42 / 1 دَورُ الهَدِیَّةِ فی المَحبَّةِ
الکتاب
«وَ إِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِمْ بِهَدِیَّةٍ فَناظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ اَلْمُرْسَلُونَ» (1)
الحدیث
6233 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: تَهادَوا تَحابُّوا، تَهادُوا فإنَّها تَذهَبُ بالضَّغائنِ(2)
6234 . عنه صلى الله علیه و آله: تَهادَوا؛ فإنّ الهَدِیَّةَ تَسِلُّ السَّخائمَ، وتُجلی ضَغائنَ العَداوَةِ والأحقادِ(3)
6235 . عنه صلى الله علیه و آله: الهَدِیَّةُ تُذهِبُ الضَّغائنَ مِن الصُّدورِ(4)
6236 . عنه صلى الله علیه و آله: الهَدِیَّةُ تُورِثُ المَوَدَّةَ، وتَجدُرُ (5) (6) الاُخُوَّةَ، وتُذهِبُ الضَّغینَةَ، تَهادُوا
تَحابُّوا(7)
42 / 1
نقش هدیه در ایجاد محبّت
قرآن
«و [اینک] من ارمغانى به سویشان مىفرستم و مىنگرم که فرستادگان [من] ، با چه چیز باز مىگردند» .
حدیث
6233 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به یکدیگر هدیه دهید تا نسبت به همدیگر، با محبّت شوید. به یکدیگر هدیهدهید؛ زیرا هدیه، کینهها را مىبرد.
6234 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: براى یکدیگر هدیه ببرید؛ زیرا هدیه، بدخواهىها را [از دلها] بیرون مىکشد و کینههاى دشمنى و نفرتها را برطرف مىکند.
6235 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هدیه دادن، کینهها را از سینهها مىبرد.
6236 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هدیه دادن، محبّت مىآورد و برادرى را نگه مىدارد و کینه و دشمنى را مىبرد. براى یکدیگر هدیه ببرید تا دوستدار هم شوید.
42 / 2 الحَثُّ على قَبولِ الهَدیّةِ
6237 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لَو اُهدِیَ إلَیَّ کُراعٌ (8) لَقَبِلتُهُ(9)
6238 . عنه صلى الله علیه و آله: لَو دُعِیتُ إلى کُراعٍ لأجَبتُ، ولَو اُهدِیَ إلَیّ کُراعٌ لَقَبِلتُ(10)
6239 . عنه صلى الله علیه و آله: لَو اُهدِیَ إلَیّ کُراعٌ لَقَبِلتُ، ولَو دُعِیتُ إلى ذِراعٍ لَأجَبتُ(11)
6240 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن تَکرِمَةِ الرّجُلِ لأخیهِ المُسلمِ أن یَقبَلَ تُحفَتَهُ، ویُتحِفَهُ بما عِندَهُ، ولا یَتَکَلّفَ لَهُ شیئا(12)
6241 . عنه صلى الله علیه و آله لِعائشةَ لَمّا أهدَت إلَیها امرأةٌ مِسکینَةٌ هَدِیَّةً فلَم تَقبَلْها رَحمَةً لَها : ألَا قَبِلتیها مِنها وکافَیتیها مِنها؟ ! فلا تَرى أ نَّکِ حَقَّرتیها! یا عائشةُ، تَواضَعی فإنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُتواضِعینَ ویُبغِضُ المُستَکبِرینَ(13)
6242 . سنن أبی داوود عن عائشة: إنّ النَّبیَّ صلى الله علیه و آله کانَ یَقبَلُ الهَدِیَّةَ ویُثیبُ علَیها(14)
42 / 2 تشویق به پذیرفتن هدیه
6237 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر پاچه گاو یا گوسفندى هم به من هدیه دهند، آن را مىپذیرم.
6238 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر به خوردن پاچه گاو یا گوسفندى هم دعوت شوم، قبول مىکنم و اگر پاچهاى به من هدیه دهند، آن را مىپذیرم.
6239 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر پاچهاى هم به من هدیه شود، مىپذیرم و اگر به خوردن سردست [گوسفندى] هم دعوت شوم، قبول مىکنم.
