جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

المواساة (مواسات)

زمان مطالعه: 8 دقیقه

11 / 1 الحَثُّ على المواساة

5735 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: سَیِّدُ الأَعمالِ ثَلاثُ خِصالٍ: إنصافُکَ النّاسَ مِن نَفسِکَ، ومُواساةُ الأَخِ فِی اللّهِ عز و جل، وذِکرُ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالى عَلى کُلِّ حالٍ.(1)

5736 . عنه صلى الله علیه و آله: لِلمُؤمِنِ عَلَى المُؤمِنِ سَبعَةُ حُقوقٍ واجِبَةٍ مِنَ اللّهِ عز و جل عَلَیهِ: الإِجلالُ لَهُ فی عَینِهِ، وَالوُدُّ لَهُ فی صَدرِهِ، وَالمُواساةُ لَهُ فی مالِهِ. .(2)

5737 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن کانَ لَهُ قَمیصانِ فَلیَلبَس أحَدَهُما، وَلیَکُنِ الآخَرُ لِأَخیهِ.(3)

5738 . مصادقة الإخوان عن خلّاد السندی رفعه: أبطَأَ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله رَجُلٌ، فَقالَ: ما أبطَأَ بِکَ؟

فَقالَ: العُریُ یا رَسولَ اللّهِ.

فَقالَ: أما کانَ لَکَ جارٌ لَهُ ثَوبانِ یُعیرُکَ أحَدَهُما؟

فَقالَ: بَلى یا رَسولَ اللّهِ.

فَقالَ صلى الله علیه و آله: ما هذا لَکَ بِأَخٍ.(4)

مُواسات: مُشارکت دادنِ دیگرى در دارایى خویش، سهیم‌سازى، از خود گذشتگى، همدردى، خیرخواهى، به یک چشم دیدن، حمایت، رعایت.

11 / 1

تشویق به مواسات

5735 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سرآمد کارها، سه چیز است: دادخواهى مردم از خود، مُواسات در راه خداوند عز و جل نسبت به برادر [ِ دینى] ، و هماره به یاد خداوند متعال بودن

5736 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است که از جانب خداوند عز و جل بر او واجب گشته‌اند: او را در چشم خویش بزرگ بدارد؛ در سینه خود، دوستش بدارد؛ در مال خود، شریکش بگرداند. . .

5737 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که دو پیراهن دارد، یکى از آن دو را بپوشد و دیگرى را به برادرش بدهد

5738 . مصادقة الإخوان به نقل از خلّاد سِندى، در حدیثى که سَندش را به اهل‌بیت علیهم السلام مى‌رساند : مردى دیرتر [از دیگر اصحاب] به نزد پیامبر خدا آمد پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «چرا دیر کردى؟» .

گفت: برهنگى باعث شد، اى پیامبر خدا!

فرمود: «آیا همسایه‌اى نداشتى که دو جامه داشته باشد و یکى را به تو عاریه دهد؟» .

گفت: چرا، اى پیامبر خدا!

فرمود: «او برادر تو نیست» .

5739 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن واسَى الفَقیرَ مِن مالِهِ، وأنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ، فَذلِکَ المُؤمِنُ حَقّا.(5)

5740 . عنه صلى الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ. وَارزُقنی مُواساةَ مَن‌قَتَّرتَ عَلَیهِ مِن رِزقِکَ مِمّا وَسَّعتَ عَلَیَّ مِن فَضلِکَ.(6)

5741 . الفضائل عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری: کُنّا جُلوسا عِندَ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله إذ وَرَدَ عَلَینا أعرابِیٌّ أشعَثَ(7) الحالِ، عَلَیهِ ثِیابٌ رَثَّةٌ، الفَقرُ ظاهِرٌ بَینَ عَینَیهِ. وجَعَلَ یَقولُ شِعرا. فَلَمّا سَمِعَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله کَلامَهُ بَکى بُکاءً شَدیدا، ثُمَّ قالَ لِأَصحابِهِ: . . فَمَن مِنکُم یُواسی هذَا الفَقیرَ؟ قالَ: فَلَم یُجِبهُ أحَدٌ.

