2 / 1
قِیادَةُ المُضِلّینَ وَالتَّبَعِیَّةُ العَمیاءُ
الکتاب
«وَ کَذلِکَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلاّ قالَ مُتْرَفُوها إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ – قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدى مِمّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آباءَکُمْ قالُوا إِنّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ – فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ اَلْمُکَذِّبِینَ»(1)
الحدیث
3534 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلَیکُمُ الأَئِمَّةُ المُضِلُّون.(2)
3535 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّما أخافُ عَلى اُمَّتِیَ الأَئِمَّةَ المُضِلّینَ، وإذا وُضِعَ السَّیفُ فی اُمَّتی لَم یُرفَع عَنها إلى یَومِ القِیامَةِ، ولا تَقومُ السَّاعَةُ حَتّى تَلحَقَ قَبائِلُ مِن اُمَّتی بِالمُشرِکینَ، وحَتّى تَعبُدَ قَبائِلُ مِن اُمَّتِیَ الأَوثانَ.
وإنَّهُ سَیَکونُ فی اُمَّتی کَذّابونَ ثَلاثونَ، کُلُّهُم یَزعُم أنَّهُ نَبِیٌّ، وأَنَا خاتَمُ النَّبِیّینَ، لا نَبِیَّ بَعدی ولا تَزالُ طائِفَةٌ مِن اُمَّتی عَلَى الحَقِّ ظاهِرینَ، لا یَضُرُّهُم مَن خالَفَهُم حَتّى یأتِیَ أمرُ اللهِ.(3)
2 / 1
رهبرى گمراهان و پیروى کورکورانه
قرآن
«و بدین گونه، در هیچ شهرى پیش از تو هشدار دهندهاى نفرستادیم، مگر آن که خوشگذرانان آن گفتند: ما پدران خود را بر آیینى [و راهى] یافتهایم و ما از پىِ ایشان راهسپریم گفت: هرچند هدایت کنندهتر از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید، براى شما بیاورم؟ گفتند: ما [نسبت] به آنچه بِدان فرستاده شدهاید، کافریم پس، از آنان انتقام گرفتیم. پس بنگر که فرجام تکذیبکنندگان، چگونه بوده است».
حدیث
3534 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ترسناکترین چیزى که از آن بر شما مىترسم، [وجود] پیشوایان گمراه کننده است
3535 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من، در حقیقت، از پیشوایان گمراه کننده بر امّتم مىترسم؛ [چرا که]هر گاه شمشیر در میان امّتم نهاده شود، تا روز قیامت، از آنان برداشته نمىشود، و قیامت برپا نمىشود تا آن که قبایلى از امّت من به مشرکان بپیوندند و تا آن که قبایلى از امّت من، بتپرست شوند به زودى در میان امّتم، سى دروغگو پدید خواهند آمد که همگىشان ادّعاى پیامبرى مىکنند، در حالى که من خاتمِ پیامبران هستم و
پس از من، هیچ پیامبرى نخواهد آمد همواره، گروهى از امّت من هستند که از حق، جانبدارى مىکنند و پیروزند و هر کس با ایشان مخالفت کند، زیانى به آنان نمىرسانَد تا آن گاه که فرمان خدا در رسد
3536 . عنه صلى الله علیه و آله: لَستُ أخافُ عَلى اُمَّتی جوعا یَقتُلُهُم، وَلا عَدُوّا یَجتاحُهُم، وَلکِنِّی أخافُ على اُمَّتی أئِمَّةً مُضِلّینَ؛ إن أطاعوهُم فَتَنوهُم، وإن عَصَوهُم قَتَلوهُم.(4)
3537 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا أرادَ اللهُ بِقَومٍ شَرّا أکثَرَ جُهّالَهُم وأَقَلّ فُقَهاءَهُم، فَإِذا تَکَلَّمَ الجاهِلُ وَجَدَ أعوانا، وَإِذا تَکَلَّمَ الفَقیهُ قُهِرَ.(5)
3538 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا أرادَ اللهُ. . . بِقَومٍ شرّا وَلّى عَلَیهِم سُفَهاءَهُم، وقَضّى بَینَهُم جُهّالَهُم، وجَعَلَ المالَ فی بُخَلائِهِم.(6)
2 / 2
الاِستِهزاءُ بِالأَنبِیاءِ
الکتاب
«وَ لَقَدِ اُسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ» .(7)
«وَ لَقَدِ اُسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کانَ عِقابِ» .(8)
«یا حَسْرَةً عَلَى اَلْعِبادِ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ – أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ اَلْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لا یَرْجِعُونَ» .(9)
3536 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نگرانى من براى امّتم این نیست که از گرسنگى بمیرند یا دشمن بر آنان یورش آورَد؛ بلکه از وجود پیشوایان گمراه کننده بر آنان مىترسم، که اگر فرمانشان برنَد، گمراهشان مىسازند و اگر نافرمانىشان کنند، آنان را به قتل مىرسانند
3537 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه خداوند براى مردمى بدى [و گزندى را] بخواهد، نادانانشان را فزونى مىبخشد و دینشناسانشان را اندک مىسازد پس هر گاه نادان سخن بگوید، یاورانى مىیابد و هر گاه دینشناس سخن بگوید، شکست مىخورَد
3538 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عز و جل هر گاه. . . بدىِ مردمى را بخواهد، نابخردانشان را بر آنان فرمانروا مىکند و نادانانشان را در میانشان قاضى مىگردانَد و دارایى را در دست بخیلانشان قرار مىدهد
2 / 2
ریشخند کردن پیامبران
قرآن
«و پیش از تو، پیامبرانى به استهزا گرفته شدند. پس آنچه را ریشخند مىکردند، گریبانگیرِ ریشخند کنندگان ایشان گردید» .
«و بىگمان، فرستادگان پیش از تو [نیز] مسخره شدند. پس به کسانى که کافر شده بودند، مهلت دادم آن گاه، آنان را [به کیفر] گرفتم. پس چگونه بود کیفر من؟» .
«دریغا بر این بندگان! هیچ فرستادهاى بر آنان نیامد، مگر آن که او را ریشخند مىکردند مگر ندیدهاند که چه بسیار نسلها را پیش از آنان هلاک گردانیدیم که دیگر آنها به سویشان باز نمىگردند؟» .
«وَ کَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِیٍّ فِی اَلْأَوَّلِینَ – وَ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلاّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ – فَأَهْلَکْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى مَثَلُ اَلْأَوَّلِینَ»(10).
راجع: الأنبیاء:41، غافر:83
الحدیث
3539 . السیرة النبویّة لابن هشام عن ابنِ إسحاقَ: مَرَّ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله فیما بَلَغَنی بِالوَلیدِ بنِ المُغیرَةِ واُمَیَّةَ بنِ خَلَفٍ وبِأَبی جَهلِ بنِ هِشامٍ، فَهَمَزوهُ وَاستَهزَؤوا بِهِ، فَغاظَهُ ذلِکَ، فَأَنزَلَ اللهُ تَعالى عَلَیهِ فی ذلِکَ مِن أمرِهِم: «وَ لَقَدِ اُسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ» .(11)
2 / 3
تَرکُ النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ
الکتاب
«فَلَوْ لا کانَ مِنَ اَلْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُوا بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ اَلْفَسادِ فِی اَلْأَرْضِ إِلاّ قَلِیلاً مِمَّنْ أَنْجَیْنا مِنْهُمْ وَ اِتَّبَعَ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِیهِ وَ کانُوا مُجْرِمِینَ – وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ اَلْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ» .(12)
الحدیث
3540 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ عز و جل لا یُعَذِّبُ العامَّةَ بِعَمَلِ الخاصَّةِ حَتّى یَرَوُا المُنکَرَ بَینَ ظَهرانَیهِم وهُم قادِرونَ عَلى أن یُنکِروهُ فَلا یُنکِروهُ، فَإِذا فَعَلوا ذلِکَ عَذَّبَ اللهُ الخاصَّةَ وَالعامَّةَ.(13)
«و چه بسا پیامبرانى که در [میان] گذشتگان روانه کردیم و هیچ پیامبرى به سوى ایشان نیامد، مگر این که او را به ریشخند مىگرفتند و نیرومندتر از آنان را به هلاکت رسانیدیم و سنّت پیشینیان، تکرار شد» .
