5 / 1
الکَلامُ
5030. رسول الله صلى الله علیه و آله: إنَّ مِنَ البَیانِ سِحرا، ومِنَ العِلمِ جَهلاً، ومِنَ الشِّعرِ حُکما، ومِنَ القَولِ عِیّا.(1)
5 / 2
الشِّعر
5031. رسول الله صلى الله علیه و آله: إنَّ مِنَ البَیانِ لَسِحرا، وإنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِکَما.(2)
5032. المصنّف لعبد الرزّاق عن کعب بن مالک: أنَّهُ قالَ لِلنَّبِیِّ صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ عز و جلقَد أنزَلَ فِی الشِّعرِ ما أنزَلَ، قالَ: إنَّ المُؤمِنَ یُجاهِدُ بِنَفسِهِ ولِسانِهِ، وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَکَأَنَّ ما یَرمونَ بِهِ نَضحُ النَّبلِ.(3)
5 / 1
گفتار
5030. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: برخى از گفتارها سِحرند و برخى از علمها نادانىاند و برخى از اشعار، حکمتاند و برخى از سخنان، درماندگىاند.
5 / 2
شعر
5031. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: برخى از گفتارها سِحرند و برخى از اشعار، حکمتاند.
5032. المصنَّف، عبد الرزّاق به نقل از کعب بن مالک : او به پیامبر صلى الله علیه و آله گفت: خداوند عز و جلدرباره شعر، چیزى را فرو فرستاده که فرو فرستاده است.
فرمود: «مؤمن با جان و زبانش جهاد مىکند. سوگند به آن که جانم به دست
اوست، گویا که با شعر، تیرى با شدّتْ مىافکنند».
5033. المستدرک على الصّحیحین عن البراء بن عازب: إنَّ رَسول اللهِ صلى الله علیه و آله اُتِیَ فَقیلَ: یا رَسول اللهِ، إنَّ أبا سُفیانَ بنَ الحارِثِ بنِ عَبدِ المُطَّلِبِ یَهجوکَ، فَقامَ ابنُ رَواحَةَ فَقالَ: یا رَسول اللهِ، اِیذَن لی فیهِ.
قالَ: أنتَ الَّذی تَقولُ: ثَبَّتَ اللهُ؟ قالَ: نَعَم، قُلتُ یا رَسول اللهِ:
فَثَبَّتَ اللهُ ما أعطاکَ مِن حَسَنٍتَثبیتَ موسى ونَصرا مِثلَ مانُصِروا
قالَ: وأنتَ یَفعَلُ اللهُ بِکَ خَیرا مِثلَ ذلِکَ.
قال: ثُمَّ وَثَبَ کَعبٌ فَقالَ: یا رَسول اللهِ، اِیذَن لی فیهِ.
فَقالَ: أنتَ الَّذی تَقولُ: هَمَّت؟ قالَ: نَعَم، قُلتُ یا رَسول اللهِ:
هَمَّت سَخینَةُ أن تُغالِبَ رَبَّهافَلَیُغلَبَنَّ مُغالِبُ الغَلّابِ
قالَ: أما اِنَّ اللهَ لَم یَنسَ ذلِکَ لَکَ.(4)
5 / 3
القَلَم
الکتاب
«اَلَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ».(5)
5033. المستدرک على الصحیحین به نقل از براء بن عازب : به پیامبر خدا خبر داده شد و گفته شد: اى پیامبر خدا! ابو سفیان بن حارث بن عبد المطّلب، به تو دشنام مىدهد.
ابن رواحه گفت: اى پیامبر خدا! درباره او به من، اجازه بده.
[شعرى که در ابتدایش] فرمود: «آیا تو: ” ثبّت الله (خداوند، ثابت نگاه دارد) ” [آمده]، گفتهاى؟».
ابن رواحه گفت: آرى، اى پیامبر خدا! چنین گفتم:
خداوند، نیکویىاى را که به تو عطا کرده، ثابت نگاه دارد / چنان که به موسى علیه السلام ثبات بخشیده است و به سانِ آنان که یارى شدند، یارى نصیب شما گردد.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «و خداوند همین طور براى تو خیر پیش بیاورد».
آن گاه کعب از جا برخاست و گفت: اى پیامبر خدا! به من اجازه دهید [تا جوابش را بدهم].
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو همانى که “همّت کرد” را گفتهاى؟».
گفت: آرى، اى پیامبر خدا! گفتهام:
همّت کرد که بر پروردگارش چیره شود / ولى آن چیره بر هر چیره، چیره مىشود.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «خداوند، این را از تو، فراموش نکرده است».
5 / 3
قلم
قرآن
«همان کس که به وسیله قلم آموخت».
«ن وَ اَلْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ».(6)
الحدیث
5034. رسول الله صلى الله علیه و آله: یُؤتى بِصاحِبِ القَلَمِ یَومَ القِیامَةِ فی تابوتٍ مِن نارٍ مُقفَلٍ عَلَیهِ بِأَقفالٍ مِن نارٍ، فَیُنظَرُ قَلَمُهُ فیمَ أجراهُ؛ فَإِن کانَ أجراهُ فی طاعَةِ اللهِ ورِضوانِهِ فُکَّ عَنهُ التّابوتُ، وإن کانَ أجراهُ فی مَعصِیَةِ اللهِ هَوى بِهِ التّابوتُ سَبعین خَریفا.(7)
«نون سوگند به قلم و آنچه مىنویسند».
حدیث
5034. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: صاحب قلم (نویسنده) را روز قیامت، در میان تابوتى از آتش که با قفلهایى از آتش سربسته است، مىآورند و به قلم او نگریسته مىشود که آن را در چه راهى به کار گرفته است پس اگر آن را در راه اطاعت و خشنودى خداوند به کار گرفته باشد، سرِ تابوت برایش گشوده مىشود و اگر قلمش را در راه نافرمانى خدا به کار بسته باشد، هفتاد پاییز در تابوت مىمانَد
1) الجعفریّات: ص 230، بحار الأنوار: ج 1 ص 218 ح 39؛ سنن أبی داوود: ج 4 ص 303 ح 5012 عن بریدة وفیه «عیالاً» بدل «عیّا».
2) سنن أبی داوود: ج 2 ص 303 ح 5011 عن ابن عبّاس؛ الأمالی للصدوق: ص 717 ح 987 عن عبد الله بن زهیر، بحار الأنوار: ج 71 ص 415 ح 36.
3) المصنّف لعبد الرزّاق: ج 11 ص 263 ح 20500؛ مجمع البیان: ج 7 ص 326 عن عبد الرحمن بن کعب بن مالک نحوه.
4) المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 556 ح 606.
5) العلق: 4.
6) القلم: 1.
7) المعجم الکبیر: ج 11 ص 150 ح 11450 عن ابن عبّاس.