جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دور القضاء والقدر فی العالم (نقش قضا و قدر در عالم)

زمان مطالعه: 9 دقیقه

2 / 1

التَّقدیرُ فی خَلقِ العالَمِ

الکتاب

«إِنّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» .(1)

«وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» .(2)

«وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً» .(3)

«وَ کانَ أَمْرُ اَللهِ قَدَراً مَقْدُوراً» .(4)

«إِنَّ اَللهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اَللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً» .(5)

«وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» .(6)

2 / 1

تقدیر در آفرینش جهان

قرآن

«ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریده‌ایم» .

«و هر چیزى نزد او اندازه‌اى دارد» .

«و هر چیزى را آفریده و بدان گونه که درخور آن بوده، اندازه‌گیرى کرده است» .

«و فرمان خدا، همواره به اندازه مقرّر [و متناسب با توانایى]است» .

«خداوند، فرمانش را به انجام‌رساننده است. به راستى که خدا براى هر چیزى اندازه‌اى مقرّر کرده است» .

«و هیچ چیز نیست، مگر آن که گنجینه‌هاى آن نزد ماست؛ و ما آن را جز به اندازه‌اى معیّن، فرو نمى‌فرستیم» .

«سَبِّحِ اِسْمَ رَبِّکَ اَلْأَعْلَى – اَلَّذِی خَلَقَ فَسَوّى – وَ اَلَّذِی قَدَّرَ فَهَدى» .(7)

«وَ اَللهُ یُقَدِّرُ اَللَّیْلَ وَ اَلنَّهارَ» .(8)

الحدیث

1499 . رسول الله صلى الله علیه و آله: الاُمورُ کُلُّها خَیرُها وشَرُّها مِنَ اللهِ.(9)

1500 . عنه صلى الله علیه و آله: قَدَّرَ اللهُ المَقادیرَ قَبلَ أن یَخلُقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِخَمسینَ ألفَ سَنَةٍ.(10)

1501 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ عز و جل قَدَّرَ المَقادیرَ ودَبَّرَ التَّدابیرَ قَبلَ أن یَخلُقَ آدَمَ بِأَلفَی عامٍ.(11)

2 / 2

التَّقدیرُ فی خَلقِ الإِنسانِ

الکتاب

«وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى وَ لا تَضَعُ إِلاّ بِعِلْمِهِ وَ ما یُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاّ فِی کِتابٍ» .(12)

«قُلْ لَنْ یُصِیبَنا إِلاّ ما کَتَبَ اَللهُ لَنا» .(13)

«نام پروردگار والاىِ خود را به پاکى بستاى؛ همان که آفرید و هماهنگى بخشید، و آن که اندازه‌گیرى کرد و راه نمود» .

«و خداست که شب و روز را اندازه‌گیرى مى‌کند» .

حدیث

1499 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همه کارها، چه خیر و چه شر، از جانب خدا هستند

1500 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، پنجاه هزار سال پیش از آفرینش آسمان‌ها و زمین، اندازه‌ها را مقرّر نمود

1501 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عز و جل دو هزار سال پیش از آفرینش آدم، اندازه‌ها را مقرّر نمود و تدبیرها را اندیشید

2 / 2

تقدیر در آفرینش انسان

قرآن

«و هیچ مادینه‌اى بار نمى‌گیرد و بار نمى‌نهد، مگر به علمِ او. و هیچ سالخورده‌اى عمر دراز نمى‌یابد و از عمرش کاسته نمى‌شود، مگر آن که در کتابى [مندرج]است» .

«بگو: «جز آنچه خدا براى ما مقرّر داشته، هرگز به ما نمى‌رسد»» .