ر ک: انبیاء: آیه 41، غافر: آیه 83
حدیث
3539 . السیرة النبویّة، ابن هشام به نقل از ابن اسحاق : آن گونه که به من رسیده است، پیامبر خدا بر ولید بن مُغیره و اُمیّة بن خَلَف و ابو جهل بن هشام گذشت و آنان، به او نیش زبان زدند و ریشخندش کردند، به طورى که ایشان ناراحت شد پس خداوند متعال، این آیه را درباره ایشان بر پیامبر صلى الله علیه و آله فرو فرستاد: «و پیش از تو پیامبرانى به استهزا گرفته شدند. پس آنچه را ریشخند مىکردند، گریبانگیر ریشخند کنندگان ایشان گردید» .
2 / 3
وا نهادن نهى از منکر
قرآن
«پس چرا از نسلهاى پیش از شما خِردمندانى نبودند که [مردم را] از فساد در زمین، باز دارند، جز اندکى از کسانى که از میان آنان، نجاتشان دادیم؟ و کسانى که ستم کردند، به دنبال ناز و نعمتى که در آن بودند، رفتند و آنان، گناهکار بودند و پروردگار تو [هر گز]بر آن نبوده است که شهرهایى را که مردمش اصلاحگرند، به ستم، هلاک کند» .
حدیث
3540 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عز و جل عموم مردم را به سبب عمل [و گناه] عدّهاى خاص، عذاب نمىکند، مگر آن گاه که منکر را در میان خویش ببینند و بتوانند آن را نفى کنند [و تغییرش دهند] و نکنند هر گاه چنین شد، خداوند، همگان را عذاب مىکند
3541 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ المَعصِیَةَ إذا عَمِلَ بِهَا العَبدُ سِرّا لَم تَضُرَّ إلّا عامِلَها، وَإذا عَمِلَ بِها عَلانِیَةً ولَم یُعَیَّر(14) عَلَیهِ أضَرَّت بِالعامَّةِ.(15)
3542 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إنَّما أهلَکَ اللهُ الاُمَمَ السّالِفَةَ قَبلَکُم بِتَرکِهِمُ الأَمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهیَ عَنِ المُنکَرِ، یَقولُ اللهُ عز و جل: «کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ»(16).(17)
2 / 4
الاِختِلافُ
الکتاب
«وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اِخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ اَلْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» .(18)
«قُلْ هُوَ اَلْقادِرُ عَلى أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ اُنْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ اَلْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ» .(19)
الحدیث
3543 . رسول الله صلى الله علیه و آله: لا تَختَلِفوا، فَإِنَّ مَن کانَ قَبلَکُمُ اختَلَفوا فَهَلَکوا.(20)
3541 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر بنده گناه را پنهانى انجام دهد، جز به انجام دهنده آن زیان نمىرسانَد و هر گاه آشکارا انجامش دهد و کسى به او اعتراض نکند، زیانش به همگان مىرسد
3542 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: امّتهاى پیش از شما، در حقیقت، به سبب وا نهادن امر به معروف و نهى از منکر، هلاک شدند خداوند عز و جل مىفرماید: «[مردم را] از منکرى که مرتکب مىشدند، باز نمىداشتند. راستى، چه بد بود آنچه انجام مىدادند!» .
2 / 4
اختلاف
قرآن
«و چون کسانى مباشید که پس از آن که دلایل آشکار برایشان آمد، پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند، و براى آنان عذابى سهمگین است» .
«بگو: او تواناست که از بالاى سرتان یا از زیر پاهایتان عذابى بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [دیگر] بچشاند. بنگر، چگونه آیات [خود]را گوناگون بیان مىکنیم باشد که آنان بفهمند» .
حدیث
3543 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اختلاف نکنید؛ زیرا پیشینیانِ شما اختلاف کردند و نابود شدند
3544 . عنه صلى الله علیه و آله لَمَّا بَعَثَ أصحابَهُ بِأَمرٍ فَتَفَرَّقوا فیما بَینَهُم : أذَهَبتُم مِن عِندی جَمیعا وجِئتُم مُتَفَرِّقینَ؟ ! إنَّما أهلَکَ مَن کانَ قَبلَکُمُ الفُرقَةُ.(21)
3545 . عنه صلى الله علیه و آله: مَا اختَلَفَت اُمَّةٌ بَعدَ نَبِیِّها، إلّا ظَهَرَ أهلُ باطِلِها عَلى أهلِ حَقِّها.(22)
3546 . المستدرک على الصحیحین عن حذیفة بن الیمان: قالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: لَن تَفتِنَ اُمَّتی حَتّى یَظهَرَ فیهِمُ التَّمایُزُ وَالتَّمایُلُ وَالمَقامِعُ.
قُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، مَا التَّمایُزُ؟
قالَ: التَّمایُزُ عَصَبِیَّةٌ یُحدِثُهَا النّاسُ بَعدی فِی الإِسلامِ.
قُلتُ: فَمَا التَّمایُلُ؟
قالَ: تَمیلُ القَبیلَةُ عَلَى القَبیلَةِ فَتَستَحِلُّ حُرمَتَها.
قُلتُ: فَمَا المَقامِعُ؟
قالَ: سَیرُ الأَمصارِ بَعضِها إلى بَعضٍ، تَختَلِفُ أعناقُهُم فِی الحَربِ.(23)
2 / 5
فَسادُ الخاصَّةِ
3547 . رسول الله صلى الله علیه و آله: وَیلٌ لِاُمَّتی مِن عُلَماءِ السَّوءِ.(24)
3548 . عنه صلى الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام : یا عَلِیُّ، هَلاکُ اُمَّتی عَلى یَدَی کُلِّ مُنافِقٍ عَلیمِ اللِّسانِ.(25)
3544 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آن گاه که یارانش را در پىِ کارى فرستاد و آنان، در میان خود، اختلاف کردند : شما از نزد من با هم رفتید و جدا آمدید؟ ! پیشینیانِ شما را همین جدایى از میان بُرد
3545 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ امّتى پس از پیامبرش اختلاف نکردند، مگر آن که باطلگرایانِ آنها بر حقگرایانشان چیره آمدند
3546 . المستدرک على الصحیحین به نقل از حُذَیفة بن یمان : پیامبر خدا فرمود: «امّت من، هرگز به فتنه ) / گمراهى) نخواهد افتاد، مگر آن گاه که تمایز و تمایل و مَقامِع، در میان آنها پدید آید» .
گفتم: اى پیامبر خدا! تمایز چیست؟
فرمود: «تمایز، عصبیّتى(26) است که مردم، پس از من، در اسلام پدید مىآورند» .
گفتم: تمایل چیست؟
فرمود: «تجاوز قبیلهاى به قبیلهاى و روا شمردن ریختن خون آنان است» .
گفتم: مَقامِع چیست؟
فرمود: «حرکت کردن [و لشکرکشى مردمِ]شهرها به سوى همدیگر و به جنگ هم برخاستن» .
2 / 5
تباهى خواص
3547 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: واى بر امّت من از عالمان بد!
3548 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام : اى على! هلاکت امّت من به دست منافقانِ زبانباز است
3549 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أَخافُ عَلى اُمَّتی کُلُّ مُنافِقٍ عَلیمِ اللِّسانِ.(27)
3550 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّی لا أخافُ عَلى اُمَّتی مُؤمِنا ولا مُشرِکا، أمَّا المُؤمِنُ فَیَمنَعُهُ اللهُ بِإیمانِهِ، وأَمَّا المُشرِکُ فَیَقمَعُهُ اللهُ بِشِرکِهِ، ولکِنّی أخافُ عَلَیکُم کُلَّ مُنافِقِ الجَنانِ(28) عالِمِ اللِّسانِ، یَقولُ ما تَعرِفونَ، ویَفعَلُ ما تُنکِرونَ.(29)
3551 . المعجم الکبیر عن کثیر بن عبدالله عن أبیه عن جدّه: سَمِعتُ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله یَقولُ: إنّی أخافُ عَلى اُمَّتی مِن بَعدی مِن أعمالٍ ثَلاثَةٍ.
قالوا: ما هِیَ یا رَسولَ اللهِ؟
قالَ: زَلَّةُ العالِمِ(30)، أو حُکمٌ جائِرٌ، أو هَوىً(31) مُتَّبَعٌ.(32)
2 / 6
حُبُّ الدُّنیا
3552 . صحیح مسلم عن أبی سعید الخدریّ عن رسول الله صلى الله علیه و آله: أخوَفُ ما أخافُ عَلَیکُم ما یُخرِجُ اللهُ لَکُم مِن زَهرَةِ الدُّنیا.
