4 / 1
الحَثُّ عَلَى العِیادَةِ
11050.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : العِیادَةُ سُنَّةٌ.(1)
11051.عنه صلى الله علیه و آله : أطعِمُوا الجائِعَ ، وعودُوا المَریضَ ، وفُکُّوا العانِیَ.(2)
11052.عنه صلى الله علیه و آله ـ مِن وَصایاهُ لِعَلِیٍّ علیه السلام ـ: یا عَلِیُّ… سِر مَیلاً عُد مَریضا.(3)
11053.عنه صلى الله علیه و آله : عودُوا المَریضَ ، وَامشوا مَعَ الجَنائِزِ ؛ تُذَکِّرکُمُ الآخِرَةَ.(4)
11054.تاریخ دمشق عن ابن عمر : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله إذا صَلّى بِالنّاسِ الغَداةَ ، أقبَلَ عَلَیهِم بِوَجهِهِ فَقالَ : هلَ فیکُم مَریضٌ أعودُهُ؟ فَإِن قالوا : لا ، قالَ : فَهَل فیکُم جِنازَةٌ أتبَعُها؟(5)
11055.الامام علیّ علیه السلام : إنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله عادَ یَهودِیّا فی مَرَضِهِ.(6)
4 / 1
تشویق به عیادت
11050.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عیادت ، سنّت است.
11051.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : گرسنه را غذا بدهید ، به عیادت بیماران بروید و اسیران را آزاد کنید.
11052.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ از سفارش هاى ایشان به امام على علیه السلام ـ: اى على!… [حتّى اگر شده،] یک فرسخ برو و بیمارى را عیادت کن.
11053.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بیماران را عیادت کنید و براى تشییع جنازه ، همراه شوید که شما را به یاد آخرت مى اندازد.
11054.تاریخ دمشق ـ به نقل از ابن عمر ـ: پیامبر خدا ، هنگامى که نماز صبح را با مردم مى خواند ، رو به آنان مى کرد و مى فرمود : «آیا در میان شما کسى بیمار شده است تا به عیادت او بروم؟». اگر مى گفتند : نه ، مى فرمود : «آیا جنازه اى هست تا براى تشییع آن حاضر شوم؟».
11055.امام على علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله ، یهودى اى را به هنگام بیمارى اش عیادت کرد.
4 / 2
ثَوابُ العِیادَةِ
11056.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : عِیادَةُ المَریضِ أعظَمُ أجرا مِنِ اتِّباعِ الجَنائِزِ.(7)
11057.عنه صلى الله علیه و آله : خُطا عائِدِ السَّقیمِ فیما بَینَهُ وبَینَ السَّقیمِ فی رِیاضِ الجَنَّةِ.(8)
11058.عنه صلى الله علیه و آله : مَن عادَ مَریضا لَم یَزَل یَخوضُ الرَّحمَةَ حَتّى یَجلِسَ ، فَإِذا جَلَسَ اغتَمَسَ فیها.(9)
11059.عنه صلى الله علیه و آله : عائِدُ المَریضِ عَلى مَخارِفِ الجَنَّةِ.(10)
11060.صحیح مسلم عن ثوبان مولى رسول اللّه صلى الله علیه مَن عاد مَریضا لَم یَزَل فی خُرفَةِ الجَنَّةِ. قیلَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، وما خُرفَةُ الجَنَّةِ؟ قالَ : جَناها.(11)
11061.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَن عادَ مَریضا ناداهُ مُنادٍ مِنَ السَّماءِ بِاسمِهِ : یا فُلانُ ، طِبتَ وطابَ لَکَ مَمشاکَ بِثَوابٍ مِنَ الجَنَّةِ.(12)
11062.مسند ابن حنبل عن أبی فاختة عن الإمام علیّ علیه ال إنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَقولُ : ما عادَ مُسلِمٌ مُسلِما إلّا صَلّى عَلَیهِ سَبعونَ ألفَ مَلَکٍ مِن حینِ یُصبِـحُ إلى أن یُمسِیَ ، وجَعَلَ اللّه ُ تَعالى لَهُ خَریفا فِی الجَنَّةِ. قالَ : فَقُلنا : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، ومَا الخَریفُ؟ قالَ : السّاقِیَةُ الَّتی تَسقِی النَّخلَ.(13)
4 / 2
پاداش عیادت
11056.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عیادت بیمار ، پاداشى بزرگ تر از تشییع جنازه دارد.
