5 / 1 ذَمُّ الإیذاء
6382 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: شَرُّ النّاسِ مَن تَأَذّى بِهِ النّاسُ(1)
6383 . عنه صلى الله علیه و آله: المُؤمِنُ مَن أمِنَهُ المُسلِمونَ عَلى أموالِهِم ودِمائِهِم، وَالمُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمونَ مِن یَدِهِ ولِسانِهِ(2)
6384 . عنه صلى الله علیه و آله: أیُّهَا النّاسُ! إنَّ العَبدَ لا یُکتَبُ مِنَ المُسلِمینَ حَتّى یَسلَمَ النّاسُ مِن یَدِهِ ولِسانِهِ، ولا یَنالُ دَرَجَةَ المُؤمِنینَ حَتّى یَأمَنَ أخوهُ بَوائِقَهُ (3)، وجارُهُ بَوادِرَهُ(4)، ولا یُعَدُّ مِنَ المُتَّقینَ حَتّى یَدَعَ ما لا بَأسَ بِهِ حِذارَ ما بِهِ البَأسُ(5)
5 / 1
نکوهش آزاررسانى
6382 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدترینِ مردم، کسى است که مردم از او آزار بینند
6383 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مؤمن، کسى است که مسلمانان، او را بر مال و جانشان امین بدانند، و مسلمان، کسى است که مسلمانان از دست و زبان او آسوده و بىگزند باشند
6384 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى مردم! بنده، در شمار مسلمانان نوشته نمىشود، مگر آن که مردم از دست و زبان او آسوده باشند، و به درجه مؤمنان نمىرسد، مگر آن که برادرش از شرّ او و همسایهاش از خشم او ایمن باشد، و از پرهیزگاران به شمار نمىآید، مگر آن که براى دورى کردن از آنچه بد است، آنچه را که بىایراد است، فرو بگذارد
5 / 2 الحَثُّ عَلى کَفِّ الأذى
6385 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: طوبى لِمَن صَلَحَت سَریرَتُهُ، وحَسُنَت عَلانِیَتُهُ، وعَزَلَ عَنِ النّاسِ شَرَّهُ(6)
6386 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن بَذَلَ مَعروفَهُ وکَفَّ أذاهُ فَذاکَ السَّیِّدُ(7)
6387 . الإمام الصادق علیه السلام: جاءَ جَبرَئیلُ علیه السلام إلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، فَقالَ: یا مُحَمَّدُ. شَرَفُ المُؤمِنِ صَلاتُهُ بِاللَّیلِ، وعِزُّهُ کَفُّهُ الأَذى عَنِ النّاسِ(8)
5 / 3 بَرَکاتُ کَفِّ الأَذى
6388 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الجَنَّةُ لَها ثَمانِیَةُ أبوابٍ، عَلى کُلِّ بابٍ مِنها أربَعُ کَلِماتٍ، کُلُّ کَلِمَةٍ مِنها خَیرٌ مِنَ الدُّنیا وما فیها لِمَن یَعرِفُها. وعَلَى البابِ الثّامِنِ مَکتوبٌ: لا إلهَ إلَا اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ، عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّهِ، فَمَن أرادَ الدُّخولَ فی هذِهِ الأَبوابِ الثَّمانِیَةِ فَلیَتَمَسَّک بِأَربَعِ خِصالٍ؛ وهِیَ: الصَّدَقَةُ، وَالسَّخاءُ، وحُسنُ الخُلُقِ، وکَفُّ الأَذى عَن عِبادِ اللّهِ(9)
6389 . صحیح مسلم عن أبی ذرّ: قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، أرَأیتَ إن ضَعُفتُ عَن بَعضِ العَمَلِ؟ ! قالَ: تَکُفُّ شَرَّکَ عَنِ النّاسِ؛ فَإِنَّها صَدَقَةٌ مِنکَ عَلَى نَفسِکَ(10)
5 / 2
ترغیب به خوددارى از آزار
6385 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خوشا به حال کسى که باطنش صالح و ظاهرش نیکو باشد و شرّ خود را از مردم بر کنار دارد!
6386 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس بىدریغ، نیکى کند و از آزاررسانى باز ایستد، آقاست
6387 . امام صادق علیه السلام: جبرئیل علیه السلام نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و گفت: «اى محمّد! . . . شرافت مؤمن، در نماز شب خواندن اوست، و عزّتش، در آزار نرساندنش به مردم» .
5 / 3
برکات آزار نرساندن
6388 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بهشت، هشت در دارد و بر هر درِ آن، چهار جمله نوشته شده است که هر جملهاش، براى کسى که [ارزشِ] آن را بشناسد، از دنیا و هر آنچه در دنیاست، بهتر است. . . بر درِ هشتم، نوشته شده است: «لا إله إلّا اللّه، محمّد رسول اللّه، علىّ ولىّ اللّه» .
هر که مىخواهد از این هشت در وارد شود، باید چهار خصلت داشته باشد: صدقه دادن، سخاوت، خوشخویى، و آزار نرساندن به بندگان خدا
6389 . صحیح مسلم به نقل از ابو ذر : گفتم: اى پیامبر خدا! اگر از انجام دادن کارى ناتوان شدم، چه کنم؟
فرمود: «شرّت را از مردم، باز دار؛ زیرا این کار، صدقهاى است که براى خود مىدهى» .
6390 . المستدرک على الصحیحین عن أبی کثیر الزبیدی عن أبیه: قُلتُ: یا أبا ذَرٍّ، دُلَّنی عَلى عَمَلٍ إذا عَمِلَ بِهِ العَبدُ دَخَلَ الجَنَّةَ!
قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله(11): تُؤمِنُ بِاللّهِ قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، إنَّ مَعَ الإِیمانِ عَمَلاً؟ قالَ: یَرضَخُ (12) مِمّا رَزَقَهُ اللّهُ قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، فَإِن کانَ مُعدِما لا شَیءَ لَهُ؟ قالَ: یَقولُ مَعروفا بِلِسانِهِ، قُلتُ: فَإِن کانَ عَیِیّا(13) لا یُبلِغُ عَنهُ لِسانُهُ؟ قالَ: فَلیُعِن مَغلوبا قُلتُ: فَإِن کانَ ضَعیفا لا قُوَّةَ لَهُ؟ قالَ: فَلیَصنَع لِأَخرَقَ(14) قُلتُ: فَإن کانَ أخرَقَ؟ فَالتَفَتَ إلَیَّ فَقالَ: ما تُریدُ أن تَدَعَ فی صاحِبِکَ خَیرا؟ ! قالَ: یَدَعُ النّاسَ مِن أذاهُ.
قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ إنَّ هذا لَیَسیرٌ کُلُّهُ!
قالَ: وَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ، ما مِنهُنَّ خَصلَةٌ یَعمَلُ بِها عَبدٌ یَبتَغی بِها وَجهَ اللّهِ إلّا أخَذَت بِیَدِهِ یَومَ القِیامَةِ فَلَم تُفارِقهُ حَتّى تُدخِلَهُ الجَنَّةَ(15)
5 / 4 ذَمُّ أنواعَ الإیذاء
أ الإِخافَةُ
6391 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: حَسبُ امرِئٍ مُسلِمٍ مِنَ الشَّرِّ أن یُخیفَ أخاهُ المُسلِمَ(16)
6390 . المستدرک على الصحیحین به نقل از ابو کثیر زبیدى، از پدرش : گفتم: اى ابو ذر! مرا به کارى راهنمایى کن که هر گاه بنده آن را انجام دهد، به بهشت مىرود.
[ابو ذر] گفت: پیامبر خدا فرمود:(17) «ایمان آوردن به خدا» .
[سپس ابو ذر ادامه داد:] گفتم: اى پیامبر خدا! آیا همراه ایمان، عملى هم باید باشد؟
فرمود: «از آنچه خدا به شخصْ روزى کرده است، بخششى کند» .
گفتم: اى پیامبر خدا! اگر نادار بود و چیزى نداشت [، چه کند] ؟
فرمود: «سخن نیک بگوید» .
گفتم: اگر اَلکن بود و زبانش یارى نکرد؟
فرمود: «شکستخوردهاى را یارى دهد» .
گفتم: اگر ناتوان بود و قدرتى نداشت؟
فرمود: «براى کسى که کارى نمىداند، کارى انجام دهد» .
گفتم: اگر خودش کارى بلد نبود؟
پیامبر خدا رو به من کرد و فرمود: «نمىخواهى در دوستت، خیرى (هنرى یا نقطه مثبتى) باقى بگذارى؟» و فرمود: «آزارش را به مردم نرساند» .
گفتم: اى پیامبر خدا! همه این کارها آسان (ناچیز) است!
فرمود: «سوگند به آن که جان محمّد در دست اوست، هر بندهاى که به یکى از این کارها عمل کند و قصدش رضایت خدا باشد، آن کار در روز قیامت، دست او را مىگیرد و رهایش نمىکند، تا این که او را به بهشت ببرد» .
