43 / 1
ذمُّ الکِبرِ
الکتاب
«فَسَجَدَ اَلْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ – إِلاّ إِبْلِیسَ أَبى أَنْ یَکُونَ مَعَ اَلسّاجِدِینَ».(1)
«قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیها فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ اَلصّاغِرِینَ».(2)
الحدیث
6925 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إیّاکُم و الکِبرَ؛ فإنّ إبلیسَ حَمَلَهُ الکِبرُ على أن لا یَسجُدَ لآدمَ.(3)
6926 . عنه صلى الله علیه و آله: إیّاکُم و الکِبرَ؛ فإنّ الکِبرَ یکونُ فی الرجُلِ و أنَّ علَیهِ العَباءَةَ.(4)
6927 . عنه صلى الله علیه و آله: اجتَنِبُوا الکِبرَ، فإنَّ العَبدَ لا یَزالُ یَتکَبَّرُ حتّى یقولَ اللّهُ عزوجل: اُکتُبُوا عَبدی هذا فی الجَبّارِینَ.(5)
43 / 1
نکوهش تکبّر
قرآن
«پس فرشتگان، همگى یکسره سجده کردند، جز ابلیس که خوددارى کرد از این که با سجدهکنندگان باشد».
«فرمود: «از آن [مقام]، فرو شو. تو را نرسد که در آن [جایگاه]، تکبّر نمایى. پس بیرون شو که تو از خوارشدگانى»».
حدیث
6925 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از تکبّر (خودْ بزرگْبینى) ، دورى کنید؛ زیرا ابلیس را تکبّر وا داشت که براى آدم علیه السلام سجده نکند.
6926 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از تکبّر بپرهیزید؛ زیرا گاهى با پوشیدن یک ردا، به انسان، کِبر دست مىدهد.
6927 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از تکبّر، دورى کنید؛ زیرا که بنده پیوسته تکبّر مىورزد، تا جایى که خداوند عزوجل مىفرماید: «نام این بنده ی مرا در میان متکبّران بنویسید».
6928 . عنه صلى الله علیه و آله: لا یَزالُ الرجُلُ یَتکَبَّرُ و یَذهَبُ بنَفسِهِ حتّى یُکتَبَ فی الجَبّارِینَ، فَیُصِیبُهُ ما أصابَهُم.(6)
6929 . الإمام علیٌّ علیه السلام – فی فَضیلَةِ الرَّسولِ الکریمِ صلى الله علیه و آله -: بَعَثَهُ و الناسُ ضُلّالٌ فی حَیرَةٍ، و حاطِبونَ (خابِطونَ) فی فِتنَةٍ، قدِ استَهوَتهُمُ الأهواءُ، و استَزَلَّتهُمُ الکِبریاءُ.(7)
6930 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: الکِبرُ قد یکونُ فی شِرارِ الناسِ مِن کُلِّ جِنسٍ. . . إنَّ رسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله مَرَّ فی بَعضِ طُرُقِ المَدینةِ، و سَوداءُ تَلقُطُ السرقِینَ، فقیلَ لها: تَنَحِّی عن طریقِ رَسولِ اللّهِ، فقالَت: إنّ الطَّریقَ لَمعرضٌ، فَهَمَّ بها بعضُ القَومِ أن یَتَناوَلَها، فقالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: دَعُوها، فإنَّها جَبّارَةٌ.(8)
43 / 2
تَفرُّدُ اللّهِ بالکِبریاءِ
الکتاب
«هُوَ اَللّهُ اَلَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ اَلْمَلِکُ اَلْقُدُّوسُ اَلسَّلامُ اَلْمُؤْمِنُ اَلْمُهَیْمِنُ اَلْعَزِیزُ اَلْجَبّارُ اَلْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اَللّهِ عَمّا یُشْرِکُونَ».(9)
الحدیث
6931 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنّما الکِبریاءُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ.(10)
6932 . عنه صلى الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ جلَّ وعلا: الکِبریاءُ رِدائی والعَظَمةُ إزارِی، فَمَن نازَعَنی واحِدا
6928 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آدمى پیوسته تکبّر مىورزد و پیش مىرود، تا جایى که از شمار گردنکشانْ قلمداد مىشود و بر سرش آن مىآید که بر سرِ آنان آمد.
