9 / 1
ما یَجِبُ تَعَلُّمُهُ
538 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أفضَلُ العِلمِ لا إلهَ إلَا اللّهُ.(1)
539 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن ماتَ مِن اُمَّتی ولَیسَ لَهُ إمامٌ مِنهُم یَعرِفُهُ فَهِیَ میتَةٌ جاهِلِیَّةٌ، فَإِن جَهِلَهُ وعاداهُ فَهُوَ مُشرِکٌ، وإن جَهِلَهُ ولَم یُعادِهِ ولَم یُوالِ لَهُ عَدُوًّا فَهُوَ جاهِلٌ ولَیسَ بِمُشرِکٍ.(2)
540 . عنه صلى الله علیه و آله: عَلَیکُم بِمُذاکَرَةِ العِلمِ، فَإِنَّ بِالعِلمِ تَعرِفونَ الحَلالَ مِنَ الحَرامِ.(3)
541 . عنه صلى الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ مَن تَعَلَّمَ فَریضَةً أو فَریضَتَینِ فَعَمِلَ بِهِما أو عَلَّمَهُما مَن یَعمَلُ بِهِما.(4)
542 . عنه صلى الله علیه و آله: تَعَلَّمُوا الفَرائِضَ وعَلِّموها، فَإِنَّهُ نِصفُ العِلمِ، وهُوَ یُنسى، وهُوَ أوَّلُ شَیءٍ یُنزَعُ مِن اُمَّتی.(5)
فصل نهم: احکام آموختن
9 / 1
آنچه آموختنش، واجب است
538 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: برترین دانش، لا إله إلّا اللّه [و علم به یگانگى خداوند]است.
539 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس از امّت من که بمیرد و امامى از میان آنها براى خود نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است و اگر او را نشناسد و دشمن شمارد، مشرک است و اگر نشناسد و دشمن نشمارد و دشمنِ او را دوست نگیرد، جاهل است؛ ولى مشرک نیست.
540 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همواره در حال گفتگوى علمى باشید؛ چرا که با دانش، حلال را از حرام، باز مىشناسید.
541 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند بیامرزد کسى را که یک یا دو فریضه را فرا گرفت، پس به آنها عمل کرد و یا به کسى آموخت که به آنها عمل کند!
542 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: فریضهها را یاد بگیرید و یاد بدهید که دانستن فریضهها، نیمى از
دانش است و چیزى است که فراموش شدنى است و نخستین چیزى است که از امّتم رخت بر مىبندد.
543 . عنه صلى الله علیه و آله: تَعَلَّمُوا العِلمَ وعَلِّموهُ النّاسَ، تَعَلَّمُوا الفَرائِضَ وعَلِّموهُ النّاسَ، تَعَلَّمُوا القُرآنَ وعَلِّموهُ النّاسَ فَإِنِّی امرُؤٌ مَقبوضٌ، وَالعِلمُ سَیُقبَضُ وتَظهَرُ الفِتَنُ حَتّى یَختَلِفَ اثنانِ فی فَریضَةٍ لا یَجِدانِ أحَداً یَفصِلُ بَینَهُما.(6)
9 / 2
ما یَنبَغی تَعَلُّمُهُ
544 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: خَیرُ العِلمِ ما نَفَعَ.(7)
545 . عنه صلى الله علیه و آله: العِلمُ أکثَرُ مِن أن یُحصى، فَخُذ مِن کُلِّ شَیءٍ أحسَنَهُ.(8)
546 . سنن الترمذی عن زید بن ثابت: أمَرَنی رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله أن أتَعَلَّمَ السُّریانِیَّةَ.(9)
547 . المعجم الکبیر عن زید بن ثابت: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: إنَّهُ یَأتینی کُتُبٌ مِنَ النّاسِ ولا اُحِبُّ أن یَقرَأها کُلُّ أحَدٍ، فَهَل تَستَطیعُ أن تَتَعلَّمَ کِتابَ السُّریانِیَّةِ؟ قُلتُ: نَعَم، فَتَعَلَّمتُها فی سَبعَ عَشرَةَ.(10)
548 . سنن الترمذی عن زید بن ثابت: أمَرَنی رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله أن أتَعَلَّمَ لَهُ کِتابَ یَهودَ، قالَ: إنّی وَاللّهِ ما آمَنُ یَهودَ عَلى کِتابٍ.
قالَ: فَما مَرَّ بی نِصفُ شَهرٍ حَتّى تَعَلَّمتُهُ لَهُ.
قالَ: فَلَمّا تَعَلَّمتُهُ کانَ إذا کَتَبَ إلى یَهودَ کَتَبتُ إلَیهِم، وإذا کَتَبوا إلَیهِ قَرَأتُ لَهُ کِتابَهُم.(11)
543 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دانش را فراگیرید و به مردم بیاموزید. واجبات دین را یاد بگیرید و به مردم یاد دهید. قرآن را فرا گیرید و به مردم بیاموزید. من، انسانى رفتنىام و دانش به زودى جمع مىگردد و فتنهها آشکار مىشوند، تا آن جا که دو تن در فریضهاى اختلاف مىکنند و کسى را نمىیابند تا میان آن دو، داورى کند.