الحدیث

1502 . رسول الله صلى الله علیه و آله: کُلُّ شَیءٍ بِقَدَرٍ، حَتَّى العَجزِ وَالکَیسِ(14) (15)

1503 . عنه صلى الله علیه و آله: خَلَقَ اللهُ کُلَّ نَفسٍ وکَتَبَ حَیاتَها ورِزقَها ومَصائِبَها.(16)

1504 . عنه صلى الله علیه و آله: خَلَقَ اللهُ الخَلقَ فَکَتَبَ آجالَهُم وأعمالَهُم وأرزاقَهُم.(17)

1505 . عنه صلى الله علیه و آله فِی الشّاةِ المَسمومَةِ الَّتی أکَلَ مِنها : ما أصابَنی شَیءٌ مِنها إلّا وهُوَ مَکتوبٌ عَلَیَّ وآدَمُ فی طینَتِهِ.(18)

1506 . عنه صلى الله علیه و آله: یَدخُلُ المَلَکُ عَلَى النُّطفَةِ بَعدَما تَستَقِرُّ فِی الرَّحِمِ بِأَربَعینَ أو خَمسَةٍ وأربَعینَ لَیلَةً، فَیَقولُ: یا رَبِّ أشَقِیٌّ أو سَعیدٌ فَیُکتَبانِ، فَیَقولُ: أی رَبِّ أذَکَرٌ أو اُنثى؟ فَیُکتَبانِ، ویُکتَبُ عَمَلُهُ وأثَرُهُ(19)، وأجَلُهُ ورِزقُهُ.(20)

1507 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا أرادَ اللهُ أن یَخلُقَ نَسَمَةً(21)، قالَ مَلَکُ الأَرحامِ مُعرِضا: یا رَبِّ، أذَکَرٌ أم اُنثى؟ فَیَقضِی اللهُ أمرَهُ.

ثُمَّ یَقولُ: یا رَبِّ أشَقِیٌّ أم سَعیدٌ؟ فَیَقضِی اللهُ أمرَهُ.

ثُمَّ یَکتُبُ بَینَ عَینَیهِ ما هُوَ لاقٍ حَتّى النَّکبَةَ(22) یُنکَبُها.(23)

1508 . عنه صلى الله علیه و آله: سَبَقَ العِلمُ وجَفَّ القَلَمُ، ومَضَى القَدَرُ بِتَحقیقِ الکِتابِ وتَصدیقِ الرُّسُلِ،

وبِالسَّعادَةِ مِنَ اللهِ عز و جل لِمَن آمَنَ وَاتَّقى، وبِالشَّقاءِ لِمَن کَذَّبَ وکَفَرَ، وبِوِلایَةِ اللهِ المُؤمِنینَ وبَراءَتِهِ مِنَ المُشرِکینَ.(24)

حدیث

1502 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر چیزى، در گرو تقدیر است، حتّى ناتوانى و زیرکى

1503 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، همه جان‌ها را آفرید و زندگى و روزى و گرفتارى‌هاى آنها را مقرّر کرد

1504 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، آفریده‌ها را آفرید آن گاه، اَجَل‌ها و عمل‌ها و روزى‌هایشان را مقرّر نمود

1505 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله درباره گوسفند مسمومى که از آن خورد : چیزى از آن نصیبم نشد، جز آنچه بر من مقرّر شده بود، در زمانى که هنوز آدم در میان گِل خود بود (هنوز آفریده نشده بود)

1506 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چهل، یا چهل و پنج شب پس از آن که نطفه در رَحِم قرار گرفت، فرشته وارد مى‌شود و مى‌گوید: «پروردگارا! آیا بدبخت است، یا خوش‌بخت؟» . آن گاه بدبخت و یا خوش‌بخت بودن او نوشته مى‌شود.

پس مى‌گوید: «پروردگارا! آیا مرد است، یا زن؟» . آن‌گاه مرد یا زن بودنش نوشته مى‌شود و اعمال و آثار و اَجَل و روزى‌اش معیّن مى‌گردد

1507 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: وقتى خداوند اراده کند که جاندارى را بیافریند، فرشته رحِم‌ها مى‌گوید: «پروردگارا! آیا مرد است، یا زن؟» . آن گاه خداوند، وضعیّتش را مشخّص مى‌کند.

