1 / 1
رَحمَةٌ مِنَ اللّه ِ
4187.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّمَا الأَمَلُ رَحمَةٌ مِنَ اللّه ِ لِاُمَّتی ، لَولَا الأَمَلُ ما أرضَعَت اُمٌّ وَلَدا ، ولا غَرَسَ غارِسٌ شَجَرا. (1)
1 / 2
یَشِبُّ فِی الهَرَمِ
4188.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : یَهرَمُ ابنُ آدَمَ وتَشِبُّ مِنهُ اثنَتانِ : الحِرصُ وَالأَمَلُ. (2)
4189.عنه صلى الله علیه و آله : لا یَزالُ قَلبُ الکَبیرِ شابّا فِی اثنَتَینِ : فی حُبِّ الدُّنیا وطولِ الأَمَلِ. (3)
1 / 1
رحمتى از جانب خداوند است
4187.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آرزو، در حقیقت، رحمتى از جانب خداوند براى امّت من است. اگر آرزو نبود ، هیچ مادرى فرزندى را شیر نمى داد و هیچ باغبانى ، نهالى را نمى کاشت.
1 / 2
در پیرى جوان مى شود
4188.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آدمى زاده ، پیر مى شود و دو چیز در او جوان مى گردد: آز و آرزو.
4189.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : دلِ پیر ، همواره در دو چیز ، جوان است: در دنیا دوستى و داشتن آرزوىِ دراز.
1 / 3
مَثَلُ الأَجَلِ والأَمَلِ
4190.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَثَلُ الإِنسانِ وَالأَمَلِ وَالأَجَلِ ؛ فَمَثَلُ الأَجَلِ إلى جانِبِهِ والأَمَلُ أمامَهُ ، فَبَینَما هُوَ یَطلُبُ الأَمَلَ أمامَهُ أتاهُ الأَجَلُ فَاختَلَجهُ (4) (5)
4191.الترغیب والترهیب عن أنس : خَطَّ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله خَطّا ، وقالَ : هذَا الإِنسانُ ، وخَطَّ إلى جَنبِهِ خَطّا وقالَ : هذا أجَلُهُ ، وخَطَّ آخَرَ بَعیدا مِنهُ فَقالَ : هذَا الأَمَلُ ، فَبَینَما هُوَ کَذلِکَ إذ جاءَهُ الأَقرَبُ. (6)
4192.عارِضة الأحوَذیّ عن أبی سعید الخُدریّ : غَرَسَ صلى الله علیه و آله عودا بَین یَدَیهِ وآخَرَ إلى جانِبِهِ وآخَرَ بَعدَهُ ، وقالَ : أتَدرونَ ما هذا؟ قالوا : اللّه ُ ورَسولُهُ أعلَمُ! قالَ : هذَا الإِنسانُ ، وهذَا الأَمَلُ ، فَتَعاطَى الأَمَلَ فَیَختَلِجُهُ الأَجَلُ دونَ الأَمَلِ . (7)
4193.عارِضة الأحوَذیّ عن الرّبیع بن خُثَیم عن عبد اللّ – وَاللَّفظُ لِلبُخاریّ -: خَطَّ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله خَطّا مُرَبَّعا و خَطَّ خَطّا فِی الوَسَطِ وخَطَّ خِطَطا صِغارا إلى هذَا الَّذی فِی الوَسَطِ مِن جانِبِهِ ، فَقالَ : هذَا الإِنسانُ وهذا أجَلُهُ مُحیطٌ بِهِ وهذَا الَّذی هُوَ خارِجٌ أمَلُهُ ، وهذِهِ الخِطَطُ الصِّغارُ الأَعراضُ ، فَإِن أخطَأَهُ هذا نَهَشَهُ هذا … .
قال ابن العربیّ : لم یُتقن البخاریّ هذا الحدیث ؛ فإنّه مهّد ثلاثة معانی ، وهی الخطّ المربّع واحدٌ ، والخطّ الذی فی وسطه اثنان ، والخطط الصغار ثلاثة ، ثمّ قال :
1 / 3
حکایت اَجَل و آرزو
4190.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : حکایت انسان و آرزو و اَجَل ، چنان است که اَجَل در کنار اوست و آرزو ، پیشاپیش او: در حالى که آرزو را پیش روىِ خود دنبال مى کند ، ناگاه ، اَجَل فرا مى رسد و او را در مى رُباید.
4191.الترغیب والترهیب – به نقل از اَنَس -: پیامبر خدا ، خطّى کشید و فرمود: «این، انسان است» و در کنار آن ، خطّ دیگرى کشید و فرمود: «این ، اَجَل اوست» و دورتر از آن ، خطّ سومى کشید و فرمود: «این هم آرزوست» . در حالى که انسان سرگرم است ، ناگهان ، آن نزدیک تر ، خود را به او مى رسانَد.