وکانَ فی ناحِیَةِ المَسجِدِ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام یُصَلّی رَکَعاتٍ تَطَوُّعا وکانَ قائِما، فَأَومَأَ بِیَدِهِ إلَى الأَعرابِیِّ، فَدَنا مِنهُ، فَدَفَعَ الخاتَمَ مِن یَدِهِ إلَیهِ وهُوَ فی صَلاتِهِ.(8)

5739 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس فقیر را در مال خود شریک گرداند و با مردم به انصاف رفتار کند، او مؤمن حقیقى است

5740 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در دعا : بار خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست. . . و مرا این عطا فرما که از آنچه به فضل خود بر من گشایش داده‌اى، نسبت به کسى که روزى را بر او تنگ کرده‌اى، مواسات کنم

5741 . الفضائل به نقل از جابر بن عبد اللّه انصارى : نزد پیامبر خدا نشسته بودیم که بادیه‌نشینى با سر و وضع آشفته و جامه‌هایى کهنه و پاره، به طورى که فقر در چهره‌اش کاملاً نمایان بود، بر ما وارد شد. . . و داشت شعر مى‌گفت. . . پیامبر صلى الله علیه و آله با شنیدن سخنان او، به شدّت گریست و به اصحابش فرمود: «کدام یک از شما نسبت به این فقیر، مواسات مى‌کند؟» .

هیچ کس جوابى نداد در گوشه مسجد، على بن ابى طالب علیه السلام نماز مستحبّى مى‌خواند و در حال قیام بود. به آن بادیه‌نشین اشاره کرد بادیه‌نشین، نزدیک رفت و على علیه السلام در همان حال که مشغول نماز بود، انگشتر را از دست خویش در آورد و به او داد

11 / 2 أنواع المواساة

5742 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أبعَدُ الخَلقِ مِنَ اللّهِ رَجُلانِ: رَجُلٌ یُجالِسُ الاُمَراءَ فَما قالوا مِن جَورٍ صَدَّقَهُم عَلَیهِ، ومُعَلِّمُ الصِّبیانِ لا یُواسی بَینَهُم ولا یُراقِبُ اللّهَ فِی الیَتیمِ.(9)

5743 . الإمام علیّ علیه السلام: أبصَرَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله رَجُلاً لَهُ وَلَدانِ، فَقَبَّلَ أحَدَهُما وتَرَکَ الآخَرَ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: فَهَلّا واسَیتَ بَینَهُما!(10)

11 / 2

انواع مواسات

5742 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دورترینِ مردم از خداوند، دو مَردند: مردى که با حکمرانانْ همنشینى کند و در هر زور و ستمى که مى‌گویند، تصدیق و تأییدشان نماید؛ و آموزگار کودکان که میان آنان، یکسان رفتار نکند و خدا را درباره یتیم در نظر نگیرد

5743 . امام على علیه السلام: پیامبر صلى الله علیه و آله مردى را دید که دو پسر داشت؛ ولى یکى از آنها را بوسید و دیگرى را نبوسید پیامبر خدا به او فرمود: «چرا میان آنها یکسان رفتار نکردى؟ !» .

سخنى درباره مواسات

مواسات(11) مانند «اُسوه» ، از مادّه «أسو» است این مادّه بر درمان و تیمار و اصلاح کردن، دلالت دارد، و «واسَیْتُه» ساخت دیگرى است از «آسَیْتُه» . فیروزآبادى در معناى «مواسات» مى‌گوید:

آساهُ بِمالِهِ مُواساةً: أنالَهُ مِنهُ وجَعَلَهُ فیهِ اُسوَةً، و لا یَکونُ ذلِکَ إلّا مِن کَفافٍ، فَإِن کانَ مِن فضلَةٍ، فَلَیسَ بِمُواساةٍ.(12)

[عبارتِ] «آساه بماله مواساةً» ، یعنى: از مال خود به او بخشید و او را در آن شریک گردانید و مواسات، در جایى است که شخص از کفاف (مورد نیاز) خود، به کسى ببخشد، و اگر از اضافه کفافش بدهد، مواسات نیست

ازهرى با افزودن معنایى دیگر براى «مواسات» مى‌نویسد:

یُقالُ: هُوَ یُؤاسى فى مالِهِ، أى یُساوى، و یُقالُ: رَحِمَ اللّهُ رَجُلاً أعطى مِن فَضلٍ،

وواسى مِن کَفافٍ؛ مِن هذا.(13)

گفته مى‌شود: «هو یُؤاسى فى ماله» ، یعنى: مال خود را به طور مساوى تقسیم مى‌کند (مى‌بخشد) نیز گفته مى‌شود: «رحم اللّه رجلاً أعطى من فضل و واسى من کفاف» ، یعنى: خدا رحمت کند مردى را که از اضافه بر نیازش ببخشد و از کفاف خود کمک کند!

بنا بر این، همدردى با دیگران و شریک ساختن آنان در بهره‌گیرى از مواهب زندگى، از آن جهت که نوعى درمان و اصلاح اجتماعى است، «مواسات» نامیده مى‌شود.

نکته قابل توجّه در «مواسات مالى» ، این است که شرط تحقّق آن، نیازمند بودن شخص به چیزى است که در اختیار دیگران مى‌گذارد.

