4 / 1
اِتِّباعُ الهَوى
الکتاب
«أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اَللّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اَللّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» .(1)
«وَ أَمّا ثَمُودُ فَهَدَیْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا اَلْعَمى عَلَى اَلْهُدى فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ اَلْعَذابِ اَلْهُونِ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» .(2)
الحدیث
395 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا تَستَشیروا أهلَ العِشقِ فَلَیسَ لَهُم رَأیٌ، وإنَّ قُلوبَهُم مُحتَرِقَةٌ، وفِکَرَهُم مُتَواصِلَةٌ، وعُقولَهُم سالِبَةٌ.(3)
396 . عنه صلى الله علیه و آله: حُبُّکَ لِلشَّیءِ یُعمی ویُصِمُّ.(4)
4 / 1
هواپرستى
قرآن
«پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانیده و بر گوش او و دلش مُهر زده و بر دیدهاش پرده نهاده است؟ پس از خدا، چه کسى او را هدایت خواهد کرد؟ آیا پند نمىگیرید؟» .
«و امّا ثمودیان: پس آنان را راهبرى کردیم؛ ولى کوردلى را بر هدایت ترجیح دادند. پس به [کیفر]آنچه مرتکب مىشدند، صاعقه عذابِ خفّتآور، آنان را فرو گرفت» .
حدیث
395 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از عشقپیشگان، مشورت نخواهید؛ چراکه آنان، رأیى ندارند و دلهایشان سوزان و فکرشان جاى دیگر است و خردهایشان از آنان گرفته شده است.
396 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: محبّتت به چیزى، کور و کرت مىکند.
397 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن أکَلَ طَعاماً لِلشَّهوَةِ حَرَّمَ اللّهُ عَلى قَلبِهِ الحِکمَةَ.(5)
4 / 2
حُبُّ الدُّنیا
398 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ما لی أرى حُبَّ الدُّنیا قَد غَلَبَ عَلى کَثیرٍ مِنَ النّاسِ، حَتّى کَأَنَّ المَوتَ فی هذِهِ الدُّنیا عَلى غَیرِهِم کُتِبَ، وکَأَنَّ الحَقَّ فی هذِهِ الدُّنیا عَلى غَیرِهِم وَجَبَ، وحَتّى کَأَن لَم یَسمَعوا ویَرَوا مِن خَبَرِ الأَمواتِ قَبلَهُم! سَبیلُهُم سَبیلُ قَومٍ سَفرٍ عَمّا قَلیلٍ إلَیهِم راجِعونَ، بُیوتُهُم أجداثُهُم ویَأکُلونَ تُراثَهُم، فَیَظُنّونَ أ نَّهُم مُخَلَّدونَ بَعدَهُم. هَیهاتَ هَیهاتَ! أما یَتَّعِظُ آخِرُهُم بِأَوَّلِهِم؟ لَقَد جَهِلوا ونَسوا کُلَّ واعِظٍ فی کِتابِ اللّهِ، وأمِنوا شَرَّ کُلِّ عاقِبَةِ سَوءٍ، ولَم یَخافوا نُزولَ فادِحَةٍ(6) وبَوائِقَ حادِثَةٍ.(7)
4 / 3
الذَّنب
الکتاب
«کَلاّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ» .(8)
«قُلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ» .(9)
الحدیث
399 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله فی تَفسیرِ قَولِهِ تَعالى: «کَلاّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ» :
الذَّنبُ عَلَى الذَّنبِ حَتّى یَسوَدَّ القَلبُ.(10)
397 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس خوراکى را از سرِ هوس بخورد، خداوند، حکمت را بر دلش حرام مىکند.
4 / 2
دنیا دوستى
398 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چه شده است که مىبینم دوستىِ دنیا، بر بسیارى از مردم، چیره گردیده است؟ گویى که مرگ در این دنیا براى غیر ایشان نوشته شده است و گویى که حق در این دنیا، براى غیر آنان واجب شده است و پندارى که خبر درگذشتگانِ خود را نشنیده و ندیدهاند! راه آنها، راه مسافرانى است که به زودى به درگذشتگان، مىپیوندند. خانههایشان گور آنها خواهد شد و [دیگرانْ]میراث آنها را خواهند خورد. پس گمان مىکنند که پس از ایشان، ماندگارند. دور باد، دور باد! آیا واپسینِ آنها از نخستینِ آنها عبرت نمىگیرد؟ بىگمان، نادانى کردند و هر اندرزْ دهندهاى در کتاب خدا را از یاد بردند و از گزند هر فرجامِ بدى، خود را ایمن یافتند و از فرود آمدن بلاهاى آسمانى و پیشامدهاى هراسناک نترسیدند.