قالوا: و ما زَهرَةُ الدُّنیا یا رَسولَ اللهِ؟ قالَ: بَرَکاتُ الأَرضِ.(33)
3549 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیشترین ترس من بر امّتم، از منافقان زبانباز است
3550 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من بر امّت خویش، از جانب مؤمن یا مشرک نمىترسم مؤمن را خداوند به سبب ایمانش [از صدمه زدن به امّتم] باز مىدارد و مشرک را خداوند، به سبب شرکش سرکوب مىکند؛ بلکه بر شما از کسى مىترسم که در دل، منافق و در زبان، عالم است؛ چیزى را مىگوید که شما مىپسندید و کارى را مىکند که شما نمىپسندید
3551 . المعجم الکبیر به نقل از کثیر بن عبد الله، از پدرش، از جدّش : از پیامبر خدا شنیدم که مىفرماید: «من براى امّتم پس از خود، از سه کار مىترسم» .
گفتند: آن سه کار چیست، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «لغزش عالم، یا حکومت ) / داورىِ) ظالمانه، یا هوسِ پیروى شده» .
2 / 6
دنیادوستى
3552 . صحیح مسلم به نقل از ابو سعید خُدْرى : پیامبر خدا فرمود: «بیشترین ترس من بر شما، از شُکوفه دنیاست که خداوند برایتان مىرویانَد» .
گفتند: شکوفه دنیا چیست، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «برکتهاى زمین» .
3553 . سنن أبی داوود عن ثوبان عن رسول الله صلى الله علیه و آله: یُوشَکُ الاُمَمُ أن تَداعى(34) عَلَیکُم کَما تَداعَى الأَکَلَةُ إلى قَصعَتِها.
فَقالَ قائِلٌ: ومِن قِلَّةٍ نَحنُ یَومَئِذٍ؟
قالَ: بَل أنتُم یَومَئِذٍ کَثیرٌ، ولکِنَّکُم غُثاءٌ(35) کَغُثاءِ السَّیلِ، ولَیَنزِعَنَّ اللهُ مِن صُدورِ عَدُوِّکُمُ المَهابَةَ مِنکُم، ولَیَقذِفَنَّ اللهُ فی قُلوبِکُمُ الوَهَنَ.(36)
فَقالَ قائِلٌ: یا رَسولَ اللهِ، وما الوَهَنُ؟
قالَ: حُبُّ الدُّنیا وکَراهِیَةُ المَوتِ.(37)
3554 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إذا عَظَّمَت اُمَّتِیَ الدُّنیا، نُزِعَت مِنها هَیبَةُ الإِسلامِ.(38)
3555 . عنه صلى الله علیه و آله: أخوَفُ ما أخافُ عَلى اُمَّتی زَهرَةُ الدُّنیا(39) وکَثرَتُها.(40)
3556 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلى اُمَّتی أن یَکثُرَ لَهُمُ المالُ فَیَتَحاسَدوا ویَقتَتلِوا.(41)
3557 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ لِکُلِّ اُمَّةٍ فِتنَةً(42)، وفِتنَةُ اُمَّتِیَ المالُ.(43)
3553 . سنن أبى داوود به نقل از ثَوبان : پیامبر خدا فرمود: «زودا که امّتها بر [نابودى]شما هجوم آورند، چنان که خورندگان به کاسهشان هجوم مىبَرَند!» .
گویندهاى گفت: از اندک بودن شمارمان در آن روزگار [باید بترسیم]؟
فرمود: «نه در آن روزگار، شمارِ شما بسیار است؛ امّا همچون کف و خاشاکِ روى سیلابید خداوند، هیبت شما را از دلهاى دشمنانتان مىگیرد، و خدا، در دلهاى شما سستى مىافکند» .
گویندهاى گفت: اى پیامبر خدا! سستى چیست؟
فرمود: «دنیادوستى و ناخوش داشتن مرگ» .
3554 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه امّت من، دنیا را بزرگ شمارند، شُکوه اسلام از دلهاى آنان، گرفته مىشود
3555 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیشترین ترس من براى امّتم، از زرق و برق دنیا و فراوانىِ آن است
3556 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیشترین ترس و نگرانى من براى امّتم، این است که مال و ثروت برایشان فراوان شود و [براى آن] بر یکدیگر حسد ورزند ) / رقابت کنند) و یکدیگر را بکُشند
3557 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر امّتى آزمایشى دارد و آزمایش امّت من، [با] پول و ثروت است.
3558 . السنن الکبرى عن عبد الله بن حوالة: کُنّا عِندَ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله، فَشَکَونا إلَیهِ العُریَ وَالفَقرَ وقِلَّةَ الشَّیءِ.
فَقالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: أبشِروا، فَوَ اللهِ لَأَنَا بِکَثرَةِ الشَّیءِ أخوَفنی(44) عَلَیکُم مِن قِلَّتِهِ.(45)
3559 . مسند ابن حنبل عن زید بن وهب عن رجل: إنَّ أعرابِیّا أتَى النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله فَقالَ: یا رَسولَ اللهِ أکَلَتنَا الضَّبُعُ(46)، فَقالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله غَیرُ الضَّبُعِ عِندی أخوَفُ عَلَیکُم مِنَ الضَّبُعِ، إنَّ الدُّنیا سَتُصَبُّ عَلَیکُم صَبّا، فَیالَیتَ اُمَّتی لا تَلبَسُ الذَّهَبَ.(47)
3560 . رسول الله صلى الله علیه و آله: وَاللهِ، لَا الفَقرَ أخشى عَلَیکُم، ولکِن أخشى عَلَیکُم أن تُبسَطَ عَلَیکُمُ الدُّنیا کَما بُسِطَت عَلى مَن کانَ قَبلَکُم، فَتَنافَسوها کَما تَنافَسوها، وتُهلِکَکُم کَما أهلَکَتهُم.(48)
3561 . عنه صلى الله علیه و آله: الفَقرَ تَخافونَ، أوِ العَوَزَ، أو تَهُمُّکُمُ الدُّنیا؟ فَإِنَّ اللهَ فاتِحٌ لَکُم أرضَ فارِسَ وَالرُّومِ، وتُصَبُّ عَلَیکُمُ الدُّنیا صَبّا، حَتّى لا یُزیغَنَّکُم(49) بَعدی إن أزاغَکُم إلّا هِیَ.(50)
3562 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّی لَستُ أخشى عَلَیکُم أن تُشرِکوا، وَلکِنّی أخشى عَلَیکُمُ الدُّنیا أن تَنافَسوها.(51)
3558 . السنن الکبرى به نقل از عبد الله بن حواله : نزد پیامبر خدا بودیم و از برهنگى و نیازمندى و کمچیزى [خود] به ایشان، شِکوه کردیم.
پیامبر خدا فرمود: «خوش باشید به خدا سوگند که از فراوانىِ چیز، بیشتر براى شما مىترسم تا از اندک بودنِ آن» .
3559 . مسند ابن حنبل به نقل از زید بن وهب، از مردى : بادیهنشینى نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و گفت: اى پیامبر خدا! کفتار (قحطى و خشکسالى) ، ما را خورد.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «از غیرِ کفتار، بیشتر بر شما مىترسم تا کفتار به زودى، دنیا بر شما سرازیر خواهد شد کاش امّتم طلا نپوشند!» .
