر است ، نخست به خود بپردازد. اگر مالى افزون آمد ، به خانواده اش بدهد. اگر بیشینه اى مانْد ، به خویشاوندان یا پیوستگانش بپردازد ، و اگر باز هم ماند ، این سو و آن سو هزینه کند.
10240.عنه صلى الله علیه و آله : أفضَلُ دینارٍ یُنفِقُهُ الرَّجُلُ : دینارٌ یُنفِقُهُ عَلى عِیالِهِ ، ودینارٌ یُنفِقُهُ الرَّجُلُ عَلى دابَّتِهِ فی سَبیلِ اللّه ِ ، ودینارٌ یُنفِقُهُ عَلى أصحابِهِ فی سَبیلِ اللّه ِ.(4)
10241.مستدرک الوسائل عن أنس : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : ألا اُنَبِّئُکُم بِخَمسَةِ دَنانیرَ بِأَحسَنِها وأفضَلِها ؟ قالوا : بَلى. قالَ : أفضَلُ الخَمسَةِ : الدّینارُ الَّذی تُنفِقُهُ عَلى والِدَتِکَ ، وأفضَلُ الأَربَعَةِ: الدّینارُ الَّذی تُنفِقُهُ عَلى والِدِکَ ، وأفضَلُ الثَّلاثَةِ : الدّینارُ الَّذی تُنفِقُهُ عَلى نَفسِکَ وأهلِکَ ، وأفضَلُ الدّینارَینِ : الدّینارُ الَّذی تُنفِقُهُ عَلى قَرابَتِکَ ، وأخَسُّها وأقَلُّها أجرا : الدّینارُ الَّذی تُنفِقُهُ فی سَبیلِ اللّه ِ.(5)
10242.الإمام الرضا علیه السلام : أتى رَجُلٌ إلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله بِدینارَینِ ، فَقالَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، اُریدُ أن أحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. قالَ : ألَکَ والِدانِ أو أحَدُهُما ؟ قالَ : نَعَم. قالَ : اِذهَب فَأَنفِقهُما عَلى والِدَیکَ ؛ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ أن تَحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. فَرَجَعَ فَفَعَلَ. فَأَتاهُ بِدینارَینِ آخَرَینِ ، قالَ : قَد فَعَلتُ ، وهذانِ دینارانِ اُریدُ أن أحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. قالَ : ألَکَ وَلَدٌ ؟ قالَ : نَعَم. قالَ علیه السلام : فَاذهَب فَأَنفِقهُما عَلى وَلَدِکَ ؛ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ أن تَحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. فَرَجَعَ فَفَعَلَ. فَأَتاهُ بِدینارَینِ آخَرَینِ ، فَقالَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، قَد فَعَلتُ ، وهذانِ دینارانِ آخَرانِ اُریدُ أن أحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. فَقالَ : ألَکَ زَوجَةٌ؟ قالَ : نَعَم. قالَ : أنفِقهُما عَلى زَوجَتِکَ ؛ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ أن تَحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. فَرَجَعَ وفَعَلَ. فَأَتاهُ بِدینارَینِ آخَرَینِ ، فَقالَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، قَد فَعَلتُ ، وهذانِ دینارانِ اُریدُ أن أحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. فَقالَ : ألَکَ خادِمٌ ؟ قالَ : نَعَم. قالَ : اِذهَب فَأَنفِقهُما عَلى خادِمِکَ ؛ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ مِن أن تَحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. فَفَعَلَ. فَأَتاهُ بِدینارَینِ آخَرَینِ ، فَقالَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، وهذِهِ دینارانِ اُریدُ أن أحمِلَ بِهِما فی سَبیلِ اللّه ِ. فَقالَ : اِحمِلهُما وَاعلَم بِأَنَّهُما لَیسا بِأَفضَلِ دینارَیکَ.(6)
10240.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : برترین مالى که مرد هزینه مى کند ، چنین است: مالى که به مصرف خانواده خود مى رساند ؛ آنچه هزینه چارپاى خویش مى کند تا با آن در راه خدا تلاش کند ؛ و مالى که در مسیر خداوند ، براى دوستانش هزینه مى کند.
10241.مستدرک الوسائل ـ به نقل از اَنَس ـ: پیامبر خدا فرمود: «آیا آگاهتان کنم که از پنج دینار ، کدام نیکوتر و برتر است؟». گفتند : آرى. فرمود : «برترینِ پنج دینار ، آن است که براى مادر خویش هزینه کنى ؛ و از چهار دینار باقى مانده ، آن که براى پدرت هزینه سازى ؛ و از سه دینار ، آن که براى خود و خانواده ات مصرف نمایى ؛ و از دو دینار ، آن که به مصرف خویشاوندانت رسانى ؛ و فروترین و کم پاداش ترین دینار ، آن است که [در مصارف دیگر] براى خدا انفاق کنى».
10242.امام رضا علیه السلام : مردى دو دینار نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورد و گفت: اى پیامبر خدا! مى خواهم این دو را در راه خدا هزینه کنم. فرمود: «آیا پدر و مادرت یا یکى از آن دو ، زنده اند؟». گفت: آرى. فرمود: «روانه شو و آن دو دینار را براى آنان هزینه کن ، که براى تو بهتر از آن است که در راه خدا انفاق کنى». پس باز گشت و چنان کرد. آن گاه ، دو دینار دیگر نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورد و گفت: آن کار را کردم. اکنون مى خواهم این دو دینار را در راه خدا صرف کنم. فرمود: «آیا فرزند دارى؟». گفت: آرى. فرمود : «برو و آن دو دینار را براى فرزندت هزینه کن ، که این ، براى تو بهتر از آن است که در راه خدا انفاق ورزى». پس باز گشت و چنان کرد. سپس دو دینار دیگر نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورد و گفت: اى پیامبر خدا! آن کار را نیز کردم. این ، دو دینار دیگر است که مى خواهم در راه خدا انفاق کنم. فرمود : «آیا همسر دارى؟». گفت: آرى. فرمود : «آن دو را براى همسرت مصرف کن ، که برایت بهتر از آن است که در راه خدا انفاق کنى». پس باز گشت و همان کار کرد. دیگر بار ، دو دینار نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورد و گفت: اى پیامبر خدا! آن کار را کردم. این دو دینار را مى خواهم که در راه خدا مصرف کنم. فرمود: «آیا خدمتکار دارى؟». گفت : آرى. فرمود: «برو و آن دو دینار را براى خدمتکارت هزینه کن ، که این براى تو ، بهتر از صرف کردن در راه خداست». آن مرد چنین کرد. آن گاه ، دو دینار دیگر نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورد و گفت: اى پیامبر خدا! مى خواهم این دو دینار را در راه خدا به مصرف برسانم. فرمود: «چنین کن ؛ و بدان که این دو دینار ، برترین دینارهایت نیستند».
ج ـ تَخفیفُ المَؤونَةِ
10243.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : خِیارُکُم أحسَنُکُم أخلاقا ، وأخَفُّکُم مَؤونَةً ، وأخفَضُکُم لِأَهلِهِ.(7)
10244.التمحیص : رُوِیَ أنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله قالَ : لا یَکمُلُ المُؤمِنُ إیمانُهُ حَتّى یَحتَوِیَ عَلى مِائَةٍ وثَلاثِ خِصالٍ ؛ فِعلٍ وعَمَلٍ ونِیَّةٍ ، وظاهِرٍ وباطِنٍ. فَقالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام : یا رَسولَ اللّه ِ ، ما یَکونُ المِائَةُ وثَلاثُ خِصالٍ ؟ فَقالَ : یا عَلِیُّ، مِن صِفاتِ المُؤمِنِ :… لا یَأتی بِما یَشتَهی ؛ الفَقرُ شِعارُهُ ، وَالصَّبرُ دِثارُهُ ؛(8) قَلیلُ المَؤونَةِ ، کَثیرُ المَعونَةِ ، کَثیرُ الصِّیامِ….(9)
10245.الإمام علیّ علیه السلام ـ فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلى الله علی: قالَ اللّه ُ تَعالى :… یا أحمَدُ ، وعِزَّتی وجَلالی ، ما مِن عَبدٍ ضَمِنَ لی بِأَربَعِ خِصالٍ إلّا أدخَلتُهُ الجَنَّةَ : یَطوی لِسانَهُ فَلا یَفتَحُهُ إلّا بِما یَعنیهِ ، ویَحفَظُ قَلبَهُ مِنَ الوَسواسِ ، ویَحفَظُ عِلمی ونَظَری إلَیهِ ، ویَکونُ قُرَّةُ عَینَیهِ الجوعَ. یا أحمَدُ ، لَو ذُقتَ حَلاوَةَ الجوعِ وَالصَّمتِ وَالخَلوَةِ ، وما وَرِثوا مِنها ! قالَ : یا رَبِّ ، ما میراثُ الجوعِ ؟ قالَ : الحِکمَةُ ، وحِفظُ القَلبِ ، وَالتَّقَرُّبُ إلَیَّ ، وَالحُزنُ الدّائِمُ ، وخِفَّةُ المَؤونَةِ بَینَ النّاسِ ، وقَولُ الحَقِّ ، ولا یُبالی عاشَ بِیُسرٍ أم بِعُسرٍ.(10)
ج ـ سبک بارى
10243.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : نیک ترینانِ شما آنان اند که خُلقشان نیک تر باشد ، سبک بارتر باشند ، و زندگى را بر خانواده خویش آسان تر گیرند.
