3 / 1 التَّحذیرُ مِنَ الذَّنْبِ
الکتاب
«وَ ذَرُوا ظاهِرَ اَلْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ اَلَّذِینَ یَکْسِبُونَ اَلْإِثْمَ سَیُجْزَوْنَ بِما کانُوا یَقْتَرِفُونَ» (1)
«فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ فَلا یَسْتَعْجِلُونِ» (2)
«بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ اَلنّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» (3)
«وَ اِعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اَللّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ اَلْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اَللّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ اَلْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ اَلْکُفْرَ وَ اَلْفُسُوقَ وَ اَلْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ اَلرّاشِدُونَ» (4)
الحدیث
6301 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: اِحذَرْ سُکرَ الخطیئةِ، فإِنّ للخَطیئةِ سُکراً کَسُکرِ الشَّرابِ، بل هِی أشَدُّ
سُکراً مِنهُ، یقولُ اللّهُ تعالى: «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ»(5) (6)
3 / 1
هشدار درباره گناه
قرآن
«و گناه آشکار و پنهان را رها کنید؛ زیرا کسانى که مرتکب گناه مىشوند، به زودى در برابر آنچه به دست مىآوردند، کیفر خواهند شد» .
«پس براى کسانى که ستم کردند، بهرهاى است از عذاب، همانند بهره عذابِ یاران [قبلى] شان. پس [بگو:] در خواستنِ عذاب از من، شتابزدگى نکنند» .
«آرى! کسى که بدى به دست آورد و گناهش او را در میان گیرد، پس چنین کسانى اهل آتشاند و در آن، ماندگار خواهند بود» .
«و بدانید که پیامبر خدا در میان شماست. اگر در بسیارى از کارها از [رأى و میل] شما پیروى کند، قطعاً دچار زحمت مىشوید؛ لیکن خدا ایمان را براى شما دوستداشتنى گردانید و آن را در دلهاى شما بیاراست و کفر و پلیدکارى و سرکشى را در نظرتان ناخوشایند ساخت. آنان [که چنیناند] ، رهیافتگاناند» .
حدیث
6301 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از مستى گناه بپرهیز؛ زیرا مستى گناه، همچون مستى شراب و بلکه
شدیدتر از آن است خداوند متعال مىفرماید: «کر و لال و کورند پس آنان [از کفر به ایمان] باز نمىگردند» .
6302 . عنه صلى الله علیه و آله: إیّاکَ أن تَدَعَ طاعَةَ اللّهِ وتَقصِدَ مَعصیتَهُ شَفَقةً على أهلِکَ، لأنَّ اللّهَ تعالى یَقولُ: «یا أَیُّهَا اَلنّاسُ اِتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اِخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً. . .»(7) (8)
6303 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن قارَفَ ذَنباً، فارَقَهُ عَقلٌ لا یَرجِعُ إلَیهِ أبداً(9)
6304 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصیَةِ اللّهِ، کانَ أبعَدَ لَهُ مِمّا رَجا، وأقرَبَ مِمّا اتَّقى(10) (11)
3 / 2 المُجاهَرةُ بالذَّنبِ
6305 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: کُلُّ اُمَّتِی مُعافى إلّا المُجاهِرِینَ الذینَ یَعمَلونَ العَمَلَ باللیلِ فَیَستُرُهُ رَبُّهُ، ثمّ یُصبِحُ فیقولُ: یا فلانُ إنّی عَمِلتُ البارِحةَ کذا وکذا!(12)
3 / 3 أفضَلُ الهِجرَةِ
6306 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أفضَلُ الهِجرَةِ أن تَهجُرَ ما کَرِهَ اللّهُ(13)
6302 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مبادا به خاطر دلسوزى براى خانوادهات، طاعت خدا را وا گذارى و به نافرمانى او روى آورى؛ زیرا خداوند متعال مىفرماید: «اى مردم! از پروردگارتان بترسید و از آن روزى بهراسید که نه پدرى مىتواند براى فرزندش کارى بکند و نه فرزندى براى پدرش بى گمان، وعده خدا راست است» .
6303 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که گناهى را مرتکب شود، عقلى از او جدا مىشود که دیگر هرگز به او باز نمىگردد
6304 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که با معصیت خدا به دنبال کارى باشد، از مطلوب خود، دورتر و به آنچه از آن مىترسیده است، نزدیکتر مىگردد
3 / 2
تظاهر به گناه
6305 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همه امّت من بخشوده مىشوند، مگر پردهدران؛ یعنى کسانى که در شب، کارى [خلاف] انجام مىدهند و پروردگارشان آن را پردهپوشى مىکند، امّا صبح که مىشود، مىگویند: فلانى! من دیشب، چنین و چنان کردم
3 / 3
برترین هجرت
6306 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: برترین هجرت، آن است که از آنچه خدا خوش ندارد، هجرت (دورى) کنى.
6307 . عنه صلى الله علیه و آله: أفضَلُ الهِجرَةِ أن تَهجُرَ السُّوءَ(14)
6308 . عنه صلى الله علیه و آله لاُمّ أنَسٍ : اهجُری المَعاصیَ؛ فإنَّها أفضَلُ الهِجرَةِ(15)
6309 . عنه صلى الله علیه و آله: أشرَفُ الهِجرَةِ أن تَهجُرَ السَّیّئاتِ(16)
6310 . عنه صلى الله علیه و آله: المُهاجِرُ مَن هَجَرَ السُّوءَ(17)
6311 . عنه صلى الله علیه و آله: المُهاجِرُ مَن هَجَرَ الخَطایا والذُّنوبَ(18)
6312 . کنز العمّال عن عمرو بن عبسة عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله لَمّا سُئلَ عَن أفضَلِ الإیمانِ : الهِجرَةُ، قِیلَ: وما الهِجرَةُ؟ قالَ: أن تَهجُرَ السُّوءَ قِیلَ: فأیُّ الهِجرَةِ أفضَلُ؟ قالَ: الجِهادُ. . . (19)
6313 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أقِمِ الصَّلاةَ، وأدِّ الزَّکاةَ، واهجُرِ السُّوءَ، واسکُنْ مِن أرضِ قَومِکَ حَیثُ شِئتَ؛ تَکُن مُهاجِرا(20)
6314 . عنه صلى الله علیه و آله: أفضَلُ الإسلامِ أن یَسلَمَ المُسلِمونَ مِن لِسانِکَ ویَدِکَ، وأفضَلُ الهِجرَةِ أن تَهجُرَ ما کَرِهَ ربُّکَ(21)
3 / 4 أعظَمُ الذُّنوبِ
6315 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أعظَمُ الذنبِ عند اللّهِ أن تَجعَلَ للّهِِ نِدّاً وهو خَلَقَکَ، ثمّ أن تَقتُلَ وَلَدَکَ
مَخافَةَ أن یَطعَمَ مَعکَ، ثُمّ أن تُزانِیَ حلیلَةَ جارِکَ(22)
6307 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: برترین هجرت، آن است که از بدى، هجرت (دورى) کنى.
6308 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به مادر اَنَس : از گناهان، هجرت (دورى) کن، که این، برترین هجرت است.
6309 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بهترین هجرت، آن است که از گناهان، هجرت (دورى) کنى.
6310 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مهاجر، کسى است که از بدى، هجرت کند.
6311 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مهاجر، کسى است که از خطاها و گناهان، دور شود.
6312 . کنز العمّال به نقل از عمرو بن عبسه : از پیامبر خدا پرسیده شد که: کدام ایمان، برتر است؟
فرمود: «هجرت» .
گفته شد: هجرت چیست؟
فرمود: «این که از بدىها دور شوى» .
گفته شد: پس کدام هجرت، برتر است؟
فرمود: «جهاد. . .» .
6313 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نماز بگزار و زکات بپرداز و از بدى دور شو و [آن گاه] در هر کجاى سرزمین قوم خود که خواستى، اقامت گزین، که در این صورت، تو مهاجر هستى.
6314 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: برترین اسلام، آن است که مسلمانان از زبان و دست تو در امان باشند و برترین هجرت، آن است که از آنچه پروردگارت خوش ندارد، هجرت کنى.
3 / 4
بزرگترین گناهان
6315 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بزرگترین گناه در نزد خدا، این است که براى خدایى که تو را آفریده است، شریک قرار دهى، سپس این که فرزندت را از ترسِ مخارجش بکُشى، و بعد
این که با زن همسایهات زنا کنى
6316 . صحیح البخاری عن عَبدُ اللّهِ: قلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، أیُّ الذَّنبِ أعظَمُ؟ قالَ: أن تَجعَلَ للّهِ نِدّا وهُوَ خَلَقَکَ قلتُ: ثُمّ أیُّ؟ قالَ: أن تَقتُلَ وَلَدکَ خَشیَةَ أن یَأکُلَ مَعَک قالَ: ثمّ أیُّ؟ قالَ: أن تُزانی حَلِیلَةَ جارِک.
وأنزَلَ اللّهُ تَصدیقَ قَولِ النَّبیِّ صلى الله علیه و آله: «وَ اَلَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اَللّهِ إِلهاً آخَرَ. . .»(23) (24)
3 / 5 وُجوبُ الهِجرَة عَن بلادِ أهلِ المَعاصی
الکتاب
«إِنَّ اَلَّذِینَ تَوَفّاهُمُ اَلْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی اَلْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اَللّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِیراً» (25)
«یا عِبادِیَ اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِی واسِعَةٌ فَإِیّایَ فَاعْبُدُونِ» (26)
«قُلْ یا عِبادِ اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ اَلدُّنْیا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اَللّهِ واسِعَةٌ إِنَّما یُوَفَّى اَلصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» (27)
الحدیث
6317 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن فَرَّ بدِینِهِ مِن أرضٍ إلى أرضٍ وإن کانَ شِبرا مِن الأرضِ، استَوجَبَ
الجَنّةَ وکانَ رَفیقَ إبراهیمَ ومحمّدٍ علیهماالسلام(28)
6316 . صحیح البخارى به نقل از عبد اللّه : به پیامبر خدا گفتم: کدام گناه، بزرگتر است؟
فرمود: «این که براى خدایى که تو را آفریده است، شریک قرار دهى» .
گفتم: بعد از آن، کدام گناه؟
فرمود: «این که فرزندت را از ترس خرجش بکُشى» .
گفتم: سپس کدام گناه؟
فرمود: «این که با زن همسایهات زنا کنى» .
پس خداوند در تأیید این فرمایش پیامبر صلى الله علیه و آله، این آیه را نازل کرد: «و کسانىاند که با اللّه، خدایى دیگر را نمىخوانند و کسى را که خدا [خونش را] حرام کرده است، جز به حق نمىکشند و زنا نمىکنند، و هر کس اینها را انجام دهد، سزایش را در خواهد یافت» .
3 / 5
لزوم هجرت کردن از سرزمین گنهکاران
قرآن
«کسانى که بر خویشتن ستمکار بودهاند، [وقتى] فرشتگان جانشان را مىگیرند، مىگویند: «در چه [حال] بودید؟» پاسخ مىدهند: ما در زمین از مستضعفان بودیم. مىگویند: «مگر زمینِ خدا وسیع نبود تا در آن، مهاجرت کنید؟» . پس آنان جایگاهشان دوزخ است، و [دوزخ،] بد سرانجامى است!» .
«اى بندگان من که ایمان آوردهاید! زمین من فراخ است؛ تنها مرا بپرستید» .
«بگو: اى بندگان من که ایمان آوردهاید! از پروردگارتان پروا بدارید. براى کسانى که در این دنیا خوبى کردهاند، نیکى خواهد بود، و زمینِ خدا فراخ است. بىتردید، شکیبایان، پاداش خود را بىحساب [و] به تمام، خواهند یافت» .
حدیث
6317 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس براى دین خود از سرزمینى به سرزمینى دیگر هر چند به اندازه
یک وجب زمین باشد بگریزد، سزاوار بهشت است و همدم ابراهیم و محمّد خواهد بود
3 / 6 الذُّنوبُ التی لا تُغفَرُ
الکتاب
«إِنَّ اَللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ اِفْتَرى إِثْماً عَظِیماً» (29)
الحدیث
6318 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنّ اللّهَ عز و جل غافرُ کلِّ ذنبٍ إلّا مَن أحدَثَ دیناً، أوِ اغصَبَ أجیراً أجرَهُ، أو رجلاً باعَ حُرّاً(30)
6319 . عنه صلى الله علیه و آله: إیّاکُم والذُّنوبَ التی لا تُغفَرُ: الغُلُولَ فَمَن غَلَّ شیئاً یَأْتِی بهِ یومَ القیامةِ، وأکْلَ الرِّبا فإنّ آکِلَ الرِّبا لا یَقومُ إلّا کما یَقومُ الذی یَتَخَبَّطُهُ الشیطانُ مِنَ المَسِّ(31)
6320 . عنه صلى الله علیه و آله: لِکُلِّ ذَنبٍ تَوبَةٌ إلّا سُوءَ الخُلُقِ، فإنّ صاحِبَهُ کُلَّما خَرَجَ من ذَنبٍ دَخَلَ فی ذَنبٍ(32)
3 / 6
گناهانى که آمرزیده نمىشوند
قرآن
«مسلّماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود، نمىبخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد، مىبخشاید، و هر کس به خدا شرک ورزد، به یقین، گناهى بزرگ بر بافته است» .