3560 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به خدا سوگند، این فقر نیست که من از آن بر شما مىترسم؛ بلکه از این بر شما مىترسم که دنیا، همچنان که بر پیشینیان شما فراخ گشت، بر شما نیز فراخ گردد پس، در آن به رقابت برخیزید، چنان که آنان به رقابت برخاستند و شما را نیز، همچون آنان، نابود کند
3561 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از فقر مىترسید یا [از] نیازمندى و یا غمِ دنیا را مىخورید؟ خداوند، سرزمین ایران و روم را براى شما خواهد گشود و دنیا، چنان بر شما سرازیر خواهد شد که پس از من، اگر چیزى شما را منحرف کند، آن چیز، فقط دنیاست
3562 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من، از این بر شما نمىترسم که مشرک شوید؛ بلکه از این بر شما مىترسم که بر سرِ دنیا به رقابت برخیزید
3563 . عنه صلى الله علیه و آله: لِکُلِّ اُمَّةٍ عِجلٌ یَعبُدونَهُ، وعِجلُ اُمَّتِیَ الدَّنانیرُ وَالدَّراهِمُ.(52)
3564 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ عز و جل جَعَلَ لِکُلِّ شَیٍّ آفَةً تُفسِدُهُ، وأعظَمُ الآفاتِ آفَةٌ تُصیبُ اُمَّتی؛ حُبُّهُمُ الدُّنیا وجَمعُهُمُ الدّینارَ وَالدِّرهَمَ، لا خَیرَ فی کَثیرٍ مِن جَمعِهِما(53) إلّا مَن سَلَّطَهُ اللهُ عَلى هَلَکَتِها فِی الحَقِّ.(54)
3565 . عنه صلى الله علیه و آله: أظُنُّکُم سَمِعتُم أنّ أبا عُبَیدةَ قَدِمَ بشَیءٍ مِن البَحرَینِ، فأبشِروا وأمِّلُوا ما یَسُرُّکُم، فوَاللهِ ما الفَقرَ أخشى علَیکُم، ولکِن أخشى علَیکُم أن تُبسَطَ علَیکُمُ الدُّنیا کما بُسِطَت على مَن کانَ قَبلَکُم، فتُنافِسوها کما تَنافَسوها، فتُهلِکَکُم کما أهلَکَتهُم.(55)
2 / 7
الاِستِهانَةُ بِحُقوقِ الضُّعَفاءِ
3566 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ لاُ یُقَدِّسُ اُمّةً لا یَأخُذُ الضَّعیفُ حَقَّهُ مِنَ القَوِیِّ وهُوَ غَیرُ مُتَعتَعٍ(56).(57)
3567 . عنه صلى الله علیه و آله: لا یُقَدِّسُ اللهُ اُمَّةً لا یُؤخَذُ لِضَعیفِها مِن شَدیدِها.(58)
3568 . عنه صلى الله علیه و آله: لا تُقَدَّسُ اُمَّةٌ لا یُقضى فیها بِالحَقِّ، ویَأخُذُ الضَّعیفُ حَقَّهُ مِنَ القَوِیِّ غَیرَ مُتَعتَعٍ.(59)
3563 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر امّتى گوسالهاى [سامرى] دارد که آن را عبادت مىکند و گوساله امّت من، دینارها و درهمها هستند
3564 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عز و جل براى هر چیزى آفتى قرار داده است که آن را تباه مىکند و بزرگترینِ آفتها، آفتى است که به امّت من مىرسد: دنیادوستىِ آنان و گردآورى دینار و درهم در گردآورى بسیارِ این دو، خیرى نیست، مگر براى کسى که خداوند، او را بر خرج کردن آنها در راه حق، قدرت دهد
3565 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: گمان مىکنم که شنیدهاید ابو عبیده، چیزى از بحرین آورده است. بشارت بر شما و به آینده خوشى که در انتظار شماست! امیدوار باشید؛ زیرا به خدا سوگند که من از فقر، بر شما نمىترسم؛ بلکه ترس من براى شما، از این بابت است که دنیا همچنان که به روى پیشینیانِ شما باز شد، به روى شما نیز باز شود و همچون آنان، بر سر آن به رقابت برخیزید و در نتیجه، دنیا شما را نیز همانند آنان به نابودى افکنَد
2 / 7
بىتوجّهى به حقوق ضعیفان
3566 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، امّتى را که [در آن] ناتوان، بدون ترس و لرز، حقّ خود را از زورمند نستانَد، به خوشبختى (رستگارى) نمىرسانَد
3567 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، امّتى را که در آن، حقّ ناتوان از زورمند گرفته نشود، خوشبخت (رستگار) نمىکند
3568 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: امّتى که در آن به حق داورى نشود و ناتوان، حقّ خود را بدون ترس و لرز، از نیرومند نستانَد، خوشبخت نمىشود
3569 . الإمام علیّ علیه السلام فی کِتابِهِ لِلأَشتَرِ : اِجعَل لِذَوِی الحاجاتِ مِنکَ قِسما تُفَرِّغُ لَهُم فیهِ شَخصَکَ، وتَجلِسُ لَهُم مَجلِسا عامّا، فَتَتَواضَعُ فیهِ للهِِ الَّذی خَلَقَکَ، وتُقعِدُ عَنهُم جُندَکَ وأَعوانَکَ مِن أحراسِکَ وشُرَطِکَ، حَتّى یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُم غیرَ مُتَتَعتِعٍ، فَإِنّی سَمِعتُ رَسول اللهِ صلى الله علیه و آله یَقولُ فی غَیرِ مَوطِنٍ: «لَن تُقَدَّسَ اُمّةٌ لا یُؤخَذُ لِلضَّعیفِ فیها حَقُّهُ مِنَ القَوِیِّ غَیرَ مُتَتَعتِعٍ» .(60)
3570 . المعجم الکبیر عن یحیى بن جعدة بن هبیرة عن ابن مسعود: لَمّا قَدِمَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله المَدینَةَ أقطَعَ الدّورَ، وَأَقطَعَ ابنَ مَسعودٍ فیمَن أقطَعَ، فَقالَ لَهُ أصحابُهُ: یا رَسولَ اللهِ نَکِّبهُ عَنّا(61)، قالَ: فَلِمَ بَعَثَنِیَ اللهُ إذا؟ إنَّ اللهَ عز و جل لا یُقَدِّسُ اُمَّةً لا یُعطونَ الضَّعیفَ مِنهُم حَقَّهُ.(62)
2 / 8
المَفاسِدُ الثَّقافِیَّةُ وَالاِقتِصادِیَّةُ
الکتاب
«إِنَّ اَللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» .(63)
الحدیث
3571 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إنّی أخافُ عَلَیکُم ثَلاثاً وهُنَّ کائِناتٌ: زَلَّةُ(64) عالِمٍ، وجِدالُ مُنافِقٍ بِالقُرآنِ، ودُنیا تُفَتحُ عَلَیکُم.(65)
3569 . امام على علیه السلام در نامهاش به مالک اشتر : براى آنان که با تو کار دارند، وقتى بگذار تا در آن وقت، شخصا به نیازهاى آنان رسیدگى کنى و به آنان، بارِ عام بده و در آن مجلس، براى خدایى که تو را آفریده است، فروتن باش و سربازان و محافظان خود را از آنان دور بدار، تا آن که مىخواهد با تو سخن بگوید، بدون اضطراب، سخنش را بگوید؛ زیرا من، بارها از پیامبر خدا شنیدم که مىفرمود: «امّتى که در آن، حقّ ناتوان از زورمند، بدون ترس و لرز، ستانْده نشود، هر گز خوشبخت نمىشود» .
3570 . المعجم الکبیر به نقل از یحیى بن جَعدة بن هُبَیره، درباره ابن مسعود : چون پیامبر صلى الله علیه و آله به مدینه آمد، خانهها را تقسیم کرد.(66) و ابن مسعود [که فقیر و ضعیف بود]، از جمله کسانى بود که پیامبر صلى الله علیه و آله به او سهمى بخشید یاران ایشان گفتند: اى پیامبر خدا! او را از ما دور کن.
فرمود: «پس، خداوند براى چه مرا به پیامبرى برانگیخت؟ خداوند عز و جل امّتى را که حقّ ضعیف خود را ندهند، به خوشبختى نمىرسانَد» .
2 / 8
مفاسد فرهنگى و اقتصادى
قرآن
«در حقیقت، خداوند، حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند» .