سپس مى‌گوید: «پروردگارا! آیا بدبخت است، یا خوش‌بخت؟» . آن گاه خداوند، آن را معیّن مى‌کند سپس آینده او و حتّى حوادثى را که برایش رخ مى‌دهند، بین دو چشمش مى‌نویسد

1508 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دانش، پیشى گرفت و قلم خشکید و تقدیر به فرستادنِ قرآن و تصدیق فرستادگان، و به خوش‌بختى از جانب خداوند عز و جل براى مؤمنان و پرهیزگاران، و به بدبختى براى دروغگویان و کافران، و به ولایت خدا بر مؤمنان و بیزارى او از مشرکان، تحقّق یافت

2 / 3

تَقدیرُ الخَیرِ وَالشَّرِّ

الکتاب

«وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اَللهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اَللهِ فَما لِهؤُلاءِ اَلْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثاً» .(25)

«ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی اَلْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاّ فِی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اَللهِ یَسِیرٌ» .(26)

«ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ إِلاّ بِإِذْنِ اَللهِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَ اَللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» .(27)

الحدیث

1509 . کنز العمّال عن ابن عبّاس عن رسول الله صلى الله علیه و آله: صِنفانِ مِن اُمَّتی لا سَهمَ لَهُم فِی الإِسلامِ: المُرجِئَةُ وَالقَدَرِیَّةُ.

قیلَ: ومَا المُرجِئَةُ؟ قالَ: الَّذینَ یَقولونَ: الإِیمانُ قَولٌ بِلا عَمَلٍ.

قیلَ: فَمَا القَدَرِیَّةُ؟ قالَ: الَّذینَ یَقولونَ: لَم یُقَدَّرِ الشَّرُّ.(28)

2 / 3

تقدیر خیر و شر

قرآن

«و اگر [پیشامد]خوبى به آنان برسد، مى‌گویند: «این، از جانب خداست»؛ و چون صدمه‌اى به ایشان برسد، مى‌گویند: «این، از طرف توست» . بگو: «همه از جانب خداست» . [آخر] این قوم را چه شده است که نمى‌خواهند سخنى را [درست] دریابند؟» .

«هیچ مصیبتى، نه در زمین، و نه در وجود شما روى نمى‌دهد، مگر آن که پیش از آن که زمین را پدید آوریم، در کتابى است. این [کار]بر خدا آسان است» .

«هیچ مصیبتى جز به اذن خدا نمى‌رسد، و کسى که به خدا بگرود، دلِ او را هدایت مى‌کند؛ و خدا به هر چیزى داناست» .

حدیث

1509 . کنز العمّال به نقل از ابن عبّاس پیامبر خدا فرمود: «براى دو گروه از امّت من، در اسلام، سهمى نیست: مُرجِئه و قَدَریّه» .

گفته شد: مرجئه کیان‌اند؟

فرمود: «آنان که مى‌گویند: ایمان، گفتار بدون رفتار است» .

گفته شد: قَدَریّه کیان‌اند؟

فرمود: «آنان که مى‌گویند: شر، تقدیر نشده است» .

1510 . رسول الله صلى الله علیه و آله: مَن زَعَمَ أنَّ اللهَ تَعالى یَأمُرُ بِالسُّوءِ وَالفَحشاءِ فَقَد کَذَبَ عَلَى اللهِ، ومَن زَعَمَ أنَّ الخَیرَ وَالشَّرَّ بِغَیرِ مَشیئَةِ اللهِ فَقَد أخرَجَ اللهَ مِن سُلطانِهِ.(29)

1511 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ افتَرَضَ عَلَیکُم فَرائِضَ فَلا تُضَیِّعوها، وحَدَّ لَکُم حُدودا فَلا تَعتَدوها، ونَهاکُم عَن أشیاءَ فَلا تَنتَهِکوها، وسَکَتَ عَن أشیاءَ مِن غَیرِ نِسیانٍ فَلا تَکَلَّفوها رَحمَةً مِن رَبِّکُم فَاقبَلوها، الاُمورُ کُلُّها بِیَدِ اللهِ مِن عِندِ اللهِ مَصدَرُها وإلَیهِ مَرجِعُها، لَیسَ لِلعِبادِ فیها تَفویضٌ ولا مَشیئَةٌ.(30)