6240 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از [موارد] احترام مرد به برادرش، این است که پیشکش او را بپذیرد و از همان چیزى که نزد خود دارد، به او پیشکش دهد و براى پیشکش دادنِ چیزى به او، خود را به زحمت نیندازد
6241 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله هنگامى که زن مستمندى هدیهاى براى عایشه آورد؛ امّا عایشه از روى دلسوزى، آن را قبول نکرد : چرا آن را قبول نکردى و متقابلاً هدیهاى به او ندادى که فکر نکند او را تحقیر کردهاى؟ اى عایشه! فروتن باش؛ زیرا خداوند، فروتنان را دوست مىدارد و از افراد متکبّر، نفرت دارد
6242 . سنن أبى داوود به نقل از عایشه : پیامبر صلى الله علیه و آله هدیه را مىپذیرفت و در برابر آن، پاداش مىداد.
42 / 3 وُجوهُ الهَدیَّةِ
6243 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الهَدِیَّةُ على ثَلاثَةِ أوجُهٍ: هَدِیَّةُ مُکافاةٍ، وهَدِیَّةُ مُصانَعَةٍ، وهَدِیَّةٌ للّهِ عز و جل(15)
42 / 4 حُرمَةُ هَدایا العُمّالِ
6244 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الهَدِیَّةُ إلَى الإمامِ غُلولٌ(16)
6245 . عنه صلى الله علیه و آله: هَدایا العُمّالِ غُلولٌ(17)
6246 . عنه صلى الله علیه و آله: هَدایا العُمّالِ حَرامٌ کُلُّها(18)
6247 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن شَفَعَ لأخیهِ شَفاعَةً فأهدى لَهُ هَدِیَّةً علَیها فقَبِلَها مِنهُ، فَقد أتى بابا عَظیما مِن أبوابِ الرِّبا(19)
6248 . عنه صلى الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام : یاعلیُّ، إنَّ القَومَ سَیُفْتَنونَ بأموالِهِم، ویَمُنُّونَ بدِینِهِم على ربِّهِم، ویَتَمَنَّونَ رَحمَتَهُ، ویَأمَنُونَ سَطوَتَهُ، ویَستَحِلُّونَ حَرامَهُ بالشُّبُهاتِ الکاذِبَةِ، والأهواءِ السّاهِیَةِ، فیَستَحِلُّونَ الخَمرَ بالنَّبیذِ، والسُّحتَ بالهَدِیَّةِ، والرِّبا بالبَیعِ(20)
6249 . صحیح البخاری عن أبی حمید الساعدی: استَعمَلَ النَّبیُّ صلى الله علیه و آله رجُلاً مِن بَنی أسَدٍ یُقال لَهُ ابنُ الاُتبِیّةِ على صَدَقَةٍ، فلَمّا قَدِمَ قالَ: هذا لَکُم و هذا اُهدِیَ لِی، فقامَ النَّبیُّ صلى الله علیه و آله علَى
المِنبَرِ. . . فحَمِدَ اللّهَ وأثنى علَیهِ ثُمّ قالَ: ما بالُ العامِلِ نَبعَثُهُ، فَیأتی فَیقولُ: هذا لَکَ و هذا لِی؟ ! فهَلّا جَلَسَ فی بَیتِ أبِیهِ واُمِّهِ فیَنظُرَ أیُهدى لَهُ أم لا؟ والّذی نَفسی بِیَدِهِ لا یَأتی بشیءٍ إلّا جاءَ بهِ یَومَ القِیامَةِ یَحمِلُهُ على رَقَبَتِهِ، إنکانَ بَعیرا لَهُ رُغاءٌ أو بَقَرَةً لَها خُوارٌ أو شاةً تَیعَرُ(21)
42 / 3
انواع هدیه
6243 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هدیه بر سه گونه است: هدیه جبرانى، هدیه رشوهاى [و تملّقآمیز] ، و هدیه به خاطر خداوند عز و جل.
42 / 4
حرام بودن هدیه دادن به کارگزاران حکومتى
6244 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هدیه دادن به زمامدار، [گونهاى] غلول (22) است.
6245 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هدایایى که به کارگزارانْ پیشکش مىشود، خیانت است.