حدیث
3571 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من، از سه چیز بر شما مىترسم و این سه چیز، تحقّق خواهند یافت:
لغزش عالم، ستیزه کردن منافق به وسیله قرآن، و دنیایى که به روى شما گشوده مىشود
3572 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّما أتَخَوَّفُ عَلى اُمَّتی مِن بَعدی ثَلاثَ خِصالٍ: أن یَتَأَوَّلُوا القُرآنَ عَلى غَیرِ تَأویلِهِ، أو یَتَّبِعوا زَلَّةَ العالِمِ، أو یَظهَرَ فیهِم المَالُ حَتّى یَطغَوا ویَبطَروا! وَ سَاُنَبِّئُکُمُ المَخرَجَ مِن ذلِکَ: أمَّا القُرآنُ فَاعمَلوا بِحُکمِهِ وآمِنوا بِمُتشابِهِهِ، وأمَّا العالِمُ فَانتَظِروا فَیأَتَهُ(67) ولا تَتَّبِعوا زَلَّتَهُ، وأَمَّا المالُ فَإِنَّ المَخرَجَ مِنهُ شُکرُ النِّعمَةِ وأَداءُ حَقِّهِ.(68)
3573 . عنه صلى الله علیه و آله: أکثَرُ ما أَتَخَوَّفُ عَلى اُمَّتی مِن بَعدی رَجُلٌ یَتَأَوَّلُ القُرآنَ یَضَعُهُ عَلى غَیرِ مَواضِعِهِ، ورَجُلٌ یَرى أنَّهُ أحَقُّ بِهذَا الأَمرِ مِن غَیرِهِ.(69)
3574 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّی أخافُ عَلَیکُمُ استِخفافاً بِالدّینِ، وبَیعَ الحُکمِ، وقَطیعَةَ الرَّحِمِ، وأَن تَتَّخِذُوا القُرآنَ مَزامیرَ، وتُقَدِّموا أحَدَکُم ولَیسَ بِأَفضَلِکُم فِی الدّینِ.(70)
3575 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّی أخافُ عَلى اُمَّتِی اثنَتَینِ: القُرآنَ وَاللَّبَنَ(71) ؛ أمَّا اللَّبَنُ، فَیَبتَغونَ الرّیفَ ویَتَّبِعونَ الشَّهَواتِ ویَترُکونَ الصَّلَواتِ، وأَمَّا القُرآنُ، فَیَتَعَلَّمُهُ المُنافِقونَ فَیُجادِلونَ بِهِ المُؤمِنینَ.(72)
3576 . عنه صلى الله علیه و آله: أخوَفُ ما أخافُ عَلى اُمَّتی زَلّاتُ العُلَماءِ، ومَیلُ الحُکَماءِ، وسُوءُ التَّأویلِ.(73)
3572 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من براى امّتم بعد از خود، از سه چیز بیمناکم: این که قرآن را بر خلاف مقصودش تأویل کنند، یا از لغزش عالِم پیروى کنند، یا به چنان مال و ثروتى برسند که دچار سرکشى و سرمستى شوند و راه خارج شدن از این سه گرفتارى را هم به شما مىگویم امّا قرآن؛ به محکمات آن عمل کنید و به متشابهاتش ایمان آورید امّا عالم؛ منتظر بازگشتش [از لغزش و باز آمدن به مسیر درست] بمانید و از لغزش او پیروى نکنید امّا مال؛ برون شدن از آن، به گزاردن شکر نعمت است و پرداخت حقّش
3573 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیشترین ترس من براى امّتم پس از من، یکى مردى است که قرآن را نابهجا تأویل کند و دیگر، مردى که خود را به این کار، سزاوارتر از دیگرى بداند
3574 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ترس من براى شما، از این است که دین را سبُک بشمارید، حُکم را [با رشوه گرفتن]بفروشید، پیوندهاى خویشى را ببرید، قرآن را چونان مزامیر (سرودهاى مذهبى) قرار دهید وآن کسِ خود را که برترینِ شما در دین نیست، پیشوا ) / امام جماعت) گردانید
3575 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من بر امّتم از دو چیز مىترسم: قرآن و شیر.(74) امّا شیر؛ چون [به خاطر آن]در جستجوى روستاها و مزارع برمىآیند و از شهوات، پیروى مىکنند و نمازها را فرو مىگذارند؛ و امّا قرآن؛ چون منافقان، آن را فرا مىگیرند و به وسیله آن با مؤمنان، ستیزه مىکنند
3576 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیشترین ترس من براى امّتم از لغزشهاى عالمان، جانبدارى داوران و تفسیرهاى نادرست [از قرآن] است
3577 . عنه صلى الله علیه و آله: أشَدُّ ما یُتَخَوَّفُ عَلى اُمَّتی ثَلاثَةٌ: زَلَّةُ عالِمٍ، أو جِدالُ مُنافِقٍ بِالقُرآنِ، أو دُنیا تَقطَعُ رِقابَکُم، فَاتَّهِموها عَلى أنفُسِکُم.(75)
3578 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن سَلِمَ مِن اُمَّتی مِن أربَعِ خِصالٍ فَلَهُ الجَنَّةُ: مِنَ الدُّخولِ فِی الدُّنیا، وَاتِّباعِ الهَوى، وشَهوَةِ البَطنِ، وشَهوَةِ الفَرجِ.(76)
3579 . عنه صلى الله علیه و آله: أَیَّتُهَا الاُمَّةُ، إنّی لا أخافُ عَلَیکُم فیما لا تَعلَمونَ، ولکِنِ انظُروا کَیفَ تَعمَلونَ فیما تَعلَمونَ.(77)
3580 . عنه صلى الله علیه و آله: أکثَرُ ما تَلِجُ بِهِ اُمَّتِیَ النَّارَ الأَجوَفانِ: البَطنُ وَالفَرجُ.(78)
3581 . مستدرک الوسائل عن أنس: دَخلتُ عَلَى النَّبِیِ صلى الله علیه و آله وهُوَ نائِمٌ عَلى حَصیرٍ قَد أثَّرَ فی جَنبِهِ، قالَ: أمَعَکَ أحَدٌ غَیرُکَ؟ قُلتُ: لا.
قالَ: اِعلَم أنَّهُ قَدِ اقتَرَبَ أجَلی، وطالَ شَوقی إلى لِقاءِ رَبِّی وإلى لِقاءِ إخوانِیَ الأَنبیاءِ قَبلی ثُمَّ قالَ: لَیسَ شَیءٌ أحَبَّ إلَیَّ مِنَ المَوتِ، ولَیسَ لِلمُؤمِنِ راحَةٌ دونَ لِقاءِ اللهِ، ثُمَّ بَکى.
قُلتُ: لِمَ تَبکی؟
قالَ: وکَیفَ لا أبکی وأنَا أعلَمُ ما یَنزِلُ بِاُمَّتی مِن بَعدی!
قُلتُ: وما یَنزِلُ مِن بَعدِکَ یا رَسولَ اللهِ؟ !
قالَ: الأَهواءُ المُختَلِفَةُ، وقَطیعَةُ الرَّحِمِ، وحُبُّ المالِ وَالشَّرَفِ، وإظهارُ البِدعَةِ.(79)
3577 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدترین چیزى که از آن بر امّتم مىترسم، سه چیز است: لغزش عالم، یا مجادله کردن منافق به وسیله قرآن، یا دنیایى که گردنهاى شما را قطع مىکند پس، از دنیا بر خود بترسید
3578 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس از افراد امّتم از چهار چیز در امان بمانَد، بهشت، از آنِ اوست: از در آمدن به دنیا، پیروى هوس، شهوت شکم، و شهوت جنسى
3579 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى امّت! من براى شما در آنچه نمىدانید، نمىترسم؛ بلکه بنگرید که به آنچه مىدانید، چگونه عمل مىکنید
3580 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیشترین چیزى که امّتم به واسطه آنها به دوزخ مىرود، دو میانتهى است: شکم و فَرْج
3581 . مستدرک الوسائل به نقل از اَ نَس : بر پیامبر صلى الله علیه و آله در آمدم دیدم بر بوریایى خوابیده و آن بوریا بر پهلوى ایشان، رد انداخته است فرمود: «کس دیگرى هم با تو هست؟» .
گفتم: خیر.
فرمود: «بدان که اَ جَلم نزدیک شده و اشتیاقم به دیدار پروردگارم و به دیدار برادرانم و پیامبران پیش از خودم، شدّت یافته است» .
سپس فرمود: «هیچ چیز در نزد من، محبوبتر از مرگ نیست و مؤمن را بدون دیدار خداوند، آسودگى نیست» .
سپس گریست گفتم: چرا گریه مىکنى؟
فرمود: «چگونه گریه نکنم، در حالى که مىدانم پس از من، چه بر سرِ امّتم خواهد آمد؟» .
گفتم: اى پیامبر خدا! پس از شما، چه بر سرِ آنان مىآید؟
فرمود: «هوسهاى ) / فرقهها و گرایشهاى) گوناگون و بُریدن پیوندهاى خویشى، عشق به مال و مقام، و بدعتگذارى» .
3582 . رسول الله صلى الله علیه و آله: ثَلاثٌ أخافُهُنَّ عَلى اُمَّتی مِن بَعدی: الضَّلالَةُ بَعدَ المَعرِفَةِ، ومُضلّاتُ الفِتَنِ، وشَهوَةُ البَطنِ وَالفَرجِ.(80)
3583 . عنه صلى الله علیه و آله: أخوَفُ ما أخافُ عَلى اُمَّتی ثَلاثٌ: ضَلالَةُ الأَهواءِ، وَاتِّباعُ الشَّهَواتِ فِی البَطنِ وَالفَرجِ(81)، وَالعُجبُ.(82)
3584 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أخوفَ ما أخافُ عَلى اُمَّتی مِن بَعدی هذِهِ المَکاسِبُ الحَرامُ، وَالشَّهوَةُ الخَفِیَّةُ، وَالرِّبا.(83)
3585 . عنه صلى الله علیه و آله: أخوَفُ ما أخافُ عَلى اُمَّتی ثَلاثٌ مُهلِکاتٌ: شُحٌّ(84) مُطاعٌ، وَهَوًى(85) مُتَّبَعٌ، وإعجابُ کُلِّ ذی رَأیٍ بِرَأیِهِ.(86)
3586 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّما أخافُ عَلى اُمَّتی ثَلاثاً: شُحّاً مُطاعا، وهَوىً مُتَّبَعا، وإماما ضالّاً(87).(88)
3587 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلى اُمَّتِیَ الهَوى وطولُ الأَمَلِ؛ أمَّا الهَوى فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الحَقِّ، وأَمّا طولُ الأَمَلِ فَیُنسِی الآخِرَةَ.(89)
3588 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أشَدَّ ما أتَخَوَّفُ عَلَیکُم خَصلَتانِ: أمّا إحداهُما(90) فَاتِّباعُ الهَوى، وأَمَّا
الاُخرى فَطولُ الأَمَلِ.
