11 / 1
أزواجُ النَّبِیِّ ومَعنى أهلِ البَیتِ
أ اُمُّ سَلَمَةَ
3124 . المستدرک على الصحیحین عن عطاء بن یسار عن اُمِّ سلمة: فی بَیتی نَزَلَت: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» . قالَت: فَأَرسَل رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله إلى عَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ، فَقالَ: هؤُلاءِ أهلُ بَیتی.(1)
3125 . المستدرک على الصحیحین عن عَطاء بن یَسارٍ عن اُمِّ سَلَمَةَ: فی بَیتی نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» . قالَت: فَأَرسَلَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله إلى عَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ رِضوانُ اللهِ عَلَیهِم أجمَعینَ، فَقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی قالَت اُمُّ سَلَمَةَ: یا رَسولَ اللهِ، ما أنَا مِن أهلِ البَیتِ؟ قالَ: إنَّکِ أهلی خَیر،(2) وهؤُلاءِ أهلُ بَیتی، اللهُمَّ أهلی أحَقُّ.(3)
11 / 1
همسران پیامبر و مفهوم «اهل بیت»
الف اُمّ سلمه
3124 . المستدرک على الصحیحین به نقل از عطاء بن یسار، از امّ سلمه : آیه شریف: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، در خانه من نازل شد. آن گاه، پیامبر صلى الله علیه و آله على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را حاضر کرد و فرمود: «اینان، اهل بیت من هستند» .
3125 . المستدرک على الصحیحین به نقل از عطاء بن یسار، از امّ سلمه : آیه «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، در خانه من نازل شد. آن گاه پیامبر صلى الله علیه و آله، على، فاطمه، حسن و حسین را که خشنودى خداوند، شامل همه آنان باد حاضر کرد و فرمود: «بار خدایا! اینان، اهل بیت من هستند» .
گفت [م]: اى پیامبر خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو همسر من و بر خیر (در راهى درست) هستى و اینان، اهل بیت مناند بار خدایا! اهل بیت من، سزاوارترند» .
3126 . تاریخ دمشق عن أبی سَعیدٍ الخُدرِیّ عن اُمّ سَلَمَة: نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ فی بَیتی: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» . قُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، ألَستُ مِن أهلِ البَیتِ؟ قالَ: إنَّکِ إلى خَیرٍ، إنَّکِ مِن أزواجِ رَسولِ اللهِ قالَت: وأهلُ البَیتِ علیهم السلام رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله وعَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ.(4)
3127 . تفسیر الطبریّ عن أبی سَعیدٍ الخُدرِیّ عَن اُمّ سَلَمَة: لمَّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» دَعا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله عَلِیًّا وفاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَینًا، فَجَلَّلَ عَلَیهِم کِساءً خَیبَرِیًّا، فَقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، اللهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا قالَت اُمُّ سَلَمَةَ: ألَستُ مِنهُم؟ قالَ: أنتِ إلى خَیرٍ.(5)
3128 . تفسیر الطبریّ عن أبی سَعیدٍ الخُدرِیّ عَن اُمّ سَلَمَة: أنَّ هذِهِ الآیَةَ نَزَلَت فی بَیتِها: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .
قالَت: وأنَا جالِسَةٌ عَلى بابِ البَیتِ، فَقُلتُ: أنَا یا رَسولَ اللهِ ألَستُ مِن أهلِ البَیتِ؟ قالَ: إنَّکِ إلى خَیرٍ، أنتِ مِن أزواجِ النَّبِیِّ قالَت: وفِی البَیتِ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله وعَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ رَضِیَ اللهُ عَنهُم.(5)
3129 . تفسیر الطبریّ عن أبی هُرَیرَةَ عَن اُمِّ سَلَمَةَ: جاءَت فاطِمَةُ إلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله بِبُرمَةٍ(6) لَها قَد صَنَعَت فیها عَصیدَةً تُحِلُّها(7) عَلى طَبَقٍ، فَوَضَعَتهُ بَینَ یَدَیهِ، فَقالَ: أینَ ابنُ عَمِّکِ وابناکِ؟ فَقالَت: فِی البَیتِ، فَقالَ: ادعیهِم فَجاءَت إلى عَلِیٍّ، فَقالَت: أجِبِ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله أنتَ وابناکَ.
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ: فَلَمّا رَآهُم مُقبِلینَ مَدَّ یَدَهُ إلى کِساءٍ کانَ عَلَى المَنامَةِ، فَمَدَّهُ وبَسَطَهُ وأجلَسَهُم عَلَیهِ، ثُمَّ أخَذَ بِأَطرافِ الکِساءِ الأَربَعَةِ بِشِمالِهِ، فَضَمَّهُ فَوقَ رُؤوسِهِم وأومَأَ بِیَدِهِ الیُمنى إلى رَبِّهِ، فَقالَ: هؤُلاءِ أهلُ البَیتِ، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.(5)
3126 . تاریخ دمشق به نقل از ابو سعید خُدرى، از امّ سلمه : آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، در خانه من نازل شد. گفتم: اى پیامبر خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟
فرمود: «تو بر خیرى (در راهى درستى) تو از همسران پیامبر خدا هستى» .
اهل بیت، پیامبر خدا و على و فاطمه و حسن و حسین هستند.
3127 . تفسیر الطبرى به نقل از ابو سعید خُدرى، از امّ سلمه : هنگامى که آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» نازل شد، پیامبر صلى الله علیه و آله على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و آنها را با عباى خیبرى پوشاند و فرمود: «بار خدایا! اینان، اهل بیت من هستند. بار خدایا! پلیدى را از ایشان دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
گفت [م]: آیا من از آنها نیستم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو بر خیر (در راه درست) هستى» .
3128 . تفسیر الطبرى به نقل از ابو سعید خُدرى : این آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، در خانه او (امّ سلمه) نازل شده است. امّ سلمه مىگوید: من بر درِ خانه نشسته بودم. گفتم: اى پیامبر خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟
فرمود: «تو بر خیرى (در راهى درستى) . تو از همسران پیامبر هستى» . امّ سلمه مىگوید: این، در حالى بود که پیامبر صلى الله علیه و آله و على و فاطمه و حسن و حسین که خداوند از آنان، خشنود باد در خانه بودند.
3129 . تفسیر الطبرى به نقل از ابو هریره، از امّ سلمه : فاطمه علیهاالسلام با دیگى نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد که در آن، کاچى درست کرده بود و آن را بر طَبَقى حمل مىکرد. آن را در پیش روى
ایشان نهاد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «پسرعمو و دو پسرت کجایند؟» .
گفت: در خانه هستند.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «آنها را فرا بخوان» .
فاطمه علیهاالسلام نزد على علیه السلام آمد و گفت: تو و دو پسرت به پیامبر صلى الله علیه و آله پاسخ گویید.
پیامبر صلى الله علیه و آله هنگامى که آنها را در حالِ آمدن دید، دستش را دراز کرد تا عبایى را که بر بستر داشت، برگیرد. پیامبر صلى الله علیه و آله عبا را گستراند و آنها را بر آن نشاند و سپس، چهار طرف عبا را با دست چپ گرفت و آن را بر سرِ ایشان انداخت و با دست راست به درگاه خداوندى اشاره کرد و گفت: «اینان، اهل بیت هستند. پس پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
3130 . تفسیر الطبریّ عن حَکیم بن سَعدٍ: ذَکَرنا عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ رضىاللهعنهعِندَ اُمِّ سَلَمَةَ، قالَت: فیهِ نَزَلَت:«إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ: جاءَ النَّبیُّ صلى الله علیه و آله إلى بَیتی، فَقالَ: لا تَأذَنی لِأَحَدٍ، فَجاءَت فاطِمَةُ، فَلَم أستَطِع أن أحجُبَها عن أبیها، ثُمَّ جاءَ الحَسَنُ، فَلَم أستَطِع أن أمنَعَهُ أن یَدخُلَ عَلى جَدِّهِ واُمِّهِ، وجاءَ الحُسَینُ، فَلَم أستَطِع أن أحجُبَهُ، فَاجتَمَعوا حَولَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله عَلى بِساطٍ، فَجَلَّلَهُم نَبِیُّ اللهِ بِکِساءٍ کانَ عَلَیهِ، ثُمَّ قالَ: هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا، فَنَزَلَت هذِهِ الآیَةُ حینَ اجتَمَعوا عَلَى البِساطِ.
قالَت: فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، وأنَا؟ قالَت: فَوَاللهِ ما أنعَمَ، وقالَ: إنَّکِ إلى خَیرٍ.(8)
3131 . مسند ابن حنبل عن شَهر بن حَوشَبٍ عَن اُمِّ سَلَمَةَ: إنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله جَلَّلَ عَلى عَلِیٍّ وحَسَنٍ وحُسَینٍ وفاطِمَةَ کِساءً، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی، اللهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ: وأنَا مِنهُم؟ قالَ: إنَّکِ إلى خَیرٍ.(9)
3130 . تفسیر الطبرى به نقل از حَکیم بن سعد : نزد امّ سلمه از على بن ابى طالب علیه السلام نام بردیم. امّ سلمه گفت: آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، درباره او نازل شده است. پیامبر صلى الله علیه و آله به خانه من آمد و گفت: «به هیچ کس اجازه ورود نده» .
پس فاطمه علیهاالسلام آمد و من نتوانستم مانع از رفتن او نزد پدرش شوم. به دنبال او حسن علیه السلام آمد و نتوانستم از رفتن او نزد جدّش و مادرش جلوگیرى کنم. سپس، حسین علیه السلام آمد و جلوى او را نیز نتوانستم بگیرم. همه آنها بر گلیمى گِرد پیامبر صلى الله علیه و آله حلقه زدند و پیامبر خدا، عبایى را که بر دوش داشت، بر آنها افکند و سپس فرمود: «اینان، اهل بیت من هستند. بار خدایا! هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
پس هنگامى که بر گِلیم، حلقه زده بودند این آیه نازل شد. گفتم: اى پیامبر خدا! من چه؟
به خدا سوگند، پیامبر صلى الله علیه و آله نفرمود: آرى؛ بلکه گفت: «تو بر خیر (در راهى درست) هستى» .
3131 . مسند ابن حنبل به نقل از شهر بن حَوشَب، از امّ سلمه : پیامبر صلى الله علیه و آله عبایى بر على، حسن، حسین و فاطمه علیهم السلام افکند و سپس فرمود: «بار خدایا! اینان، اهل بیت و خواصّ من هستند. بار خدایا! هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
گفت [م]: آیا من از ایشانم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو بر خیر هستى» .
3132 . مسند أبی یعلى عن شَهر بن حَوشَبٍ عَن اُمِّ سَلَمَةَ: جاءَت فاطِمَةُ بِنتُ النَّبِیِّ إلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله مُتَوَرِّکَةً الحَسَنَ والحُسَینَ، فی یَدِها بُرمةٌ لِلحَسَنِ فیها سَخینٌ، حَتّى أتَت بِهَا النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله، فَلَمّا وَضَعَتها قُدّامَهُ قالَ لَها: أینَ أبُو الحَسَنِ؟ قالَت: فِی البَیتِ، فَدَعاهُ فَجَلَسَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله وعَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ یَأکُلونَ.
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ: وما سامَنِیَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله وما أکَلَ طَعامًا قَطُّ إلّا وأنَا عِندَهُ إلّا سامَنیهِ قَبلَ ذلِکَ الیَومِ تعنی ب «سامنی» : دعانی إلیه فَلَمّا فَرَغَ التَفَّ عَلَیهِم بِثَوبِهِ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ عادِ مَن عاداهُم، ووالِ مَن والاهُم.(10)
3133 . مسند ابن حنبل عن شَهر بن حَوشَبٍ عَن اُمِّ سَلَمَةَ: إنَّ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله قالَ لِفاطِمَةَ: اِئتینی بِزَوجِکِ وابنَیکِ، فَجاءَت بِهِم، فَأَلقى عَلَیهِم کِساءً فَدَکِیًّا، قالَ: ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَیهِم ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ إنَّ هؤُلاءِ آلُ مُحَمَّدٍ فَاجعَل صَلَواتِکَ وبَرَکاتِکَ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ: فَرَفَعتُ الکِساءَ لِأَدخُلَ مَعَهُم، فَجَذَبَهُ مِن یَدی وقالَ: إنَّکِ عَلى خَیرٍ(11)
3134 . تفسیر الطبری عَن اُمِّ سَلَمَةَ: کانَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله عِندی وعَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ، فَجَعَلتُ لَهُم خَزیرَةٌ(12)، فَأَکَلوا وناموا، وغَطّى عَلَیهِم عَباءَةً أو قَطیفَةً، ثُمَّ قال: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.(13)
3135 . الأمالی للطوسی عن عبد الله بن مُغیرَةَ مَولى اُمّ سَلَمَة زوج النّبیّ صلى الله علیه و آله: نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ
فی بَیتِها: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» أمَرَنی رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله أن اُرسِلَ إلى عَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسینِ علیهم السلام، فَلَمّا أتَوهُ اعتَنَقَ عَلِیًّا بِیَمینِهِ، والحَسَنَ بِشِمالِهِ، والحُسَینَ عَلى بَطنِهِ، وفاطِمَةَ عِندَ رِجلِهِ فَقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلی وعِترَتی فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا، قالَها ثَلاثَ مَرّاتٍ قُلتُ: فَأَنَا یا رَسولَ اللهِ؟ فَقالَ: إنَّکِ عَلى خَیرٍ إن شاءَ اللهُ.(14)
3132 . مسند أبى یعلى به نقل از شهر بن حوشب، از امّ سلمه : فاطمه دختر پیامبر صلى الله علیه و آله نزد ایشان آمد، در حالى که حسن و حسین علیهماالسلام را بغل کرده بود و قابلمهاى کاچى براى حسن در دست داشت تا این که آن را نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورد. چون آن را در برابر ایشان گذاشت، پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: «ابو الحسن کجاست؟» .
گفت: در خانه است.
پس پیامبر صلى الله علیه و آله او را نیز دعوت کرد و پیامبر صلى الله علیه و آله به همراه على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نشستند و به خوردن مشغول شدند. تا پیش از این روز، هرگز سابقه نداشت که پیامبر صلى الله علیه و آله، غذایى بخورد و من نزد او نباشم و مرا نزد خود نخواند. پس چون از خوردن فارغ شد، جامه خود را دور آنها پیچید و سپس فرمود: «بار خدایا! با هر که با ایشان دشمنى مىورزد، دشمنى ورز و هر کس که آنها را دوست دارد، دوست بدار» .
3133 . مسند ابن حنبل به نقل از شهر بن حوشب، از امّ سلمه : پیامبر صلى الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام فرمود: «همسر و دو پسرت را نزد من بیاور» .
او نیز آنها را آورد. پیامبر صلى الله علیه و آله، عباى فدکى خود را بر آنها افکند و سپس، دستش را روى آنها قرار داد و فرمود: «بار خدایا! اینان، خاندان محمّد هستند. درود و برکات خود را بر محمّد و خاندان محمّد بفرست که تو ستوده و بزرگوارى» .
من عبا را کنار زدم تا همراه آنها در زیر آن جاى گیرم؛ ولى پیامبر صلى الله علیه و آله آن را از دست من کشید و گفت: «تو بر خیر هستى» .
3134 . تفسیر الطبرى به نقل از امّ سلمه : پیامبر صلى الله علیه و آله نزد من بود و على، فاطمه، حسن وحسین علیهم السلام در خانه ما بودند. من براى آنان سبوسابه(15) تهیّه کردم. آنها غذا خوردند وخوابیدند. پیامبر صلى الله علیه و آله عبا یا قطیفهاى را بر آنها کشید و سپس فرمود: «بار خدایا! اینان، اهل بیت مناند هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
3135 . الأمالى، طوسى به نقل از عبد الله بن مغیره، غلام امّ سلمه همسر پیامبر صلى الله علیه و آله : این آیه:
«خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، در خانه او (امّ سلمه) نازل شده است. امّ سلمه مىگوید: پیامبر خدا به من دستور داد کسى را در پىِ على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام بفرستم. چون آمدند، على علیه السلام را با دست راست در آغوش گرفت و حسن علیه السلام را با دست چپ و حسین علیه السلام را روى زانویش نهاد و فاطمه علیهاالسلام را جلو پاى خود نشاند و فرمود: «بار خدایا! اینان، خانواده و خاندان من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن وکاملاً پاکشان گردان» .
پیامبر صلى الله علیه و آله این سخن را سه بار تکرار کرد.
گفتم: پس من چه، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «تو به خواست خدا، بر خیر هستى» .
3136 . مسند ابن حنبل عن عَطاء بن أبی رَباحٍ: حَدَّثَنی مَن سَمِعَ اُمَّ سَلَمَةَ تَذکُرُ: أنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله کانَ فی بَیتِها، فَأتَتهُ فاطِمَةُ بِبُرمَةٍ فیها خَزیرَةٌ، فَدَخَلتَ بِها عَلَیهِ فَقالَ لَها: اُدعی زَوجَکِ و ابنَیکِ، قالَت: فَجاء عَلِیٌّ والحَسَنُ والحُسَینُ علیهم السلام فَدَخَلوا عَلَیهِ فَجَلَسوا یَأکُلونَ مِن تِلکَ الخَزیرَةِ، وهُوَ عَلى مَنامَةٍ لَهُ، عَلى دُکّانٍ(16) تَحتَهُ کِساءٌ لَهُ خَیبَرِیٌّ.
قالَت: وأنَا اُصَلّی فِی الحُجرَةِ، فَأَنزَلَ اللهُ عز و جل هذِهِ الآیَةَ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .
قالَت: فَأَخَذَ فَضلَ الکِساءِ فَغَشّاهُم بِهِ، ثُمَّ أخرَجَ یَدَهُ فَأَلوى بِها إلَى السَّماءِ ثُمَّ قالَ : اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا، اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وخاصَّتی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وَطهِّرهُم تَطهیرًا.