6246 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هدایایى که به کارگزاران داده مىشود، همگى حرام است.
6247 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس براى برادر خود وساطتى بکند و او به خاطر آن وساطت، برایش هدیهاى ببرد و او آن هدیه را بپذیرد، هر آینه به دَرِ بزرگى از درهاى ربا وارد شده است.
6248 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام : اى على! به زودى، مسلمانان به اموالشان آزمایش مىشوند و به خاطر دیندارىشان، بر خدا منّت مىنهند و آرزوى رحمت او را مىکنند و از خشم او آسودهخاطر مىشوند و با شبهههاى دروغین و هوسهاى غفلتزا، حرام او را حلال مىشمارند. پس شراب را به نام نبیذ، و رشوه را به نام هدیه و ربا را به نام خرید و فروش، حلال مىکنند
6249 . صحیح البخارى به نقل از ابو حمید ساعدى : پیامبر صلى الله علیه و آله مردى از بنى اسد به نام ابن اُتْبیّه(23) را مأمور جمعآورى زکات کرد. چون اموال زکات را آورد، گفت: این براى شماست
و این هم به خود من، هدیه شده است.
پیامبر صلى الله علیه و آله بر منبر ایستاد. . . و پس از حمد و ثناى خداوند، فرمود: «چه شده است که کارگزار را مىفرستیم و وقتى مىآید، مىگوید: این، از آنِ توست و این، از آنِ من؟ ! چرا در خانه پدر و مادرش نمىنشیند تا ببیند آیا باز هم براى او هدیه مىآورند یا نه؟ ! سوگند به آن که جان من در دست اوست، [آن کارگزار] هیچ چیز بر نمىدارد، مگر این که روز قیامت، آن را بر دوش خود خواهد کشید، اگرچه اشترى خروشان، یا گاوى نعرهزن، یا گوسفندى بَعبَعکن باشد» .
42 / 5 النَّهیُ عَن هَدیّةِ المُشرِکِ
6250 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنّا لانَقبَلُ هَدِیَةَ مُشرِکٍ(24)
6251 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّا لانَقبَلُ زَبْدَ (25) المُشرِکینَ(26)
6252 . عنه صلى الله علیه و آله لَمّا جاءَ إلَیهِ مُلاعِبُ الأسِنَّةِ بهَدِیَّةٍ، فعَرَضَ علَیهِ النَّبیُّ الإسلامَ فأبى أن یُسلِمَ : فإنّی لا أقبَلُ هَدِیَّةَ مُشرِکٍ(27)
6253 . عنه صلى الله علیه و آله لرَجُلٍ أهدى لَهُ فَرَسا قَبلَ أن یُسلِمَ : إنّی أکرَهُ زَبدَ المُشرِکینَ(28)
6254 . کنز العمّال عن عیاض بن حَمار المجاشعی: أنّهُ أهدى إلى النَّبیِّ صلى الله علیه و آله هَدِیَّةً أو ناقةً، فقال: أسلَمتَ؟ قالَ: لا، قالَ: فإنّی نُهِیتُ عَن زَبْدِ المُشرِکینَ(29)
6255 . کنز العمّال عن حَکیم بن حِزامٍ: خَرَجتُ إلَى الیَمَنِ فابتَعتُ حِلَّةَ ذی یَزَنَ، فأهدَیتُها إلَى
النَّبیِّ صلى الله علیه و آله فی المُدَّةِ الّتی کانَت بَینَهُ وبَینَ قُرَیشٍ، فقالَ: لا أقبَلُ هَدِیَّةَ مُشرِکٍ، فرَدَّها، فبِعتُها فاشتَراها فَلَبِسَها. . . (30)
42 / 5
نهى از پذیرفتن هدیه مُشرک
6250 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ما هدیه هیچ مشرکى را نمىپذیریم.
6251 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ما پیشکش مشرکان را نمىپذیریم.
6252 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به [جنگاورى به نام] مُلاعِبِ اَسِنّه (نیزه باز) که هدیهاى براى ایشان آورد و ایشان پذیرش اسلام را به او پیشنهاد کرد؛ امّا وى از مسلمان شدن امتناع ورزید : من هم هدیه مشرکى را نمىپذیرم.