5 / 4
نکوهش همه انواع آزاررسانى
الف ترساندن
6391 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: براى مرد مسلمان، همین بدى بس که برادر مسلمانش را بترساند
6392 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ وَالیَومِ الآخِرِ فَلا یُرَوِّعَنَّ مُسلِما(18)
6393 . عنه صلى الله علیه و آله: لا یَحِلُّ لِمُسلِمٍ أن یُرَوِّعَ مُسلِما(19)
6394 . عنه صلى الله علیه و آله: لا تُرَوِّعُوا المُسلِمَ؛ فَإِنَّ رَوعَةَ المُسلِمِ ظُلمٌ عَظیمٌ(20)
ب النَّظرَةُ المُؤذِیَةُ
6395 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا یَحِلُّ لِمُؤمِنٍ أن یُشیرَ إلى أخیهِ بِنَظرَةٍ تُؤذیهِ(21)
6396 . عنه صلى الله علیه و آله: ما یَحِلُّ لِمُؤمِنٍ أن یَشتَدَّ إلى أخیهِ بِنَظرَةٍ تُؤذیهِ(22)
6397 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن نَظَرَ إلى مُؤمِنٍ نَظرَةً لِیُخیفَهُ بِها، أخافَهُ اللّهُ عز و جل یَومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّهُ(23)
6398 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن نَظَرَ إلى أخیهِ المُسلِمِ نَظرَةً مُخیفَةً مِن غَیرِ حَقٍّ، أخافَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ(24)
6399 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن نَظَرَ إلى مُؤمِنٍ نَظَرةً یُخیفُهُ بِها، أخافَهُ اللّهُ تَعالى یَومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّهُ، وحَشَرَهُ فی صورَةِ الذَّرِّ (25) بِلَحمِهِ وجِسمِهِ وجَمیعِ أعضائِهِ وروحِهِ، حَتّى یورِدَهُ مَورِدَهُ(26)
6392 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به خدا و روز واپسینْ ایمان دارد، هرگز نباید مسلمانى را به وحشت بیندازد
6393 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: براى مسلمان، روا نیست که مسلمانى را بترساند
6394 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مسلمان را دچار وحشت نکنید که ترساندن مسلمان، ستمى بزرگ است
ب نگاه آزار دهنده
6395 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: براى مؤمن روا نیست که به برادرش با نگاهى اشاره کند که او را مىآزارد
6396 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: براى مؤمن روا نیست که به برادرش نگاهى آزار دهنده کند
6397 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به مؤمنى نگاهى کند، به قصد این که با آن نحوه نگاه، او را بترساند، خداوند عز و جل آن شخص را در آن روزى که سایهاى جز سایه او نیست، مىترساند
6398 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به برادر مسلمانش بهناحق، نگاهى ترسآور کند، خداوند نیز در روز قیامت، او را مىترساند
6399 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به مؤمنى نگاهى ترسآور کند، خداوند متعال نیز، در آن روزى که سایهاى جز سایه او نیست، وى را مىترساند و او را با همان گوشت و بدن و همه اعضایش و روحش، به صورت کوچکترین مورچه محشور مىکند و وى را با همان شکل، به جایگاهش در مىآورد
ج المِزاحُ المُؤذی
6400 . مسند ابن حنبل عن عبد الرحمن بن أبی لیلى: حَدَّثَنا أصحابُ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله أنَّهُم کانوا یَسیرونَ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله فی مَسیرٍ، فَنامَ رَجُلٌ مِنهُم، فَانطَلَقَ بَعضُهُم إلى نَبلٍ مَعَهُ فَأَخَذَها، فَلَمَّا استَیقَظَ الرَّجُلُ فَزِ عَ، فَضَحِکَ القَومُ، فَقالَ: ما یُضحِکُکُم؟ ! فَقالوا: لا، إلّا أنّا أخَذنا نَبلَ هذا فَفَزِعَ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: لا یَحِلُّ لِمُسلِمٍ أن یُرَوِّعَ مُسلِما(27)
6401 . اُسد الغابة عن عمر بن یحیى عن أبیه عن جدّه: کُنّا عِندَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله فَقامَ رَجُلٌونَسِیَ نَعلَهُ، فَأَخَذَها رَجُلٌ ووَضَعَها تَحتَهُ، فَجاءَ الرَّجُلُ فَقالَ: مَن رَآهُما؟ فَقالَ الرَّجُلُ: أنَا أخَذتُهُما.
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: فَکَیفَ رَوعَةُ المُؤمِنِ؟ !
قالَ: وَالَّذی بَعَثَکَ بِالحَقِّ ما أخَذتُهُما إلّا وأنَا ألعَبُ!
قالَ: فَکَیفَ بِرَوعَةِ المُؤمِنِ؟ !(28)
د النَّجوَى المُؤذِیَةُ
6402 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا یَتَناجَى اثنانِ(29) دونَ واحِدٍ؛ فَإِنَّ ذلِکَ یُؤذِی المُؤمِنَ، وَاللّهُ عز و جلیَکرَهُ أذَى المُؤمِنِ(30)
ه الرِّیحُ المُؤذِیَةُ
6403 . مسند ابن حنبل عن عائشة: إنَّ رَسولَاللّهِ صلى الله علیه و آله کانَ یَکرَهُ أن یوجَدَ مِنهُ ریحٌ یُتَأَذّى مِنها(31)
ج شوخىِ آزار دهنده
6400 . مسند ابن حنبل به نقل از عبد الرحمان بن ابى لیلى : اصحاب پیامبر خدا برایمان نقل کردند که با پیامبر خدا در راهى مىرفتند. یکى از آنان خوابید و دیگرى رفت و تیر او را برداشت هنگامى که مرد بیدار شد، هراسان گشت جمعیت خندیدند. پیامبر خدا پرسید: «چرا مىخندید؟» .
گفتند: چیزى نیست ما تیر این شخص را برداشتیم و او هراسان شده است.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «بر هیچ مسلمانى روا نیست که مسلمانى را بترساند» .
6401 . اُسد الغابة به نقل از عمر بن یحیى، از پدرش، از جدّش : ما نزد پیامبر صلى الله علیه و آله بودیم که مردى برخاست و رفت و کفشش را فراموش کرد کسى آن را برداشت و زیر خود گذاشت مرد برگشت و گفت: کسى کفشها را ندیده است؟
آن مرد گفت: من آنها را برداشتهام.
پیامبر خدا فرمود: «ترساندن مؤمن، چه معنا دارد؟ !» .
مرد گفت: سوگند به آن که تو را به حق بر انگیخت، من فقط از باب شوخى، آنها را برداشتم!
فرمود: «با ترساندن مؤمن، [شوخى] چه معنا دارد؟ !» .
د درِ گوشى حرف زدنِ آزار دهنده
6402 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ دو نفرى با هم درِ گوشى حرف نمىزنند؛ چرا که این کار، مؤمن را آزار مىدهد و خداوند عز و جل آزار رساندن به مؤمن را ناخوش مىدارد
ه بوى آزار دهنده
6403 . مسند ابن حنبل به نقل از عایشه : پیامبر خدا خوش نداشت که از او بویى به مشام رسد که آزار دهنده باشد
و العِبادَةُ المُؤذِیَةُ
6404 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا یَجهَرُ بَعضُکُم عَلى بَعضٍ، فَإِنَّ ذلِکَ یُؤذِی المُصَلِّیَ(32)
6405 . سنن أبی داوود عن أبی سعید: اِعتَکَفَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله فِی المَسجِدِ، فَسَمِعَهُم یَجهَرونَ بِالقِراءَةِ، فَکَشَفَ السِّترَ وقالَ: ألا إنَّ کُلَّکُم مُناجٍ رَبَّهُ، فَلا یُؤذِیَنَّ بَعضُکُم بَعضا، ولا یَرفَعُ بَعضُکُم عَلى بَعضٍ فِی القِراءَةِ أو قالَ: فِی الصَّلاةِ(33)
6406 . مسند الشامیّین عن أنس عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أنَّهُ کانَ إذا قامَ مِنَ اللَّیلِ یَقتَرِئُ، زَمزَمَ (34) قِراءَتَهُ، إلّا أنَّهُ یُفهِمُنَا الآیَةَ بَعدَ الآیَةِ قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، ألا تَرفَعُ صَوتَکَ بِالقُرآنِ؟ قالَ: أکرَهُ أن اُؤذِیَ بِهِ رَفیقی وأهلَ بَیتی(35)
6407 . سنن أبی داوود عن عبد اللّه بن بسر: جاءَ رَجُلٌ یَتَخَطّى رِقابَ النّاسِ یَومَ الجُمُعَةِ وَالنَّبِیُّ صلى الله علیه و آله یَخطُبُ، فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: اِجلِس فَقَد آذَیتَ(36)
6408 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن تَرَکَ الصَّفَّ الأَوَّلَ مَخافَةَ أن یُؤذِیَ أحَدا، أضعَفَ اللّهُ لَهُ أجرَ الصَّفِّ الأَوَّلِ(37)
6409 . عنه صلى الله علیه و آله لِعُمَرَ بنِ الخَطّابِ : یا عُمَرُ، إنَّکَ رَجُلٌ قَوِیٌّ، لا تُزاحِم عَلَى الحَجَرِ فَتُؤذِیَ الضَّعیفَ؛ إن وَجَدتَ خَلوَةً فَاستَلِمهُ، وإلّا فَاستَقبِلهُ فَهَلِّل وکَبِّر(38)
و عبادت آزار دهنده
6404 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: [در هنگام خواندن نماز،] صداهایتان را از یکدیگر بلندتر نکنید؛ زیرا این کار، نمازگزار [ِ دیگر] را آزار مىدهد
6405 . سنن أبى داوود به نقل از ابو سعید : پیامبر خدا در مسجد، اعتکاف کرد شنید که صداى مسلمانان هنگام قرائت، بلند است پرده را کنار زد و فرمود: «بدانید که همه شما، در حال مناجات با پروردگار خود هستید پس باعث آزار یکدیگر نشوید، و در قرائت، صدایتان را از یکدیگر بلندتر نکنید» و یا فرمود: «در نماز، چنین نکنید» .