10244.التمحیص : روایت شده است که پیامبر خدا فرمود: «ایمانِ مؤمن ، کمال نمى پذیرد ، مگر آن که صد و سه ویژگى داشته باشد ، [هم] در کار و رفتار ، و [هم] در نیّت ، [خواه] در ظاهر و [خواه] در باطن». امیر مؤمنان گفت: اى پیامبر خدا! آن صد و سه ویژگى چیستند؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود : «اى على! از ویژگى هاى مؤمنان ، چنین است:… به هر چه دلش بخواهد ، روى نمى آورد ؛ فقر ، نشانه اوست ؛ صبر ، جامه اوست ؛ سبک بار است ؛ به دیگران ، بسیار یارى مى رسانَد ؛ و فراوان روزه مى گیرد…».
10245.امام على علیه السلام ـ در بیان حدیث معراج پیامبر صلى الله علیه و آله ـ: خداى متعال فرمود: «… اى احمد! به سرافرازى و شکوهم سوگند ، هیچ بنده اى نیست که بهره ورى از چهار ویژگى را براى من تعهّد کند و من ، او را به بهشت نبرم : [بنده اى که] زبانش را در هم مى پیچد و آن را جز براى سخنى بایسته نمى گشاید ؛ قلبش را از وسواس نگاه مى دارد ؛ دانش و نظرداشت من به خودش را مى پوشانَد (رازدار است) ؛ و گرسنگى ، خُنکاىِ چشمان اوست. اى احمد! کاش شیرینىِ گرسنگى ، سکوت و تنهایى را مى چشیدى و [نیز] آنچه را از آن به میراث بردند». گفت: اى پروردگار من! میراثِ گرسنگى چیست؟ فرمود: «حکمت ، نگه داشتنِ قلب ، نزدیکى به من ، اندوه همیشگى ، سبک بارى میان مردم ، لب به حق گشودن ، و بى توجّهى به آسان یا سخت زیستن».
د ـ الإِنفاقُ فی سَبیلِ اللّه ِ
الکتاب
» الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَـهُمْ یُنفِقُونَ «.(11)
» وَ أَنفِقُواْ مِن مَّا رَزَقْنَـکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِىَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِى إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَکُن مِّنَ الصَّــلِحِینَ «.(12)
«یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَـکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِىَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَـعَةٌ وَ الْکَـفِرُونَ هُمُ الظَّــلِمُونَ».(13)
» قُل لِّعِبَادِىَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ یُقِیمُواْ الصَّلَوةَ وَ یُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَـهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِیَةً مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِىَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خِلَـلٌ «.(14)
» ءَامِنُواْ بِالله وَ رَسُولِهِ وَ أَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَکُم مُّسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ أَنفَقُواْ لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ «.(15)
د ـ انفاق در راه خدا
قرآن
«آنان که به غیب، ایمان مى آورند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه به ایشان روزى داده ایم ، انفاق مى کنند».
«و از آنچه روزىِ شما گردانیده ایم، انفاق کنید، پیش از آن که یکى از شما را مرگ فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا تا مدّتى بیشتر [اَجَل] مرا به تأخیر نینداختى تا صدقه بدهم و از نیکوکاران باشم؟».
«اى کسانى که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزى داده ایم ، انفاق کنید، پیش از آن که روزى فرا رسد که در آن ، نه داد و ستدى هست ، نه دوستى اى و نه شفاعتى. و کافران ، خود ، ستمکاران اند».
«به آن بندگانم که ایمان آورده اند ، بگو: نماز را بر پا دارند و از آنچه به ایشان روزى داده ایم، پنهان و آشکارا انفاق کنند، پیش از آن که روزى فرا رسد که در آن ، نه داد و ستدى هست و نه دوستى اى».
«به خدا و پیامبر او ایمان آورید و از آنچه شما را در [استفاده از] آن، جانشین [دیگران] کرده، انفاق کنید. پس کسانى از شما که ایمان آورده و انفاق کرده باشند، پاداش بزرگى خواهند داشت».
الحدیث
10246.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : لَم نُبعَث لِجَمعِ المالِ ، ولکِن بُعِثنا لِاءِنفاقِهِ.(16)
10247.عنه صلى الله علیه و آله : طوبى لِمَن… أنفَقَ مالاً جَمَعَهُ فی غَیرِ مَعصِیَةٍ ، ورَحِمَ أهلَ الذِّلَةِ وَالمَسکَنَةِ… طوبى لِمَن ذَلَّ فی نَفسِهِ ، وطابَ کَسبُهُ… طوبى لِمَن عَمِلَ بِعِلمِهِ ، وأنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ ، وأمسَکَ الفَضلَ مِن قَولِهِ.(17)
10248.عنه صلى الله علیه و آله : یَقولُ اللّه ُ : اِبنَ آدَمَ! مُلکی مُلکی ، ومالی مالی ، یا مِسکینُ! أینَ کُنتَ حَیثُ کانَ المُلکُ ولَم تَکُن؟! وهَل لَکَ إلّا ما أکَلتَ فَأَفنَیتَ ، أو لَبِستَ فَأَبلَیتَ ، أو تَصَدَّقتَ فَأَبقَیتَ؟! إمّا مَرحومٌ بِهِ وإمّا مُعاقَبٌ عَلَیهِ ، فَاعقِل أن لا یَکونَ مالُ غَیرِکَ أحَبَّ إلَیکَ مِن مالِکَ.(18)
10249.عنه صلى الله علیه و آله : یَقولُ العَبدُ : مالی مالی ، وإنَّما لَهُ مِن مالِهِ ثَلاثٌ : ما أکَلَ فَأَفنى ، أو لَبِسَ فَأَبلى ، أو أعطى فَاقتَنى ؛ وما سِوى ذلِکَ فَهُوَ ذاهِبٌ وتارِکُهُ لِلنّاسِ.(19)
10250.صحیح مسلم عن مطرّف عن أبیه : أتَیتُ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله وهُوَ یَقرَأُ «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ» ، قالَ : یَقولُ ابنُ آدَمَ : مالی مالی. قالَ : وهَل لَکَ یَابنَ آدَمَ مِن مالِکَ إلّا ما أکَلتَ فَأَفنَیتَ ، أو لَبِستَ فَأَبلَیتَ ، أو تَصَدَّقتَ فَأَمضَیتَ؟ !(20)
10251.سنن النسائی عن عبد اللّه : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أیُّکُم مالُ وارِثِهِ أحَبُّ إلَیهِ مِن مالِهِ ؟ قالوا : یا رَسولَ اللّه ِ ، ما مِنّا مِن أحَدٍ إلّا مالُهُ أحَبُّ إلَیهِ مِن مالِ وارِثِهِ. قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : اِعلَموا أنَّهُ لَیسَ مِنکُم مِن أحَدٍ إلّا مالُ وارِثِهِ أحَبُّ إلَیهِ مِن مالِهِ ؛ مالُکَ ما قَدَّمتَ ، ومالُ وارِثِکَ ما أخَّرتَ.(21)
حدیث
10246.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ما نه براى گرد آوردنِ مال ، که براى انفاقِ آن ، برانگیخته شده ایم.
10247.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خوشا بر آن که… مالى را که بدون گناه فراهم آورده ، انفاق کند و بر ناتوانان و تنگ دستان رحم آورَد !… خوشا بر آن که در درون ، رام باشد و پیشه اش پاکیزه باشد !… خوشا بر آن که به علم خویش عمل کند و افزونِ مالش را ببخشد و از سخنِ فراتر از اندازه ، خوددارى ورزد !
10248.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند مى فرماید: «اى زاده آدم! این مُلک ، از آنِ من است و این مال ، از آنِ من است. اى تنگ دست! کجا بودى آن گاه که این مُلک بود و تو نبودى؟ و آیا از آنِ توست چیزى جز آنچه مى خورى و از میانش مى برى ، یا آنچه مى پوشى و پوسیده اش مى کنى ، یا آنچه صدقه مى دهى و جاویدش مى سازى؟ که براى آن ، یا از رحمت خدا نصیب مى برى و یا کیفر مى بینى ؟ پس بیندیش تا مالى که از آنِ غیر توست ، برایت از مال خودت دوست داشتنى تر نباشد».
10249.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بنده مى گوید: «مال ، از آنِ من است» ، حال آن که از آن مال ، سه چیز از آنِ اوست : آنچه مى خورد و فانى مى کند ؛ آنچه مى پوشد و مى پوسانَد ؛ و آنچه مى بخشد و ذخیره مى سازد. و جز این [سومى] ، همه رفتنى است و آنچه از آن مى مانَد ، به دیگران مى رسد.
