جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گوناگون (12)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

297. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: این امتیاز به من عطا شد که هفتاد هزار نفر از امّتم، بدون حسابرسى وارد بهشت شوند که دل هایشان یک دل است. من، بیشتر خواستم و [خداوند] بر هر نفر، هفتاد هزار نفر دیگر افزود.

298. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: از امّت من، کسانى هستند که با شفاعت هر یک از آنان، شمارى بیش از مُضَر (1) به بهشت مى روند.

299. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: پروردگارم به من وعده داد که هفتاد هزار تن از امّتم را بدون حسابرسى و عذابى به بهشت ببَرد و با هر هزار نفر، هفتاد هزار نفر و سه مشت با مُشت هاى خودش. (2)

300. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: هیچ پیامبرى نمانده، مگر آن که خواسته اش به او داده شده است و من، شفاعتم را براى امّتم به تأخیر انداخته ام.

301. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: خداوند، آیه اى امیدبخش تر از این آیه بر من نازل نکرده است: (و به زودى، پروردگارت، به تو عطا خواهد داد، تا خرسند گردى). این را، براى امّتم در روز قیامت اندوخته است.

302. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله ـ در فضیلت روزه ی ماه رمضان ـ: و در روز شانزدهم، خداوند [این پاداش را] به شما عطا فرمود که هر گاه از گور بیرون آیید، شصت جامه به شما مى دهد تا بپوشید و ناقه اى که بر آن بنشینید و خداوند، ابرى برایتان مى فرستد که از گرماى آن روز، در سایه ی آن درآیید… و در روز بیست و پنجم، خداوند در زیر عرش خویش، هزار قبّه ی سبز براى شما مى سازد که بر سرِ هر قبّه اى، خیمه اى از نور است. خداوند ـ تبارک و تعالى ـ مى فرماید: «اى امّت احمد! من، پروردگار شما هستم و شما، غلامان و کنیزان من هستید. در سایه ی عرش من، در این قبّه ها درآیید و بخورید و بیاشامید و گوارایتان باد! نه بیمى بر شماست و نه اندوهى شما را خواهد گرفت. اى امّت محمّد! به عزّت و جلالم سوگند، شما را آن گونه به سوى بهشت خواهم فرستاد که اوّلین و آخرینِ خلایق از شما به شگفت آیند. بر سرِ هر یک از شما، هزار تاج نور خواهم نهاد و هر کدامتان را بر ناقه اى خواهم نشانْد که از نور، آفریده شده و مهارش از نور است و در آن مهار، هزار حلقه ی طلاست و بر هر حلقه اى، فرشته اى از فرشتگان، گماشته شده اند و در دستِ هر فرشته اى، عمودى از نور است و بدون حسابرسى به بهشت وارد مى شود.

303. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: خوشا امّت محمّد! در روز قیامت، چونان برق جهان بر صراط مى گذرند و در دست دَردَیائیل، درفشى از نور است که در آسمان دنیا نصب مى کند و بر آن نوشته است: «معبودى جز خداى یگانه نیست. محمّد، فرستاده ی خداست. درود بر شما اى امّت محمّد! نویدتان باد به نعمت پاینده و همسایگى با خداى مهربان و همسایگى با محمّد صلی الله علیه وآله و همسایگىِ فرشتگان!».

304. مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو درداء ـ: پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «من، نخستین کسى هستم که در روز قیامت به او اجازه ی سجده کردن [در پیشگاه خدا] داده مى شود. من، نخستین کسى هستم که به او اجازه داده مى شود سرش را از سجده بردارد. پس به مقابل خود مى نگرم و امّتم را در میان امّت ها مى شناسم، و همچنین، از پشتِ سرم و از سمت راستم و از سمت چپم».

مردى گفت: اى پیامبر خدا! چگونه امّتت را در میان امّت ها، از نوح تا امّت خودت، مى شناسى؟

فرمود: «آنان، بر اثر وضو، دست و پا و چهره هایى سپید دارند. جز آنان، کسى چنین نیست. همچنین، آنان را از این جهت مى شناسم که کارنامه هایشان به دستِ راست آنان داده مى شود. نیز به این نشان مى شناسم که ذُرّیه ی آنان، پیشاپیششان مى دوند».


1) مُضَر، قبیله اى بسیار بزرگ است، منسوب به مُضَر بن نزال بن مَعد بن عدنان.

2) این تعبیر، براى مبالغه در فراوانى است؛ وگرنه خداوند، نه دستى دارد و نه کف دستى و نه مُشتى.