حکمتنامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله، ثمره تلاشى نو در جهت توسعه فرهنگ قرآن و حدیث و دومین(1) اثرِ به انجام رسیده در این پژوهشکده است که به برکت سال پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله(2) و به منظور آشنایى هر چه بیشتر جهانیان و بویژه پژوهشگران با چهره ملکوتىِ خاتم پیامبران، تقدیم مىگردد.
این حکمتنامه، سخنان حکیمانه آن بزرگترین حکیم الهى را که منابع معتبر اسلامى گزارش کردهاند، در کنار آیاتى که خداوند متعال بر قلب مقدّسش فرود آورده، با نظمى دلنشین و سهل الوصول، در زمینههاى: معرفتشناسى، جهانشناسى، انسانشناسى، اعتقادات، اجتماعیّات، تربیت، سیاست، اقتصاد و بهداشت، ارائه مىکند.
این حکمتنامه، افزون بر تبیین راههاى تکامل و کامیابى مادّى و معنوى انسان، سند روشنى است بر نبوّت خاتم انبیا؛ زیرا سخنانى در این سطح و با این عمق، بدون ارتباط با مبدأ وحى، از کسى که حتى یک روز به مدرسه نرفته و یک ساعتْ استاد ندیده، عقلاً امکان پذیر نیست.
به سخن دیگر، هر انسان آگاه و منصفى این حکمتنامه را بخواند و بداند که گوینده آن، اُمّى و درسنخوانده است، تردیدى در ارتباط او با مبدأ وحى نخواهد کرد و به تعبیر دقیق قرآن کریم:
«وَ یَرَى اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ اَلَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ هُوَ اَلْحَقَّ وَ یَهْدِی إِلى صِراطِ اَلْعَزِیزِ اَلْحَمِیدِ. (3)
و کسانى که از دانشْ بهره یافتهاند، مىدانند آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، حق است و به راه آن عزیزِ ستوده [صفات]، راهبرى مىکند» .
گفتنى است که آیه «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ اَلْهَوى- إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحى»(4) به همه رهنمودهاى پیامبر صلى الله علیه و آله اعتبارِ وحیانى مىبخشد، و بدینسان، همه حکمتهاى نبوى، مشمول عبارت «أُنْزِلَ إِلَیْکَ» در آیه قبل مىشوند که آشنایى اهل علم و آگاهى با آنها، ایمان به صحت آنها و صداقت پیامبر خدا را به همراه دارد.
نکاتى درباره این کتاب
1. متن این حکمتنامه، برگرفته از میزان الحکمة و سایر دانشنامههایى است که تاکنون توسّط پژوهشکده علوم و معارف حدیث، تألیف و ترجمه شدهاند.(5) از این
رو، در میان موضوعات مطرح در این کتاب، آن دسته از عناوین که کار تحقیق آنها در این پژوهشکده به پایان رسیده است، از دیگر عناوین که تنها از میزان الحکمة اخذ گردیدهاند، کاملترند.
2. با عنایت به نکته یاد شده، ترجمه حکمتنامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله نیز برگرفته از کتابهاى مورد اشاره است. بنا بر این، همه محقّقان و مترجمان این کتابها، در تألیف، تحقیق و ترجمه اثر حاضر نیز سهیماند.
3. به اعتقاد ما، احادیث روایت شده از اهل بیت پیامبر خدا نیز احادیث پیامبر صلى الله علیه و آله اند، چنان که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:
حَدیثى حَدیثُ أبى، وحَدیثُ أبى حَدیثُ جَدّى، وحَدیثُ جَدّى حَدیثُ الحُسَینِ، وحَدیثُ الحُسَینِ حَدیثُ الحَسَنِ، وحَدیثُ الحَسَنِ حَدیثُ أمیرِالمُؤمِنین علیهم السلام، وحَدیثُ أمیرِ المُؤمِنینَ حَدیثُ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله، وَحَدیثُ رَسولِ اللّهِ قَولُ اللّهِ عز و جل.(6)
حدیث من، حدیث پدرم و حدیث پدرم، حدیث جدّم و حدیث جدّم، حدیث حسین و حدیث حسین، حدیث حسن و حدیث حسن، حدیث امیر مؤمنان و حدیث امیر مؤمنان، حدیث پیامبر خدا و حدیث پیامبر خدا، حدیث خداوند عز و جلاست.
لیکن در این مجموعه، تنها احادیثى ذکر مىشوند که در منابع حدیثى، مستند به شخص پیامبر صلى الله علیه و آله باشند، تا کتاب، براى همه مذاهب اسلامى، بیشتر قابل
بهرهبردارى باشد.
4. حکمتنامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله، در بسیارى موارد، براى آشنایى پژوهشگران با فهم دقیق سخنان آن بزرگوار (و به اصطلاح: «فقه الحدیث») ، توضیح، تحلیل و جمعبندىهایى ارائه مىنماید(7) که امیدواریم سودمند افتد.