10250.صحیح مسلم ـ به نقل از مطرّف ، از پدرش ـ: نزد پیامبر صلى الله علیه و آله رفتم. مشغول تلاوت این آیه بود : «شما را افتخار بر یکدیگر به افزونى ، سرگرم کرد». فرمود : «زاده آدم مى گوید : مال از آنِ من است. اى آدمیزاد! آیا از مالت چیزى از آنِ توست ، جز آنچه مى خورى و فانى مى سازى ، یا آنچه مى پوشى و مى پوسانى ، یا آنچه صدقه مى دهى و جارى مى سازى؟».
10251.سنن النسائى ـ به نقل از عبد اللّه ـ: پیامبر خدا فرمود : «از شما کسى هست که مالِ وارثش براى وى دوست داشتنى تر از مال خودش باشد؟». گفتند : اى پیامبر خدا! از ما کسى نیست ، جز این که مال خودش براى وى دوست داشتنى تر از مال وارثش است. پیامبر خدا فرمود : «بدانید که از شما کسى نیست ، جز آن که مال وارثش براى وى دوست داشتنى تر از مال خودش است ؛ [زیرا] مال تو ، آن است که پیش مى اندازى (پیش از مرگت انفاق مى کنى) و مال وارثت آن است که پس مى اندازى (پس از خود بر جاى مى گذارى)».
10252.الأدب المفرد عن قیس بن عاصم السعدیّ : أتَیتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله فَقالَ : هذا سَیِّدُ أهلِ الوَبَرِ ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّه ِ ، مَا المالُ الَّذی لَیسَ عَلَیَّ فیهِ تَبِعَةٌ مِن طالِبٍ ولا مِن ضَیفٍ ؟ فَقالَ رَسولُ اللّه ِ : نِعمَ المالُ أربَعونَ ، وَالکَثرَةُ سِتّونَ ، ووَیلٌ لِأَصحابِ المِئینَ! إلّا مَن أعطَى الکَریمَةَ ، ومَنَحَ الغَزیرَةَ ، ونَحَرَ السَّمینَةَ ؛ فَأَکَلَ وأطعَمَ القانِعَ وَالمُعتَرَّ. قُلتُ : یا رَسولَ اللّه ِ ، ما أکرَمَ هذِهِ الأَخلاقَ! لا یُحَلُّ بِوادٍ أنَا فیهِ مِن کَثرَةِ نَعَمی. فَقالَ : کَیفَ تَصنَعُ بِالعَطِیَّةِ ؟ قُلتُ : اُعطِی البَکرَ واُعطِی النّابَ. قالَ : کَیفَ تَصنَعُ فِی المَنیحَةِ ؟ قالَ : إنّی لَأَمنَحُ المِائَةَ. قالَ : کَیفَ تَصنَعُ فِی الطَّروقَةِ ؟ قالَ : یَغدُو النّاسُ بِحِبالِهِم ، ولا یوزَعُ رَجُلٌ مِن جَمَلٍ یَختَطِمُهُ ، فَیُمسِکَ ما بَدا لَهُ ، حَتّى یَکونَ هُوَ یَرُدُّهُ. فَقالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله : فَمالُکَ أحَبُّ إلَیکَ أم مَوالیکَ ؟ قالَ : مالی. قالَ : فَإِنَّما لَکَ مِن مالِکَ ما أکَلتَ فَأَفنَیتَ ، أو أعطَیتَ فَأَمضَیتَ ، وسائِرُهُ لِمَوالیکَ. فَقُلتُ : لا جَرَمَ ، لَئِن رَجَعتُ لَاُقِلَّنَّ عَدَدَها.(22)
10253.الإمام زین العابدین علیه السلام : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَقولُ فی آخِرِ خُطبَتِهِ : طوبى لِمَن طابَ خُلُقُهُ ، وطَهُرَت سَجِیَّتُهُ ، وصَلُحَت سَریرَتُهُ ، وحَسُنَت عَلانِیَتُهُ ، وأنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ ، وأمسَکَ الفَضلَ مِن قَولِهِ ، وأنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ.(23)
10252.الأدب المفرد ـ به نقل از قیس بن عاصم سعدى ـ: نزد پیامبر خدا رفتم. فرمود : «این ، مهترِ بادیه نشینان است». گفتم: اى پیامبر خدا! چیست آن مالى که مرا در آن ، [گناه و] مجازاتى از بابت نیازمند و میهمانى نخواهد بود ؟ پیامبر خدا فرمود : «مال خوب ، چهل بخش است و افزون بر آن ، شصت بخش ؛ و واى بر دارندگان مالِ صدها بخشى ، مگر آن که بخش گرامىِ مالش را بخشش کند ، افزون را انفاق نماید ، حیوان فربِهش را قربانى نماید ، و [هم] خود بخورَد و [افراد] قناعت پیشه و دریوزه گر را [نیز] بخورانَد!». گفتم: اى پیامبر خدا! چه خوش است این اخلاق. در سرزمینى که من ساکنم ، از فراوانىِ چارپایان ، جاى سکونت برایم نمانده است. فرمود: «چگونه بخشش مى کنى؟». گفتم : شتر جوان را و [نیز] شتر سالدار را مى بخشم. فرمود: «ماده شتر یا میش را چگونه به بهره کشى مى دهى؟». گفت [م] : صد [به صد] به بهره کشى مى دهم. فرمود: «چگونه حیوان را براى باردارسازى مى دهى؟». گفت [م] : مردم با ریسمان هاشان روانه مى شوند و کسى از شترى که مهارش را گرفته ، باز داشته نمى شود. پس او حیوانى را که پیشش بیاید ، مى گیرد ، و با خود ، مى بَرَد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود : «مال تو برایت دوست داشتنى تر است ، یا مالِ اطرافیانت؟». گفت [م] : «مال خودم». فرمود : «جز این نیست که از مالت ، آن بخش از آنِ توست که مى خورى و فانى مى کنى ، یا مى بخشى و جارى مى سازى ؛ و باقى مانده اش از آنِ اطرافیان توست». پس گفتم: بدین سان ، ناچار باید پس از بازگشت ، تعداد آنها را بکاهم.
10253.امام زین العابدین علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله در پایان خطبه اش مى فرمود: «خوشا بر آن که اخلاقش خوش ، سرشتش پاک ، باطنش به سامان ، و آشکارش نیک باشد ، افزونىِ مالش را انفاق کند ، از سخنِ زیاده در گذرد ، و از درون خویش با مردم انصاف ورزد!»
10254.صحیح مسلم عن أبی سعید الخدریّ : بَینَما نَحنُ فی سَفَرٍ مَعَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله ، إذ جاءَ رَجُلٌ عَلى راحِلَةٍ لَهُ ، فَجَعَلَ یَصرِفُ بَصَرَهُ یَمینا وشِمالاً ، فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : «مَن کانَ مَعَهُ فَضلُ ظَهرٍ فَلیَعُد بِهِ عَلى مَن لا ظَهرَ لَهُ ، ومَن کانَ لَهُ فَضلٌ مِن زادٍ فَلیَعُد بِهِ عَلى مَن لا زادَ لَهُ». فَذَکَرَ مِن أصنافِ المالِ ما ذَکَرَ ، حَتّى رَأَینا أنَّهُ لا حَقَّ لِأَحَدٍ مِنّا فی فَضلٍ.(24)
ه ـ الوَقفُ فی سَبیلِ اللّه ِ
الکتاب
» فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَ اتَّقَى – وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَى – فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى «.(25)
الحدیث
10255.رسول اللّه صلى الله علیه و آله ـ لَمّا سُئلَ عَن أرضٍ مِن ثِمغٍ ـ: اِحبِسْ أصلَها وسَبِّلْ ثَمَرَتَها.(26)
10256.الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام : إنَّ رسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله مَرَّ برَجُلٍ یَغرِسُ غَرسا فی حائطٍ لَهُ فوقف علیه ، فقالَ : ألا أدُلُّکَ على غَرسٍ أثبَتَ أصلاً وأسرَعَ إیناعا وأطیَبَ ثَمَرا وابقى انفاقا ؟ قالَ : بلى فِداکَ أبی واُمّی یا رسولَ اللّه ِ. فقال : إذا أصبَحتَ وأمسَیتَ فقُلْ : «سُبحانَ اللّه ِ والحَمدُ للّه ِ ولا إلهَ إلّا اللّه ُ واللّه ُ أکبَرُ» فإنّ لکَ بذلکَ إن قُلتَهُ بکُلِّ تَسبیحَةٍ عَشرَ شَجَراتٍ فی الجَنَّةِ من أنواعِ الفاکِهَةِ ، وهُنَّ مِن الباقِیاتِ الصّالِحاتِ. قال : فقالَ الرّجُلُ : اُشهِدُکَ یا رسولَ اللّه ِ أنَّ حائطی هذه صَدَقَةٌ مَقبوضَةٌ على فُقَراءِ المُسلمینَ مِن أهلِ الصُّفَّةِ ، فأنزَلَ اللّه ُ تبارکَ وتعالى : «فأمّا مَنْ أعْطى واتَّقى – وصَدَّقَ بِالحُسْنى – فسَنُیَسِّرُهُ لِلیُسْرى».(27)
10254.صحیح مسلم ـ به نقل از ابو سعید خُدرى ـ: در حال سفر با پیامبر صلى الله علیه و آله بودیم که مردى سوار بر مَرکبى آمد و به سوى راست و چپ ، چشم گردانید. پیامبر خدا فرمود: «هر کس مَرکبى افزون دارد ، به آن که مَرکب ندارد ، برسانَد ؛ و هر که توشه اى افزون دارد ، به آن کس که توشه ندارد ، بدهد». و از گونه هاى مال ، چندان ذکر کرد که ما دریافتیم هیچ یک از ما را در مال افزونش ، حقّى نیست.
