5 / 1
فَضلُ العُمرَةِ
8982.رسول اللّه صلى الله علیه و آله – فی کِتابِهِ لِعَمرِو بنِ حَزمٍ حینَ أمَّرَهُ عَ: الحَجُّ الأَصغَرُ العُمرَةُ .(1)
8983.عنه صلى الله علیه و آله : اِعلَم أنَّ العُمرَةَ هِیَ الحَجُّ الأَصغَرُ ، وأنَّ عُمرَةً خَیرٌ مِنَ الدُّنیا وما فیها ، وحَجَّةٌ خَیرٌ مِن عُمرَةٍ .(2)
8984.عنه صلى الله علیه و آله : الحَجَّةُ ثَوابُهَا الجَنَّةُ ، والعُمرَةُ کَفّارَةٌ لِکُلِّ ذَنبٍ .(3)
8985.عنه صلى الله علیه و آله : العُمرَةُ إلَى العُمرَةِ کَفّارَةٌ لِما بَینَهُما .(4)
8986.عنه صلى الله علیه و آله : مَن حَجَّ أوِ اعتَمَرَ فَلَم یَرفَث ولَم یَفسُق یَرجِع کَهَیئَةِ یَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ .(5)
5 / 1
فضیلت عمره
8982.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله – در نامه اش به عمرو بن حَزْم، آن گاه که او را به: عمره، حجّ اصغر است.
8983.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بدان که عمره، همان حجّ اصغر است و یک عمره، بهتر است از دنیا و آنچه در آن است و یک حج، بهتر از عمره است.
8984.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : پاداش حج، بهشت است و عمره، کفّاره همه گناه[ها] است.
8985.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عمره تا عمره دیگر، کفّاره [گناهانِ] میان آن دو عمره است.
8986.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس حج یا عمره اى انجام دهد پس [در این حال] با همسرش نزدیکى نکند و گناه نکند، به حالت آن روزى باز مى گردد که مادرش او را به دنیا آورده است.
8987.عنه صلى الله علیه و آله : أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّى تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ وتَصیرَ إلَى العَرشِ : الوالِدُ لِوَلَدِهِ ، والمَظلومُ عَلى مَن ظَلَمَهُ ، والمُعتَمِرُ حَتّى یَرجِعَ ، والصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ .(6)
8988.عنه صلى الله علیه و آله : جِهادُ الکَبیرِ والصَّغیرِ والضَّعیفِ والمَرأَةِ ، الحَجُّ والعُمرَةُ .(7)
8989.عنه صلى الله علیه و آله : الحَجُّ جِهادٌ ، والعُمرَةُ تَطَوُّعٌ .(8)
8990.سنن الترمذی عن جابِر : إنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله سُئِلَ عَنِ العُمرَةِ ، أواجِبَةٌ هِیَ ؟ قالَ : لا ، وأن تَعتَمِروا هُوَ أفضَلُ .(9)
8991.الأمالی للصدوق عن عَبد الرَّحمنِ بن سَمُرَة : کُنّا عِندَ رَسولِ اللّه ِ یَومًا ، فَقالَ : إنّی رَأَیتُ البارِحَةَ عَجائِبَ . فَقُلنا : یا رَسولَ اللّه ِ ، وما رَأَیتَ ؟ حَدِّثنا بِهِ فِداکَ أنفُسُنا وأهلونا وأولادُنا ! فَقالَ : . . . رَأَیتُ رَجُلا ً مِن اُمَّتی بَینَ یَدَیهِ ظُلمَةٌ ومِن خَلفِهِ ظُلمَةٌ وعَن یَمینِهِ ظُلمَةٌ وعَن شِمالِهِ ظُلمَةٌ ومِن تَحتِهِ ظُلمَةٌ مُستَنقِعًا فِی الظُّلمَةِ ، فَجاءَهُ حَجُّهُ وعُمرَتُهُ فَأَخرَجاهُ مِنَ الظُّلمَةِ وأدخَلاهُ النّورَ .(10)
8992.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَن خَرَجَ مُعتَمِرًا فَماتَ کُتِبَ لَهُ أجرُ المُعتَمِرِ إلى یَومِ القِیامَةِ .(11)
8993.عنه صلى الله علیه و آله – لِعائِشَةَ فی عُمرَتِها -: إنَّ لَکِ مِنَ الأَجرِ عَلى قَدرِ نَصَبِکِ ونَفَقَتِکِ .(12)
8994.عنه صلى الله علیه و آله : العُمرَةُ مِنَ الحَجِّ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ ، وبِمَنزِلَةِ الزَّکاةِ مِنَ الصِّیامِ .(13)
8987.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : چهار نفرند که دعایشان رد نمى شود، تا آن که درهاى آسمان برایشان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد: پدر براى فرزند، ستم دیده براى ستمگر، عمره گزارْ تا آن که باز گردد، و روزه دارْ تا آن که افطار کند .