حدیث
6318 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، هر گنهکارى را مىآمرزد، مگر کسى را که [از پیشِ خود] دینى نو پدید آورَد، یا مزد کارگرى را ندهد، یا شخص آزادى را بفروشد
6319 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از گناهانى که آمرزیده نمىشود، بپرهیزید: [یکى] خیانت [در غنایم است] ؛ زیرا هر که در چیزى [از غنایم] ، دست خیانت بَرَد، روز قیامتْ آن را با خود مىآورد؛ و [دیگرى] رباخوارى؛ زیرا رباخوار در روز قیامتْ از قبر بر نمىخیزد، مگر همچون کسى که بر اثر تماس با شیطان، دیوانه شده است
6320 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گناهى توبهاى دارد، مگر بداخلاقى؛ زیرا آدم بداخلاق، از هر گناهى که در آید [و توبه کند] ، به گناهى دیگر مىافتد
3 / 7 الاستِخفافُ بالذَّنبِ واستِصغارُهُ
6321 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: یابنَ مسعودٍ، لا تُحَقِّرَنَّ ذنباً ولا تُصَغِّرَنَّهُ، واجتَنِبِ الکبائرَ، فإنّ العَبدَ إذا نَظَرَ یومَ القِیامةِ إلى ذُنوبِهِ دَمَعَتْ عَیناهُ قَیحاً ودَماً، یقولُ اللّهُ تعالى: «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ. . .» الآیةَ (33) (34)
6322 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ المؤمنَ لَیَرى ذَنبَهُ کَأَ نَّهُ تحتَ صَخرَةٍ یَخافُ أن تَقَعَ علَیهِ، والکافِرَ یَرى ذَنبَهُ کأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ على أنفِهِ(35)
6323 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالى إذا أرادَ بعَبدٍ خیراً جَعَلَ ذُنوبَهُ بَینَ عَینَیهِ مُمَثَّلَةً والإثمَ علَیهِ ثقیلاً وَبیلاً، وإذا أرادَ بعَبدٍ شرّاً أنساهُ ذُنوبَهُ(36)
3 / 8 التحذیر مِنْ مُحَقَّراتِ الذنوبِ
6324 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا تَنظُرُوا إلى صِغَرِ(37) الذَّنبِ ولکنِ انظُرُوا إلى مَنِ اجتَرَأتُم(38)
6325 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ إبلیسَ رَضِیَ مِنکُم بالمُحَقَّراتِ(39)
6326 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ الرَّجُلَ لَیَعمَلُ الحسَنَةَ فَیَتَّکِلُ علَیها ویَعمَلُ المُحَقَّراتِ حتّى یَأتِیَ اللّهَ وهُو
علَیهِ غَضْبانُ، وإنّ الرجُلَ لَیَعمَلُ السیّئةَ فَیَفرَقُ مِنها یَأْتِی آمِناً یومَ القِیامةِ(40)
3 / 7
سبک و کوچک شمردن گناه
6321 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى پسر مسعود! هیچ گناهى را خُرد و کوچک مشمار و از گناهان بزرگ، دورى کن؛ زیرا در روز قیامت، چون بنده به گناهان خود بنگرد، چشمانش چرک و خون خواهد گریست خداوند متعال مىفرماید: «روزى که هر کس، هر کار نیکى انجام داده، پیش رو مىیابد و هر کار زشتى کرده، آرزو دارد کاش میان او و آن [کار زشت] ، فاصلهاى دور مىبود» .
6322 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مؤمن، گناه خود را چونان تختهسنگ بزرگى بر بالاى سرش مىبیند که مىترسد به روى او بیفتد و کافر، گناه خویش را مانند مگسى مىبیند که از جلوى بینىاش رد مىشود
6323 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه خداوند تبارک و تعالى خوبىِ بندهاى را بخواهد، گناهان او را در برابر چشمانش مجسّم مىکند و بارِ گناه را بر دوش او سنگین مىسازد و هر گاه بدى بندهاى را بخواهد، گناهانش را از یادش مىبرَد
3 / 8
هشدار درباره گناهان خُرد انگاشته
6324 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به خُردى گناه منگرید؛ بلکه بنگرید که بر چه کسى گستاخى کردهاید
6325 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همانا ابلیس، به گناهان خُردْ انگاشته شما خشنود است
6326 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آدمى هست که کار نیک انجام مىدهد و بر همان تکیه مىکند و گناهانى نیز انجام مىدهد که آنها را حقیر مىپندارد. این شخص، هنگامى که با
خداوند دیدار مىکند، خدا بر او خشمگین است، و آدمى هست که کار بد مىکند و سپس از آن دست مىشوید چنین کسى در روز قیامت [از خشم خدا] در امان است
3 / 9
التَّحذیرُ مِن طَلَبِ مَحامِدِ النّاسِ بِمَعاصِىَ اللّه
6327 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن طَلَبَ مَحامِدَ الناسِ بمَعاصِی اللّهِ عادَ حامِدُهُ مِنهُم ذامّا، ومَن أرضى الناسَ بِسَخَطِ اللّهِ وَکَلَهُ اللّهُ إلَیهِم، ومَن أرضى اللّهَ بسَخَطِ الناسِ کَفاهُ اللّهُ شَرَّهُم، ومَن أحسَنَ ما بَینَهُ وبَینَ اللّهِ کَفاهُ اللّهُ مابَینَهُ وبَینَ الناسِ(41)
6328 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن طَلَبَ مَرضاةَ الناسِ بما یُسخِطُ اللّهَ کانَ حامِدُهُ مِنَ الناسِ ذامّا، ومَن آثَرَ طاعَةَ اللّهِ بِغَضَبِ الناسِ کَفاهُ اللّهُ عَداوَةَ کُلِّ عَدُوٍّ، وحَسَدَ کُلِّ حاسِدٍ، وبَغیَ کُلِّ باغٍ، وکانَ اللّهُ عز و جل لَهُ ناصِرا وظَهیرا(42)
6329 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن طَلَبَ رِضا مخلوقٍ بِسَخَطِ الخالِقِ سَلَّطَ اللّهُ عز و جل علَیهِ ذلکَ المَخلوقَ(43)
3 / 10 کَبائرُ الذُّنوبِ
الکتاب
«إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً» (44)
«اَلَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ اَلْإِثْمِ وَ اَلْفَواحِشَ إِلاَّ اَللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ اَلْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ
مِنَ اَلْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اِتَّقى» (45)
3 / 9
هشدار درباره جلب رضایت خلق با معصیت خداوند
6327 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که بخواهد ستایشهاى مردم را با معصیتهاى خدا به دست آورد، ستاینده او به نکوهندهاش تبدیل مىشود و هر که با ناخشنود کردن خدا، مردم را خشنود کند، خداوند، او را به آنان وا مىگذارد و هر که با ناخشنودى مردم، خدا را خشنود کند، خداوند، او را از شرّ آنان نگه مىدارد و هر که رابطه میان خود و خدا را نیکو گردانَد، خداوند، آنچه را میان او و مردم است، کفایت مىکند
6328 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که خشنودى و ستایش مردم را با چیزى بطلبد که خدا را ناخشنود مىکند، همان ستایندگان او، نکوهشگر او خواهند شد و هر که طاعت خدا را بر خشم مردم ترجیح دهد، خداوند، او را از دشمنىِ هر دشمنى و حسادتِ هر حسودى و تجاوزِ هر تجاوزگرى نگه مىدارد و خداوند عز و جل یاور و پشتیبان او خواهد بود
6329 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که براى جلب خشنودى مخلوقى، آفریدگار را ناخشنود کند، خداوند عز و جلآن مخلوق را بر او مسلّط مىگردانَد
3 / 10
گناهان کبیره
قرآن
«اگر از گناهان بزرگى که از آنها نهى شدهاید، دورى گزینید، بدىهاى شما را از شما مىزداییم، و شما را در جایگاهى ارجمند در مىآوریم» .
«آنان که از گناهان بزرگ و زشتکارىها، جز لغزشهاى کوچک، خوددارى مىورزند،
پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ آمرزش است. وى از آن دم که شما را از زمینْ پدید آورد و از همان گاه که در شکمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید، به [حال] شما داناتر است. پس خودتان را پاک مشمارید. او به [حال] کسى که پرهیزگارى نموده، داناتر است» .
الحدیث
6330 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الکبائرُ تِسعٌ: أعظَمُهُنَّ الإشراکُ باللّهِ عز و جل، وقَتلُ النفسِ المُؤمنةِ، وأکلُ الرِّبا، وأکلُ مالِ الیتیمِ، وقَذفُ المُحصَنَةِ، والفِرارُ من الزَّحفِ، وعُقوقُ الوالدَینِ، واستِحلالُ البیتِ الحَرامِ، والسِّحرُ فَمَن لَقِیَ اللّهَ عز و جل وهو بَرِیءٌ مِنهُنَّ کانَ مَعی فی جَنَّةٍ مَصارِیعُها مِن ذَهَبٍ (46)
6331 . عنه صلى الله علیه و آله: الکبائرُ: الإشراکُ بِاللّهِ، وعُقُوقُ الوالدَینِ، وقَتلُ النَّفْسِ، والیَمینُ الغَمُوسُ(47)
3 / 11 الإِصرارُ عَلَى الذَّنبِ
الکتاب
«وَ اَلَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اَللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ إِلاَّ اَللّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ» (48)
الحدیث
6332 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مِن علاماتِ الشَّقاءِ: جُمودُ العَینِ، وقَسوَةُ القلبِ، وشِدَّةُ الحِرصِ فی طَلَبِ الرِّزقِ، والإصرارُ على الذَّنبِ(49)
حدیث
6330 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: گناهان کبیره، نُه تا هستند: بزرگترینِ آنها شرک ورزیدن به خداوند عز و جلاست و [بقیّه اینها هستند:] کشتن مؤمن، رباخوارى، خوردن مال یتیم، تهمت زدن به زن پاکدامن، فرار از میدان جهاد، رنجاندن پدر و مادر، در هم شکستن حرمت بیتالحرام، و جادوگرى هر کس پاک از این نُه گناه، خداوند عز و جل را دیدار کند، با من در بهشتى خواهد بود که لنگههاى درِ آن، از طلاست
6331 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: گناهان کبیره عبارتاند از: شرک ورزیدن به خدا، آزردن پدر و مادر، قتل نفْس (آدمکُشى) و سوگند دروغ عمدى [براى ضایع کردن حقوق دیگران و خوردن مال مردم]
3 / 11
پافشارى بر گناه
قرآن
«و آنان که چون کار زشتى کنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد مىآورند و براى گناهانشان آمرزش مىخواهند، و چه کسى جز خدا، گناهان را مىآمرزد؟ و بر آنچه مرتکب شدهاند، با آن که مىدانند [که گناه است] ، پافشارى نمىکنند» .
حدیث
6332 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خشکیدگى چشم (گریان نبودن از خوف خدا) و سنگدلى و حرص فراوان در طلب روزى و اصرار بر گناه، از نشانههاى شقاوتاند
6333 . عنه صلى الله علیه و آله: أربَعٌ یُمِتنَ القلبَ: الذنبُ على الذنبِ. . . (50)
6334 . عنه صلى الله علیه و آله: لا کبیرَ مَع الاستِغفارِ، ولا صغیرَ مع الإصرارِ(51)
3 / 12 دَورُ الذُّنوبِ فی زَوالِ النِّعْمَةِ
6335 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: اِتَّقُوا الذنوبَ فإنّها مَمْحَقَةٌ للخَیراتِ، إنّ العبدَ لَیُذنِبُ الذنبَ فَیَنسى بهِ العِلمَ الذی کانَ قد عَلِمَهُ(52)
3 / 13 دَورُ الذُّنوبِ فی حُلولِ النِّقمةِ
الکتاب
«وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ» (53)
الحدیث
6336 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ما اختَلَجَ عِرقٌ ولا عَثَرَت قَدَمٌ إلّا بما قَدَّمَت أیدیکُم، وما یَعفُو اللّهُ عَنهُ أکثَرُ(54)
6333 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چهار چیز دل را مىمیراند: گناهْ روى گناه. . .
6334 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: با استغفار، کبیرهاى نخواهد بود و با اصرار، صغیره معنا ندارد(55)
3 / 12
نقش گناهان در زوال نعمتها
6335 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از گناهان دورى کنید؛ زیرا گناهان، خوبىها را محو مىکنند همانا بنده [گاه] گناه مىکند و به سبب آن، دانشى را که آموخته، فراموش مىکند
3 / 13
نقش گناهان در فرود آمدن بلاها
قرآن
«و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد، به سبب عملکرد خود شماست، و [خدا] از بسیارى در مىگذرد» .
حدیث
6336 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ رگى [بر اثر بیمارى] نمىزند و هیچ پایى نمىلغزد، مگر به سبب عملکردهایى (گناهانى) که خود اندوختهاید، و آنچه خداوند مىبخشد، بیشتر است
3 / 14 جَزاءُ عَدَدٍ مِن الذُّنوب
6337 . ثواب الأعمال عن أبی هریرة وعبد اللّه بن عبّاس عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن تَولَّى خُصومَةَ ظالِمٍ أو أعانَهُ علَیها، نَزَلَ بهِ مَلَکُ المَوتِ بالبُشرى بِلَعنَةِ اللّهِ ونارِ جَهنَّمَ خالِدا فیها وبِئسَ المَصیرُ.
مَن خَفَّ لسُلطانٍ جائرٍ فی حاجَةٍ کانَ قَرینَهُ فی النّارِ.
مَن دَلَّ سُلطانا علَى الجَورِ قُرِنَ مَع هامانَ، وکانَ هُو والسُّلطانُ مِن أشَدِّ أهلِ النّارِ عَذابا.
مَن عَظَّمَ صاحِبَ دُنیا وأحَبَّهُ لِطَمَعِ دُنیاهُ، سَخِطَ اللّهُ علَیهِ وکانَ فی دَرَجَةٍ مَعَ قارونَ فی التّابوتِ الأسفَلِ مِن النّارِ.