11057.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : گام هایى که عیادت کننده بیمار از خانه خود تا نزد او بر مى دارد ، در باغ هاى بهشتْ برداشته شود.
11058.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس به عیادت بیمارى برود ، در وادى رحمت الهى فرو رفته و چون نزد بیمار بنشیند ، در آن غوطه ور شده است.
11059.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عیادت کننده بیمار ، در راه بهشت، گام مى نهد.(14)
11060.صحیح مسلم ـ به نقل از ثوبان (وابسته پیامبر خدا) ـ: پیامبر خدا فرمود : «هر کس به عیادت بیمارى برود ، در خُرفه(15) بهشت است». پرسیدند : خُرفه بهشت چیست؟ فرمود : «فصل چیدن میوه هایش».
11061.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس بیمارى را عیادت کند ، منادى اى از آسمان او را مى خواند که : «اى فلانى! خوش باش و گام برداشتنت به پاداش بهشت ، گوارایت باد!».
11062.مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو فاخته ـ: [امام] على علیه السلام فرمود : «از پیامبر صلى الله علیه و آله شنیدم که مى فرمود : هیچ مسلمانى ، مسلمان دیگر را عیادت نمى کند ، مگر این که از پگاه تا شامگاه ، هفتاد هزار فرشته بر او درود مى فرستند و خداوند ، براى او خریفى در بهشت قرار مى دهد «. پرسیدیم : اى امیر مؤمنان! مقصود از «خَریف» چیست؟ فرمود : «نهرى که نخل را سیراب مى کند».
4 / 3
آدابُ العِیادَةِ
أ ـ العِیادَةُ بَعدَ ثَلاثَةِ أَیّامٍ
11063.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : لا یُعادُ المَریضُ إلّا بَعدَ ثَلاثٍ.(16)
ب ـ التَّلَطُّفُ لِلْمَریضِ
11064.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إذا دَخَلَ أحَدُکُم عَلى مَریضٍ فَلیُصافِحهُ ، وَلیَضَع یَدَهُ عَلى جَبهَتِهِ ، وَلیَسأَلهُ کَیفَ هُوَ ، وَلیُنسِئ لَهُ فِی الأَجَلِ ویَسأَ لُهُ أن یَدعُوَ لَهُم ، فَإِنَّ دُعاءَ المَریضِ کَدُعاءِ المَلائِکَةِ.(17)
11065.سنن الترمذی عن أبی اُمامة عن رسول اللّه صلى الله تَمامُ عِیادَةِ المَریضِ أن یَضَعَ أحَدُکُم یَدَهُ عَلى جَبهَتِهِ ـ أو قالَ : عَلى یَدِهِ ـ فَیَسأَلـُهُ کَیفَ هُوَ.(18)
ج ـ الدُّعاءُ لِلْمَریضِ
11066.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إذا دَخَلتُم عَلَى المَریضِ فَنَفِّسوا لَهُ فی أجَلِهِ ؛ فَإِنَّ ذلِکَ لا یَرُدُّ شَیئا ویُطَیِّبُ بِنَفسِهِ.(19)
4 / 3
آداب عیادت
الف ـ عیادت، پس از سه روز
11063.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بیمارْ عیادت نمى شود ، مگر پس از سه روز.
ب ـ مهربانى با بیمار
11064.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : چون کسى از شما بر بیمارى وارد مى شود ، با او دست بدهد ، دست خویش بر پیشانى وى نهد ، احوالپرسى کند ، آرزوى درازتر شدن عمر وى نماید و از او بخواهد برایش دعا کند؛ چرا که دعاى بیمار ، به سان دعاى فرشتگان است.