6929 . امام على علیه السلام – در بیان فضیلت پیامبر خدا -: خداوند، در زمانى او را برانگیخت که مردم در وادى حیرت، گمراه بودند و در فتنه و فساد، دست و پا مىزدند. هوسها، آنها را شیفته [و منحرف]کرده بود و کبر، به لغزششان کشانده بود.
6930 . امام صادق علیه السلام: تکبّر، گاهى در دونپایهترین افراد مردم از هر قشرى یافت مىشود. . . روزى پیامبر خدا از یکى از کوچههاى مدینه مىگذشت. زن سیاهى در وسط کوچه، سِرگین جمع مىکرد. به آن زن گفتند: از سر راه پیامبر خدا، کنار برو.
زن گفت: راه، پهن است.
یکى از مردم خواست او را کنار بزند که پیامبر خدا فرمود: «رهایش کنید. او زن متکبّرى است».
43 / 2
کِبریا، مخصوص خداست
قرآن
«اوست خدایى که جز او معبودى نیست؛ همان فرمانرواى پاک سلامتبخش، و ایمنىبخش [که] نگهبان، شکستناپذیر، درهم کوبنده، صاحب کبریا و عظمت پاک است خدا از آنچه [با او]شریک مىگردانند».
حدیث
6931 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: جز این نیست که کبریا، ویژه ی خداوندِ پروردگار جهانیان است.
6932 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عزوجل مىفرماید: «کبریا، رداى من است و بزرگى، تنپوش من.
مِنهُما ألقَیتُهُ فی النارِ.(11)
43 / 3
تفسیرُ التَّکَبُّر و التَّجَبُّر
الکتاب
«وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى اَلْکِتابَ وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَیْنا عِیسَى اِبْنَ مَرْیَمَ اَلْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ اَلْقُدُسِ أَفَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُکُمُ اِسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ».(12)
«سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ اَلَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی اَلْأَرْضِ بِغَیْرِ اَلْحَقِّ وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لا یُؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ اَلرُّشْدِ لا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ اَلغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلِینَ».(13)
الحدیث
6933 . مکارم الأخلاق عن أبی الأسود عن أبیذرّ: دَخلتُ ذاتَ یَومٍ فی صدرِ نَهارِهِ على رسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله فی مَسجدِهِ. . . فقلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، بأبی أنتَ و اُمی، أوصِنی بِوَصیَّةٍ یَنفَعُنی اللّهُ بِها، فقالَ: . . . یا أبا ذَرٍّ، مَن ماتَ و فی قَلبِهِ مِثقالُ ذَرَّةٍ مِن کِبرٍ لم یَجِدْ رائحَةَ الجَنَّةِ إلّا أن یَتوبَ قبلَ ذلکَ، فقالَ: یا رسولَ اللّهِ، إنی لَیُعجِبُنی الجَمالُ حتّى وَدِدتُ أنَّ عِلاقَةَ سَوطی و قِبالَ نَعلی حَسَنٌ، فَهل یُرهَبُ علَیَّ ذلکَ؟ قالَ: کیفَ تَجِدُ قَلبَکَ؟ قالَ: أجِدُهُ عارِفا للحَقِّ مُطمَئنّا إلَیهِ، قالَ: لیسَ ذلکَ بالکِبرِ، و لکنَّ الکِبرَ أن تَترُکَ الحَقَّ و تَتَجاوَزَهُ إلى غیرِهِ، و تَنظُرَ إلَى الناسِ و لا تَرى أنَّ أحَدا عِرضُهُ کَعِرضِکَ و لا دَمُهُ
پس هر که بر سر یکى از اینها با من بستیزد، او را در آتش مىافکنم».
43 / 3
معناى تکبّر و تجبّر
قرآن
«و همانا به موسى، کتاب [تورات] را دادیم و پس از او، پیامبرانى را پشت سر هم فرستادیم و عیسى پسر مریم را معجزههاى آشکار بخشیدیم و او را با «روح القُدُس» تأیید کردیم. پس چرا هر گاه پیامبرى چیزى را که خوشایند شما نبود، برایتان آورْد، کبر ورزیدید [و] گروهى را دروغگو خواندید و گروهى را کشتید؟».
«به زودى، کسانى را که در زمین، به ناحق تکبّر مىورزند، از آیاتم روىگردان مىسازم، [به طورى که] اگر هر نشانهاى را [از قدرت من] بنگرند، بِدان ایمان نمىآورند و اگر راه صواب را ببینند، آن را بر نمىگزینند و اگر راه گمراهى را ببینند، آن را راه خود قرار مىدهند. این، بِدان سبب است که آنان، آیات ما را دروغ انگاشتند و غفلت ورزیدند».