مَن بَنى بُنیانا رِیاءً وسُمعَةً حَمَلَهُ یَومَ القِیامَةِ إلى سَبعِ أرَضِینَ، ثُمّ یُطَوَّقُهُ نارا تُوقَدُ فی عُنُقِهِ، ثُمّ یُرمى بهِ فی النّارِ.
فقُلنا: یا رسولَ اللّهِ، کیفَ یَبنی رِیاءً وسُمعَةً؟ قالَ: یَبنی فَضلاً على ما یَکفیهِ أو یَبنی مُباهاةً.
مَن ظَلَمَ أجِیرا أجرَهُ أحبَطَ اللّهُ عَمَلَهُ وحَرَّمَ علَیهِ رِیحَ الجَنَّةِ، ورِیحُها یُوجَدُ مِن مَسیرَةِ خَمسِمئةِ عامٍ.
مَن خانَ جارَهُ شِبرا مِن الأرضِ طَوَّقَهُ اللّهُ تعالى یَومَ القِیامَةِ إلى سَبعِ أرَضِینَ نارا حتّى یُدخِلَهُ نارَ جَهنَّمَ.
مَن تَعَلَّمَ القرآنَ فلَم یَعمَلْ بهِ وآثرَ علَیهِ حُبَّ الدُّنیا وزِینَتَها، استَوجَبَ سُخطَ اللّهِ
تعالى وکانَ فی الدَّرَجَةِ مَع الیَهودِ والنَّصارَى الّذینَ یَنبِذونَ کِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهورِهِم.
مَن نَکَحَ امرأةً حَراما فی دُبُرِها أو رجُلاً أو غُلاما حَشَرَهُ اللّهُ تعالى یَومَ القِیامَةِ أنتَنَ مِن الجِیفَةِ، یَتَأذّى بهِ النّاسُ حتّى یَدخُلَ جَهَنَّمَ، ولا یَقبَلُ اللّهُ مِنهُ صَرفا ولا عَدلاً، وأحبَطَ اللّهُ عَمَلَهُ، ویَدَعُهُ فی تابوتٍ(56) مَشدودا بمَسامِیرَ مِن حَدیدٍ ویُضرَبُ علَیهِ فی التّابوتٍ بصَفایِحَ حتّى یَتَشَبَّکَ فی تلکَ المَسامِیرِ، فلَو وُضِعَ عِرقٌ مِن عُروقِهِ على أربعمِئةِ اُمَّةٍ (57) لَماتُوا جَمیعا، وهُو مِن أشَدِّ النّاسِ عَذابا.
مَن زَنى بامرأةٍ یَهودیَّةٍ أو نَصرانیَّةٍ أو مَجوسیَّةٍ أو مُسلِمَةٍ حُرَّةٍ أو أمَةٍ أو مَن کانَت مِن النّاسِ، فَتَحَ اللّهُ علَیهِ فی قَبرِهِ ثَلاثَمِئةِ ألفِ بابٍ مِن النّارِ، تَخرُجُ مِنها حَیّاتٌ وعَقارِبُ وشُهُبٌ مِن نارٍ، فَهُو یَحتَرِقُ إلى یَومِ القِیامَةِ، ویَتأذَّى النّاسُ مِن نَتنِ فَرجِهِ فیُعرَفُ بهِ إلى یَومِ القِیامَةِ حتّى یُؤمَرَ بهِ إلَى النّارِ، فیَتأذّى بهِ أهلُ الجَمعِ مَع ما هُم فیهِ مِن شِدَّةِ العَذابِ؛ لأنَّ اللّهَ حَرَّمَ المَحارِمَ، وما أحَدٌ أغیَرُ مِن اللّهِ تعالى، ومِن غَیرَتِهِ أ نّهُ حَرَّمَ الفَواحِشَ وحَدَّ الحُدودَ.
مَن اطَّلَعَ فی بَیتِ جارِهِ فنَظَرَ إلى عَورَةِ رجُلٍ أو شَعرِ امرأةٍ أو شَیءٍ مِن جَسَدِها، کانَ حَقّا علَى اللّهِ أن یُدخِلَهُ النّارَ مَع المُنافِقینَ الّذینَ کانوا یَتَّبِعونَ عَوراتِ النّاسِ فی الدُّنیا، ولا یَخرُجُ مِن الدُّنیا حتّى یَفضَحَهُ اللّهُ ویُبدیَ للنّاسِ عَورَتَهُ فی الآخِرَةِ.
مَن سَخِطَ اللّهَ برِزقِهِ وبَثَّ شَکواهُ ولَم یَصبِرْ، لَم تُرفَعْ لَهُ إلَى اللّهِ حَسَنَةٌ، ولَقِیَ اللّهَ تعالى وهُو علَیهِ غَضبانُ. . . .
مَن ظَلَمَ امرأةً مَهرَها فهُو عِندَ اللّهِ زانٍ، ویقولُ اللّهُ لَهُ یومَ القِیامَةِ: عَبدی زَوَّجتُکَ أمَتی على عَهدی فلَم تَفِ لی بالعَهدِ، فیَتَولّى اللّهُ عز و جل طَلبَ حَقِّها، فَیَستَوعِبُ حَسَناتِهِ کلَّها فلا یَفی بحَقِّها فیُؤمَرُ بهِ إلَى النّارِ.
مَن رَجَعَ عَن شَهادَتِهِ وکَتَمَها أطعَمَهُ اللّهُ لَحمَهُ على رؤوسِ الخَلائقِ، ویَدخُلُ النّارَ وهُو یَلوکُ لِسانَهُ (58)
مَن کانَت لَهُ امرَأتانِ فلَم یَعدِلْ بَینَهُما فی القَسمِ مِن نَفسِهِ ومالِهِ، جاءَ یومَ القِیامَةِ مَغلولاً مائلاً شِقُّهُ حتّى یَدخُلَ النّارَ.
مَن کانَ مُؤذِیا لِجارِهِ مِن غَیرِ حَقٍّ، حَرَمَهُ اللّهُ رِیحَ الجَنّةِ ومَأواهُ النّارُ، ألا وإنّ اللّهَ عز و جل یَسألُ الرّجُلَ عَن حَقِّ جارِهِ، ومَن ضَیَّعَ حَقَّ جارِهِ فلَیسَ مِنّا.
مَن أهانَ فَقیرا مُسلِما مِن أجلِ فَقرِهِ واستَخَفَّ بهِ فَقدِ استَخَفَّ بحَقِّ اللّهِ، ولَم یَزَلْ فی مَقتِ اللّهِ عز و جل وسَخَطِهِ حتّى یُرضِیَهُ، ومَن أکرَمَ فَقیرا مُسلِما لَقِیَ اللّهَ یَومَ القِیامَةِ وهُو یَضحَکُ إلَیهِ.
ومَن عَرَضَت لَهُ دُنیا وآخِرَةٌ فاختارَ الدُّنیا علَى الآخِرَةِ لَقِیَ اللّهَ تعالى ولَیسَت لَهُ حَسَنَةٌ یَتَّقی بِها النّارَ، ومَن أخَذَ الآخِرَةَ وتَرَکَ الدُّنیا لَقِیَ اللّهَ عز و جل یَومَ القِیامَةِ وهُو راضٍ عَنهُ.
مَن قَدَرَ علَى امرَأةٍ أو جارِیَةٍ حَراما فتَرَکَها مَخافَةَ اللّهِ حَرَّمَ اللّهُ عز و جل علَیهِ النّارَ، وآمنَهُ اللّهُ تعالى مِن الفَزَعِ الأکبَرِ وأدخَلَهُ اللّهُ الجَنّةَ، وإن أصابَها حَراما حَرَّمَ اللّهُ علَیهِ الجَنّةَ وأدخَلَهُ النّارَ.
مَنِ اکتَسَبَ مالاً حَراما لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنهُ صَدَقَةً ولا عِتقا ولا حَجّا ولا اعتِمارا، و کَتَبَ اللّهُ عز و جل بِعَدَدِ أجرِ ذلکَ أوزارا، وما بَقِیَ مِنهُ بعدَ مَوتِهِ کانَ زادَهُ إلَى النّارِ، ومَن قَدَرَ علَیها وتَرَکَها مَخافَةَ اللّهِ کانَ فی مَحَبَّةِ اللّهِ ورَحمَتِهِ ویُؤمَرُ بهِ إلَى الجَنّةِ.
مَن صافَحَ امرأةً حَراما جاءَ یَومَ القِیامَةِ مَغلولاً، ثُمّ یُؤمَرُ بهِ إلَى النّارِ.
مَن فاکَهَ امرأةً لا یَملِکُها حُبِسَ بکلِّ کَلِمَةٍ کلَّمَها فی الدُّنیا ألفَ عامٍ (فی النّارِ) ، والمرأةُ إذا طاوَعَتِ الرّجُلَ فالتَزَمَها أو قَبَّلَها أو باشَرَها حَراما أو فاکَهَها وأصابَ مِنها فاحِشَةً فعَلَیها مِن الوِزرِ ما علَى الرّجُلِ، فإن غَلَبَها على نَفسِها کانَ علَى الرّجُلِ وِزرُهُ ووِزرُها.
مَن غَشَّ مُسلما فی بَیعٍ أو شِراءٍ فلَیس مِنّا، ویُحشَرُ مَع الیهودِ یَومَ القِیامَةِ؛ لأ نّهُ مَن غَشَّ النّاسَ فلَیسَ بمُسلمٍ.
مَن مَنَعَ الماعُونَ(59) مِن جارِهِ إذا احتاجَ إلَیهِ مَنَعَهُ اللّهُ فَضلَهُ یَومَ القِیامَةِ ووَکَلَهُ إلى نَفسِهِ، ومَن وَکَلَهُ اللّهُ عز و جل إلى نَفسِهِ هَلَکَ ولا یَقبَلُ اللّهُ عز و جل عُذرا.
مَن کانَت لَهُ امرأةٌ تُؤذیهِ لَم یَقبَلِ اللّهُ صَلاتَها ولا حَسَنَةً مِن عَمَلِها حتّى تُعینَهُ وتُرضِیَهُ؛ وإن صامَتِ الدَّهرَ وقامَتِ اللَّیلَ وأعتَقَتِ الرِّقابَ وأنفَقَتِ الأموالَ فی سَبیلِ اللّهِ، وکانَت أوّلَ مَن یَرِدُ النّارَ ثُمّ قالَ: وعلَى الرَّجُلِ مِثلُ ذلکَ الوِزرِ والعَذابِ إذا کانَ لَها مُؤذیا ظالِما.
مَن لَطَمَ خَدَّ مُسلمٍ لَطمَةً بَدَّدَ اللّهُ عِظامَهُ یَومَ القِیامَةِ ثُمّ سَلَّطَ اللّهُ علَیهِ النّارَ،
وحُشِرَ مَغلولاً حتّى یَدخُلَ النّارَ.
مَن باتَ وفی قَلبِهِ غِشٌّ لأخیهِ المُسلِمِ باتَ فی سَخَطِ اللّهِ تعالى وأصبَحَ کذلکَ، وهُو فی سَخَطِ اللّهِ حتّى یَتوبَ ویَرجِعَ، وإن ماتَ کذلکَ ماتَ على غَیرِ دِینِ الإسلامِ ثُمّ قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: ألا ومَن غَشَّ مُسلِما فلَیس مِنّا قالَها ثَلاثَ مَرّاتٍ.
مَن عَلَّقَ سَوطا بینَ یَدَی سُلطانٍ جائرٍ جَعَلَهُ اللّهُ حَیَّةً طُولُها سِتّونَ ألفَ ذِراعٍ، فتُسَلَّطُ علَیهِ فی نارِ جَهنَّمَ خالِدا فیها مُخَلَّدا.
مَنِ اغتابَ أخاهُ المُسلِمَ بَطَلَ صَومُهُ وانتَقَضَ وُضوؤهُ، فإن ماتَ وهُو کذلکَ ماتَ وهُو مُستَحِلٌّ لِما حَرَّمَ اللّهُ.
مَن مَشى فی نَمیمَةٍ بینَ اثنَینِ سَلَّطَ اللّهُ علَیهِ فی قَبرِهِ نارا تُحرِقُهُ إلى یَومِ القِیامَةِ، وإذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ سَلَّطَ اللّهُ علَیهِ تِنِّینا أسوَدَ یَنهَشُ لَحمَهُ حتّى یَدخُلَ النّارَ.
مَن کَظَمَ غَیظَهُ وعَفا عَن أخیهِ المُسلِمِ، وحَلُمَ عَن أخیهِ المُسلِمِ أعطاهُ اللّهُ تعالى أجرَ شَهیدٍ.
مَن بَغى على فَقیرٍ أو تَطاوَلَ علَیهِ واستَحقَرَهُ، حَشَرَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ مِثلَ الذَّرَّةِ فی صُورَةِ رجُلٍ حتّى یَدخُلَ النّارَ.
مَن رَدَّ عَن أخیهِ غِیبَةً سَمِعَها فی مَجلِسٍ رَدَّ اللّهُ عز و جل عَنهُ ألفَ بابٍ مِن الشَّرِّ فی الدُّنیا والآخِرَةِ، فإن لَم یَرُدَّ عَنهُ وأعجَبَهُ کانَ علَیهِ کَوِزرِ مَنِ اغتابَ.
مَن رَمى مُحصَنا أو مُحصَنَةً أحبَطَ اللّهُ عَمَلَهُ، وجَلَدَهُ یَومَ القِیامَةِ سَبعونَ ألفَ مَلَکٍ مِن بَینِ یَدَیهِ ومِن خَلفِهِ، وتَنهَشُ لَحمَهُ حَیّاتٌ وعَقارِبُ، ثُمّ یُؤمَرُ بهِ إلَى النّارِ.