5. یکى از آداب مهمّ نقل حدیث، چگونگى نسبت دادن آن به پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام است. کلینى رحمهالله از امام على علیه السلام روایت کرده است که:
إذا حَدَّثتُم بِحَدیثٍ فَأسنِدوهُ إلَى الَّذى حَدَّثَکُم؛ فَإِن کانَ حَقّا فَلَکُم و إِن کانَ کَذِبا فَعَلَیهِ.(8)
هنگامى که حدیثى را نقل مىکنید، آن را به کسى که آن را روایت نموده، نسبت دهید، که اگر درست باشد، به سود شماست و اگر دروغ باشد، به زیان راوى است.
بنا بر این، براى رعایت احتیاط، توصیه اکید داریم که کسانى که مىخواهند از این کتاب یا سایر کتب روایى، حدیثى نقل کنند، آن را مستقیما به پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام نسبت ندهند؛ بلکه حدیث را از طریق منبعى که آن را روایت کرده است، به آنان منسوب نمایند. براى نمونه، نگویند: «پیامبر صلى الله علیه و آله چنین فرمود» یا: «امام علیه السلام چنین فرمود» ؛ بلکه بگویند: «فلان کتاب، از پیامبر صلى الله علیه و آله چنین روایت کرده است» و یا بگویند: «از پیامبر صلى الله علیه و آله چنین روایت شده است» .
سپاس و قدردانى
اکنون که این کتاب به پایان رسیده است، حقیقتا خامه و بیان خود را بسى ناتوانتر از آن مىبینم که سپاس خداوند را به جاى آورم؛ سپاس به خاطر آن که در سالى که نام «پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله» زینتبخش آن است، در مدّتى کوتاه، توفیق تدوین حکمتنامه
پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله را عنایت فرمود، به گونهاى که در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان 1427(24 مهرماه 1385) متن اولیه آن تنظیم گردید و شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان 1428(12 مهرماه 1386) ملاحظه نهایى آن پایان یافت:(9)
فکیف لى بتحصیل الشکر و شکرى إیّاک یفتقر إلى شکر، فکلّما قلتُ: «لک الحمد» ، وَجَبَ لذلک أن أقول: «لک الحمد» .
از همه فضلاى عزیزى که در این خدمت به آستان پیامبر خدا صلى الله علیه و آله سهیم بودهاند، صمیمانه سپاسگزارم، بویژه از فاضل گرامى جناب آقاى مجتبى فرجى که زحمت جابهجایى و تنظیم مصادر روایات این اثر را متحمّل شدند، و نیز فاضل ارجمند جناب آقاى مرتضى خوشنصیب که نقد آن را بر عهده گرفتند. همچنین از دوست عزیز و گرانقدرم فاضل فرهیخته حجّة الاسلام و المسلمین دکتر محمّدعلى مهدوىراد که با قلم زیباى خود، درآمد این حکمتنامه را آراستند، قدردانى و تشکّر مىکنم و براى همه عزیزان، از خداوند متعال، پاداشى درخور فضل حضرتش مسئلت مىنمایم.
إلهى! فکما غذّیتنا بلطفک و ربّیتنا بصنعک فتمّم لنا سوابغ النّعم، یا ذا الجود و الکرم!
محمّدى رىشهرى
12 / 7 / 1386
شب بیست و سوم رمضان 1428
1) نخستین اثر، پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله از نگاه قرآن و اهل بیت علیهم السلام بود که در نیمه اوّل سال 1385 منتشر شد.
2) گفتنى است که در سال 1385 هجرى شمسى بر پایه تقویم هجرى قمرى، دوبار سالگرد وفات پیامبر خدا تکرار شده و به همین مناسبت، رهبر فرزانه انقلاب اسلامى، این سال را «سال پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله» نامیده است.
3) سبأ: آیه 6.
4) نجم: آیه 3 4.
5) مانند: دانشنامه میزان الحکمة، دانشنامه عقاید اسلامى، دانشنامه احادیث پزشکى، اهل بیت در قرآن ف و حدیث، دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث، حج و عمره در قرآن و حدیث، خیر و برکت در قرآن و حدیث، توسعه اقتصادى بر پایه قرآن و حدیث، گفتگوى تمدّنها در قرآن و حدیث، پیامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بیت، ماه خدا در قرآن و حدیث.
6) الکافى: ج 1 ص 53 ح 14، روضة الواعظین: ص 233.
7) تعداد این توضیحها و تحلیلها، بیش از دویست عنوان در حجمى بیش از نهصد صفحه است.
8) الکافى: ج 1 ص 52 ح 7.
9) ر. ک: ج 11 ص 289(شب بیست وسوم) ،309(علم آموزى و عبادت) و 311(بهترین اعمال در شب قدر).