6 / 1
فَضلُ الوَرَعِ
5583. الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله : قالَ اللهُ عَزَّوجل:… یا أحمدُ، علَیکَ بالوَرَعِ؛ فإنّ الوَرَعَ رأسُ الدِّینِ ووسَطُ الدِّینِ وآخِرُ الدِّینِ إنَّ الوَرَعَ یُقَرِّبُ العَبدَ إلَى اللهِ تَعالى.
یا أحمدُ، إنّ الوَرَعَ کالشُّنوفِ بَینَ الحُلِیِّ والخُبزِ بَینَ الطَّعامِ، إنَّ الوَرَعَ رأسُ الإیمانِ وعِمادُ الدِّینِ، إنّ الوَرَعَ مَثَلُهُ کمَثَلِ السَّفینَةِ؛ کما أنَّ فی البَحرِ لایَنجو إلّا مَن کانَ فیها کذلکَ لا یَنجو الزّاهِدونَ إلّا بالوَرَعِ.(1)
5584. رسول الله صلى الله علیه و آله: لکلِّ شَیءٍ اُسٌّ، واُسُّ الإیمانِ الوَرَعُ.(2)
5585. عنه صلى الله علیه و آله: الوَرَعُ سَیّدُ العَمَلِ.(3)
6 / 1
فضیلت پارسایى
5583. امام على علیه السلام در بیان حدیث معراج پیامبر صلى الله علیه و آله : خداوند عز و جل فرمود: «اى احمد! بر تو باد پارسایى؛ زیرا پارسایى، سرِ دین و وسطِ دین و آخرِ دین است. همانا پارسایى، بنده را به خداوند متعال، نزدیک مىکند.
اى احمد! پارسایى همچون گوشواره در میان زیورها و نان در بین دیگر خوراکىهاست. پارسایى، سرِ ایمان و تکیهگاه دین است. پارسایى، حکایتش حکایت کشتى است همچنان که در دریا، تنها کسى نجات مىیابد که در کشتى باشد، زهدپیشگان نیز جز با پارسایى، رهایى نمىیابند».
5584. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر چیزى بنیادى دارد و بنیاد ایمان، پارسایى است.
5585. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پارسایى، سَروَر اعمال است.
5586. عنه صلى الله علیه و آله: مِلاکُ الدِّینِ الوَرَعُ.(4)
5587. عنه صلى الله علیه و آله: رأسُ الدِّینِ الوَرَعُ.(5)
5588. عنه صلى الله علیه و آله: خَیرُ دینِکُمُ الوَرَعُ.(6)
5589. عنه صلى الله علیه و آله: أفضَلُ دِینِکُمُ الوَرَعُ.(7)
5590. عنه صلى الله علیه و آله: اِنتَهَى الإیمانُ إلَى الوَرعِ.(8)
6 / 2
دَورُ الوَرَعِ فی العِبادةِ
5591. رسول الله صلى الله علیه و آله: لَو صَلَّیتُم حتّى تَکُونوا کَالحَنایا، وصُمتُم حتّى کَالأَوتارِ، ما نَفَعَکُم ذلِکَ إلّا بوَرَعٍ حاجِزٍ.(9)
6 / 3
تفسیرُ الوَرَعِ
5592. رسول الله صلى الله علیه و آله: الوَرَعُ سَیِّدُ العَمَلِ، مَن لَم یَکُن لَهُ وَرَعٌ یَرُدُّهُ عَن مَعصیَةِ اللهِ تعالى إذا خَلا بها لَم یَعبَأِ اللهُ بسائرِ عَمَلِهِ، فذلکَ مَخافَةُ اللهِ فی السِّرِّ والعَلانِیَةِ، والاقتِصادُ فی الفَقرِ والغِنى، والعَدلُ عِندَ الرِّضاوالسُّخطِ.(3)
5586. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پایه دین، پارسایى است.
5587. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پارسایى، رأس دین است.
5588. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بهترین [جنبه] دین شما، پارسایى است.
5589. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: برترین [جنبه] دین شما، پارسایى است.
5590. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ایمان، به پارسایى ختم شده است.
6 / 2
نقش پارسایى در عبادت
5591. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر چندان نماز بخوانید که همچون کمانها [خمیده] گردید و چندان روزه بگیرید که همانند چلّههاى کمان [لاغر] شوید، خداوند از شما نمىپذیرد، مگر با پارسایى [همراه باشد].
