جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عوامل تقویة العقل (عوامل تقویت عقل)

زمان مطالعه: 12 دقیقه

4 / 1

مصابیح العقل

أ العلم

الکتاب

«وَ تِلْکَ اَلْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ اَلْعالِمُونَ».(1)

الحدیث

59 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنَّ العِلمَ حَیاةُ القُلوبِ مِنَ الجَهلِ، وضِیاءُ الأَبصارِ مِنَ الظُّلمةِ، وَقُوَّةُ الأَبدانِ مِنَ الضَّعفِ.(2)

ب الإیمان

الکتاب

«إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ».(3)

4 / 1

چراغ‌هاى عقل

الف دانش

قرآن

«و این مَثَل‌ها را براى مردم مى‌زنیم، و [لى]جز دانشوران، آنها را درنمى‌یابند» .

حدیث

59 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دانش، مایه زندگىِ دل‌ها [و رها شدن]از نادانى است، و نور چشمان است از تاریکى، و نیرومندىِ بدن است از ناتوانى.

ب ایمان

قرآن

«به یقین، در این [کیفر]براى هوشیاران، عبرت‌هاست» .

الحدیث

60 . الدر المنثور عن أبی سعید الخدری: قال رسول اللّهِ صلى الله علیه و آله: اِتَّقوا فِراسَةَ المؤمنِ، فإنّهُ یَنظُرُ بنُورِ اللّهِ، ثُمّ قَرَأ: «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ» قالَ: المُتَفَرِّسِینَ.(4)

61 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: اتَّقُوا فِراسَةَ المؤمنِ؛ فإنّهُ یَنظُرُ بنورِ اللّهِ عز و جل.(5)

62 . عنه صلى الله علیه و آله: اِحذَرُوا فِراسَةَ المؤمنِ؛ فإنّه یَنظُرُ بنورِ اللّهِ، ویَنطِقُ بتَوفیقِ اللّهِ.(6)

راجع: ص 366(ما یزیل حجب المعرفة / القرآن) و حکمت‌نامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله: ج 4 ص 44(الباب السادس / الفصل الأول: القرآن) وص 88(السنة) .

ج التَّقوى

«یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اَللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اَللّهُ ذُو اَلْفَضْلِ اَلْعَظِیمِ».(7)

«یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اَللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ».(8)

د الوضوء

63 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله فی بَیانِ آثارِ الوُضوءِ وجَزاءِ عامِلِها: أوَّلُ ما یَمَسُّ الماءَ یَتَباعَدُ عَنهُ الشَّیطانُ، فَإِذا تَمَضمَضَ نَوَّرَ اللّهُ قَلبَهُ ولِسانَهُ بِالحِکمَةِ.(9)

حدیث

60 . الدرّ المنثور به نقل از ابو سعید خُدرى: پیامبر خدا فرمود: «بترسید از درون‌بینى مؤمن؛ چرا که او با نور خدا مى‌بیند» .

سپس آیه «به یقین، در این [کیفر]براى نشانه‌شناسان، نشانه‌هاست» را تلاوت کرد و فرمود: «یعنى افراد بافِراست» .

61 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از فراست مؤمن بترسید؛ زیرا او با نور خداوند عز و جل مى‌بیند.

62 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از فراست مؤمن، بر حذر باشید؛ زیرا او با نور خدا مى‌بیند و با توفیق خدا سخن مى‌گوید.

ر. ک: ص 367(عوامل برطرف شدن حجاب‌هاى معرفت / قرآن) و حکمت‌نامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله: ج 4 ص 45(باب ششم / فصل یکم: قرآن) و ص 89(سنّت) .

ج پرواپیشگى

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! اگر از خدا پروا بدارید، براى شما [نیروى]تشخیص [حقّ از باطل]قرار مى‌دهد و گناهانتان را از شما مى‌زداید و شما را مى‌آمرزد، و خدا داراى بخشش بزرگ است» .

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! از خدا پروا بدارید و به پیامبر او بگروید تا از رحمت خویش شما را دو بهره عطا کند و براى شما نورى قرار دهد که به [برکت]آن راه سپرید و بر شما ببخشاید، و خدا آمرزنده مهربان است» .