6406 . مسند الشامیّین به نقل از اَنَس : پیامبر خدا، هر گاه شب براى خواندن قرآن بر مىخاست، با صداى آهسته قرائت مىکرد و فقط همین قدر به ما مىفهماند که آیهاى تمام شده و آیه دیگر را شروع کرده است.
گفتم: اى پیامبر خدا! چرا بلند قرآن نمىخوانید؟
فرمود: «خوش ندارم که با این کار، به رفیقم یا افراد خانوادهام آزار برسانم» .
6407 . سنن أبى داوود به نقل از عبد اللّه بن بُسْر : در روز جمعه، مردى [به مسجد] آمد و از روى شانههاى مردم رد شد، در حالى که پیامبر صلى الله علیه و آله خطبه مىخواند به او فرمود: «بنشین، باعث آزار شدى» .
6408 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس، از ترس این که باعث آزار کسى شود، صفّ اوّل [جماعت] را ترک کند، خداوند دو برابر ثوابِ صفّ اوّل را به او عطا مىفرماید
6409 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به عمر بن خطّاب : اى عمر! تو آدم توانمندى هستى به طرف حجَر [الأسود] فشار نیاور؛ زیرا باعث آزار افراد ضعیف مىشوى اگر خلوت بود، بر آن دست بکش، وگرنه به طرف آن رو کن و «لا إله إلّا اللّه» و «اللّه أکبر» بگو
5 / 5 أخطر أنواع الإیذاء
أ إیذاءُ أهلِ البَیتِ
6410 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أیُّهَا النّاسُ! اِسمَعوا قَولی وَاعرِفوا حَقَّ نَصیحَتی، ولا تَخلُفونی فی أهلِ بَیتی إلّا بِالَّذی اُمِرتُم بِهِ مِن حِفظِهِم؛ فَإِنَّهُم حامَّتی وقَرابَتی وإخوَتی وأولادی، وإنَّکُم مَجموعونَ ومُساءَلونَ عَنِ الثَّقَلَینِ(39)، فَانظُروا کَیفَ تَخلُفونی فیهِما، إنَّهُم أهلُ بَیتی، فَمَن آذاهُم آذانی، ومَن ظَلَمَهُم ظَلَمَنی، ومَن أذَلَّهُم أذَلَّنی، ومَن أعَزَّهُم أعَزَّنی، ومَن أکرَمَهُم أکرَمَنی(40)
6411 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذانی فی أهلی فَقَد آذَى اللّهَ(41)
6412 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا قُمتُ المَقامَ المَحمودَ تَشَفَّعتُ فی أصحابِ الکَبائِرِ مِن اُمَّتی، فَیُشَفِّعُنِیاللّهُ فیهِم، وَاللّهِ لا تَشَفَّعتُ فیمَن آذى ذُرِّیَّتی(42)
6413 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى عَلِیّا فَقَد آذانی(43)
6414 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى عَلِیّا فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد آذَى اللّهَ تَعالى(44)
5 / 5
بدترین نوع آزاررسانى
الف آزار دادن اهل بیت
6410 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى مردم! سخنم را بشنوید و نصیحتم را آویزه گوش کنید و پس از من، اهلبیتم را پاس بدارید که به این کار، امر شدهاید؛ زیرا آنان کسان من و خویشاوندان و برادران و فرزندان من هستند، و شما [در قیامت] گرد آورده مىشوید و درباره ثَقَلین(45) بازخواست مىشوید پس مواظب باشید که پس از من، چگونه با آنان رفتار مىکنید.
آنان، اهل بیت من هستند هر کس آزارشان دهد، مرا آزرده است، و هر کس به آنها ستم کند، به من ستم کرده است، و هر کس آنان را خوار سازد، مرا خوار ساخته است، و هر کس آنان را ارج نهد، مرا ارج نهاده است، و هر کس آنان را گرامى بدارد، مرا گرامى داشته است
6411 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس با آزردن اهل بیتم مرا بیازارد، هر آینه خدا را آزرده است
6412 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آن گاه که در آن مقامِ ستوده(46) برخیزم، براى آن دسته از امّتم که به گناهان کبیره آلودهاند، شفاعت مىکنم و خداوند، شفاعت مرا درباره آنها مىپذیرد؛ امّا به خدا سوگند، براى کسى که فرزندان مرا آزرده باشد، شفاعت نخواهم کرد
6413 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس على را بیازارد، مرا آزرده است
6414 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس على را بیازارد، مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد، خداوند متعال را آزرده است
6415 . کشف الیقین عن ابن عبّاس: کُنتُ عِندَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله إذ أقبَلَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام غَضبانَ، فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: ما أغضَبَکَ؟ فَقالَ: آذَونی فیکَ بَنو عَمِّکَ، فَقامَرَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله مُغضَبا وقالَ:
یا أیُّهَا النّاسُ! مَن آذى عَلِیّا فَقَد آذانی، إنَّ عَلِیّا أوَّلُکُم إیمانا، وأوفاکُم بِعَهدِ اللّهِ یا أیُّهَا النّاسُ! مَن آذى عَلِیّا بُعِثَ یَومَ القِیامَةِ یَهودِیّا أو نَصرانِیّا.
فَقالَ جابِرُ بنُ عَبدِ اللّهِ الأَنصارِیُّ: یا رَسولَ اللّهِ، وإن شَهِدَ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وأنَّکَ مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ؟
فَقالَ: یا جابِرُ، کَلِمَةٌ یَحتَجِزونَ بِها ألّا تُسفَکَ دِماؤُهُم، وألّا یُستَباحَ أموالُهُم(47)
6416 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله فی حَقِّ فاطِمَةَ علیهاالسلام : إنَّمَا ابنَتی بَضعَةٌ مِنّی، یُریبُنی ما رابَها، ویُؤذینی ما آذاها(48)
6417 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ فاطِمَةَ بَضعَةٌ مِنّی، مَن آذاها فَقَد آذانی، ومَن غاظَها فَقَد غاظَنی، ومَن سَرَّها فَقَد سَرَّنی(49)
6418 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى شَعرَةً مِنّی فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد آذَى اللّهَ عز و جل، ومَن آذَى اللّهَ عز و جل لَعَنَهُ اللّهُ مِلءَ السَّماءِ وَالأَرضِ(50)
ب إیذاءُ المُجاهِدِ
6419 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَنِ اغتابَ مُؤمِنا غازِیا أو آذاهُ أو خَلَفَهُ فی أهلِهِ بِسوءٍ، نُصِبَلَهُ یَومَ
القِیامَةِ فَیَستَغرِقُ حَسَناتِهِ، ثُمَّ یُرکَسُ(51) فِی النّارِ، إذا کانَ الغازی فیطاعَةِ اللّهِ عز و جل(52)
6415 . کشف الیقین به نقل از ابن عبّاس : نزد پیامبر صلى الله علیه و آله بودم که على بن ابى طالب علیه السلام خشمگین آمد پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «چرا خشمگینى؟» .
گفت: پسرعموهایت مرا درباره شما ناراحت کردند.
پیامبر خدا با ناراحتى برخاست و فرمود: «اى مردم! هر کس على را آزار دهد، مرا آزار داده است. على، نخستین ایمان آورنده شما و وفادارترینِ شما به پیمان با خداست. اى مردم! هر کس على را آزار برساند، روز قیامت، یهودى یا نصرانى برانگیخته مىشود [و نه در میان امّت من] » .