مَن شَرِبَ الخَمرَ فی الدُّنیا سَقاهُ اللّهُ مِن سُمِّ الأفاعی(60) ومِن سُمِّ العَقارِبِ شَربَةً یَتَساقَطُ لَحمُ وَجهِهِ فی الإناءِ قَبلَ أن یَشرَبَها، فإذا شَرِبَها تَفَسَّخَ لَحمُهُ وجِلدُهُ کالجِیفَةِ، یَتأذّى بهِ أهلُ الجَمعِ حتّى یُؤمَرَ بهِ إلَى النّارِ، وشارِبُها وعاصِرُها ومُعتَصِرُها (فی النّارِ) ، وبایِعُها ومُبتاعُها وحامِلُها والمَحمولَةُ إلَیهِ وآکِلُ ثَمَنِها سَواءٌ فی عارِها وإثمِها ألا ومَن سَقاها یَهودیّا أو نَصرانیّا أو صابیّا أو مَن کانَ مِن النّاسِ فعَلَیهِ کَوِزرِ مَن شَرِبَها ألا ومَن باعَها أوِ اشتَراها لَغیرِهِ لَم یَقبَلِ اللّهُ تعالى مِنهُ صَلاةً ولا صِیاما ولا حَجّا ولا اعتِمارا حتّى یَتوبَ مِنها، وإن ماتَ قَبلَ أن یَتوبَ کانَ حَقّا علَى اللّهِ تعالى أن یَسقِیَهُ بکُلِّ جُرعَةٍ شَرِبَ مِنها فی الدُّنیا شَربَةً مِن صَدیدِ جَهنّمَ ثُمّ قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: ألا وإنّ اللّهَ حَرَّمَ الخَمرَ بعَینِها والمُسکِرَ مِن کُلِّ شَرابٍ، ألا وکُلُّ مُسکِرٍ حَرامٌ.
مَن أکَلَ الرِّبا مَلأَ اللّهُ بَطنَهُ مِن نارِ جَهنَّمَ بقَدرِ ما أکَلَ، وإنِ اکتَسَبَ مِنهُ مالاً لا یَقبَلُ اللّهُ تعالى مِنهُ شیئا مِن عَمَلِهِ، ولَم یَزَلْ فی لَعنَةِ اللّهِ والمَلائکةِ ما کانَ عِندَهُ مِنهُ قِیراطٌ (واحِدٌ) .
مَن خانَ أمانَةً فی الدُّنیا ولَم یَرُدَّها على أربابِها ماتَ على غَیرِ دِینِ الإسلامِ، ولَقِیَ اللّهَ عز و جل وهُو علَیهِ غَضبانُ، فیُؤمَرُ بهِ إلَى النّارِ، فیُهوى بهِ فی شَفیرِ جَهَنَّمَ أبدَ الآبِدینَ.
مَن شَهِدَ شهادَةَ زُورٍ على رجُلٍ مُسلِمٍ أو ذِمِّیٍّ أو مَن کانَ مِن النّاسِ عُلِّقَ بلِسانِهِ یَومَ القِیامَةِ، وهُو مَع المُنافِقینَ فی الدَّرکِ الأسفَلِ مِن النّارِ.
مَن قالَ لخادِمِهِ أو مَملوکِهِ ومَن کانَ مِن النّاسِ: لا لَبَّیکَ ولا سَعدَیکَ! قالَ اللّهُ عز و جللَهُ یَومَ القِیامَةِ: لا لَبَّیکَ ولا سَعدَیکَ، اتعَسْ (61) فی النّارِ.
مَن أضَرَّ بامرأةٍ حتّى تَفتَدیَ مِنهُ نَفسَها لَم یَرضَ اللّهُ تعالى لَهُ بِعُقوبَةٍ دُونَ النّارِ؛ لأنَّ اللّهَ تعالى یَغضَبُ للمَرأةِ کَما یَغضَبُ للیَتیمِ.
مَن سَعى بأخِیهِ إلى سُلطانٍ لَم یَبْدُ لَهُ مِنهُ سُوءٌ ولا مَکروهٌ أحبَطَ اللّهُ عز و جل کُلَّ عَمَلٍ عَمِلَهُ، فإن وَصَلَ إلَیهِ مِنهُ سُوءٌ أو مَکروهٌ أو أذى جَعَلَهُ اللّهُ فی طَبَقَةٍ مَع هامانَ فی جَهَنَّمَ.
مَن قَرأَ القرآنَ یُریدُ بهِ السُّمعَةَ والتِماسَ شیءٍ، لَقِیَ اللّهَ عز و جل یَومَ القِیامَةِ ووَجهُهُ عَظمٌ لَیس علَیهِ لَحمٌ، وزَجَّ القرآنُ(62) فی قَفاهُ حتّى یَدخُلَ النّارَ، ویَهوی فیها مَع مَن یَهوی.
مَن قَرأَ القرآنَ ولَم یَعمَل بهِ حَشَرَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ أعمى، فیَقولُ: «رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً- قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ اَلْیَوْمَ تُنْسى»(63) فیُؤمَرُ بهِ إلَى النّارِ.
مَنِ اشتَرى خِیانَةً وهُو یَعلَمُ أ نَّها خِیانَةٌ، فهُو کَمَن خانَها فی عارِها وإثمِها.
مَن قادَ بینَ رجُلٍ وامرأةٍ حَراما حَرَّمَ اللّهُ علَیهِ الجَنَّةَ، ومَأواهُ جَهَنَّمُ وساءَت مَصیرا، ولَم یَزَلْ فی سَخَطِ اللّهِ حتّى یَموتَ.
مَن غَشَّ أخاهُ المسلِمَ نَزَعَ اللّهُ مِنهُ برَکةَ رِزقِهِ، وأفسَدَ علَیهِ مَعیشَتَهُ، ووَکَلَهُ إلى نَفسِهِ.
مَنِ اشتَرى سَرِقَةً وهُو یَعلَمُ أ نّها سَرِقَةٌ، فهُو کَمَن سَرَقَها فی عارِها وإثمِها.
مَن خانَ مُسلما فلَیس مِنّا ولَسنا مِنهُ فی الدُّنیا والآخِرَةِ.
ألا ومَن سَمِعَ فاحِشَةً فأفشاها فهُو کَمَن أتاها، ومَن سَمِعَ خَیرا فأفشاهُ فَهُو کمَن عَمِلَهُ.
مَن وَصَفَ امرأةً لرجُلٍ وذَکرَ جَمالَها لَهُ، فافتُتِنَ بها الرّجُلُ فأصابَ مِنها فاحِشَةً، لَم یَخرُجْ مِن الدُّنیا حتّى یَغضَبَ اللّهُ علَیهِ، ومَن غَضِبَ اللّهُ علَیهِ غَضِبَت علَیهِ السّماواتُ السَّبعُ، والأرَضونَ السَّبعُ وکانَ علَیهِ مِن الوِزرِ مِثلُ الّذی أصابَها.
قیلَ: یا رسولَ اللّهِ، فإن تابا وأصلَحا؟ قالَ: یَتوبُ اللّهُ تعالى علَیهِما ولَم یَقبَلْ تَوبَةَ الّذی یَخطِبُها(64) بَعدَ الّذی وَصَفَها.
مَن مَلأَ عَینَیهِ من امرأةٍ حَراماً حَشاهُما اللّهُ عز و جل یَومَ القِیامَةِ بمَسامِیرَ مِن نارٍ، وحَشاهُما نارا حتّى یَقضِیَ بینَ النّاسِ، ثُمّ یُؤمَرُ بهِ إلَى النّارِ.
مَن أطعَمَ طَعاما رِیاءً وسُمعَةً أطعَمَهُ اللّهُ تعالى مِثلَهُ مِن صَدیدِ جَهَنّمَ، وجَعَلَ ذلکَ الطَّعامَ نارا فی بَطنِهِ حتّى یَقضِیَ بینَ النّاسِ.
مَن فَجَرَ بامرأةٍ ولَها بَعلٌ، تَفَجَّرَ مِن فَرجِهِما مِن صَدیدِ وادٍ مَسیرَةَ خَمسِمِئةِ عامٍ، یَتَأذّى بهِ أهلُ النّارِ مِن نَتنِ رِیحِهِما، وکانا مِن أشَدِّ النّاسِ عَذابا.
اشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عز و جل علَى امرأةٍ ذاتِ بَعلٍ مَلَأت عَینَها مِن غَیرِ زَوجِها أو غَیرِ ذی مَحرَمٍ مِنها، فإنّها إن فَعَلَت ذلکَ أحبَطَ اللّهُ کلَّ عَمَلٍ عَمِلَتهُ، فإن أوطَأت فِراشَ غَیرَهُ کانَ حَقّا علَى اللّهِ تعالى أن یُحرِقَها بالنّارِ بَعدَ أن یُعَذِّبَها فی قَبرِها.
أیُّما امرأةٍ اختَلَعَت(65) مِن زَوجِها لَم تَزَلْ فی لَعنَةِ اللّهِ ومَلائکَتِهِ ورُسُلِهِ والنّاسِ أجمَعینَ؛ حتّى إذا نَزَلَ بِها مَلَکُ المَوتِ قالَ لَها: أبشِری بالنّارِ! وإذا کانَ یَومُ القِیامَةِ قیلَ لَها: ادخُلی النّارَ مَع الدّاخِلینَ ألا وإنّ اللّهَ تعالى ورَسولَهُ بَریئانِ مِن المُختَلِعاتِ بِغَیرِ حَقٍّ، ألا وإنّ اللّهَ عز و جل ورَسولَهُ بَریئانِ مِمَّن أضَرَّ بامرأةٍ حتّى تَختَلِعَ مِنهُ.
مَن أمَّ قَوما فلَم یَقتَصِدْ بهِم فی حُضورِهِ وقِراءتِهِ ورُکوعِهِ وسُجودِهِ وقُعودِهِ وقِیامِهِ، رُدَّت علَیهِ صَلاتُهُ ولَم تُجاوِز تَراقِیَهُ، وکانَت مَنزِلَتُهُ عندَ اللّهِ تعالى کمَنزِلَةِ إمامٍ جائرٍ مُعتَدٍ لَم یَصلُحْ لرَعِیَّتِهِ، ولَم یَقُمْ فیهِم بأمرِ اللّهِ عز و جل.
فقامَ أمیرُ المؤمنینَ علیُّ بنُ أبی طالبٍ علیه السلام فقالَ: یارسولَ اللّهِ، بأبی أنتَ واُمّی وما مَنزِلَةُ إمامٍ جائرٍ مُعتَدٍ لَم یَصلُحْ لِرَعیَّتِهِ ولَم یَقُمْ فیهِم بأمرِ اللّهِ تعالى؟ قالَ: هُو رابِعُ أربَعَةٍ مِن أشَدِّ النّاسِ عَذابا یَومَ القِیامَةِ: إبلیسُ، وفِرعَونُ، وقاتِلُ النَّفسِ، ورابِعُهُم سُلطانٌ جائرٌ.
مَنِ احتاجَ إلَیهِ أخوهُ المُسلمُ فی قَرضٍ فلَم یُقرِضْهُ، حَرَّمَ اللّهُ علَیهِ الجَنّةَ یَومَ یَجزی المُحسِنینَ.
مَن صَبَرَ على سُوءِ خُلقِ امرأتِهِ واحتَسَبَهُ أعطاهُ اللّهُ تعالى بکُلِّ یَومٍ ولَیلَةٍ یَصبِرُ علَیها مِن الثَّوابِ ما أعطى أیُّوبَ علیه السلام على بَلائهِ، وکانَ علَیها مِن الوِزرِ فی کُلِّ یَومٍ
ولَیلَةٍ مِثلُ رَملِ عالِجٍ(66) ، فإنْ ماتَت قَبلَ أن تُعینَهُ وقَبلَ أن یَرضى عَنها حُشِرَت یَومَ القِیامَةِ مَنکوسَةً مَع المُنافِقینَ فی الدَّرکِ الأسفَلِ مِن النّارِ.
مَن کانَت لَهُ امرأةٌ لَم تُوافِقْهُ ولَم تَصبِرْ على ما رَزَقَهُ اللّهُ تعالى وشَقَّت علَیهِ وحَمَّلَتهُ ما لَم یَقدِرْ علَیهِ لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنها حَسَنَةً تَتَّقی بِها حَرَّ النّارِ، وغَضِبَ اللّهُ علَیها مادامَت کذلکَ.
مَن تَولّى عَرافَةَ قَومٍ ولَم یَحسُنْ فیهِم، حُبِسَ على شَفیرِ جَهَنَّمَ بکُلِّ یَومٍ ألفَ سَنَةٍ، وحُشِرَ ویَدُهُ مَغلولَةٌ إلى عُنُقِهِ؛ فإن کانَ قامَ فیهِم بأمرِ اللّهِ تعالى أطلَقَهُ اللّهُ تعالى، وإن کانَ ظالِما هَوى بهِ فی نارِ جَهَنَّمَ سَبعینَ خَریفا.
مَن لَم یَحکُمْ بما أنزَلَ اللّهُ کانَ کَمَن شَهِدَ شَهادَةَ زُورٍ ویُقذَفُ بِه فی النّارِ (و) یُعَذَّبُ بعَذابِ شاهِدِ الزُّورِ.
مَن کانَ ذا وَجهَینِ وذا لِسانَینِ، کانَ ذا وَجهَینِ وذا لِسانَینِ یَومِ القِیامَةِ.