د وضو

63 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در بیان آثار وضو و پاداش وضو گیرنده: همین که به آب دست بزند، شیطان از او دور مى‌گردد و آن گاه که آب را در دهان مى‌چرخاند، خداوند، دل و زبانش را به حکمت روشن مى‌کند.

ه الصَّلاة

64 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الصَّلاةُ نُورٌ.(10)

و صَلاةُ اللَّیلِ

65 . المناقب لابن شهر آشوب: أَبُو یَعْلى فی المُسنَد إنّه [علیٌّ علیه السلام]قال: ما تَرَکتُ صَلاةَ اللَّیلِ مُنذُ سَمِعتُ قَولَ النَّبیِّ صلى الله علیه و آله: صَلاةُ اللّیلِ نُورٌ، فقالَ ابنُ الکَوّاءِ: ولا لَیلَةَ الهَریرِ؟ قالَ: ولا لَیلَةَ الهَریرِ.(11)

ز تِلاوَةُ القُرآنِ

66 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: علَیکَ بِتِلاوَةِ القرآنِ؛ فَإنّهُ نُورٌ لَکَ فی الأرضِ، وذُخرٌ لکَ فی السَّماءِ.(12)

67 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن قَرأَ هذهِ الآیةَ عِندَ مَنامِهِ «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ. . .»(13) إلى آخِرِها، سَطَعَ لَهُ نُورٌ إلَى المَسجِدِ الحَرامِ، حَشْوُ ذلکَ النُّورِ مَلائکَةٌ یَستَغفِرونَ لَهُ حتّى یُصبِحَ.(14)

ح الجهادُ فی سَبیلِ اللّهِ

68 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن رَمى بِسَهمٍ فی سَبیلِ اللّهِ کانَ لَهُ نُورا یَومَ القِیامَةِ.(15)

ه نماز

64 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نماز، نور است.

و نماز شب

65 . المناقب، ابن شهر آشوب به نقل از ابو یعلى در مسند: امام على علیه السلام فرمود: «من نماز شب را از وقتى که سخن پیامبر صلى الله علیه و آله را شنیدم که: «نماز شب، نور است»، ترک نکردم» .

ابن کوّاء گفت: حتّى در لیلة الهریر(16)؟

فرمود: «حتّى در لیلة الهریر» .

ز تلاوت قرآن

66 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بر تو باد تلاوت قرآن؛ چرا که در زمین برایت نور است و در آسمان، برایت اندوخته.

67 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس این آیه را هنگام خوابیدن بخواند: «من هم مثل شما بشرى هستم، [ولى]به من وحى مى‌شود که: خداى شما خدایى یگانه است» تا آخر آیه، نورى از وى تا مسجد الحرام ساطع مى‌شود، که در آن، ملائکه تا صبح براى او استغفار مى‌کنند.

ح جهاد در راه خدا

68 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که در راه خدا تیراندازى کند، براى او نورى در قیامت خواهد بود.

ط رَمیُ الجِمارِ

69 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إذا رَمَیتَ الجِمارَ کانَ لَکَ نُورا یَومَ القِیامَةِ.(17)

ی شَهادَةُ حَقٍّ لإحیاءِ حَقّ

70 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن شَهِدَ شَهادَةَ حَقٍّ لِیُحیِیَ بِها حَقَّ امرئٍ مُسلِمٍ أتى یَومَ القِیامَةِ ولِوَجهِهِ نُورٌ مَدَّ البَصَرِ، یَعرِفُهُ الخَلایِقُ باسمِهِ ونَسَبِهِ.(18)

ک تِلکَ الخِصالُ

71 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أربَعٌ مَن کُنَّ فیهِ کانَ فی نُورِ اللّهِ الأعظَمِ: مَن کانت عِصمَةُ أمرِهِ شَهادَةَ أن لا إلهَ إلّا اللّهُ وأ نّی رسولُ اللّهِ، ومَن إذا أصابَتهُ مُصیبَةٌ قالَ: إنّا للّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ، ومَن إذا أصابَ خَیرا قالَ: الحَمدُ للّهِ ربِّ العالَمینَ، ومَن إذا أصابَ خَطیئةً قالَ: أستَغفِرُاللّهَ وأتوبُ إلَیهِ.(19)