جابر بن عبد اللّه انصارى گفت: اى پیامبر خدا! حتّى اگر به یگانگىِ خدا و پیامبرىِ تو، گواهى داده باشد؟
فرمود: «اى جابر! این [شهادتین] ، کلمهاى است که با آن، از ریخته شدن خونهایشان و روا شمارىِ اموالشان، جلوگیرى مىکنند» (53)
6416 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله درباره فاطمه علیهاالسلام : دخترم، پاره تن من است نگرانىِ او، نگرانىِ من است و آزردن او، آزردن من است
6417 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: فاطمه، پاره تن من است هر کس او را بیازارد، مرا آزرده است، و هر کس او را خشمگین کند، مرا خشمگین کرده است، و هر کس او را شاد سازد، مرا شاد ساخته است
6418 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مویى از مرا بیازارد، مرا آزرده است، و هر کس مرا بیازارد، خداى عز و جل را آزرده است، و هر کس خداى عز و جل را بیازارد، خداوند به اندازه آسمانها و زمین، او را لعنت مىکند
ب آزار دادن مجاهد
6419 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس درباره مؤمنِ رزمندهاى غیبت کند یا او را بیازارد یا در غیابش به خانواده او بد کند، روز قیامت، [ترازوى اعمالش] نصب مىشود و [کفّه]
اعمال نیکش سبک مىگردد و آن گاه، در آتشْ سرنگون مىشود این، در صورتى است که آن رزمنده، در راه طاعت خداوند عز و جل بجنگد
6420 . عنه صلى الله علیه و آله: اِتَّقوا أذَى المُجاهِدینَ؛ فَإِنَّ اللّهَ یَغضَبُ لَهُم کَما یَغضَبُ لِلرُّسُلِ، ویَستَجیبُ دُعاءَهُم کَما یَستَجیبُ دُعاءَ الرُّسُلِ(54)
6421 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى غازِیا فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الجَنَّةَ، ومَأواهُ النّارُ(55)
ج إیذاءُ المُسلِمِ
6422 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى: لِیَأذَن بِحَربٍ مِنّی مَن آذى عَبدِیَ المُؤمِنَ، وَلیَأمَن مِن غَضَبی مَن أکرَمَ عَبدِیَ المُؤمِنَ(56)
6423 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ فیما ناجانی رَبّی أنَّهُ قالَ: یا مُحَمَّدُ، مَن آذى لی وَلِیّا فَقَد أرصَدَ لی بِالمُحارَبَةِ، ومَن حارَبَنی حارَبتُهُ(57)
6424 . عنه صلى الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عز و جل: مَن آذى لی وَلِیّا فَقَدِ استَحَقَّ مُحارَبَتی(58)
6425 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى مُؤمِنا ولَو بِشَطرِ کَلِمَةٍ، جاءَ یَومَ القِیامَةِ مَکتوبٌ بَینَ عَینَیهِ: «آیِسا مِن رَحمَةِ اللّهِ» ، وکانَ کَمَن هَدَمَ الکَعبَةَ وَالبَیتَ المَقدِسَ، وقَتَلَ عَشرَةَ آلافٍ مِنَ المَلائِکَةِ(59)
6420 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از آزردن مجاهدان بترسید؛ زیرا خداوند به خاطر آنان به خشم مىآید، همچنان که براى پیامبران به خشم مىآید، و دعایشان نیز مستجاب مىشود، همچنان که دعاى پیامبران، مستجاب مىشود
6421 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس رزمندهاى را بیازارد، مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد، خداوند، بهشت را بر او حرام مىگرداند و سرپناهش آتش است
ج آزار دادن مسلمان
6422 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداى متعال فرمود: «هر کس بنده مؤمن مرا بیازارد، به من اعلان جنگ مىدهد، و هر کس بنده مؤمن مرا احترام کند، از خشم من در امان است» .
6423 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از جمله چیزهایى که پروردگارم با من نجوا کرد، این بود که فرمود: «اى محمّد! هر کس یکى از اولیاى مرا بیازارد، براى جنگ با من آماده شده است، و هر کس با من بجنگد، با او مىجنگم» .
6424 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود: «هر کس یکى از اولیاى مرا بیازارد، سزاوار [عُقوبتِ] جنگ با من شده است» .
6425 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مؤمنى را هر چند با نیم کلمه بیازارد، روز قیامت در حالى مىآید که بر پیشانى او نوشته شده: «نومید از رحمت خدا» ، و چونان کسى است که کعبه و بیت المقدّس را خراب کرده و ده هزار فرشته را کشته است
6426 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى مُسلِما، کانَ عَلَیهِ مِنَ الذُّنوبِ مِثلُ مَنابِتِ النَّخلِ(60)
6427 . عنه صلى الله علیه و آله: لا یُؤذِیَنَّ مُسلِمٌ مُسلِما، فَلَرُبَّما مُتَضاعَفٌ (61) فی أطمارٍ لَو أقسَمَ عَلَى اللّهِ لَأَبَرَّهُ.(62)
6428 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن أحزَنَ مُؤمِنا ثُمَّ أعطاهُ الدُّنیا لَم یَکُن ذلِکَ کَفّارَتَهُ، ولَم یُؤجَر عَلَیهِ(63)
6429 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى مُؤمِنا بِغَیرِ حَقٍّ، فَکَأَنَّما هَدَمَ مَکَّةَ وبَیتَ اللّهِ المَعمورَ عَشرَ مَرّاتٍ، وکَأَنَّما قَتَلَ ألفَ مَلَکٍ مِنَ المُقَرَّبینَ(64)
6430 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن أشارَ إلى أخیهِ بِحَدیدَةٍ فَإِنَّ المَلائِکَةَ تَلعَنُهُ، حَتّى وإن کانَ أخاهُ لِأَبیهِ واُمِّهِ(65)
6431 . عنه صلى الله علیه و آله: ما بالُ أحَدِکُم یُؤذی أخاهُ فِی الأَمرِ وإن کانَ حَقّا!(66)
6432 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى مُؤمِنا فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد آذَى اللّهَ عز و جل، ومَن آذَى اللّهَ فَهُوَ مَلعونٌ فِی التَّوراةِ وَالإِنجیلِ وَالزَّبورِ وَالفُرقانِ(67)
6433 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذَى المُسلِمینَ فی طُرُقِهِم، وَجَبَت عَلَیهِ لَعنَتُهُم(68)
6434 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى مُسلِما فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد آذَى اللّهَ(69)
6426 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مسلمانى را بیازارد، گناهانش به اندازه رویشگاههاى نخل خواهد بود.
6427 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هرگز مسلمانى، مسلمان دیگر را نیازارد! چه بسا تهىدستِ یک لا قبایى که اگر خدا را سوگند دهد، خداوند سوگندش را مىپذیرد
6428 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مؤمنى را اندوهگین سازد و سپس همه دنیا را به او بدهد، این کار، کفّاره (جبران کننده) گناه او نخواهد بود و براى آن، اجرى به او داده نمىشود
6429 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مؤمنى را بهناحقْ ناراحت کند، چنان است که مکّه و بیت المعمورِ خدا را ده بار ویران کرده باشد و چنان است که هزار فرشته مُقرَّب را کشته باشد
6430 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به برادرش با آهنى (تیغ و شمشیر و. . .) اشاره کند، فرشتگان، او را لعنت مىکنند، حتّى اگر برادر تنىِ او باشد
6431 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چرا برخى از شما برادرش را در کارى آزار مىدهد، حتّى اگر چه حق با اوست؟ !
6432 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مؤمنى را بیازارد، مرا آزار داده است و هر کس مرا بیازارد، خداوند عز و جل را آزار داده است و هر کس خدا را بیازارد، چنین کسى در تورات و انجیل و زبور و فرقان، لعنت شده است
6433 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مسلمانان را، در راههایشان آزار دهد، لعنت آنان بر او واجب مىگردد
6434 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مسلمانى را ناراحت کند، مرا ناراحت کرده است و هر کس مرا ناراحت کند، خدا را ناراحت کرده است
د إیذاءُ الوالِدَینِ
الکتاب
«وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ اَلْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً» (70)
الحدیث
6435 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن آذى والِدَیهِ فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد آذَى اللّهَ، ومَن آذَى اللّهَ فَهُوَ مَلعونٌ(71)
6436 . عنه صلى الله علیه و آله: یُقالُ لِلعاقِّ: اِعمَل ما شِئتَ مِنَ الطّاعَةِ فَإِنّی لا أغفِرُ لَکَ(72)
6437 . عنه صلى الله علیه و آله: مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَرَبَ والِدَهُ أو والِدَتَهُ(73)
ه إیذاءُ الزَّوجِ
6438 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أیُّمَا امرَأَةٍ آذَت زَوجَها بِلِسانِها لَم یَقبَلِ اللّهُ عز و جل مِنها صَرفا ولا عَدلاً(74) ولا حَسَنَةً مِن عَمَلِها حَتّى تُرضِیَهُ؛ وإن صامَت نَهارَها وقامَت لَیلَها وأعتَقَتِ الرِّقابَ وحَمَلَت عَلى جِیادِ الخَیلِ فی سَبیلِ اللّهِ، وکانَت فی أوَّلِ مَن یَرِدُ النّارَ، وکَذلِکَ الرَّجُلُ إذا کانَ لَها ظالِما(75)
د آزار دادن پدر و مادر
قرآن
«و پروردگار تو مقرّر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند، به آنها [حتّى] «اُف» مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى» .
حدیث
6435 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس پدر و مادرش را بیازارد، مرا آزار داده است و هر کس مرا آزار دهد، خدا را آزار داده است و هر کس خدا را آزار دهد، ملعون است
6436 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به آزارنده پدر و مادر گفته مىشود: «هر اطاعتى مىخواهى، انجام بده؛ امّا من تو را نمىآمرزم» .