1512 . المعجم الکبیر: عن رافع بن خدیج أَنَّهُ سَمِعَ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله یَقولُ: یَکونُ قَومٌ مِن اُمَّتی یَکفُرونَ بِاللهِ وبِالقُرآنِ وهُم لا یَشعُرونَ، کَما کَفَرَتِ الیَهودُ وَالنَّصارى.

قالَ: قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ یا رَسولَ اللهِ، وکَیفَ ذاکَ؟

قالَ: یُقِرّونَ بِبَعضِ القَدَرِ ویَکفُرونَ بِبَعضِهِ، قالَ: قُلتُ: ثُمَّ ما یَقولونَ؟

قالَ: یَقولونَ الخَیرُ مِنَ اللهِ وَالشَّرُّ مِن إبلیسَ، فَیُقِرّونَ عَلى ذلِکَ کِتابَ اللهِ ویَکفُرونَ بِالقُرآنِ بَعدَ الإِیمانِ وَالمَعرِفَةِ، فَما یَلقى اُمَّتی مِنهُم مِنَ العَداوَةِ وَالبَغضاءِ وَالجِدالِ، اُولئِکَ زَنادِقَةُ هذِهِ الاُمَّةِ فی زَمانِهِم.(31)

2 / 4

خَلقُ الخَیرِ قَبلَ الشَّرِّ

1513 . رسول الله صلى الله علیه و آله: قالَ اللهُ عز و جل: یا آدَمُ أنَا اللهُ الکَریمُ، خَلَقتُ الخَیرَ قَبلَ الشَّرِّ.(32)

1510 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که مى‌گوید: خداى متعال به بدى و فحشا دستور مى‌دهد، بر خداوند، دروغ مى‌بندد و کسى که مى‌گوید: خیر و شر، بدون مشیّتِ خداوند به وجود مى‌آیند، خداوند را از فرمان‌روایى‌اش بیرون برده است

1511 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همانا خداوند، واجباتى را بر شما تکلیف نموده است آنها را ضایع نکنید حدودى را براى شما تعیین نموده است پس از آنها تجاوز نکنید شما را از چیزهایى باز داشته است آنها را هتک نکنید و بى‌آن که فراموش کند، درباره چیزهایى سکوت کرده است آنها را بر خود تحمیل نکنید، که [چنین چیزى]رحمتى از جانب پروردگارتان است و آنها را [همین گونه]بپذیرید همه کارها به دست خداست آغاز آنها از پیشگاه خدا و پایان آنها به سوى اوست و براى بندگان درباره آنها، نه واگذارى صورت گرفته و نه خواستى [دیگر]

1512 . المعجم الکبیر به نقل از رافع بن خدیج : از پیامبر خدا شنید [م] که مى‌فرمود: «همان طور که یهود و نصارا کفر ورزیدند، گروهى از امّت من هم به خدا و قرآن کفر مى‌ورزند، در حالى که خودشان نمى‌فهمند» .

گفتم: اى پیامبر خدا! فدایت گردم! چگونه؟

فرمود: «به بخشى از قَدَر اعتراف دارند؛ ولى به بخشى از آن کافرند» .

گفتم: سپس چه مى‌گویند؟

فرمود: «مى‌گویند: خیر، از جانب خدا و شر، از جانب ابلیس است و کتاب خدا را هم بر این اساس قرائت مى‌کنند و به قرآن، پس از ایمان و شناخت، کفر مى‌ورزند امّت من، چه دشمنى و کینه و کشمکشى از آنان مى‌بیند! آنان، زندیقان امّت من در زمان خودشان هستند» .