مَن مَشى فی قَطیعَةٍ بینَ اثنَینِ کانَ علَیهِ مِن الوِزرِ بِقَدرِ ما لِمَن أصلَحَ بینَ اثنَینِ مِن الأجرِ، مَکتوبٌ علَیهِ لَعنَةُ اللّهِ حتّى یَدخُلَ جَهَنّمَ فیُضاعَفَ لَهُ العَذابُ(67)
3 / 14
کیفر شمارى از گناهان
6337 . ثواب الأعمال به نقل از ابو هریره و عبد اللّه بن عبّاس : پیامبر خدا فرمود: «هر کس وکالت دعواى ستمگرى را به عهده گیرد یا او را در دعوایش کمک کند، فرشته مرگ با مژده لعنت خدا و آتش دوزخ، بر او فرود مىآید؛ آتشى که در آن جاویدان خواهد بود، و این، چه بد سرنوشتى است!
هر کس براى زمامدارى ستمگر، در نیازى کرنش کند، همدم او در آتش است.
هر کس زمامدارى را به جور (ستمگرى) راهنمایى کند، با هامان (وزیر فرعون) همدم مىشود و او و آن سلطان، میان دوزخیان، سختترین عذاب را دارند.
هر کس ثروتمندى را به طمع [مال و منالِ] دنیاى او احترام بگذارد و دوستش بدارد، خداوند بر وى خشم مىگیرد و در طبقه پایین دوزخ، با قارون در یک درجه خواهد بود.
هر کس ساختمانى را به قصد خودنمایى و شهرتطلبى بسازد، روز قیامت [ناچارش مىکنند تا] آن را تا هفت زمین بر دوش کِشد، آن گاه به طوقى آتشین در گردن او تبدیل مىشود و سپس وى را در آتش مىافکنند» .
گفتیم: اى پیامبر خدا! ساختن بنا براى خودنمایى و شهرتطلبى، به چه نحو است؟
فرمود: «ساختمانى بسازد که بیش از مقدار نیازش باشد، یا براى فخرفروشى بنا کند.
هر کس مزد کارگرى را ندهد [یا کم دهد] ، خداوند عمل او را باطل مىکند و بوى بهشت را که از فاصله پانصد سال راه به مشام مىرسد، بر وى حرام مىگرداند.
هر کس به یک وجب از زمین همسایه خود خیانت (تجاوز) کند، خداوند متعال در روز قیامت، آن [قطعه زمین] را به صورت طوقى آتشین، در گردنش مىافکند که تا هفت زمین، آن را بچرخاند و سپس او را وارد آتش دوزخ مىکند.
هر کس قرآن را بیاموزد و به آن عمل نکند و محبّت دنیا و زر و زیورش را بر آن
ترجیح دهد، مستوجب خشم خداى متعال مىشود و همدرجه یهود و نصارایى خواهد بود که کتاب خدا را پشت سر خود مىاندازند.
هر کس به حرام و از پشت، با زنى نزدیکى کند یا با مردى یا پسر بچّهاى لواط کند، خداوند متعال در روز قیامت، او را بدبوتر از مردار محشور مىگرداند، به طورى که مردم از بوى گند او، به رنج افتند، تا آن که وارد جهنّم شود. خداوند از او هیچ فدیه و توبهاى را نمىپذیرد و اعمال او را باطل مىگرداند و وى را در تابوتى محکمشده با میخهاى آهنى، مىنهد و روى او در آن تابوت، ورقههاى آهنى مىگذارد تا جایى که پیکرش در آن میخها فرو مىرود. اگر رگى از رگهاى او در میان چهارصد امّت افکنده شود، همگى از بین مىروند و عذابش از همه دوزخیان، شدیدتر خواهد بود.
هر کس با زنى یهودى یا نصرانى یا مجوسى یا مسلمان، آزاد باشد یا کنیز، یا با هر زن دیگرى زنا کند، خداوند در گور او، سیصد هزار دَر از آتش مىگشاید که از آن درها، مارها و عقربها و شرارههاى آتش بیرون مىآیند و او تا روز قیامت، خواهد سوخت و مردم [در برزخ] از بوى گند عورتش آزُرده مىشوند و تا روز قیامت، او را به واسطه آن بو مىشناسند. و آن گاه [که قیامت فرا رسد] ، دستور مىآید که او را به دوزخ برند و دوزخیان با آن که خود در عذابى سخت گرفتارند، از وجود او در رنجاند. این همه، براى آن است که خداوند، حرامها را قدغن کرده است و غیرتمندتر از خداوند متعال هم کسى نیست و از همین غیرت اوست که فحشا و کارهاى زشت را حرام فرموده و حدود را تعیین کرده است.
هر کس به خانه همسایه خود سرک کشد و به عورت مردى یا موى زنى یا قسمتى از بدن او نگاه کند، بر خداوند است که او را با منافقانى که در دنیا دنبال عیبهاى مردم هستند، وارد دوزخ کند و از دنیا نرود تا این که خداوند، رسوایش سازد و در آخرت نیز زشتىهاى او را براى مردم، آشکار گرداند.
هر کس از روزىِ خداوند ناخرسند باشد و زبان به شکایت بگشاید و شکیبایى نکند، هیچ کار نیکى از او به درگاه خداوند، بالا نمىرود و خداوند متعال را در حالى دیدار مىکند که از او خشمگین است.
هر کس مَهریه زنى را ندهد، در پیش خدا زناکار محسوب مىشود و خداوند در روز قیامت، به او مىفرماید: «بنده من! کنیز خود را با عهد و پیمانم به همسرىِ تو در آوردم؛ ولى تو به عهد من وفا نکردى».
پس خداوند عز و جل خود، مطالبه حقّ آن زن را به عهده مىگیرد و تمام کارهاى نیک آن مرد را مىستاند؛ امّا [این مقدار] باز حقّ همسرش را جبران نمىکند. پس دستور داده مىشود که آن مرد را در آتش افکنند.
هر کس از شهادت خود برگردد و آن را کتمان کند، خداوند [در روز قیامت] در حضور خلایق، گوشت او را به خوردش مىدهد و در حالى که زبان خود را مىجود، به دوزخ مىرود.
هر کس دو همسر داشته باشد و در تقسیم خودش و مالش میان آن دو، به عدالت رفتار نکند، روز قیامت در حالى آورده مىشود که دستانش بسته و نصف بدنش خمیده (افلیج) است و وارد آتش مىگردد.
هر کس همسایه خود را به ناحق بیازارد، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مىگرداند و جایگاهش آتش خواهد بود. بدانید که خداوند عز و جل از آدمى درباره حقّ همسایهاش بازخواست مىکند و هر کس حقّ همسایه خود را ضایع کند، از ما نیست.
هر کس به مسلمانى تهىدست، به خاطر تهىدستىاش اهانت کند و او را خوار شمارد، هر آینه حقّ خدا را خوار شمرده و پیوسته خداوند عز و جل از او در خشم و ناخشنودى خواهد بود، تا آن گاه که آن تهىدست را راضى گرداند. و هر کس مسلمان تهىدستى را احترام کند، روز قیامت، خداوند را خندان دیدار مىکند.
هر کس امرى دنیایى و امرى آخرتى برایش پیش آید و او دنیا را بر آخرت برگزیند، خداى متعال را در حالى دیدار مىکند که هیچ حسنهاى نداشته باشد که از آتش محفوظش بدارد، و هر کس آخرت را بگیرد و دنیا را وا گذارد، در روز قیامت، خداوند عز و جل را در حالى دیدار مىکند که از او راضى است.
هر کس بر زن یا کنیزى به حرام دست پیدا کند و او را از ترس خداوند رها کند، خداوند عز و جلآتش را بر وى حرام مىگرداند و از آن وحشت بزرگ [ِ روز قیامت] ، در امانش مىدارد و او را به بهشت مىبرد؛ امّا اگر با وى مرتکب حرام شود، خداوند بهشت را بر او حرام مىگرداند و به دوزخش مىبرد.
هر کس مال حرامى به دست آورد، خداوند از او نه صدقهاى را مىپذیرد و نه آزاد کردن بندهاى را و نه حجّى و نه عمرهاى را و خداوند عز و جل به اندازه اجر این کارها، برایش گناه مىنویسد و آنچه [از آن اموال حرام] پس از مرگش باقى بماند، رهتوشه او به سوى آتش خواهد بود؛ امّا هر کس بتواند مال حرامى به دست آورد و از ترس خدا از آن چشم بپوشد، مشمول محبّت و رحمت خدا مىشود و دستور داده مىشود که او را به بهشت ببرند.
هر کس با زن نامحرمى دست بدهد، در روز قیامت، بسته در غل و زنجیر مىآید و سپس دستور مىرسد که او را به آتش ببرند.
هر کس با زنى که محرم او نیست، شوخى کند، به ازاى هر کلمهاى که در دنیا به آن زن گفته است، هزار سال [در آتش] نگه داشته مىشود. و هر گاه زن، مرد را به خود بپذیرد و در نتیجه، مرد [به حرام،] نزدیک او شود یا ببوسدش یا با وى نزدیکى کند و یا با او شوخى کند و مرتکب فحشایى شود، همان گناهى که براى مرد است، براى او نیز هست و چنانچه زن راضى نباشد و مرد با زور به وى دستدرازى کند، گناه آن زن نیز بر مرد است.
هر کس در خرید یا فروشى، سرِ مسلمانى کلاه بگذارد، از ما [مسلمانان] نیست و روز قیامت، با یهود محشور مىشود؛ زیرا هر کس سر مردم کلاه بگذارد، مسلمان نیست.
هر کس از همسایه خود وسیلهاى(68) را که بدان احتیاج دارد، دریغ ورزد، خداوند نیز در روز قیامت، فضل و بخشش خود را از وى دریغ مىدارد و او را به خودش وا مىگذارد و البتّه هر کس که خداوند او را به خود وا گذارد، هلاک مىشود و خداوند عز و جل هیچ عذرى را از وى نمىپذیرد.
هر گاه زنى شوهرش را آزار دهد، اگر تمام عمرش را روزه بگیرد و شبها به عبادت بپردازد و بندهها آزاد کند و مالها در راه خدا انفاق نماید، خداوند هیچ نماز و کار نیکى را از او نمىپذیرد، تا آن گاه که شوهرش را کمک کند و از خود راضى گرداند، و گرنه آن زن، نخستین کسى است که به دوزخ مىرود.
مرد نیز اگر در حقّ همسر خود آزار و ستم روا دارد، چنین گناه و عذابى خواهد داشت.
هر کس به صورت مسلمانى سیلى زند، خداوند در روز قیامت، استخوانهاى او را خرد
مىکند و آن گاه، آتش را بر وى مسلّط مىگرداند و دستْبسته محشور مىشود، تا به دوزخ رود.
هر کس شب را به سر برد و در دلش قصد خیانت و دغلى نسبت به برادر مسلمانش داشته باشد، آن شب را در خشم خداى متعال سپرى مىکند و روزش را نیز به همین گونه در خشم و ناخشنودىِ خداوند به سر مىبرد، مگر این که توبه و بازگشت کند. و اگر در چنین حالتى بمیرد، بر غیر آیین اسلام مرده است» .
سپس سه بار فرمود: «بدانید که هر کس با مسلمانى دغلکارى کند، از ما نیست.
هر کس در حضور فرمانروایى ستمگر، تازیانهاى بیاویزد، خداوند آن تازیانه را به صورت مارى به طول شصت هزار گز در مىآورد و آن را در آتش دوزخ، براى همیشه بر وى مسلّط مىگرداند.
هر کس از برادر مسلمان خود غیبت کند، روزهاش باطل مىشود و وضویش مىشکند و اگر در آن حال بمیرد، در حالى مرده است که حرام خدا را حلال شمرده است.
هر که میان دو کس سخنچینى کند، خداوند آتشى را در قبرش بر او مسلّط مىکند که تا روز قیامت، وى را بسوزاند و آن گاه که از گورش بیرون مىآید، خداوند اژدهایى سیاه را بر او مسلّط مىگرداند که پیوسته گوشت بدن او را بگزند، تا وارد دوزخ شود.
هر کس خشم خود را فرو خورد و از برادر مسلمانش در گذرد و در برابر برادر مسلمان خود بردبارى ورزد، خداوند متعال اجر شهید به او عطا مىفرماید.
هر کس به تهىدستى زور بگوید یا بر او گردنکشى و بزرگى کند و حقیرش شمارَد، خداوند در روز قیامت، او را به شکل آدمى به اندازه مورچه محشور مىنماید تا این که به دوزخ برود.
هر کس در مجلسى بشنود که از برادرش غیبت مىشود و جلو آن را بگیرد، خداوند عز و جل هزار باب شرّ (بدى) را در دنیا و آخرت، از او مىگرداند؛ امّا اگر مانع غیبت او نشود و خوشش بیاید که از او غیبت کنند، او نیز گناهى همانند گناه غیبت کننده خواهد داشت.
هر کس به مرد یا زن پاکدامنى تهمت زند، خداوندْ اعمال [نیک] او را باطل مىگرداند و در روز قیامت، هفتاد هزار فرشته از پیش رو و پشت سرش بر او تازیانه مىزنند و مارها و کژدمها بدنش را مىگزند آن گاه، امر مىشود که او را به آتش ببرند.
هر کس در این جهان شراب بنوشد، خداوند [در آخرت] جام شربتى از زهر افعىها و کژدمها به او مىدهد که پیش از نوشیدن آن، گوشت صورتش در آن جام مىریزد و چون آن را بیاشامد، گوشت و پوست بدن او چون لاشهاى گندیده، از هم متلاشى مىشود و اهل محشر از [بوى گند] او متأذّى مىشوند، تا این که امر شود او را به دوزخ برند. و البتّه شرابخوار و شرابساز و سفارش دهنده و فروشنده و خریدار و باربر و تحویلدار و خورنده بهاى آن، همگى، در ننگ و گناه آن، یکسان هستند.