11065.سنن الترمذى ـ به نقل از ابو اُمامه ـ: پیامبر خدا فرمود: «کامل شدن عیادت بیمار ، به آن است که هر یک از شما ، دستِ خویش را بر پیشانى بیمار بگذارد» یا فرمود: «بر روى دست وى بگذارد و از حال او بپرسد».
ج ـ دعا براى بیمار
11066.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : چون بر بیمار در آمدید ، براى وى ، آرزوى عمر دراز کنید؛ زیرا آن [دعا] چیزى (اَجَل او) را دفع نمى کند ؛ امّا مایه خرسندى وى مى شود.
11067.عنه صلى الله علیه و آله ـ فی دُعائِهِ لِمَریضٍ عِندَ عِیادَتِهِ لَهُ ـ: اللّهُمَّ آجِرهُ عَلى وَجَعِهِ ، وعافِهِ إلى مُنتَهى أجَلِهِ.(20)
11068.السنن الکبرى للنسائی عن ابن عبّاس : کانَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله إذا عادَ المَریضَ جَلَسَ عِندَ رَأسِهِ ، ثُمَّ قالَ سَبعَ مَرّاتٍ : «أسأَلُ اللّه َ العَظیمَ رَبَّ العَرشِ العَظیمِ أن یَشفِیَکَ» ، فَإِن کانَ فی أجَلِهِ تَأخیرٌ عوفِیَ مِن وَجَعِهِ ذلِکَ.(21)
11069.صحیح البخاری عن عائشة : إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله کانَ إذا أتى مَریضا أو اُتِیَ بِهِ ، قـالَ : «أذهِبِ البَأسَ رَبَّ النّاسِ ، اِشفِ وأنتَ الشّافی ، لاشِفاءَ إلّا شِفاؤُکَ ، شِفاءً لا یُغادِرُ سُقما».(22)
11070.صحیح مسلم عن أبی سعید : إنَّ جَبرَئیلَ أتَى النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، اِشتَکَیتَ؟ فَقالَ : نَعَم. قالَ : «بِاسمِ اللّه ِ أرقیکَ ، مِن کُلِّ شَیءٍ یُؤذیکَ ، مِن شَرِّ کُلِّ نَفسٍ أو عَینٍ حاسِدٍ ، اللّه ُ یَشفیکَ ، بِاسمِ اللّه ِ أرقیکَ».(23)
د ـ طَلَبُ الدُّعاءِ مِنَ المَریضِ
11071.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إذا دَخَلتَ عَلى مَریضٍ فَمُرهُ أن یَدعُوَ لَکَ ؛ فَإِنَّ دُعاءَهُ کَدُعاءِ المَلائِکَةِ.(24)
11067.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در دعاى خود به هنگام عیادت یک بیمار ـ: خداوندا! او را بر دردش پاداش ده ، و او را تا پایان عمرش عافیت عطا کن.
11068.السنن الکبرى ، نسایى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: پیامبر صلى الله علیه و آله هنگامى که به عیادت بیمارى مى رفت ، بالاى سر او مى نشست و سپس ، هفت بار مى گفت: «از خداوند بزرگ ، پروردگار عرش بزرگ ، مسئلت دارم که شفایت دهد». پس اگر هنوز اَجَل آن شخص فرا نرسیده بود ، از آن بیمارى شفا مى یافت.
11069.صحیح البخارى ـ به نقل از عایشه ـ: پیامبر خدا ، چون نزد بیمارى مى رفت یا بیمارى را نزد وى مى آوردند ، مى گفت: «درد را ببر ، اى پروردگار مردمان! شفا بده که تو خود ، شفا دهنده اى و شفایى جز شفاى تو نیست ؛ شفایى که هیچ بیمارى اى بر جاى نگذارد».