به بیان روشن‌تر، کمک کردن به دیگران، سه درجه دارد که هر یک، عنوانى خاص و ارزشى متفاوت با دیگرى دارد:

درجه اوّل: کمک کردن به نیازمندان از اضافه بر نیاز خود این نوع از کمک کردن، با توجّه به چگونگى آن، «انفاق» ، «اهدا» ، «صدقه» و «سخا» و امثال آن نامیده مى‌شود.

درجه دوم: شریک کردن نیازمندان با خویش و سهیم کردن آنها در آنچه خود بدان نیازمند و علاقه‌مند است این نوع کمک‌رسانى، «مواسات» نامیده مى‌شود.

درجه سوم: واگذار کردن همه آنچه خود بدان نیاز دارد، به دیگران این نوع از کمک‌رسانى، از بالاترین ارزش‌هاى اخلاقى شمرده مى‌شود و «ایثار» نام دارد.

مواسات، در حدیث

کاربرد «مواسات» در احادیث اسلامى، منطبق بر ریشه لغوى آن است، بدین معنا که این کلمه، گاه در سهیم کردن دیگران با خود در بهره‌گیرى از مواهب زندگى و امکانات مادّى مورد نیاز خویش، و گاه در رعایت عدالت در برخورد با دیگران، به کار مى‌رود.

تأسّى و مواسات، با عنایت به ریشه لغوى آنها، دو ره‌نمود مهمّ فرهنگى اسلام در جهت ایجاد اصلاحات اخلاقى، اقتصادى و حقوقى در جامعه اند.

تأسّى جستن به کسانى که از غناى اخلاقى برخوردارند و تلاش نمودن براى همسان‌سازى خود با آنان، از فقر اخلاقى مى‌کاهد، چنان که «مواسات» به معناى اوّلش، فاصله طبقاتى را کاهش مى‌دهد و به معناى دومش، زمینه‌ساز برخوردارى همگان از حقوق عادلانه و یکسان خواهد بود.

با عنایت به این تفسیر از «مواسات» ، چند نکته در احادیث این بخش، قابل توجّه اند:

1 انواع مواسات

اشاره کردیم که «مواسات» در احادیث اسلامى، دو معنا دارد:

الف همدردى با دیگران در نیازها و مشکلاتشان و سهیم ساختن آنان در بهره‌گیرى از امکانات زندگى خویش، چنان که در حدیثى از امام صادق علیه السلام در بیان سپاهیان خرد و نادانى، آمده است:

وَ المُواساة و ضِدّهَا المَنع.(14)

و مواسات، که ضدّ آن، منع است

شایان ذکر است که این معنا از مواسات، دو نوع دارد: یکى مواسات با مال و امکانات مادّى(15) و دیگرى مواسات با جان به هنگام خطر.(16)

ب رعایت حقوق دیگران به طور یکسان این معنا از مواسات نیز انواع فراوانى دارد، مانند: مواسات در حکومت (به معناى عدالت اجتماعى و برخورد یکسان با یکایک افراد جامعه) ، مواسات در قضاوت (به معناى عدالت قضایى و برخورد یکسان با طرفین دعوا) ، مواسات در تعلیم (به معناى عدالت آموزشى و برخورد مساوى با همه دانش‌آموزان) و مواسات در خانواده (به معناى رعایت مساوات در ابراز محبّت به فرزندان) .(17)

2 دلیل تأکید بر مواسات مالى

بررسى احادیث این بخش، نشان مى‌دهد که بیشتر احادیث «مواسات» ، درباره مواسات مالى است از این رو، این سؤال، قابل طرح است که دلیل این همه تأکید بر مواسات مالى چیست؟ آیا اهمّیت و ارزش این نوع از مواسات، بیش از سایر انواع آن است؟

پاسخ، این است که برخى از انواع مواسات غیر مالى (مانند مواسات با جان) ، نه تنها ارزششان از مواسات مالى کمتر نیست، بلکه بى‌تردید، از ارزش بیشترى برخوردارند بنا بر این، دلیل تأکید احادیث اسلامى بر مواسات مالى، به دلیل نیاز بیشتر جامعه به فرهنگ شدن این نوع مواسات است.

از سوى دیگر، مواسات مالى، مقدّمه مواسات جانى است و کسى که نمى‌تواند دیگرى را در مال خود سهیم کند، بى‌تردید، براى حفظ جان او، خود را به خطر

نمى‌افکند.