6437 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ملعون است ملعون، کسى که پدر یا مادرش را بزند
ه آزار دادن شوهر
6438 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر زنى که با زبان خود، شوهرش را آزار دهد، خداوند عز و جل از او هیچ توبه و فِدْیهاى و هیچ عمل نیکى را نمىپذیرد تا آن گاه که شوهرش را راضى کند، گرچه روزها را روزه بگیرد و شبها را عبادت کند و بندهها آزاد کند و اسبان تیز تک [براى جهاد] ، در راه خدا تجهیز کند او جزو نخستین کسانى است که به آتش در مىآیند. همچنین است مرد، اگر به زنش ستم کند
و إیذاءُ الزَّوجَةِ
6439 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ألا وإنَّ اللّهَ عز و جل ورَسولَهُ بَریئانِ مِمَّن أضَرَّ بِامرَأَةٍ حَتّى تَختَلِعَ(76) مِنهُ(77)
6440 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّی أتَعَجَّبُ مِمَّن یَضرِبُ امرَأَتَهُ وهُوَ بِالضَّربِ أولى مِنها! (78)
ز إیذاءُ الجارِ
6441 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: عِشرونَ خَصلَةً فِی المُؤمِنِ فَإِن لَم تَکُن فیهِ لَم یَکمُل إیمانُهُ: إنَّ مِن أخلاقِ المُؤمِنینَ. لا یُؤذونَ جارا ولا یَتَأَذّى بِهِم جارٌ(79)
6442 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى جارَهُ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّةِ، ومَأواهُ جَهَنَّمُ وبِئسَ المَصیرُ(80)
6443 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى جارَهُ فَهُوَ ملعونٌ(81)
6444 . الإمام الباقر علیه السلام: جاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله فَشَکا إلَیهِ أذىً مِن جارِهِ، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: اِصبِر ثُمَّ أتاهُ ثانِیَةً فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: اِصبِر ثُمَّ عادَ إلَیهِ فَشَکاهُ ثالِثَةً فَقالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله للِرَّجُلِ الَّذی شَکا: إذا کانَ عِندَ رَواحِ النّاسِ إلَى الجُمُعَةِ فَأَخرِج مَتاعَکَ إلَى الطَّریقِ حَتّى یَراهُ مَن یَروحُ إلَى الجُمُعَةِ، فَإِذا سَأَلوکَ فَأَخبِرهُم.
قالَ: فَفَعَلَ، فَأَتاهُ جارُهُ المُؤذی لَهُ فَقالَ لَهُ: رُدَّ مَتاعَکَ، فَلَکَ اللّهُ عَلَیَّ ألّا أعودَ!(82)
و آزار دادن زن
6439 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدانید که خداوند عز و جل و پیامبر او، بیزارند از مردى که به زنش زیان وارد مىآورد [و او را آزار مىرساند] تا جایى که زن حاضر شود چیزى به او بدهد و طلاقش را بگیرد
6440 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من تعجّب مىکنم از کسى که زنش را مىزند، در حالى که خودش به کتک خوردن، سزاوارتر از اوست!
ز آزار دادن همسایه
6441 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر بیست خصلت در مؤمن نباشد، ایمانش کامل نیست از اخلاق مؤمنان، این است که: . . . همسایهاى را نمىآزارند و هیچ همسایهاى از دست آنان آزار نمىبیند
6442 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس همسایهاش را بیازارد، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مىگرداند و جایگاهش دوزخ است؛ و بد بازگشتگاهى است دوزخ!
6443 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس همسایهاش را بیازارد، نفرینْشده است
6444 . امام باقر علیه السلام: مردى نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و از آزار رسانىِ همسایه خود، گلایه کرد. پیامبر خدا به او فرمود: «شکیبایى کن» .
سپس دوباره نزد ایشان آمد [و همان گلایه را باز گفت] و باز هم پیامبر خدا به او فرمود: «شکیبایى کن» .
هنگامى که سه باره آمد و گلایه گزارد، پیامبر خدا به او فرمود: «هنگامى که مردم در حال رفتن به [نمازِ] جمعه هستند، کالاى خودت را در راه مردم بیرون بیاور تا هر کسى که به [نمازِ] جمعه مىرود، آن را ببیند، و هنگامى که مردم از تو پرسیدند [که چه مىکنى] ، به آنان خبر بده [که همسایهات تو را مىآزارد] » .
آن مرد، همین کار را کرد. پس [همان هنگام که او کالاى خود را در معرض مردم قرار داده بود،] همسایه آزاررسانش نزد او رفت و به او گفت: کالاى خود را برگردان؛ من هم با خداوند عهد مىبندم که دیگر چنان نکنم [و تو را نیازارم]
5 / 6 جَزاءُ المُؤذِی
الکتاب
«وَ مِنْهُمُ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَلنَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اَللّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» (83)
«إِنَّ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَللّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اَللّهُ فِی اَلدُّنْیا وَ اَلْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً- وَ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اِکْتَسَبُوا فَقَدِ اِحْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً» (84)
الحدیث
6445 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن لَقِیَ أخاهُ بِما یَسوؤُهُ لِیَسوءَهُ، ساءَهُ اللّهُ یَومَ یَلقاهُ(85)
6446 . عنه صلى الله علیه و آله: یُسَلَّطُ الجَرَبُ عَلى أهلِ النّارِ، یَنحَلونَ(86) حَتّى تَبدُوَ عِظامُهُم، فَیَقولونَ: لِمَ سُلِّطَ عَلَینا ذلِکَ؟ فَیُقالُ: بِإِیذائِکُم أهلَ الإِیمانِ(87)
6447 . عنه صلى الله علیه و آله: لَو أَنَّ عَبدا مِن عِبادِ اللّهِ عز و جل قَدِمَ عَلَى اللّهِ بِعَمَلِ أهلِ السَّماواتِ وَالأَرَضینَ مِن أنواعِ البِرِّ وَالتَّقوى، لَم یَزِن ذلِکَ مِثقالَ ذَرَّةٍ مَعَ ثَلاثِ خِصالٍ: العُجبِ، وإیذاءِ المُؤمِنینَ، وَالقُنوطِ مِن رَحمَةِ اللّهِ(88)
6448 . عنه صلى الله علیه و آله: کُلُّ مُؤذٍ فِی النّارِ(89)
5 / 6
سزاى مردمآزار
قرآن
«و در میان ایشان، کسانى هستند که پیامبر را آزار مىدهند و مىگویند: او زودباور است. بگو: گوشِ خوبى براى شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور مىکند، و براى کسانى از شما که ایمان آوردهاند، رحمتى است. و کسانى که پیامبر خدا را آزار مىرسانند، عذابى پر درد [در پیش] خواهند داشت» .
«بىگمان، کسانى که خدا و پیامبر او را آزار مىرسانند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفّتآور آماده ساخته است، و کسانى که مردان و زنان مؤمن را بى آن که مرتکب [عمل زشتى] شده باشند، آزار مىرسانند، قطعاً تهمت و گناهى آشکار به گردن گرفتهاند» .
حدیث
6445 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که به قصد آزار دادن برادرش، با او برخوردى کند که او از آن ناراحت شود، خداوند، او را در آن روزى که دیدارش مىکند، ناراحت مىکند
6446 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بر دوزخیان، بیمارىِ گرى عارض مىشود، چندان که از بس خود را مىخارانند، [پوست و گوشت بدنشان کنده و] استخوانهایشان پیدا مىشود پس مىگویند: چرا این بیمارى بر ما عارض شده است؟
پاسخ داده مىشوند: «زیرا شما اهل ایمان را آزار مىدادید» .
6447 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر بندهاى از بندگان خدا، با عملِ اهل آسمانها و زمین از انواع نیکى و تقوا، بر خداوند عز و جل وارد شود، در صورتى که سه خصلت داشته باشد، همه آن اعمال به اندازه ذرّهاى، ارزش نخواهند داشت آن سه خصلت، عبارتاند از: خودپسندى، مؤمنآزارى و نومیدى از رحمت خداوند
6448 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر آزار دهندهاى، در آتش است
6449 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن خافَ النّاسُ لِسانَهُ فَهُوَ مِن أهلِ النّارِ(90)
6450 . مسند ابن حنبل عن أبی هریرة: قالَ رَجُلٌ: یا رَسولَ اللّهِ، إنَّ فُلانَةَ یُذکَرُ مِن کَثرَةِ صَلاتِها وصِیامِها وصَدَقَتِها، غَیرَ أنَّها تُؤذی جیرانَها بِلِسانِها!
قالَ [صلى الله علیه و آله] : هِیَ فِی النّارِ(91)
6451 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن آذى مُؤمِنا آذاهُ اللّهُ، ومَن أحزَنَهُ أحزَنَهُ اللّهُ، ومَن نَظَرَ إلَیهِ بِنَظرَةٍ تُخیفُهُ بِغَیرِ حَقٍّ أو بِجَفاءٍ یُخیفُهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ(92)
6452 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن رَوَّعَ مُسلِما لِرِضا سُلطانٍ، جیءَ بِهِ یَومَ القِیامَةِ مَغلولاً(93)
6453 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن رَوَّعَ مُؤمِنا، لَم یُؤمِنِ اللّهُ رَوعَتَهُ یَومَ القِیامَةِ(94)
6454 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن أخافَ مُؤمِنا بِغَیرِ حَقٍّ، کانَ حَقّا عَلَى اللّهِ أن لا یُؤمِنَهُ مِن أفزاعِ یَومِ القِیامَةِ(95)
6455 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن آذى ذِمّیّا فَأَنَا خَصمُهُ، ومَن کُنتُ خَصمَهُ خَصَمتُهُ یَومَ القِیامَةِ(96)
6456 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن أخافَ أهلَ المَدینَةِ أخافَهُ اللّهُ، وعَلَیهِ لَعنَةُ اللّهِ وَالمَلائِکَةِ وَالنّاسِ أجمَعینَ، لایُقبَلُ مِنهُ صَرفٌ ولا عَدلٌ(97)
6449 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مردم از زبانش بترسند، اهل آتش است
6450 . مسند ابن حنبل به نقل از ابو هریره : مردى گفت: اى پیامبر خدا! فلان زن در بسیارىِ نماز و روزه و صدقه دادن، زبانزد است؛ امّا با زبان خود، همسایههایش را آزار مىدهد!