6 / 3
معناى پارسایى
5592. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پارسایى، سَرور اعمال است هر کس پارسایىاى نداشته باشد که هر گاه در خلوت با نافرمانىِ خدا رو به رو شد، او را از ارتکاب آن باز دارد، خداوند به دیگر اعمال او توجّهى نمىکند؛ زیرا پارسایى، ترس از خداست در نهان و آشکار، و میانهروى است در تهىدستى و توانگرى، و مراعات عدالت است در خشنودى و خشم.
5593. عنه صلى الله علیه و آله: الوَرِعُ الّذی یَقِفُ عِندَ الشُّبهَةِ.(10)
5594. عنه صلى الله علیه و آله: الآخِذُ بالشُّبُهاتِ یَستَحِلُّ الخَمرَ بالنَّبیذِ، والسُّحتَ بالهَدیَّةِ، والبَخسَ(11) بالزَّکاةِ.(12)
5595. عنه صلى الله علیه و آله: الحَلالُ بَیِّنٌ، والحَرامُ بَیِّنٌ، وبَینَهُما اُمورٌ مُشتَبِهاتٌ، لایَعلَمُها کَثیرٌ مِن النّاسِ، فمَنِ اتَّقَى الشُّبُهاتِ استَبرَأ لِعِرضِهِ ودِینِهِ، ومَن وَقَعَ فی الشُّبُهاتِ وَقَعَ فی الحَرامِ، کَراعٍ یَرعى حَولَ الحِمى یُوشِکُ أن یُواقِعَهُ.(13)
5596. عنه صلى الله علیه و آله: الاُمورُ ثلاثةٌ: أمرٌ تَبَیَّنَ لکَ رُشدُهُ فاتَّبِعْهُ، وأمرٌ تَبَیَّنَ لکَ غَیُّهُ فاجتَنِبْهُ، وأمرٌ اختُلِفَ فیهِ فَرُدَّهُ إلى اللهِ عز و جل.(14)
5597. عنه صلى الله علیه و آله: اِجعَلوا بَینَکُم وبَینَ الحَرامِ سِترا مِن الحَلالِ، مَن فَعلَ ذلکَ استَبرَأ لِعِرضِهِ ودِینِهِ، ومَن أرتَعَ فیهِ کانَ کالمُرتِعِ إلى جَنبِ الحِمى یُوشِکُ أن یَقَعَ فیهِ.(15)
5598. عنه صلى الله علیه و آله: الحَلالُ بَیِّنٌ، والحَرامُ بَیِّنٌ، فدَعْ ما یُریبُکَ إلى ما لا یُریبُکَ.(16)
5599. عنه صلى الله علیه و آله: دَع ما یُریبُکَ إلى ما لا یُریبُکَ؛ فإنّکَ لَن تَجِدَ فَقدَ شَیءٍ تَرَکتَهُ للهِ.(17)
5600. عنه صلى الله علیه و آله لِأبی رِفاعَةَ : إنّکَ لَن تَدَعَ شَیئا للهِ إلّا أبدَلَکَ اللهُ خَیرا مِنهُ.(18)
5593. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پارسا کسى است که به هنگام پیش آمدن شبهه، درنگ کند.
5594. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که به شبهات عمل مىکند، شراب را به نام نبیذ، رشوه را به نام هدیه و باج را به نام زکات، حلال مىشمارد.
5595. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: حلال، روشن است و حرام نیز روشن است و میان آن دو، امورى شبههناک هستند که بسیارى از مردم، [حُکم] آنها را نمىدانند. پس هر که از شبهات بپرهیزد، آبرو و دین خود را حفظ کرده است و هر که در شبهات وارد شود، به حرام مىافتد، مانند چوپانى که در اطراف قُرُقگاه مىچراند و [همواره] نزدیک است که وارد آن شود.
5596. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: امور، سه گونهاند: امرى که درستىِ آن بر تو روشن است، پس آن را دنبال کن؛ امرى که نادرستىِ آن بر تو آشکار است، پس از آن دورى کن؛ و امرى که در آن، اختلاف است، پس آن را به خداوند عز و جل ارجاع ده
5597. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: میان خود و حرام، پردهاى از حلال بکشید. هر که چنین کند، آبرو و دین خود را نگه مىدارد و هر که در آن (نزدیکىِ حرام) بچراند، مانند کسى است که [دامهاى خود را] در کنار قرقگاه بچراند و نزدیک است که وارد آن شود.