بدانید که هر کس به یهودى یا نصرانى یا صابئى و یا هر کس دیگرى از مردم، شراب بنوشاند، گناهش همانند گناه کسى است که آن را بیاشامد. بدانید که هر کس براى دیگرى شراب بفروشد یا بخرد، خداوند متعال از او نه نمازى مىپذیرد و نه روزهاى و نه حجّى و نه عمرهاى، مگر این که توبه کند و اگر پیش از توبه بمیرد، بر خداى متعال است که براى هر جرعه شرابى که در دنیا نوشیده است، جرعهاى از چرکابه جهنّم به او بنوشاند.
بدانید که خداوند، شراب را به طور خاص و هر نوشیدنى مست کننده دیگرى را حرام کرده است. بدانید که هر آنچه مستىآور باشد، حرام است.
هر کس ربا بخورَد، خداوند به اندازه ربایى که خورده است، شکم او را از آتش دوزخ پر مىکند و چنانچه از مال ربوى ثروتى به دست آورد، خداوند متعال هیچ عمل نیکى را که از آن مال انجام دهد، نخواهد پذیرفت و تا زمانى که قیراطى از آن مال نزد او باقى است، همواره مورد لعنت خدا و فرشتگان خواهد بود.
هر کس در دنیا به امانتى خیانت کند و آن را به صاحبش بر نگردانَد، بر غیر آیین اسلام خواهد مُرد و خداوند عز و جل را در حالى دیدار مىکند که از او خشمگین است و آن گاه، دستور مىرسد که او را به دوزخ برند و براى ابد الآباد، در گوشهاى از جهنّم بیندازند.
هر کس بر ضدّ فرد مسلمانى یا کافرى ذمّى و یا هر کس دیگرى از مردم، شهادت دروغ دهد، در روز قیامت، به زبانش آویزان مىشود و با منافقان، در طبقه زیرین دوزخ جاى مىگیرد.
هر کس به خدمتکار یا بنده خود و هر کس دیگرى از مردم، جواب رد بدهد و او را از خود براند، خداوند عز و جل در روز قیامت، به او جواب رد مىدهد و او را از خود مىراند و در آتش سرنگونش مىکند.
هر کس همسرش را چندان آزار و اذیّت دهد که او حاضر شود [با دادن مالى یا بخشیدن مهریه] جان خود را از او بخرد و آزاد کند، خداوند متعال براى آن مرد، به کیفرى کمتر از آتش رضایت نمىدهد؛ زیرا خداوند متعال همچنان که براى [تجاوز به حقّ] یتیم خشم مىگیرد، براى [تجاوز به حقّ] زن نیز به خشم مىآید.
هر کس از برادر خود نزد سلطانى سعایت کند، چنانچه از آن سلطان، به او ناراحتى یا گزندى نرسد، خداوند عز و جل همه اعمال [نیک] آن سعایت کننده را بر باد مىدهد؛ امّا اگر گزند یا ناراحتى و یا آزارى از سلطان به آن شخص برسد، خداوند آن سعایتگر را با هامان (وزیر فرعون) در یک طبقه از دوزخ جاى مىدهد.
هر کس قرآن را به قصد شهرتطلبى یا خواستن چیزى قرائت کند، در روز قیامت، خداوند عز و جل را با چهرهاى از استخوانِ بدون گوشت دیدار مىکند و قرآن پیوسته بر پس گردن او مىزند، تا این که به دوزخ مىرود و همراه دوزخیان، در آن سقوط مىکند.
هر کس قرآن را بخواند و به آن عمل نکند، خداوند در روز قیامت، او را کور محشور مىفرماید. پس مىگوید: «پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردى، با آن که بینا بودم؟ [خداوند] مىفرماید: «همان طور که آیات ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى، امروز همان گونه فراموش مىشوى»» .
هر کس مال غصبى را با این که مىداند غصبى است، بخرد، در [به دوش کشیدن] ننگ و گناه آن، همانند کسى است که آن را غصب کرده است.
هر کس مرد و زنى را از راه حرام به هم برساند، خداوند بهشت را بر او حرام مىگرداند و جایگاهش دوزخ است و این، بد سرنوشتى است! و تا زمانى که بمیرد، همواره مورد خشم خداوند خواهد بود.
هر کس سرِ برادر مسلمان خود کلاه بگذارد، خداوند برکت را از روزىِ او مىگیرد و زندگىِ او را تباه و پریشان مىسازد و او را به خودش وا مىگذارد.
هر کس مال دزدى را با علم به این که دزدى است، بخرد، در [به دوش کشیدن] ننگ و گناه آن، همچون کسى است که آن را دزدیده است.
هر کس به مسلمانى خیانت کند، نه او در دنیا و آخرت از ما [مسلمانان] است، و نه ما از اوییم.
هان! هر کس خبر کار زشتى را بشنود و آن را افشا سازد، همانند کسى است که آن را مرتکب شده است و هر کس عمل نیکى را بشنود و آن را در بین مردم شایع کند، همانند کسى است که آن را انجام داده است.
هر کس زنى را براى مردى وصف کند و از زیبایىِ او چنان برایش بگوید که با این توصیف، آن مرد شیفته آن زن گردد و [در نتیجه،] نسبت به وى مرتکب فحشا شود، از دنیا نخواهد رفت تا این که خداوند بر او خشم بگیرد و هر که خدا بر او خشم گیرد، هفت آسمان و هفت زمین نیز بر وى خشم مىگیرند. گناه آن کس، همانند گناه آن مردى است که با آن زن، مرتکب فحشا شده است» .
پرسیده شد: اى پیامبر خدا! اگر هر دو توبه کنند و به صلاح در آیند، چه؟
فرمود: «خداوند توبه آن دو (مرد و زن فحشا کننده) را مىپذیرد؛ امّا توبه کسى را که پس از تعریف و توصیف خود، آن زن را به گناه فرا خوانده است، نمىپذیرد.
هر کس چشمان خود را از زن نامحرمى پُر کند، خداوند عز و جل در روز قیامت، دو چشم او را با میخهاى آتشین پُر مىسازد و آنها را پر از آتش مىکند [و همچنان باشد] تا زمانى که خداوند، کار داورى میان مردم را به پایان رساند. آن گاه، دستور مىرسد که او را به دوزخ برند.
هر کس براى خودنمایى و شهرتطلبى اطعام کند، خداوند متعال به اندازه همان طعام، از چرکابه دوزخ به او مىخوراند و آن طعام را در شکمش آتش مىگرداند، تا زمانى که میان مردم داورى کند.
هر کس با زن شوهردارى زنا کند، رودى از چرک و کثافتِ عورت آن دو، به مسافت پانصد سال، به راه مىافتد، به طورى که دوزخیان از بوى گند آنان به رنج مىافتند، و عذاب آن دو، از همه سختتر خواهد بود.
خشم خداوند عز و جل سخت است بر آن زن شوهردارى که چشم خود را از غیر شوهرش یا مردى که بر او محرم نیست، پُر کند؛ زیرا اگر چنین کند، خداوند همه اعمال [نیک] او را باطل مىگرداند و اگر دیگرى را به بستر شوهر خود راه دهد، خداوند متعال حق دارد او را پس از عذاب دادن در قبرش، به آتش بسوزاند.
هر زنى که [از روى هوس] از شوهرش طلاق خُلع بگیرد، پیوسته مورد لعنت خدا و فرشتگان او و پیامبرانش و همه مردم خواهد بود و زمانى که فرشته مرگ به سراغش آید، به او مىگوید: «مژده بادا تو را به آتش!» و چون روز قیامت شود، به او گفته مىشود: «با دیگر دوزخیان، به دوزخ برو» .
هان! خداوند متعال و فرستاده او، از زنانى که به ناحق طلاق خُلع مىگیرند، بیزارند. هان! خداوند عز و جل و فرستاده او از مردى که چندان بر همسر خود سخت گیرد که از او طلاق خُلع بخواهد، بیزارند.
هر کس پیشنماز عدّهاى شود و در حاضر شدن [به مسجد در وقت نماز] و به جا آوردن قرائت و رکوع و سجود و قعود و قیام، جانب اعتدال را نگه ندارد (رعایت حال نمازگزاران را نکند) ، نمازش به خود او باز مىگردد و از استخوانهاى ترقوهاش تجاوز نمىکند. منزلت او نزد خداى متعال، همانند منزلت پیشواى ستمگر متجاوزى است که صلاحیت [رهبرىِ] رعیّت خود را ندارد و فرمان خداى متعال را در میان آنان بر پاى نمىدارد» .
در این هنگام، امیر مؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام برخاست و گفت: اى پیامبر خدا! پدر و مادرم فدایت باد! پیشواى ستمگر متجاوزى که صلاحیت رعیّت خود را ندارد و فرمان خداى متعال را در میان آنان بر پا نمىکند، چه منزلتى دارد؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «او چهارمینِ آن چهار تنى است که عذابشان در روز قیامت، از همگان سختتر است: [یعنى] ابلیس و فرعون و کسى که خودکشى کند و چهارمین آنها فرمانرواى ستمگر است.
هر کس برادر مسلمانش نیازمند شود که از او وامى بگیرد، ولى او وامش ندهد، خداوند در آن روزى که نیکوکاران را پاداش مىدهد، بهشت را بر وى حرام مىگرداند.
هر مردى که بر بداخلاقىِ همسر خود صبر کند و آن را با خدا حساب کند، خداوند متعال به ازاى هر روز و شبى که بر بداخلاقىِ او صبر کرده است، همانند همان ثوابى را مىدهد که به ایّوب علیه السلام براى صبر در بلاهایش داده است. گناه آن زن نیز در هر شب و روز، به اندازه ریگهاى یک ریگستان است و اگر پیش از آن که به مرد خود کمک کند و قبل از آن که شوهرش از او راضى شود، بمیرد، در روز قیامت، در طبقه زیرین دوزخ با منافقان، واژگونه محشور مىشود.
هر کس زنى داشته باشد که با او ناسازگارى کند و به آنچه خداوند متعال روزىِ مرد کرده است، خشنود و قانع نباشد و بر شوهر خود سخت بگیرد و آنچه را در توان او نیست، بر وى تحمیل کند، خداوند از آن زن، کار نیکى را نمىپذیرد که نگهدار او از آتش باشد، و تا زمانى که بر این خوى و خصلت است، خداوند بر او خشمگین خواهد بود.
هر کس مسئولیت و مهترىِ مردمى را به عهده گیرد و با آنان به نیکى رفتار نکند، به ازاى هر روز [که بر آنان مهترى کرده] ، هزار سال در لبهاى از دوزخ نگه داشته مىشود و با دستهاى زنجیر شده به گردنش، محشور مىگردد. پس اگر در میان آنان، فرمان خداى متعال را بر پا داشته باشد، خداوند متعال او را آزاد مىکند و اگر ستم کرده باشد، خداوند او را در آتش دوزخ، که ژرفایش به مسافت هفتاد سال راه است، فرو مىاندازد.
هر کس بر طبق قانونى که خدا نازل کرده است، حکم نکند، همانند کسى است که شهادت دروغ مىدهد، و به سبب آن، در آتش پرتاب مىشود و به اندازه عذاب همان شاهد دروغین، عذاب خواهد شد.
هر کس دو رو و دو زبان باشد، در روز قیامت نیز دو رو و دو زبان خواهد بود.
هر کس در راه قطع رابطه میان دو نفر قدم بردارد، گناهش به اندازه ثواب همان کسى است که دو نفر را آشتى مىدهد. لعنت خدا بر او نوشته مىشود، تا این که به دوزخ رود و عذابش دو چندان گردد» .