حدیث
6933 . مکارم الأخلاق – به نقل از ابو الأسود از ابو ذر -: زمانى در آغاز روز، در مسجد، خدمت پیامبر خدا رسیدم و گفتم: اى پیامبر خدا! پدر و مادرم به فداى شما! به من سفارشى کن که خداوند، مرا بِدان نفعى رساند.
فرمود: «اى ابو ذر! هر کس بمیرد و در دلش ذرّهاى تکبّر باشد، بوى بهشت را استشمام نمىکند، مگر این که پیشتر توبه کند».
گفتم: اى پیامبر خدا! من، زیبایى را دوست دارم و حتّى دوست دارم بند تازیانهام و دوال کفشم زیبا باشد. آیا از این حالت، بیمِ کبر مىرود؟
فرمود: «دلت را چگونه مىیابى؟».
گفتم: آن را شناساى حق و آرام گرفته به آن، مىیابم.
فرمود: «پس، این حالت، کِبر نیست. کبر، آن است که حق را فرو بگذارى و به ناحق روى آورى و به مردم با این دید نگاه کنى که هیچ کس آبرویش چون آبروى تو و خونش چون
کَدَمِکَ.(14)
6934 . الترغیب و الترهیب عن عبداللّه بن مسعود عَن رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا یَدخُلُ الجَنَّةَ مَن کانَ فیقَلبِهِ مِثقالُ ذَرَّةٍ مِن کِبرٍ، فقالَ رَجلٌ: إنّ الرجُلَ یُحِبُّ أن یکونَ ثَوبُهُ حَسَنا ونَعلُهُ حَسَنةً! قالَ: إنَّ اللّهَ جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ، الکِبرُ بَطَرُ الحَقِّ و غَمْطُ الناسِ.(15)
6935 . معانی الأخبار عن عبداللّه بن طلحةَ عن الإمامِ الصادقِ علیه السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: «لن یَدخُلَ الجَنَّةَ عَبدٌ فی قَلبِهِ مِثقالُ حَبَّةٍ مِن خَردَلٍ مِن کِبرٍ، و لا یَدخُلُ النارَ عَبدٌ فی قَلبِهِ مِثقالُ حبَّةٍ مِن خَردلٍ مِن إیمانٍ».
قلتُ: جُعِلتُ فِداکَ إنّ الرجلَ لَیلبسُ الثَّوبَ أو یَرکَبُ الدابَّةَ فَیَکادُ یُعرَفُ مِنهُ الکِبرُ؟
قالَ: لیسَ بذاکَ، إنّما الکِبرُ إنکارُ الحَقِّ، و الإیمانُ الإقرارُ بالحقِّ.(16)
6936 . الکافی عن عبد الأعلى بن أعین: قالَ أبو عبدِاللّه علیه السلام: قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: إنَّ أعظَمَ الکِبرِ غَمصُ الخَلقِ وسَفَهُ الحَقِّ.
قلتُ: و ما غَمْصُ الخَلقِ و سَفَهُ الحَقِّ؟
قالَ: یَجهَلُ الحَقَّ و یَطعَنُ على أهلِهِ، فَمَن فَعَلَ ذلکَ فقد نازَعَ اللّهَ عزوجل رِداءَهُ.(17)
6937 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: کُلُّ جبّارٍ عَنیدٍ مَن أبى أنْ یقولَ: لا إله إلّا اللّهُ.(18)
6938 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ الرَّجُلَ لَیُدرِکُ بالحِلْمِ دَرَجةَ الصّائمِ القائمِ، و إنَّهُ لَیُکْتَبُ جَبّارا و لا یَمْلکُ
خون تو نیست».
6934 . الترغیب و الترهیب – به نقل از عبداللّه بن مسعود -: پیامبر خدا فرمود: «کسى که در دلش ذرّهاى تکبّر باشد، به بهشت نمىرود».
مردى گفت: انسان، دوست دارد که جامهاش زیبا و کفشش زیبا باشد.
فرمود: «خداوند، زیباست و زیبایى را دوست دارد. کبر، سرکشى در برابر حق و حقیر شمردن مردم است».