ه ـ وقف در راه خدا
قرآن
«امّا آن که [حقّ خدا را] داد و پروا داشت و [پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد، به زودى، راهِ آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت».
حدیث
10255.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در پاسخ به سؤال درباره زمینى در ثَمْغ(28) ـ: اصل آن را وقف کن و میوه (حاصل) آن را [براى کسانى که وقف آنها کرده اى] وا بگذار.
10256.امام باقر علیه السلام ـ به نقل از پدرانش علیهم السلام ـ: پیامبر صلى الله علیه و آله به مردى برخورد که در باغ خود، مشغول کاشتن نهالى بود. به او فرمود : «آیا تو را به نهالى راه نمایى نکنم که ریشه اش محکم تر باشد و زودتر به بار نشیند و میوه اش خوش مزه تر و پاکیزه تر باشد؟». گفت: چرا، پدر و مادرم فدایت ، اى پیامبر خدا! فرمود : «هر گاه صبح و شبِ خود را آغاز کردى، بگو : سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و اللّه أکبر ؛ زیرا اگر این جمله را بگویى، براى هر تسبیحى، ده درخت از میوه هاى گوناگون در بهشت خواهى داشت و اینان از باقیات الصالحات (نیکى هاى ماندگار) هستند». مرد گفت: اى پیامبر خدا! شاهد باش که من این باغم را وقف مسلمانان تهى دست اهل صُفّه کردم. در این هنگام، خداوند ـ تبارک و تعالى ـ این آیه را نازل فرمود: «و امّا کسى که عطاکرد و تقوا داشت و[پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد، به زودى، راهِ آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت».
10257.عنه علیه السلام : إنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله خَرَجَ فی جَیشٍ فأدرَکَتهُ القائلَةُ وهُو ما یَلی الیَنبُعَ ، فاشتَدَّ علَیهِ حَرُّ النَّهارِ فانتَهَوا إلى سَمُرَةٍ فعَلَّقوا أسلِحَتَهُم علَیها وفَتَحَ اللّه ُ علَیهِم ، فقَسَّمَ رسولُ اللّه ِ مَوضِعَ السُّمَرَةِ لِعَلیٍّ فی نَصیبِهِ. قالَ : فاشتَرى إلَیها بَعدَ ذلکَ ، فأمَرَ مَملوکِیهِ أن یَفجُروا لَها عَینا ، فخَرَجَ لَها مِثلُ عَینِ الجَزُورِ ، فجاءَ البَشیرُ یَسعى إلى علیٍّ یُخبِرُهُ بالّذی کانَ ، فجَعَلَها علیٌّ صَدَقَةً فکَتَبها : «صَدَقَةٌ للّه ِ تعالى یَومَ تَبیَضُّ وُجوهٌ وتَسوَدُّ وُجوهٌ ، لِیَصرِفَ اللّه ُ بها وَجهی عَنِ النّارِ ، صَدَقَةٌ بَتَّةٌ بَتْلَةٌ فی سَبیلِ اللّه ِ تعالى ، لِلقَریبِ والبَعیةِ(29) ، فی السِّلمِ والحَربِ ، والیَتامى والمَساکِینِ وفی الرِّقابِ».(30)
10258.الإمام الصّادق علیه السلام : قَسَّمَ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله الفَیءَ فأصابَ علِیّا أرضٌ ، فاحتَفَرَ فیها عَینا فخَرَجَ مِنها ماءٌ یَنبَعُ فی السَّماءِ کهَیئَةِ عُنُقِ البَعیرِ فسَمّاها عَینَ یَنبُعَ ، فجاءَ البَشیرُ لِیُبَشِّرَهُ فقالَ : بَشِّرِ الوارِثَ ! هِیَ صَدَقَةٌ بَتّا بَتْلاً فی حَجیجِ بَیتِ اللّه ِ وعابِرِ سَبیلِهِ لا تُباعُ ولا تُوهَبُ ولا تُورَثُ ، فمَن باعَها أو وَهَبَها فعلَیهِ لَعنَةُ اللّه ِ والمَلائکَةِ والنّاسِ أجمَعینَ ، لا یَقبَلُ اللّه ُ مِنهُ صَرْفا ولا عَدْلاً.(31)
10257.امام باقر علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله با سپاهى بیرون رفت و نیم روز، به نزدیک یَنبُع رسید. گرماى شدید ظهر ، ایشان را مى آزرد. پس به درخت مُغیلانى رسیدند و سلاح هاى خود را به آن آویختند. خداوند[در این جنگ ،] فتح و پیروزى نصیب آنان فرمود و پیامبر صلى الله علیه و آله محلّ آن درخت را سهم على علیه السلام [از غنایم] قرار داد. على علیه السلام بعدا مقدار دیگرى از آن زمین را خرید و به سهم خود افزود و به غلامانش دستور داد براى آن اراضى، چاه آبى حفر کردند و آب ، مانند [خونِ] گردن شتر، فوران کرد. یک نفر به طرف على علیه السلام دوید و این خبر را به وى مژده داد. على علیه السلام آن را صدقه قرار داد و چنین نوشت: «این، صدقه اى است براى خداوند متعال به خاطر روزى که در آن، عدّه اى روسپید و عدّه اى روسیاه مى شوند، تا خداوند به واسطه آن [صدقه] ، چهره مرا از آتش ، دور گردانَد. صدقه اى است قطعى و مسلّم در راه خداوند متعال براى خویش و بیگانه، در زمان صلح و جنگ و براى یتیمان و مستمندان و آزادىِ بردگان».
10258.امام صادق علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله غنایم را تقسیم کرد و یک قطعه زمین به على علیه السلام رسید. [در سالیان بعد] على علیه السلام دستور داد در آن زمین، چشمه اى حفر کنند. چشمه به آب رسید و مانند [خونِ] گردن شتر، آب از آن به آسمان فوران کرد. لذا وى آن را «عین یَنْبُع (چشمه جوشان)» نامید. وقتى کسى آمد تا به على علیه السلام مژده آن را دهد، فرمود: «وارث را بشارت ده! این، صدقه اى است قطعى و مسلّم براى حاجیان خانه خدا و مسافران راه آن؛ نه فروختنى است، نه بخشیدنى و نه ارث بردنى. پس هر که آن را بفروشد یا ببخشد، لعنت خدا و فرشتگان و مردم همه، بر او باد و خداوند از او هیچ توبه و فدیه اى نپذیرد».
و ـ القَصد
الکتاب
«وَ لَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا».(32)
الحدیث
10259.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : الِاقتِصادُ فِی النَّفَقَةِ نِصفُ المَعیشَةِ ، وَالتَّوَدُّدُ إلَى النّاسِ نِصفُ العَقلِ ، وحُسنُ السُّؤالِ نِصفُ العِلمِ.(33)
10260.عنه صلى الله علیه و آله : رَحِمَ اللّه ُ مُؤمِنا کَسَبَ طَیِّبا ، وأنفَقَ قَصدا ، وقَدَّمَ خَیرا.(34)
10261.عنه صلى الله علیه و آله : کُلوا وَاشرَبوا وتَصَدَّقوا وَالبَسوا ، ما لَم یُخالِطهُ إسرافٌ أو مَخیلَةٌ.(35)
10262.عنه صلى الله علیه و آله : الِاقتِصادُ فِی المَعیشَةِ نِصفُ العَیشِ ؛ تُکفى نِصفَ النَّفَقَةِ.(36)
10263.عنه صلى الله علیه و آله : مَنِ اقتَصَدَ فی مَعیشَتِهِ رَزَقَهُ اللّه ُ ، ومَن بَذَّرَ حَرَمَهُ اللّه ُ.(37)
10264.عنه صلى الله علیه و آله : لا مَنعَ ولا إسرافَ ، ولا بُخلَ ولا إتلافَ.(38)
و ـ میانه روى
قرآن
«و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار [هم] گشاده دستى منما تا ملامت شده و حسرت زده بر جاى مانى».
حدیث
10259.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : میانه روى در هزینه کردن ، نیمى از گذران زندگى است ؛ و دوستى ورزیدن با مردم ، نیمى از اندیشه مندى ؛ و نیک پرسیدن ، نیمى از دانش.