6253 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به مردى که پیش از مسلمان شدن، اسبى را براى ایشان هدیه آورد : من عطاى مشرکان را خوش نمىدارم
6254 . کنز العمّال درباره عیاض بن حمار مجاشعى : او براى پیامبر صلى الله علیه و آله هدیهاى یا شترى آورد. پیامبر خدا به او فرمود: «مسلمان شدهاى؟» .
گفت: نه.
پیامبر خدا فرمود: «من از پذیرفتن عطاى مشرکان، نهى شدهام» .
6255 . کنز العمّال به نقل از حکیم بن حِزام : به یمن مسافرت کردم و جامهاى ذو یَزَنى خریدم و آن را در زمانى که رابطه میان پیامبر صلى الله علیه و آله و قریش تیره بود، به ایشان هدیه کردم. پیامبر خدا
فرمود: «من هدیه هیچ مشرکى را نمىپذیرم» و ردّش کرد.
من آن جامه را فروختم و پیامبر خدا آن را خرید و پوشید. . .
6256 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام: إنّ رسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله نَهى عَن زَبْدِ المُشرِکینَ؛ یُریدُ هَدایا أهلِ الحَربِ.(31)
6257 . الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: کانَ عِیاضٌ رجُلاً عَظیمَ الخَطَرِ وکانَ قاضِیا لأهلِ عُکاظَ فی الجاهِلِیَّةِ، فکانَ عِیاضٌ إذا دَخَلَ مَکّةَ ألقى عَنهُ ثِیابَ الذُّنُوبِ والرَّجاسَةِ، وأخَذَ ثِیابَ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله لِطُهرِها، فلَبِسَها وطافَ بالبَیتِ ثُمّ یَرُدُّها علَیهِ إذا فَرَغَ مِن طَوافِهِ.
فلَمّا أن ظَهَرَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله أتاهُ عِیاضٌ بهَدِیَّةٍ فأبى رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله أن یَقبَلَها، وقالَ: یا عِیاضُ، لَو أسلَمتَ لَقَبِلتُ هَدِیَّتَکَ؛ إنّ اللّهَ عز و جل أبى لِی زَبْدَ المُشرِکینَ ثُمّ إنّ عِیاضا بَعدَ ذلکَ أسلَمَ وحَسُنَ إسلامُهُ فأهدى إلى رسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله هَدِیَّةً فقَبِلَها مِنهُ(32)
6258 . الکافی عن إبراهیم الکَرخِیّ: سألتُ أباعبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الرّجُلِ تَکونُ لَهُ الضَّیعَةُ الکَبیرَةُ، فإذا کانَ یَومُ المِهرَجانِ أو النَّیروزِ أهدَوا إلَیهِ الشَّیءَ لَیسَ هُو علَیهِم، یَتَقَرَّبونَ بذلکَ إلَیهِ، فقالَ: ألَیسَ هُم مُصَلِّینَ؟ قلتُ: بلى، قالَ: فلْیَقبَلْ هَدِیَّتَهُم ولْیُکافِهِم؛ فإنَّ رسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله قالَ: لَو اُهدِیَ إلَیَّ کُراعٌ لَقَبِلتُ وکانَ ذلکَ مِن الدِّینِ، ولَو أنَّ کافِرا أو مُنافِقا أهدى إلَیَّ وَسْقا ما قَبِلتُ وکانَ ذلکَ مِن الدِّینِ، أبَى اللّهُ عز و جل لِی زَبْدَ المُشرِکینَ والمُنافِقینَ وطَعامَهُم(33)
6256 . امام على علیه السلام: پیامبر صلى الله علیه و آله از پذیرفتن عطاى مشرکان، نهى فرمود منظورش هدایاى حربیان بود.
6257 . امام صادق علیه السلام: عیاض در زمان جاهلیت، آدم مهم و پُرمنزلتى بود و براى اهل عُکاظ (بازارمعروف و موسمىِ دوره جاهلیت) داورى مىکرد. او هر وقت وارد مکّه مىشد، جامههاى گناهآلود و پلید خود را از تنش در مىآورد و جامههاى پیامبر خدا را به خاطر این که پاک بود، مىگرفت و آنها را مىپوشید و کعبه را طواف مىکرد و چون طوافش تمام مىشد، به پیامبر صلى الله علیه و آله بر مىگرداند.