قالَت: فَأَدخَلتُ رَأسِیَ البَیتَ فَقُلتُ: وأنَا مَعَکُم یا رَسولَ اللهِ؟ قالَ: إنَّکِ إلى خَیرٍ، إنَّکِ إلى خَیرٍ.(17)
3137 . تاریخ دمشق عن عَمرَة بِنتُ أفعى: سَمِعتُ اُمَّ سَلَمَةَ رَضِیَ اللهُ عَنها تَقولُ: نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ فی بَیتی: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» وفی البَیتِ سَبعَةٌ: جَبرَئیلُ، ومیکائیلُ، ورَسولُ اللهِ، وعَلِیٌّ، وفاطِمَةُ، والحَسَنُ، والحُسَینُ علیهم السلام، قالَت: وأنَا عَلى بابِ البَیتِ، فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ ألَستُ مِن أهلِ البَیتِ؟ قالَ: إنَّکِ عَلى خَیرٍ، إنَّکِ مِن أزواجِ النَّبِیِّ، وما قالَ: إنَّکِ مِن أهلِ البَیتِ.(18)
3136 . مسند ابن حنبل به نقل از عطاء بن ابى رباح : کسى که از امّ سلمه شنیده بود، به من گفت که او گفته است: پیامبر صلى الله علیه و آله در خانه او بود که فاطمه علیها السلام قابلمهاى آورد که در آن، حَریره بود و با آن، نزد ایشان رفت. پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: «همسر و دو پسرت را فرا بخوان» . على، حسن و حسین علیهم السلام آمدند و بر پیامبر خدا وارد شدند. آنها نشستند و از آن، حَریره خوردند. این در حالى بود که پیامبر صلى الله علیه و آله بر بسترش نشسته بود. این بستر بر سکّویى بود و عبایى خیبرى زیرش قرار داشت. من در اتاق، نماز مىخواندم که این آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، نازل شد. پس پیامبر باقىمانده این عبا را گرفت و آنها را با آن پوشانْد. سپس دستش را بیرون آورد و با آن به آسمان اشاره کرد و فرمود: «بار خدایا! اینان، اهل بیت و خواصّ من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان. بار خدایا! اینان اهل بیت و خواصّ من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
من سرم را به درون اتاق بردم و گفتم: آیا من هم با شما هستم، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «تو بر خیر هستى. تو بر خیر هستى» .
3137 . تاریخ دمشق به نقل از عَمره دختر اَفعى : از امّ سلمه شنیدم که مىگفت: آیه:
«خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، در خانه من نازل شد و این، در حالى بود که هفت نفر در خانه بودند: جبرئیل، میکائیل، پیامبر خدا، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام من بر درِ خانه بودم. گفتم: اى پیامبر خدا! آیا من در شمارِ اهل بیت نیستم؟
فرمود: «تو بر خیر هستى. تو از همسران پیامبرى» ؛ ولى نفرمود: تو در شمارِ اهل بیت هستى.
3138 . الإمام زین العابدین علیه السلام عَن اُمِّ سَلَمَةَ: نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ فی بَیتی وفی یَومی، کانَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله عِندی فَدَعا عَلِیًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَینَ، وجاءَ جَبرَئیلُ فَمَدَّ عَلَیهِم کِساءً فَدَکِیًّا ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، اللهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا قالَ جَبرَئیلُ: وأنَا مِنکُم یا مُحَمَّدُ؟ فَقالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: وأنتَ مِنّا یا جَبرَئیلُ.
قالَت اُمُّ سَلَمَةَ: فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، وأنَا مِن أهلِ بَیتِکَ، وجِئتُ لِأَدخُلَ مَعَهُم، فَقالَ: کونی مَکانَکِ یا اُمَّ سَلَمَةَ، إنَّکِ إلى خَیرٍ، أنتِ مِن أزواجِ نَبِیِّ اللهِ.
فَقالَ جَبرَئیلُ: اِقرَأْ یا مُحَمَّدُ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» فِی النَّبِیِّ وعَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ علیهم السلام.(19)
ب عائِشَةُ
3139 . صحیح مسلم عن عائشة: خَرَجَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله غَداةً وعَلَیهِ مِرطٌ مُرَحَّلٌ(20) مِن شَعرٍ أسوَدَ، فَجاءَ الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ فَأَدخَلَهُ، ثُمَّ جاءَ الحُسَینُ فَدَخَل مَعَهُ، ثُمَّ جاءَت فاطِمَةُ فَأَدخَلَها، ثُمَّ جاءَ عَلِیٌّ فَأَدخَلَهُ، ثُمَّ قالَ:«إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(21)
3138 . امام زین العابدین به نقل از امّ سلمه : این آیه (آیه تطهیر) در خانه من و در روزى که پیامبر خدا در خانه من بود، نازل شد. پیامبر صلى الله علیه و آله نزد من بود که على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند. جبرئیل علیه السلام هم آمد. پیامبر صلى الله علیه و آله عباى فدکى را بر آنها گستراند و سپس فرمود: «بار خدایا! اینان، اهل بیت من هستند. بار خدایا! هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».
جبرئیل علیه السلام گفت: اى محمّد! آیا من هم از شمایم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو نیز از مایى، اى جبرئیل!» .
من گفتم: اى پیامبر خدا! من هم از اهل بیت تو هستم و پیش رفتم تا در کنار آنها باشم.
فرمود: «در جاى خود باش، اى امّ سلمه! تو بر خیر هستى. تو از همسران پیامبر خدایى» .
جبرئیل علیه السلام گفت: اى محمّد! [آیه:] «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» را بخوان که در حقّ پیامبر، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام است.
ب عایشه
3139 . صحیح مسلم به نقل از عایشه : پیامبر صلى الله علیه و آله بامداد خارج شد، در حالى که پوشش پشمىِ نقشدارى از موى سیاه بر تن داشت. پس حسن بن على علیهماالسلامآمد و پیامبر صلى الله علیه و آله او را در زیر آن، جاى داد. به دنبال او حسین علیه السلام آمد و پیامبر صلى الله علیه و آله او را نیز در زیر آن،
جاى داد. در پىِ او فاطمه علیهاالسلام آمد که پیامبر صلى الله علیه و آله او را نیز در زیر پوشش خود، جا داد. سرانجام، على علیه السلام آمد که پیامبر صلى الله علیه و آله او را نیز در زیر پوشش خود، جا داد. سپس فرمود: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» .
3140 . الأمالی للصدوق عن التَّمیمِیّ: دَخَلتُ عَلى عائِشَةَ فَحَدَّثَتنا أنَّها رَأت رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله دَعا عَلِیًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَینَ علیهم السلام فَقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.(22)
3141 . تاریخ دمشق عن جُمَیع بن عُمَیرٍ(23) : دَخَلتُ مَعَ اُمّی عَلى عائِشَةَ، قالَت: أخبِرینی کَیفَ کانَ حُبُّ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله لِعَلِیٍّ؟
فَقالَت عائِشَةُ: کانَ أحَبَّ الرِّجالِ إلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله، لَقَد رَأَیتُهُ وقَد أدخَلَهُ تَحتَ ثَوبِهِ، وفاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَینًا، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، اللهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.
قالَت: فَذَهَبتُ لِاُدخِلَ رَأسی فَدَفَعَنی، فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، أوَلَستُ مِن أهلِکَ؟ قالَ: إنَّکِ عَلى خَیرٍ، إنَّکِ عَلى خَیرٍ.(24)
3140 . الأمالى، صدوق به نقل از تمیمى : بر عایشه وارد شدم. او به ما گفت: پیامبر خدا را دیده است که على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خوانده و گفته است: «بار خدایا! اینان، اهل بیت مناند پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
3141 . تاریخ دمشق به نقل از جُمَیع بن عُمَیر : با مادرم بر عایشه وارد شدیم. [مادرم]گفت: به من بگو محبّت پیامبر خدا نسبت به على چگونه بود؟
عایشه به او گفت: او در میان مردان، محبوبترین کس در نزد پیامبر خدا بود. من دیدم که او را به همراه فاطمه، حسن و حسین، زیر جامه خود گرفت و سپس گفت: «بار خدایا! اینان، اهل بیت مناند بار خدایا! هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» . من هم پیش رفتم تا سرم را زیر جامه کنم؛ ولى مرا پس زد. گفتم: اى پیامبر خدا! آیا من از اهل بیت تو نیستم؟
فرمود: «تو بر خیر هستى. تو بر خیر هستى» .
پژوهشى درباره حدیث کسا
رویداد کسا، یکى از مهمترین حوادث روشنگر تاریخ زندگى پیامبر صلى الله علیه و آله در جهت معرّفى پیشوایان و راهنمایان امّت اسلام و یکى از نقاط روشن و برجسته خصایص و فضایل اهل بیت گرامى ایشان است. براى آشنایى دقیقتر با این رویداد مهم، توجّه به نکات زیر، ضرورى است:
1 سند رویداد کسا
این رویداد، از نظر سند، هیچ گونه خدشهاى نمىپذیرد. محدّثان بزرگ، آن را در کتب معتبر خود، نقل کردهاند. این حدیث، اصطلاحاً «مُستفیض» است و حتّى با تحقیقى گسترده، مىتوان ادّعاى «تواتر» در آن کرد به هر حال، قراین بسیارى بر درستى آن وجود دارد، به طورى که اگر کسى با تاریخ اسلام آشنا باشد، نمىتواند در وقوع این رویداد، تردید کند. این رویداد در جامعه اسلامى به قدرى معروف شد که روز وقوع آن، روز «کسا» نامیده شد(25) و پنج تن پاکانى که مشمول عنایت خاصّ الهى در آن روز شدند، به «اصحاب کسا» ملقّب گردیدند.(26)
2 چگونگى رویداد
هیچ یک از احادیثى که درباره رویداد کسا رسیدهاند، آن را به طور کامل بیان نکرده و هر یک به بخشى از آن، اشاره دارد از این رو، ما خواهیم کوشید با بهرهگیرى از همه آنها تصویر تقریباً کاملى از این رویداد ارائه دهیم.
روزى پیامبر صلى الله علیه و آله به خانه همسر گرامى خود، اُمّ سَلَمه مىآید و قرار است در این روز، پیام مهمّى از سوى خداوند متعال درباره چند تن از نزدیکان خود، دریافت کند. از این رو به همسرش تأکید مىکند که به هیچ کس اجازه ورود ندهد.
از سوى دیگر، درست در همین روز، فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر صلى الله علیه و آله، تصمیم مىگیرد براى پدر عزیزش عَصیده (کاچى) تهیّه کند که غذایى مقوّى است او این غذا را در یک دیگ کوچک سنگى آماده مىکند و روى طَبَقى مىگذارد و براى پدر مىآورد.
امّ سلمه مىگوید: من نتوانستم مانع ورود فاطمه علیهاالسلام شوم.
اصولاً منع پیامبر خدا، شامل فاطمه علیهاالسلام نمىشود گویى امروز، پیامبر صلى الله علیه و آله خانه را براى فاطمه علیهاالسلام و شوهر و فرزندانش خلوت کرده است. بارى! فاطمه علیهاالسلام همراه با طبقى از کاچى خدمت پدر مىرسد؛ لیکن تنها حضور او کافى نیست. از این رو به دخترش مىفرماید: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور» .
فاطمه علیهاالسلام بىدرنگ به خانه باز مىگردد و طولى نمىکشد که همراه با دو فرزندش که هنوز کودکانى خُردند و شوهرش به خانه پدر وارد مىشود امّ سلمه با اشاره پیامبر خدا برمىخیزد و در کنارى مشغول نماز مىشود.
مجلس، کاملاً خصوصى مىشود. . . ، مجلس اُنس و قدس!
پیامبر خدا با على علیه السلام که او را نفْسِ خود مىداند و فاطمه علیهاالسلام که وى را جزئى از خود معرّفى مىکند و دو فرزندش حسن و حسین علیه السلام که آنها را دو گُل خود نامیده است کنار سفره فاطمه علیهاالسلام مىنشینند.
عادت پیامبر صلى الله علیه و آله این است که بدون همسرش غذا نمىخورَد؛ ولى امروز، وضع
به گونهاى دیگر است و سفره، سفرهاى دیگر. اگر امروز امّ سلمه بر این سفره بنشیند، فردا سخن خدا درباره اهل بیت پیامبر خدا، به گونهاى دیگر تفسیر خواهد شد. از این رو، پیامبر صلى الله علیه و آله امروز استثنائا از همسرش براى تناول غذا دعوت نمىکند.
جبرئیل امین نازل مىشود و این آیه را مىخواند:
«إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.(27)
خداوند، فقط مىخواهد آلودگى راى از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما راى پاک و پاکیزه گرداند» .
پیامبر خدا، کساى خیبرى را بر داماد و دختر و فرزندانش مىکشد و با دست راست به آسمان اشاره مىکند و مىگوید:
بار خدایا! اینان، اهل بیت مناند. هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان.
در روایت دیگرى آمده است که پیامبر صلى الله علیه و آله مىگوید:
بار خدایا! اینان، اهل بیت و خواصّ مناند. بار خدایا! هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان.
در روایت دیگرى آمده است که پیامبر صلى الله علیه و آله مىگوید:
بار خدایا! اینان، خاندان محمّدند. پس درود و برکات خود را بر محمّد و خاندان محمّد قرار ده، که تو ستوده بزرگوارى.
تا این جا امّ سلمه در کنار اتاق، کم و بیش، ناظر این رویداد نورانى و معنوى بود؛ امّا دیگر تاب نمىآوَرَد جلو مىآید و گوشه عبا را بلند مىکند تا او نیز از این فضاى نورانى بهرهمند گردد؛ ولى پیامبر صلى الله علیه و آله با قاطعیت، عبا را از دست او مىکشد و مانع از ورود او به فضاى اهل بیت قرآنى خود مىشود.
گویا امّ سلمه از این برخورد، دلگیر مىشود مىگوید: آیا من در شمارِ اهل بیت نیستم؟
و پیامبر خدا مىفرماید: «تو بر خیر هستى. تو از همسران پیامبر خدایى» .
3 فضاى رویداد
تأمّل در متن واقعه کسا و احادیثى که در این زمینه وارد شدهاند، به روشنى اثبات مىکند که این واقعه، آن گونه که برخى از نویسندگان تصوّر کردهاند، یک رویداد معمولى که بعدها اهمّیت پیدا کرده، نیست؛ بلکه به دلیل فضاى خاصّ این رویداد و ارتباط آن با نزول «آیه تطهیر» ، یکى از استثنایىترین رویدادهاى تاریخ زندگى پیامبر خدا در زمینه معرّفى پیشوایان و راهنمایان آینده جامعه اسلامى است.
متن دعاى پیامبر خدا و بسیارى از احادیثى که واقعه کسا را روایت کردهاند، به روشنى نشان مىدهند که این رویداد، در پى نزول آیه تطهیر و در جهت تفسیر و تبیین آن، تحقّق یافته است. نقل شده که پیامبر صلى الله علیه و آله تا پایان عمر پُربرکتش، اصحاب کسا را تا صبحدم، دعا مىنموده و آنها را «اهل بیت» مىخوانده است و این، دلالت بر اهمّیت این رویداد دارد.
4 وقوع رویداد کسا در خانه اُمّ سلمه
هر چند برخى از احادیثى که در متن آمده، اشاره به وقوع رویداد کسا در خانه برخى دیگر از همسران پیامبر خدا دارند، لیکن ملاحظه و تأمّل در مجموع روایاتى که در این باره وارد شدهاند، ثابت مىکند که نزول آیه تطهیر و رویداد کسا، بىتردید در خانه امّ سلمه واقع شده است.
عایشه نیز به این حقیقت اعتراف دارد، چنان که از ابو عبد الله جدلى، روایت شده است که:
بر عایشه وارد شدم و گفتم: آیه: «خدا فقط مىخواهد. . .» در کجا نازل شده
است؟ او گفت: در خانه امّ سَلَمه.(28)
در روایت دیگرى، امّ سلمه مىگوید:
اگر از عایشه بپرسى، به تو خواهد گفت که: این آیه در خانه من نازل شده است.(29)
شیخ مفید مىگوید:
اصحاب حدیث، روایت کردهاند که درباره این آیه از عمر سؤال کردند. او گفت: درباره آن از عایشه سؤال کنید. عایشه در پاسخ گفت: این آیه در خانه خواهرم امّ سلمه، نازل شده است. پس درباره آن، از او بپرسید که درباره این آیه از من آگاهتر است.(30)
بنا بر این، اگر صحّت روایاتى را که بدان اشاره شد، بپذیریم، باید بگوییم که در ادامه رویداد کسا، افراد دیگرى مانند عایشه و زینب (دختر اُمّ سَلَمه) نیز شاهد آن بودهاند و آنها نیز از پیامبر خدا، همان تقاضاى امّ سلمه را داشتهاند و ایشان به آنها پاسخ منفى داده است نیز احتمالى که برخى از محدّثان(31) در تکرار چند باره این رویداد قائل شدهاند، امرى بعید به نظر مىرسد.
5 سخنى درباره آنچه به حدیث کسا شهرت یافته است
تا این جا روشن شد که حدیث کسا به شرحى که گذشت قطعى و غیر قابل تردید و بیانگر یکى از مهمترین خصایص اهل بیت پیامبر خدا، یعنى ویژگى طهارت و
عصمت آنهاست؛ لیکن در این اواخر، متنى به عنوان حدیث کسا شایع گردیده که پایه و اساسى ندارد. نخستین محدّثى که بىاساس بودن این متن را اعلان کرد، مرحوم محدّث قمى (صاحب مفاتیح الجنان) رضوان الله تعالى علیه است شگفتانگیز ، این که ایشان اجازه نداده است کسى بر مفاتیح الجنان، نکتهاى بیفزاید و به انجام دهنده این کار، نفرین مىفرستد؛(32) ولى با این حال مىبینیم که حدیث مذکور، به کتاب وى افزوده شده است.
دلایل بىپایه بودن این متن (یا: این نقل از حدیث کسا) ، بسیار است که اینک به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
1 این نقل، در هیچ یک از کتب معتبر فریقین وجود ندارد،(33) حتّى کتابهایى که هدف آنها جمعآورى احادیث منسوب به اهل بیت بوده است (همچون بحار الأنوار) .