11070.صحیح مسلم ـ به نقل از ابو سعید خُدْرى ـ: جبرئیل ، نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و گفت: اى محمّد! آیا بیمار شده اى؟ فرمود: «آرى». گفت: به نام خدا ، تو را از هر آنچه آزارت مى دهد ، از شرّ هر کس و یا هر چشم حسود ، به پناه خداوند در مى آورم. خداوند ، شفایت دهد! به نام خدا ، تو را پناه مى دهم.
د ـ التماس دعا از بیمار
11071.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : چون بر بیمارى وارد شدى ، از او بخواه برایت دعا کند؛ چرا که دعاى او ، به سانِ دعاى فرشتگان است.
ه ـ عَدَمُ الأَکلِ عِندَ الْمریضِ
11072.الإمام علیّ علیه السلام : نَهى رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله أن یَأکُلَ العائِدُ عِندَ العَلیلِ ، فَیُحبِطَ اللّه ُ أجرَ عِیادَتِهِ.(25)
و ـ تَخفیفُ الجُلوسِ عِندَ الْمریضِ
11073.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : أعظَمُ العِیادَةِ أجرا أخَفُّها.(26)
11074.عنه صلى الله علیه و آله : العِیادَةُ فُواقَ ناقَةٍ.(27)
11075.عنه صلى الله علیه و آله : أفضَلُ العِیادَةِ أجرا ، سُرعَةُ القِیامِ مِن عِندِ المَریضِ.(28)
11076.عنه صلى الله علیه و آله : خَیرُ العِیادَةِ أخَفُّها.(29)
ز ـ الإِغبابُ فی الِعیادَةِ
11077.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : أغِبّوا فِی العِیادَةِ.(30)
11078.عنه صلى الله علیه و آله : أغِبّوا فِی العِیادَةِ وأربِعوا ، إلّا أن یَکونَ مَغلوباً.(31)
11079.عنه صلى الله علیه و آله : عودوا غِبّاً ، فَإِن اُغمِیَ عَلى مَریضٍ فَحتّى یُفیقَ.(1)
11080.عنه صلى الله علیه و آله : أغِبّوا فِی العِیادَةِ وأربِعوا فِی العِیادَةِ ، وخَیرُ العِیادَةِ أخَفُّها ، إلّا أن یَکونَ مَغلوباً فَلا یُعاد.(32)
ه ـ چیزى نخوردن در نزد بیمار
11072.امام على علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله ، از این که عیادت کننده نزد بیمار چیزى بخورد ، نهى فرمود ، که مبادا خداوند ، پاداش عیادت او را از میان ببرد.
و ـ کم نشستن در نزد بیمار
11073.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : پُرپاداش ترین عیادت ، کوتاه ترینِ آن است.
11074.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عیادت کردن به اندازه زمان یک بار فشردن پستان شتر ، مناسب است.
11075.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : پُرپاداش ترین عیادت ، [عیادت همراه با] زود برخاستن از نزد بیمار است.
11076.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بهترین عیادت ، سبُک ترینِ آن است.
ز ـ یک روز در میان، عیادت کردن
11077.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : یک روز در میان ، عیادت کنید.
11078.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : یک روز در میان و دو روز در میان ، عیادت کنید ، مگر آن که بیمار ، حالش وخیم باشد.
11079.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : یک روز در میان ، عیادت کنید و اگر بیمارى بیهوش شده باشد ، تا زمان به هوش آمدنش.
11080.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : یک روز در میان ، عیادت کنید و دو روز در میان ، عیادت کنید. بهترینِ عیادت ها، سبُک ترینِ آنهاست ، مگر آن که حالش وخیم باشد ، که در این صورت ، نباید او را عیادت کرد.