4192.عارضة الأحوذى – به نقل از ابو سعید خُدرى -: پیامبر صلى الله علیه و آله قطعه چوبى در برابر خود به زمین فرو بُرد و چوب دیگرى در کنار آن و یک چوب دیگر ، بعد از آن . سپس فرمود: «آیا مى دانید این چیست؟» . گفتند : خدا و پیامبر او بهتر مى دانند . فرمود: «این یکى ، انسان است و این ، آرزو . در حالى که سرگرمِ آرزوست ، اَجَل ، او را در مى رُباید و مانع رسیدنش به آرزو مى شود».
4193.عارضة الأحوذى : ربیع بن خُثَیم ، از عبد اللّه نقل کرد – و البته لفظ از بخارى است (8) – که : پیامبر صلى الله علیه و آله مربّعى رسم کرد و در وسط آن ، خطّى کشید و در چهار طرف آن خط ، خطوط کوچکى رسم کرد و آن گاه فرمود: «این ، انسان است و این هم اَجَل اوست که او را در میان گرفته است و این خطّى که بیرون قرار دارد ، آرزوى اوست و این خطوط کوچک ، بلایا و حوادث اند. اگر این یکى [خط] به او نخورَد ، این دیگرى او را مى گَزَد…» .
ابن عربى مى گوید: بخارى، این حدیث را به درستى نیاورده؛ چرا که سه معنا برشمرده
أعطى لکلّ ممهّدٍ مثاله ، فقال : هذا الإنسان واحدٌ ، وهذا أجله محیطٌ به اثنان ، وهذا الذی هو خارجٌ أمله ثلاثة ، وهذه الخطط الصغار الأعراض أربعةٌ. و إنّما صوابه ما رواه غیره ، قال عبد اللّه : خَطَّ لَنا رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله خَطّا مُرَبَّعا وخَطّا وَسَطَ الخَطِّ المُرَبَّعِ ، وخَطَّ خُطوطا إلى جانِبِ الخَطِّ الَّذی فی وَسَطِ المُرَبَّعِ ، وخَطّا خارِجَ الخَطِّ المُرَبَّعِ ، ثُمَّ قالَ: أتَدرونَ ما هذا؟ قالوا : اللّه ُ ورَسولُهُ أعلَمُ! قالَ : هذَا الخَطُّ الأَوسَطُ الإِنسانُ ، وَالخُطوطُ الَّتی إلى جانِبِهِ الأَعراضُ ، وَالأَعراضُ تَنهَشُهُ مِن کُلِّ مَکانٍ ؛ إن أخطَأَهُ هذا أصابَهُ هذا ، وَالخَطُّ المُرَبَّعُ الأَجَلُ المُحیطُ بِهِ ، والخَطُّ الخارِجُ البَعیدُ الأَمَلُ . (9)
است: یکى ، مربّع ؛ دوم، خطّى که در میان آن است ؛ و سوم ، خطوط کوچک. ابن عربى ، سپس مى گوید: پیامبر صلى الله علیه و آله براى هر موردى مثالش را آورده و فرموده است: «این ، انسان است ، یک؛ این ، اَجَل اوست که او را در میان گرفته است ، دو؛ این خطّى که بیرون از مربّع است ، آرزوى اوست ، سه؛ و این خطوط کوچک ، بلایا و حوادث اند ، چهار» . صورت درست این حدیث ، آن است که دیگرانى غیر از بخارى روایت کرده اند. عبد اللّه گفته است: پیامبر خدا ، براى ما مربّعى رسم کرد و در وسط مربّع، خطّى کشید و در کناره هاى خطّ میان مربّع ، خطوطى رسم کرد و بیرونِ مربّع نیز یک خط کشید . سپس فرمود: «مى دانید این چیست؟» . گفتند : خدا و پیامبر او داناترند . فرمود: «این خطِّ میانى ، انسان است . خطوطى که در اطراف آن هستند ، بلایا و حوادث اند، و این بلایا و حوادث ، از هر سو او را مى گَزَند . اگر این یکى به هدف نخورد ، آن یکى به او مى خورد . مربّع ، اَجَل است که او را در میان گرفته است و خطّ بیرونى و فاصله دار ، آرزوست». تصویر آن ، چنین است :
1) تاریخ بغداد : ج 2 ص 52 الرقم 448 عن أنس ؛ نزهة الناظر : ص 21 ح 51 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 173 ح 8.
2) تحف العقول : ص 56 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 161 ح 7 ؛ وراجع صحیح مسلم : ج 2 ص 724 ح 115.
3) صحیح البخاری : ج 5 ص 2360 ح 6057 عن أبی هریرة.
4) یقال : اخْتَلَجت المَنِیّةُ القَومَ ؛ أی اجتَذَبَتهُم (لسان العرب : ج2 ص258 «خلج»).
5) الفردوس : ج 4 ص 144 ح 6444 عن أنس.
6) الترغیب والترهیب : ج 4 ص 244 ح 22.
7) عارضة الأحوذیّ بشرح صحیح الترمذی : ج 10 ص 320 ؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 272 نحوه.
8) لفظ از «بخارى» (ابو عبد اللّه محمّد بن اسماعیل بخارى ، صاحب الصحیح) است.
9) عارضة الأحوذی بشرح صحیح الترمذی : ج 10 ص 318.