10260.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند ، رحمت کند مؤمنى را که پیشه پاکیزه داشته باشد و میانه روانه انفاق کند و [براى خود] خیر را پیش فرستد !
10261.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بخورید و بیاشامید و صدقه دهید و جامه بپوشید ، مادام که با ریخت و پاش و خودپسندى در نیامیزد.
10262.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : میانه روى در زندگى ، نیمى از گذرانِ زندگى است و نیمى از هزینه را برآورده مى کند.
10263.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آن کس که در گذران زندگى اش میانه روى پیشه کند ، خداوند ، روزى اش مى دهد ؛ و هر که ریخت و پاش کند ، خداوند ، ناکامش مى گردانَد.
10264.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : نه تنگ گرفتن [، پسندیده] است و نه ریخت و پاش ؛ نه تنگ چشمى و نه تباه کردن[ـِ اموال].
10265.عنه صلى الله علیه و آله : التَّقدیرُ فِی النَّفَقَةِ نِصفُ العَیشِ.(39)
ز ـ إظهارُ الغِنى
الکتاب
» یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَیِّبَـتِ مَآ أَحَلَّ الله لَکُمْ وَلَا تَعْتَدُواْ إِنَّ الله لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ – وَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ الله حَلَـلاً طَیِّبًا وَاتَّقُواْ الله الَّذِى أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ «.(40)
» یَـبَنِىءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلَا تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ – قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ الله الَّتِى أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیِّبَـتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِىَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ فِى الْحَیَوةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَـمَةِ کَذَ لِکَ نُفَصِّلُ الأَْیَـتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ «.(41)
الحدیث
10266.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ ، ویُحِبُّ أن یَرى نِعمَتَهُ عَلى عَبدِهِ.(42)
10267.عنه صلى الله علیه و آله : کُلوا وَاشرَبوا وتَصَدَّقوا وَالبَسوا فی غَیرِ مَخیلَةٍ ولا سَرَفٍ ؛ إنَّ اللّه َ یُحِبُّ أن تُرى نِعمَتُهُ عَلى عَبدِهِ.(43)
10268.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ یُحِبُّ أن یَرى أثَرَ نِعمَتِهِ عَلى عَبدِهِ ؛ فی مَأکَلِهِ ومَشرَبِهِ.(44)
10265.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اندازه نگه داشتن در هزینه کردن ، نیمى از گذرانِ زندگى است.
ز ـ ابرازِ بى نیازى
قرآن
«اى کسانى که ایمان آورده اید! چیزهاى پاکیزه اى را که خدا براى [استفاده] شما حلال کرده، حرام مشمارید و از حد مگذرید، که خدا از حد گذرندگان را دوست نمى دارد. و از آنچه خداوند روزىِ شما گردانیده، حلال و پاکیزه را بخورید، و از آن خدایى که بدو ایمان دارید ، پروا دارید».
«اى فرزندان آدم! جامه خود را در هر نمازى برگیرید، و بخورید و بیاشامید ؛ ولى زیاده روى مکنید ، که او اسرافکاران را دوست نمى دارد. [اى پیامبر!] بگو: زیورهایى را که خدا براى بندگانش پدید آورده و [نیز] روزى هاى پاکیزه را چه کسى حرام گردانیده؟ بگو: این [نعمت ها] در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آورده اند و روز قیامت [نیز] خاصّ آنان است. این گونه ، آیات [خود] را براى گروهى که مى دانند ، به روشنى بیان مى کنیم».
حدیث
10266.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر آینه خداوند ، زیباست و زیبایى را دوست مى دارد و دوستدار آن است که نعمت خویش را در بنده اش بنگرد.
10267.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بخورید و بیاشامید و صدقه دهید و بدون فخرفروشى و اسرافکارى جامه بپوشید ، که هر آینه ، خداوند ، دوست مى دارد که به نعمتش بر بنده اش نگریسته شود.
10268.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همانا خداوند دوست مى دارد که نشانِ نعمتش را در خوراک و آشامیدنىِ بنده اش ببیند.
10269.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ یُحِبُّ إذا أنعَمَ على عَبدٍ نِعمَةً أن یَرى أثَرَ نِعمَتِهِ عَلَیهِ.(45)
10270.سنن أبی داوود عن أبی الأحوص عن أبیه : أتَیتُ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله فی ثَوبٍ دونٍ ، فَقالَ : أ لَکَ مالٌ ؟ قُلتُ : نَعَم. قالَ : مِن أیِّ المالِ ؟ قالَ : قَد آتانِیَ اللّه ُ مِنَ الإِبِلِ وَالغَنَمِ وَالخَیلِ وَالرَّقیقِ. قالَ : فَإِذا آتاکَ اللّه ُ مالاً فَلیُرَ أثَرُ نِعمَةِ اللّه ِ عَلَیکَ وکَرامَتِهِ.(46)
10271.المعجم الکبیر عن زهیر بن أبی علقمة الضبعیّ : أتَى النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله رَجُلٌ سَیِّئُ الهَیئَةِ ، فَقالَ : ألَکَ مالٌ ؟ قالَ : نَعَم مِن کُلِّ أنواعِ المالِ. قالَ : فَلیُرَ عَلَیکَ ؛ فَإِنَ اللّه َ عز و جلیُحِبُ أن یَرى أثَرَهُ عَلى عَبدِهِ حُسنا، ولایُحِبُ البُؤسَ وَالتَّباؤُسَ.(47)
5 / 2
ما لا یَنبَغی فِی استِهلاکِ الأَموالِ
أ ـ الإِسرافُ وَالتَّبذیرُ
الکتاب
» وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا – إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَ نَ الشَّیَـطِینِ وَ کَانَ الشَّیْطَـنُ لِرَبِّهِ کَفُورًا «.(48)
» ثُمَّ صَدَقْنَـهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَیْنَـهُمْ وَ مَن نَّشَآءُ وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ «.(49)
10269.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر آینه آن گاه که خداوند نعمتى را به بنده اش عطا مى کند ، دوست مى دارد که نشانِ نعمتش را بر بنده اش ببیند.
10270.سنن أبى داوود ـ به نقل از ابو الأحوص ، از پدرش ـ: در حالى که جامه اى پَست بر تن داشتم ، نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمدم. فرمود: «آیا مالى دارى؟». گفتم: آرى. فرمود : «چه مالى؟». گفت [م] : خداوند به من شتر و گوسفند و اسب و بندگانى عطا فرموده است. فرمود: «پس اینک که به تو مال عطا فرموده ، باید نشانِ نعمت و کرامت خداوند بر تو دیده شود».
10271.المعجم الکبیر ـ به نقل از زهیر بن ابى علقمه ضبعى ـ: مردى با ظاهرى زشت نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد. ایشان فرمود: «آیا مالى دارى؟». گفت: آرى. همه گونه مال دارم. فرمود : «پس باید [اثرِ مال] بر تو دیده شود. هر آینه خداوند دوست مى دارد که اثرِ [نعمت] خویش را بر بنده اش به نیکى بنگرد. نه تنگ دستى را دوست دارد و نه تظاهر به تنگ دستى را».
5 / 2
آنچه در مصرف اموال ، روا نیست
الف ـ اسراف و ریخت و پاش
قرآن
«و حقّ خویشاوند را به او بده و مستمند و در راه مانده را [دستگیرى کن] ، و ولخرجى و اسراف مکن؛ چرا که اسرافکاران ، برادران شیطان هایند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است».
«سپس وعده[ى خود] به آنان را راست گردانیدیم و آنها و هر که را خواستیم ، نجات دادیم و افراطکاران را به هلاکت رسانیدیم».
الحدیث
10272.الدرّ المنثور عن أبی إدریس الخولانیّ : سَأَلتُ عُبادَةَ بنَ الصّامِتِ عَن قَولِ اللّه ِ : «وَ لَنُذِیقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ «(50) فَقالَ : سَأَلتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله عَنها فَقالَ : هِیَ المَصائِبُ وَالأَسقامُ وَالأَنصابُ ؛ عَذابٌ لِلمُسرِفِ فِی الدُّنیا دونَ عَذابِ الآخِرَةِ. قُلتُ : یا رَسولَ اللّه ِ ، فَما هِیَ لَنا ؟ قالَ : زَکاةٌ وطَهورٌ.(51)
10273.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : فِراشٌ لِلرَّجُلِ ، وفِراشٌ لِامرَأَتِهِ ، وَالثّالِثُ لِلضَّیفِ ، وَالرّابِعُ لِلشَّیطانِ.(52)
10274.عنه صلى الله علیه و آله : کُلُّ فِراشٍ لا یَنامُ عَلَیهِ إنسانٌ یَنامُ عَلَیهِ شَیطانٌ.(53)
10275.عنه صلى الله علیه و آله : مَن بَذَّرَ أفقَرَهُ اللّه ُ.(54)
ب ـ إنفاقُ المالِ فی غَیرِ حَقِّهِ
10276.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ، أربَعَةٌ یَذهَبنَ ضَیاعا : الأَکلُ عَلَى الشِّبَعِ ، وَالسِّراجُ فِی القَمَرِ ، وَالزَّرعُ فِی السَّبخَةِ ، وَالصَّنیعَةُ عِندَ غَیرِ أهلِها.(55)
10277.عنه صلى الله علیه و آله : مَن أعطى فی غَیرِ حَقٍّ فَقَد أسرَفَ ، ومَن مَنَعَ عَن حَقٍّ فَقَد قَتَّرَ.(56)
حدیث
10272.الدرّ المنثور ـ به نقل از ابو ادریس خولانى ـ: از عُبادة بن صامت ، درباره این سخن خداوند پرسیدم : «و هر آینه آنان را از عذاب کمتر [در دنیا] ، غیر از عذاب بزرگ تر ، بچشانیم. باشد که باز گردند». گفت: من از پیامبر خدا درباره این آیه پرسیدم. فرمود : «آن ، مصیبت ها و بیمارى ها و بلاهاست ، که جز عذاب آخرت ، عذابِ همین جهانىِ اسرافکاران است». گفتم: اى پیامبر خدا! پس چرا ما را مى رسد؟ فرمود: «[براى ما] پاک کننده و زُداینده [از گناهان] است».
