موانع شکلگیرى جامعه آرمانى، موضوع باب دوم است که با نکاتى درباره کینورزى، بغض و نقش آن در تخریب روابط اجتماعى آغاز مىشود و با نهى از دورى جُستن بیش از سه روز از همگِنان و دوستان، ضرورت تجدید پیوندها، هنگامى که قطع مىشود و آثار سوء گسستن پیوندها ادامه مىیابد و سپس، عوامل کینورزى بیان مىشود که با آنها فصل یکم این باب، پایان مىیابد.
در فصل دوم از «جدال (کشمکش)» و «مِراء (بگو مگو / جار و جنجال)» سخن رفته است. اسلام، جامعهاى بنیاد مىنهد سالم، آرام، استوار و بدون تزلزل، که همه کسان بتوانند سخن حق را بگویند و اندیشههایشان را بیان کنند و دیگران نیز به درستى با آن تعامل کنند. از این رو، جدال و مراء که غوغاسالارى است و ملتهب ساختن جوّ اجتماع و مآلاً زدودن آرامش فکرى را به شدّت، نکوهش مىکند.
احادیث پیامبر صلى الله علیه و آله در این باره بسیار تکان دهنده است.
پیامبر صلى الله علیه و آله این همه را حتّى براى پیشبرد حق نیز نپذیرفته و جدال کنندگان را ملعون شمرده است. به راستى، آیین حق، سخن استوار، اندیشه سالم، آموزههاى همسو با فطرت انسانى و کمال مردمان، چه نیازى به جدال دارد؟ !
تحقیر دیگران و کوچک شمردن شأن و شخصیت مؤمنان، به شدّت، نهى شده است و احادیث مرتبط با آن، در فصل سوم آمده است. آن گاه در فصل چهارم، احادیث مرتبط با «اختلاف» ، چگونگى آن و سایر موضوعات درباره آن آمده است.
آن گاه «فتنه» ، گونههاى آن، چگونگى آن، موضع مؤمنان در برابر فتنه، و پناهگاه استوار براى هنگامه بروز فتنه در پى آمده است. «فساد» ، عوامل آن و آنچه بر فساد مىافزاید، پایانبخش باب دوم است.