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «او دوزخى است» .
6451 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مؤمنى را بیازارد، خداوند آزارش مىدهد هر کس مؤمنى را اندوهگین سازد، خداوند اندوهگینش مىسازد هر کس بهناحق یا از روى خشونت، نگاهى ترسآور به مؤمنى کند، خداوند در روز قیامت، او را مىترساند
6452 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به قصد خشنودىِ سلطانى، مسلمانى را بترساند، در روز قیامت، او را در غل و زنجیر مىآورند
6453 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس مؤمنى را به وحشت اندازد، روز قیامت، خداوندْ وحشت او را به آرامش تبدیل نمىکند
6454 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس بهناحق، مؤمنى را بترساند، بر خداوند است که او را از وحشتهاى روز قیامت، ایمنى نبخشد
6455 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس فردى از اهل ذِمّه را بیازارد، من طرف دعواى او هستم و هر کس که من طرف دعوایش باشم، روز قیامت با او مىستیزم
6456 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که اهالى مدینه را بترساند، خدا او را مىترساند و لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگى، بر اوست و هیچ توبه و فدیهاى از او پذیرفته نمىشود
سخنى درباره آزاررسانى
ایذاء، از ریشه «أذى» به معناى آزار رساندن به دیگرى است ابن فارس مىگوید:
الهَمزَةُ وَ الذّالُ وَ الیاءُ: أصلٌ واحِدٌ، و هُوَ الشَّىءُ تَتَکَرَّهُهُ و لا تَقِرُّ عَلَیهِ(98)
همزه و ذال و یاء، یک اصل(99) است و آن، چیزى است که از آن نفرت دارى و آن را نمىپذیرى.
راغب مىنویسد:
الأَذى ما یَصِلُ إلَى الحَیَوانِ مِنَ الضَّرَرِ، إمّا فى نَفسِهِ أو جِسمِهِ أو تَبعاتِهِ دُنیَوِیّا کانَ أو اُخرَوِیّا(100)
أذى، زیانى است که به جاندار مىرسد، به جانش، یا به جسمش، یا به پیامدهاى دنیوى و یا اخروىاش.
ایذاء، در قرآن و حدیث
در قرآن و حدیث، کلمه «أذى» :
گاه به معناى ایجاد مزاحمت براى دیگران و تجاوز به حقوق آنان مىآید، مانند:
«وَ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اِکْتَسَبُوا(101)
و کسانى که مردان و زنان مؤمن را بدون آن که گناهى کرده باشند، مىآزارند. . .» .
گاه به معناى اجراى قانون الهى درباره مجرم، به کار مىرود، مانند:
«وَ اَلَّذانِ یَأْتِیانِها مِنْکُمْ فَآذُوهُما(102)
و از میانتان، آن دو تن را که مرتکب زشتکارى مىشوند، آزار دهید [و قانون را دربارهشان اجرا کنید] » .
گاه به معناى تحمّل رنج در راه انجام دادن وظیفه آمده است، مانند:
«فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ قاتَلُوا(103)
و کسانى که هجرت کردند و از خانههایشان بیرون رانده شدند و در راه من آزار داده شدند. . .» .
و گاه به معناى ناراحتى و رنج طبیعى آمده است، مانند:
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ اَلْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذىً(104)
و از تو درباره حیض مىپرسند بگو: آن، رنجى است» .
و نیز این آیه:
«فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ(105)
و هر کس از شما بیمار باشد یا در سرش ناراحتىاى داشته باشد. . .» .
آنچه در این حکمتنامه ذیل عنوان «آزاررسانى» مورد توجّه و بررسى است، ایذاء به معناى اوّل، یعنى ایجاد مزاحمت براى دیگران، و معناى سوم، یعنى تحمّل رنج در راه انجام دادن وظیفه است برجستهترین نکات قابل تأمّل در عناوین آینده، از این قرار است:
1 بىآزارى، روشنترین نشانه مسلمانى
رعایت حقوق دیگران و اجتناب از آزار رساندن به آنان، بارزترین نشانه پیروى از اسلام است اهمّیت این ویژگى تا آن جاست که بدون آن، نمىتوان کسى را مسلمان نامید؛ زیرا پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله تصریح مىکند که:
المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمونَ مِن یَدِهِ و لِسانِهِ(106)
مسلمان، کسى است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند
این تفسیر از مسلمانى، نشان مىدهد که از نظر بنیانگذار دین اسلام، رعایت حقوق مردم و اجتناب از آزردن آنان، نخستین شرط گرایش به آیین اسلام است و انتخاب نام «مسلمان» براى پیروان این آیین، به همین مناسبت است.
از منظر احادیث اسلامى، آزردن دیگران، از خصوصیّات انسانهاى پست و شرور است(107) و مسلمان، کسى است که آزار او به هیچ کس، حتّى به مورچهاى نمىرسد(108)
نکته مهمّى که از احادیث این فصل مىتوانیم استنباط کنیم، این است که مدّعیان اسلام، به میزان رعایت حقوق دیگران، مسلماناند و هر کس به هر میزان که
موجب آزار دیگران شود، به همان اندازه از اسلام، فاصله گرفته است.
2 اهتمام اسلام به پرهیز از آزاررسانى
در این فصل، با اشاره به گوشهاى از اسباب و عوامل اهتمام شدید اسلام به اجتناب از مردمآزارى، جامعه اسلامى به خصلتهایى پسندیده ترغیب مىشود که مهمترینِ آنها، پیشگیرى از دشمنى، تبدیل کردن دشمنان به دوستان، برخوردارى از عزّت، شرف و بزرگوارى در میان مردم و بالأخره آسایش در زندگى موقّت دنیا و خوشبختى در زندگى جاوید آخرت است و از این رو، امام على علیه السلام اجتناب از آزار دیگران را نشانه دوراندیشى و خردورزى شمرده است(109)
3 نکوهش انواع آزاررسانى
در اسلام، هر گونه آزاررسانى، به دلیل این که تجاوز به حقوق دیگران است، مذموم و ممنوع شمرده شده است احادیث اسلامى در این فصل، به روشنى نشان مىدهند که در منظر اسلام، هر کارى که موجب ترسیدن مسلمانى گردد، اعم از: نگاه آزار دهنده، شوخىِ آزار دهنده، سخنِ آزار دهنده، بوى آزار دهنده و حتّى عبادت آزار دهنده، نکوهیده و ممنوع است بىتردید، هیچ مکتبى در جهان وجود ندارد که تا این حد و با این دقّت، به حرمت و کرامت و حقوق انسان، عنایت داشته باشد.
4 خطرناکترینْ آزارها
هر چند هر گونه مردمآزارى در اسلام، نکوهیده و ممنوع است و کیفر سختى در انتظار مردمآزار است،(110) امّا آزردن کسانى که حقوق بیشترى بر فرد و جامعه دارند،
نکوهیدهتر و براى سرنوشتِ آزار دهنده، خطرناکتر است در این فصل، آزار رساندن به اهل بیت پیامبر خدا، مجاهدان راه خدا، مسلمانان، پدر و مادر، همسر و همسایه، به دلیل این که حقوق بیشترى بر انسان دارند، خطرناکتر توصیف شدهاست.
5 تحمّل آزار
تحمّل آزار، دو گونه است: گونهاى بسیار نکوهیده و گونهاى بسیار پسندیده تحمّل آزار به معناى تسلیم شدن در برابر خواستهاى نامشروع متجاوز و ترک مقاومت و اظهار ضعف و زبونى در برابر سختىها، از نظر اسلام، بسیار نکوهیده است، تا آن جا که امام حسین علیه السلام مىفرماید:
المَنِیَّةُ و لَا الدَّنِیَّةُ(111)
مرگ، آرى؛ امّا ننگ [و پستى] ، هرگز!
نصوص (متون) اسلامى درباره این موضوع، در مباحث «ذلّت» و «ظلم» ، به تفصیل خواهند آمد.
گونه دیگر از تحمّل آزار، رنج دیدن در راه انجام دادن وظایف دینى و بخصوص در مسیر جهاد آزادیبخش است که موجب عزّت و افتخار در دنیا و پاداش بزرگ الهى در آخرت مىگردد(112)
5 / 7 احتمالُ الأذى فی سَبِیلِ اللّه
الکتاب
«لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ اَلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثِیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ اَلْأُمُورِ» (113)
«فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اَللّهِ وَ اَللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ اَلثَّوابِ» (114)
الحدیث
6457 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنَّ أوَّلَ ثُلَّةٍ تَدخُلُ الجَنَّةَ الفُقَراءُ المُهاجِرونَ الَّذینَ تُتَّقى بِهِمُ المَکارِهُ؛ إذا اُمِروا سَمِعوا وأطاعوا، وإن کانَت لِرَجُلٍ مِنهُم حاجَةٌ إلَى السُّلطانِ لَم تُقضَ لَهُ حَتّى یَموتَ وهِیَ فی صَدرِهِ، وإنَّ اللّهَ تَعالى یَدعو یَومَ القِیامَةِ الجَنَّةَ فَتَأتی بِزُخرُفِها وریِّها(115) ، فَیَقولُ: أینَ عِبادِیَ الَّذینَ قاتَلوا فی سَبیلِ اللّهِ، وقُتِلوا فی سَبیلی، واُوذوا فی سَبیلی، وجاهَدوا فی سَبیلی؟ اُدخُلُوا الجَنَّةَ فَیَدخُلونَها بِغَیرِ حِسابٍ ولا عَذابٍ.