10273.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : یک بستر از آنِ خود مرد است ، یکى از آنِ همسرش ، یکى از آنِ میهمان ، و چهارمى [که زاید است] از آنِ شیطان.
10274.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر بسترى که [بیش از اندازه نیاز باشد و] انسانى بر آن نخوابد ، شیطانى بر آن مى خوابد.
10275.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که ریخت و پاش کند ، خداوند به فقر دچارش مى گردانَد.
ب ـ انفاقِ نابه جاى مال
10276.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ به على علیه السلام ـ: اى على! چهار چیز ، هدر مى رود : خوردن از پىِ سیرى ؛ چراغ برافروختن در نور ماه ؛ کِشت کردن در شوره زار ؛ و نیکى به کسى که شایسته آن نیست.
10277.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس نابه جا ببخشد ، اسراف کرده است ؛ و هر که حقّى را نپردازد ، تنگ گرفته است.
ج ـ إنفاقُ المالِ فِی البِناءِ فَوقَ الکَفافِ
الکتاب
» أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ ءَایَةً تَعْبَثُونَ – وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ – وَ إِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ – فَاتَّقُواْ الله وَ أَطِیعُونِ «.(57)
الحدیث
10278.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : لا تَبنوا ما لا تَسکُنونَ.(58)
10279.الإمام علیّ علیه السلام : قالَ [رَسولُ اللّه ِ] صلى الله علیه و آله :… مَن بَنى بُنیانا رِیاءً وسُمعَةً ، حَمَلَهُ یَومَ القِیامَةِ مِنَ الأَرضِ السّابِعَةِ وهُوَ نارٌ تَشتَعِلُ ، ثُمَّ تَطَوَّقَ فی عُنُقِهِ ویُلقى فِی النّارِ ، فَلا یَحبِسُهُ شَیءٌ مِنها دونَ قَعرِها ، إلّا أن یَتوبَ. قیلَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، کَیفَ یَبنی رِیاءً وسُمعَةً ؟ قالَ : یَبنی فَضلاً عَلى ما یَکفیهِ ؛ استِطالةً مِنهُ عَلى جیرانِهِ ، ومُباهاةً لِاءِخوانِهِ.(59)
10280.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَن بَنى فَوقَ ما یَکفیهِ ، کُلِّفَ أن یَحمِلَهُ یَومَ القِیامَةِ عَلى عُنُقِهِ.(60)
10281.عنه صلى الله علیه و آله : مَن بَنى بِناءً أکثَرَ مِمّا یَحتاجُ إلَیهِ ، کانَ عَلَیهِ وَبالاً یَومَ القِیامَةِ.(61)
10282.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ کُلَّ بِناءٍ بُنِیَ وَبالٌ عَلى صاحِبِهِ یَومَ القِیامَةِ إلّا ما لابُدَّ مِنهُ.(62)
ج ـ صرفِ دارایى در ساخت و سازِ بیش از نیاز
قرآن
«آیا بر هر تپّه اى بنایى مى سازید که [در آن] دست به بیهوده کارى زنید؟ و کاخ هاى استوار مى گیرید ، به امید آن که جاودانه بمانید؟ و چون حمله ور مى شوید ، [چون] زورگویان حمله ور مى شوید؟ پس، از خدا پروا دارید و مرا فرمان ببرید».
حدیث
10278.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بنایى که در آن سکونت نمى کنید ، نسازید.
10279.امام على علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود : «…هر کس ساختمانى را بسازد تا مردم ببینند و بشنوند، آن ساختمان به گونه آتشى شعله ور ، او را از زمین هفتم بر مى کشد. آن گاه ، چون طوقى به گردنش آویخته مى شود و در آتش مى افتد و تنها قعرِ آن آتش ، زندان او خواهد بود ، مگر آن که توبه کند». گفته شد: اى پیامبر خدا! چگونه [انسان] ساختمانى را مى سازد تا مردم ببینند و بشنوند؟ فرمود : «ساختمانى مى سازد که از نیاز او بیشتر است تا بر همسایگانش فخر بفروشد و به برادران [دینى] خود مباهات کند».
10280.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : کسى که فراتر از حدّ نیازش ساختمان بنا کند ، وا داشته مى شود که در روز قیامت ، آن را بر گردن انداخته ، حمل کند.
10281.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس ساختمانى بیش از اندازه نیازش بسازد ، روز قیامت بر او سنگینى خواهد کرد.
10282.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر ساختمانى که بنا شود ، روز قیامت بر دارنده اش سنگینى خواهد کرد ، مگر آنچه [به آن نیازمند است و] از آن گریزى نیست.
10283.عنه صلى الله علیه و آله : ما أنفَقَ المُؤمِنُ مِن نَفَقَةٍ فَإِن خَلَفَها عَلَى اللّه ِ فَاللّه ُ ضامِنٌ ، إلّا ما کانَ فی بُنیانٍ أو مَعصِیَةٍ.(63)
10284.عنه صلى الله علیه و آله : إذا أرادَ اللّه ُ بِعَبدٍ هَوانا أنفَقَ مالَهُ فِی البُنیانِ.(64)
10285.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ للّه عز و جل بِقاعا تُسَمَّى «المُنتَقِماتِ» ، فَإِذا کَسَبَ الرَّجُلُ المالَ مِن حَرامٍ سَلَّطَ اللّه ُ عَلَیهِ الماءَ وَالطّینَ ، ثُمَّ لا یُمَتِّعُهُ بِهِ.(65)
10286.المراسیل عن عطیّة بن قیس : کانَ حُجَر أزواجِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله بِجَریدِ النَّخلِ ، فَخَرَجَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله فی مَغزىً لَهُ ، وکانَت اُمُّ سَلَمَةَ موسِرَةً ، فَجَعَلَت مَکانَ الجَریدِ لَبِنا ، فَقالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله : ما هذا ؟! قالَت : أرَدتُ أن أکُفَّ عَنّی أبصارَ النّاسِ ، فَقالَ : یا اُمَّ سَلَمَةَ ، إنَّ شَرَّ ما ذَهَبَ فیهِ مالُ المَرءِ المُسلِمِ البُنیانُ.(66)
د ـ إضاعَةُ المالِ
10287.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ کَرِهَ لَکُم ثَلاثا: قیلَ وقالَ، وإضاعَةَ المالِ، وکَثرَهَ السُّؤالِ.(67)
10288.عنه صلى الله علیه و آله : الزَّهادَةُ فِی الدُّنیا لَیسَت بِتَحریمِ الحَلالِ ، ولا إضاعَةِ المالِ.(68)
10289.صحیح البخاری عن ورّاد ، کاتِبُ المغیرة : کَتَبَ مُعاوِیَةُ إلَى المُغیرَةِ : اُکتُب إلَیَّ ما سَمِعتَ مِن رَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، فَکَتَبَ إلَیهِ… إنَّهُ کانَ یَنهى عَن قیلَ وقالَ ، وکَثرَةِ السُّؤالِ ، وإضاعَةِ المالِ. وکانَ یَنهى عَن عُقوقِ الاُمَّهاتِ ، ووَأدِ البَناتِ ،ومَنعٍ وهاتِ.(69)
10283.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر گاه مؤمن هزینه اى کند و پاداش آن را از خدا بخواهد ، خداوند ، اجر او را ضمانت مى کند ، مگر آن که براى ساختمان[ـِ بیرون از حدّ نیاز] یا در راه گناه باشد.
10284.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر گاه خداوند بخواهد بنده اى را خوار سازد ، مال او را در ساختمان سازى [ـِ بیش از حدّ نیاز] مصروف مى گردانَد.
10285.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر آینه ، خداوند را جاى هایى است به نام «انتقام کشنده ها». [و آن ، چنین است که] هر گاه کسى مالى را از راه حرام به دست آورَد ، خداوند ، آب و گل[ـِ بنّایى] را بر او چیره مى کند و سپس ، وى از آن بنا سودى نمى بَرَد.