2 / 4

آفرینش خیر، پیش از شر

1513 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود: «اى آدم! منِ خداىِ بزرگوار، خیر را پیش از شر آفریدم» .

2 / 5

النَّهیُ عَنِ التَّکَلُّفِ فی عِلمِ القَدَرِ

1514 . رسول الله صلى الله علیه و آله: القَدَرُ سِرُّ اللهِ عز و جل، فَلا تَتَکَلَّفوا عِلمَهُ.(33)

1515 . عنه صلى الله علیه و آله: لا تَکَلَّموا فِی القَدَرِ؛ فَإِنَّهُ سِرُّ اللهِ، فَلا تُفشوا للهِ‌ِ سِرَّهُ.(34)

1516 . عنه صلى الله علیه و آله: إیّاکُم وَالکَلامَ فِی القَدَرِ، فَإِنَّهُ أبو جادِ(35) الزَّندِقَةِ.(36)

1517 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن تَکَلَّمَ فی شَیءٍ مِنَ القَدَرِ سُئِلَ عَنهُ یَومَ القِیامَةِ، ومَن لَم یَتَکَلَّم فیهِ لَم یُسأَل عَنهُ.(37)

1518 . عنه صلى الله علیه و آله: عَزیمَةٌ مِنّى عَلى اُمَّتی ألّا یَتَکَلَّموا فِی القَدَرِ.(38)

1519 . عنه صلى الله علیه و آله: عَزَمتُ عَلى اُمَّتی ألّا یَتَکَلَّموا فِی القَدَرِ، ولا یَتَکَلَّمُ فِی القَدَرِ إلّا أشرارُ اُمّتی فی آخِرِ الزَّمانِ.(39)

2 / 6

التَّحذیرُ مِنَ النَّظَرِ فِی القَدَرِ

1520 . رسول الله صلى الله علیه و آله: مَثَلُ النّاظِرِ فِی القَدَرِ کَالنّاظِرِ فی عَینِ الشَّمسِ، کُلَّمَا اشتَدَّ نَظَرُهُ فیها ذَهَبَ بَصَرُهُ.(40)

2 / 5

نهى از به زحمت انداختن خود براى شناخت قدر

1514 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: قَدَر، راز خداوند عز و جل است پس، خود را در آموختن آن به زحمت نیندازید

1515 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: درباره قَدَر، سخن نگویید؛ چرا که راز خداست پس، راز خدا را فاش نکنید

1516 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از سخن گفتن درباره قَدَر بپرهیزید؛ چرا که [این گونه سخن] باطِل بزرگِ زندیقیگرى است

1517 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس اندکى درباره قَدَر سخن بگوید، روز قیامت، مورد پرسش قرار مى‌گیرد، و هر کس درباره آن سخن نگوید، مورد پرسش قرار نمى‌گیرد

1518 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از ناحیه من بر امّتم واجب است که درباره قَدَر، سخن نگویند

1519 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بر امّتم واجب کردم که درباره قَدَر، سخن نگویند و در آخرْ زمان، جز بَدانِ امّتم درباره قَدَر، سخن نمى‌گویند

2 / 6

هشدار درباره ژرفکاوى در تقدیر

1520 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مَثَل کسى که درباره قَدَر مى‌اندیشد، همانند نگاه کننده به نور

خورشید است، که هر چه نگاهش را در آن بیشتر کند، بینایى‌اش از بین مى‌رود

1521 . عنه صلى الله علیه و آله: اِتَّقُوا القَدَرَ؛ فَإِنَّهُ شُعبَةٌ مِنَ النَّصرانِیَّةِ.(41)

1522 . عنه صلى الله علیه و آله: اُخِّرَ الکَلامُ فِی القَدَرِ، لِشِرارِ اُمَّتی فی آخِرِ الزَّمانِ.(42)

1521 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از [اندیشیدن در] قَدَر بپرهیزید؛ چرا که آن، بخشى از نصرانیّت است

1522 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سخن گفتن درباره قَدَر، مانده است براى بَدانِ امّتم در آخرْ زمان


1) القمر:49.