8988.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جهاد بزرگ و کوچک و ناتوان و زن ، حج و عمره است.
8989.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : حج، جهاد است و عمره، مستحبّ است.
8990.سنن الترمذى – به نقل از جابر -: از پیامبر صلى الله علیه و آله درباره عمره پرسیدند که : آیا واجب است؟ فرمود: «نه؛ ولى بهتر است عمره بگزارید».
8991.الأمالى ، صدوق – به نقل از عبد الرحمان بن سَمُره -: روزى در حضور پیامبر خدا بودیم. فرمود: «دیشب شگفتى هایى دیدم!». پرسیدیم: چه دیدى، اى پیامبر خدا؟ برایمان باز گو، جانمان و خانواده و فرزندانمان فدایت! فرمود: «مردى از امّتم را دیدم که مقابلش تاریکى و پشتِ سرش تاریکى بود، از سمت راست و چپش و از زیرِ پایش ظلمت بود و در تاریکى ، غرق . پس حج و عمره او آمدند و او را از تاریکى رهانْده، وارد نور کردند».
8992.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس به قصد عمره بیرون شود و بمیرد، تا قیامت، براى او پاداشِ عمره گزار نوشته مى شود.
8993.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله – وقتى عایشه به عمره رفت، به او فرمود -: پاداش تو، به اندازه رنجى است که مى برى و خرجى است که مى کنى.
8994.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عمره نسبت به حج، مثل جایگاه سر نسبت به پیکر و مثل زکات [فطره]نسبت به روزه است.
تنبیه :
1 – من الشائع أنّه متى وافَق یومُ عرفة یوم الجمعة سُمّی حجّ تلک السنة : الحجّ الأکبر . لکنّا لم نجد فی الروایات ما یؤیّد هذا الزّعم .(14) والمراد بالحجّ الأکبر الوا فی بعض النصوص هو المشتمل على وقوفین ومناسک منى ، فی مقابل الحجّ الأصغر الذی یُطلق على العمرة المفردة .(15) 2- جاء فی الآیة الثالثة من سورة براءة «یَوْمَ الْحَجِّ الأَْکْبَرِ» ، والمراد به یوم النّحر(16) کما فی کثیر من الروایات ، وفی بعضها أنّه «یَومُ عَرَفَةَ» .(17)
5 / 2
فَضلُ العُمرَةِ فی رَجَبٍ
8995.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : أفضَلُ العُمرَةِ عُمرَةُ رَجَبٍ .(18)
یادآورى
1 . شایع است که هر گاه روز عرفه با جمعه مصادف شود ، حجّ آن سال ، «حجّ اکبر» نامیده مى شود ؛ ولى در روایات اسلامى ، مستندى براى این قول ، نیافتیم . حجّ اکبر ، در زبان احادیث، حجّ مشتمل بر وقوف در مَشعَر و عرفات و مناسک مِناست (همان حجّ تمتُّع)؛ در مقابل حجّ اصغر که به عمره مفرده اطلاق مى شود. 2 – «یوم الحجّ الأکبر» که در آیه سوم سوره برائت آمده است ، در بسیارى از احادیث ، تطبیق به روز عید قربان شده و در برخى، روز عرفه دانسته شده است .
5 / 2
فضیلت عمره در ماه رجب
8995.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : برترین عمره، عمره رجب است.