پس از آن که پیامبر صلى الله علیه و آله قدرت یافت، عیاض هدیهاى براى ایشان آورد. پیامبر صلى الله علیه و آله از پذیرفتن آن، سر باز زد و فرمود: «اى عیاض! اگر مسلمان شوى، هدیهات را مىپذیرم خداوند عز و جل خوش ندارد که من عطاى مشرکان را بپذیرم» .
بعدها عیاض اسلام آورد ومسلمانى نیک و راستین شد و هدیهاى به پیامبر خدا تقدیم کرد و پیامبر خدا نیز آن را از او پذیرفت.
6258 . الکافى به نقل از ابراهیم کَرخى : از امام صادق علیه السلام پرسیدم: مردى مالک آبادىِ بزرگى است و چون روز [جشن] مهرگان یا نوروز مىشود، برزگرانِ او هدایایى به او تقدیم مىکنند که البتّه مکلّف به این کار نیستند؛ بلکه مىخواهند با این کار، خودشان را به او نزدیک کنند. [این هدایا چهحکمى دارد؟]
امام علیه السلام فرمود: «مگر نه این که آنان (کشاورزان) نمازگزارند؟» .
گفتم: چرا.
فرمود: «پس هدیه آنان را بپذیرد و متقابلاً به آنان هدیهاى بدهد؛ چرا که پیامبر خدا فرمود: «اگر [مسلمانى] حتّى پاچه گوسفندى برایم هدیه بیاورد، مىپذیرم و این کار، جزو دین است؛ ولى اگر کافرى یا منافقى یک بارِ شتر هم به من هدیه دهد، نمىپذیرم و این نیز جزو دین است. خداوند عز و جل براى من رضا نداده است که عطاى مشرکان و منافقان وخوراک آنان را بپذیرم»» .
42 / 6 أفضَلُ الهَدیَّةِ
6259 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنّ أفضَلَ الهَدِیَّةِ أو أفضَلَ العَطِیَّةِ، الکَلِمَةُ مِن کلامِ الحِکمَةِ یَسمَعُها العَبدُ ثُمّ یَتَعَلَّمُها، ثُمّ یُعَلِّمُها. . . (34)
6260 . عنه صلى الله علیه و آله: ما أهدى المَرءُ المُسلمُ إلى أخیهِ هَدِیَّةً أفضَلَ مِن کَلِمَةِ حِکمَةٍ؛ یَزیدُهُ اللّهُ بها هُدى، وَیَرُدُّه عن رَدى(35)
6261 . عنه صلى الله علیه و آله: ما أهدى مُسِلمٌ لأخیهِ هَدِیَّةً أفضَلَ مِن کَلِمَةِ حِکمَةٍ؛ یَزیدُهُ اللّهُ تعالى بها هُدى، أو یَرُدُّهُ بها عن رَدى(36)
6262 . عنه صلى الله علیه و آله: نِعمَ العَطِیَّةُ ونِعمَ الهَدِیَّةُ کَلِمَةُ حِکمَةٍ تَسمَعُها(37)
6263 . معانی الأخبار عن احمد بن أبی عبداللّه عن أبیه فی حدیث مرفوع إلى النبیّ صلى الله علیه و آله: جاءَ جَبرئیلُ علیه السلام إلى النبیّ صلى الله علیه و آله فقالَ: یا رسولَ اللّهِ، إنّ اللّهَ تبارکَ وتعالى أرسَلَنی إلَیکَ بهَدِیَّةٍ لَم یُعطِها أحَدا قَبلَکَ، قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: قلتُ: وماهِی؟ قالَ: الصَّبرُ وأحسَنُ مِنهُ قلتُ: وما هُو؟ قال: الرِّضا وأحسَنُ مِنهُ قلتُ: وما هو؟ قال: الزُّهدُ وأحسَنُ مِنهُ قلتُ: وما هو؟ قال: الإخلاصُ وأحسَنُ مِنهُ قلتُ: وما هو؟ قال: الیَقینُ وأحسَنُ مِنهُ قلتُ: وما هو یا جَبرئیلُ قال: إنّ مَدرَجَةَ ذلکَ التَّوکُّلُ علَى اللّهِ عز و جل، فقلتُ: وما التَّوکُّلُ علَى اللّهِ عز و جل؟ فقالَ: العِلمُ بأنَّ المَخلوقَ لا یَضُرُّ ولایَنفَعُ ولا یُعطی ولا یَمنَعُ، واستِعمالُ الیَأسِ مِن الخَلقِ. . . (38)
42 / 6
بهترین هدیه
6259 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بهترین هدیه یا بهترین عطا، سخن حکیمانهاى است که آدمى آن را بشنود و ابتدا خود، آن را یاد بگیرد و سپس [به دیگران] یاد دهد. . .