11081.عنه صلى الله علیه و آله : عِیادَةُ المَریضِ أوَّلَ یَومٍ فَریضَةٌ ، وما بَعدَ ذلِکَ تَطَوُّعٌ.(33)
4 / 4
مَن اُکِّدَت عِیادَتُهُ مِنَ المَرضى
أ ـ المُؤمِنُ
11082.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : لِلمُؤمِنِ عَلَى المُؤمِنِ سَبعَةُ حُقوقٍ واجِبَةٍ مِنَ اللّه ِ عز و جل عَلَیهِ :… وأن یَعودَهُ فی مَرَضِهِ.(34)
11083.عنه صلى الله علیه و آله : حَقُّ المُسلِمِ عَلَى المُسلِمِ خَمسٌ : رَدُّ السَّلامِ ، وعِیادَةُ المَریضِ و….(35)
11084.عنه صلى الله علیه و آله : یُعَیِّرُ اللّه ُ عز و جل عَبداً مِن عِبادِهِ یَومَ القِیامَةِ فَیقَولُ : عَبدی ما مَنَعَکَ إذ مَرِضتُ أن تَعودَنی؟ فَیقَولُ : سُبحانَکَ ! أنتَ رَبُّ العِبادِ لا تَألَمُ ولا تَمرَضُ. فَیَقولُ : مَرِضَ أخوکَ المُؤمِنُ فَلَم تَعُدهُ ، وَعِزَّتی وجَلالی لَو عُدتَهُ لَوَجَدتَنی عِندَهُ ، ثُمَّ لَتَکَلَّفتُ بِحَوائِجِکَ فَقَضَیتُها لَکَ ، وذلِکَ مِن کَرامَةِ عَبدِیَ المُؤمِنِ ، وأنَا الرَّحمنُ الرَّحیمُ.(36)
11085.عنه صلى الله علیه و آله عن اللّه عز و جل ـ فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ ـ: مَرِضتُ فَلَم یَعُدنِی ابنُ آدَمَ ، وظَمِئتُ فَلَم یَسقِنِی ابنُ آدَمَ. فَقُلتُ : أتَمرَضُ یا رَبِّ؟ ! قالَ : یَمرَضُ العَبدُ مِن عِبادی مِمَّن فِی الأَرضِ فَلا یُعادُ ؛ فَلَو عادَهُ کانَ ما یَعودُهُ لی ، ویَظمَأُ فِی الأَرضِ فَلا یُسقى ؛ فَلَو سُقِیَ کانَ ما سَقاهُ لی.(37)
11081.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عیادت بیمار در روز نخست ، واجب است و پس از آن ، دل بخواه.
4 / 4
بیمارانى که بر عیادت آنان تأکید شده است
الف ـ مؤمن
11082.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مؤمن بر مؤمن ، هفت حق دارد که خداوند عز و جل ، آنها را بر او واجب ساخته است :… و این که او را در بیمارى اش عیادت کند.
11083.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : حقّ مسلمان بر مسلمان ، پنج چیز است: پاسخ دادن سلام ، عیادت بیمار و….
11084.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند عز و جل در روز قیامت ، بنده اى از بندگان خویش را نکوهش مى کند و مى گوید: «بنده من! چه چیزى تو را از این ، باز داشت که چون بیمار شدم ، عیادتم کنى؟». بنده مى گوید: سبحان اللّه ! تو پروردگارِ بندگانى و نه دردى بر تو عارض مى شود و نه بیمار مى شوى. خداوند مى گوید: «برادر مؤمنت ، بیمار شد و او را عیادت نکردى. به عزّت و جلالم سوگند ، اگر او را عیادت کرده بودى ، مرا نزد او مى یافتى و پس از آن ، خود ، عهده دار حاجت هایت مى شدم و آنها را برایت بر مى آوردم. و این همه، از کرامت بنده مؤمن من است و من ، خداى بخشاینده مهربانم».
11085.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در حدیثى قدسى ـ: خداوند فرمود: «بیمار شدم ؛ امّا آدمى زاد ، عیادتم نکرد. تشنه شدم ؛ ولى آدمیزاد سیرابم نساخت». گفتم: پروردگارا! آیا تو بیمار مى شوى؟! فرمود: «بنده اى از بندگانم از میان همه آنها که بر روى زمین اند ، بیمار مى شود و او را عیادت نمى کنند. اگر کسى او را عیادت مى کرد ، عیادتش براى من بود. بنده ام در زمین، تشنه مى شود و او را آبى نمى دهند. اگر کسى او را آبى مى رسانْد ، آب دادنِ به او [همانند] آب دادنِ به من بود».