10286.المراسیل ـ به نقل از عطیّة بن قیس ـ: اتاق هاى همسران پیامبر صلى الله علیه و آله از شاخه خرما بنا شده بود. در هنگامى که پیامبر صلى الله علیه و آله براى نبردى بیرون شده بود ، امّ سَلَمه ـ که گشاده دست بود ـ ، به جاى شاخ خرما ، اتاقش را از خشت ساخت. پیامبر صلى الله علیه و آله [پس از بازگشت] فرمود : «این چیست؟». گفت: خواستم از نگاه هاى مردم ، محفوظ باشم. فرمود: «اى امّ سلمه! هر آینه بدترین مصرف مال انسان مسلمان ، ساختمان سازى [زاید] است».
د ـ تباه کردن مال
10287.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همانا خداوند ، سه چیز را براى شما نمى پسندد : بگو مگو ، تباه کردن مال ، و درخواستِ بسیار.
10288.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : زهدورزى در دنیا ، به معناى حرام کردنِ حلال و تباه کردنِ مال نیست.
10289.صحیح البخارى ـ به نقل از ورّاد ، منشىِ مُغیره ـ: معاویه به مغیره نوشت: براى من ، سخنى بنویس که آن را از پیامبر خدا شنیده اى. او برایش نوشت :… ایشان از این چیزها نهى مى فرمود : بگومگو ، درخواستِ بسیار ، و تباه کردن مال. نیز نهى مى فرمود از کردنِ کارى که نفرین پدر و مادر را در پى داشته باشد ، زنده به گور کردن دختران ، و امر و نهى[ـِ بى جا].
ه ـ التَّشَبُّهُ بِالأَجنَبِیِّ فِی الِاستِهلاکِ
10290.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : لا یُشبِهُ الزِّیُّ بِالزِّیِّ حَتّى یُشبِهَ الخُلقُ بِالخُلقِ ؛ ومَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنهُم.(70)
و ـ التَّفریطُ فِی الِاستِهلاکِ
10291.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إیّاکُم ولِباسَ الرُّهبانِ! فَإِنَّهُ مَن یَتَرَهَّبُ أو یَتَشَبَّهُ بِهِم فَلَیسَ مِنّی ، ومَن تَرَکَ اللَّحمَ وحَرَّمَهُ عَلى نَفسِهِ فَلَیسَ مِنّی ، ومَن تَرَکَ النِّساءَ کَراهِیَةً فَلَیسَ مِنّی.(71)
10292.عوالی اللآلی : رُوِیَ فِی الحَدیثِ : أنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله جَلَسَ لِلنّاسِ ووَصَفَ یَومَ القِیامَةِ ، ولَم یَزِدهُم عَلَى التَّخویفِ ، فَرَقَّ النّاسُ وبَکَوا ، فَاجتَمَعَ عَشَرَةٌ مِنَ الصَّحابَةِ فی بَیتِ عُثمانَ بنِ مَظعونٍ ، وَاتَّفَقوا عَلى أن یَصومُوا النَّهارَ ، ویَقومُوا اللَّیلَ ، ولا یَقرَبُوا النِّساءَ ولَا الطّیبَ ، ویَلبَسُوا المُسوحَ ، ویَرفِضُوا الدُّنیا ، ویَسیحوا فِی الأَرضِ ، ویَتَرَهَّبوا ، ویَخصُوا المَذاکیرَ. فَبَلَغَ ذلِکَ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله ، فَأَتى مَنزِلَ عُثمانَ فَلَم یَجِدهُ ، فَقالَ لِامرَأَتِهِ : أحَقٌّ ما بَلَغَنی ؟ فَکَرِهَت أن یُکَذَّبَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، وأن تَبتَدِیَ عَلى زَوجِها ، فَقالَت : یا رَسولَ اللّه ِ ، إن کانَ أخبَرَکَ عُثمانُ فَقَد صَدَقَکَ ، وَانصَرَفَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله. وأتى عُثمانُ مَنزِلَهُ ، فَأَخبَرَتهُ زَوجَتُهُ بِذلِکَ ، فَأَتى هُوَ وأصحابُهُ إلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله ، فَقالَ لَهُم : ألَم اُنَبَّأ أنَّکُمُ اتَّفَقتُم ؟! فَقالوا : ما أرَدنا إلَا الخَیرَ ، فَقالَ : إنّی لَم اُومَر بِذلِکَ ، ثُمَّ قالَ : إنَّ لِأَنفُسِکُم عَلَیکُم حَقّا ؛ فَصوموا وأفطِروا ، وقوموا وناموا ؛ فَإِنّی أصومُ واُفطِرُ ، وأقومُ وأنامُ ، وآکُلُ اللَّحمَ وَالدَّسَمَ ، وآتِی النِّساءَ ، فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتی فَلَیسَ مِنّی. ثُمَّ جَمَعَ النّاسَ وخَطَبَهُم وقالَ : ما بالُ قَومٍ حَرَّمُوا النِّساءَ وَالطّیبَ وَالنَّومَ وشَهَواتِ الدُّنیا؟! وأمّا أنَا فَلَستُ آمُرُکُم أن تَکونوا قِسِّیسینَ ورُهبانا ؛ إنَّهُ لَیسَ فی دینی تَرکُ اللَّحمِ وَالنِّساءِ وَاتِّخاذُ الصَّوامِعِ ؛ إنَّ سِیاحَةَ اُمَّتی فِی الصَّومِ ، ورَهبانِیَتَها الجِهادُ ؛ اُعبُدُوا اللّه َ ولا تُشرِکوا بِهِ شَیئا ، وحُجّوا وَاعتَمِروا ، وأقیمُوا الصَّلاةَ ، وآتُوا الزَّکاةَ ، وصوموا شَهرَ رَمَضانَ ، وَاستَقیموا یَستَقِم لَکُم ، فَإِنَّما هَلَکَ مَن قَبلَکُم بِالتَّشدیدِ ؛ شَدَّدوا عَلى أنفُسِهِم فَشَدَّدَ اللّه ُ عَلَیهِم ، فَاُولئِکَ بَقایاهُم فِی الدِّیاراتِ وَالصَّوامِعِ.(72)
ه ـ نهى از شباهت جستن به بیگانه در شیوه مصرف
10290.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ظواهر افراد با هم یکسان نمى شود ، مگر آن گاه که خُلق و خویشان با یکدیگر برابر گردد ؛ و هر کس به گروهى شباهت جوید ، در شمار آنان محسوب مى شود.
و ـ کوتاهى نابه جا در مصرف
10291.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : از پوشیدن جامه راهبان بپرهیزید! هر آینه هر کس رهبانیت پیشه کند یا خود را به راهبان شبیه سازد ، از من نیست ؛ و هر که [خوردنِ] گوشت را ترک گوید و آن را بر خویش حرام سازد ، از من نیست ؛ و هر کس از روى کراهت ، [همخوابگى با] زنان را ترک کند ، از من نیست.
10292.عوالى اللآلى : در حدیثى آمده است : پیامبر صلى الله علیه و آله در جمع مردم نشست و روز قیامت را برایشان وصف فرمود ؛ ولى بر بیم دادنِ ایشان نیفزود. آنان را دلْ نازکى افتاد و گریستند. سپس ده تن از اصحاب در خانه عثمان بن مَظعون گِرد آمدند و قرار گذاشتند که روز را روزه بگیرند و شب را [به عبادت] بایستند ، به زنانْ نزدیک نشوند و عطر زدن را ترک گویند ، خرقه پشمینه بر تن کنند و دنیا را وا گذارند ، در زمین به سیاحت بپردازند و رهبانیت پیش گیرند و نَرینِگان را اَخته کنند. این خبر به پیامبر صلى الله علیه و آله رسید. پس به خانه عثمان آمد ؛ ولى او را نیافت. به همسرش فرمود: «آیا آنچه به من خبر رسیده ، درست است؟». او هم نمى خواست که خبر پیامبر صلى الله علیه و آله را ناراست شمارَد و هم کراهت داشت که به زیان همسرش سخنى بگوید. گفت: اى پیامبر خدا! اگر عثمان به شما خبرى داده ، راست گفته است. پیامبر صلى الله علیه و آله باز گشت. عثمان که به خانه آمد ، همسرش ماجرا را برایش بیان کرد. پس او و یارانش نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمدند. پیامبر خدا به ایشان فرمود : «آیا قرارى نهاده اید و من باخبر نشده ام؟». گفتند: ما جز خیر نمى خواستیم. فرمود: «من [با این که پیامبرم ،] به این شیوه امر نشده ام!». سپس فرمود: «هر آینه وجودِ شما را بر شما حقّى است. پس روزه بگیرید و روزه بگشایید ، [به عبادت] بایستید و [در هنگام لزوم] بخوابید ، که من ، خود ، روزه مى گیرم و روزه مى گشایم ، و [به عبادت] مى ایستم و [به هنگام خواب] مى خوابم ، و گوشت و چربى مى خورم ، و با زنان در مى آمیزم. پس هر که از سنّت من روى بگردانَد ، از من نیست». سپس مردم گِرد آمدند و پیامبر صلى الله علیه و آله براى ایشان خطبه خواند و فرمود : «چه شده است گروهى را که زنان و عطر و خواب و خواستنى هاى دنیا را حرام شمردند؟ و امّا من ، به شما فرمان نمى دهم که کشیش و راهب شوید. در دین من ، مقرّر نشده که گوشت و زنان را رها کنید و به صومعه ها بخزید. دوره گردىِ (درویشىِ) امّت من ، در روزه ، و رهبانیّتش ، در جهاد است. خدا را عبادت کنید و به او هیچ شرک نورزید ، حج و عمره بگزارید ، نماز بر پا کنید ، زکات بدهید ، روزه ماه رمضان را به جاى آورید و به راه راست بروید تا شما را بر راه راست ، نگه دارد. جز این نیست که کسانى پیش از شما بر خود سخت گرفتند و از این رو ، هلاک شدند. ایشان بر خود سخت گرفتند و خداوند هم بر آنان سخت گرفت ؛ و اینان (راهبان و کشیشان) باقى مانده همانان اند در دِیرها و صومعه ها».