6260 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بهترین هدیهاى که انسان مسلمان به برادر خود مىدهد، سخن حکیمانهاى است که خداوند به سبب آن، بر هدایت او بیفزاید و از هلاکت بازش بدارد.
6261 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بهترین هدیهاى که مسلمانى به برادر خود مىدهد، سخن حکیمانهاى است که خداوند متعال به واسطه آن، بر هدایت او بیفزاید یا وى را از هلاکت نگه دارد.
6262 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خوب عطیّه و نیکو هدیهاى است سخن حکیمانهاى که آن را مىشنوى!
6263 . معانى الأخبار به نقل از احمد بن ابى عبد اللّه برقى، از پدرش، در حدیثى که سندش را به پیامبر خدا رسانده است : جبرئیل علیه السلام نزد [منِ] پیامبر آمد و گفت: «اى پیامبر خدا! خداوند تبارک و تعالى مرا با هدیهاى به سوى تو فرستاده است که قبل از تو، آن را به هیچ کس نداده است» .
گفتم: آن چیست؟
جبرئیل علیه السلام گفت: «شکیبایى و [چیزى] بهتر از آن» .
گفتم: آن دیگرى چیست؟
گفت: «خشنودى و [چیزى] بهتر از آن» .
گفتم: آن چیست؟
گفت: «زهد و بهتر از آن» .
گفتم: آن چیست؟
گفت: «اخلاص و بهتر از آن» .
گفتم: آن چیست؟
گفت: «یقین و بهتر از آن» .
گفتم: آن چیست؟
گفت: «پلکان آن، توکّل بر خداوند عز و جل است» .
گفتم: توکّل بر خداوند عز و جل چیست؟
گفت: «دانستن این نکته که مخلوق، نه زیانى مىزند و نه سودى مىرساند، نه چیزى مىدهد و نه جلو چیزى را مىگیرد، و نیز بر کندنِ چشم امید از مردم است. . .» .
42 / 7 ذمّ العود فی الهبة
6264 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: العائدُ فِی هِبَتِهِ کالعائدِ فی قَیئهِ(39)
6265 . عنه صلى الله علیه و آله لِعُمَرَ بنِ الخَطّابِ لمّا أرادَ أن یشتَریَ فَرَسا کان قَد تَصَدّقَ بِها فی سَبیلِ اللّه ظَنّا مِنهُ أنّه سَوفَ یحصَلُ عَلَیهِ بأدنى مِن قیمَتِهِ الواقعیّة : لا تَشتَرِهِ ولا تَعُدْ فی صَدَقَتِکَ وإن أعطاکَهُ بدِرهَمٍ؛ فإنّ العائدَ فی صَدَقَتِهِ کالعائدِ فی قَیئهِ(40)
42 / 7
نکوهش پس گرفتن بخشش
6264 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که بخشش خود را پس بگیرد، مانند کسى است که استفراغش را بخورد.
6265 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به عمر بن خطّاب که اسبى را به یکى از جنگجویان مسلمان بخشیده بود تا با آن، در راه خدا جهاد کند و مىخواست دوباره آن را از او بخرد؛ چون فکر مىکرد با قیمت ارزانى به او خواهد فروخت : آن را نخر و به صدقهاى که دادهاى، بر نگرد، اگر چه آن را به یک درهم به تو بدهد؛ زیرا کسى که صدقه خود را پس بگیرد، مانند کسى است که استفراغش را بخورد.