ب ـ بَنو هاشِمٍ
11086.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : عِیادَةُ بَنی هاشِمٍ فَریضَةٌ ، وزِیارَتُهُم سُنَّةٌ.(38)
د ـ المَساکینُ
11087.رسول اللّه صلى الله علیه و آله ـ لِأَبی ذَرٍّ ـ: جالِسِ المَساکینَ ، وعُدهُم إذا مَرِضوا.(39)
11088.سنن النسائی عن أبی اُمامة بن سهل بن حنیف : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَعودُ المَساکینَ ویَسأَلُ عَنهُم.(40)
4 / 5
مَن لا یُعادُ مِنَ المَرضى
11089.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : ثَلاثَةٌ لایُعادونَ : صاحِبُ الضِّرسِ ، وصاحِبُ الرَّمَدِ ، وصاحِبُ الدُّمَّلِ.(41)
11090.عنه صلى الله علیه و آله : شارِبُ الخَمرِ لا یُعادُ إذا مَرِضَ.(42)
ب ـ بنى هاشم
11086.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عیادت بنى هاشم ، واجب است و زیارت آنان ، مستحب.
ج ـ بینوایان
11087.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ به ابو ذر ـ: با بینوایان ، همنشین شو و چون بیمار شدند ، عیادتشان کن.
11088.سنن النسائى ـ به نقل از ابو اُمامة بن سهل بن حنیف ـ: پیامبر خدا ، بینوایان را عیادت مى کرد و از حال آنان مى پرسید.
4 / 5
بیمارانى که نباید عیادت شوند
11089.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : سه گروه عیادت نمى شوند: گرفتارِ دندان درد ، گرفتار چشم درد ، و آن که در بدن ، دُمَلى دارد.
11090.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : شرابخوار ، چون بیمار شود ، نباید او را عیادت کرد.
4 / 6
ما لا یَنبَغی فی مُواجَهَةِ المَریضِ
11091.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إذا رَأى أحَدُکُم بِأَخیهِ بَلاءً ، فَلیَحمَدِ اللّه َ عز و جل ولا یُسمِعهُ ذلِکَ.(43)
11092.عنه صلى الله علیه و آله : أقِلّوا مِنَ النَّظَرِ إلى أهلِ البَلاءِ ولا تَدخُلوا عَلَیهِم ، وإذا مَرَرتُم بِهِم فَأَسرِعُوا المَشیَ لایُصیبُکم ما أصابَهُم.(44)
11093.عنه صلى الله علیه و آله : لاتُدیمُوا النَّظَرَ إلَى المَجذومینَ.(45)
11094.عنه صلى الله علیه و آله : لاتُدیمُوا النَّظَرَ إلى أهلِ البَلاءِ وَالمَجذومینَ ؛ فَإِنَّ ذلِکَ یَحزُنُهُم.(46)
4 / 6
آنچه رویاروى بیمار ، نباید انجام داد
11091.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اگر کسى از شما ، برادر خویش را گرفتار بلایى دید ، خداوند عزوجل را [بر سلامت خویش] بستاید ، و البتّه این ستایش گفتن را به گوش بیمار نرساند.
11092.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : گرفتار شدگان به بلا را کمتر تماشا کنید و بر آنان ، وارد نشوید و چون با آنان برخورد کردید ، راه رفتنِ خویش را تندتر کنید تا آنچه بِدانان رسیده است ، به شما نرسد.
11093.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : به جذامیان ، نگاهِ پیوسته میفکنید.
11094.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : به گرفتار شدگان بلا و جذامیان ، نگاهِ پیوسته میفکنید؛ زیرا این کار ، آنان را اندوهگین مى کند.