6935 . معانى الأخبار – به نقل از عبداللّه بن طلحه -: امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر خدا فرمود: «هر بندهاى که به اندازه ی وزن دانه ی خَردلى در دلش تکبّر باشد، هرگز به بهشت نمىرود و هر بندهاى که به وزن دانه ی خَردلى در دلش ایمان باشد، به دوزخ نمىرود».
گفتم: فدایت شوم! انسان، [گاه] لباسى مىپوشد و مرکَبى سوار مىشود. آیا این نشانه ی کبر است؟
فرمود: «چنین نیست؛ بلکه کِبر، انکارِ حق است و ایمان، اقرار به حق».
6936 . الکافى – به نقل از عبد الأعلى بن اَعیَن -: امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر خدا فرمود: «بزرگترین تکبّر، پست شمردن مردم است و خوار شمردن حق».
گفتم: پست شمردن مردم و خوار شمردن حق چیست؟
فرمود: «حق را نشناسد و از اهل حق، بد بگوید. پس هر که چنین کند، با خداوند عزوجل بر سر رداى او ستیز کرده است».
6937 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: جبّارِ حقستیز، هر آن کسى است که از گفتن «لا إله إلّا اللّه» سر برتابد.
6938 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: انسان، با بردبارى، به مقامِ روزهدار شب زندهدار مىرسد و هم او
إلّا أهلَ بَیتِهِ.(19)
43 / 4
ذَمُّ التَّبَختُرِ فی المَشیِ
الکتاب
«وَ لا تَمْشِ فِی اَلْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ اَلْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ اَلْجِبالَ طُولاً».(20)
«وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی اَلْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اَللّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ».(21)
«وَ عِبادُ اَلرَّحْمنِ اَلَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى اَلْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ اَلْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً».(22)
الحدیث
6939 . الإمامُ علیّ علیه السلام: مرّ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله على جماعةٍ فقالَ: عَلى ما اجتَمَعتُم؟ قالوا: یا رسولَ اللّهِ، هذا مَجنونٌ یُصرَعُ فاجتَمَعنا علَیهِ، فقالَ: لیسَ هذا بمَجنونٍ و لکنّهُ المُبتَلى.
ثُمّ قالَ: ألا اُخبِرُکُم بالمَجنونِ حَقِّ المَجنونِ؟ قالوا: بَلى یا رسولَ اللّهِ قال: (إنّ المَجنونَ حَقَّ المَجنونِ) المُتَبَختِرُ فی مِشیَتِهِ، الناظِرُ فی عِطفَیهِ، المُحَرِّکُ جَنبَیهِ بمَنکِبَیهِ، یَتَمَنّى علَى اللّهِ جَنَّتَهُ و هُو یَعصیهِ، الذی لا یُؤمَنُ شَرُّهُ و لا یُرجى خَیرُهُ، فذلکَ المَجنونُ و هذا المُبتَلى.(23)
مىتواند در زمره ی جبّاران قلمداد شود، در حالى که جز بر خانواده ی خود، سیطرهاى ندارد.
43 / 4
نکوهش راه رفتن با نِخوت
قرآن
«و در [روى] زمین، به نخوت، گام بر مدار؛ چرا که هرگز زمین را نمىتوانى شکافت و در بلندى به کوهها نمىتوانى رسید».
«و از مردم [به نِخوت] رُخ بر متاب و در زمین، خرامان، راه مرو. همانا خدا، خودپسندِ لافزن را دوست نمىدارد».
«و بندگان [خداى] رحمان، کسانىاند که روى زمین به نرمى، گام بر مىدارند و چون نادانان، ایشان را طرف خطاب قرار دهند، به ملایمت، پاسخ مىدهند».
حدیث
6939 . امام على علیه السلام: پیامبر خدا بر عدّهاى که جمع شده بودند، گذشت و فرمود: «بر گِرد چه جمع شدهاید؟».
گفتند: اى پیامبر خدا! این دیوانه، غش کرده و ما پیرامون او گِرد آمدهایم.
فرمود: «او دیوانه نیست؛ بلکه بیمار است».
سپس فرمود: «آیا شما را آگاه نسازم که دیوانه ی حقیقى کیست؟».
گفتند: بفرما، اى پیامبر خدا.