فَأَمَّا اتِّباعُ الهَوى، فَإِنَّهُ یَعدِلُ عَنِ الحَقِّ، ومَن عَدَلَ عَنِ الحَقِّ فَهُوَ صاحِبُ هَوًى.
وأَمّا طُول الأَمَلِ فَإِنَّهُ حُبُّ الدُّنیا.(91)
3582 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه چیز است که از آنها بر امّتم پس از خود مىترسم: گمراهى پس از شناخت، فتنههاى گمراه کننده، و شکمبارگى و شهوتپرستى
3583 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ترسناکترین چیزى که از آنها بر امّتم مىترسم، سه چیز است: هوسهاى (گرایشهاى) انحرافى، پیروى از شهوت شکم و شهوت جنسى، و خودپسندى
3584 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ترسناکترین چیزى که از آن بر امّتم، پس از خود، مىترسم، این درآمدهاى حرام است و شهوت نهفته و ربا
3585 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ترسناکترین چیزى که از آنها بر امّتم مىترسم، سه چیز مهلک است: فرمانبَرى از بخل، هوسِ پیروى شده، و خوشایندى هر صاحب رأیى به رأى خویش
3586 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من، در حقیقت، از سه چیز براى امّت خود بیمناکم: فرمانبَرى از بخل، پیروى از هوس، و پیشواى گمراه
3587 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدترین چیزى که از آن بر امّتم مىترسم، هوس و آرزوى دراز است؛ زیرا هوس، از حق، باز مىدارد و آرزوى دراز، آخرت را از یاد مىبَرَد
3588 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدترین چیزى که از آن بر شما مىترسم، دو ویژگى است: یکى
دنبالهروىِ هوس، و دیگرى آرزوى دراز دنبالهروىِ هوس، از حق منحرف مىگردانَد و هر که از حق منحرف شود، در واقع، پیرو هوس است آرزوى دراز هم از دنیادوستى است
3589 . عنه صلى الله علیه و آله: أخشى ما خَشیتُ عَلى اُمَّتی کَبِرُ البَطنِ، ومُداوَمَةُ النَّومِ، وَالکَسَلُ، وضَعفُ الیَقینِ.(92)
3590 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلى اُمَّتیَ النِّساءُ وَالخَمرُ.(93)
3591 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلى اُمَّتی عَمَلُ قَومِ لوطٍ، فَلتَرتَقِب اُمَّتِیَ العَذابَ إذا تَکافَى الرِّجالُ بِالرِّجالِ، وَالنِّساءُ بِالنِّساءِ.(94)
3592 . عنه صلى الله علیه و آله: هَلاکُ اُمَّتی فی ثَلاثٍ: فِی العَصَبِیَّةِ، وَالقَدرِیَّةِ(95)، وَالرِّوایَةِ مِن(96) غَیرِ ثَبتٍ.(97)
3593 . عنه صلى الله علیه و آله: ثَلاثٌ لَم تَسلَم مِنها هذِهِ الاُمَّةُ: الحَسَدُ، وَالظَنُّ، وَالطِّیَرَةُ(98).(99)
3594 . الإمام علیّ علیه السلام: قالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: إذا فَعَلَت اُمَّتی خَمسَ عَشرَةَ خَصلَةً حَلَّ بِهَا البَلاءُ فَقیلَ: وما هُنَّ یا رَسولَ اللهِ؟
قالَ: إذا کانَ المَغنَمُ دُوَلاً(100)، وَالأَمانَةُ مَغنَماً، وَالزَّکاةُ مَغرَماً، وأطاعَ الرَّجُلُ زَوجَتَهُ وعَقَّ اُمَّهُ، وبَرَّ صَدیقَهُ وجَفا أباهُ، وَارتَفَعَتِ الأَصواتُ فِی المَساجِدِ، وکانَ زَعیمُ القَومِ أرذَلَهُم، واُکرِمَ الرَّجُلُ مَخافَةَ شَرِّهِ، وشُرِبَتِ الخُمورُ، ولُبِسَ الحَریرُ، وَاتُّخِذَتِ القَیناتُ(101)، وَالمَعازِفُ(102)، ولَعَنَ آخِرُ هذِهِ الاُمَّةِ أوَّلَها، فَلیَرتَقِبوا عِندَ ذلِکَ ریحاً حَمراءَ، أو خَسفا ومَسخا.(103)
3589 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بیشترین ترس من براى امّتم، از شکمبارگى و پُرخوابى و تنبلى و سستىِ یقین است
3590 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدترین چیزى که از آنها بر امّتم مىترسم، زناناند و شراب
3591 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خوفناکترین چیزى که از آن بر امّتم مىترسم، عمل قوم لوط است پس هر گاه مردان به مردان و زنان به زنان روى آوردند، امّت من باید منتظر عذاب باشد
3592 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نابودى امّت من، در سه چیز است: در تعصّب [قبیلهاى و نژادى] و قَدَریگرى(104) و روایت کردن از فرد غیر موثّق.
3593 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه چیز است که این امّت از آنها سالم نمانده است: حسادت، گمان، و بدبینى.
3594 . امام على علیه السلام: پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «هر گاه امّتم پانزده کار انجام دهند، بلا بر آنان فرود مىآید» .
گفته شد: آنها کداماند، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «هر گاه غنایم، مختصّ گروهى خاص گردد؛ امانت، غنیمت تلقّى شود؛ زکات [دادن]، زیان شمرده شود؛ مرد از زنش فرمانبَرى و از مادرش نافرمانى کند؛ به دوستش نیکى و با پدرش بدرفتارى کند؛ صداها در مسجدها بلند شوند؛ پیشواى مردم، پستترینِ آنان باشد؛ به مرد، از بیمِ گزند او احترام بگذارند؛ شرابها نوشیده شوند؛ ابریشم بپوشند؛ کنیزکانِ خنیاگر و سازها رواج یابند؛ و آخر این امّت، اوّل آن را لعنت کند در این هنگام، باید منتظر بادِ سرخ یا فرو شدن در کام زمین یا مسخ شدن باشند» .
3595 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إذا استَحَلَّت اُمَّتی سِتّاً فَعَلَیهِمُ الدَّمارُ: إذا ظَهَرَ فیهِمُ التَّلاعُنُ، وشَرِبُوا الخُمورَ، ولَبَسوا الحَریرَ، وَاتَّخَذوا القِیانَ، وَاکتَفَى الرِّجالُ بِالرِّجالِ، وَالنِّساءُ بِالنِّساءِ.(105)
3596 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا ظَهَرَ فی اُمَّتی عَشرُ خِصالٍ ابتَلاهُمُ اللهُ بِعَشَرَةٍ: إذا مَنَعُوا الزَّکاةَ ماتَتِ المَواشی، وإذا مَنَعُوا الصَّدَقاتِ کَثُرَتِ الأَمراضُ، وإذا أکَلُوا الرِّبا کَثُرَتِ الزَّلّاتُ، وإذا جارَتِ السَّلاطینُ ابتَلاهُمُ اللهُ بِالعَدُوِّ، وإذا حَکَموا بِغَیرِ عَدلٍ ارتَفَعَتِ البَرَکاتُ، وإذا تَعَدَّوا عَن حُدودِ اللهِ سَلَّطَ اللهُ عَلَیهِمُ القَتلَ، وإذا بَخَسُوا(106) المیزانَ سَلَّطَ اللهُ عَلَیهِمُ النَّقصَ(107).(108)
3595 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه امّتم شش چیز را روا بشمارند، نابود مىشوند: هر گاه لعن کردن یکدیگر در میانشان رواج یابد، شرابها بنوشند، ابریشم بپوشند، کنیزکان خُنیاگر برگیرند، و مردان به مردان و زنان به زنان، بسنده کنند.