1) الطلاق : 7.
2) شُعب الإیمان : ج 5 ص 259 ح 6591 عن ابن عمر.
3) سنن النسائی: ج 7 ص 304 عن جابر.
4) صحیح مسلم : ج 2 ص 692 ح 38 عن ثوبان.
5) مستدرک الوسائل : ج 7 ص 241 ح 8141 نقلاً عن ابن أبی جمهور فی درر اللآلی.
6) تهذیب الأحکام : ج 6 ص 171 ح 330 عن أبی الحسین الرازی.
7) مستدرک الوسائل : ج 8 ص 448 ح 9963 نقلاً عن أبی القاسم الکوفی فی کتاب الأخلاق.
8) فی الطبعة المعتمدة: «ثاره»، والصحیح ما أثبتناه کما فی بعض النسخ.
9) التمحیص : ص 74 ح 171 ، بحار الأنوار : ج 67 ص 310 ح 45.
10) إرشاد القلوب : ص 200 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 22 ح 6.
11) البقرة : 3.
12) المنافقون : 10.
13) البقرة : 254.
14) إبراهیم : 31.
15) الحدید : 7.
16) مشکاة الأنوار : ص 321 ح 1018 عن الإمام الصادق علیه السلام.
17) السنن الکبرى : ج 4 ص 306 ح 7783 عن رکب المصری ؛ الأمالی للطوسی : ص 539 ح 1162 عن أبی ذرّ عنه صلى الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 81 ص 268 ح 27.
18) مصباح الشریعة : ص 300 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 356 ح 17.
19) صحیح مسلم : ج 4 ص 2273 ح 4 عن أبی هریرة.
20) صحیح مسلم: ج 4 ص 2273 ح 3.
21) سنن النسائی : ج 6 ص 237 وراجع الأمالی للطوسی: ص 519 ح 1141.
22) الأدب المفرد : ص 280 ح 953 ؛ الأمالی للسیّد المرتضى : ج 1 ص 72 نحوه.
23) الکافی : ج 2 ص 144 ح 1 عن أبی حمزة الثمالی ، بحار الأنوار : ج 69 ص 400 ح 94 وج 75 ص 30 ح 22.
24) صحیح مسلم: ج 3 ص 1354 ح 18.
25) اللیل : 5 ـ 7.
26) کنز العمّال : ج 16 ص 634 ح 46150 نقلاً عن ابن جریر عن ابن عمر.
27) الأمالی للصدوق : ص 270 ح 298 عن ضریس الکناسی ، بحار الأنوار : ج 103 ص 182 ح 4.
28) منطقه ای نزدیک مدینه.
29) الظاهر : «للقریب والبعید».
30) کنز العمّال : ج 16 ص 636 ح 46158 نقلاً عن ابن جریر.
31) تهذیب الأحکام : ج 9 ص 148 ح 609 عن أیّوب بن عطیّة ، بحارالأنوار : ج 41 ص 40 ح 18.
32) الإسراء : 29.
33) شُعب الإیمان : ج 5 ص 255 ح 6568 عن ابن عمر.
34) دعائم الإسلام : ج 2 ص 66 ح 184.
35) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1192 ح 3605 عن عمرو بن شعیب عن أبیه عن جدّه.
36) شُعب الإیمان : ج 6 ص 255 ح 8061 عن أنس.
37) الکافی : ج 2 ص 122 ح 3 عن عبد الرحمن بن الحجّاج عن الإمام الصادق علیه السلام وج 4 ص 54 ح 12 عن عبد اللّه بن سنان عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 75 ص 126 ح 25 وج 77 ص 149 ح 82.
38) عوالی اللآلی : ج 1 ص 296 ح 198 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 166 ح 2.
39) کنز الفوائد : ج 2 ص 190 ، بحار الأنوار : ج 1 ص 224 ح 14.
40) المائدة : 87 و 88.
41) الأعراف : 31 و 32.
42) مسند أبی یعلى : ج 2 ص 18 ح 1050 عن أبی سعید الخدری ؛ الکافی : ج 6 ص 438 ح 1 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق عن الإمام علیّ علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 79 ص 299 ح 3.
43) مسند ابن حنبل : ج 2 ص 603 ح 6720 عن عمرو بن شعیب عن أبیه عن جدّه.
44) الشکر لابن أبی الدنیا : ص 35 ح 53 عن علیّ بن زید بن جدعان.
45) السنن الکبرى : ج 3 ص 385 ح 6093 عن عمران بن حصین ؛ الأمالی للطوسی : ص 275 ح 526 عن محمّد بن أحمد بن عبد اللّه المنصوری عن عمّ أبیه عن الإمام الهادی عن آبائه عن الإمام الصادق علیهم السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 79 ص 303 ح 16.
46) سنن أبی داوود : ج 4 ص 51 ح 4063.
47) المعجم الکبیر : ج 5 ص 273 ح 5308.
48) الإسراء : 26 و 27.
49) الأنبیاء : 9.
50) السجدة : 21.
51) الدرّ المنثور : ج 6 ص 554 نقلاً عن ابن مردویه.
52) صحیح مسلم : ج 3 ص 1651 ح 41 عن جابر بن عبد اللّه ؛ الکافی : ج 6 ص 479 ح 6 عن حمّاد بن عیسى عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 79 ص 321 ح 2.
53) جامع الأحادیث للقمّی : ص 109.
54) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 167 ، بحار الأنوار: ج 103 ص 21 ح 10 ؛ مسند البزّار: ج 3 ص 161 ح 946 عن طلحة بن عبید اللّه.
55) کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 373 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 66 ص 332 ح 11.
56) مجمع البیان : ج 7 ص 280 عن معاذ ، بحار الأنوار : ج 69 ص 261.
57) الشعراء : 128 ـ 131.
58) الکافی : ج 2 ص 48 ح 4 عن سلیمان الجعفری عن الإمام الرضا عن أبیه علیهماالسلاموص 53 ح 1 عن عذافر عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 67 ص 284 ح 7 و ص 286 ح 8 و ج 71 ص 153 ح 61.
59) کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 11 ح 4968 عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 76 ص 149 ح 4 و ص 332 ح 1.
60) المعجم الکبیر : ج 10 ص 151 ح 10287 عن عبد اللّه.
61) شُعب الإیمان : ج 7 ص 391 ح 10710 عن أنس.
62) مسند أبی یعلى : ج 4 ص 236 ح 4331 عن أنس ؛ مکارم الأخلاق : ج 1 ص 76 2ح 844.
63) المستدرک على الصحیحین : ج 2 ص 57 ح 2311 عن جابر.
64) المعجم الأوسط : ج 8 ص 381 ح 8939 عن محمّد بن بشیر الأنصاری.
65) الفردوس : ج 1 ص 186 ح 701 عن الإمام علیّ علیه السلام وراجع الکافی: ج 6 ص 532 ح 15.
66) المراسیل : ص 237 ح 2.
67) صحیح البخاری : ج 2 ص 537 ح 1407 عن المغیرة بن شعبة.
68) سنن الترمذی : ج 4 ص 571 ح 2340 عن أبی ذرّ الغفاری ؛ الکافی : ج 5 ص 70 ح 2 عن إسماعیل بن مسلم عن الإمام الصادق علیه السلام.
69) صحیح البخاری : ج 6 ص 2659 ح 6862 وج 5 ص 2376 ح 6108 نحوه.
70) الفردوس : ج 5 ص 162 ح 7824 وص 168 ح 7845 کلاهما عن حذیفة.
71) الفردوس : ج 1 ص 381 ح 1534 عن الإمام علیّ علیه السلام وراجع: المناقب لابن شهرآشوب : ج 2 ص 100.
72) عوالی اللآلی : ج 2 ص 149 ح 418 وراجع: تفسیر الطبری : ج 5 الجزء 7 ص 9.