فرمود: «کسى که با نخوتْ راه مىرود و متکبّرانه مىنگرد و پهلوهایش را با شانههایش حرکت مىدهد، نافرمانى خدا مىکند و با این حال، بهشتِ او را آرزو مىکند. کسى از شرّ او ایمن نیست و به خیرش امیدى نمىرود. چنان کسى دیوانه است و این، بیمار است».
43 / 5
المُتَکبِّرُ
6940 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أمقَتُ الناسِ المُتَکبِّرُ.(24)
6941 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أبعَدَکُم مِنّی یَومَ القِیامَةِ الثَّرثارُونَ، و هُمُ المُستَکبِرُونَ.(25)
6942 . المحجّة البیضاء: قالَ [رسولُ اللّهِ] صلى الله علیه و آله: إنّ أبغَضَکُم إلَینا و أبعَدَکُم مِنّا فی الآخِرةِ الثَّرثارُونَ المُتَشدِّقُونَ المُتَفَیهِقونَ، قالوا: یا رسولَاللّهِ، قد عَلِمنا الثَّرثارینَ المُتَشَدِّقینَ(26)، فَمَنِ المُتَفیهِقونَ؟ قالَ: المُتَکبِّرُونَ.(27)
43 / 6
دَفعُ الکِبرِ
6943 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنّهُ لَیُعجِبُنی أن یَحمِلَ الرجُلُ الشَّیءَ فی یَدِهِ یکونُ مُهنِئا(28) لأهلِهِ یَدفَعُ بهِ الکِبرَ عَن نفسِهِ.(29)
6944 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن حَمَلَ بِضاعَتَهُ فَقَد أمِنَ مِن الکِبرِ.(30)
6945 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن حَلَبَ شاتَهُ و رَقَعَ قَمیصَهُ و خَصَفَ نَعلَهُ و واکَلَ خادِمَهُ و حَمَلَ مِن سُوقِهِ،
43 / 5
متکبّر
6940 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: منفورترینِ مردمان، متکبّر است.
6941 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: روز قیامت، دورترین شما از من، پُرگویان، یعنى همان مستکبراناند.
6942 . المحّجة البیضاء: پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «منفورترین شما نزد ما و دورترینتان از ما در آخرت، پُرگویان ژاژخاىِ (بیهودهگوى) مُتفَیهِقاند».
گفتند: اى پیامبر خدا! معناى پرگویان ژاژخاى را مىدانیم؛ امّا مُتفَیهِقان چه کسانى هستند؟
فرمود: «متکبّران».
43 / 6
زدودن کِبر
6943 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به راستى که خوش دارم مرد با خوشحالى و افتخار، چیزى را با دست خودش براى خانوادهاش ببرد و بدین وسیله، کبر را از خود دور کند.
6944 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس خودش بارَش را حمل کند، از تکبّر در امان است.
6945 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس خودش گوسفندش را بدوشَد و جامهاش را وصله کند و کفشش را پینه زند و با خدمتکارش همغذا شود و [کالایش را] از بازار [به خانه]
فَقَد بَرِئَ مِن الکِبرِ.(31)
6946 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن لَبِسَ الصُّوفَ و انتَعَلَ المَخصوفَ و رَکِبَ حِمارَهُ و حَلَبَ شاتَهُ و أکَلَ مَعهُ عِیالُهُ، فَقَد نَحَّى اللّهُ عَنهُ الکِبرَ، أنا عَبدٌ ابنُ عَبدٍ، أجلِسُ جِلسَةَ العَبدِ، و آکُلُ أکلَ العَبدِ.
إنّی قد اُوحِیَ إلَیَّ أن تَواضَعُوا، و لا یَبغی أحَدٌ على أحَدٍ.(32)
6947 . عنه صلى الله علیه و آله – لأبی ذرٍّ -: یا أبا ذَرٍّ، یکونُ فی آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ یَلبَسُونَ الصُّوفَ فی صَیفِهِم و شِتائهِم، یَرَونَ أنّ لَهُمُ الفَضلَ بذلکَ على غیرِهِم، اُولئکَ یَلعَنُهُم ملائکة السَّماواتِ و الأرضِ.(33)
6948 . کنز العمّال عن عمر: إنّ النبیَّ صلى الله علیه و آله خَرَجَ إلَى البَقیعِ فَتَبِعَهُ أصحابُهُ فَوَقَفَ و أمَرَهُم أن یَتَقَدَّموا، ثُمّ مَشى خَلفَهُم، فَسُئلَ عن ذلکَ فقالَ: إنّی سَمِعتُ خَفقَ نِعالِکُم، فَأشفَقتُ أن یَقَعَ فی نفسِی شیءٌ مِن الکِبرِ.(34)
بیان:
أقول: الاُمور المذکورة فی الأحادیث لیست قانونا کلّیّا تکشف عن عدم وجود الکبر، بل تختلف باختلاف الأشخاص و الأعصار و الموارد، فقد قیل: «إنّ من الناس ناساً یلبسون الصوف إرادة التواضع و قلوبهم مملوءة عُجبا و کِبرا» فلیُتأمّل.