5598. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: حلال، روشن است و حرام نیز روشن. پس آنچه را که شک دارى، رها کن و به آنچه شک ندارى، چنگ بزن.
5599. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آنچه را در آن شک دارى، رها کن و به آنچه شک ندارى، چنگ بزن؛ زیرا فقدان چیزى را که براى خداوندْ رهایش کردهاى، هرگز احساس نخواهى کرد.
5600. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به ابو رفاعه : هرگز چیزى را به خاطر خدا رها نمىکنى، مگر این که خداوند، بهتر از آن را به تو عوض مىدهد.
5601. عنه صلى الله علیه و آله: دَعْ ما یُریبُکَ إلى ما لا یُریبُکَ؛ فإنَّ الصِّدقَ طُمَأنِینَةٌ، وإنَّ الکِذبَ رِیبَةٌ.(19)
5602. عنه صلى الله علیه و آله: دَعْ ما یُریبُکَ إلى ما لا یُریبُکَ؛ فإنَّ الخَیرَ طُمأنِینَةٌ، والشَّرَّ رِیبَةٌ.(20)
5603. عنه صلى الله علیه و آله: البِرُّ ما سَکَنَت إلَیهِ النَّفسُ، واطمَأنَّ إلَیهِ القَلبُ، والإثمُ ما لَم تَسکُن إلَیهِ النَّفسُ، ولَم یَطمَئنَّ إلَیهِ القَلبُ، وإن أفتاکَ المُفتُونَ.(21)
5604. عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ البِرَّ ما اسَتَقَرَّ فی الصَّدرِ، واطمَأنَّ إلَیهِ القَلبُ، والشَّکَّ ما لَم یَستَقِرَّ فی الصَّدرِ، ولَم یَطمَئنَّ إلَیهِ القَلبُ، فدَعْ ما یُرِیبُکَ إلى ما لا یُرِیبُکَ، وإن أفتاکَ المُفتُونَ.(22)
5605. عنه صلى الله علیه و آله: تُفتیکَ نَفسُکَ، ضَعْ یَدَکَ على صَدرِکَ، فإنّهُ یَسکُنُ لِلحَلالِ، ویَضطَرِبُ مِن الحَرامِ، دَعْ مایُریبُکَ إلى ما لا یُریبُکَ، وإن أفتاکَ المُفتُونَ، إنَالمؤمنَ یَذَرُ الصَّغیرَ مَخافَةَ أن یَقعَ فی الکَبیرِ.(23)
5606. عنه صلى الله علیه و آله: استَفتِ قَلبَکَ، استَفتِ نَفسَکَ، البِرُّ ما اطمَأنَّ إلَیهِ القَلبُ واطمَأ نَّت إلَیهِ النَّفسُ، والإثمُ ما حاکَ فی النَّفسِ وتَرَدَّدَ فی الصَّدرِ، وإن أفتاکَ النّاسُ وأفتَوکَ.(24)
5607. عنه صلى الله علیه و آله: الإثمُ حَوازُّ(25) القَلبِ، وما مِن نَظرَةٍ إلّا ولِلشَّیطانِ فیها مَطمَعٌ.(26)
5608. عنه صلى الله علیه و آله: ما أنکَرَ قَلبُکَ فَدَعْهُ.(27)
5601. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آنچه تو را به شک مىاندازد، رها کن و به آنچه تو را به شک نمىاندازد، چنگ بزن؛ زیرا راست، مایه آرامش [روان] است و دروغ، باعث پریشانى.
5602. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آنچه را که در آن شک دارى، رها کن و به آنچه در آن شک ندارى، چنگ بزن؛ زیرا خوبى، مایه آرامش است و بدى، باعث پریشانى و ناراحتى.
5603. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: طاعت و نیکى، آن چیزى است که جان، بدان قرار گیرد و دل به آن آرام یابد؛ ولى گناه، آن چیزى است که جان، بدان قرار نگیرد و دل به آن آرام نیابد، هرچند فتوا دهندگان [به جواز آن] به تو فتوا دهند.
5604. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: طاعت، آن چیزى است که در سینه قرار گیرد و دل به آن آرام یابد و شک، آن چیزى است که در سینه قرار نگیرد و دل، بدان آرام نیابد. پس آنچه را موجب شک (اضطراب و بىقرارى) تو مىشود، به آنچه تو را به شک (اضطراب و ناآرامى) نمىاندازد، وا گذار، هرچند فتوا دهندگان، [خلاف آن را] به تو فتوا دهند.