4 / 3
گناه
قرآن
«نه چنین است؛ بلکه آنچه مرتکب مىشدند، بر دلهایشان زنگار نهاده است» .
«بگو: اگر به پروردگارم عصیان ورزم، از عذاب روزى بزرگ مىترسم» .
حدیث
399 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله درباره این سخن خداى متعال: «نه چنین است؛ بلکه آنچه کردهاند، بر
دلهایشان زنگار نهاده است» : [یعنى]گناه بر روى گناه [مىکنند]، تا این که دل [آنها]سیاه شود.
400 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ المُؤمِنَ إذا أذنَبَ کانَت نُکتَةٌ سَوداءُ فی قَلبِهِ، فَإِن تابَ ونَزَعَ وَاستَغفَرَ صُقِلَ قَلبُهُ، فَإِن زادَ زادَت، فَذلِکَ الرّانُ الَّذیذَکَرَهُ اللّهُ فی کِتابِهِ: «کَلاّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ» .(11)
401 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ العَبدَ لَیُذنِبُ الذَّنبَ فَیَنسى بِهِ العِلمَ الَّذی کانَ قَد عَلِمَهُ.(12)
402 . عنه صلى الله علیه و آله: وَجَدتُ الخَطیئَةَ سَواداً فِی القَلبِ، وشَیناً فِی الوَجهِ، ووَهناً فِی العَمَلِ.(13)
4 / 4
مَرَضُ القَلبِ
الکتاب
«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ اَلْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ اَلْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ اَلْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اَللّهِ وَ مَا اَللّهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلُونَ».(14)
«أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی اَلْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى اَلْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى اَلْقُلُوبُ اَلَّتِی فِی اَلصُّدُورِ».(15)
400 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه مؤمن گناه مىکند، نقطهاى سیاه در دلش پدید مىآید. حال اگر توبه کرد و دل کَند و استغفار کرد، دلش صیقل مىخورد [و دوباره پاک مىشود]؛ ولى اگر گناه را زیاد کرد، آن نقطه نیز زیاد مىشود و این، همان زنگارى است که خداوند در کتابش ذکر کرده است: «نه چنین است؛ بلکه آنچه کردهاند، بر دلهایشان زنگار نهاده است» .
401 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: [گاه]بنده گناه مىکند، پس دانشى را که پیشتر مىدانسته، از یاد مىبَرَد.
402 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خطا را سیاهىاى در دل و عیبى در سیما و سستىاى در عمل یافتم.
4 / 4
بیمار دلى
قرآن
«سپس دلهاى شما بعد از این [واقعه]سخت گردید، همانند سنگ، یا سختتر از آن؛ چرا که از برخى سنگها، جوىهایى بیرون مىزند، و پارهاى از آنها مىشکافند و آب از آنها خارج مىشود، و برخى از آنها از بیم خدا فرو مىریزند، و خدا از آنچه مىکنید، غافل نیست» .
«آیا در زمین، گردش نکردهاند تا دلهایى داشته باشند که با آن بیندیشند، یا گوشهایى که با آن بشنوند؟ در حقیقت، چشمها کور نیستند؛ لیکن دلهایى که در سینههایند، کورند» .
«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ اَلْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها» .(16)
الحدیث
403 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الطّابَعُ مُعَلَّقَةٌ بِقائِمَةٍ مِن قَوائِمِ العَرشِ، فَإِذَا انتُهِکَتِ الحُرمَةُ واُجرِیَت عَلَى الخَطایا وعُصِیَ الرَّبُّ، بَعَثَ اللّهُ الطّابَعَ فَیَطبَعُ عَلى قَلبِهِ، فَلا یَعقِلُ بَعدَ ذلِکَ.(17)
404 . عنه صلى الله علیه و آله: أعمَى العَمَى الضَّلالَةُ بَعدَ الهُدى، وخَیرُ الأَعمالِ ما نَفَعَ، وخَیرُ الهُدى مَا اتُّبِعَ، وشَرُّ العَمى عَمَى القَلبِ.(18)
راجع: موسوعة العقائد الإسلامیة: المعرفة / القسم الثانی: العقل / آفات العقل.