مرحوم محدّث قمى در کتاب منتهى الآمال، پس از این که حدیث کسا را علَى الاُصول از احادیث متواتر معرّفى مىکند، درباره حدیثِ شایع شده، مىنویسد:
امّا حدیث معروف به حدیث کسا که در زمان ما شایع است، به این کیفیت، در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدّثان، دیده نشده و مىتوان گفت از خصایص کتاب منتخب است.(34)
2 تا آن جا که ما مىدانیم، نخستین کتابى که این متن را بىسند، نقل کرده است
چنان که محدّث قمى بدان اشاره کرده کتاب المنتخب(35) است این، بدان معناست که از صدر اسلام تا حدود هزار سال بعد، از این متن (یا این نقل از حدیث کسا) ، هیچ اثرى در کتب حدیثى دیده نمىشود.
3 شگفتانگیز، این که این حدیثِ بىسند، در حاشیه کتاب عوالم، باسَند مىشود (!) که شرح آن، چنین است:
رأیت بخطّ الشیخ الجلیل السیّد هاشم، عن شیخه السیّد ماجد البحرانى، عن الحسن بن زین الدین الشهید الثانى، عن شیخه المقدّس الأردبیلى، عن شیخه على بن عبد العالى الکرکى، عن الشیخ على بن هلال الجزائرى، عن الشیخ أحمد بن فهد الحلّى، عن الشیخ على بن الخازن الحائرى، عن الشیخ ضیاء الدین على بن الشهید الأوّل، عن أبیه، عن فخر المحقّقین، عن شیخه العلّامة الحلّى، عن شیخه المحقّق، عن شیخه ابن نما الحلّى، عن شیخه محمّد بن إدریس الحلّى، عن حمزة الطوسى صاحب ثاقب المناقب، عن الشیخ الجلیل محمّد بن شهرآشوب، عن الطبرسى صاحب الاحتجاج، عن شیخه الجلیل الحسن بن محمّد بن الحسن الطوسى، عن أبیه شیخ الطائفة، عن شیخه المفید، عن شیخه ابن قولویه القمّى، عن شیخه الکلینى، عن على بن ابراهیم [عن أبیه إبراهیم] بن هاشم، عن أحمد بن محمّد بن أبى نصر البِزَنطى، عن قاسم بن یحیى الجلاء الکوفى، عن أبى بصیر، عن أبان بن تغلب البکرى، عن جابر بن یزید الجعفى، عن جابر بن عبد الله الأنصارى، عن فاطمة الزهراء بنت رسول الله صلى الله علیه و آله، قالَ: سَمعتُ فاطمةَ أنَّها قالت: دَخَلَ عَلَىَّ أبى رسول الله فی بعض الأیّام، فقال: «السلام علیکِ یا فاطمةُ! . . .»(36)
چند نکته درباره این سند
الف تنها مستند سند مذکور، گفته شیخ عبد الله بن نور الدین بحرانى است که بر فرض ثبوت، مىگوید: «به خطّ سیّد هاشم بحرانى دیدم. . .» ؛ ولى معلوم نیست چه کسى ضامن صحّت تشخیص او در این است که آن خط، ضرورتا خطّ سیّد هاشم بحرانى بوده است.
ب سیّد هاشم بحرانى(37) که این سند منسوب به اوست، این حدیث را در کتابهاى خود (تفسیر البرهان و غایة المرام) نیاورده است اگرچه او در این کتابها به جمع احادیث همّت داشته است، نه تصحیح آنها بلکه آنچه آورده، سنداً و متناً مخالف آن چیزى است که این خط به او نسبت مىدهد.
ج بسیارى از محدّثان بزرگ، همچون: کلینى، طوسى، مفید، طبرسى و ابن شهرآشوب که در این سلسله سند آمدهاند، در کتب خود، حدیث کسا را به گونهاى آوردهاند که در متن این کتاب (حکمتنامه پیامبر صلى الله علیه و آله) آمده است و مخالف متن حدیث کساى شایعشده است.
د سلسله سندى که براى این حدیث در حاشیه عوالم ذکر شده،(38) به قدرى اشکال دارد که اگر کسى کمترین اطّلاعى از علم رجال و طبقات محدّثان داشته باشد، نادرست بودن آن را آشکارا تشخیص مىدهد.
ه متن حدیث، علاوه بر این که مخالف همه متنهاى معتبر است، سستىهایى دارد که بر اهل درنگ و دقّت، پوشیده نیست.
11 / 2
أصحابُ النَّبِیِّ ومَعنى أهلِ البَیتِ
أ أبو سَعیدٍ الخُدرِیُّ
3142 . رسول الله صلى الله علیه و آله: نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ فی خَمسَةٍ: فِیَّ، وفی عَلِیٍّ، وحَسَنٍ، وحُسَینٍ، وفاطِمَةَ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(39)
3143 . تاریخ بغداد عن أبی سَعیدٍ الخُدرِیّ فی قَولِهِ تَعالى: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» : جَمَعَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله عَلِیًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَینَ علیهم السلام ثُمَّ أدارَ عَلَیهِمُ الکِساءَ، فَقالَ: هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، اللهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا، واُمُّ سَلَمَةَ عَلَى البابِ، فَقالَت: یا رَسولَ اللهِ، ألَستُ مِنهُم؟ فَقالَ: إنَّکِ لَعَلى خَیرٍ أو إلى خَیرٍ.(40)
3144 . الأمالی للطوسی عن أبی أیّوب الصَّیرَفِیُّ: سَمِعتُ عَطِیَّةَ العَوفِیَّ یَذکُرُ أنَّهُ سَأَلَ أبا سَعیدٍ الخُدرِیَّ عَن قَولِ اللهِ تَعالى: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ، فَأَخبَرَهُ أنَّها نَزَلَت فی رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله وعَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ علیهم السلام.(41)
ب أبو بَرزَةَ
3145 . مجمع الزوائد عن أبی بَرزَةَ: صَلَّیتُ مَعَ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله سَبعَةَ عَشَرَ شَهرًا، فَإِذا خَرَجَ مِن بَیتِهِ أتى بابَ فاطِمَةَ فَقالَ: الصَّلاةَ رَحِمَکُمُ اللهُ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ» .(42)
11 / 2
اصحاب پیامبر و مفهوم «اهل بیت»
الف ابو سعید خُدرى
3142 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: این آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، در حقّ پنج تن نازل شده است: در حقّ من و در حقّ على و حسن و حسین و فاطمه
3143 . تاریخ بغداد به نقل از ابو سعید خُدرى، در باره این سخن خداوند متعال: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» : پیامبر خدا على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را گِرد آورد و سپس عبا را بر روى ایشان کشید و فرمود: «اینان، اهل بیت من هستند. بار خدایا! هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
امّ سلمه که بر درِ خانه بود، گفت: اى پیامبر خدا! آیا من از ایشان نیستم؟
فرمود: «تو بر خیر هستى» یا فرمود: «تو به سوى خیر، روانى» .
3144 . الأمالى، طوسى به نقل از ابو ایّوب صیرفى : از عطیّه عوفى شنیدم که مىگفت از ابو سعید خُدرى درباره آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» پرسش کرد و او در پاسخ عطیّه گفت که این آیه در حقّ پیامبر خدا، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است.
ب ابو بَرزه
3145 . مجمع الزوائد به نقل از ابو برزه : هفده ماه با پیامبر خدا نماز خواندم. ایشان، هر گاه از خانه خارج مىشد، بر درِ خانه فاطمه علیهاالسلام مىآمد و مىفرمود: «نماز! رحمت خدا بر شما باد! «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید»» .
ج أبُو الحَمراءِ
3146 . تفسیر الطبری عن أبی داوُودَ عَن أبی الحَمراءِ: رابَطتُ المَدینَةَ سَبعَةَ أشهُرٍ عَلى عَهدِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، قالَ: رَأَیتُ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله إذا طَلَعَ الفَجرُ جاءَ إلى بابِ عَلِیٍّ وفاطِمَةَ فَقالَ: الصَّلاةَ الصَّلاةَ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(43)
د أبو لَیلَى الأَنصارِیُّ
3147 . رسول الله صلى الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنَا أوَّلُ مَن یَدخُلُ الجَنَّةَ وأنتَ بَعدی تَدخُلُها والحَسَنُ والحُسَینُ وفاطِمَةُ. . . اللهُمَّ إنَّهُم أهلی فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهیرًا، اللهُمَّ اکلَأْهُم وارعَهُم وکُن لَهُم، وانصُرهُم وأعِنهُم، وأعِزَّهُم ولاتُذِلَّهُم، واخلُفنی فیهِم، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ(44)
ه أنَسُ بنُ مالِکٍ
3148 . سنن الترمذی عن أنَس: إنَّ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله کانَ یَمُرُّ بِبابِ فاطِمَةَ سِتَّةَ أشهُرٍ إذا خَرَجَ إلى صَلاةِ الفَجرِ یَقولُ: الصَّلاةَ یا أهلَ البَیتِ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(45)
و البَراءُ بنُ عازِبٍ
3149 . تاریخ دمشق عن البَراء بنُ عازِبٍ: جاءَ عَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ إلى بابِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، فَقامَ بِرِدائِهِ وطَرَحَهُ عَلَیهِم، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ عِترَتی.(46)
ج ابو حَمراء
3146 . تفسیر الطبرى به نقل از ابو داوود، از ابو حمراء : در روزگار پیامبر صلى الله علیه و آله هفت ماه از شهر مدینه پاسدارى مىکردم. پیامبر صلى الله علیه و آله را مىدیدم که هر گاه سپیده مىدمید، به در خانه على و فاطمه علیهماالسلام مىرفت و مىفرمود: «نماز، نماز! «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
د ابو لیلى انصارى
3147 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام : من، نخستین کسى هستم که به بهشت در مىآید و تو و حسن و حسین و فاطمه، پس از من به بهشت در مىآیید. بار خدایا! آنها خاندان من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان.
بار خدایا! از آنان محافظت و نگهبانى کن و براى آنها باش و یارى و مددشان رسان و ارجمندشان گردان و خوارشان مساز و جانشین من در میان آنان باش، که تو بر همه چیز توانایى» .
ه اَنَس بن مالک
3148 . سنن الترمذى به نقل از اَنَس : پیامبر خدا، شش ماه، هر گاه براى نماز صبح بیرون مىآمد، به در خانه فاطمه علیها السلام مىرفت و مىفرمود: «نماز را دریابید، اى اهل بیت! «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
و بَراء بن عازب
3149 . تاریخ دمشق به نقل از بَراء بن عازب : على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام بر در خانه پیامبر صلى الله علیه و آله آمدند. پیامبر صلى الله علیه و آله رداى خود را برداشت و آن را بر روى ایشان انداخت و گفت: «بار خدایا! اینان، خاندان من هستند» .
ز ثَوبانُ
3150 . سنن أبی داوود عن ثَوبانَ مَولى رسول الله صلى الله علیه و آله: کانَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله إذا سافَرَ کانَ آخِرُ عَهدِهِ بِإِنسانٍ مِن أهلِهِ فاطِمَةَ، وأوَّلُ مَن یَدخُلُ عَلَیها إذا قَدِمَ فاطِمَةَ، فَقَدِمَ مِن غَزاةٍ لَهُ وقد عَلَّقَت مِسحًا أو سِترًا عَلى بابِها، وحَلَّتِ الحَسَنَ والحُسَینَ قُلبَینِ(47) مِن فِضَّةٍ، فَقَدِمَ فَلَم یَدخُل، فَظَنَّت أنَّ ما مَنَعَهُ أن یَدخُلَ ما رَأى، فَهَتَکَتِ السِّترَ وفَکَکَتِ القُلبَینِ عَنِ الصَّبِیَّینِ وقَطَّعَتهُ بَینَهُما، فَانطَلَقا إلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله وهُما یَبکِیانِ، فَأَخَذَهُ مِنهُما، وقالَ: یا ثَوبانُ، اِذهَب بِهذا إلى آلِ فُلانٍ أهلِ بَیتٍ بِالمَدینَةِ إنَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی أکرَهُ أن یَأکُلوا طَیِّباتِهِم فی حَیاتِهِمُ الدُّنیا یا ثَوبانُ، اِشتَرِ لِفاطِمَةَ قِلادَةً مِن عَصَبٍ، وسِوارَینِ مِن عاجٍ.(48)
3151 . المناقب لابن شهر آشوب عن أبی هُرَیرَة وثَوبانَ: کانَ النَّبِیُّ یَبدَأُ فی سَفَرِهِ بِفاطِمَةَ ویَختِمُ بِها، فَجَعَلَت وَقتًا سِترًا مِن کِساءٍ خَیبَرِیَّةٍ لِقُدومِ أبیها وزَوجِها، فَلَمّا رَآهُ النَّبِیُّ تَجاوَزَ عَنها، وقَد عُرِفَ الغَضَبُ فی وَجهِهِ حَتّى جَلَسَ عِندَ المِنبَرِ، فَنَزَعَت قِلادَتَها وقُرطَیها ومُسکَتَیها(49)، ونَزَعَتِ السِّترَ، فَبَعَثَت بِهِ إلى أبیها وقالَت: اِجعَل هذا فی سَبیلِ اللهِ فَلَمّا أتاهُ قالَ صلى الله علیه و آله: قَد فَعَلَت، فِداها أبوها ثَلاثَ مَرّاتٍ ما لِالِ مُحَمَّدٍ ولِلدُّنیا؟ ! فَإِنَّهُم خُلِقوا لِلآخِرَةِ، وخُلِقَتِ الدُّنیا لِغَیرِهِم.(50)
ح جابِرُ بنُ عَبدِ اللهِ
3152 . شواهد التنزیل عن جابِرِ بنِ عَبدِ اللهِ: إنَّ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله دَعا عَلِیًّا وابنَیهِ وفاطِمَةَ فَأَلبَسَهُم مِن ثَوبِهِ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلی، هؤُلاءِ أهلی.(51)
ز ثَوبان
3150 . سنن أبى داوود به نقل از ثوبان، غلام پیامبر خدا : پیامبر صلى الله علیه و آله هر گاه به مسافرت مىرفت، فاطمه علیهاالسلام آخرین شخص از خاندانش بود که او را مىدید و نخستین کسى بود که هر گاه از سفر مىآمد، به دیدن او مىرفت.
یک بار پیامبر صلى الله علیه و آله از جنگ باز گشت و این، در حالى بود که فاطمه علیهاالسلام، پلاس یا پردهاى بر در اتاقش آویخته بود و حسن و حسین را با دو دستبند سیمین، آراسته بود. پیامبر خدا به هنگام برگشتن، به خانه فاطمه علیهاالسلام نیامد. فاطمه علیهاالسلام گمان کرد آنچه مانع از آمدن ایشان به خانه او شده، چیزهایى است که دیده است لذا پرده را پاره کرد و دو دستبند را از دو کودک گرفت و آنها را شکست.
آن دو، گریهکنان نزد پیامبر خدا رفتند. پیامبر صلى الله علیه و آله دستبندها را از آنها گرفت و گفت: «اى ثوبان! اینها را به فلان خانواده که خانوارى در مدینه بودند برسان. من ناخوش مىدارم که اهل بیت من، طیّبات خود را در زندگى دنیوى برگیرند. اى ثوبان! براى فاطمه، گردنبندى از عَصْب و دو دستبند از عاج بخر» .
3151 . المناقب، ابن شهرآشوب به نقل از ابو هُرَیره و ثوبان : پیامبر صلى الله علیه و آله مسافرت خود را با دیدن فاطمه علیهاالسلام آغاز مىکرد و با دیدن او به پایان مىبرد. یک بار، فاطمه علیهاالسلام براى آمدن پدر و همسرش پردهاى از کساى خیبرى آویخت. چون پیامبر صلى الله علیه و آله آن را دید، از آن روى برتافت و خشم در چهره او پدیدار شد تا این که کنار منبر نشست. فاطمه علیهاالسلام گردنبند و دو گوشواره و دستبندهاى خود و آن پرده را کَنْد و آنها را نزد پدرش فرستاد و گفت: اینها را در راه خدا صرف کن.
چون پیک به نزد پیامبر خدا آمد، ایشان سه بار فرمود: «پدرش فداى او باد! خاندان محمّد کجا و دنیا کجا! آنها براى آخرت آفریده شدهاند و دنیا براى دیگران آفریده شده است» .
ح جابر بن عبد الله
3152 . شواهد التنزیل به نقل از جابر بن عبد الله : پیامبر خدا، على و دو فرزندش و فاطمه علیهم السلام را فرا خواند و جامه خود را بر ایشان پوشاند و گفت: «بار خدایا! اینان، خاندان من هستند. اینان، خاندان من هستند» .
3153 . کفایة الأثر عن جابِر بن عَبدِاللهِ الأَنصارِیِّ: کُنتُ عِندَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله فی بَیتِ اُمِّ سَلَمَةَ، فَأَنزَلَ اللهُ هذِهِ الآیَةَ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ، فَدَعَا النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله بِالحَسَنِ والحُسَینِ وفاطِمَةَ وأجلَسَهُم بَینَ یَدَیهِ، فَدَعا عَلِیًّا فَأَجلَسَهُ خَلفَ ظَهرِهِ، وقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ: وأنَا مَعَهُم یا رَسولَ اللهِ؟ فَقالَ لَها: إِنَّکِ عَلى خَیرٍ فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، لَقَد أکرَمَ اللهُ هذِهِ العِترَةَ الطّاهِرَةَ وَالذُّرِّیَةَ المُبارَکَةَ بِذَهابِ الرِّجسِ عَنهُم قالَ: یا جابِرُ لِأَنَّهُم عِترَتی مِن لَحمی ودَمی، فَأَخی سَیِّدُ الأَوصِیاءِ، وابنَیَّ خَیرُ الأَسباطِ، وابنَتی سَیِّدَةُ النِّسوانِ، ومِنَّا المَهدِیُّ.(52)
ط زَینَبُ بِنتُ أبی سَلَمَةَ
3154 . المعجم الکبیر عن ابن لَهیعَةَ: حَدَّثَنی عَمرُو بنُ شُعَیبٍ أنَّهُ دَخَلَ عَلى زَینَبَ بِنتِ أبی سَلَمَةَ، فَحَدَّثَتهُم أنَّ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله کانَ عِندَ اُمِّ سَلَمَةَ فَدَخَلَ عَلَیها بِالحَسَنِ والحُسَینِ وفاطِمَةَ، فَجَعَلَ الحَسَنَ مِن شِقٍّ، والحُسَینَ مِن شِقٍّ، وفاطِمَةَ فی حِجرِهِ، ثُمَّ قالَ: «رَحْمَتُ اَللهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ اَلْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ(53) » .(54)
ی سَعدُ بنُ أبی وَقّاصٍ
3155 . صحیح مسلم عن سَعدِ بن أبی وَقّاصٍ: لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ»(55) دَعا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله عَلِیًّا وفاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَینًا، فَقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلی.(56)
3153 . کفایة الأثر به نقل از جابر بن عبد الله انصارى : در خانه اُمّ سلمه خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله بودم که خداوند، این آیه را نازل فرمود: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» . پس پیامبر صلى الله علیه و آله حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام را فرا خواند و آنها را در برابر خود نشاند و على علیه السلام را نیز فرا خواند و پشت سرِ خود نشاند و گفت: «بار خدایا! اینان، اهل بیت من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
امّ سلمه گفت: آیا من هم با ایشان هستم، اى پیامبر خدا؟
پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: «تو در راهى درست هستى» . گفتم: اى پیامبر خدا! خداوند، این خاندان پاک و نسل مبارک را با دور کردن پلیدى از ایشان نواخته است.