4 / 2

نَماذَجُ مِمَّن نَوَّرَ اللّهُ قَلبَهُ

72 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله لَمّا أقبَلَ علَیهِ مُصعَبُ ابنُ عُمَیرٍ وعلَیهِ إهابُ کَبشٍ: اُنظُروا إلى رجُلٍ قَد نَوَّرَ اللّهُ قَلبَهُ، ولَقد رَأیتُهُ وهُو بَینَ أبَوَیهِ یُغَذِّیانِهِ بأطیَبِ الأطعِمَةِ وألیَنِ

اللِّباسِ، فدَعاهُ حُبُّ اللّهِ ورَسولِهِ إلى ما تَرَونَ.(20)

ط رمى جمره

69 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه رمى جمرات کردى، براى تو نورى در قیامت خواهد بود.

ى گواهى حق دادن براى احیاى حق

70 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که براى زنده کردن حقّ یک نفر مسلمان، شهادت حق بدهد، روز قیامت در حالى آورده مى‌شود که نور چهره‌اش تا جایى که چشم کار مى‌کند، دیده مى‌شود و خلایق او را به نام و نسب مى‌شناسند.

ک چند عامل دیگر

71 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چهار چیز است که هر کس آنها را داشته باشد، در نور اعظم خداوند [غرق]است: گواهى دادن به این که معبودى جز خدا نیست، و این که من فرستاده خدا هستم، و کسى که چون مصیبتى به او رسد، بگوید: «إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون؛ ما از خداییم و به سوى او باز مى‌گردیم» ، و کسى که هر گاه کار خیرى انجام دهد، بگوید: «الحمد للّهِ ربّ العالمین؛ ستایش، خدا را که پروردگار جهانیان است» ، و کسى که هر گاه گناهى کند، بگوید: «أستغفر اللّهَ وأتوب إلیه؛ از خداوند، آمرزش مى‌خواهم و به درگاه او توبه مى‌کنم» .

4 / 2

نمونه‌اى از کسانى که خدا دلشان را نورانى کرده است

72 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آن گاه که مُصعَب بن عُمَیر نزد ایشان آمد، در حالى که پوستین گوسفندى را بر خود پیچیده بود: به این مرد بنگرید که خداوند، قلبش را روشن

ساخته است. او را دیده بودم که کنار پدر و مادرش بود و آنان بهترین خوراک را به او مى‌خوراندند و نرم‌ترین لباس را به او مى‌پوشاندند؛ امّا محبّت خدا و پیامبرش، او را به این حالى درآورده است که مى‌بینید.

73 . المحجّة البیضاء: قالَ حارِثةُ لرسول اللّهِ صلى الله علیه و آله: أنا مُؤمنٌ حَقّا، فقالَ: وما حَقیقَةُ إیمانِکَ؟ فقالَ: عَزَفَت نَفسی عَنِ الدُّنیا فاستَوى عِندی حَجَرُها وذَهَبُها، وکأ نّی بالجَنّةِ والنّارِ، وکأ نّی بعَرشِ رَبّی بارِزا، فقالَ صلى الله علیه و آله: فالزَمْ، هذا عَبدٌ نَوَّرَ اللّهُ قَلبَهُ بالإیمانِ.(21)

74 . الإمام الصّادق علیه السلام: إنّ رسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله صَلّى بالنّاسِ الصُّبحَ، فنَظَرَ إلى شابٍّ فی المَسجِدِ وهُو یَخفِقُ ویُهوی بِرأسِهِ، مُصفَرّا لَونُهُ، قد نَحُفَ جِسمُهُ وغارَت عَیناهُ فی رأسِهِ.

فقالَ لَهُ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: کَیفَ أصبَحتَ یا فُلانُ؟

قالَ: أصبَحتُ یا رسولَ اللّهِ مُوقِنا، فعَجِبَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله مِن قَولِهِ وقالَ: إنّ لِکُلِّ یَقینٍ حَقیقَةً، فما حَقیقَةُ یَقینِکَ؟

فقالَ: إنّ یَقینی یا رسولَ اللّهِ هُو الّذی أحزَنَنی وأسهَرَ لَیلی وأظمأَ هَواجِری(22)، فعَزَفَت نَفسی عَنِ الدُّنیا وما فِیها، حتّى کأ نّی أنظُرُ إلى عَرشِ ربِّی وقَد نُصِبَ للحِسابِ، وحُشِرَ الخَلائقُ لذلکَ وأنا فیهِم. . . .

فقالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله لأصحابِهِ: هذا عَبدٌ نَوَّرَ اللّهُ قَلبَهُ بالإیمانِ. ثُمّ قالَ لَهُ: اِلزَمْ ما أنتَ علَیهِ.

فقالَ الشّابُّ: اُدْعُ اللّهَ لی یا رسولَ اللّهِ أن اُرزَقَ الشّهادَةَ مَعکَ، فدَعا لَهُ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله، فلَم یَلبَثْ أن خَرجَ فی بَعضِ غَزَواتِ النَّبیِّ صلى الله علیه و آله فاستُشهِدَ بَعدَ تِسعَةِ نَفَرٍ وکانَ هُو العاشِرَ.(23)

73 . المحجّة البیضاء: حارثه به پیامبر خدا گفت: من واقعا مؤمن هستم.

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «حقیقت ایمانِ تو چیست؟» .

گفت: دل از دنیا بریده‌ام و سنگ و طلاى آن در نزد من مساوى است. گویى بهشت و جهنّم، پیش روى من است و گویى عرش خدا را مى‌بینم.

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «همین گونه باش» . [سپس به حارثه اشاره کرد و فرمود:] «این، بنده‌اى است که خداوند، قلبش را به نور ایمان، روشن ساخته است» .

74 . امام صادق علیه السلام: پیامبر صلى الله علیه و آله بعد از این که نماز صبح را گزارد، به یکى از جوانان که در مسجد بود، نگاه کرد، در حالى که لرزان بود و سرش را پایین انداخته بود و رنگش زرد و جسمش ضعیف و چشم‌هایش فرو رفته بود.

پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: «چگونه صبح کردى، اى فلان؟» .

گفت: صبح کردم اى پیامبر خدا در حالى که به درجه یقین رسیده‌ام.

پیامبر صلى الله علیه و آله از گفته او تعجّب کرد و فرمود: «هر یقینى، حقیقتى دارد. حقیقت یقین تو چیست؟» .

جوان گفت: به درستى‌که یقین من اى پیامبر خدا مرا غمگین کرده و شب‌ها مرا بى‌خواب و روزها مرا بى‌اشتها ساخته است. از دنیا و آنچه در آن است، روگردان شده‌ام و گویا عرش خدا را مى‌بینم که براى حسابرسى خلق، برپا شده است، و همه مردم جمع شده‌اند و من نیز در آن جمع هستم. . . .

آن گاه پیامبر خدا به اصحابش فرمود: «این، بنده‌اى است که خداوند، قلبش را به نور ایمان، روشن ساخته است» و بعد به جوان فرمود: «همین گونه باش» .

جوان گفت: اى پیامبر خدا! دعایم کن که با تو شهید شوم.

پس پیامبر صلى الله علیه و آله براى او دعا کرد و مدّتى نگذشت که در یکى از غزوات پیامبر صلى الله علیه و آله شرکت کرد و بعد از شهادت نُه نفر، او دهمین شهید بود.

4 / 3

ما یُقَوِّی الدِّماغَ والْعَقْل

أ الدُّبّاء

75 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله فیما أوصى بِهِ عَلِیًّا علیه السلام: یا عَلِیُّ، عَلَیکَ بِالدُّبّاءِ(24) فَکُلهُ، فَإِنَّهُ یَزیدُ فِی الدِّماغِ وَالعَقلِ(25)

76 . کنزالعمّال عن أنس: کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله یُکثِرُ مِن أکلِ الدُّبّاءِ، فَقُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، إنَّکَ لَتُحِبُّ الدُّبّاءَ!

فَقالَ: الدُّبّاءُ یُکثِرُ الدِّماغَ ویَزیدُ فِی العَقلِ.(26)

77 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالقَرعِ، فَإِنَّهُ یَزیدُ فِی العَقلِ ویُکَبِّرُ الدِّماغَ.(27)

78 . عنه صلى الله علیه و آله: کُلُوا الیَقطینَ فَلَو عَلِمَ اللّهُ أنَّ شَجَرَةً أخَفُّ مِن هذِهِ لَأَنبَتَها عَلى أخی یونُسَ علیه السلام. إذَا اتَّخَذَ أحَدُکُم مَرَقًا فَلیُکثِر فیهِ مِنَ الدُّبّاءِ، فَإِنَّهُ یَزیدُ فِی الدِّماغِ وفِی العَقلِ.(28)

4 / 3

عوامل تقویت مغز و عقل

الف کَدو

75 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در سفارش به امام على علیه السلام: اى على! بر تو باد [خوردن]کدو. آن را بخور؛ چرا که مغز و عقل را افزون مى‌سازد.