4 / 5
الظُّلم
الکتاب
«یُثَبِّتُ اَللّهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ اَلثّابِتِ فِی اَلْحَیاةِ اَلدُّنْیا وَ فِی اَلْآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اَللّهُ اَلظّالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اَللّهُ ما یَشاءُ» .(19)
«ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلاً إِلى قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَما کانُوا لِیُؤْمِنُوا بِما کَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ کَذلِکَ نَطْبَعُ عَلى قُلُوبِ اَلْمُعْتَدِینَ».(20)
«وَ مِنَ اَلْإِبِلِ اِثْنَیْنِ وَ مِنَ اَلْبَقَرِ اِثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ اَلْأُنْثَیَیْنِ أَمَّا اِشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحامُ اَلْأُنْثَیَیْنِ أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصّاکُمُ اَللّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ اِفْتَرى عَلَى اَللّهِ کَذِباً لِیُضِلَّ اَلنّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اَللّهَ لا یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلظّالِمِینَ».(21)
«آیا به آیات قرآن نمىاندیشند؟ یا [مگر]بر دلهایشان قفلهایى نهاده شده است؟» .
حدیث
403 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: طابع (مهر زننده بر دلها) به پایهاى از پایههاى عرش، آویخته است. پس هر گاه حرمتْ شکسته شد و خطاها جارى گشتند و پروردگارْ سرپیچى شد، خداوند، طابع را بر مىانگیزد تا بر دل گناهکار، مُهر بزند. پس از این، دیگر چیزى درک نمىکند.
404 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کورترین کورى، گمراهى پس از راهیابى است و بهترینِ اعمال، آن است که سود برساند، و بهترین هدایت، آن است که پیروى شود، و بدترین کورى، کورىِ دل است.
ر. ک: دانشنامه عقاید اسلامى: معرفتشناسى / بخش دوم: خرد / فصل ششم: آسیبهاى خرد.
4 / 5
ستم
قرآن
«خدا کسانى را که ایمان آوردهاند، در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار، ثابت مىگرداند و ستمگران را بىراه مىگذارد، و خدا هر چه بخواهد، انجام مىدهد» .
«آن گاه پس از وى، رسولانى را به سوى قومشان برانگیختیم و آنان دلایل آشکار برایشان آوردند؛ ولى ایشان بر آن نبودند که به چیزى که قبلاً آن را دروغ شمرده بودند، ایمان بیاورند. این گونه ما بر دلهاى تجاوزکاران، مُهر مىنهیم» .
«و از شتر، دو، و از گاو، دو. بگو: آیا [خدا]نرها [ى آنها]را حرام کرده، یا مادهها را، یا آنچه را که رَحِم آن دو ماده در بر گرفته است، یا [این که]وقتى خداوند، شما را به این [تحریم]سفارش کرد، حاضر بودید؟ پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ مىبندد تا از روى نادانى، مردم را گمراه کند؟ آرى، خدا گروه ستمکاران را راهنمایى نمىکند» .
«فَإِنْ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّما یَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اِتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدىً مِنَ اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ لا یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلظّالِمِینَ» .(22)
«قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کانَ مِنْ عِنْدِ اَللّهِ وَ کَفَرْتُمْ بِهِ وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ عَلى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَ اِسْتَکْبَرْتُمْ إِنَّ اَللّهَ لا یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلظّالِمِینَ».(23)
الحدیث
405 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إیّاکُم وَالظُّلمَ فَإِنَّهُ یُخَرِّبُ قُلوبَکُم.(24)
4 / 6
الغَفلَة
الکتاب
«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ اَلْغافِلُونَ».(25)
«لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ اَلْیَوْمَ حَدِیدٌ».(26)
الحدیث
406 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله فی بَیانِ عَلامَةِ الغافِلِ: أمّا عَلامَةُ الغافِلِ فَأَربَعَةٌ: العَمى، وَالسَّهوُ، وَاللَّهوُ، وَالنِّسیانُ.(27)
«پس اگر تو را اجابت نکردند، بدان که فقط هوسهاى خود را پیروى مىکنند؛ و کیست گمراهتر از آن که بى راهنمایى خدا از هوسش پیروى کند؟ بى تردید، خدا مردم ستمگر را راهنمایى نمىکند» .
«بگو: به من خبر دهید اگر این [قرآن]از نزد خدا باشد و شما بدان کافر شده باشید و شاهدى از فرزندان اسرائیل به مشابهت آن [با تورات]گواهى داده و ایمان آورده باشد، و شما تکبّر نموده باشید [، آیا باز هم شما ستمکار نیستید]؟ البتّه خدا قوم ستمگر را هدایت نمىکند» .
حدیث
405 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از ستم بپرهیزید، که دلهایتان را ویران مىکند.
