جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وداع شهر رمضان (وداع با ماه رمضان)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

8784.فضائل الأشهر الثلاثة عن جابر بن عبد اللّه الأنصار دَخَلتُ عَلى رَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله فی آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ، فَلَمّا بَصُرَ بی ، قالَ لی : «یا جابِرُ ، هذا آخِرُ جُمُعَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ، فَوَدِّعهُ وقُل : اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن صِیامِنا إیّاهُ ، فَإِن جَعَلتَهُ فَاجعَلنی مَرحوماً ، ولا تَجعَلنی مَحروماً . فَإِنَّهُ مَن قالَ ذلِکَ ظَفِرَ بِإِحدَى الحُسنَیَینِ ، إمّا بِبُلوغِ شَهرِ رَمَضانَ [مِن قابِلٍ] ،(1) وإمّا بِغُفرانِ اللّه ِ ورَحمَتِهِ» .(2)

8784.فضائل الأشهر الثلاثة – به نقل از جابر بن عبد اللّه انصارى -: در آخرین جمعه ماه رمضان ، خدمت پیامبر خدا رسیدم. چون مرا دید ، به من فرمود: «اى جابر! این ، آخرین جمعه ماه رمضان است. با آن خداحافظى کن و بگو : خداوندا! آن را آخرین روزه دارىِ ما در این ماه ، قرار مده ، و اگر چنین قرار دادى ، مرا آمرزیده قرار بده و محرومم مگردان! . هر کس چنین بگوید ، به یکى از دو نیکى مى رسد: یا به ماه رمضان آینده مى رسد ، یا به آمرزش و رحمت خدا نایل مى شود».

آداب بیرون آمدن از میهمانى خدا

مهم ترینِ آدابِ بیرون آمدن از میهمان سراى خداوند در ماه رمضان ، در این جا آشکار مى شود که روزه دار به خویش بنگرد و در واپسین لحظه هاى این ماه ، خود را ارزیابى کند که تا چه اندازه به هدف این میهمانى ، نزدیک شده است؟ آیا احساس مى کند که به یک دگرگونى معنوى دست یافته است ، یا در همان نقطه اى مانده که در آغاز ماه رمضان بوده است؟ سیّد بن طاووس رحمه الله ، در این زمینه ، ضمن بیان اعمال روز آخر ماه رمضان ، مى گوید : و از آن جمله است: ارزیابى پرونده اعمالت از اوّل ماه تا آخرین روز آن و پیش از سپرى گشتن آن… . پس بنگرد که هنگام ورود به میهمان سراى خداوند عز و جل و حضور در پیشگاه او ، چگونه بوده است و معرفت هاى خویش را نسبت به خداوند متعال و پیامبرش و ویژگانِ درگاهش ، و نیز مهم ترین کارهایى را که از تکالیف دنیوى و بزرگداشت هاى اخروى اوست ، ارزیابى کند . [نیز بنگرد که] آیا شناخت و علاقه و اشتیاق و روى آوردنش به اینها و نشاط و کشش او به سویشان افزوده شده است ، یا حال او در کوتاهى و تدبیر ناشایست ، مثل آغاز ماه است؟ و همچنین آیا نسبت به تدبیر خداوند عز و جل ، در همه کارهایش حالت «رضا» داشته است؟ یا گاهى راضى بوده و گاهى از انتخاب خداوند عز و جل در تدبیر کارش ، ناخرسند بوده است؟ و [بنگرد که] توکّلش بر خداى متعال چگونه بوده است؟ آیا نهایت آرامش و قرار به آستان مولاى خویش را داشته ، یا در تکیه کردن به خداى متعال ، گاهى نیازمند تکیه کردن به غیر خدا بوده و وابستگى هاى دنیایى اش را داشته است؟

و [بنگرد که] سپردن کارها به سررشته دار کارش چگونه بوده و چگونه از آگاهى خداوند از رازهاى نهانش مراقبت داشته و در نهان و آشکارش ، چگونه با خداوند ، همدم بوده است؟ و نیز اطمینانش به وعده هاى خداى متعال و باورش به انجام گرفتن آن وعده ها چگونه بوده است؟ نیز برگزیدن خداى متعال بر غیر خدا به وسیله او چگونه بوده است؟ و [بنگرد که] محبّتش به خداوند ، خواستش براى نزدیک شدن به خداوند ، و کوشش او در جلب رضاى خداوند ، چگونه بوده است؟ و نیز اشتیاقش به رها شدن از سراى آزمون و رسیدن به منزلگاه هاى ایمنى از جفا ، چه سان بوده است؟ و [بنگرد که] آیا از انجام دادن تکلیف ، احساس سنگینى مى کرده ، یا آن را از بزرگ ترین شرافت ها مى دانسته است؟ نیز درباره آنچه خداوند ، ناپسند دانسته (مثل: غیبت ، دروغ ، سخن چینى ، حسد ، ریاست طلبى و هر چه او را از صاحب دنیا و آخرتش باز مى دارد) ، چه حالتى داشته و چگونه آنها را ناپسند مى شمرده است؟ و نیز درباره بیمارى هاى دینى اى که براى برخى از انسان ها، گاهى از اوقات ، پیش مى آید ، که چگونه براى بهبود هر یک از این بیمارى ها خداوند عز و جل را سپاس گفته و براى اداى حقّ نعمت پروردگار متعال و خوبى و احسان او ، چه اقدامى کرده است . و باید خوش حالىِ او از بهبود بیمارى هاى دینى ، نزد او مهم تر از بهبود بیمارى هاى بدنى باشد و شادمانى او کامل تر از شادى اش براى دست یافتن به ثروت درهم و دینار باشد تا نشان تصدیقِ وجود تفاوت بین بهره ورى از دنیاى ناپایدار و آخرتِ ماندگار باشد . پس اگر دید که چیزى از بیمارى ها و نیّت هاى بد او ، همچنان بر جاى مانده و درمان این ماه با عبادتش ، سودى نکرده است ، بداند که گناه ، از جانب خود اوست و بلا از سوى خودش است. پس در پیشگاه خداوند – که مولاى اوست – بگِرید و براى از بین بردن آن ، از رحمت خداوند ، مدد بخواهد .(3)


1) ما بین المعقوفین أثبتناه من الإقبال : ج 1 ص 422.

2) فضائل الأشهر الثلاثة : ص 139 ح 149 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 172 ح 1.

3) الإقبال : ج 1 ص 448.