3596 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه در میان امّتم ده چیز(109) پدیدار گردد، خداوند، آنان را به ده چیز مبتلا کند: هر گاه زکات ندهند، دامها مىمیرند؛ هر گاه صدقه ندهند، بیمارىها بسیار مىشوند؛ هر گاه ربا بخورند، لغزشها فزونى مىگیرند؛ هر گاه پادشاهانْ ستم کنند، خداوند عز و جل آنان را به دشمنْ گرفتار مىکند؛ هر گاه به ناحق قضاوت کنند، برکتها مىروند؛ هر گاه از حدود خدا تجاوز کنند، خداوند عز و جل قتل را بر آنان چیره مىگرداند، و هر گاه از ترازو کم بگذارند، خداوند، کاستى را بر آنان مسلّط مىکند.
3597 . عنه صلى الله علیه و آله: لا تَزالُ هذِهِ الاُمَّةُ بِخَیرٍ تَحتَ یَدِ اللهِ وفی کَفِّهِ، ما لَم یُمالِئ(110) قُرّاؤُها اُمَراءَها، ولَم یُزَکِّ صُلَحاؤُها فُجّارَها، ولَم یُمالِئ أخیارُها أشرارَها فَإِذا فَعَلوا ذلِکَ، رَفَعَ اللهُ تَعالى یَدَهُ عَنهُم، ثُمَّ سَلَّطَ عَلَیهِم جَبابِرَتَهُم فَساموهُم سوءَالعَذابِ، وضَرَبَهُم بِالفاقَةِ وَالفَقرِ، ومَلأَ قُلوبَهُم رُعباً.(111)
3598 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا مَشَت اُمَّتی بِالمُطَیطاءِ(112)، وخَدَمَها أبناءُ المُلوکِ؛ أبناءُ فارِسَ وَالرّومِ، سُلِّطَ شِرارُها عَلى خِیارِها.(113)
3599 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا تَصامَّت اُمَّتی عَن سائِلِها، ومَشَت بِتَبَختُرِها، حَلَفَ رَبّی عز و جلبِعِزَّتِهِ، فَقالَ: وعِزَّتی، لَاُعَذِّبَنَّ بَعضَهُم بِبَعضٍ.(114)
3600 . عنه صلى الله علیه و آله: لَو لَم تَغِلَّ(115) اُمَّتی، ما قَوِیَ عَلَیهِم عَدُوٌّ لَهُم.(116)
3601 . مسند ابن حنبل عن شدّاد بن أوس عن رسول الله صلى الله علیه و آله: أتَخَوَّفُ عَلى اُمَّتِیَ الشِّرکَ وَالشَّهوَةَ الخَفِیَّةَ، قالَ: قُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، أتُشرِکُ اُمَّتُکَ مِن بَعدِکَ؟
قالَ: نَعَم، أما إنَّهُم لا یَعبُدونَ شَمساً ولا قَمَراً ولا حَجَراً ولا وَثَناً، وَلکِن یُراؤونَ بِأَعمالِهِم وَالشَّهوَةُ الخَفِیَّةُ أن یُصبِحَ أحَدُهُم صائِماً، فَتَعرِضُ لَهُ شَهوَةٌ مِن شَهَواتِهِ فَیَترُکُ صومَهُ.(117)
3597 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: این امّت، پیوسته در خیر است و دست خدا بر سرِ اوست، تا زمانى که قاریان آن،(118) از امیرانش جانبدارى نکنند و نیکان آن، نابهکارانش را به نیکى نستایند و خوبان آن، از بدانش حمایت نکنند پس هر گاه چنین کردند، خداوند متعال، دستش را از سرِ آنان بر مىدارد و سپس ستمگرانشان را بر آنان مسلّط مىگردانَد و آن ستمگران، آنان را سخت شکنجه مىکنند و به فقر، گرفتارشان مىسازند و دلهایشان را از وحشت، پُر مىکنند
3598 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه امّت من با تکبّر راه رفتند و شاهزادگان ایران و روم، خدمتکارِ آنان شدند، بَدان ایشان بر خوبانشان مسلّط مىگردند
3599 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه امّت من به خواهش درخواست کنندهاش گوش نداد و متکبّرانه راه رفت، پروردگارم به عزّتش سوگند خورده و فرموده است: «به عزّتم سوگند که آنان را به واسطه یکدیگر، عذاب مىکنم!» .
3600 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر امّت من خیانت پیشه نمىکردند، هیچ دشمنى بر آنان، چیره نمىشد
3601 . مسند ابن حنبل به نقل از شدّاد بن اوس : پیامبر خدا فرمود: «بر امّتم از شرک و شهوت پنهانى مىترسم» .
من گفتم: اى پیامبر خدا! آیا امّتت پس از تو مشرک مىشوند؟
فرمود: «آرى؛ امّا آنان، خورشید و ماه و سنگ و بتى نمىپرستند؛ بلکه در اعمالشان ریا مىکنند شهوت پنهانى هم این است که هر یک از آنان، صبحِ خود را با روزه آغاز مىکند؛ امّا [در بین روز]با شهوتى از شهواتش مواجه مىشود و روزهاش را رها مىکند» .
3602 . رسول الله صلى الله علیه و آله: ما أخافُ عَلى اُمَّتی إلّا ضَعفَ الیَقینِ.(119)
3603 . عنه صلى الله علیه و آله: یا مَعشرَ التُّجّارِ، إنَّکُم قَد وُلِّیتُم أمرا هَلَکَت فیهِ الاُمَمُ السَّالِفَةُ؛ المِکیالَ وَالمیزانَ.(120)
3604 . المستدرک على الصحیحین عن أبی هریرة عن رسول الله صلى الله علیه و آله: سَیُصیبُ اُمَّتی داءُ الاُمَمِ، فَقالوا: یا رَسولَ اللهِ وما داءُ الاُمَمِ؟
قالَ: الأَشَرُ(121)، وَالبَطَرُ(122)، وَالتَّکاثُرُ(123)، وَالتَّناجُشُ فِی الدُّنیا، وَالتَّباغُضُ وَالتَّحاسُدُ حَتّى یَکونَ البَغیُ.(124)
2 / 9
الإِملاءُ وَالاِستِدراجُ
الکتاب
«وَ لَقَدِ اُسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کانَ عِقابِ» .(8)
3602 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: من بر امّتم از چیزى جز سستىِ یقین نمىترسم.
3603 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى گروه بازرگانان! شما عهدهدار چیزى شدهاید که امّتهاى گذشته بر اثر آن، به هلاکت افتادند: پیمانه و ترازو
3604 . المستدرک على الصحیحین به نقل از ابو هُرَیره : پیامبر خدا فرمود: «به زودى، امّت من به درد امّتها گرفتار خواهند شد» .
گفتند: اى پیامبر خدا! درد امّتها چه دردى است؟
فرمود: «کفران نعمت و سرمستى از نعمتها و تفاخر به بیشتر داشتن و فزونخواهى در دنیا و کینهتوزى و حسدورزى نسبت به یکدیگر، تا جایى که سرکشى سر بر دارد» .
2 / 9
املا و استدراج
قرآن
«و بىگمان، فرستادگان پیش از تو [نیز] مسخره شدند. پس به کسانى که کافر شده بودند، مهلت دادم آن گاه آنان را [به کیفر] گرفتم. پس چگونه بود کیفر من؟» .
«وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ أَمْلَیْتُ لَها وَ هِیَ ظالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُها وَ إِلَیَّ اَلْمَصِیرُ» .(125)
«وَ لا یَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ» .(126)
«وَ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ – وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ» .(127)
«وَ اِصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اُهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلاً – وَ ذَرْنِی وَ اَلْمُکَذِّبِینَ أُولِی اَلنَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِیلاً» .(128)
الحدیث
3605 . مسند ابن حنبل عن عُقبَة بن عامر عن رسول الله صلى الله علیه و آله: إذا رَأَیتَ اللهَ یُعطِی العَبدَ مِنَ الدُّنیا عَلى مَعاصیهِ ما یُحِبُّ، فَإِنَّما هُوَ استِدراجٌ ثُمَّ تَلا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله «فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ»(129).(130)
«و چه بسا شهرى که مهلتش دادم، در حالى که ستمکار بود سپس [گریبان] آن را گرفتم، و فرجام، به سوى من است» .
«و البتّه نباید کسانى که کافر شدهاند، تصوّر کنند که این که به ایشان مهلت مىدهیم، براى آنان نیکوست ما فقط به ایشان مهلت مىدهیم تا بر گناه [خود] بیفزایند، و [آن گاه] عذابى خفّتآور خواهند داشت» .
«و کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج، از جایى که نمىدانند، گریبانشان را خواهیم گرفت. و به آنان مهلت مىدهم، که تدبیر من، استوار است» .
«و بر آنچه مىگویند، شکیبا باش و از آنان با دورى گزیدنى خوش، فاصله بگیر. و مرا با تکذیبکنندگانِ توانگر وا گذار و اندکى مهلتشان ده» .