5605. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نفْس (وجدانِ) تو، خود، به تو فتوا مىدهد دستت را روى سینهات بگذار؛ در برابر حلال، آرام مىگیرد و از حرام، مضطرب و بىقرار مىشود. آنچه تو را به شک (اضطراب) مىاندازد، رها کن و به آنچه تو را به شک (اضطراب) نمىاندازد، چنگ بزن، هرچند فتوا دهندگان، [خلاف آن را] به تو فتوا دهند. مؤمن از ترس آن که به مشکل بزرگترى نیفتد، [مشکل] کوچک را رها مىکند.
5606. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از دلت فتوا بخواه، از [وجدانِ] خود فتوا بخواه. طاعت، آن چیزى است که دل به آن آرام گیرد و جان، بدان آرامش و قرار یابد و گناه، آن چیزى است که در جان، آرام نگیرد و در سینه بىتابى کند، هرچند مردم [جواز آن را] به تو حکم کنند و فتوا دهند.
5607. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: گناه، دل را مىآزارد و هیچ نگاهى نیست، مگر این که شیطان به آن، چشم طمع مىدوزد.
5608. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آنچه را که دلت انکار کرد و نپسندید، رهایش کن.
6 / 4
فَضلُ أهلِ الوَرِعِ
5609. رسول الله صلى الله علیه و آله: جُلَساءُ اللهِ غَدا أهلُ الوَرَعِ والزُّهدِ فی الدُّنیا.(28)
5610. عنه صلى الله علیه و آله: رَکعَتانِ مِن رجُلٍ وَرِعٍ أفضَلُ مِن ألفِ رَکعَةٍ مِن مُخَلِّطٍ(29) (30)
5611. عنه صلى الله علیه و آله: الصَّلاةُ خَلفَ رجُلٍ وَرِعٍ مَقبولَةٌ، والهَدیَّةُ إلى رجُلٍ وَرِعٍ مَقبولَةٌ، والجُلوسُ مَعَ رجُلٍ وَرِعٍ مِن العِبادَةِ، والمُذاکَرَةُ مَعهُ صَدَقَةٌ.(31)
5612. عنه صلى الله علیه و آله: قالَ اللهُ تعالى: یا موسى، إنّهُ لَن یَلقانی عَبدٌ فی حاضِرِ القِیامَةِ إلّا فَتَّشتُهُ عَمّا فی یَدَیهِ، إلّا مَن کانَ مِن الوَرِعینَ؛ فإنّی أستَحییهِم واُجِلُّهُم واُکرِمُهُم واُدخِلُهُم الجَنَّةَ بغَیرِ حِسابٍ.(32)
6 / 5
أورَعُ النّاسِ
5613. رسول الله صلى الله علیه و آله: کُفَّ عَن مَحارِمِ اللهِ تَکُن أورَعَ النّاسِ.(33)
5614. عنه صلى الله علیه و آله: لاوَرَعَ کالکَفِّ.(34)
6 / 4
فضیلت پارسایان
5609. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همنشینان خداوند در فردا [ى قیامت]، پارسایان و بىرغبتان به دنیایند.
5610. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دو رکعت نمازِ مرد پارسا، برتر از هزار رکعت نماز کسى است که حلال و حرام را به هم آمیزد.
5611. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نمازى که پشت سر مردى پارسا خوانده شود، پذیرفته [در درگاه حق] است و هدیهاى که به مردى پارسا داده شود، پذیرفته [در درگاه خداوند] است و نشستن با مردى پارسا، از عبادت است و گفتگو کردن با او، صدقه است.
5612. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند متعال فرمود: «اى موسى! هیچ بندهاى در صحراى قیامت مرا دیدار نمىکند، مگر این که به آنچه در دست دارد (عمل او)، رسیدگىِ دقیق مىکنم، جز کسى که از پارسایان باشد؛ زیرا من از آنان حیا مىکنم و ایشان را بزرگ و گرامى مىدارم و بدون حسابرسى، به بهشتشان مىبرم».
6 / 5
پارساترینِ مردم
5613. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از حرامهاى خدا باز ایست تا پارساترینِ مردم باشى.
5614. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ ورعى، چون خویشتندارى [از گناه] نیست.