فرمود: «اى جابر! زیرا آنها خاندان من و از گوشت و خون من هستند. برادرم، سَرور اوصیاست و دو فرزندم، بهترینِ نوادگان و دخترم، بانوى زنان است و مهدى از ماست» .
ط زینب بنت ابى سلمه
3154 . المعجم الکبیر به نقل از ابن لَهیعه : عمرو بن شعیب به من گفت که بر زینب دختر ابو سلمه [و اُمّ سلمه] وارد شد و او (زینب) به ایشان گفت: پیامبر خدا، نزد [مادرم] امّ سلمه بود. حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام بر امّ سلمه وارد شدند و پیامبر صلى الله علیه و آله، حسن را در یک طرف خود و حسین را در طرف دیگرش و فاطمه را بر روى زانوى خود قرار داد و سپس فرمود: «رحمت و برکات خدا بر شما اى اهل بیت که او ستوده بزرگوار است!» .
ى سعد بن ابى وقّاص
3155 . صحیح مسلم به نقل از سعد بن ابى وقّاص : هنگامى که این آیه: «پس بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان را. . . فرا بخوانیم» نازل شد، پیامبر خدا على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و گفت: «بار خدایا! اینان، خاندان من هستند» .
3156 . المستدرک على الصحیحین عن عامِر بن سَعدٍ: قالَ سَعدٌ: نَزَلَ عَلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله الوَحیُ، فَأَدخَلَ عَلِیًّا وفاطِمَةَ وابنَیهِما تَحتَ ثَوبِهِ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلی وأهلُ بَیتی.(57)
3157 . الأمالی للطوسی عَنِ ابنِ عَبّاسٍ: کُنتُ عِندَ مُعاوِیَةَ وقَد نَزَلَ بِذی طُوًى، فَجاءَهُ سَعدُ بنُ أبی وَقّاصٍ فَسَلَّمَ عَلَیهِ، فَقالَ مُعاوِیَةُ: یا أهلَ الشّامِ، هذا سَعدُ ابنُ أبی وَقّاصٍ وهُوَ صَدیقٌ لِعَلِیٍّ قالَ: فَطَأطَأَ القَومُ رُؤوسَهُم، وسَبّوا عَلِیًّا علیه السلام فَبَکى سَعدٌ، فَقالَ لَهُ مُعاوِیَةُ: مَا الَّذی أبکاکَ؟ قالَ: ولِمَ لا أبکی لِرَجُلٍ مِن أصحابِ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله یُسَبُّ عِندَکَ ولا أستَطیعُ أن اُغَیِّرَ؟ ! وقَد کانَ فی عَلِیٍّ خِصالٌ لَأَن تَکونَ فِیَّ واحِدَةٌ مِنهُم(58) أحَبُّ مِنَ الدُّنیا وما فیها إلى أن قالَ: والخامِسَةُ: نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» فَدَعَا النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله عَلِیًّا وحَسَنًا وحُسَینًا وفاطِمَةَ علیهم السلام، فَقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ، وطَهِّرهُم تَطهیرًا.(59)
3158 . سنن الترمذی عن سَعدِ بنِ أبی وَقّاصٍ: أمَّرَ مُعاوِیَةُ بنُ أبی سُفیانَ سَعدًا، فَقالَ: ما یَمنَعُکَ أن تَسُبَّ أبا تُرابٍ؟ قالَ: أما ما ذَکَرتُ ثَلاثًا قالَهُنَّ رَسولُاللهِ صلى الله علیه و آله فَلَن أسُبَّهُ، لَأَن تَکونَ لی واحِدَةٌ مِنهُنّ أحَبُّ إلَیَّ مِن حُمرِ النَّعَمِ. . . واُنزِلَت هذِهِ الآیَةُ: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» ، دَعا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله عَلِیًّا وفاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَینًا فَقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلی.(60)
ک صُبَیحٌ مَولى اُمِّ سَلَمَةَ
3159 . المعجم الأوسط عن إبراهیم بن عَبدِ الرَّحمنِ بنِ صُبَیحٍ مَولى اُمِّ سَلَمَةَ، عَن جَدِّهِ صُبَیحٍ: کُنتُ بِبابِ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله، فَجاءَ عَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ، فَجَلَسوا ناحِیَةً، فَخَرَجَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله إلَینا، فَقالَ: إنَّکُم عَلى خَیرٍ، وعَلَیهِ کِساءٌ خَیبَرِیٌّ، فَجَلَّلَهُم بِهِ وقالَ: أنَا حَربٌ لِمَن حارَبَکُم، سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم.(61)
3156 . المستدرک على الصحیحین به نقل از عامر بن سعد : سعد گفت: بر پیامبر خدا وحى نازل شد و او على و فاطمه علیهماالسلام و دو فرزند آنها را زیر جامه خود گرفت و گفت: «بار خدایا! اینان، خاندان و اهل بیت من هستند» .
3157 . الأمالى، طوسى به نقل از ابن عبّاس : همراه معاویه بودم، در حالى که او در منطقه ذو طوى فرود آمده بود. سعد بن ابى وقّاص، نزد او آمد و سلام کرد. معاویه گفت: اى اهل شام! این، سعد بن ابى وقّاص است که دوست على است. پس مردم، سرِ خود را به زیر افکندند و به على علیه السلام دشنام دادند و سعد گریست.
معاویه به او گفت: چه چیزى تو را به گریه وا داشت؟
گفت: چرا نگِریم براى مردى از یاران پیامبر خدا که نزد تو بدو دشنام داده مىشود و من هم نمىتوانم کارى بکنم؟ ! در على خصلتهایى هست که اگر یکى از آنها در من مىبود، براى من از دنیا و هر آنچه در آن است، محبوبتر بود. . . پنجم، این آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» نازل شد و پیامبر صلى الله علیه و آله على، حسن، حسین و فاطمه علیهم السلام را فرا خواند و گفت: «بار خدایا! اینان، خاندان من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
3158 . سنن الترمذى درباره سعد بن ابى وقّاص : معاویة بن ابى سفیان، سعد را به حکومت برگزید. معاویه به سعد گفت: چه چیزى مانع از آن مىشود که به ابو تراب (على) دشنام دهى؟
سعد گفت: هان! تا وقتى که سه خصلت را که پیامبر خدا فرمود، به خاطر مىآورم، هرگز به على دشنام نخواهم داد؛ خصلتهایى که اگر یکى از آنها در من مىبود، از اشتران سرخموى براى من محبوبتر مىبود. . . و چون این آیه نازل شد: «بگو: «بیایید پسرانمان و پسرانتان را. . . فرا بخوانیم» ، پیامبر خدا على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و گفت: «بار خدایا! اینان، خاندان من هستند» .
ک صبیح، غلام اُمّ سَلَمه
3159 . المعجم الأوسط به نقل از ابراهیم بن عبد الرحمان بن صبیح، غلام امّ سلمه، از جدّش صبیح : بر در خانه پیامبر خدا بودم که على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام آمدند و در گوشهاى نشستند. پس پیامبر خدا به سوى ما آمد و فرمود: «شما بر خیر (در راه درست) هستید» و کسایى خیبرى بر [تن]پیامبر صلى الله علیه و آله بود. او با آن، ایشان را پوشاند و فرمود: «من، دشمن کسى هستم که با شما بستیزد و با کسى که با شما آشتى باشد، در آشتىام» .
ل عَبدُاللهِ بنُ جَعفَرٍ
3160 . المستدرک على الصحیحین عن عَبدِاللهِ بنِ جَعفَرِ بنِ أبی طالِبٍ: لَمّا نَظَرَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله إلَى الرَّحمَةِ هابِطَةً قالَ: اُدعوا إلَیَّ، اُدعوا إلیَّ، فَقالَت صَفِیَّةُ: مَن یا رَسولَ اللهِ؟ قالَ: أهلَ بَیتی، عَلِیًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَینَ، فَجیءَ بِهِم فَأَلقى عَلَیهِمُ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله کِساءَهُ، ثُمَّ رَفَعَ یَدَیهِ ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ آلی، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وعَلى آلِ مُحَمَّدٍ وأنزَلَ اللهُ عز و جل: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(62)
3161 . شواهد التنزیل عن عَبدِاللهِ بنِ جَعفَرٍ الطَّیّارِ: لَمّا نَظَرَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله إلى جَبرَئیلَ هابِطًا مِنَ السَّماءِ قالَ: مَن یَدعو لی؟ مَن یَدعو لی؟ فَقالَت زَینَبُ: أنَا یا رَسولَ اللهِ، فَقالَ: ادعی لی عَلِیًّا وفاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَینًا، فَجَعَلَ حَسَنًا عَن یَمینِهِ، وحُسَینًا عَن یَسارِهِ، وعَلِیًّا وفاطِمَةَ تِجاهَهُم، ثُمَّ غَشّاهُم بِکِساءٍ خَیبَرِیٍّ وقالَ: اللهُمَّ إنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ أهلاً، وإنَّ هؤُلاءِ أهلی فَأَنزَلَ اللهُ تَعالى: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ» . فَقالَت زَینَبُ: ألا أدخُلُ مَعَکُم؟ قالَ: مَکانَکِ، فَإِنَّکِ عَلى خَیرٍ إن شاءَ اللهُ.(63)
ل عبد الله بن جعفر
3160 . المستدرک على الصحیحین در بیان حدیث کسا به نقل از عبد الله بن جعفر بن ابى طالب : چون پیامبر خدا دید که رحمت فرود مىآید، فرمود: «به سوى من بخوانید؛ به سوى من بخوانید!» .
صفیّه گفت: چه کسى را، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «اهل بیت من: على، فاطمه، حسن و حسین را» .
آنها را آوردند. پیامبر صلى الله علیه و آله عباى خود را بر آنها افکند و سپس دو دست خود را بلند کرد و گفت: «بار خدایا! اینان، خاندان من هستند. پس بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست» .
خداوند، این آیه را نازل کرد: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» .
3161 . شواهد التنزیل به نقل از عبد الله بن جعفر طیّار : چون پیامبر صلى الله علیه و آله جبرئیل علیه السلام را دید که از آسمان فرود مىآید، فرمود: «چه کسى براى من فرا مىخواند؟ چه کسى براى من فرا مىخواند؟» .
زینب [دختر اُمّ سلمه] گفت: من، اى پیامبر خدا!
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «على، فاطمه، حسن و حسین را نزد من فرا بخوان» .
پیامبر صلى الله علیه و آله حسن علیه السلام را در دست راست خود و حسین علیه السلام را در دست چپ خود و على و فاطمه علیهماالسلام را در برابر آنها نشانْد و سپس با عباى خیبرى، آنها را پوشاند و فرمود: «بار خدایا! هر پیامبرى خاندانى دارد و اینان، خاندان من هستند» . پس خداوند متعال، این آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید» را نازل فرمود.
زینب گفت: آیا من با شما زیر عبا بیایم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «در جاى خود باش. تو به خواست خدا بر خیر (در راه درست) هستى» .
م عَبدُ اللهِ بنُ عَبّاسٍ
3162 . المستدرک على الصحیحین عن عمرو بن میمون: إنّی لَجالِسٌ إلَى ابنِ عَبّاسٍ إذ أتاهُ تِسعَةُ رَهطٍ فَقالوا: یَا بنَ عَبّاسٍ، إمّا أن تَقومَ مَعَنا وإمّا أن تَخلُوَ بِنا مِن بَینِ هؤُلاءِ، فَقالَ ابنُ عَبّاسٍ: بَل أنَا أقومُ مَعَکُم، وهُوَ یَومَئِذٍ صَحیحٌ قَبلَ أن یَعمى.
قالَ: فَابتَدَؤوا فَتَحَدَّثوا، فَلا نَدری ما قالوا، قالَ: فَجاءَ یَنفُضُ ثَوبَهُ ویَقولُ: اُفٍّ وتُفٍّ! وَقَعوا فی رَجُلٍ لَهُ بِضعَ عَشرَةَ فَضائِلَ لَیسَت لِأَحَدٍ غَیرِهِ، وَقَعوا فی رَجُلٍ قالَ لَهُ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: لَأَبعَثَنَّ رَجُلاً لا یُخزیهِ اللهُ أبَدًا، یُحِبُّ اللهَ ورَسولَهُ إلى أن قال: وأخَذَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله ثَوبَهُ فَوَضَعَهُ عَلى عَلِیٍّ وفاطِمَةَ وحَسَنٍ وحُسَینٍ وقالَ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(64)
3163 . تاریخ دمشق عَنِ ابنِ عَبّاسٍ: دَعا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله الحَسَنَ والحُسَینَ، وعَلِیًّا وفاطِمَةَ، ومَدَّ عَلَیهِم ثَوبًا ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وحامَّتی، فَأَذِهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.(65)
3164 . کتاب من لا یحضره الفقیه عَنِ ابنِ عَبّاسٍ: قالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: . . . اللهُمَّ مَن کانَ لَهُ مِن أنبِیائِکَ ورُسُلِکَ ثَقَلٌ وأهلُ بَیتٍ فَعَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ أهلُ بَیتی وثَقَلی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.(66)
3165 . الأمالی للصدوق عَنِ ابنِ عَبّاسٍ: إنَّ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله کانَ جالِسًا ذاتَ یَومٍ وعِندَهُ عَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ علیهم السلام فَقالَ: اللهُمَّ إنَّکَ تَعلَمُ أنَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، وأکرَمُ النّاسِ عَلَیَّ، فَأَحِبَّ مَن أحَبَّهُم وأبغِض مَن أبغَضَهُم، ووالِ مَن والاهُم وعادِ مَن عاداهُم، وأعِن مَن أعانَهُم، واجعَلهُم مُطَهَّرینَ مِن کُلِّ رِجسٍ، مَعصومینَ مِن کُلِّ ذَنبٍ، وأیِّدهُم بِروحِ القُدُسِ مِنکَ. . . ثُمَّ رَفَعَ صلى الله علیه و آله یَدَهُ إلَى السَّماءِ فَقالَ: اللهُمَّ إنّی اُشهِدُکَ أنّی مُحِبٌّ لِمَن أحَبَّهُم، ومُبغِضٌ لِمَن أبغَضَهُم، وسِلمٌ لِمَن سالَمَهُم، وحَربٌ لِمَن حارَبَهَمُ، وعَدُوٌّ لِمَن عاداهُم، ووَلِیٌّ لِمَن والاهُم.(67)
م عبد الله بن عبّاس
3162 . المستدرک على الصحیحین به نقل از عمرو بن میمون : من نزد ابن عبّاس نشسته بودم که نُه گروه نزد او آمدند و گفتند: اى ابن عبّاس! یا با ما مىآیى، یا از میان این جماعت با ما خلوت مىکنى!
ابن عبّاس گفت: با شما مىآیم. او در آن روز، سالم بود و هنوز کور نشده بود.
آنها سخن آغازیدند و ما نمىدانستیم چه مىگویند. پس دیدیم که او مىآید، در حالى که لباسش را مىتکانَد و مىگوید: واى و صد واى! از کسى بدگویى مىکنند که بیش از ده فضیلت دارد که هیچ کس جز او ندارد! آنها به کسى طعنه مىزنند که پیامبر صلى الله علیه و آله درباره او گفته: «مردى را خواهم فرستاد که خداوند، هرگز او را شرمنده نمىکند و خدا و فرستادهاش را دوست دارد» ، تا آن که گفت: و پیامبر خدا، جامه خود را بر گرفت و بر على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نهاد و فرمود: » «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
3163 . تاریخ دمشق به نقل از ابن عبّاس : پیامبر خدا حسن و حسین و على و فاطمه علیهم السلام را فرا خواند و جامهاى بر آنها گستراند سپس گفت: «بار خدایا! اینان، اهل بیت و کسان من هستند پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
3164 . کتاب من لا یحضره الفقیه به نقل از ابن عبّاس : پیامبر صلى الله علیه و آله گفت: «. . . بار خدایا! هر کس از انبیا و پیامبران تو، گنجینه و اهل بیتى داشته است على، فاطمه، حسن و حسین نیز اهل بیت و گنجینه من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
3165 . الأمالى، صدوق به نقل از ابن عبّاس : روزى پیامبر خدا نشسته بود و على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نزد او بودند. پس پیامبر صلى الله علیه و آله گفت: «بار خدایا! تو مىدانى که اینها اهل بیت من هستند. هر که آنها را دوست مىدارد، دوست بدار و هر که از آنها نفرت دارد، از او نفرت بدار. همراهى کن هر که را با آنها همراهى مىکند و دشمن بدار هر که ایشان را دشمن مىدارد و یارى رسان هر که را بِدیشان یارى مىرساند و آنها را از هر پلیدىاى پاک گردان و از هر گناهى نگاهشان بدار و به روح قُدسى از پیش خود، تأییدشان کن. . .»