43 / 7
مَن تَکبَّرَ وَضَعَهُ اللّهُ
6949 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن یَستَکبِرْ یَضَعْهُ اللّهُ.(35)
حمل کند، بى گمان از کبر، پاک شده است.
6946 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که پشمینه بپوشد و کفش وصلهدار به پا کند و الاغش را سوار شود و گوسفندش را بدوشد و نانخورهایش با او همغذا شوند، هر آینه، خداوندْ کبر را از او دور کرده است.
من، بندهاى هستم زاده ی بندهاى دیگر؛ مانند بنده مىنشینم و مانند بنده غذا مىخورم. به من وحى شده است که: «فروتن باشید و کسى بر کسى گردنفرازى نکند».
6947 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله – به ابو ذر -: اى ابو ذر! در آخر زمان، مردمى مىآیند که تابستان و زمستان، پشمینه مىپوشند و معتقدند که این کار، موجب مزیّت آنها بر دیگران است. اینان را اهل آسمانها و زمین، لعنت مىکنند.
6948 . کنز العمّال – به نقل از عمر -: [روزى] پیامبر صلى الله علیه و آله به طرف بقیع رهسپار شد. اصحاب پیامبر صلى الله علیه و آله در پىِ ایشان به راه افتادند. پیامبر صلى الله علیه و آله ایستاد و به آنها دستور داد جلو بروند و آن گاه، خود در پى آنها حرکت کرد. علّت را پرسیدند. فرمود: «من، صداى کفشهاى شما را شنیدم و ترسیدم چیزى از تکبّر، به وجودم راه یابد».
توضیح
گفتنى است: آنچه در این احادیث به عنوان نشانههاى فروتنى آمده، یک قاعده ی کلّى که نشانگر نبودن کبر در وجود شخص باشد، نیست؛ بلکه در اشخاص و اعصار و موارد مختلف، فرق مىکند؛ چرا که گفتهاند: «عدّهاى از مردم هستند که به قصد فروتنى پشمینه مىپوشند؛ امّا دلهایشان، آکنده از خودپسندى و کبر است». پس، دقّت شود.
43 / 7
هر که تکبّر ورزد، خدا او را خوار مىکند
6949 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که استکبار ورزد، خداوند او را پست مىگرداند.
6950 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ فی السماءِ مَلَکَینِ مُوکَّلَینِ بالعِبادِ، فَمَن تَجَبَّرَ وَضَعاهُ.(36)
6951 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن تَواضَعَ للّهِِ دَرجَةً یَرفَعْهُ اللّهُ دَرجَةً حتّى یَجعَلَهُ فی أعلى عِلِّیِّینَ، و مَن یتکبَّرَ علَى اللّهِ دَرجَةً یَضَعْهُ اللّهُ دَرجَةً حتّى یَجعَلَهُ فی أسفلِ السافِلینَ.(37)
6952 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن تَواضَعَ للّهِِ رَفَعَهُ اللّهُ، و قالَ: انتَعِشْ نَعَشَکَ اللّهُ، فهُو فی أعیُنِ الناسِ عَظیمٌ و فی نفسِهِ صَغیرٌ، و مَن تَکَبَّرَ قَصَمَهُ اللّهُ، و قالَ: اِخسَأ! فهُو فی أعیُنِ الناسِ صَغیرٌ و فی نفسِهِ کبیرٌ.(38)
6953 . عنه صلى الله علیه و آله: ما مِن آدَمیٍّ إلّا فی رَأسِهِ حَکَمَةٌ بِیَدِ مَلَکٍ، فإذا تَواضَعَ قیلَ للمَلَکِ: ارفَعْ حَکَمَتَهُ، و إذا تَکَبَّرَ قیلَ لِلمَلَکِ: ضَعْ حَکَمَتَهُ.(39)
43 / 8
مَثوَى المُتَکبّرینَ
الکتاب
«فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها فَلَبِئْسَ مَثْوَى اَلْمُتَکَبِّرِینَ».(40)
«وَ قالَ رَبُّکُمُ اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ اَلَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ».(41)
6950 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همانا در آسمان، دو فرشتهاند که بر بندگان گماشته شدهاند تا هر کس را که تکبّر و گردنفرازى کند، پست گردانند.