9 / 2
آنچه در آموختن، شایسته است
544 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بهترین دانش، آن است که سود بخشد.
545 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دانش، بیش از آن است که به شمار در آید. پس، از هر چیز، نیکوترینش را برگیر.
546 . سنن الترمذى به نقل از زید بن ثابت: پیامبر خدا به من فرمان داد تا زبان سریانى را یاد بگیرم.
547 . المعجم الکبیر به نقل از زید بن ثابت: پیامبر خدا به من فرمود: «نامههایى براى من مىآید که دوست ندارم هر کسى آنها را بخواند. آیا مىتوانى نوشتن سریانى را یاد بگیرى؟» .
گفتم: آرى.
پس آن را در هفده روز یاد گرفتم.
548 . سنن الترمذى به نقل از زید بن ثابت: پیامبر خدا به من فرمان داد که نوشتن یهود را یاد بگیرم. فرمود: «به خدا سوگند، من یهود را بر هیچ نوشتهاى قابل اعتماد نمىدانم» .
هنوز نیمى از ماه نگذشته بود که آن زبان را براى او فرا گرفتم. چون آموختم، هر گاه پیامبر صلى الله علیه و آله به یهود نامه مىنوشت، من آن را مىنوشتم و چون یهود به پیامبر صلى الله علیه و آله نامه مىنوشتند، من نامه آنها را براى وى مىخواندم.
9 / 3
ما یَحرُمُ تَعَلُّمُهُ
أ علم النُّجوم
549 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَنِ اقتَبَسَ عِلماً مِنَ النُّجومِ، اقتَبَسَ شُعبَةً مِنَالسِّحرِ زادَ ما زادَ.(12)
550 . عنه صلى الله علیه و آله: أخافُ عَلى اُمَّتی بَعدی ثَلاثاً: حَیفُ الأَئِمَّةِ، وإیمانٌ بِالنُّجومِ، وتَکذیبٌ بِالقَدَرِ.(13)
551 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ قَد طَهَّرَ هذِهِ القَریَةَ مِنَ الشِّرکِ إن لَم تُضِلَّهُمُ النُّجومُ.(14)
تعلیق:
یتبیّن من التأمّل فی نصّ هذه الأحادیث أنّ المقصود من علم النجوم المحرّم تعلّمه لیس هو العلم بمفهومه المعاصر، بل المقصود هو التعرّف على تأثیر النجوم فی مصیر الإنسان، وَالتنبّؤ بحوادث المستقبل عن طریق المطالعة فی سیر الکواکب مطلقا أو مع الاعتقاد بتأثیرها فی مصیر الإنسان.
9 / 3
آنچه آموختنش، حرام است
الف علم نجوم
549 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس دانشى درباره ستارگان فرا بگیرد، شاخهاى از سِحر آموخته است؛ هرچه بیش، بیشتر.
550 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پس از خود، از سه چیز بر امّتم مىترسم: ستمِ فرمانروایان، ایمان به ستارگان و دروغ پنداشتن قَدَر.
551 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، این شهر را از شرک، پاک فرموده است، اگر ستارگان، آنها را گمراه نکنند.
توضیح
همان طور که با تأمّل در متن این احادیث معلوم مىشود، مقصود از علم نجومى که آموختن آن تحریم شده است، دانش ستارهشناسى به مفهوم امروزىِ آن نیست؛ بلکه مقصود، آشنایى با نقش ستارگان در سرنوشت انسان و پیشبینى حوادث آینده از طریق مطالعه در سیر کواکب با اعتقاد به مؤثّر بودن آنها در سرنوشت انسان است.
ب السِّحر
552 . الدر المنثور عن جندب بن عبد اللّه البجلیّ عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إذا أخَذتُمُ السّاحِرَ فاقتُلُوهُ، ثُمّ قَرَأ «وَ لا یُفْلِحُ اَلسّاحِرُ حَیْثُ أَتى»(15) قالَ: لا یَأمَنُ حَیثُ وُجِدَ.(16)
553 . الإمام علیّ علیه السلام عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ساحِرُ المسلمینَ یُقتَلُ، ولا یُقتَلُ ساحِرُ الکُفّارِ، قیلَ: یا رسولَ اللّهِ، ولِمَ ذلک؟ قالَ: لأنَّ الشِّرکَ والسِّحرَ مَقرُونانِ، والذی فیهِ مِن الشِّرکِ أعظَمُ.(17)
9 / 4
ما لا یَنبَغى تَعَلُّمُهُ
554 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: عِلمُ النَّسَبِ عِلمٌ لا یَنفَعُ، وجَهالَةٌ لا تَضُرُّ.(18)
555 . المراسیل عن زید بن أسلم: قیلَ: یا رَسولَ اللّهِ، ما أعلَمَ فُلاناً!
قالَ: بِمَ؟
قالوا: بِأَنسابِ النّاسِ.