سپس دستش را به سوى آسمان برد و گفت: «بار خدایا! تو را گواه مىگیرم که هر کس ایشان را دوست داشته باشد، دوست دارم و نفرت کسى را که نفرت آنها را در دل داشته باشد، در دل دارم و با کسى که با آنها در آشتى باشد، در آشتى هستم و با کسى که با آنها بستیزد، مىستیزم و دشمن کسى هستم که با آنها دشمنى ورزد و یار کسى هستم که به آنها یارى رساند» .
3166 . المعجم الکبیر عن ابن عبّاس فی حَدیثِ زَواجِ فاطِمَةَ وعَلِیٍّ علیهماالسلام : ثُمَّ التَزَمَهُما [رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله] فَقالَ: اللهُمَّ إنَّهُما مِنّی وأنَا مِنهُما، اللهُمَّ کَما أذهَبتَ عَنِّی الرِّجسَ وطَهَّرتَنی فَطَهِّرهُما.(68)
ن عُمَرُ بنُ أبی سَلَمَةَ
3167 . سنن الترمذی عَن عُمَرَ بنِ أبی سَلَمَةَ رَبیبِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله : نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» فی بَیتِ اُمِّ سَلَمَةَ، فَدَعَا النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله فاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَینًا، فَجَلَّلَهُم بِکِساءٍ، وعَلِیٌّ خَلفَ ظَهرِهِ فَجَلَّلَهُ بِکِساءٍ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا قالَت اُمُّ سَلَمَةَ: وأنَا مَعَهُم یا نَبِیَّ اللهِ؟ قالَ: أنتِ عَلى مَکانِکِ، وأنتِ إلى خَیرٍ.(69)
س عُمَرُ بنُ الخَطّابِ
3168 . کفایة الأثر عَن عُمَرَ بنِ الخَطّابِ: سَمِعتُ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله یَقولُ: أیُّهَا النّاسُ، إنّی فَرَطٌ لَکُم وإنَّکُم وارِدونَ عَلَیَّ الحَوضَ، حَوضًا عَرضُهُ ما بَینَ صَنعاءَ إلى بُصرى، فیهِ قِدحانٌ عَدَدَ النُّجومِ مِن فِضَّةٍ، وإنّی سائِلُکُم حینَ تَرِدونَ عَلَیَّ عَنِ الثِّقلَینِ، فَانظُروا کَیفَ تَخلُفونی فیهِما، السَّبَبُ الأَکبَرُ کِتابُ اللهِ طَرَفُهُ بِیَدِ اللهِ وطَرَفُهُ بَأَیدیکُم، فَاستَمسِکوا بِهِ ولا تُبدِّلوا، وعِترَتی أهلُ بَیتی، فَإِنَّهُ قَد نَبَّأَنِیَ اللَّطیفُ الخَبیرُ أنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، مَن عِترَتُکَ؟ قالَ: أهلُ بَیتی مِن وُلدِ عَلِیٍّ وفاطِمَةَ، وتِسعَةٌ مِن صُلبِ الحُسَینِ، أئِمَّةٌ أبرارٌ، هُم عِترَتی مِن لَحمی ودَمی.(70)
3166 . المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس، در حدیث ازدواج فاطمه وعلى علیهماالسلام : پیامبر خدا، آنها را در آغوش گرفت و گفت: «بار خدایا! این دو، از من هستند و من، از این دو هستم بار خدایا! همان گونه که هر گونه پلیدى را از من دور کردى و پاکم گرداندى، این دو را نیز پاک گردان» .
ن عمر بن ابى سلمه
3167 . سنن الترمذى به نقل از عمر بن ابى سلمه، پسر اُمّ سَلَمه و پسر خوانده پیامبر خدا : این آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، در خانه امّ سلمه نازل شد و پیامبر صلى الله علیه و آله فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و آنها را با عبایى پوشاند و على را هم که پشت سر او بود، زیر عبا قرار داد و سپس گفت: «بار خدایا! اینان، اهل بیت من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
امّ سلمه گفت: اى پیامبر خدا! آیا من هم با آنها هستم.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو منزلت خود را دارى و در مَسیرى درست هستى» .
س عمر بن خطّاب
3168 . کفایة الأثر به نقل از عمر بن خطّاب : از پیامبر خدا شنیدم که مىفرمود: «اى مردم! من جلودار شما هستم و شما در کنار حوض [کوثر] بر من وارد مىشوید؛ حوضى که گستره آن از صنعا تا بُصرا خواهد بود و به شمار ستارگان، جام سیمین در آن هست و هنگامى که شما بر من وارد مىشوید، من از ثَقَلین، از شما پرسش خواهم کرد. پس بنگرید که نسبت به این دو جانشین من، چگونه خواهید بود. ریسمان بزرگتر، کتاب خداست که یک سوى آن به دست خدا و سوى دیگر آن در دست شماست. پس بدان، چنگ در زنید و دگرگون نشوید؛ و [آن دیگرى] عترت من، همان اهل بیت من و خداوند لطیف خبیر، مرا آگاه کرده است که این دو، هرگز از هم جدا نخواهند شد تا کنار حوض [کوثر] بر من وارد آیند».
من گفتم: اى پیامبر خدا! عترت تو، کیاناند؟
فرمود: «اهل بیت من از فرزندان على و فاطمه و نُه تن از پشت حسین که امامانى نیک هستند آنان، عترت من و از گوشت و خون من هستند» .
ع واثِلَةُ بنُ الأَسقَعِ
3169 . المستدرک على الصحیحین عَن واثِلَةَ بنِ الأَسقَعِ: أتَیتُ عَلِیًّا فَلَم أجِدهُ، فَقالَت لی فاطِمَةُ: اِنطَلَقَ إلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله یَدعوهُ فَجاءَ مَعَ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله فَدَخَلا ودَخَلتُ مَعَهُما، فَدَعا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله الحَسَنَ والحُسَینَ، فَأَقعَدَ کُلَّ واحِدٍ مِنهُما عَلى فَخِذَیهِ، وأدنى فاطِمَةَ مِن حِجرِهِ وزَوجَها، ثُمَّ لَفَّ عَلَیهِم ثَوبًا وقالَ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» . ثُمَّ قالَ: هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، اللهُمَّ أهلُ بَیتی أحَقُّ.(71)
3170 . فضائل الصحابة لابن حنبل عن أبی عَمّارٍ شَدّادٍ: دَخَلتُ عَلى واثِلَةَ بنِ الأَسقَعِ وعِندَهُ قَومٌ، فَذَکَروا عَلِیًّا فَشَتَموهُ فَشَتَمتُهُ مَعَهُم، فَلَمّا قاموا قالَ لی: لِمَ شَتَمتَ هذَا الرَّجُلَ؟ قُلتُ: رَأَیتُ القَومَ شَتَموهُ فَشَتَمتُهُ مَعَهُم، فَقالَ: ألا اُخبِرُکَ بِما رَأَیتُ مِن رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله؟ قُلتُ: بَلى، فَقالَ: أتَیتُ فاطِمَةَ أسأَلُها عَن عَلِیٍّ فَقالَت: تَوَجَّهَ إلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله، فَجَلَستُ أنتَظِرُهُ حَتّى جاءَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله ومَعَهُ عَلِیٌّ وحَسَنٌ وحُسَینٌ آخِذًا کُلَّ واحِدٍ مِنهُما بِیَدِهِ حَتّى دَخَلَ، فَأَدنى عَلِیًّا وفاطِمَةَ فَأَجلَسَهُما بَینَ یَدَیهِ وأجلَسَ حَسَنًا وحُسَینًا کُلَّ واحِدٍ مِنهُما عَلى فَخِذِهِ، ثُمَّ لَفَّ عَلَیهم ثَوبَهُ أو قالَ کِساءً ثُمَّ تَلا هذِهِ الآیَةَ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ» ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، وأهلُ بَیتی أحَقُّ.(72)
ع واثِلة بن اَسقع
3169 . المستدرک على الصحیحین به نقل از واثلة بن اَسقَع : نزد على علیه السلام آمدم؛ ولى او را نیافتم. فاطمه علیهاالسلام به من گفت: پیامبر خدا، او را فرا خوانده و او به نزد ایشان رفته است. على علیه السلام به همراه پیامبر خدا آمدند و داخل شدند. من هم داخل شدم. پیامبر خدا حسن و حسین علیهم السلام را خواند و هر یک از آن دو را بر زانوى خویش نشاند و فاطمه علیهاالسلام و همسرش را به دامانش نزدیک کرد و جامهاى بر آنها پیچاند و فرمود: » «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
سپس فرمود: «اینان، اهل بیت من هستند. بار خدایا! اهل بیت من، سزاوارترند» .
3170 . فضائل الصحابة، ابن حنبل به نقل از ابو عمّار شدّاد : بر واثلة بن اَسقَع وارد شدم، در حالى که جماعتى نزد او بودند. آنها على علیه السلام را یاد کردند و بدو دشنام دادند و من هم با آنها بدو دشنام دادم. چون آن عدّه برخاستند، واثله به من گفت: چرا به این مرد، ناسزا گفتى؟
گفتم: دیدم این عدّه به او دشنام مىدهند من نیز با آنها به او دشنام دادم.
او گفت: آیا تو را از آنچه از پیامبر صلى الله علیه و آله دیدم، آگاه نکنم؟
گفتم: چنین کن.
گفت: نزد فاطمه علیهاالسلام رفتم تا از على علیه السلام جویا شوم. فاطمه گفت: نزد پیامبر خدا رفته است. من منتظر ماندم تا پیامبر خدا به همراه على و حسن و حسین، در حالى که دست حسن و حسین را گرفته بود، داخل شد. پیامبر صلى الله علیه و آله على و فاطمه را در برابر خود نشاند و حسن و حسین را بر زانویش نشاند و سپس جامهاش ) / عبایش) را بر آنها پیچاند و سپس این آیه را تلاوت کرد: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید» . پس از آن گفت: «بار خدایا! اینان، اهل بیت من هستند و اهل بیت من، سزاوارترند» .
3171 . فضائل الصحابة لابن حنبل عن شَدّاد بن عَبدِ اللهِ: سَمِعتُ واثِلَةَ بنَ الأَسقَعِ، وقَد جیءَ بِرَأسِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ، قالَ: فَلَقِیَهُ رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ، فَغَضِبَ واثِلَةُ وقالَ: واللهِ، لا أزالُ اُحِبُّ عَلِیًّا وحَسَنًا وحُسَینًا وفاطِمَةَ أبَدًا بَعدَ إذ سَمِعتُ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله، وهُوَ فی مَنزِلِ اُمِّ سَلَمَةَ، یَقولُ فیهِم ما قالَ.
قالَ واثِلَةُ: رَأَیتُنی ذاتَ یَومٍ وقَد جِئتُ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله وهُوَ فی مَنزِلِ اُمِّ سَلَمَةَ، وجاءَ الحَسَنُ فَأَجلَسَهُ عَلى فَخِذِهِ الیُمنى وقَبَّلَهُ، وجاءَ الحُسَینُ فَأَجلَسَهُ عَلى فَخِذِهِ الیُسرى وقَبَّلَهُ، ثُمَّ جاءَت فاطِمَةُ فَأَجلَسَها بَینَ یَدَیهِ، ثُمَّ دَعا بِعَلِیٍّ فَجاءَ، ثُمَّ أغدَفَ عَلَیهِم کِساءً خَیبَرِیًّا کَأَنّی أنظُرُ إلَیهِ ثُمَّ قالَ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ، فَقُلتُ لِواثِلَةَ: مَا الرِّجسُ؟ قالَ: الشَّکُّ فِی اللهِ عز و جل.(73)
3172 . مسند أبی یعلى عَن واثِلَةَ بنِ الأَسقَعِ: أقعَدَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله عَلِیًّا عَن یَمینِهِ وفاطِمَةَ عَن یَسارِهِ وحَسَنًا وحُسَینًا بَینَ یَدَیهِ، وغَطّى عَلَیهِم بِثَوبٍ وقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، وأهلُ بَیتی أتَوا إلَیکَ لا إلَى النّارِ.(74)
3173 . المناقب للخوارزمی عَن واثِلَةَ بنِ الأَسقَعِ: لَمّا جَمَعَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله عَلِیًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَینَ علیهم السلام تَحتَ ثَوبِهِ قالَ: اللهُمَّ قَد جَعَلتَ صَلَواتِکَ ورَحمَتَکَ ومَغفِرَتَکَ ورِضوانَکَ عَلى إبراهیمَ وآلِ إبراهیمَ، اللهُمَّ إنَّهُم مِنّی وأنَا مِنهُم، فَاجعَل صَلَواتِکَ ورَحمَتَکَ ومَغفِرَتَکَ ورِضوانَکَ عَلَیَّ وعَلَیهِم.(75)
3171 . فضائل الصحابة، ابن حنبل به نقل از شدّاد بن عبد الله : درباره واثلة بن اَسقَع شنیدم که وقتى سر حسین بن على علیهماالسلام را آوردند و مردى از اهالى شام، او را دید، واثله خشمگین شد و گفت: به خدا سوگند، من همواره على، حسن، حسین و فاطمه را پس از شنیدن سخنانى که پیامبر صلى الله علیه و آله در حقّ ایشان در خانه اُمّ سلمه گفت، دوست مىدارم.
واثله گفت: روزى در خانه امّ سلمه، خدمت پیامبر خدا رسیدم. در این هنگام، حسن علیه السلام رسید و پیامبر صلى الله علیه و آله او را بر زانوى راستش نشاند و بوسید. سپس حسین علیه السلام آمد و پیامبر صلى الله علیه و آله او را بر زانوى چپش نشاند و او را نیز بوسید. در پىِ آنها فاطمه علیهاالسلامآمد و پیامبر صلى الله علیه و آله او را در برابر خود نشاند. پیامبر صلى الله علیه و آله پس از آن، على علیه السلام را خواند. على نیز آمد و پیامبر صلى الله علیه و آله کسایى خیبرى بر آنها افکند گویى هم اینک آن را مىبینم و سپس فرمود: » «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
من به واثله گفتم: «آلودگى» [که در آیه آمده] چیست؟
گفت: تردید در وجود خداوند عز و جل
3172 . مسند أبى یعلى به نقل از واثلة بن اَسقَع : پیامبر صلى الله علیه و آله على علیه السلام را در سمت راست و فاطمه علیهاالسلام را در سمت چپ و حسن و حسین علیهماالسلام را در برابر خود نشاند و جامهاى بر آنها پوشاند و گفت: «بار خدایا! اینان، اهل بیت من هستند و اهل بیت من، به سوى تو آمدهاند، نه به سوى آتش» .
3173 . المناقب، خوارزمى به نقل از واثلة بن اَسقَع : هنگامى که پیامبر خدا على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را زیر جامه خود گِرد آورد، گفت: «بار خدایا! درود و رحمت و آمرزش و خشنودى خود را بر ابراهیم و خاندان ابراهیم قرار دادى. بار خدایا! اینان، از مناند و من از اینان هستم. پس درود و رحمت و آمرزش و خشنودى خود را بر من و ایشان قرار ده» .
11 / 3
أهلُ البَیتِ ومَعنى أهلِ البَیتِ
3174 . کفایة الأثر عن موسَى بن عَبدِ رَبِّهِ: سَمِعتُ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیهما السلام یَقولُ فی مَسجِدِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله وذلِکَ فی حَیاةِ أبیهِ عَلِیٍّ علیه السلام: سَمِعتُ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله یَقولُ: ألا إنَّ أهلَ بَیتی أمانٌ لَکُم، فَأَحِبّوهُم لِحُبّی، وَتَمَسَّکوا بِهِم لَن تَضِلّوا قیلَ: فَمَن أهلُ بَیتِکَ یا نَبِیَّ اللهِ؟ قالَ: عَلِیٌّ وسِبطایَ، وتِسعَةٌ مِن وُلدِ الحُسَینِ أئِمَّةٌ اُمَناءُ مَعصومونَ، ألا إنَّهُم أهلُ بَیتی وعِترَتی مِن لَحمی ودَمی.(76)
3175 . الإمام علیّ علیه السلام: قالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: إنّی مُخَلِّفٌ فیکُمُ الثِّقلَینِ: کتابَ اللهِ، وعِترَتی أهلَ بَیتی، فَإِنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ کَهاتَینِ وضَمَّ بَینَ سَبّابَتَیهِ فَقامَ إلَیهِ جابِرُ بنُ عَبدِاللهِالأَنصارِیُّ وقالَ: یا رَسولَاللهِ، مَن عِترَتُکَ؟ قالَ: عَلِیٌّ والحَسَنُ والحُسَینُ والأَئِمَّةُ مِن وُلدِ الحُسَینِ إلى یَومِ القِیامَةِ.(77)
3176 . الإمام الحسین علیه السلام: سُئِلَ أمیرُالمُؤمِنینَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ عَن مَعنى قَولِ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله: إنّی مُخَلِّفٌ فیکُمُ الثِّقلَینِ کِتابَ اللهِ وعِترَتی، مَنِ العِترَةُ؟ فَقالَ: أنَا والحَسَنُ والحُسَینُ والأَئِمَّةُ التِّسعَةُ مِن وُلدِ الحُسَینِ، تاسِعُهُم مَهدِیُّهُم وقائِمُهُم، لا یُفارِقونَ کِتابَ اللهِ ولا یُفارِقُهُم حَتّى یَرِدوا عَلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله حَوضَهُ.(78)
3177 . الإمام علیّ علیه السلام: إنَّ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله نامَ ونَوَّمَنی وزَوجَتی فاطِمَةَ وابنَیَّ الحَسَنَ والحُسَینَ، وألقى عَلَینا عَباءَةً قَطَوانِیَّةً، فَأَنزَلَ اللهُ تَبارَکَ وتَعالى فینا: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» . وقالَ جَبرَئیلُ علیه السلام: أنَا مِنکُم یا مُحَمَّدُ؟ فَکانَ سادِسُنا جَبرَئیلَ علیه السلام.(79)
11 / 3
اهل بیت و مفهوم «اهل بیت»
3174 . کفایة الأثر به نقل از موسى بن عبد ربّه : از امام حسین علیه السلام شنیدم که در مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله در روزگار حیات پدرش على علیه السلام، مىفرمود: «از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: “هان! اهل بیت من، موجب زنهار دادن به شما هستند. پس آنها را به سبب محبّت من، دوست بدارید و بدیشان، چنگ در زنید تا هرگز گمراه نشوید”» .