5 / 3
فَضلُ العُمرَةِ فی رَمَضانَ
8996.سنن أبی داوود عن یوسُف بن عَبدِ اللّه ِ بنِ سَلام لَمّا حَجَّ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله حَجَّةَ الوَداعِ ، وکانَ لَنا جَمَلٌ ، فَجَعَلَهُ أبو مَعقِلٍ فی سَبیلِ اللّه ِ ، وأصابَنا مَرَضٌ وهَلَکَ أبو مَعقِلٍ ، وخَرَجَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله ، فَلَمّا فَرَغَ مِن حَجِّهِ جِئتُهُ فَقالَ : یا اُمَّ مَعقِلٍ ، ما مَنَعَکِ أن تَخرُجی مَعَنا ؟ قالَت : لَقَد تَهَیَّأنا فَهَلَکَ أبو مَعقِلٍ ، وکانَ لَناجَمَلٌ هُوَ الَّذی نَحُجُّ عَلَیهِ ، فَأَوصى بِهِ أبو مَعقِلٍ فی سَبیلِ اللّه ِ . قالَ : فَهَلّا خَرَجتِ عَلَیهِ ! فَإِنَّ الحَجَّ فی سَبیلِ اللّه ِ . فَأَمّا إذ فاتَتکِ هذِهِ الحَجَّةُ مَعَنا فَاعتَمِری فی رَمَضانَ فَإِنَّها کَحَجَّةٍ ، فَکانَت تَقولُ : الحَجُّ حَجَّةٌ ، والعُمرَةُ عُمرَةٌ ، وقَد قالَ هذا لی رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ما أدری : ألی خاصَّةً ؟(19)
5 / 4
العُمرَةُ المُفرَدَةُ فی أشهُرِ الحَجِّ
8997.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَنِ اعتَمَرَ فی أشهُرِ الحَجِّ(20) وانصَرَفَ ولَم یَحُجَّ فَهُوَ عُمرَةٌ مُفرَدَةٌ ، وإن حَجَّ فَهُوَ مُتَمَتِّعٌ .(21)
5 / 5
عُمُراتُ النَّبِیِّ
8998.الإمام الصادق علیه السلام : اِعتَمَرَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ثَلاثَ عُمَرٍ مُفتَرِقاتٍ : عُمرَةً فی ذِی القَعدَةِ أهَلَّ مِن عُسفانَ ، وهِیَ عُمرَةُ الحُدَیبِیَةِ ، وعُمرَةً أهَلَّ مِنَ الجُحفَةِ ، وهِیَ عُمرَةُ القَضاءِ ، وعُمرَةً أهَلَّ مِنَ الجِعرانَةِ بَعدَما رَجَعَ مِنَ الطّائِفِ مِن غَزوَةِ حُنَینٍ .(22)
5 / 3
فضیلت عمره در ماه رمضان
8996.سُنَن أبى داوود – به نقل از یوسف بن عبد اللّه بن سلّام، از مادر ب: آن زمان که پیامبر خدا ، آخرین حج را انجام داد ، ما شترى داشتیم که ابو مَعقِل ، آن را در راه خدا قرار داده بود. ما دچار بیمارى شدیم و ابو معقل از دنیا رفت. پیامبر خدا ، براى حج بیرون آمد. چون از حجّ خود فارغ شد، خدمتش رسیدم. فرمود: «اى امّ معقل! چه شد که با ما به حج نیامدى؟». گفتم: آماده شده بودیم که ابو معقل از دنیا رفت. شترى داشتیم که با آن به حج مى رفتیم؛ ولى ابو معقل وصیّت کرد که در راه خدا مصرف شود. فرمود: «چرا با آن شتر به حج نیامدى؟ حج هم راه خداست . حال که حجّ با ما را از کف دادى، در ماه رمضان به عمره برو که همچون حجّ است». امّ معقل مى گفت: حج، حجّ است و عمره ، عمره است؛ امّا این را پیامبر خدا به من فرمود. نمى دانم که آیا تنها براى من چنین است؟
5 / 4
عمره مفرده در ماه هاى حج
8997.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : کسى که در ماه هاى حج،(23) عمره انجام دهد و برگردد و حج به جا نیاورد ، این ، عمره مفرده است و اگر حج به جا آورد ، عمره اش تمتّع است.
5 / 5
عمره هاى پیامبر
8998.امام صادق علیه السلام : پیامبر خدا ، سه عمره جدا جدا انجام داد: یکى عمره اى در ذى قعده که از عُسفان احرام بست – که عمره حدیبیّه است – ؛ یکى عمره اى که از جُحفه مُحرِم شد، که عمره قضا بود – ؛ یکى هم عمره اى که پس از بازگشت از جنگ حُنَین و طائف، از جِعرانه احرام بست.