4 / 6
غفلت
قرآن
«و در حقیقت، بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریدهایم، [که]دلهایى دارند که با آنها [، حقایق را]دریافت نمىکنند، و چشمانى دارند که با آنها نمىبینند، و گوشهایى دارند که با آنها نمىشنوند. آنان همانند چارپایان؛ بلکه گمراهترند. [آرى،]آنها همان غافلماندگاناند» .
«واقعاً که از این [حال]، در غفلت بودى. پس، ما پردهات را [از جلوى چشمانت]برداشتیم و دیدهات امروز، تیز است» .
حدیث
406 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در بیان نشانه غافل: امّا نشانه غافل، چهار چیز است: نابینایى، اشتباه، بیهودگى و فراموشى.
4 / 7
الأَمَل
الکتاب
«ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ اَلْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ».(28)
الحدیث
407 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن یَرغَبُ فِیالدُّنیا فَطالَ فیها أمَلُهُ أعمَى اللّهُ قَلبَهُ عَلى قَدرِ رَغبَتِهِ فیها.(29)
4 / 8
الطَّمَع
408 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الطَّمَعُ یُذهِبُ الحِکمَةَ مِن قُلوبِ العُلَماءِ.(30)
4 / 9
کَثرَةُ الضِّحکِ
409 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إیّاکَ وکَثرَةَ الضِّحکِ؛ فَإِنَّهُ یُمیتُ القَلبَ.(31)
4 / 7
آرزو
قرآن
«بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو [ها]سرگرمشان کند. پس به زودى خواهند دانست!» .
حدیث
407 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آن که به دنیا رغبت ورزد و آرزویش در آن دراز گردد، خداوند دلش را به اندازه رغبتش به آن، کور مىکند.
4 / 8
آز
408 . پیامبر خدا علیه السلام: آزمندى، حکمت را از دلهاى دانایان مىبَرَد.
4 / 9
خنده زیاد
409 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از خنده زیاد بر حذر باش، که دل را مىمیرانَد.
4 / 10
الأَکلُ لِلشَّهوَةِ
410 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن أکَلَ طَعاما للشَّهْوَةِ حَرّمَ اللّهُ على قَلبِهِ الحِکمَةَ.(5)
4 / 11
التَّعَصُّب
الکتاب
«إِذْ جَعَلَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ اَلْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ اَلْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اَللّهُ سَکِینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ اَلتَّقْوى وَ کانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ کانَ اَللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً».(32)
«وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اَللّهُ وَ إِلَى اَلرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ».(33)
الحدیث
411 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن کانَ فی قَلبِهِ حَبَّةٌ مِن خَردَلٍ مِن عَصَبِیَّةٍ بَعَثَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ مَعَ أعرابِ الجاهِلِیَّةِ.(34)
4 / 12
اللَّجاج
412 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إیَّاکَ وَاللَّجاجَةَ؛ فَإنَّ أوَّلَها جَهلٌ، وآخِرَها نَدامةٌ.(35)
4 / 10
خوردن از روى هوس
410 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس خوراکى را از روى هوس بخورد، خداوند، حکمت را بر دلش حرام مىکند.
4 / 11
تعصّب
قرآن
«آن گاه که کافران در دلهاى خود، تعصّب، آن هم تعصّب جاهلیّت ورزیدند، پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خویش و بر مؤمنان فرو فرستاد، و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت، و [در واقع]آنان به [رعایت]آن [آرمان]سزاوارتر و شایسته [اتّصاف به]آن بودند، و خدا همواره بر هر چیزى داناست» .
«و چون به آنان گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل کرده و به سوى پیامبر [ش]بیایید، مىگویند: آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم، ما را بس است. آیا هرچند پدرانشان چیزى نمىدانسته و هدایت نیافته بودند؟» .
حدیث
411 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس در دلش، دانه خَردَلى از تعصّب باشد، خداوند او را روز قیامت، با اَعراب جاهلى بر مىانگیزد.
4 / 12
لجاجت
412 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: زنهار از لجاجت، که آغازش جهالت و پایانش ندامت است!
4 / 13
کَثرَةُ الأَکلِ
413 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا تَشبَعوا فَیُطفَأَ نور المَعرِفَةِ مِن قُلوبِکُم.(36)
414 . عنه صلى الله علیه و آله: البُعدُ مِنَ اللّهِ الَّذی قُوِیَ بِهِ عَلَى المَعاصِی الشِّبَعُ، فَلا تُشبِعوا بُطونَکُم فَیُطفَأَ نورُ الحِکمَةِ مِن صُدورِکُم.(37)
415 . عنه صلى الله علیه و آله: القَلبُ یَمُجُّ (38) الحِکمَةَ عِندَ امتِلاءِ البَطنِ. (39)
416 . عنه صلى الله علیه و آله: لا تَدخُلُ الحِکمَةُ جَوفاً مُلِئَ طَعاماً.(40)
417 . عنه صلى الله علیه و آله: القَلبُ یَتَحمّلُ الحِکمَةَ عند خُلُوِّ البَطْنِ، القَلبُ یَمُجُّ الحِکمَةَ عند امْتِلاءِ البَطْنِ.(39)
4 / 13
پُرخورى
413 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پُرخورى نکنید، که نور معرفت، از دلهایتان خاموش مىشود.