گفته شد: اهل بیت تو، چه کسانى هستند، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «على و دو نوه من و نُه تن از فرزندان حسین که امامانى امین و معصوماند. آگاه باشید که ایشان، اهل بیت و عترت من و از گوشت و خون من هستند» .
3175 . امام على علیه السلام: پیامبر خدا فرمود: «من در میان شما دو چیز گرانبها یادگار مىگذارم: کتابخدا و عترتم که همان اهل بیت من هستند. این دو، هرگز از یکدیگر جدا نمىشوند تا کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند، مِثلِ این دو» و دو انگشت سبّابه خود را به یکدیگر چسباند.
جابر بن عبد الله انصارى برخاست و گفت: اى پیامبر خدا! عترتِ تو، کیاناند؟
فرمود: «على، حسن، حسین و امامانى که از پشتِ حسین هستند تا روز رستاخیز» .
3176 . امام حسین علیه السلام: درباره این سخن پیامبر خدا که: «من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار مىگذارم: کتاب خدا و عترتم» ، از امیر مؤمنان پرسش شد که «عترت» ، چه کسانى هستند؟
امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: «من و حسن و حسین و امامان نُهگانه از فرزندان حسین که نهمینِ آنها مهدىِ ایشان و قائم آنهاست و هرگز از کتاب خدا جدا نمىشوند و کتاب خدا هم از ایشان جدا نمىشود تا در کنار حوض [کوثر] بر پیامبر خدا وارد آیند» .
3177 . امام على علیه السلام: پیامبر صلى الله علیه و آله خوابید و من و همسرم فاطمه و دو پسرم حسن و حسین را هم خواباند و عبایى قَطَوانى بر ما افکند. آن گاه خداوند، این آیه را در حقّ ما نازل فرمود:
«خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» .
جبرئیل علیه السلام گفت: من هم با شمایم، اى محمّد!
پس جبرئیل علیه السلام، ششمینِ ما بود.
3178 . عنه علیه السلام: جَمَعَنا رَسولُ اللهِ فی بَیتِ اُمِّ سَلَمَةَ، أنَا وفاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَینًا، ثُمَّ دَخَلَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله فی کِساءٍ لَهُ، وأدخَلَنا مَعَهُ، ثُمَّ ضَمَّنا، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ: یا رَسولَ اللهِ، فَأَنَا؟ ودَنَت مِنهُ فَقالَ: أنتِ مِمَّن أنتِ مِنهُ، وأنتِ عَلى خَیرٍ أعادَها رسَولُ اللهِ، ثَلاثًا یَصنَعُ ذلِکَ(80)
3179 . عنه علیه السلام: دَخَلتُ عَلى رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله فی بَیتِ اُمِّ سَلَمَةَ، وقَد نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ، فَقالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: یا عَلِیُّ، هذِهِ الآیَةُ نَزَلَت فیکَ وفی سِبطَیَّ والأَئِمَّةِ مِن وُلدِکَ.(81)
3180 . الإمام الحسن علیه السلام: لَمّا نَزَلَت آیَةُ التَّطهیرِ جَمَعَنا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله فی کِساءٍ لِاُمِّ سَلَمَةَ خَیبَرِیٍّ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی وعِترَتی، فَأَذهِب عَنهُمُالرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا.(82)
3181 . عنه علیه السلام فی خُطبَةٍ حینَ قُتِلَ عَلِیٌّ علیه السلام فَحَمِدَ اللهَ وأثنى عَلَیهِ، ثُمَّ قالَ : أنَا ابنُ البَشیرِ وأنَا ابنُ النَّذیرِ، وأنَا ابنُ الدّاعی إلَى اللهِ بِإِذنِهِ، وأنَا ابنُ السِّراجِ المُنیرِ، وأنَا مِن أهلِ البَیتِ الَّذی کانَ جِبریلُ یَنزِلُ إلَینا و یَصعَدُ مِن عِندِنا، وأنَا مِن أَهلِ البَیتِ الَّذی أذهَبَ اللهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرًا.(83)
3178 . امام على علیه السلام: پیامبر خدا، ما (من، فاطمه، حسن و حسین) را در خانه امّ سلمه گرد آورد سپس با عبایى که داشت، وارد شد و ما هم با او وارد شدیم. ما را در آغوش گرفت و گفت: «بار خدایا! اینان، اهل بیت من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
امّ سلمه گفت: من چه، اى پیامبر خدا؟ و نزدیک ایشان شد.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو از کسى هستى که اصلت از اوست و بر خیر هستى» و سه بار، این سخن را تکرار کرد.
3179 . امام على علیه السلام: در خانه امّ سلمه بر پیامبر صلى الله علیه و آله وارد شدم و این آیه نازل شده بود: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» . پس پیامبر خدا فرمود: «اى على! این آیه در حقّ تو و دو نوه من و امامان از نسل تو نازل شد» .
3180 . امام حسن علیه السلام: چون آیه تطهیر نازل شد، پیامبر صلى الله علیه و آله ما را در عبایى خیبرى که از آنِ امّ سلمه بود، گِرد آورد و گفت: «بار خدایا! اینان، اهل بیت و عترت من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
3181 . امام حسن علیه السلام به هنگام شهادت امام على علیه السلام در خطبهاى پس از حمد و ثناى الهى : منم فرزند مژده دهنده و بیم دهنده و فرزند کسى که با اذن خدا به سوى او فرا مىخوانْد. منم فرزند آن چراغِ پرتوافشان. من از اهل بیتى هستم که جبرئیل علیه السلام به سوى ما نازل مىشد و از نزد ما اوج مىگرفت. من از اهل بیتى هستم که خداوند،
هر گونه پلیدى را از آنها دور کرده و کاملاً پاکشان گردانیده است
3182 . عنه علیه السلام فی بَیانِ قَولِهِ تَعالى: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» : فَلَمّا نَزَلَت آیَةُ التَّطهیرِ جَمَعَنا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله أنَا وأخی واُمّی وأبی، فَجَلَّلَنا ونَفسَهُ فی کِساءٍ لِاُمِّ سَلَمَةَ خَیبَرِیٍّ، وذلِکَ فی حُجرَتِها وفی یَومِها، فَقالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی، وهؤُلاءِ أهلی وعِترَتی، فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ رَضِیَ اللهُ عَنها: أدخُلُ مَعَهُم یا رَسولَ اللهِ؟ فَقالَ لَها صلى الله علیه و آله: یَرحَمُکِ اللهُ، أنتِ عَلى خَیرٍ، وإلى خَیرٍ، وما أرضانی عَنکِ، ولکِنَّها خاصَّةٌ لی ولَهُم.(84)
3183 . عنه علیه السلام فی خُطبَةٍ لَهُ : یا أهلَ العِراقِ، اِتَّقُوا اللهَ فینا، فَإِنّا اُمراؤُکُم وضیفانُکُم، ونَحنُ أهلُ البَیتِ الَّذی قالَ اللهُ عز و جل: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(85)
3184 . عنه علیه السلام فیما جَرى بَینَهُ و بَینَ عَمرِو بنِ العاصِ : إیّاکَ عَنّی فَإِنَّکَ رِجسٌ، ونَحنُ أهلُ بَیتِ الطَّهارَةِ أذهَبَ اللهُ عَنَّا الرِّجسَ وطَهَّرَنا تَطهیرًا.(86)
3185 . الإمام الحسین علیه السلام فیما جَرى بَینَهُ وبَینَ مَروانَ بنِ الحَکَمِ : إلَیکَ عَنّی، فَإِنَّکَ رِجسٌ، وإنّی مِن أهلِ بَیتِ الطَّهارَةِ، قَد أنزَلَ اللهُ فینا: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»(87)
3182 . امام حسن علیه السلام در بیان این سخن خدا: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» : چون آیه تطهیر نازل شد، پیامبر خدا من و برادرم و مادرم و پدرم را گِرد آورد و ما و خودش را با عبایى خیبرى که از آنِ امّ سلمه بود، پوشانْد. این، در خانه امّ سلمه و در روزى بود که پیامبر صلى الله علیه و آله به خانه او مىرفت. پس پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «بار خدایا! اینان، اهل بیت، خاندان و عترت من هستند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان» .
امّ سلمه گفت: اى پیامبر خدا! آیا من هم همراه ایشان زیر عبا بیایم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: «خداوند بر تو رحمت آورَد! تو بر خیر و به سوى خیرى و من چه قدر از تو خشنودم؛ ولى این، ویژه من و ایشان است» .
3183 . امام حسن علیه السلام در خطبهاى : اى اهل عراق! در حقّ ما پرهیزگارى در پیش گیرید که ما امیران و میهمانان شما هستیم و اهل بیتى هستیم که خداوند در حقّ ما فرموده است: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» .
3184 . امام حسن علیه السلام در ماجرایى میان ایشان و عمرو بن عاص : از من دور شو که تو پلیدى و ما، خاندان پاکى هستیم که خداوند، پلیدى را از ما دور کرده و کاملاً پاکمان گردانیده است.
3185 . امام حسین علیه السلام در ماجرایى میان ایشان و مروان بن حکم : از من دور شو که تو پلیدى و من از خاندانِ پاکى هستم که خداوند، این آیه را در حقّ ما نازل کرده است: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» .
3186 . تفسیر الطبری عن أبی الدَّیلَمِ: قالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ لِرَجُلٍ مِن أهلِ الشّامِ: أما قَرَأتَ فِی الأَحزابِ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ؟ قالَ: ولَأَنتُم هُم؟ قالَ: نَعَم.(88)
3187 . الأمالی للصدوق عن أبی نُعیمٍ عَن جَماعةٍ خَرَجوا فی صُحبَةِ اُسارى کَربَلاءَ: قالوا: فَلَمّا دَخَلنا دِمَشقَ اُدخِلَ بِالنِّساءِ والسَّبایا بِالنَّهارِ مُکَشَّفاتِ الوُجوهِ، فَقالَ أهلُ الشّامِ الجُفاةُ: ما رَأینا سَبایا أحسَنَ مِن هؤُلاءِ، فَمَن أنتُم؟ فَقالَت سُکَینَةُ ابنَةُ الحُسَینِ: نَحنُ سَبایا آلِ مُحَمَّدٍ فَاُقیموا عَلى دَرَجِ المَسجِدِ حَیثُ یُقامُ السَّبایا، وفیهِم عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام، وهُوَ یَومَئِذٍ فَتًى شابٌّ، فَأَتاهُم شَیخٌ مِن أشیاخِ أهلِ الشّامِ، فَقالَ لَهُم: الحَمدُ للهِِ الَّذی قَتَلَکُم وأهلَکَکُم وقَطَعَ قَرنَ الفِتنَةِ فَلَم یَألُ عَن شَتمِهِم.
فَلَمَّا انقَضى کلامُهُ قالَ لَهُ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام: أما قَرَأتَ کِتابَ اللهِ عز و جل؟ قالَ: نَعَم، قالَ: أما قَرَأتَ هذِهِ الآیَةَ: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِی اَلْقُرْبى»(89) ؟ قالَ: بَلى قالَ: فَنَحنُ اُولئِکَ.
ثُمَّ قالَ: أما قَرَأتَ «وَ آتِ ذَا اَلْقُرْبى حَقَّهُ»(90) ؟ قالَ: بَلى، قالَ: فَنَحنُ هُم.
قالَ: فَهَل قَرَأتَ هذِهِ الآیَةَ، «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ؟ قال: بَلى، قالَ: فَنَحنُ هُم.
فَرَفَعَ الشّامِیُّ یَدَهُ إلَى السَّماءِ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ إنّی أتوبُ إلَیکَ ثَلاثَ مَرّاتٍ اللهُمَّ إنّی أبرَأُ إلَیکَ مِن عَدُوِّ آلِ مُحَمَّدٍ، ومِن قَتَلَةِ أهلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ، لَقَد قَرَأتُ القُرآنَ فَما شَعَرتُ بِهذا قَبلَ الیَومِ.(91)
3186 . تفسیر الطبرى به نقل از ابو دیلم : امام زین العابدین علیه السلام به مردى از شامیان فرمود: «آیا در سوره احزاب خواندهاى که: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ؟»
آن مرد گفت: آیا شما، همایشان هستید؟
فرمود: «آرى»
3187 . الأمالى، صدوق به نقل از ابو نعیم، از گروهى که همراه اسیران کربلا مىرفتهاند : چون به دمشق وارد شدیم، زنان و اسیران را در روز روشن و با روى باز، وارد کردند. سنگدلان شامى گفتند: اسیرانى به این نیکویى ندیدهایم. شما کیستید؟
سُکینه، دختر حسین علیه السلام گفت: ما اسراى خاندان محمّدیم.
آنها بر سکّوى مسجد، جایى که اسیران را نگاه مىداشتند، نگاه داشته شدند، در حالى که على بن الحسین علیه السلام که در آن هنگام نوجوانى بود، در میان آنها حضور داشت.
پیرمردى از شامیان نزد آنها آمد و گفت: خدایى را ستایش که شما را کُشت و نابود کرد و شاخِ فتنه را بُرید و از نکوهش آنها کوتاهى نکرد.
چون سخنش تمام شد، امام زین العابدین علیه السلام به او فرمود: «آیا کتاب خدا را خواندهاى؟» .
گفت: آرى.
امام علیه السلام فرمود: «آیا این آیه: «بر این رسالت، مزدى از شما جز دوست داشتن خویشاوندان نمىخواهم» را خواندهاى؟
گفت: آرى.
فرمود: «ما، همانها هستیم» .
سپس فرمود: «آیا این آیه: «و حقّ خویشاوندان را ادا کن» را خواندهاى؟» .
گفت: آرى.
فرمود: «ما، همانها هستیم» .
سپس فرمود: «آیا این آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» را خواندهاى؟» .
گفت: آرى.
امام علیه السلام فرمود: «ما، همانها هستیم» .
در این جا مرد شامى، دست خود را به آسمان برد و سه بار گفت: خدایا! به درگاه تو توبه مىکنم. خدایا! از دشمن خاندان محمّد و قاتلان اهل بیت محمّد، به درگاه تو برائت مىجویم. من، قرآن را خوانده بودم؛ ولى تا امروز، این حقایق را در نیافته بودم.
3188 . تفسیر القمّی عن أبی الجارودِ عَن الإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» : نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ فی رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله وعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسَینِ علیهم السلام، وذلِکَ فی بَیتِ اُمِّ سَلَمَةَ زَوجَةِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، فَدَعا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله عَلِیًّا وفاطِمَةَ والحَسَنَ والحُسَینَ علیهم السلام، ثُمَّ ألبَسَهُم کِساءً خَیبَرِیًّا، ودَخَلَ مَعَهُم فیهِ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتِیَ الَّذینَ وَعَدتَنی فیهم ما وَعَدتَنی، اللهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهِّرهُم تَطهیرًا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ، فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ: وأنَا مَعَهُم یا رَسولَ اللهِ؟ قالَ: أبشِری یااُمَّ سَلَمَةَ، إنَّکِ إلى خَیرٍ.
وقالَ أبُو الجارودِ: قالَ زَیدُ بنُ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهم السلام: إنَّ جُهّالاً مِنَ النّاسِ یَزعُمونَ أنَّما أرادَ بِهذِهِ الآیَةِ أزواجَ النَّبِیِّ، وقَد کَذَبوا وأثِموا، لو عَنى بِها أزواجَ النَّبِیِّ لَقالَ: لِیُذهِبَ عَنکُنَّ الرِّجسَ ویُطَهِّرَکُنَّ تَطهیرًا، ولَکانَ الکَلامُ مُؤَنَّثًا کَما قالَ: «وَ اُذْکُرْنَ ما یُتْلى فِی بُیُوتِکُنَّ»(92) و «لا تَبَرَّجْنَ»(93) و «لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ اَلنِّساءِ»(94).(95)
3189 . الإمام الصادق علیه السلام فی حَدیثٍ طَویلٍ : «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ، فَکانَ عَلِیٌّ والحَسَنُ والحُسَینُ وفاطِمَةُ علیهم السلام، فَأَدخَلَهُم رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله تَحتَ الکِساءِ فی بَیتِ اُمِّ سَلَمَةَ، ثُمَّ قالَ: اللهُمَّ إنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ أهلاً وثَقَلاً، وهؤُلاءِ أهلُ بَیتی وثَقَلی فَقالَت اُمُّ سَلَمَةَ: ألَستُ مِن أهلِکَ؟ فَقالَ: إنَّکِ إلى خَیرٍ، ولکِن هؤُلاءِ أهلی وثَقَلی.(96)
3190 . الأمالی للصدوق عن أبی بَصیرٍ: قُلتُ لِلصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام: مَن آلُ مُحَمَّدٍ؟
قالَ: ذُرِّیَّتُهُ، فَقُلتُ: مَن أهلُ بَیتِهِ؟ قالَ: الأَئِمَّةُ الأَوصِیاءُ، فَقُلتُ: مَن عِترَتُهُ؟ قالَ: أصحابُ العَباءِ، فَقُلتُ: مَن اُمَّتُهُ؟ قالَ: المؤُمِنونَ الَّذینَ صَدَّقوا بِما جاءَ مِن عِندِ اللهِ عز و جل، المُتَمَسِّکونَ (المُستَمسِکونَ خ ل) بِالثِّقلَینِ اللَّذَینِ اُمِروا بِالتَّمَسُّکِ بِهِما: کتابِ اللهِ، وعِترَتِهِ أهلِ بَیتِهِ، الَّذینَ أذهَبَ اللهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرًا، وهُمَا الخَلیفَتانِ عَلَى الاُمَّةِ بَعدَ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله.(97)
3188 . تفسیر القمّى به نقل از ابو جارود، درباره آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» : امام باقر علیه السلام فرمود: «این آیه در حقّ پیامبر خدا، على بن ابى طالب، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است. نزول این آیه در خانه امّ سلمه، همسر پیامبر صلى الله علیه و آله، بود پیامبر خدا على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و عبایى خیبرى بر آنها پوشانْد و خود به همراه آنها زیر آن عبا رفت و سپس فرمود: “بار خدایا! اینان، همان اهل بیت من هستند که آن وعدهها را در حقّ ایشان دادى بار خدایا! هر گونه پلیدى را از آنها دور بدار و کاملاً پاکشان گردان”.