8999.الخصال عن ابن عبّاس : إنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله اعتَمَرَ أربَعَ عُمَرٍ : عُمرَةَ الحُدَیبِیَةِ ، وعُمرَةَ القَضاءِ مِن قابِلٍ ، والثّالِثَةَ مِن جِعرانَةَ ، والرّابِعَةَ الَّتی مَعَ حَجَّتِهِ .(24)
9000.صحیح البخاری عن أبی إسحاق : سَأَلتُ مَسروقًا وعَطاءً ومُجاهِدًا ، فَقالوا : اِعتَمَرَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله فی ذِی القَعدَةِ قَبلَ أن یَحُجَّ . وسَمِعتُ البَراءَ بنَ عازِبٍ رَضِیَ اللّه ُ عَنهُما یَقولُ : اِعتَمَرَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله فی ذِی القَعدَةِ قَبلَ أن یَحُجَّ ، مَرَّتَینِ .(25)
9001.سنن الترمذی عن مُحَرِّش الکَعبِیّ : إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله خَرَجَ مِنَ الجِعرانَةِ لَیلا ً مُعتَمِرًا ، فَدَخَلَ مَکَّةَ لَیلا ً فَقَضى عُمرَتَهُ ، ثُمَّ خَرَجَ عَن لَیلَتِهِ فَأَصبَحَ بِالجِعرانَةِ کَبائِتٍ ، فَلَمّا زالَتِ الشَّمسُ مِنَ الغَدِ خَرَجَ مِن بَطنِ سَرِفٍ حَتّى جاءَ مَعَ الطَّریقِ ، طَریقِ جَمعٍ بِبَطنِ سَرِفٍ . فَمِن أجلِ ذلِکَ خَفِیَت عُمرَتُهُ عَلَى النّاسِ .(26)
بیان :
نقلت عدّة روایات مختلفة فی بیان عدد عمرات الرّسول الأکرم صلى الله علیه و آله وزمانها ، ومن خلال الجمع بینها یمکن أن نخرج بهذه النّتیجة : إنّ عدد عُمَره صلى الله علیه و آله المفردة کانت ثلاثًا ، فالرّوایات الّتی ذکرت أ نّها أربع نظرت إلى کل عمراته صلى الله علیه و آله حتّى العمرة فی حجّة الوداع والرّوایات الّتی قالت بأنّها عمرتان نظرت إلى عُمَره الواضحة . وبعبارة اُخرى : إنّ عمرة النّبیّ من الجعرانة بعد غزوة حنین قد خفیت على الکثیر ؛ لأنّها قد حدثت لیلا ً فرجع رسول اللّه صلى الله علیه و آله فأصبح کالبائت … وأمّا بشأن زمن العمرات فأکثر المحدّثین یعتقدون أنّها فی ذی القعدة ، وبعضهم یزیدون علیها شوّالًا ورجبًا .(27)
8999.الخصال – به نقل از ابن عبّاس -: پیامبر صلى الله علیه و آله چهار عمره انجام داد: عمره حدیبیّه، عمره قضا در سال بعد، سوم از جِعرانه ، و چهارم همراه با حجّ خود.
9000.صحیح البخارى – به نقل از ابو اسحاق -: از مَسروق، عطا و مُجاهد پرسیدم . گفتند: پیامبر صلى الله علیه و آله در ذى قعده، پیش از آن که حج بگزارد، عمره کرد. و از بَراء بن عازِب شنیدم که مى گفت: پیامبر صلى الله علیه و آله دو بار در ماه ذى قعده، پیش از آن که حج بگزارد، عمره کرد.
9001.سنن التّرمذى – به نقل از مُحَرّش کعبى -: پیامبر خدا، شبانه به قصد عمره از جِعرانه بیرون آمد. شب به مکّه رسید و عمره اش را انجام داد. همان شب، بیرون شد و صبح در جِعرانه بود، همچون کسى که شب را آن جا باشد. هنگام ظهرِ فردا ، از وسط سَرِف(28) بیرون شد، تا آن که به راه اصلى آمد؛ راه جمع (مُزدَلِفه) در میان [راه] سَرِف. از این رو، عمره او بر مردم ، پوشیده مانْد.
توضیح
در باره تعداد و زمان عمره هاى پیامبر خدا، روایات مختلفى نقل شده است که مى توان از مجموع آنها چنین نتیجه گرفت که: پیامبر خدا ، سه عمره مفرده انجام داده است و روایاتى که عمره هاى ایشان را چهار بار گفته اند، عمره ایشان در حجّة الوداع را نیز به آنها افزوده اند و احادیثى که آنها را دو بار دانسته اند، تنها عمره هاى آشکار ایشان را بیان نموده اند. به عبارت دیگر، پیامبر صلى الله علیه و آله پس از پیکار حُنَین، شبانه از جِعرانه به مکّه آمد و پس از گزاردن عمره، همان شب به جِعرانه بازگشت و صبح، مانند دیگران از خواب برخاست. از این رو، عمره ایشان ، بر بسیارى پوشیده مانْد. بیشتر محدّثان، زمان وقوع عمره هاى پیامبر خدا را در ماه ذى قعده دانسته اند و برخى شوّال و رجب را نیز افزوده اند.