6951 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که یک درجه براى خدا فروتنى کند، خداوند، یک درجه ی او را بالا مىبرد تا آن جا که وى را در اَعلى علّیّین جاى دهد، و هر کس یک درجه بر خدا تکبّر ورزد، خداوندْ او را یک درجه فرود مىآورد تا جایى که وى را در اسفل سافلین، جاى دهد
6952 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که براى خدا فروتنى کند، خداوندْ او را بالا مىبرد و مىفرماید: «سرفراز باش. خدا تو را سرفراز کند!» . پس او در چشم مردم، بزرگ است و در نظر خودش، کوچک. و هر که تکبّر ورزد، خداوندْ او را در هم مىشکند و مىفرماید: «دور شو!» . پس، او در چشم مردم، کوچک است و در نظر خودش بزرگ.
6953 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ آدمى نیست، جز این که بر سر او دهنهاى است در دست فرشتهاى، و هر گاه فروتنى کند، به فرشته گفته مىشود: «دهنهاش را بالا بکش» و هر گاه کِبر ورزد، به فرشته گفته مىشود: «دهنهاش را پایین بکش».
43 / 8
جایگاه متکبّران
قرآن
«پس، از درهاى دوزخ وارد شوید و در آن، همیشه بمانید؛ و حقّا که چه بد است جایگاه متکبّران!».
«و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. در حقیقت، کسانى که در پرستش من، کبر مىورزند، به زودى، خوار در دوزخ در مىآیند»».
الحدیث
6954 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: یُحشَرُ المُتَکبِّرُونَ الجَبّارُونَ یَومَ القِیامَةِ فی صُوَرِ الذَّرِّ، یَطَؤهُم الناسُ لِهَوانِهِم علَى اللّهِ عزوجل.(42)
6955 . عنه صلى الله علیه و آله: ألا اُخبِرُکُم بأهلِ النارِ؟ کُلُّ عُتلٍّ جَوّاظٍ مُستَکبِرٍ.(43)
6956 . عنه صلى الله علیه و آله: یجیء المُتَکبِّرونَ یَومَ القِیامَةِ ذَرّا مثلِ صُوَرِ الرِّجالِ، یَعلُوهُم کُلُّ شیءٍ مِن الصِّغارِ.(44)
6957 . عنه صلى الله علیه و آله: یُحشَرُ المُتَکبِّرونَ یَومَ القِیامَةِ أمثالَ الذَّرِّ فی صُوَرِ الرِّجالِ یَغشاهُمُ الذلُّ مِن کُلِّ مکانٍ.(45)
6958 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ فی جَهَنَّمَ وادیا یقالُ لَهُ هَبْهَبُ، حَقّا علَى اللّهِ عزوجل أن یُسکِنَهُ فیهِ کُلَّ جَبّارٍ.(46)
6959 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ فی النارِ قَصرا یُجعَلُ فیهِ المُتَکبِّرونَ و یُطبَقُ علَیهِم.(47)
حدیث
6954 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: گردنکشانِ متکبّر در روز قیامت به صورت مورچه محشور مىشوند و مردم، آنان را به خاطر بىاعتنایىشان به خداوند عزوجل لگدمال مىکنند.
6955 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آیا شما را از اهل دوزخ آگاه نکنم؟ هر درشتخوىِ خشن متکبّرى.
6956 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: روز قیامت، متکبّران به صورت مورچههاى آدمنما محشور مىشوند و هر چیز کوچکى از روى آنها رد مىشود.
6957 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: روز قیامت، متکبّران به صورت مورچههاى آدمنما محشور مىشوند و خوارى و زبونى، از هر سو، آنان را فرا مىگیرد.
6958 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: در دوزخ، درّهاى است به نام «هَبهَب» و خداوند عزوجل حق دارد هر گردنکشى را در آن، جاى دهد.
6959 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: در آتش، کاخى است که متکبّران در آن قرار داده مىشوند و درهایش به رویشان بسته مىشود.
1) الحجر:30 و 31.