414 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پُرخورى، مایه دورى از خداوند است که به نافرمانى از خداوند، نیرو مىبخشد. پس شکمهایتان را پُر نکنید، که نور حکمت در سینههایتان خاموش مىشود.
415 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دل، هنگام پُرىِ شکم، حکمت را بیرون مىاندازد.
416 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: حکمت، به درونِ انباشته از خوراک وارد نمىشود.
417 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آن گاه که شکم خالى باشد، دلْ حکمت را مىپذیرد. زمانى که معده پر باشد، دل حکمت را بیرون مىافکند.
1) الجاثیة:23.
2) فصّلت:17 و راجع: البقرة:87 والقصص:50 والقمر:3 و محمّد:14.
3) الفردوس: ج 5 ص 38 ح 7389 عن أنس.
4) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 380 ح 5814، بحارالأنوار: ج 77 ص 165 ح 2.
5) تنبیه الخواطر: ج 2 ص 116.
6) الفادحة: النَازلة (القاموس المحیط: ج 1 ص 239).
7) الکافی: ج 8 ص 168 ح 190 عن أبیمریم عن الإمام الباقر علیه السلام عن جابر بن عبد اللّه، بحارالأنوار: ج 77 ص 132 ح 42.
8) المطفّفین:14.
9) الأنعام:15 و راجع: الروم:10.
10) الفردوس: ج 3 ص 309 ح 4928 عن أبی هریرة.
11) سننابنماجة: ج 2 ص1418 ح 4244 عن أبی هریرة؛ روضة الواعظین: ص 454.
12) عدّة الداعی: ص 197 عن ابن مسعود، بحارالأنوار: ج 73 ص 377 ح 14؛ الفردوس: ج 1 ص 194 ح 734 وفیه «الباب من العلم» بدل «العلم» و ص 383 ح 1542 نحوه وکلاهما عن ابن مسعود.
13) حلیة الأولیاء: ج 2 ص 161 عن أنس.
14) البقرة:74.
15) الحجّ:46.
16) محمّد:24.
17) شُعب الإیمان: ج 5 ص 444 ح 7214 عن ابن عمر.
18) تفسیر القمّی: ج 1 ص 291، بحارالأنوار: ج 21 ص 211 ح 2؛ دلائل النبوّة للبیهقی: ج 5 ص 242 عن عقبة بن عامر.
19) إبراهیم:27.
20) یونس:74.
21) الأنعام:144.
22) القصص:50.
23) الأحقاف:10.
24) صحیفة الإمام الرّضا علیه السلام: ص 97 ح 33 عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 75 ص 315 ح 34؛ الفردوس: ج 1 ص 386 ح 1552 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله.
25) الأعراف:179.
26) ق:22.
27) تحف العقول: ص 22، بحارالأنوار: ج 1 ص 122 ح 11.
28) الحجر:3.
29) تحف العقول: ص 60، بحارالأنوار: ج 77 ص 163 ح 187.
30) کنزالعمّال: ج 3 ص 495 ح 7576 نقلاً عن نسخة سمعان عن أنس.
31) الخصال: ص 526 ح 13 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 77 ص 72 ح 1؛ صحیح ابن حبّان: ج 2 ص 79 ح 361 عن أبی ذرّ.
32) الفتح:26.
33) المائدة:104.
34) الکافی: ج 2 ص 308 ح 3 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 284 ح 2.
35) تحف العقول: ص 14، بحارالأنوار: ج 77 ص 67 ح 6.
36) جامع الأخبار: ص 515 ح 1452، بحارالأنوار: ج 66 ص 331 ح 7.
37) تاریخ دمشق: ج 19 ص 447 ح 4546 عن أبی هریرة وراجع: مکارم الأخلاق: ج 1 ص 320 ح 1024 و ح 1026.
38) مجَّ الشراب والشیء من فیه: رماه (لسان العرب: ج 2 ص 361).
39) تنبیه الخواطر: ج 2 ص 119.
40) عوالی اللآلی: ج 1 ص 425 ح 111.