1) المراسیل مع الأسانید : ص 105 ح 13 عن الزهریّ ؛ الکافی : ج 4 ص 290 ح 1 عن معاویة بن عمّار عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه.
2) المعجم الکبیر : ج 9 ص 44 ح 8336 عن عثمان بن أبی العاص.
3) الکافی : ج 4 ص 253 ح 4 عن السکونیّ عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام.
4) صحیح البخاری : ج 2 ص 629 ح 1683 عن أبی هریرة ؛ کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 220 ح 2229 عن الإمام الرضا علیه السلام.
5) سنن الدارقطنی : ج 2 ص 284 ح 213 عن أبی هریرة.
6) الکافی: ج 2 ص 510 ح 6 عن عبداللّه بن طلحة عن الإمام الصادق علیه السلام.
7) سنن النسائی : ج 5 ص 114 عن أبی هریرة.
8) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 995 ح 2989 عن طلحة بن عبید اللّه.
9) سنن الترمذی : ج 3 ص 270 ح 931.
10) الأمالی للصدوق : ص 301 ح 342.
11) المعجم الأوسط: ج 5 ص 282 ح 5321 عن أبی هریرة.
12) المستدرک على الصحیحین : ج 1 ص 644 ح 1733 عن عائشة.
13) الفردوس : ج 3 ص 83 ح 4234 عن ابن عبّاس.
14) والروایة المنقولة عن کتاب السیوطیّ «خصائص یوم الجمعة : ص 87 ح 223» خالیة من الدلالة على «الأکبر» ، ونصّها : «أفضل الأیّام یوم عرفة إذا وافق یوم الجمعة ، وهو أفضل من سبعین حجّة فی غیر یوم الجمعة» ، وراجع تفسیر روح المعانی للآلوسی : ج 10 ص 47.
15) راجع: تفسیر الطبری : ج 6 الجزء العاشر ص 74 – 76.
16) راجع: الکافی : ج 4 ص 290 ح 1 ، معانی الأخبار : ص 295 ح 2 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 323 ح 13 ؛ ورواه أیضًا فی صحیح البخاری : ج 2 ص 620 ح 1655 ، سنن أبی داوود : ج 2 ص 195 ح 1945 وح 1946 ، سنن الترمذی : ج 3 ص 291 ح 957 ، معجم السفر : ص 290 ح 962.
17) راجع: تفسیر الطبری : ج 6 الجزء العاشر ص 67 وص 68 ، تفسیر ابن کثیر : ج 2 ص 369 ، الدرّ المنثور : ج 4 ص 129 ؛ مجمع البیان : ج 5 ص 9.
18) کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 220 ح 2230.
19) سنن أبی داوود : ج 2 ص 204 ح 1989، وراجع: ح 1988 و1990 ؛ دعائم الإسلام : ج 1 ص 333.
20) أشهر الحجّ: شوّال وذوالقعدة وذوالحجّة (راجع: الکافی: ج 4 ص 302 ح 10 وص 321 ح 2 و ص 240 ح 1).
21) دعائم الإسلام : ج 1 ص 334.
22) الکافی : ج 4 ص 251 ح 10 عن معاویة بن عمّار وص 252 ح 13 عن أبان وح 14 عن سماعة ؛ الموطّأ : ج 1 ص 342 ح 55 عن یحیى بن مالک وکلّها نحوه.
23) ماه هاى حج، عبارت اند از: شوّال، ذى قعده و ذى حجّه.
24) الخصال : ص 200 ح 11 ؛ سنن ابن ماجة : ج 2 ص 999 ح 3003 عن أنس نحوه.
25) صحیح البخاری : ج 2 ص 631 ح 1689.
26) سنن الترمذی : ج 3 ص 273 ح 935.
27) راجع : سنن ابن ماجة : ج 2 ص 997 ح 2996 و ح 2997 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 598 ح6697 وص 599 ح6698 ، أخبار مکّة للفاکهی : ج 5 ص 84 ح 2889 ؛ الکافی : ج 4 ص 252 ح 14.
28) سَرِف: جایى نزدیک به تنعیم، در ده میلى مکّه است.