قالَ: عِلمٌ لا یَنفَعُ، وجَهالَةٌ لا تَضُرُّ.(19)
556 . جامع بیان العلم وفضله عن أبی هریرة: إنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله دَخَلَ المَسجِدَ فَرَأى جَمعاً مِنَ النّاسِ عَلى رَجُلٍ فَقالَ: وما هذا؟
قالوا: یا رَسولَ اللّهِ، رَجُلٌ عَلّامَةٌ.
قالَ: ومَا العَلّامَةُ؟ قالوا: أعلَمُ النّاسِ بِأَنسابِ العَرَبِ، وأعلَمُ النّاسِ بِعَرَبِیَّةٍ، وأعلَمُ النّاسِ بِشِعرٍ، وأعلَمُ النّاسِ بِمَا اختَلَفَ فیهِ العَرَبُ.
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: هذا عِلمٌ لا یَنفَعُ، وجَهلٌ لا یَضُرُّ.(20)
ب جادو
552 . الدرّ المنثور به نقل از جندب، پسر عبد اللّه بجلى: پیامبر خدا فرمود: «هر گاه جادوگرى را گرفتید، او را بکشید» . سپس این آیه را تلاوت کرد: «و جادوگر هر جا باشد، نجات نمىیابد» . فرمود: «هر جا یافت شد، در امان نیست» .
553 . امام على علیه السلام: پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «جادوگرِ مسلمانان باید کشته شود؛ ولى جادوگرِ کفّار کشته نمىشود» .
گفته شد: اى پیامبر خدا! علّتش چیست؟
فرمود: «چون شرک و سحر، قرین یکدیگرند و وجود شرک در کسى، بدتر از وجود سحر است» .
9 / 4
آنچه آموختنش، شایسته نیست
554 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نسبشناسى، دانشى است که سودى نمىبخشد و ندانستنش زیانى نمىرساند.
555 . المراسیل به نقل از زید بن اسلم: گفته شد: اى پیامبر خدا! فلانى چه قدر داناست!
فرمود: «به چه چیز؟» .
گفتند: به نسبهاى مردم.
فرمود: «دانشى است که سودى نمىبخشد و ندانستنش زیانى نمىرساند» .
556 . جامع بیان العلم و فضله به نقل از ابو هریره: پیامبر خدا، داخل مسجد شد و دید گروهى از مردم، گِرد مردى را گرفتهاند. فرمود: «چه خبر است؟» .
گفتند: اى پیامبر خدا! مردى علّامه آمده است.
فرمود: «چه علّامهاى؟» .
گفتند: داناترینِ مردم به نَسَبهاى عرب و داناترینِ مردم به عربیّت و داناترینِ مردم به شعر و داناترینِ مردم به آنچه عرب در آن اختلاف کرده است.
پیامبر خدا فرمود: «این، دانشى است که سودى نمىبخشد و ندانستن آن هم زیانى ندارد» .
1) الفردوس: ج 1 ص 352 ح 1412 عن ابن عمر؛ جامع الأخبار: ص 147 ح 329، بحارالأنوار: ج 93 ص 282 ح 23.
2) کمال الدین: ص 414 ح 15 عن سلمان و أبی ذرّ والمقداد، بحارالأنوار: ج 23 ص 88 ح 31.
3) جامع الأخبار: ص 110 ح 195 عن الإمام علیّ علیه السلام، بحارالأنوار: ج 1 ص 203 ح 21.
4) جامع بیان العلم وفضله: ج 1 ص 42 عن أبی هریرة؛ تنبیه الخواطر: ج 2 ص 212.
5) سنن ابن ماجة: ج 2 ص 908 ح 2719 عن أبی هریرة؛ السرائر: ج 3 ص 226.
6) سننالدارمی: ج1 ص78 ح225 عن ابنمسعود وراجع: السرائر: ج 3 ص 226.
7) تنبیه الخواطر: ج 2 ص 32 عن عقبة بن عامر.
8) کنز الفوائد: ج 2 ص 31، بحارالأنوار: ج 1 ص 219 ح 50.
9) سنن الترمذی: ج 5 ص 68 ح 2715.
10) المعجم الکبیر: ج 5 ص 155 ح 4927 و 4928 نحوه وراجع: منیة المرید: ص 381.
11) سنن الترمذی: ج 5 ص 67 ح 2715.
12) سنن أبی داوود: ج 4 ص 16 ح 3905 عن ابن عبّاس؛ عوالی اللآلی: ج 1 ص 181 ح 242، بحارالأنوار: ج 58 ص 277 ح 76.
13) جامع بیان العلم وفضله: ج 2 ص 39 عن أبی محجن.
14) مسند أبی یعلى: ج 6 ص 150 ح 6683 عن العبّاس بن عبدالمطّلب.
15) طه:69.
16) الدر المنثور: ج 4 ص 303؛ المیزان فی تفسیر القرآن: ج 14 ص 185.
17) دعائم الإسلام: ج 2 ص 482 ح 1725، بحارالأنوار: ج 79 ص 214 ح 13.
18) الجامع الصغیر: ج 2 ص 160 ح 5474 نقلاً عن ابن عبدالبرّ عن أبی هریرة؛ نثر الدرّ: ج 1 ص 268.
19) المراسیل: ص 233 ح 1.
20) جامع بیان العلم وفضله: ج 2 ص 23.