76 . کنز العمّال به نقل از اَنَس: پیامبر خدا، فراوان کدو مى‌خورْد. گفتم: اى پیامبر خدا! گویا خیلى کدو دوست دارى!

فرمود: «کدو، مغز را زیاد مى‌کند و بر عقل مى‌افزاید» .

77 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بر شما باد [خوردن]کدو؛ چرا که عقل را افزون مى‌سازد و مغز را بزرگ مى‌کند.

78 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کدو بخورید، که اگر خداوند مى‌دانست درختى سبُک‌تر از این وجود دارد، آن را براى برادرم یونس علیه السلام مى‌رویانْد. هر گاه کسى از شما خورشى مى‌سازد، در آن، کدوى بسیار بریزد؛ چرا که مغز و عقل را مى‌افزاید.

ب الکَرَفس

79 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالکَرَفسِ، فَإِنَّهُ إن کانَ شَیءٌ یَزیدُ فِیالعَقلِ فَهُوَ هُوَ.(29)

ج اللُّبان

80 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: عَلَیکُم بِاللُّبانِ(30)؛ فَإِنَّهُ یَمسَحُ الحَرَّ(31) مِنَ القَلبِ کَما یَمسَحُ الإِصبَعُ‌العَرَقَ عَنِ الجَبینِ، ویَشُدُّ الظَّهرَ، ویَزیدُ فِی العَقلِ، ویُذَکِّی الذِّهنَ، ویَجلُو البَصَرَ، ویُذهِبُ النِّسیانَ.(32)

81 . عنه صلى الله علیه و آله: أطعِموا حَبالاکُمُ اللُّبانَ؛ فَإِنَّ الصَّبِیَّ إذا غُذِّیَ فی بَطنِ اُمِّهِ بِاللُّبانِ اشتَدَّقَلبُهُ وزیدَ فی عَقلِهِ.(33)

د الفَرفَخ

82 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالفَرفَخِ(34)؛ فَهِیَ المُکَیِّسَةُ، فَإِنَّهُ إن کانَ شَیءٌ یَزیدُ فِیالعَقلِ فَهِیَ.(35)

ه الاُترُجّ

83 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالاُترُجِّ(36) ؛ فَإِنَّهُ یُنیرُ الفُؤادَ ویَزیدُ فِی الدِّماغِ.(37)

ب کَرَفس

79 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بر شما باد [خوردن]کرفس؛ زیرا اگر چیزى باشد که بر عقل بیفزاید، همان کرفس است.

ج کُندُر

80 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بر شما باد [خوردنِ]کُندُر؛ زیرا حرارت قلب را از میان مى‌برد، همان گونه که انگشت، عرق پیشانى را پاک مى‌کند. [کُندُر،]کمر را محکم مى‌کند، خرد را افزایش مى‌دهد، ذهن را تیز مى‌گرداند، چشم را جلا مى‌دهد و فراموشى را از میان مى‌برد.

81 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زنان باردارتان، کُندُر بخورانید؛ زیرا هنگامى‌که کودک در رحِمِ مادر از شیرْ تغذیه مى‌کند، دلش قوى مى‌گردد و مغزش فزونى مى‌گیرد.

د خُرفه

82 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بر شما باد [خوردن]خُرفه؛ زیرا زیرکى مى‌بخشد. به راستى که اگر چیزى بر خرد بیفزاید، همان خرفه است.

ه تُرَنج

83 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ترنج (بالَنگ) بخورید؛ زیرا دل را روشنى مى‌بخشد و بر مغز مى‌افزاید.