2) الأعراف:13.
3) کنز العمال: ج 3 ص 525 ح 7734 نقلاً عن ابن عساکر عن ابن مسعود.
4) کنز العمال: ج 3 ص 526 ح 7735 نقلاً عن المعجم الأوسط عن ابن عمر.
5) کنز العمال: ج 3 ص 525 ح 7729 عن أبی اُمامة.
6) کنز العمال: ج 3 ص 528 ح 7749 نقلاً عن سنن الترمذی عن سلمة بن الأکوع.
7) نهج البلاغة: الخطبة 95، بحارالأنوار: ج 18 ص 219 ح 51.
8) الکافی: ج 2 ص 309 ح 2 عن الحسین بن أبی العلاء، بحار الأنوار: ج 73 ص 209 ح 2.
9) الحشر:23.
10) المعجم الأوسط: ج 6 ص 18 عن جابر بن عبداللّه.
11) سنن ابن ماجة: ج 2 ص 1398 ح 4175 عن ابن عبّاس.
12) البقرة:87.
13) الأعراف:146.
14) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 363-380، بحارالأنوار: ج 77 ص 74-90 ح 3.
15) الترغیب و الترهیب: ج 3 ص 567 ح 31.
16) معانی الأخبار: ص 241 ح 1، بحارالأنوار: ج 2 ص 141 ح 1.
17) الکافی: ج 2 ص 310 ح 9، بحارالأنوار: ج 2 ص 142 ح 5.
18) التوحید: ص 21 ح 9 عن أنس، بحارالأنوار: ج 3 ص 5 ح 11.
19) کنز العمّال: ج 3 ص 129 ح 5809 عن الإمام علیّ علیه السلام.
20) الإسراء:37.
21) لقمان:18.
22) الفرقان:63.
23) الخصال: ص 332 ح 31 عن زید بن علی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 233 ح 32.
24) الأمالی للصدوق: ص 73 ح 41 عن یوسن بن ظبیان عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 231 ح 23.
25) قرب الاسناد: ص 46 ح 148 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 232 ح 25.
26) الثرثارون المتشدّقون: المتوسّعون فی الکلام من غیر احتیاط و احتراز (النهایة: ج 2 ص 453).
27) المحجّة البیضاء: ج 6 ص 214 و راجع: التواضع و الخمول لابن أبی الدنیا: ص 208 ح 221.
28) فی بعض النسخ: مَهنأة (کما فی هامش المصدر).
29) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 201.
30) کنز العمال: ج 3 ص 538 ح 7794 نقلاً عن ابن لال عن أبی اُمامة.
31) کنز العمال: ج 3 ص 538 ح 7793 نقلاً عن ابن منده و أبی نعیم عن حکیم بن حجدم عن أبیه.
32) کنز العمال: ج 3 ص 538 ح 7797 نقلاً عن تمام و ابن عساکر عن ابن عمر.
33) الأمالی للطوسی: ص 539 ح 1162 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 77 ص 91 ح 3.
34) کنز العمال: ج 3 ص 830 ح 8878 نقلاً عن الدیلمی.
35) الأمالی للصدوق: ص 577 ح 788 عن أبی الصباح الکنانی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 74 ص 231 ح 23.
36) المحاسن: ج 1 ص 213 ح 388 عن معاویة بن عمار عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 74 ص 237 ح 44.
37) صحیح ابن حبان: ج 12 ص 491 ح 5676 عن أبی سعید الخدری.
38) الترغیب و الترهیب: ج 3 ص 560 ح 7 عن عمر بن الخطاب.
39) المعجم الکبیر: ج 12 ص 169 عن ابن عبّاس.
40) النحل:29.
41) المؤمن:60.
42) التواضع و الخمول لابن أبی الدنیا: ص 209 ح 224 عن أبی هریرة.
43) الترغیب و الترهیب: ج 3 ص 563 ح 16 عن حارثة بن وهب.
44) المصنّف لابن أبی شیبة: ج 6 ص 249 ح 5 عن عمرو بن شعیب عن أبیه عن جدّه.
45) کنز العمال: ج 3 ص 528 ح 7750 نقلاً عن مسند ابن حنبل و سنن الترمذی عن ابن عمر.
46) التواضع و الخمول لابن أبی الدنیا: ص 210 ح 225 عن أبی بردة عن أبیه.
47) المحجّة البیضاء: ج 6 ص 215.