این آیه نازل شد. امّ سلمه گفت: من هم با ایشانم، اى پیامبر خدا؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: “مژده باد تو را، اى امّ سلمه! تو به سوى خیرى”» . زید بن على بن الحسین علیهماالسلام گفته است: نادانانى از مردم، گمان مىکنند که مقصود خداوند از این آیه، همسران پیامبر صلى الله علیه و آله هستند اینان، دروغ گفتهاند و مرتکب گناه شدهاند. اگر مقصود خداوند از این آیه، همسران پیامبر بود، مىفرمود: «لِیُذْهِبَ عَنکُنَّ الرِّجْسَ وَ یُطَهِّرَکُنَّ تَطْهِیرًا» ، و کلام در سیاق تأنیث مىآمد، چنان که در این آیات: «آنچه را در خانههایتان [از آیه خدا]تلاوت مىشود، یاد کنید» و «زینتهاى خود را آشکار مکنید» و «شما، همانند دیگر زنان نیستید» [با صیغههاى جمع مؤنّث] آمده است.
3189 . امام صادق علیه السلام در حدیثى طولانى : مقصود از آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، على، حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام بودند. پیامبر خدا، آنها را در خانه امّ سلمه زیر عبایى قرار داد و سپس فرمود: «بار خدایا! هر پیامبرى خانوادهاى دارد و چیزى گرانبها. اینان، اهل بیت و چیز گرانبهاى من هستند» .
امّ سلمه گفت: آیا من از اهل بیت تو نیستم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو به سوى خیرى؛ ولى اهل بیت و چیز گرانبهاى من، ایناناند».
3190 . الأمالى، صدوق به نقل از ابو بصیر : به امام صادق علیه السلام گفتم: خاندان (آل) محمّد، چه کسانى هستند؟
فرمود: «نسل او» .
گفتم: اهل بیت او، چه کسانى هستند؟
فرمود: «امامان وصى» .
گفتم: عترت او، کیاناند؟
فرمود: «اصحاب کسا» .
گفتم: امّت او، چه کسانى هستند؟
فرمود: «مؤمنانى که به آنچه از نزد خداوند عز و جل آمده است، باور دارند و به دو چیز گرانبهایى چنگ مىزنند که مأمور چنگ زدن به آن دو هستند؛ یعنى کتاب خدا و عترت پیامبر صلى الله علیه و آله که همان اهل بیت او هستند؛ کسانى که خداوند، هر گونه پلیدى را از آنها دور کرده و کاملاً پاکشان گردانیده است. این دو، پس از پیامبر خدا، جانشینان بر امّت هستند» .
3191 . علل الشرائع عن عَبد الرَّحمنِ بنِ کَثیرٍ: قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللهِ علیه السلام، ما عَنَى اللهُ عز و جل بِقَولِهِ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ؟ قالَ: نَزَلَت فِی النَّبِیِّ وأمیرِالمُؤمِنینَ والحَسَنِ والحُسَینِ وفاطِمَةَ علیهم السلام، فَلَمّا قَبَضَ اللهُ عز و جل نَبِیَّهُ کانَ أمیرُالمُؤمِنینَ، ثُمَّ الحَسَنُ، ثُمَّ الحُسَینُ علیهم السلام، ثُمَّ وَقَعَ تَأویلُ هذِهِ الآیِةِ: «وَ أُولُوا اَلْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اَللهِ»(98) وکانَ عَلِیُّ ابنُ الحُسَینِ علیهما السلام إمامًا، ثُمَّ جَرَت فِی الأَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ الأَوصِیاءِ علیهم السلام، فَطاعَتُهُم طاعَةُ اللهِ، ومَعصِیَتُهُم مَعصِیَةُ اللهِ عز و جل(99).
3192 . الأمالی للصدوق عن الرَّیّان بن الصَّلتِ: حَضَرَ الرِّضا علیه السلام مَجلِسَ المَأمونِ بِمَروَ، وقَدِ اجتَمَعَ فی مَجلِسِهِ جَماعَةٌ مِن أهلِ العِراقِ وخُراسانَ إلى أن قال: فَقالَ المَأمونُ: مَنِ العِترَةُ الطّاهِرَةُ؟ فَقالَ الرِّضا علیه السلام: الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللهُ فی کِتابِهِ فَقالَ جَلَّ وعَزَّ: «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ، وهُمُ الَّذینَ قالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: إنّی مُخَلِّفٌ فیکُمُ الثِّقلَینِ کِتابَ اللهِ وعِترَتی أهلَ بَیتی، وإنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ، وانظُروا کَیفَ تَخلُفونی فیهِما أیُّهَا النّاسُ، لا تُعَلِّموهُم فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنکُم.
قالَتِ العُلَماءُ: أخبِرنا یا أبَا الحَسَنِ عَنِ العِترَةِ، أهُمُ الآلُ أو غَیرُ الآلِ؟ فَقالَالرِّضا علیه السلام: هُمُ الآلُ، فَقالتِ العُلَماءُ: فَهذا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله یُؤثَرُ عَنهُ أنَّهُ قالَ: اُمَّتی آلی، وهؤُلاءِ أصحابُهُ یَقولونَ بِالخَبَرِ المُستَفاضِ الَّذی لا یُمکِنُ دَفعُهُ: آلُ مُحَمَّدٍ اُمَّتُهُ، فَقالَ أبُو الحَسَنِ علیه السلام: أخبِرونی هَل تَحرُمُ الصَّدَقَةُ عَلَى الآلِ؟ قالوا: نَعَم، قالَ: فَتَحرُمُ عَلَى الاُمَّةِ؟ قالوا: لا، قالَ: هذا فَرقٌ ما بَینَ الآلِ والاُمَّةِ.(100)
3191 . علل الشرائع به نقل از عبد الرحمان بن کثیر : به امام صادق علیه السلام گفتم: مقصود خداوند از این آیه: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر]بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، چیست؟
فرمود: «این آیه، در حقّ پیامبر، امیر مؤمنان، حسن، حسین و فاطمه علیهم السلام نازل شده است. چون خداوند عز و جل جان پیامبرش را ستاند، امیر مؤمنان آمد و در پىِ او حسن و سپس حسین سپس تأویل این آیه به میان آمد: «به حکم کتاب خدا، خویشاوندان به یکدیگر سزاوارترند» و این، در حالى بود که على بن الحسین علیه السلام امام بود و سپس در فرزندان امام و وصىّ او جریان یافت که اطاعت از آنها، اطاعت از خدا و سرکشى از آنها، سرکشى از خداوند عز و جل است» .
3192 . الأمالى، صدوق به نقل از ریّان بن صلت : امام رضا علیه السلام در مجلس مأمون در مرو، حاضر شد. گروهى از عراقیان و خراسانیان در مجلس او گِرد آمده بودند. . . مأمون پرسید: عترت پاک، چه کسانى هستند؟
امام رضا علیه السلام فرمود: «کسانى که خداوند در کتابش با: «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند» ، توصیفشان کرده است و همان کسانى که پیامبر صلى الله علیه و آله در حقّشان فرمود: “من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار مىگذارم: کتاب خدا و عترتم که همان اهل بیت مناند. این دو، هرگز از یکدیگر جدا نمىشوند تا کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند. بنگرید که چگونه در این دو، جانشینى من مىکنید. به آنها نیاموزید؛ چرا که آنها از شما داناترند”» .
عالمان [حاضر در مجلس] گفتند: اى ابو الحسن! درباره عترت با ما سخن بگو. آیا آنها همان «آل» هستند، یا جز «آل» اند؟
امام رضا علیه السلام فرمود: «آنها همان آل هستند» .
عالمان گفتند: امّا از پیامبر خدا نقل مىشود که فرموده است: «امّت من، آل من هستند» . یاران پیامبر صلى الله علیه و آله نیز با خبر مستفیض که [چون راوایان بسیار دارد،] نمىتوان آن را رد کرد، مىگویند که: آل محمّد، همان امّت اوست.
امام رضا علیه السلام فرمود: «به من بگویید: آیا صدقه بر آل، حرام است؟» .
گفتند: آرى.
فرمود: «آیا بر امّت هم حرام است؟» .
گفتند: نه.
امام علیه السلام فرمود: «این است تفاوت میان آل و امّت» .
11 / 4
تَسلیمُ النَّبِیِّ عَلى أهلِ البَیتِ وتَخصیصُهُم بِالأَمر بِالصَّلاةِ
3193 . اُسد الغابة عن أبی الحَمراءِ مولى رسول الله صلى الله علیه و آله: إنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله کانَ إذا طَلَعَ الفَجرُ یَمُرُّ بِبَیتِ عَلِیٍّ وفاطِمَةَ علیهماالسلام، فَیَقولُ: السَّلامُ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ، الصَّلاةَ الصَّلاةَ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(101)
3194 . شواهد التنزیل عن نُفَیع بن الحارِثِ عَن أبِی الحَمراءِ خادِمِ رسول الله صلى الله علیه و آله: کانَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله یَجیءُ عِندَ کُلِّ صَلاةِ فَجرٍ فَیَأخُذُ بِعِضادَةِ هذَا البابِ، ثُمَّ یَقولُ: السَّلامُ عَلَیکُم یا أهلَ البَیتِ ورَحمَةُ اللهِ وبَرَکاتُهُ فَیَرُدّونَ عَلَیهِ مِنَ البَیتِ: وعَلَیکُمُ السَّلامُ ورَحمَةُ اللهِ وبَرَکاتُهُ، فَیَقولُ: الصَّلاةَ رَحِمَکُمُ اللهُ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» . فَقُلتُ: یا أبَاالحَمراءِ، مَن کانَ فِی البَیتِ؟ قالَ: عَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ علیهم السلام.(102)
11 / 4
درود فرستادن پیامبر بر اهل بیت و ویژه کردن ایشان در امر به نماز
3193 . اُسْد الغابة به نقل از ابو حمراء، خدمتکار پیامبر خدا : هنگامى که سپیده مىدمید، پیامبر صلى الله علیه و آله از کنار خانه على و فاطمه علیهماالسلام عبور مىکرد و مىفرمود: «سلام بر شما، اى اهل بیت! نماز، نماز! «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
3194 . شواهد التنزیل به نقل از نُفَیع بن حارث : ابو حمراء، خدمتکار پیامبر خدا، گفت: پیامبر خدا، به هنگام هر نماز صبح مىآمد و بازوى در را مىگرفت و مىفرمود: «سلام بر شما اى اهل بیت و رحمت و برکات خدا بر شما باد!» .
از درون خانه نیز به ایشان پاسخ مىدادند: و بر شما باد درود و رحمت و برکات خدا!
پیامبر صلى الله علیه و آله مىفرمود: «رحمت خدا بر شما باد! هنگام نماز است. «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
گفتم: اى ابو حمراء! چه کسى درون خانه بود؟
گفت: على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام
3195 . الإمام علیّ علیه السلام: کانَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله یَأتینا کُلَّ غَداةٍ فَیَقولُ: الصَّلاةَ رَحِمَکُمُ اللهُ الصَّلاةَ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(103)
3196 . الإمام الحَسَنِ علیه السلام فِی احتِجاجِهِ عَلى مُعاوِیَةَ عِندَ الصُّلحِ : ثُمَّ مَکَثَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله بَعدَ ذلِکَ(104) بَقِیَّةَ عُمرِهِ حَتّى قَبَضَهُ اللهُ إلَیهِ، یَأتینا کُلَّ یَومٍ عِندَ طُلوعِ الفَجرِ، فَیَقولُ: الصَّلاةَ یَرحَمُکُمُ اللهُ«إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(105)
3197 . الإمام الصادق علیه السلام عَن آبائِهِ علیهم السلام : کانَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله یَقِفُ عِندَ طُلوعِ کُلِّ فَجرٍ عَلى بابِ عَلِیٍّ وفاطِمَةَ علیهما السلام فَیَقولُ: الحَمدُ للهِِ المُحسِنِ المُجمِلِ، المُنعِمِ المُفضِلِ، الَّذی بِنِعمَتِهِ تَتِمُّ الصّالِحاتُ، سَمیعٌ سامِعٌ، بِحَمدِ اللهِ ونِعمَتِهِ، وحُسنِ بَلائِه عِندَنا، نَعوذُ بِاللهِ مِنَ النّارِ، نَعوذُ بِاللهِ مِن صَباحِ النّارِ، نَعوذُ بِاللهِ مِن مَساءِ النّارِ، الصَّلاةَ یا أهلَ البَیتِ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» .(106)
3198 . تفسیر القمّی: قَولُهُ: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اِصْطَبِرْ عَلَیْها»(107) : فَإِنَّ اللهَ أمَرَهُ أن یَخُصَّ أهلَهُ دونَ النّاسِ لِیَعلَمَ النّاسُ أنَّ لِأَهلِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله عِندَ اللهِ مَنزِلَةً خاصَّةً لَیسَت لِلنّاسِ، إذ أمَرَهُم مَعَ النّاسِ عامَّةً، ثُمَّ أمَرَهُم خاصَّةً، فَلَمّا أنزَلَ اللهُ هذِهِ الآیَةَ کانَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله یَجیءُ کُلَّ یَومٍ عِندَ صَلاةِ الفَجرِ حَتّى یَأتی بابَ عَلِیٍّ وفاطِمَةَ والحَسَنِ والحُسیَنِ علیهم السلام فَیَقولُ: السَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللهِ وبَرَکاتُهُ، فَیَقولُ عَلِیٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَینُ علیهم السلام: وعَلَیکَ السَّلامُ یا رَسولَ اللهِ ورَحمَةُ اللهِ وبَرَکاتُهُ.
ثُمَّ یَأخُذُ بِعِضادَتَی البابِ ویَقولُ: الصَّلاةَ الصَّلاةَ یَرحَمُکُمُ اللهُ «إِنَّما یُرِیدُ اَللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ، فَلَم یَزَل یَفعَلُ ذلِکَ کُلَّ یَومٍ إذا شَهِدَ المَدینَةَ حَتّى فارَقَ الدُّنیا.
وقالَ أبُو الحَمراءِ خادِمُ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله: أنَا أشهَدُ بِهِ یَفعَلُ ذلِکَ.(108)
3195 . امام على علیه السلام: پیامبر صلى الله علیه و آله، هر صبح به نزد ما مىآمد و مىفرمود: «رحمت خدا بر شما باد! هنگام نماز است. «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
3196 . امام حسن علیه السلام در گفتگویش با معاویه هنگام صلح : پس از آن (نزول آیه تطهیر) پیامبر صلى الله علیه و آله تا زمانى که زنده بود، هر روز هنگام دمیدن سپیده، نزد ما مىآمد و مىفرمود: «رحمت خدا بر شما باد! وقت نماز است. «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
3197 . امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش علیهم السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله در هر سپیدهدم بر در خانه على و فاطمه علیهماالسلام مىایستاد و مىفرمود: «ستایش، خداى نیکوکارِ زیباکار و نعمت دهنده احسانبخش را که در پرتو نعمتهاى او اعمال صالح، کمال مىیابند؛ سمیعِ سامع است. به حمد الهى و نعمت او و آزمون نیکوى او در میان ما، از آتش [قیامت]به خدا پناه مىبریم و از بام و شام آتش، به خدا پناه مىبریم. اى اهل بیت! هنگام نماز است. «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
3198 . تفسیر القمّى درباره آیه شریف: «کسان خود را به نماز، فرمان ده و خود در آن کار، پاى بفشار» : خداوند به پیامبر صلى الله علیه و آله دستور داد تا در میان مردم، تنها اهلش را ویژه گرداند تا مردم بدانند که اهل محمّد صلى الله علیه و آله نزد خدا، جایگاه ویژهاى دارند که مردم، فاقد آن
جایگاه هستند؛ زیرا ایشان در ابتدا مردم و اهل بیتش را عموماً و با هم دستور [به نماز]مىداد؛ ولى بعداً اختصاصاً به آنان امر مىفرمود.
پس چون خداوند این آیه را نازل کرد، پیامبر خدا هر روز، هنگام نماز صبح مىآمد تا بر درِ خانه على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام مىرسید و سپس مىفرمود: «سلام بر شما و رحمت و برکات خدا بر شما!» .
على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام مىگفتند: و بر تو درود باد اى پیامبر خدا و رحمت و برکات خداوند بر تو باد!
سپس، پیامبر صلى الله علیه و آله دو بازوى در را مىگرفت و مىفرمود: «نماز، نماز! رحمت خدا بر شما باد! «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»» .
پیامبر صلى الله علیه و آله، مادام که در مدینه بود، همه روزه چنین مىکرد تا از دنیا رَخت بربست.
ابو حمراء، خادم پیامبر صلى الله علیه و آله، گفت: من، گواهى مىدهم که او این کار را مىکرد.
پژوهشى درباره احادیث «سلام کردن پیامبر به اهل بیت»
محدّثان بزرگ جهان اسلام، رویداد سلام کردن پیامبر صلى الله علیه و آله به اهل بیت علیهم السلام را به طُرُق مختلف از اهل بیت علیهم السلام(109) و بزرگان صحابه، مانند: ابو سعید خُدرى،(110) اَنَس بن مالک، عبد الله بن عبّاس(111) و ابو حمراء روایت کردهاند. بر این اساس، اصل وقوع این رُخداد، از امور مسلّم شمرده مىشود؛ امّا احادیثى مربوط به شمار این رویداد، به سه گروه تقسیم مىشوند:
گروه اوّل، احادیثى که دلالت دارند پیامبر خدا، همه روزه وقتى مىخواست براى نماز صبح به مسجد برود، به درِ خانه على و فاطمه علیهماالسلام مىآمد و با سلام و خواندن آیه تطهیر، آنها را به نماز، دعوت مىکرد.