3 راه گسترش فرهنگ مواسات در جامعه

تأمّل در احادیث فصل سوم، نشان مى‌دهد که ارزش اخلاقى «مواسات» ، به دو ریشه باز مى‌گردد:

اوّل اصالت و شرافت خانوادگى، که زمینه رشد همه فضایل اخلاقى و از جمله مواسات است و به فرموده امام على علیه السلام:

إنَّ مُواساةَ الرِّفاقِ مِن کَرَمِ الأَعراقِ.(18)

مواسات نسبت به دوستان (رفیقان) ، از بزرگوارى تبار است

دوم اعتقادات دینى بدون اعتقاد به دین، روح خودخواهى و منفعت‌طلبى انسان، مانع از مواسات و بالاتر از آن، مانع از ایثار مى‌گردد؛ چرا که اگر جهان، فاقد شعور و معنا و تهى از حضور خداوند باشد، ارزش‌هاى اخلاقى نمى‌توانند مفهوم واقعى داشته باشند.

بر این اساس، تقویت بنیاد خانواده و مذهب، تنها راه گسترش فرهنگ مواسات و نوع‌دوستى در جامعه است.

4 برکات مادّى و معنوى مواسات

فصل چهارم، اختصاص به تبیین آثار و برکات مادّى و معنوى مواسات دارد از نگاه احادیث اسلامى، مواسات مالى، موجب بقاى محبّت و پیوند برادرى، برکت یافتن مال و زیاد شدن روزى مى‌شود و برجسته‌ترین اثر مادّى آن، ریشه‌کن شدن فقر و نیاز از جامعه بشرى است، چنان که امام باقر علیه السلام مى‌فرماید:

أما لَو فَعَلتُم مَا احتَجتُم.(19)

اگر یاریگرى مى‌کردید، نیازمند نمى‌شدید

همچنین از نظر معنوى، مواسات، یکى از اصول درستى نظام دین و یکى از عوامل اجابت دعاست و طبق فرموده امام صادق علیه السلام، مهم‌ترین اثر معنوى آن، این است که شخص مواسات کننده، مشمول این مژده الهى مى‌گردد که:

«یا أَیَّتُهَا اَلنَّفْسُ اَلْمُطْمَئِنَّةُ- اِرْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً- فَادْخُلِی فِی عِبادِی- وَ اُدْخُلِی جَنَّتِی.(20)

اى نفْس آرام یافته! خشنود و خداپسند، به سوى پروردگارت باز گرد، و در میان بندگان من در آى، و در بهشت من، داخل شو» .


1) الخصال: ص 125 ح 121 عن یونس بن عبد الرحمن یرفعه إلى الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 74 ص 392 ح 9.

2) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 398 ح 5850، بحارالأنوار: ج 74 ص 222 ح 3.

3) الأمالی للطوسی: ص 538 ح 1162 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 77 ص 90 ح 3.

4) مصادقة الإخوان: ص 139 ح 4.

5) الکافی: ج 2 ص 147 ح 17 عن جعفر بن إبراهیم الجعفری عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 25 ح 5.

6) فلاح السائل: ص 258 ح 154 عن فاطمة بنت الإمام الحسن عن أبیها علیه السلام، بحارالأنوار: ج 87 ص 68 ح 19.

7) الأشعَث: المُغبَرّ الرأس، المُنتَتِف الشَّعَر، الحافِّ الذی لم یَدَّهِن (تاج العروس: ج 3 ص 225 «شعث»).

8) الفضائل: ص 125، بحارالأنوار: ج 35 ص 192 ح 14.

9) تاریخ دمشق: ج 28 ص 18 ح 5861 عن أبی اُمامة الباهلی.

10) النوادر للراوندی: ص 96 ح 43 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 104 ص 97 ح 61.

11) مُواسات، همچنان که در عربى به معانى متعدّد و متفاوت به کار رفته است، در فارسى نیز معادل‌هاى مختلف گرفته است، که عبارت‌اند از: فداکارى، از خود گذشتگى، نیکخواهى، خیراندیشى، خیررسانى، حمایت، رعایت، به یک چشم دیدن، غمخوارى، همدردى، شریک ساختن، و. . . (ر ک: لغت‌نامه دهخدا، فرهنگ جامع کاربردى فرزان، فرهنگ معاصر عربى فارسى).

12) القاموس المحیط: ج 4 ص 299.

13) معجم تهذیب اللغة: ج 1 ص 163.

14) الکافى: ج 1 ص 22 ح 14.

15) ر ک: دانش‌نامه میزان الحکمه: ج 3 ص 437 (مواسات با مال).

16) ر ک: دانش‌نامه میزان الحکمه: ج 3 ص 441 (مواسات در جنگ).

17) ر ک: دانش‌نامه میزان الحکمه: ج 3 ص 437 (فصل دوم: انواع مواسات).

18) ر ک: دانش‌نامه میزان الحکمه: ج 3 ص 450 ح 1743.

19) ر ک: دانش‌نامه میزان الحکمه: ج 3 ص 458 ح 1753.

20) فجر: آیه 3027.