1) بحار الأنوار: ج 77 ص 21 26 ح 6 نقلاً عن إرشاد القلوب ویوجد فی الطبعة المعتمدة منه ص 203 ولکن سقطت منه بعض العبارات.
2) کنز العمّال: ج 3 ص 427 ح 7284 عن ابن عبّاس.
3) کنز العمّال: ج 3 ص 430 ح 7299 نقلاً عن الحکیم عن أنس.
4) کنز العمّال: ج 3 ص 430 ح 7300 نقلاً عن الدیلمی عن أبی هریرة.
5) کنز العمّال: ج 3 ص 427 ح 7281 نقلاً عن ابن عدی فی الکامل عن أنس.
6) کنز العمّال: ج 3 ص 427 ح 7280 نقلاً عن أبی الشیخ فی الثواب عن سعد.
7) الخصال: ص 4 ح 9 عن عبدالله بن میمون عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 70 ص 304 ح 18.
8) کنز العمّال: ج 3 ص 426 ح 7275 نقلاً عن سنن الدارقطنی عن ابن مسعود.
9) عدّة الداعی: ص 284 و ص 140 نحوه، بحار الأنوار: ج 84 ص 258 ح 56.
10) کنز العمّال: ج 3 ص 428 ح 7289 نقلاً عن المعجم الکبیر عن واثلة.
11) البَخْس: نقصان الحقّ، ولا تبخسوا الناسَ: أی لا تظلموهم (تاج العروس: ج 8 ص 198).
12) کنز العمّال: ج 3 ص 426 ح 7276 نقلاً عن الفردوس عن الإمام علیّ علیه السلام.
13) کنز العمّال: ج 3 ص 428 ح 7291 نقلاً عن صحیح البخاری أو صحیح مسلم عن النعمان بن بشیر.
14) الأمالی للصدوق: ص 352 ح 486 عن جمیل بن صالح عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 2 ص 258 ح 1.
15) کنز العمّال: ج 3 ص 426 ح 7274 عن النعمان بن بشیر.
16) کنز العمّال: ج 3 ص 429 ح 7292 نقلاً عن المعجم الصغیر عن عمر.
17) کنز العمّال: ج 3 ص 429 ح 7297 عن ابن عمر.
18) کنز العمّال: ج 3 ص 798 ح 8795 عن أبی رفاعة عبدالله بن الحارث.
19) سنن الترمذی: ج 4 ص 668 ح 2518 عن الإمام الحسن علیه السلام.
20) کنز العمّال: ج 3 ص 431 ح 7308 عن الإمام الحسن علیه السلام.
21) مسند ابن حنبل: ج 4 ص 223 ح 17757 عن الخشنی.
22) کنز العمّال: ج 3 ص 430 ح 7304 نقلاً عن ابن عساکر عن الواثلة.
23) کنز العمّال: ج 3 ص 431 ح 7306 نقلاً عن الحکیم عن عثمان بن عطاء عن أبیه.
24) کنز العمّال: ج 3 ص 432 ح 7312 عن وابصة.
25) حَوّاز القلوب: أی یجوز القلب ویغلب علیه حتّى یرکب ما لا یُحبّ (لسان العرب: ج 5 ص 343).
26) کنز العمّال: ج 3 ص 434 ح 7320 عن عبدالله.
27) کنز العمّال: ج 3 ص 428 ح 7286 نقلاً عن ابن عساکر عن عبدالرحمن بن معاویة بن خدیج.
28) کنز العمّال: ج 3 ص 427 ح 7279 نقلاً عن ابن لآل عن سلمان.
29) التخلیط فی الأمر: هو الإفساد فیه (الصحاح: ج 3 ص 1124)، أی فکما یحصل الفساد بین الأضداد فکذلک یفسد دین من یجمع الحلال مع الشبهات (کما فی هامش المصدر).
30) کنز العمّال: ج 3 ص 427 ح 7282 نقلاً عن الفردوس عن أنس.
31) کنز العمّال: ج 3 ص 427 ح 7283 نقلاً عن الفردوس عن البرّاء.
32) کنز العمّال: ج 3 ص 435 ح 7322 نقلاً عن الحکیم عن ابن عبّاس.
33) الأمالی للصدوق: ص 269 ح 295 عن إسماعیل بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 69 ص 368 ح 4.
34) معانی الأخبار: ص 335 ح 1 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 70 ص 304 ح 16.