گروه دوم، احادیثى که بر اساس آنها خودِ راوى، چند بار عمل پیشگفته را دیده است.(112)
گروه سوم، احادیثى که به ظاهر، دلالت دارند که عملِ یاد شده، همه روزه نبوده و در تعداد روزها، با یکدیگر و نیز با احادیث گروه اوّل، اختلاف دارند.(113)
گروه اوّل و دوم، با یکدیگر ناهمسویى ندارند و به قرینه آنها معلوم مىشود که در گروه سوم اگر همه آنها از نظر صدور، بىاشکال باشند و تصحیفى در آنها راه نیافته باشد راویان، مشاهدات خود را نقل کردهاند و اعتبار نیز آن را تقویت مىکند.
بنابراین، حاصل جمعبندى روایات این فصل، چنین است که پس از نزول آیه تطهیر، پیامبر صلى الله علیه و آله براى هر چه روشنتر شدن مقصود از «اهل بیت» در آیه تطهیر و نیز مراد از «اهل پیامبر صلى الله علیه و آله» در آیه: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ؛ و اهل خود راى به نماز فرمان ده» ، همه روز، هنگام نماز صبح بر درِ خانه على و فاطمه علیهماالسلام مىآمده و با سلام دادن و قرائت آیه تطهیر، آنها را به نماز، دعوت مىکرده است.
همچنین همه روایاتى که در بیان این رویداد، عدد خاصّى را ذکر کردهاند، ناظر به مشاهدات راوىاند و انحصارى از آنها به دست نمىآید؛ لیکن از برخى روایات،(114)
ابو سعید خُدرى مىگوید:
چون آیه: «و اهل خود را به نماز، فرمان ده» نازل شد، پیامبر صلى الله علیه و آله در مدّت هشت ماه، هر بامداد به درِ خانه على علیه السلام مىآمد و مىفرمود: «رحمت خدا بر شما باد! هنگام نماز است. «خداوند، فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزُداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند»».(115)
علّامه طباطبایى قدسسره پس از آوردن روایت ابو سعید، مىگوید:
ظاهر روایت، چنین است که این آیه، در مدینه نازل شده است و تا آن جا که من به خاطر دارم، کسى متعرّض این نکته نشده است و شاید مقصود، بیان این نکته (مَدَنى بودن آیه) باشد که پیامبر صلى الله علیه و آله براى عمل به آیه، در مدینه به درِ خانه على علیه السلام مىرفته است، اگر چه آیه در مکّه نازل شده باشد، که این نیز از لفظ، دور است.(116)
1) المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 158 ح 4705.
2) کذا فی النسخة المطبوعة، والظاهر أنّه تصحیف، والصحیح «لَعَلى خیرٍ» کما یظهر من سائر الروایات.
3) المستدرک على الصحیحین: ج 2 ص 451 ح 3558.
4) تاریخ دمشق: ج13 ص207.
5) تفسیر الطبریّ: ج 12 الجزء 22 ص 7.
6) البرمة: القِدر مطلقًا، وهی فی الأصل المتّخذة من الحجر المعروف بالحجاز والیمن (النهایة: ج1 ص121).
7) کذا فی النسخة المطبوعة، والظاهر أنَّ الأصحّ: «تحملها».
8) تفسیر الطبریّ: ج 12 الجزء 22 ص 8.
9) مسند ابن حنبل: ج 10 ص 197 ح 26659، سنن الترمذیّ: ج 5 ص 699 ح 3871 وفیه «أنا معهم یا رسول الله؟».
10) مسند أبی یعلى: ج 6 ص 264 ح 6915.
11) مسند ابن حنبل: ج 10 ص 228 ح 26808.
12) الخزیرة: مرقة، وهی أن تصفَّى بُلالة النخالة ثمّ تطبخ (لسان العرب: ج4 ص237).
13) تفسیر الطبریّ: ج 12 الجزء 22 ص 6.
14) الأمالی للطوسی: ص 263 ح 482، بحارالأنوار: ج 35 ص 209 ح 7؛ تاریخ دمشق: ج14 ص143 عن عبد الله بن معین مولى اُمّ سلمة، وهو موافق لما فی بعض نسخ الأمالی.
15) پوره گندم؛ حَریره گندم؛ خوراکى از سَبوس خیسانده.
16) الدکّان: الدکّة المبنیة للجلوس علیها (لسان العرب: ج13 ص157).
17) مسند ابن حنبل: ج 10 ص 177 ح 26570.
18) تاریخ دمشق: ج14 ص143؛ الخصال: ص 403 ح 113، بحارالأنوار: ج 35 ص 209 ح 9.
19) الأمالی للطوسی: ص 368 ح 783 عن علیّ بن علیّ بن رزین عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 35 ص 208 ح 6.
20) مِرط مُرحَّل: إزار خزٍّ فیه عَلَم، وسمّی مُرَحَّلاً لِما علیه من تصاویر رَحْل وما ضاهاه (لسان العرب: ج11 ص 278).
21) صحیح مسلم: ج 4 ص 1883 ح 2424.
22) الأمالی للصدوق: ص 382 ح 5، بحارالأنوار: ج 35 ص 210 ح 10.
23) فی تاریخ دمشق «عمیر بن جمیع» وهو تصحیف، وأثبتنا الصواب الموافق لما فی باقی المصادر، والذی ضبطه ابن حجر فی تهذیب التهذیب: ج 2 ص 96 الرقم 177 بقوله «جمیع بن عمیر التیمیّ الکوفیّ» روى عن عائشة، وروى عنه العوّام بن حوشب.
24) تاریخ دمشق: ج 42 ص 260 وراجع: مجمع البیان: ج 8 ص 559.
25) ر. ک: الخصال: ص 550، الغدیر: ج 4 ص 40.
26) ر. ک: بحار الأنوار: ج 22 ص 245 ح 15 و ص 494 ح 40، مجمع البیان: ج 9 ص 44.
27) احزاب: آیه 33.
28) شرح الأخبار: ج 2 ص 337 ح 677.
29) تفسیر فرات: ص 334 ح 455.
30) الفصول المختارة: ص 53 و 54.
31) ر. ک: ذخائر العقبى: ص 57، الصواعق المحرقة: ص 144، ینابیع المودّة: ج 1 ص 323، أهل البیت علیهم السلام فى آیة التطهیر: ص 51.
32) ر. ک: مفاتیح الجنان: مقدّمه «ملحقات».
33) گفتنى است [علامه] سید مرتضى عسکرى نیز پیش از این، بدین مطلب، تصریح نموده است (ر ک: حدیث الکساء من طُرق الفریقین: ص 28).
34) منتهى الآمال (قم / هجرت) : ج 1 ص 820 (ذکر ورود امام حسین علیه السلام به کربلا / فصل نهم / تذییل) براى اطلاع از دیدگاه مرحوم حاج شیخ عباس قمى در بىاعتبارى احادیثى که اختصاصا در المنتخب طُرَیحى آمدهاند، ر ک: منتهى الآمال: ج 1 ص 840 و 873 (نقل قول دقیق ایشان از کتاب اربعین حسینیه شیخ و استادش مرحوم آیة الله میرزا محمّد ارباب قمى) نیز، ر ک: اربعین حسنیه (قم / اسوه) : ص 9 و 64.
35) المنتخب فی الأدعیة والخطب، نوشته فخرالدین محمّد بن على نجفى (معروف به شیخ طُرَیحى) است که در نجف به دنیا آمد و در سال 1085 ق، وفات کرد (أعیان الشیعة: ج 8 ص 395، ریاض العلماء: ج 4 ص 334، الذریعة: ج 22 ص 420).
36) عوالم العلوم: ج 2 ص 930.
37) سیّد هاشم بن اسماعیل کَتْکانى بحرانى، در کَتْکان از نواحى بحرین به دنیا آمد و در سال 1107 ق، از دنیا رفت شرح حالنویسان، شخصیت علمى و عملى او را ستودهاند او از شیخ حرّ عاملى، اجازه نقل حدیث داشت گفته شده که او 75 کتاب تألیف کرد؛ امّا نوشتههایش از غلوّ و سستى خالى نیست (ر. ک: أعیان الشیعة: ج 10 ص 249، أمل الآمل: ج 2 ص 341، ریاض العلماء: ج 5 ص 310، العلّامة السیّد هاشم البحرانى، فارس تبریزیان).
38) ر. ک: عوالم العلوم: ج 11 ص 930 (الحاشیة الثانیة).
39) تفسیر الطبری: ج 12 الجزء 22 ص 6 عن أبی سعید الخُدری.
40) تاریخ بغداد: ج10 ص278؛ تنبیه الخواطر: ج1 ص23.
41) الأمالی للطوسی: ص 248 ح 438؛ المعجم الکبیر: ج 3 ص 56 ح 2673.
42) مجمع الزوائد: ج 9 ص 267 ح 14986.
43) تفسیر الطبری: ج 12 الجزء 22 ص 6.
44) الأمالی للطوسی: ص 351 ح 726 عن عبدالرحمن بن أبی لیلى عن أبیه، بحارالأنوار: ج 28 ص 45 ح 8.
45) سنن الترمذی: ج 5 ص 352 ح 3206.
46) تاریخ دمشق: ج 42 ص 368 ح 8962.
47) القُلْب: السوار (لسان العرب: ج1 ص688).
48) سنن أبی داوود: ج 4 ص 87 ح 4213 وراجع: إحقاق الحقّ: ج10 ص 234.
49) المُسکة: واحدة المسک، وهی الأساور والخلاخیل من القرون أو العاج ونحوها (المعجم الوسیط: ج 2 ص 869).
50) المناقب لابن شهرآشوب: ج3 ص343، بحارالأنوار: ج 43 ص 86 ح 8.
51) شواهد التنزیل: ج 2 ص 28 ح 647 وراجع: مجمع البیان: ج8 ص560.
52) کفایة الأثر: ص 66، بحارالأنوار: ج 36 ص 308 ح 147.
53) هود:73.
54) المعجم الکبیر: ج 24 ص 281 ح 713.
55) آل عمران:61.
56) صحیح مسلم: ج 4 ص 1871 ح 32؛ الأمالی للطوسی: ص 307 ح 616، بحارالأنوار: ج 35 ص 365.
57) المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 159 ح 4708.
58) کذا فی المصدر، والأنسب: «منها».
59) الأمالی للطوسی: ص 598 ح 1243، بحارالأنوار: ج 33 ص 218 ح 507.
60) سنن الترمذی: ج 5 ص 638 ح 3724 وراجع: تفسیر العیّاشی: ج 1 ص 177 ح 59.
61) المعجم الأوسط: ج 3 ص 179 ح 2854.
62) المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 160 ح 4709.
63) شواهد التنزیل: ج 2 ص 53 ح 673 وراجع: إحقاق الحقّ: ج9 ص52.
64) المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 143 ح 4652.
65) تاریخ دمشق: ج 42 ص 98 ح 8440 وراجع: إحقاق الحقّ: ج15 ص628 631.
66) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 179 ح 5404 و ص 420 ح 5920، بحارالأنوار: ج 37 ص 35 ح 2.
67) الأمالی للصدوق: ص 393 ح 18، بحارالأنوار: ج 43 ص 24 ح 20.
68) المعجم الکبیر: ج 24 ص 134 ح 362، و ج 22 ص 412 ح 1022.
69) سنن الترمذی: ج 5 ص 663 ح 3787 وراجع: إحقاق الحقّ: ج3 ص528 وج2 ص510.
70) کفایة الأثر: ص 91، بحارالأنوار: ج 36 ص 317 ح 165.
71) المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 159 ح 4706 و ص 451 ح 3559.
72) فضائل الصحابة لابن حنبل: ج 2 ص 577 ح 978.
73) فضائل الصحابة لابن حنبل: ج 2 ص 672 ح 1149.
74) مسند أبی یعلى: ج 6 ص 479 ح 7448.
75) المناقب للخوارزمی: ص 63 ح 32.
76) کفایة الأثر: ص171.
77) کمال الدین: ص 244 عن محمّد بن عمارة عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 23 ص 147 ح 111.
78) کمال الدین: ص 240 ح 64 عن غیاث بن إبراهیم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 23 ص 147 ح 110.
79) الخصال: ص 580 ح 1 عن مکحول، بحارالأنوار: ج 31 ص 446 ح 2.
80) شواهد التنزیل: ج 2 ص 52 ح 672 عن عیسى بن عبد الله عن أبیه عن جدّه.
81) کفایة الأثر: ص156 عن عیسى بن موسى الهاشمی عن آبائه عن الإمام الحسین علیه السلام، بحارالأنوار: ج 36 ص 336 ح 199.
82) المناقب لابن المغازلی: ص 302 ح 346 عن زاذان.
83) المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 188 ح 4802 عن عمر بن علیّ عن الإمام زین العابدین علیه السلام؛ الإرشاد: ج2 ص7 عن أبی إسحاق السبیعی وغیره، بحارالأنوار: ج 43 ص 362 ح 4.
84) الأمالی للطوسی: ص 564 ح 1174 عن عبدالرحمن بن کثیر عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 10 ص 141 ح 5 وراجع: ینابیع المودّة: ج3 ص368.
85) المعجم الکبیر: ج 3 ص 93 ح 2761 عن أبی جمیلة.
86) شرح نهج البلاغة: ج 16 ص 28.
87) مقتل الحسین للخوارزمی: ج1 ص185.
88) تفسیر الطبری: ج12 الجزء 22 ص8.
89) الشورى:23.
90) الإسراء:26.
91) الأمالی للصدوق: ص 141 ح 3، بحارالأنوار: ج 45 ص 155 ح 3 وراجع: مقتل الحسین للخوارزمی: ج2 ص61.
92) الأحزاب:34.
93) الأحزاب:33.
94) الأحزاب:32.
95) تفسیر القمّی: ج2 ص193، بحارالأنوار: ج 35 ص 306 ح 1.
96) الکافی: ج 1 ص 287 ح 1 عن أبی بصیر.
97) الأمالی للصدوق: ص 200 ح 10، بحارالأنوار: ج 25 ص 216 ح 13.
98) الأنفال:75.
99) علل الشرائع: ص 205 ح 2، بحارالأنوار: ج 25 ص 255 ح 15.
100) الأمالی للصدوق: ص 422 ح 1، بحارالأنوار: ج 25 ص 220 ح 20.
101) اُسد الغابة: ج 6 ص 74 الرقم 5827 و ج 5 ص 381 الرقم 5390 وفیه «أقمتُ بالمدینة شهرًا فکان رسول الله یأتی منزل فاطمة وعلیّ علیهماالسلام کلّ غداة فیقول» بدل «إنّ النبیّ صلى الله علیه و آله. . . أهل البیت».
102) شواهد التنزیل: ج 2 ص 74 ح 694.
103) الأمالی للمفید: ص 318 ح 4 عن الحارث، بحارالأنوار: ج 35 ص 208 ح 3.
104) أی بعد نزول آیة التطهیر وقضیّة الکساء.
105) الأمالی للطوسی: ص 565 ح 1174 عن عبد الرحمان بن کثیر عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 10 ص 142 ح 5؛ ینابیع المودّة: ج3 ص386 وفیه «لمّا نزلت «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اِصْطَبِرْ عَلَیْها» یأتینا جدّی کلّ یوم. . .».
106) الأمالی للصدوق: ص 208 ح 230 عن إسماعیل بن أبی زیاد السکونی، بحارالأنوار: ج 37 ص 35 ح 3.
107) طه:132.
108) تفسیر القمّی: ج2 ص67، بحارالأنوار: ج 35 ص 207 ح 2.
109) ر. ک: الأمالى، صدوق: ص 626، عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 1 ص 240، ینابیع المودّة: ج 2 ص 59 ح 45، مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمى: ص 67، تفسیر فرات: ص 339.
110) ر. ک: الدرّ المنثور: ج 6 ص 606، المعجم الکبیر: ج 3 ص 56 ح 2671 2674، المناقب، خوارزمى: ص 60 ح 28، شواهد التنزیل: ج 2 ص 44 ح 665 668، مجمع البیان: ج 7 ص 59.
111) ر. ک: الدرّ المنثور: ج 6 ص 605، إحقاق الحق: ج 9 ص 56.
112) ر ک: تفسیر الطبرى: ج 12 جزء 22 ص 6، التاریخ الکبیر: ج 8 کتاب الکنى ص 25 ش 205، الأمالى، طوسى: ص 251 ح 447، شواهد التنزیل: ج 2 ص 81 ح 700.
113) در بعضی روایات «چهل روز» آمده است (ر. ک: الدرّ المنثور: ج 6 ص 606، المناقب، خوارزمى: ص 60 ح 28، الأمالى، صدوق: ص 429) . در بعضى دیگر، «یک ماه» ذکر شده است (ر. ک: اُسد الغابة: ج 5 ص 381 ح 5390، مسند أبى داوود، طیالسى: ص 274) . در پارهاى از آنها نیز «شش ماه» آمده است (ر. ک: تفسیر الطبرى: ج 12 ص 6، الدرّ المنثور: ج 6 ص 606 706، ینابیع المودّة: ج 2 ص 119، ذخائر العقبى: ص 24، العمدة: ص 45 ح 32) و در برخى دیگر «هفت ماه» آمده (ر. ک: البدایة و النهایة: ج 5 ص 321، تفسیر الطبرى: ج 12 ص 6) و در بعضى دیگر، «هشت ماه» آمده (ر. ک: الدرّ المنثور: ج 6 ص 606، کفایة الطالب: ص 377) و در پارهاى «نه ماه» آمده است (ر ک: المناقب، خوارزمى: ص 60 ح 29، مشکل الآثار: ج 1 ص 337، العمدة: ص 41 ح 27، ذخائر العقبى: ص 25، کفایة الطالب: ص 376) عددهاى دیگرى نیز ذکر شده است.
114) ر ک: شواهد التنزیل: ج 2 ص 46 ح 667 و ص47 ح 668، الأمالى، صدوق: ص 625 و 626، تأویل الآیات الظاهرة: ص 322.
115) الدرّ المنثور: ج 5 ص 613 به نقل از ابن مردویه و ابن عساکر وابن نجّار.
116) المیزان فى تفسیر القرآن: ج 14 ص 242.