1) الفردوس : ج 3 ص 81 ح 4226 عن عائشة.
2) صحیح البخاری : ج 5 ص 2055 ح 5058 وص 2139 ح 5325 کلاهما عن أبی موسى الأشعری.
3) کتاب من لایحضره الفقیه : ج 4 ص 361 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 77 ص 52 ح 3؛ الإخوان لابن أبی الدنیا : ص 161 ح 101 عن مکحول.
4) مسند ابن حنبل : ج 4 ص 47 ح 11180 عن أبی سعید الخدری.
5) تاریخ دمشق : ج 39 ص 114.
6) الجعفریّات : ص 159 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام وراجع سنن أبی داوود : ج 3 ص 185 ح 3095.
7) الفردوس : ج 3 ص 44 ح 4111 عن ابن عمر.
8) الفردوس : ج 2 ص 193 ح 2962 عن أبی هریرة.
9) المجازات النبویّة : ص 380 ح 295 ، بحار الأنوار : ج 81 ص 229 ح 42؛ مسند ابن حنبل : ج 5 ص 30 ح 14264 وفیه «یرجع» بدل «یجلس» عن جابر بن عبداللّه.
10) المجازات النبویّة : ص 113 ح 80 ؛ مسند ابن حنبل : ج 8 ص 328 ح 22467 عن ثوبان.
11) صحیح مسلم : ج 4 ص 1989 ح 42.
12) الکافی : ج 3 ص 121 ح 10 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق علیه السلام ،بحار الأنوار : ج 81 ص 214 ح 1؛ سنن الترمذی : ج 4 ص 365 ح 2008 عن أبی هریرة نحوه.
13) مسند ابن حنبل : ج 1 ص 197 ح 702.
14) سیّد رضى ، در تفسیر این حدیث ، به دو احتمال پرداخته و در این باره ، چنین گفته است: «در این روایت ، بنا بر هر یک از دو تفسیر، مجاز وجود دارد. اگر مقصود از مخارف [در جمله عائد المریض على مخارف الجنّة] ، جمع کلمه مخرف به معناى چیدن نخل باشد، در این صورت ، گویا پیامبر خدا براى کسى که به عیادت بیمارى مى رود ، بر ورود وى به بهشت ، گواهى داده و آن را حتمى دانسته است، تا جایى که در حالى که هنوز آن بنده در دنیا ، یعنى سراى تکلیف به سر مى برد، از باب اعتماد کامل به بهشتى بودن وى و جاى گرفتن او در آن سراى امن، درباره وى با عبارتى به بیان حالش پرداخته که گویا همین اکنون ، در بهشتْ جاى گرفته و آن جا استقرار یافته است. همین نکته ، خود، مجازِ موجود در حدیث است. و اگر مقصود از مخارف ، جمع مخرفه به معناى راه باشد ـ چنان که از یکى از صحابیان نیز نقل شده که پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: وترکتکم على مثل مخرفة النعم؛ شما را بر گذرگاه آشکار نعمت ها گذاردم و آن را با گام هایى که بر آن نهاده شده و آمد و شد فراوانى که در آن صورت پذیرفته است ، نشانه گذارى کردم ـ ، در این صورت ، محلّ مجاز در سخن پیامبر صلى الله علیه و آله این است که ایشان ، عیادت کننده بیمار را به سانِ کسى دانسته که در راهى، گام نهاده است که به بهشت مى رسد و او را به سراى جاودانگى راهبر مى شود».
15) مقصود از «خرفه» ، میوه هاى نخل اند که به گاه رسیده شدن ، چیده مى شوند. گویا آن کس که به عیادت بیمار مى رود ، در پاداشى که به چنگ مى آورد ، کسى را مى مانَد که بر نخلى از نخل هاى بهشت است و میوه هاى آن را مى چیند.
16) المعجم الأوسط : ج 4 ص 18 ح 3503 عن أبی هریرة.
17) شعب الإیمان : ج 6 ص 541 ح 9214 عن جابر بن عبداللّه.