6338 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: یُسَلَّطُ الجَرَبُ عَلى أهلِ النّارِ، یَنحَلونَ(69) حَتّى تَبدُوَ عِظامُهُم، فَیَقولونَ: لِمَ سُلِّطَ عَلَینا ذلِکَ؟ فَیُقالُ: بِإِیذائِکُم أهلَ الإِیمانِ(70)
6339 . عنه صلى الله علیه و آله: کُلُّ مُؤذٍ فِی النّارِ(71)
6338 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بر دوزخیان، بیمارىِ گرى عارض مىشود، چندان که از بس خود را مىخارانند، [پوست و گوشت بدنشان کنده و] استخوانهایشان پیدا مىشود پس مىگویند: «چرا این بیمارى بر ما عارض شده است؟» . پاسخ داده مىشوند: زیرا شما اهل ایمان را آزار مىدادید
6339 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر آزار دهندهاى، در آتش است
3 / 15 آثارُ الذُّنوبِ على غیرِ فاعِلِها
6340 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الذَّنبُ شُؤمٌ على غیرِ فاعِلِهِ، إن عَیَّرَهُ ابتُلِیَ، وإنِ اغتابَهُ أثِمَ، وإن رَضِیَ بهِ شارَکَهُ(72)
3 / 16 الذُّنوبُ التی تُعَجَّلُ عُقوبَتُها
6341 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ثلاثةٌ مِنَ الذُّنوبِ تُعَجَّلُ عُقوبَتُها ولا تُؤَخَّرُ إلى الآخِرَةِ: عُقوقُ الوالِدَینِ، والبَغیُ على الناسِ، وکُفرُ الإحسانِ(73)
3 / 17 دواءُ الذُّنوبِ
6342 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لِکُلِّ داءٍ دواءٌ، ودواءُ الذُّنوبِ الاستِغفارُ(74)
3 / 18 سِترُ اللّهِ على المُذنبِ
6343 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لِلمؤمنِ اثنانِ وسَبعونَ ستراً، فإذا أذنَبَ ذنباً انهَتَکَ عَنهُ سِترٌ، فإن تابَ رَدَّهُ اللّهُ إلَیهِ وسَبعةً مَعهُ(75)
3 / 15
آثار گناهان بر روى غیر گنهکاران
6340 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: گناه براى غیر گنهکار [نیز] شوم است؛ [زیرا] اگر با گنهکار مخالفت کند، گرفتار مىشود، اگر از او غیبت کند، گنهکار مىشود و اگر به گناه رضایت دهد، در آن شریک مىشود
3 / 16
گناهان زودْ کیفر
6341 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا مىرسد و به آخرت نمىافتد: آزردن پدر و مادر، ستم به مردم، و ناسپاسى نسبت به خوبىها [ى دیگران]
3 / 17
داروى گناهان
6342 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر دردى را دارویى است و داروى گناهان، استغفار است
3 / 18
پردهپوشى خدا نسبت به گنهکار
6343 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مؤمن در پوششِ هفتاد و دو پرده است و چون گناهى انجام دهد، یک پرده دریده مىشود و اگر توبه کرد، خداوند آن پرده را با هفت پرده دیگر به او باز مىگرداند
3 / 19 مُکفِّراتُ الذُّنوبِ
أ العُقوبةُ فی الدنیا
6344 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنّ المؤمنَ إذا قارَفَ الذُّنوبَ ابتُلِیَ بها بالفَقرِ، فإن کانَ فی ذلکَ کفّارةٌ لِذُنوبِهِ وإلّا ابتُلِیَ بالمَرضِ، فإن کانَ ذلکَ کفّارةً لِذُنوبِهِ وإلّا ابتُلِیَ بالخَوفِ مِن السُّلطانِ یَطلُبُهُ، فإن کانَ ذلکَ کفّارةً لِذُنوبِهِ وإلّا ضُیِّقَ علَیهِ عِندَ خُروجِ نفسِهِ، حتّى یَلقَى اللّهَ حِینَ یَلقاهُ وما لَهُ مِن ذنبٍ یَدَّعِیهِ علَیهِ فَیَأمُرُ بهِ إلى الجَنَّةِ(76)
6345 . رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله عن جَبرئیلَ علیه السلام عنِ اللّهِ عز و جل: یا محمّدُ، إنّی حَظَرتُ الفِردَوسَ على جمیعِ النبیِّینَ حتّى تَدخُلَها أنتَ وعلیٌّ وشیعَتُکُما، إلّا مَنِ اقتَرَفَ مِنهُم کبیرةً، فإنّی أبلُوهُ فی مالِهِ أو بخوفٍ من سُلطانِهِ حَتَّى تَلقاهُ الملائکةُ بالرَّوحِ والرَّیحانِ وأنا علَیهِ غیرُ غَضبانَ، فیکونَ ذلکَ حِلّاً لِما کانَ مِنهُ(77)
6346 . عنه صلى الله علیه و آله: لا یَزالُ البَلاءُ فی المؤمنِ والمؤمنةِ فی جَسَدِهِ ومالِهِ وولدِهِ حَتّى یَلقَى اللّهَ وما علَیهِ مِنخطیئةٍ (78)
ب الأمراضُ
6347 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: السُّقمُ یَمحُو الذُّنوبَ(79)
3 / 19
پاک کننده گناه
الف کیفر دنیوى
6344 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه مؤمن گناهانى انجام دهد، به سبب آنها گرفتار فقر مىشود اگر آن فقر، گناهانش را پاک نکرد، به بیمارى مبتلا مىشود و اگر آن هم گناهانش را نزدود، به ترس از تعقیب قدرت حاکم، گرفتار مىآید و اگر این نیز گناهانش را پاک نکرد، هنگام مُردن، به سختى جان مىدهد، تا آن که سرانجام، خدا را بدون گناهى که به سبب آن بازخواست شود، دیدار کند و دستور رسد که او را به بهشت برند
6345 . پیامبر خدا به نقل از جبرئیل علیه السلام از خداوند متعال : اى محمّد! من ورود به بهشت را بر همه پیامبران ممنوع کردهام، تا وقتى که تو و على و پیروانتان وارد آن شوید، مگر آن کس از پیروانتان که گناه کبیرهاى مرتکب شود در این صورت، او را به بلایى در اموالش یا ترس از سلطان گرفتار مىکنم، تا آن که فرشتگان با بشارت و شادمانى از او استقبال کنند و من از او در خشم نباشم و این همه، براى رهایى از گناهى است که از او سر زده
6346 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: زن و مرد مؤمن، پیوسته در جان و مال و فرزندش گرفتار بلا مىشود تا آن که بدون گناه، خدا را دیدار کند
ب بیمارىها
6347 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیمارى، گناهان را پاک مىکند
6348 . عنه صلى الله علیه و آله: ساعاتُ الوَجَعِ یُذهِبْنَ ساعاتِ الخَطایا(80)
6349 . عنه صلى الله علیه و آله: حُمّى لیلةٍ کَفّارةُ سَنَةٍ(81)
6350 . عنه صلى الله علیه و آله: ما مِن مَرَضٍ أو وَجَعٍ یُصِیبُ المؤمنَ إلّا کانَ کفّارَةً لِذَنبِهِ(82)
6351 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ المَرَضَ یُنَقِّی الجَسَدَ مِن الذنوبِ کما یُذهِبُ الکِیرُ خُبثَ الحدیدِ(83)
6352 . عنه صلى الله علیه و آله لَمّا سَألَهُ رَجُلٌ: ما الذی یَمحو عَنّی الخَطایا؟ : الدُّموعُ والخُضوعُ والأمراضُ(84)
ج الأحزانُ
6353 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إذا کَثُرَت ذُنوبُ المؤمِنِ ولم یَکن لَهُ مِن العَمَلِ مایُکَفِّرُها ابتَلاهُ اللّهُ بالحُزنِ لِیُکَفِّرَها بهِ عَنهُ(85)
6354 . الدعوات عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنّ مِنَ الذُّنوبِ ذُنوباً لا یُکَفِّرُها صلاةٌ ولا صومٌ قیلَ: یا رسولَ اللّهِ، فما یُکَفِّرُها؟ قالَ: الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعیشَةِ(86)
6355 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ما أصابَ المؤمنَ مِن نَصَبٍ ولا وَصَبٍ ولا حَزَنٍ حتّى الهَمُّ یُهِمُّهُ إلّا کَفَّرَ اللّهُ بهِ عَنهُ مِن سیّئاتِهِ(87)
6348 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: لحظات درد کشیدن، لحظههاى [ارتکاب] گناهان را مىبَرد
6349 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: یک شب تب داشتن، کفّاره یک سال [گناه] است
6350 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ بیمارى یا دردى نیست که به مؤمن برسد، مگر این که کفّاره گناه اوست.
6351 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیمارى، تن را از گناهان مىپالاید، همچنان که دَم آهنگرى، ناخالصى آهن را مىزداید
6352 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در پاسخ سؤال مردى که پرسید: چه چیزى گناهان مرا پاک مىکند؟ : اشکها، خضوع [در پیشگاه خداوند] و بیمارىها
ج اندوهها
6353 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه گناهان مؤمن، بسیار شود و او عملى نداشته باشد که آن گناهان را پاک گردانَد، خداوند او را به اندوه مبتلا مىسازد تا بِدان، گناهانش را بزداید
6354 . الدعوات: پیامبر خدا فرمود: «در میان گناهان، گناهانى هست که هیچ نماز و روزهاى آنها را نمىزداید» .
گفته شد: اى پیامبر خدا! پس چه چیزى آنها را مىزداید؟
فرمود: «اندوه براى کسب گذران زندگى» .
6355 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ رنج و درد و اندوه و حتّى نگرانى خاطرى به مؤمن نمىرسد، جز این که خداوند، بِدان، گناهانش را مىزداید
6356 . عنه صلى الله علیه و آله: ساعاتُ الهُمومِ ساعاتُ الکفّاراتِ، ولا یَزالُ الهَمُّ بالمؤمنِ حتّى یَدَعَهُ وما لَهُ مِن ذَنبٍ(88)
6357 . کنزالفوائد: رُویَ أنَّهُ لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ: «لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ. . . مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ»(89) فقال رجُلٌ لِرَسولِ اللّه صلى الله علیه و آله: یا رَسولَ اللّهِ! جاءَت قاصِمَةُ الظَّهرِ، فقالَ صلى الله علیه و آله: کلّا، أما تَحزَنُ؟ أما تَمرَضُ؟ أما یُصِیبُکَ اللّأواءُ والهُمومُ؟ قالَ: بلى، قالَ: فذلکَ مِمّا یُجزى بهِ(90)
د الحَسناتُ
الکتاب
«وَ أَقِمِ اَلصَّلاةَ طَرَفَیِ اَلنَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اَللَّیْلِ إِنَّ اَلْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ اَلسَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى لِلذّاکِرِینَ» (91)
«ذلِکَ أَمْرُ اَللّهِ أَنْزَلَهُ إِلَیْکُمْ وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْراً» (92)
الحدیث
6358 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إذا عَمِلتَ سیّئةً فَاعمَلْ حَسَنةً تَمْحوها(93)
ه الحجُّ والعُمرةُ
6359 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: العُمرَةُ إلى العُمرَةِ کَفّارَةُ ما بَینَهُما، والحجّةُ المُتَقَبَّلَةُ ثوابُها الجَنَّةُ، ومِنَ الذُّنوبِ ذنوبٌ لا تُغفَرُ إلّا بعَرَفاتَ(94)
6356 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: لحظات نگرانى و اندوه، لحظات کفّاره گناهان است اندوه و نگرانىِ خاطر، پیوسته با مؤمن هست و زمانى رهایش مىکند که از گناهانْ پاک شده باشد
6357 . کنز الفوائد: روایت شده که چون آیه «به آرزوهاى شما نیست. هر کس که مرتکب بدى شود، جزایش را مىبیند» نازل شد، مردى به پیامبر خدا صلى الله علیه و آله گفت: اى پیامبر خدا! آیه کمرشکن آمد!
پیامبر خدا فرمود: «چنین نیست آیا تو غمگین نمىشوى؟ آیا بیمار نمىشوى؟ آیا محنت و اندوه به تو نمىرسد؟» .
گفت: چرا.
فرمود: «همین چیزها از جمله کیفرهاست» .
د کارهاى نیک
قرآن
«و در دو طرف روز [یعنى اوّل و آخر آن] و نخستین ساعات شب، نماز را بر پا دار؛ زیرا خوبىها بدىها را از میان مىبرند این براى پند گیرندگان، پندى است» .
«این است فرمان خدا که آن را به سوى شما فرستاده است؛ و هر کس از خدا پروا کند، بدىهایش را از او مىزداید و پاداشش را بزرگ مىگرداند» .
حدیث
6358 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه کار بدى کردى، کار خوبى انجام بده، که آن، بدى را پاک مىکند
ه حج و عمره
6359 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: این عمره تا آن عمره، کفّاره گناهانى است که در فاصله آن دو، صورت مىگیرند ثواب حجّ پذیرفته، بهشت است، و گناهانى هستند که جز در عرفات، آمرزیده نمىشوند
و الموت
6360 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: المَوتُ کفّارةٌ لِذُنوبِ المؤمنینَ(95)
ز خِدمَةُ العِیالِ
6361 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: خِدمَةُ العِیالِ کَفّارَةٌ لِلکَبائرِ، وتُطفئُ غَضَبَ الرَّبِّ(96)
ح إجابَةُ المُؤذِّن
6362 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إجابَةُ المُؤذِّنِ کَفّارَةُ الذُّنوبِ(97)
ط النَّدامَةُ
6363 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: کفّارَةُ الذَّنْبِ النَّدامَةُ(98)
ی طَلَبُ العِلم
6364 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن طَلَبَ العِلمَ کانَ کفَّارَةً لِما مَضى(99)
ک إسباغُ الوُضُوء
6365 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله فی بیانِ کَفّاراتِ الخَطایا : إسباغُ الوُضوءِ علَى المَکارِهِ(100)
ل الاستِغفارُ لِلمَظلومِ الفائِت
6366 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن ظَلَمَ أحَدا فَفاتَهُ فَلْیَستَغْفِرِ اللّهَ تعالى لَهُ؛ فإنّهُ کفّارَةٌ لَهُ(101)
و مرگ
6360 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مرگ، کفّاره گناهان مؤمنان است
ز خدمتگزارى به خانواده
6361 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خدمت کردن به خانواده، کفّاره گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو مىنشاند.
ح اجابت مؤذّن
6362 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اجابت کردن مؤذّن، کفّاره گناهان است.
ط پشیمانى
6363 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کفّاره گناه، پشیمانى است.
ى طلب دانش
6364 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که در پى تحصیل علم برود، [این کارش] کفّاره گذشته اوست.
ک وضوى کامل
6365 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در بیان [یکى از] کفّارههاى گناهان : کامل به جا آوردن وضو در سختىها [و شرایط دشوار] است.
ل آمرزشخواهى براى ستمدیده در گذشته
6366 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که به کسى ستم کند و دیگر دسترس به او نداشته باشد، باید برایش از خداوند، آمرزش بطلبد؛ زیرا این کار، کفّاره [ستم] اوست.