2) الرعد:8.

3) الفرقان:2.

4) الأحزاب:38.

5) الطلاق:3.

6) الحجر:21.

7) الأعلى:1 3.

8) المزمّل:20.

9) المعجم الأوسط: ج 4 ص 45 ح 3573 عن ابن عبّاس.

10) التوحید: ص 368 ح 7، بحار الأنوار: ج 5 ص 114 ح 43؛ سنن الترمذی: ج 4 ص 458 ح 2156 عن عبد بن عمرو.

11) عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 1 ص 141 ح 39 عن أحمد بن عبد الله الجویباری عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 5 ص 93 ح 12.

12) فاطر:11.

13) التوبة:51.

14) الکَیْسُ: العقلُ والفطنة والفِقه (تاج العروس: ج 8 ص 454 «کیس»).

15) صحیح مسلم: ج 4 ص 2045 ح 18 عن عبد الله بن عمر.

16) سنن الترمذی: ج 4 ص 451 ح 2143 عن ابن مسعود.

17) تاریخ بغداد: ج 11 ص 211 الرقم 5916 عن أبی هریرة.

18) سنن ابن ماجة: ج 2 ص 1174 ح 3546 عن اُم سلمة.

19) الأُثرةُ: البقیّة من العلم تُؤثر أی تُروى وتُذکر (تاج العروس: ج 6 ص 9 «أثر»).

20) صحیح مسلم: ج 4 ص 2037 ح 2 عن حذیفة بن أسید.

21) النَسَمَةُ: أی ذات الرُّوح (النهایة: ج 5 ص 49 «نسم»).

22) النَکْبَةُ: وهی ما یصیب الإنسان من الحوادث (النهایة: ج 5 ص 113 «نکب»).

23) صحیح ابن حبّان: ج 14 ص 54 ح 6178 عن ابن عمر.

24) التوحید: ص 343 ح 13 عن معاذ بن جبل و ص 340 ح 10 عن عبد الله بن عمر، بحار الأنوار: ج 5 ص 94 ح 13.

25) النساء:78.

26) الحدید:22.

27) التغابن:11.

28) کنز العمّال: ج 1 ص 136 ح 642 نقلاً عن البیهقی؛ الخصال: ص 72 ح 110 عن ابن عمر ولیس فیه ذیله من «قیل وما المرجئة»، بحار الأنوار: ج 5 ص 7 ح 7.

29) الکافی: ج 1 ص 158 ح 6 عن حفص بن قرط عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 5 ص 51 ح 85.

30) المعجم الأوسط: ج 8 ص 381 ح 8938 عن أبی الدرداء.

31) المعجم الکبیر: ج 4 ص 245 ح 4270.

32) تفسیر العیّاشی: ج 1 ص 35 ح 21 عن عطاء عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 11 ص 182 ح 36.

33) الفردوس: ج 3 ص 237 ح 4703 عن أنس بن مالک.

34) حلیة الأولیاء: ج 6 ص 182 عن ابن عمر.

35) أبو جاد: أی باطل (تاج العروس: ج 4 ص 406 «جود»).

36) الفردوس: ج 1 ص 385 ح 1550 عن أبی هریرة و ج 5 ص 361 ح 8440 عن ابن عبّاس وفیه «یدعو إلى» بدل «أبو جاد» .

37) سنن ابن ماجة: ج 1 ص 33 ح 84 عن عائشة.

38) الفردوس: ج 3 ص 58 ح 4157 عن أنس.

39) کنز العمّال: ج 1 ص 119 ح 562 نقلاً عن الکامل لابن عدی عن أبی هریرة.

40) الفردوس: ج 4 ص 146 ح 6448 عن أبی هریرة.

41) المعجم الکبیر: ج 11 ص 209 ح 11680 عن ابن عبّاس.

42) المعجم الأوسط: ج 6 ص 96 ح 5909 عن أبی هریرة.