فَتَأتِی المَلائِکَةُ فَیَقولونَ: رَبَّنا نَحنُ نُسبِّحُ لَکَ اللَّیلَ وَالنَّهارَ ونُقَدِّسُ لَکَ، مَن هؤُلاءِ الَّذینَ آثَرتَهُم عَلَینا؟
فَیَقولُ الرَّبُّ تَبارَکَ وتَعالى: هؤُلاءِ الَّذینَ قاتَلوا فی سَبیلی، واُوذوا فی سَبیلی.
فَتَدخُلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ مِن کُلِّ بابٍ: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى اَلدّارِ»(116) (117)
5 / 7
تحمّل آزار، در راه خدا
قرآن
«قطعاً در مالها و جانهایتان آزموده خواهید شد، و از کسانى که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [نیز] از کسانى که به شرک گراییدهاند، [سخنان دل] آزار بسیارى خواهید شنید، و [لى] اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید، این [ایستادگى، حاکى] از عزم استوار [شما] در کارهاست» .
«پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت کرد [و فرمود] که: من عملِ هیچ صاحب عملى از شما را، چه مرد و چه زن که همه از یکدیگرید تباه نمىکنم. پس کسانى که هجرت کردهاند و از خانههاى خود رانده شدهاند و در راه من آزار دیدهاند و جنگیدهاند و کشته شدهاند، بدىهایشان را از آنان مىزدایم، و آنان را به باغهایى مىبرم که از زیر [درختان] آن، نهرها روان باشد؛ [این،] پاداشى است از جانب خدا. و پاداش نیکو، نزد خداست» .
حدیث
6457 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نخستین گروهى که وارد بهشت مىشوند، فقراى مهاجرى هستند که سپر بلاهایند: هر گاه فرمانى به آنها داده شود، به گوش مىگیرند و اطاعت مىکنند، و اگر فردى از آنها را به سلطانْ نیازى افتد، نیازش برآورده نمىشود و با آن نیاز، دیده از جهان فرو مىبندد.
خداوند متعال در روز قیامت، بهشت را فرا مىخواند و بهشت، با همه زیب و زیور و شادابىاش، حاضر مىشود پس خداوند مىفرماید: «کجایند آن بندگان من که در راه خدا جنگیدند، و در راه من کشته شدند، و در راه من آزار دیدند، و در راه من جهاد کردند؟ به بهشت در آیید» .
پس بى هیچ حساب و عذابى، وارد بهشت مىشوند در این هنگام، فرشتگان مىآیند و مىگویند: پروردگارا! ما تو را شب و روز، تسبیح و تقدیس کردیم اینان کیستند که بر ما ترجیحشان دادى؟
پروردگار متعال مىفرماید: «اینان، کسانى هستند که در راه من جنگیدند و در راه من آزار دیدند» .
پس فرشتگان از هر درى بر ایشان در مىآیند و مىگویند: «سلام بر شما که شکیبایى کردید، و نیکو فرجامى است این سراى!» .
6458 . عنه صلى الله علیه و آله: اِحتَمِلِ الأَذى عَمَّن هُوَ أکبَرُ مِنکَ وأصغَرُ مِنکَ، وخَیرٌ مِنکَ وشَرٌّ مِنکَ؛ فَإِنَّکَ إن کُنتَ کَذلِکَ تَلقَى اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ یُباهی بِکَ المَلائِکَةَ(118)
6459 . عنه صلى الله علیه و آله: ثَلاثٌ مِن أبوابِ البِرِّ: سَخاءُ النَّفسِ، وطیبُ الکَلامِ، وَالصَّبرُ عَلَى الأَذى(119)
6458 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آزار بزرگتر و کوچکتر و بهتر و بدتر از خودت را تحمّل کن که اگر چنین باشى، خداوند عز و جل را به گونهاى ملاقات خواهى کرد که در برابر فرشتگان، به تو مىنازد
6459 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه چیز، از درهاى نیکى است: سخاوت نفْس، گفتار نیک، و شکیبایى بر آزار
1) الاختصاص: ص 243، بحارالأنوار: ج 75 ص 281 ح 7.
2) کتاب من لایحضره الفقیه: ج 4 ص 362 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 77 ص 53 ح 3.
3) بَوائقُه: أی غَوائله و شروره، و احدُها بائقة؛ و هی الداهیة (النهایة: ج 1 ص 162 «بوق»).
4) البَوادِر: جمع البادِرَة؛ ما یبدُر من حِدَّتِک فی الغضب من قولٍ أو فعل (القاموس المحیط: ج 1 ص369 «بدر»).
5) أعلام الدین: ص 334 عن أبی هریرة، و ص 144 و فیه «لا یقول» بدل «یدع» ، بحارالأنوار: ج 77 ص 177 ح 10.
6) الأمالی للطوسی: ص539 ح1162 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 77 ص 90 ح 3.
7) نثر الدرّ: ج 1 ص 176.
8) الزهد للحسین بن سعید: ص 79 ح 214 عن هشام بن سالم.
9) الفضائل: ص 129 عن عبد اللّه بن مسعود، بحارالأنوار: ج 8 ص 145 ح 67.
10) صحیح مسلم: ج 1 ص 89 ح 136؛ الجعفریّات: ص 32 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام نحوه، بحارالأنوار: ج 75 ص 54 ح 19.
11) فی صحیح ابن حبّان: «قالَ: سَألتُ عَن ذلِکَ رَسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله فَقالَ. .».
12) رَضَختُ له رَضْخا: هو العطاء لیس بالکثیر (الصحاح: ج 1 ص 422 «رضخ»).
13) العِیُّ: خلاف البَیان، وقد عَیَّ فی منطقه وعَیِیَ (الصحاح: ج 6 ص 2442 «عیى»).
14) فَلیَصنعْ لِأخْرَق: أی لجاهلٍ بما یجب أن یعمله ولم یکن فی یدیه صَنعة یکتسب بها والخُرق: الجهل والحُمق (النهایة: ج 2 ص 26 «خرق»).
15) المستدرک على الصحیحین: ج 1 ص 132 ح 212.
16) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 39.
17) در صحیح ابن حبّان آمده است: «گفت: در این باره از پیامبر خدا پرسیدم فرمود: . . .».
18) المعجم الکبیر: ج 7 ص 99 ح 6487 عن سلیمان بن صرد.
19) سنن أبی داوود: ج 4 ص 301 ح 5004 عن عبدالرحمن بن أبی لیلی؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 2 ص 70 ح 327 عن فاطمة بنت الإمام الرضا عن آبائها عن الإمام علیّ علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 147 ح 1.
20) کنز العمّال: ج 16 ص 11 ح 43709 نقلاً عن المعجم الکبیر عن عامر بن ربیعة.
21) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 98.
22) الزهد لابن المبارک: ص 240 ح 689 عن حمزة بن عبدة.
23) الکافی: ج 2 ص 368 ح 1 عن عبد اللّه بن سنان عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 151 ح 19.
24) تاریخ بغداد: ج9 ص223 عن أبی هریرة.
25) الذَّرّ: جمع ذَرَّة؛ وهی أصغر النمل (الصحاح: ج 2 ص 663 «ذرر»).
26) جامع الأخبار: ص 415 ح 1151، بحارالأنوار: ج 75 ص 150 ح 13.
27) مسند ابن حنبل: ج 9 ص 35 ح 23126.
28) اُسد الغابة: ج 6 ص 71 الرقم 5813.
29) لا یَتَناجى اثنان: أی لایتسارَران منفردَین (النهایة: ج 5 ص 25 «نجا»).
30) سنن الترمذی: ج 5 ص 128 ح 2825.
31) مسند ابن حنبل: ج 10 ص 99 ح 26179.
32) المعجم الأوسط: ج 3 ص 27 ح 2362 عن جابر بن عبداللّه.
33) سنن أبی داوود: ج 2 ص 38 ح 1332.
34) الزَّمزمة: صوتٌ خفیّ لا یکاد یُفهم (النهایة: ج 2 ص 313 «زمزم»).
35) مسند الشامیّین: ج 4 ص 305 ح 3378.
36) سنن أبی داوود: ج 1 ص 292 ح 1118.
37) المعجم الأوسط: ج 1 ص 171 ح 537 عن ابن عبّاس.
38) مسند ابن حنبل: ج 1 ص 69 ح 190 عن عمر.
39) قال ابن الأثیر: سمّاهما «ثَقَلین» لأنّ الأخذ بهما والعمل بهما ثقیل، ویقال لکلّ خطیر نفیس: ثَقَل، فسمّاهما ثَقَلین إعظاما لقدرهما وتفخیما لشأنهما (النهایة: ج 1 ص 216 «ثقل»).