18) سنن الترمذی : ج 5 ص 76 ح 2731 ؛ الکافی : ج 3 ص 118 ح 5 عن أبی یحیى عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار :ج 81 ص 223 ح 27.
19) سنن الترمذی : ج 4 ص 412 ح 2087 عن أبی سعید الخدری ؛ بحار الأنوار : ج 81 ص 225 ح 33.
20) نثر الدرّ : ج 1 ص 155.
21) السنن الکبرى للنسائی : ج 6 ص 258 ح 10882؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 245 ح 2594 نحوه.
22) صحیح البخاری : ج 5 ص 2148 ح 5351؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 245 ح 2593 ، بحار الأنوار : ج 81 ص 222 ح 24.
23) صحیح مسلم : ج 4 ص 1718 ح 40؛ الأمالی للطوسی : ص 638 ح 1316 ، بحار الأنوار : ج 18 ص 268 ح 31.
24) سنن ابن ماجة : ج 1 ص 463 ح 1441 عن عمر بن الخطّاب؛ الکافی : ج 3 ص 117 ح 3 عن سیف بن عمیرة عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 81 ص 219 ح 15.
25) دعائم الإسلام : ج 1 ص 218 ، بحار الأنوار : ج 81 ص 228 ح 41.
26) مسند البزّار : ج 2 ص 255 ح 663 عن علیّ بن عمر بن الإمام علیّ علیه السلام عن أبیه عن جدّه.
27) شعب الإیمان : ج 6 ص 543 ح 9222 عن أنس؛ الکافی : ج 3 ص 118 ح 2 عن عبداللّه بن سنان عن الإمام الصادق علیه السلام وفیه «العیادة قدر فواق ناقة أو حلب ناقة».
28) کنز العمّال : ج 9 ص 97 ح 25153 نقلاً عن الفردوس عن جابر.
29) مسند الشهاب : ج 2 ص 218 ح 1221 عن عثمان بن عفّان.
30) تاریخ بغداد : ج 11 ص 334 عن جابر بن عبداللّه.
31) الأمالی للطوسی : ص 639 ح 1318 عن جابر بن عبداللّه ، بحار الأنوار : ج 81 ص 222 ح 26؛ المرض والکفّارات لابن أبی الدنیا : ص 168 ح 212.
32) شعب الإیمان : ج 6 ص 542 ح 9218 عن جابربن عبداللّه.
33) الفردوس : ج 3 ص 44 ح 4111 عن ابن عبّاس.
34) کتاب من لایحضره الفقیه : ج 4 ص 398 ح 5850 عن مسعدة بن صدقة ، بحار الأنوار : ج 74 ص 222 ح 3.
35) صحیح البخاری : ج 1 ص 418 ح 1183 عن أبی هریرة.
36) الأمالی للطوسی : ص 629 ح 1295 عن إسحاق بن جعفر العلوی أخی الإمام الکاظم علیه السلام عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 81 ص 219 ح 18.
37) مسند ابن حنبل : ج 3 ص 370 ح 9253 عن أبی هریرة.
38) جامع الأحادیث للقمّی : ص 101 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 234 ح 33.
39) الدعوات : ص 224 ح 620 وص 277 ح 801.
40) سنن النسائی : ج 4 ص 40.
41) شعب الإیمان : ج 6 ص 535 ح 9188 عن أبی هریرة.
42) الکافی : ج 6 ص 396 ح 4 وص 397 ح 5 نحوه وکلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 81 ص 267 ح 25.
43) ذیل تاریخ بغداد لابن النجّار : ج 18 ص 222 ح 795 عن جابر بن عبداللّه.
44) طبّ الأئمّة لابنی بسطام : ص 106 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 62 ص 213 ح 9.
45) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1172 ح 3543 عن ابن عبّاس.
46) طبّ الأئمّة لابنی بسطام : ص 106 عن محمّد بن سنان عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 75 ص 16 ح 11.