و الحِجامَة

84 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الحِجامَةُ تَزیدُ العَقلَ وتَزیدُ الحافِظَ حِفظًا.(38)

85 . عنه صلى الله علیه و آله: الحِجامَةُ عَلَى الرّیقِ أمثَلُ، وهِیَ تَزیدُ فِی العَقلِ، وتَزیدُ فِی الحِفظِ، وتَزیدُ الحافِظَ حِفظًا.(39)

راجع: موسوعة الأحادیث الطبیّة: (القسم الثانی: المرض) .

4 / 4

عَوامِلُ تَقوِیَةِ الحِفظِ

86 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ثلاثةٌ یُذهِبنَ النِّسیانَ ویُحْدِثْنَ الذِّکْرَ: قِراءةُ القُرآنِ، والسِّواکُ، والصِّیامُ.(40)

87 . عنه صلى الله علیه و آله: یا علیُّ، ثَلاثةٌ یَزِدْنَ فی الحِفْظِ ویُذْهِبنَ السُّقْمَ: اللّبانُ، والسِّواکُ، وقِراءةُ القُرآنِ.(41)

راجع: موسوعة الأحادیث الطبیّة: (القسم الثانی: المرض) .

و حجامت کردن

84 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: حجامت، بر خرد مى‌افزاید و حافظه را بسیار مى‌کند.

85 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: حجامت ناشتا، سودمندتر است. حجامت، خرد را افزایش مى‌دهد، حافظه را زیاد مى‌کند و بر حافظه حافظان مى‌افزاید.

ر. ک: دانش‌نامه احادیث پزشکى: (بخش دوم: بیمارى) .

4 / 4

عوامل تقویت حافظه

86 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه چیز، فراموشى را از بین مى‌برد و حافظه مى‌آورد: تلاوت قرآن، مسواک زدن و روزه.

87 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى على! سه چیز حافظه را زیاد مى‌کند و بیمارى را مى‌زداید: کُندُر، مسواک زدن و تلاوت قرآن.

ر. ک: دانش‌نامه احادیث پزشکى: (بخش دوم: بیمارى) .


1) العنکبوت:43.

2) الأمالی للطوسی: ص 488 ح 1069 عن محمّد بن علیّ بن الحسین بن زید عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 1 ص 166 ح 7؛ الترغیب والترهیب: ج 1 ص 95 ح 8 نحوه.

3) الحِجر:75.

4) الدر المنثور: ج 5 ص 91؛ المیزان فی تفسیر القرآن: ج 12 ص 186.

5) کنز العمّال: ج 11 ص 88 ح 30730 عن أبی سعید.

6) کنز العمّال: ج 11 ص 88 ح 30731 نقلاً عن ابن جریر عن ثوبان.

7) الأنفال:29.

8) الحدید:28.

9) الأمالی للصدوق: ص 258 ح 279 عن الحسن بن عبداللّه عن أبیه عن الإمام الحسن علیه السلام، بحار الأنوار: ج 9 ص 297 ح 5.

10) المعجم الکبیر: ج 19 ص 141 عن کعب بن عجره.

11) المناقب لابن شهر آشوب: ج 2 ص 123، بحار الأنوار: ج 41 ص 17 ح 10.

12) صحیح ابن حبان: ج 2 ص 78 عن أبی ذرّ.

13) الکهف:110.

14) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 470 ح 1355، بحارالأنوار: ج 92 ص 282 ح 3.

15) الترغیب والترهیب: ج 2 ص 281 ح 18 عن أبی هریرة.

16) در جنگ صفّین، در ادامه نبرد سپاه امیر مؤمنان و سپاه معاویه در روز چهارشنبه هشتم صفر، جنگ، شدّت گرفت و شکلى دیگر یافت، بدان سان که همه دو سپاه در آن درگیر شدند. امام علیه السلام در قلب سپاه استقرار یافت و فرماندهى سپاه را خود عهده‌دار شد. بسیارى از بزرگان لشکر، در این روز و روز پنجشنبه به شهادت رسیدند. از آن جا که امام علیه السلام مى‌خواست کار را یکسره کند، در غروب پنجشنبه جنگ متوقّف نشد؛ بلکه تا شبِ جمعه نیز استمرار یافت. در طول دوره نبرد، شدیدترین درگیرى در همین شب رخ داد و از این رو، آن را «لیلة الهَریر (شبِ غرّش)» نامیده‌اند. در روز پنجشنبه و شبِ جمعه، امام علیه السلام، خود در عرصه معرکه حضور داشت و به دست خویش،523 تن را هلاک کرد که بیشینه آنان، از دلیرانِ شام به شمار مى‌رفتند. شدّت جنگ، سبب شد که یاران امام علیه السلام، نماز را در میدان جنگ به اشاره بگزارند. مجلسى رحمه‌الله درباره نامیدن این شب به «لیلة الهریر» آورده است: این شب از آن رو لیلة الهریر خوانده شده که همهمه نبرد مردم در آن، بسیار بود. نیز گفته شده که سبب آن، اضطرار و بیمناکىِ سگ‌گونه معاویه به دلیل شدّت یافتن جنگ و چیرگىِ عراقیان بود؛ چرا که هریر به زوزه سگ در سرماى شدید گویند (مرآة العقول: ج 15 ص 427).