40) الأمالی للصدوق: ص 122 ح 112 عن ابن عبّاس، بحارالأنوار: ج 38 ص 94 ح 10.
41) کنز العمّال: ج 12 ص 103 ح 34197 نقلاً عن أبی نعیم عن الإمام علیّ علیه السلام.
42) الأمالی للصدوق: ص 370 ح 462 عن خالد القلانسی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 8 ص 37 ح 12.
43) مسند ابن حنبل: ج 5 ص 405 ح 15960 عن عمرو بن شاس الأسلمی؛ المناقب لابن شهر آشوب: ج 3 ص 211 عن عمر بن الخطّاب.
44) الإفصاح: ص 128، بحارالأنوار: ج 5 ص 69 ح 1.
45) ابن اثیر در النهایة مىگوید: به قرآن و اهل بیت، از آن رو ثقلین گفتهاند که تمسّک به آنها و عمل کردن به دستورشان، سنگین است به هر شىء باارزش و نفیسى «ثَقَل» مىگویند پیامبر خدا نیز، این دو را براى بزرگداشت منزلت آنها و ارج نهادن به مقامشان «ثقلین» نامید (النهایة: ج 1 ص 216 «ثقل»).
46) واژه «مقام» ، یا مصدر است که در این صورت، به معناى برانگیخته شدن به صورتى ستودنى است و یا اسم مکان است و معناى آن، چنین مىشود: «خداوند، تو را در جایگاهى ستوده قرار مىدهد که همگان تو را مىستایند» . این مقام چنان که در احادیث آمده مقام شفاعت است (ر ک: المیزان فی تفسیر القرآن: ج 13 ص 176).
47) کشف الیقین: ص 311 ح 366، بحارالأنوار: ج 39 ص 333 ح 3.
48) صحیح مسلم: ج 4 ص 1902 ح 93 عن المسور بن مخرمة.
49) الاعتقادات: ص 105، بحارالأنوار: ج 27 ص 62 ح 21.
50) عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 1 ص 250 ح 3 عن زید بن علیّ عن أبیه الإمام زین العابدین عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 27 ص 106 ح 13.
51) الرَّکْس: رَدّ الشیء مقلوبا، وقَلبُ أوّلِهِ على آخِرِه (القاموس المحیط: ج 2 ص 220 «رکس»).
52) الکافی: ج 5 ص 8 ح 10 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 100 ص 12 ح 25.
53) یعنى انسان با گفتن شهادتین، تنها به حسب ظاهر، مسلمان شمرده مىشود.
54) اُسد الغابة: ج 1 ص 551 الرقم 774 عن جمانة الباهلی.
55) کنز العمّال: ج 4 ص 313 ح 10663 نقلاً عن الرافعی عن أنس.
56) عدّة الداعی: ص 182 عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 67 ص 149 ح 9.
57) مشکاة الأنوار: ص 253 ح 747، بحارالأنوار: ج 75 ص 146 ح 18.
58) مسند أبی یعلى: ج 6 ص 314 ح 7051 عن میمونة.
59) إرشاد القلوب: ص 76.
60) تاریخ دمشق: ج 54 ص 72 ح 11360 عن ابن عبّاس.
61) یقال: تَضَعَّفتُه واستضعفتُه بمعنىً، للذی یتضعّفه الناس ویتجبّرون علیه فی الدنیا للفقر ورثاثة الحال (النهایة: ج 3 ص 88 «ضعف»).
62) المعجم الکبیر: ج 8 ص 186 ح 7768 عن أبی اُمامة.
63) جامع الأخبار: ص 416 ح 1154، بحارالأنوار: ج 75 ص 150 ح 13.
64) عوالی اللآلی: ج 1 ص 361 ح 40.
65) صحیح مسلم: ج 4 ص 2020 ح 125 عن أبی هریرة؛ الجعفریّات: ص 83 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام نحوه.
66) الطبقات الکبرى: ج 4 ص 25 عن العبّاس بن عبدالمطلب.
67) مشکاة الأنوار: ص 149 ح 358، بحارالأنوار: ج 75 ص 150 ح 13.
68) المعجم الکبیر: ج 3 ص 179 ح 3050 عن حذیفة بن اُسید.
69) المعجم الأوسط: ج 4 ص 61 ح 3607 عن أنس.
70) الإسراء:23.
71) مستدرک الوسائل: ج 15 ص 193 ح 17978 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب.
72) حلیة الأولیاء: ج 10 ص 216 عن عائشة؛ جامع الأخبار: ص 214 ح 524، بحارالأنوار: ج 74 ص 80 ح 82.
73) کنز الفوائد: ج 1 ص 150 عن یونس بن یعقوب عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 74 ص 80 ح 82.
74) الصَّرْف: التوبة والعَدْل: الفدیة (المصباح المنیر: ص 338 «صرف»).
75) کتاب من لایحضره الفقیه: ج 4 ص 14 ح 4968 عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 103 ص 244 ح 15.
76) الخُلْع: أن یطلّق الرجلُ زوجتَه على عِوَضٍ تبذله له (مجمع البحرین: ج 1 ص 540 «خلع»).
77) ثواب الأعمال: ص 338 ح 1 عن أبی هریرة وابن عبّاس، بحارالأنوار: ج 76 ص 366 ح 30.
78) جامع الأخبار: ص 447 ح 1259، بحارالأنوار: ج 103 ص 249 ح 38.
79) الکافی: ج 2 ص 232 ح 5 عن أحدهما علیهماالسلام، بحارالأنوار: ج 67 ص 276 ح 4.
80) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 13 ح 4968 عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 74 ص 150 ح 2.
81) جامع الأخبار: ص 214 ح 527.
82) الکافی: ج 2 ص 668 ح 13 عن سدیر، بحارالأنوار: ج 22 ص 122 ح 91.
83) التوبة:61.
84) الأحزاب:57 و 58.
85) ثواب الأعمال: ص 182 ح 1 عن الربیع بن صبیح، بحارالأنوار: ج 74 ص 305 ح 50.
86) کذا فی المصدر، وفی کنز العمّال: ج 14 ص 534 ح 39541 «فیحکّون» ، وهو الأنسب للسیاق.
87) الفردوس: ج 5 ص 489 ح 8852 عن أنس.
88) الفردوس: ج 3 ص 364 ح 5102 عن أبی الدرداء.
89) تاریخ بغداد: ج 11 ص 299 عن الأشجّ عن الإمام علیّ علیه السلام.
90) کتاب من لایحضره الفقیه: ج 4 ص 353 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 71 ص 286 ح 42.
91) مسند ابن حنبل: ج 3 ص 442 ح 9681؛ مشکاة الأنوار: ص 375 ح 1235 نحوه، بحارالأنوار: ج 71 ص 394 ح 63.
92) مستدرک الوسائل: ج 9 ص 100 ح 10341 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب.
93) نثر الدرّ: ج 1 ص 240.
94) شُعب الإیمان: ج 7 ص 496 ح 11117 عن أنس.
95) المعجم الأوسط: ج 3 ص 24 ح 2350 عن عبد اللّه بن عمر.
96) تاریخ بغداد: ج 8 ص 370 عن عبداللّه بن مسعود.
97) السنن الکبرى للنسائی: ج 2 ص 483 ح 4265 عن السائب بن خلّاد.
98) معجم مقاییس اللغة: ج 1 ص 78 «أذى».
99) اصل، در اصطلاح ابن فارس، یعنى معناى اصلى یک لفظ. بنا بر این، وقتى مىگوید فلان کلمه داراى دو اصل است، بدین معناست که این کلمه در اصل براى دو معنا وضع شده است (ر. ک: مباحثى در فقه اللغه و زبانشناسى عربى، رمضان عبد التوّاب، ترجمه حمیدرضا شیخى، ص 21) م.
100) مفردات ألفاظ القرآن: ص 71 «أذى».
101) احزاب: آیه 58.
102) نساء: آیه 16.
103) آل عمران: آیه 195.
104) بقره: آیه 222.
105) بقره: آیه 196.
106) ر ک دانشنامه میزان الحکمه: ج 3 ص 14 ح 1251.
107) ر ک دانشنامه میزان الحکمه: ص 17 (فصل یکم: نکوهش آزاررسانى / آزاررسانى، عادت بَدان است).
108) ر ک دانشنامه میزان الحکمه: ج 3 ص 23 ح 1275.
109) ر ک دانشنامه میزان الحکمه: ج 3 ص 21 ح 1266 و 1269.
110) ر. ک دانشنامه میزان الحکمه: ج 3 ص 63 (فصل پنجم: سزاى مردم آزار).
111) نهج البلاغة: حکمت 396.
112) ر ک دانشنامه میزان الحکمه: ج 3 ص 69 (فصل ششم: تحمّل آزار در راه خدا).
113) آل عمران:186.
114) آل عمران:195.
115) هکذا فی المصدر، وفی المصادر الاُخرى: «وزینتها».
116) الرعد:24.
117) المستدرک على الصحیحین: ج 2 ص 81 ح 2393 عن عبداللّه بن عمرو.
118) الدعوات: ص 295 ح 55، بحارالأنوار: ج 76 ص 275 ح 31.
119) تحف العقول: ص 8، بحارالأنوار: ج 71 ص 311 ح 7.