م افتِتاحُ النَّهار واختِتامُهُ بِالخیر
6367 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَنِ استَفتَحَ أوَّلَ نَهارِهِ بخَیرٍ وخَتَمَهُ بِالخَیرِ، قالَ اللّهُ لملائکتِهِ: لا تَکتُبُوا علَیهِ ما بینَ ذلکَ مِنَ الذُّنوبِ(102)
ن تِلکَ الخِصال
6368 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ثلاثٌ کَفَّاراتٌ وثَلاثٌ مُهلِکاتٌ وثلاثٌ مُنجِیاتٌ. . . أمّا الکفارات: فإفشاء السَّلامِ، وإطعامُ الطَّعامِ، والتَّهجُّدُ باللیلِ والناسُ نِیامٌ. . . (103)
6369 . عنه صلى الله علیه و آله: کفّارَةُ الطِّیَرَةِ التَّوَکُّلُ(104)
6370 . سنن أبی داوود عن أبی برزة الأسلمی عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله کانَ یقولُ بأخَرَةٍ إذا أرادَ أن یَقومَ مِن المَجلسِ : سبحانکَ اللّهُمَّ وبحَمدِکَ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلّا أنتَ، أستَغفِرُکَ وأتوبُ إلَیکَ فقالَ رجُلٌ: یا رسولَ اللّهِ، إنّکَ لَتَقولُ قولاً ما کُنتَ تَقولُهُ فیما مضى! قالَ: کفّارَةٌ لِما یکونُ فی المَجلِسِ(105)
3 / 20 جَزاءُ الإعراض عَنِ الذَّنب
6371 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن أعرَضَ عن مُحَرَّمٍ أبدَلَهُ اللّهُ بهِ عِبادَةً تَسُرُّهُ(106)
م شروع کردن و پایان دادن کارها با کار خیر
6367 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس آغازِ روز خود را با خیر شروع کند و با خیر به پایانش برَد، خداوند به فرشتگان خود مىفرماید: «گناهانى را که در این بین انجام داده است، براى او ننویسید» .
ن چند خصلت دیگر
6368 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه چیز، کفّاره (پاک کننده گناه) اند، و سه چیز، هلاکت کنندهاند، و سه چیز، نجات دهنده: . . . کفّارهها [عبارتاند از] رواج دادن سلام (سلام کردن به همگان) ، اطعام کردن، و عبادت در شب، هنگامى که مردم خفتهاند. . .
6369 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کفّاره فال بد زدن، توکّل است.
6370 . سنن أبى داوود به نقل از ابو برزه : پیامبر خدا آن گاه که مىخواست از مجلس برخیزد، در آخرین جمله مىفرمود: «سبحانک اللّهم و بحمدک أشهد أن لا إله إلّا أنت. أستغفرک و أتوب إلیک» .
مردى گفت: اى پیامبر خدا! سخنى مىگویید که در گذشته آن را نمىگفتید!
فرمود: «کفّاره چیزهایى است که در مجلس مىگذرد» .
3 / 20
پاداش دورى کردن از گناه
6371 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که از کارى حرام روى گردانَد، خداوند به جاى آن، عبادتى شاد کننده عطایش مىفرماید
1) الأنعام:120.
2) الذاریات:59.
3) البقرة:81.
4) الحجرات:7.
5) البقرة:18.
6) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 352 ح 2660 عن عبداللّه بن مسعود، بحار الأنوار: ج 77 ص 102 ح 1.
7) لقمان:33.
8) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 349 ح 2660 عن عبداللّه بن مسعود، بحارالأنوار: ج 77 ص 100 ح 1.
9) المحجّة البیضاء: ج 8 ص 160.
10) وفی المصدر «ابقى» وما اثبتناه من بحار الأنوار.
11) اعلام الدین: ص 334 ح 8 عن ابن عبّاس، بحار الأنوار: ج 77 ص 178 ح 10.
12) کنز العمّال: ج 4 ص 239 ح 10338 عن أبی قتادة.
13) کنز العمال: ج 16 ص 657 ح 46263 عن جابر.
14) کنز العمال: ج 16 ص 657 ح 46264 نقلاً عن المعجم الکبیر عن عمرو بن عبسة.
15) کنز العمال: ج 2 ص 245 ح 3935 نقلاً عن ابن شاهین فی الترغیب والترهیب عن أمّ أنس.
16) کنز العمال: ج 1 ص 37 ح 65 نقلاً عن المعجم الأوسط عن ابن عمر.
17) کنز العمال: ج 16 ص 656 ح 46261 نقلاً عن ابن عساکر عن ابن عمرو.
18) کنز العمال: ج 1 ص 141 ح 676 نقلاً عن مسند ابن ماجة عن فضالة.
19) کنز العمال: ج 1 ص 26 ح 17.
20) کنز العمال: ج 16 ص 657 ح 46266 عن صالح بن بشیر بن فدیک.
21) کنز العمال: ج 16 ص 657 ح 46265 عن ابن عمرو.
22) کنز العمّال: ج 16 ص 46 ح 43869 عن ابن مسعود.
23) الفرقان:68 والآیة «والَّذینَ لا یَدْعُون مَع اللّه إلها آخَرَ ولا یَقْتُلُون النَفْسَ الَتی حَرَّمَ اللّهُ إلّا بالحَقِّ ولا یَزْنُونَ ومَن یَفْعَل ذلک یَلْقَ أثاما».
24) صحیح البخاری: ج 5 ص 2236 ح 5655.
25) النساء:97.
26) العنکبوت:56.
27) الزمر:10.
28) مجمع البیان: ج 3 ص 153 عن الحسن، بحارالأنوار: ج 19 ص 31.
29) النساء:48.
30) عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 2 ص 33 ح 60 عن داوود بن سلیمان الفراء عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 72 ص 219 ح 1.
31) کنز العمّال: ج 15 ص 955 ح 43770 نقلاً عن أبی الشیخ فی الثواب عن أنس.
32) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 355 ح 5762 عن حماد بن عمرو وأنس بن محمد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 77 ص 48 ح 3.
33) آل عمران:30.
34) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 350 ح 2660 عن عبداللّه بن مسعود، بحارالأنوار: ج 77 ص 101 ح 1.
35) الأمالی للطوسی: ص 527 ح 1162 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 77 ص 77 ح 3.
36) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 365 ح 2661 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 77 ص 77 ح 3.
37) فی المصدر «صفیر» ، والتصویب من بحار الأنوار.
38) کنزالفوائد: ج 1 ص 55، بحار الأنوار: ج 77 ص 168 ح 6.
39) النوادر للراوندی: ص 129 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 73 ص 363 ح 93.
40) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 367 ح 2661 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 77 ص 79 ح 3.
41) أعلام الدین: ص 334 ح 8 عن ابن عبّاس، بحار الأنوار: ج 77 ص 178 ح 10.
42) الکافی: ج 2 ص 372 ح 2 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 392 ح 2.
43) بحار الأنوار: ج 77 ص 156 ح 132، تحف العقول: ص 52.
44) النساء:31.
45) النجم:32.
46) کنزالفوائد: ج 2 ص 11، بحار الأنوار: ج 77 ص 170 ح 7.
47) کنز العمّال: ج 3 ص 540 ح 7798 عن عمرو.
48) آل عمران:135.
49) الخصال: ص 243 ح 96 عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 70 ص 52 ح 11.
50) الخصال: ص 228 ح 65 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 349 ح 45.
51) الأمالی للصدوق: ص 518 ح 707 عن الحسین بن یزید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 73 ص 355 ح 62.
52) بحار الأنوار: ج 73 ص 377 ح 14، عدّة الداعی: ص 197 عن ابن مسعود.
53) الشورى:30.
54) الأمالی للطوسی: ص 570 ح 1180 عن علیّ بن جعفر عن أخیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 81 ص 194 ح 52.
55) گناه کبیره، در صورت استغفار از آن، آمرزیده مىشود و گناه صغیره، در صورت اصرار بر آن، کبیره محسوب مىشود م.
56) فی بعض النسخ «یدخل فی تابوت» . (کما فی هامش المصدر).
57) فی بعض النسخ «على أربعمئة ألف لماتوا» . (کما فی هامش المصدر).
58) لاک اللقمة: مضغها (مجمع البحرین: ج 3 ص 1657).
59) الماعون: اسم جامع لمنافع البیت، کالقدر والدلو والملح والماء والسراج والخُمرة ونحو ذلک ممّا جرت العادة بعاریته (مجمع البحرین: ج 3 ص 1707).
60) فی بعض النسخ «سمّ الأساوِد» والمراد الحیّات السُّود (کما فی هامش المصدر).
61) تعس: إذا عثر وانکبّ لوجهه، وهو دعاء علیه بالهلاک (النهایة: ج 1 ص 190، وفی بعض النسخ «انغمس» (کما فی هامش المصدر).
62) زَجَّهُ: طعنه (تاج العروس: ج 3 ص 388).
63) طه:125 و 126.
64) فی بعض النسخ «یخطیها» (کما فی هامش المصدر).
65) فی بعض النسخ «اهزئت» (کما فی هامش المصدر).
66) عالِج: موضع بالبادیة بها رَمْل ورملُ عالج: ما تراکم منالرّمل ودخل بعضه فی بعض (لسان العرب: ج 2 ص 327).
67) ثواب الأعمال: ص 331 339 ح 1، بحارالأنوار: ج 76 ص 360 367 ح 30.
68) در متن عربى حدیث، «ماعون» آمده است که به معناى هر چیزى است که منفعت و کارآیى داشته باشد، یا هر وسیلهاى که مردم از یکدیگر به عاریه مىگیرند، مانند: سطل و تیشه و دیگ و امثال اینها.
69) کذا فی المصدر، وفی کنز العمّال: «فیحکّون» ، وهو الأنسب للسیاق.
70) الفردوس: ج 5 ص 489 ح 8852 عن أنس، ربیع الأبرار: ج 2 ص 844 عن مجاهد من دون إسنادٍ إلى المعصوم نحوه، کنز العمّال: ج 14 ص 534 ح 39541؛ تنبیه الخواطر: ج 1 ص 56 عن مجاهد من دون إسنادٍ إلى المعصوم نحوه.
71) تاریخ بغداد: ج 11 ص 299، تاریخ دمشق: ج 38 ص 353 ح 7688 کلاهما عن الأشجّ عن الإمام علیّ علیه السلام، کنز العمّال: ج 14 ص 523 ح 39484.
72) الفردوس: ج 2 ص 249 ح 3169 عن أنس بن مالک.
73) الأمالی للمفید: ص 237 ح 1 عن أبی اسحاق الهمدانی عن أبیه عن الإمام علیّ علیه السلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 373 ح 7.
74) ثواب الأعمال: ص 197 ح 1 عن السکونیّ عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 93 ص 379 ح 11.
75) النوادر للراوندی: ص 97 ح 49 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 362 ح 93.
76) بحار الأنوار: ج 81 ص 199 ح 56 عن أبی الجارود عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام.
77) التمحیص: ص 40 ح 40 عن فرات بن أحنف عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 68 ص 145 ح 92.
78) جامع الأخبار: ص 310 ح 856 عن أبی هریرة، بحار الأنوار: ج 67 ص 236 ح 54.
79) جامع الأحادیث: ص 85، بحار الأنوار: ج 67 ص 244 ح 83 نقلاً عن الإمامة والتبصرة عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام.
80) الجعفریّات: ص 245 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 67 ص 244 ح 83.
81) طب الأئمة: ص 16 عن عبداللّه بن سنان عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 81 ص 186 ح 39.
82) مسند ابن حنبل: ج 9 ص 518 ح 25393 عن عائشة.
83) أعلام الدین: ص 398، بحار الأنوار: ج 81 ص 197 ح 54.
84) کنز العمّال: ج 16 ص 129 ح 44154 عن خالد بن الولید.
85) الدعوات: ص 120 ح 288، بحارالأنوار: ج 73 ص 157 ح 3.
86) الدعوات: ص 56 ح 141، بحارالأنوار: ج 73 ص 157 ح 3.
87) تحف العقول: ص 38، بحارالأنوار: ج 77 ص 142 ح 29.
88) بحار الأنوار: ج 67 ص 244 ح 83 عن السکونیّ عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام.
89) النساء:123.
90) کنزالفوائد: ج 2 ص 379، بحار الأنوار: ج 81 ص 192 ح 49.
91) هود:114.
92) الطلاق:5.
93) الأمالی للطوسی: ص 186 ح 312 عن أبی ذرّ الغفاری، بحارالأنوار: ج 71 ص 242 ح 3.
94) دعائم الإسلام: ج 1 ص 294 عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 99 ص 50 ح 46.
95) الأمالی للمفید: ص 283 ح 8 عن محمد بن عطیة عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 6 ص 151 ح 3.
96) جامع الأخبار: ص 276 ح 751، بحارالأنوار: ج 104 ص 132 ح 1.
97) جامع الأخبار: ص 172 ح 407، بحارالأنوار: ج 84 ص 154 ح 49.
98) مسند ابن حنبل: ج 1 ص 620 ح 2623 عن ابن عبّاس.
99) سنن الترمذی: ج 4 ص 29 ح 2648 عن سخبرة.
100) سنن ابن ماجة: ج 1 ص 148 ح 427 عن أبی سعید الخدری.
101) ثواب الأعمال: ص 323 ح 15 عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 313 ح 27.
102) کنز العمّال: ج 15 ص 781 ح 43081 عن عبد اللّه بن یسر.
103) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 325 ح 2656 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 70 ص 6 ح 3.
104) الکافی: ج 8 ص 198 ح 236 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام.
105) سنن أبی داوود: ج 4 ص 265 ح 4859.
106) الأمالی للطوسی: ص 182 ح 306 عن أبی قلابة، بحار الأنوار: ج 77 ص 121 ح 20.