17) الترغیب والترهیب: ج 2 ص 207 ح 3 عن ابن عبّاس.

18) تهذیب الأحکام: ج 6 ص 276 ح 756 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام، بحار الأنوار: ج 104 ص 311 ح 9.

19) الخصال: ص 222 ح 49 عن عمرو بن أبی المقدام عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام، بحار الأنوار: ج 82 ص 145 ح 30.

20) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 154.

21) المحجّة البیضاء: ج 7 ص 351.

22) الهاجرة: اشتداد الحرّ نصف النهار، وعزفت نفسی عن الدنیا: أی عافتها وکرهتها (النهایة: ج 5 ص 246 وج 3 ص 230).

23) الکافی: ج 2 ص 53 ح 2 عن اسحاق بن عمّار، بحارالأنوار: ج 70 ص 159 ح 17.

24) الدُّبّاء: القَرع (النهایة: ج 2 ص 96).

25) الکافی: ج 6 ص 371 ح 7 عن أحمد بن أبی عبداللّه عن أبیه عن بعض أصحابنا عن الإمام الکاظم علیه السلام، بحارالأنوار: ج 66 ص 227 ح 10.

26) کنز العمّال: ج 15 ص 455 ح 41808 نقلًا عن الدیلمی.

27) شعب الإیمان: ج 5 ص 102 ح 5947 عن عطاء.

28) مکارم الأخلاق: ج 1 ص 383 ح 1283 عن الإمام الحسین علیه السلام، بحار الأنوار: ج 66 ص 288 ح 16؛ الفردوس: ج 3 ص 244 ح 4719 عن‌الإمام الحسین علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله.

29) طبّ النبیّ صلى الله علیه و آله: ص 11، بحار الأنوار: ج 62 ص 300.

30) اللُّبان: ضَربٌ من العِلْک (لسان العرب: ج 5 ص 153).

31) فی بحار الأنوار: ج 76 ص 321 «الحزن» وهو الأنسب.

32) طبّ النبیّ صلى الله علیه و آله: ص 6، بحار الأنوار: ج 62 ص 294.

33) الکافی: ج 6 ص 23 ح 6 عن أبی زیاد عن الإمام الحسن علیه السلام وراجع بحار الأنوار: ج 66 ص 444 ح 8.

34) الفَرفَخ: الرِّجلَة، معرّب پَرپَهَن؛ أی عریض الجناح (القاموس المحیط: ج 1 ص 266).

35) المحاسن: ج 2 ص 323 ح 2094 عن حمّاد بن زکریّا النخعیّ، بحار الأنوار: ج 66 ص 234 ح 3.

36) الاُتْرُجّ: شجرٌ یعلو، ناعم الأغصان والورق والثمر، وثمره کاللیمون الکبار، وهو ذهبیّ اللون، ذکیّ الرائحة، حامض الماء (المعجم الوسیط: ج 1 ص 4).

37) طبّ النبیّ صلى الله علیه و آله: ص 8، بحار الأنوار: ج 62 ص 297.

38) مکارم الأخلاق: ج 1 ص 174 ح 518، بحار الأنوار: ج 62 ص 126 ح 82؛ الفردوس: ج 2 ص 154 ح 2781 عن ابن عمر.

39) سنن ابن ماجة: ج 2 ص 1154 ح 3488 عن ابن عمر.

40) بحار الأنوار: ج 62 ص 266 ح 39.

41) الخصال: ص 126 ح 122.