1) النمل:35.
2) الکافی: ج 5 ص 144 ح 14 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 44 ح 1.
3) الکافی: ج 5 ص 143 ح 7 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام.
4) عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 2 ص 74 ح 343 عن نعیم بن صالح الطبری عن لإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 45 ح 4.
5) جَدَرَه یَجْدُرُه: حَوَّطه، والضغینة: الحقد (لسان العرب: ج 4 ص 121 و ج 13 ص 255).
6) فى المصدر «وتجدد» وما اثبتناه من بحار الأنوار.
7) عوالی اللآلی: ج 1 ص 294 ح 183 و 184، بحار الأنوار: ج 77 ص 166 ح 2.
8) الکُراع: هو مادون الرُّکبة من الساق (النهایة: ج 4 ص 165).
9) الکافی: ج 5 ص 143 ح 9 عن ابراهیم الکرخی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 16 ص 275 ح 113.
10) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 3 ص 299 ح 4070، بحارالأنوار: ج 48 ص 147 ح 21.
11) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 328 ح 2656 عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 77 ص 54 ح 3.
12) الکافی: ج 5 ص 143 ح 8 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 45 ح 6.
13) کنز العمال: ج 5 ص 821 ح 14482 عن عائشة.
14) سنن أبی داوود: ج 3 ص 290 ح 3536.
15) الکافی: ج 5 ص 141 ح 1 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام.
16) کنز العمال: ج 6 ص 111 ح 15062 نقلاً عن المعجم الکبیر عن ابن عبّاس.
17) کنز العمال: ج 6 ص 111 ح 15067 عن عرباض.
18) کنز العمال: ج 6 ص 112 ح 15068 نقلاً عن مسند أبی یعلى عن حذیفة.
19) کنز العمال: ج 6 ص 112 ح 15070 عن أبی امامة.
20) نهج البلاغة: الخطبة 156، بحارالأنوار: ج 32 ص 241 ح 191.
21) صحیح البخاری: ج 6 ص 2624 ح 6753.
22) غُلول، به معناى خیانت در غنایم و سرقت پنهانى و به اصطلاح، کِش رفتن از آن است م.
23) در الترغیب و الترهیب (ج 1 ص 564 ح 9) از این شخص به نام «ابن اللُتْبیّه» نام برده شده که منسوب به تیرهاى است به نام بنى لُتْب.
24) کنز العمال: ج 5 ص 820 ح 14475 نقلاً عن ابن عساکر عن عامر بن مالک و ح 14479 نقلاً عن ابن جریر عن عروة.
25) الزَّبْد بسکون الباء: الرِّفد والعطاء (النهایة: ج 2 ص 293).
26) کنز العمال: ج 6 ص 119 ح 15104 عن عیاض بن حمار.
27) کنز العمال: ج 5 ص 822 ح 14485 نقلاً عن ابن عساکر عن کعب بن مالک.
28) کنز العمال: ج 5 ص 823 ح 14487 و ج 6 ص 119 ح 15105 کلاهما عن عمران بن حصین.
29) کنز العمال: ج 5 ص 823 ح 14486.
30) کنز العمال: ج 5 ص 817 ح 14473.
31) الجعفریّات: ص 82 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 391 ح 12.
32) الکافی: ج 5 ص 142 ح 3 عن أبی بکر الحضرمی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 22 ص 294 ح 4.
33) الکافی: ج 5 ص 141 ح 2.
34) کنز العمال: ج 10 ص 172 ح 28891 عن أنس.
35) منیة المرید: ص 105، بحار الأنوار: ج 2 ص 25 ح 88.
36) کنز العمال: ج 10 ص 172 ح 28892 نقلاً عن مسند أبی یعلى عن ابن عمر.
37) تنبیه الخواطر: ج 2 ص 212.
38) معانی الأخبار: ص 260 ح 1، بحار الأنوار: ج 77 ص 20 ح 4.
39) کنز العمال: ج 16 ص 639 ح 46164 عن ابن عبّاس.
40) صحیح البخاری: ج 2 ص 542 ح 1419 عن عمر بن الخطاب.