حدیث
3605 . مسند ابن حنبل به نقل از عُقبة بن عامر : پیامبر خدا فرمود: «هر گاه دیدى که خداوند، بهره دنیا را به بندهاى عطا مىفرماید تا به گناهانى که مىخواهد، بپردازد، این جز پلّه پلّه فرو افتادنش نیست» .
سپس پیامبر خدا این آیه را تلاوت فرمود: «پس چون آنچه را بِدان پند داده شدند، فراموش کردند، درهاى همه چیز را بر آنان گشودیم و چون بدانچه داده شدند، شادمان گشتند، ناگهان گرفتیمشان پس همان دم، نومید شدند» .
1) الزخرف:23 25.
2) مسند ابن حنبل: ج 6 ص 441 عن أبی الدرداء.
3) سنن أبی داوود: ج 4 ص 98 ح 4252 عن ثوبان؛ بحار الأنوار: ج 28 ص 32 نقلاً عن جامع الاُصول.
4) المعجم الکبیر: ج 8 ص 149 ح 7653 عن أبی اُمامة.
5) الفردوس: ج 1 ص 246 ح 952 عن ابن عمر.
6) الفردوس: ج 1 ص 246 ح 954 عن أبی سعید الخدری.
7) الأنعام:10.
8) الرعد:32.
9) یس:30 و 31.
10) الزخرف:6 8.
11) السیرة النبویّة لابن هشام: ج 2 ص 36.
12) هود:116 و 117.
13) مسند ابن حنبل: ج 6 ص 218 ح 17736 عن عدی بن عمیرة.
14) عَیَّرتُه به: قبّحتُه به ونَسَبْتُه إلیه (المصباح المنیر: ص 439 «عار») وفی قرب الإسناد: ص 55 ح 179 «یغیّر» بدل «یعیّر».
15) ثواب الأعمال: ص 311 ح 2 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام، بحار الأنوار: ج 100 ص 78 ح 35.
16) المائدة:79.
17) کنز العمّال: ج 16 ص 192 ح 44216 نقلاً عن وکیع عن الإمام علیّ علیه السلام.
18) آل عمران:105.
19) الانعام:65.
20) صحیح البخاری: ج 3 ص 1282 ح 3289 و ج 2 ص 849 ح 2279 کلاهما عن ابن مسعود.
21) مسند ابن حنبل: ج 1 ص 377 ح 1539 عن سعد بن أبی وقّاص.
22) المعجم الأوسط: ج 7 ص 370 ح 7754 عن ابن عمر؛ کتاب سلیم بن قیس: ج 2 ص 570 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله و ص 845 عن ابن عبّاس، بحار الأنوار: ج 28 ص 55 ح 22.
23) المستدرک على الصحیحین: ج 4 ص 569 ح 8597.
24) کنز العمّال: ج 10 ص 197 ح 29038 نقلاً عن الحاکم فی تاریخه عن أنس.
25) الخصال: ص 69 ح 103 عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 2 ص 106 ح 3.
26) عصبیّت: قومگرایى، تعصّبهاى نژادى و قبیلهاى.
27) مسند ابن حنبل: ج 1 ص 57 ح 143 وص 101 ح 310 کلاهما عن عمر؛ منیة المرید: ص 137، بحار الأنوار: ج 2 ص 110 ح 21.
28) الجَنانُ: القَلْبُ (الصحاح: ج 5 ص 2094 «جنن»).
29) نهج البلاغة: الکتاب 27 عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 2 ص 110 ح 20؛ المعجم الأوسط: ج 7 ص 128 ح 7065 عن الحارث عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله.
30) فی مسند الشهاب: ج 2 ص 174 ح 1127 والفردوس: ج 1 ص 61 ح 172 «عالم» بدل «العالم» ، وهو الأنسب للسیاق.
31) ما هَوَى: ما أحبّ (النهایة: ج 5 ص 285 «هوا»).
32) المعجم الکبیر: ج 17 ص 17 ح 14؛ مستدرک الوسائل: ج 17 ص 358 ح 21575 نقلاً عن لبّ اللباب مخطوط.
33) صحیح مسلم: ج 2 ص 728 ح 122؛ تنبیه الخواطر: ج 1 ص 133 نحوه.
34) تَداعَت علیکم الاُمم: أی اجتمعوا ودعا بعضهم بعضا (النهایة: ج 2 ص 120 «دعا»).
35) غُثاءُ السیلِ: ما یجیء فوق السیل ممّا یحمله من الزبد والوسخ وغیره (النهایة: ج 3 ص 343 «غثا»).
36) الوَهْنُ: الضَعْفُ (الصحاح: ج 6 ص 2215 «وهن»).
37) سنن أبی داوود: ج 4 ص 111 ح 4297.
38) نوادر الاُصول: ج 2 ص 12 عن أبی هریرة؛ تنبیه الخواطر: ج 1 ص 75 و ج 2 ص 243.
39) زهرة الدُّنیا وزینتها أی: حُسنها وبهجتُها وکثرةُ خیرها (النهایة: ج 2 ص 322 «زهر»).
40) تفسیر الطبری: ج 13 الجزء 25 ص 30؛ تفسیر جوامع الجامع: ج 3 ص 286.
41) مسند الشامیّین: ج 2 ص 164 ح 1115 عن أبی عامر الأشعری؛ تنبیه الخواطر: ج 1 ص 127.
42) الفِتْنَةُ: الامتحان والاختبار (الصحاح: ج 6 ص 2175 «فتن»).
43) سنن الترمذی: ج 4 ص 569 ح 2336 عن کعب بن عیاض.
44) هکذا فی المصدر، وفی المصادر الاُخرى: «لَأَخوَفُ».
45) السنن الکبرى: ج 9 ص 302 ح 18609.
46) الضَّبعُ: یعنی السنة المُجدبة، وهی فی الأصل الحَیَوانُ المعروف، والعرب تُکنّی به عن سنة الجدب (النهایة: ج 3 ص 73 «ضبع»).
47) مسند ابن حنبل: ج 9 ص 46 ح 23183 و ج 8 ص 130 ح 21603 عن أبی ذرّ نحوه.
48) صحیح البخاری: ج 3 ص 1152 ح 2988 و ج 4 ص 1473 ح 3791 کلاهما عن عمرو بن عوف.
49) الزّیْغُ: الشّکُّ والجورُ عن الحقّ (تاج العروس: ج 12 ص 29 «زیغ»).
50) مسند ابن حنبل: ج 9 ص 256 ح 24037 عن عوف بن مالک.
51) صحیح البخاری: ج 4 ص 1486 ح 3816 و ج 1 ص 451 ح 1279 وفیه «أخاف» بدل «أخشى» فی کلا الموضعین وکلاهما عن عقبة بن عامر.
52) الفردوس: ج 3 ص 338 ح 5019 عن حذیفة.
53) فی کنز العمّال: ج 3 ص 221 ح 6248 «مِن جَمعِها» ، و فی فردوس الأخبار (ج 1 ص 207 ح 614) : «مِمَّن جَمَعَهُما».
54) الفردوس: ج 1 ص 171 ح 641 عن أبی هریرة.
55) کنز العمال: ج 3 ص 199 ح 6161 عن عمرو بن عوف.
56) غیر مُتَعْتَعٍ: أی من غیر أن یصیبه أذى یُقلقه ویزعجه (النهایة: ج 1 ص 190 «تعتع»).
57) المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 287 ح 5117 عن أبی سفیان بن الحارث بن عبد المطّلب.
58) المعجم الأوسط: ج 7 ص 178 ح 7208 عن عائشة.
59) المعجم الکبیر: ج 19 ص 385 ح 903.
60) نهج البلاغة: الکتاب 53، بحار الأنوار: ج 33 ص 608 ح 744.
61) نَکِّب عنّا [فلانا]: أی نحِّهِ عنّا (النهایة: ج 5 ص 112 «نکب»).
62) المعجم الکبیر: ج 10 ص 222 ح 10534.
63) الرعد:11.
64) الزَّلَلُ: الخطأُ والذنب (النهایة: ج 2 ص 310 «زلل»).
65) المعجم الأوسط: ج 6 ص 342 ح 6575 عن معاذ بن جبل.
66) یعنى مهاجران را با رضایت انصار، در خانههاى آنان، سکونت داد (نیل الأوطار: ج 6 ص 56).
67) الفَیءُ: الرجوع (النهایة: ج 3 ص 482 «فیأ»).
68) الخصال: ص 164 ح 216 عن محمّد بن کعب، بحارالأنوار: ج 2 ص 42 ح 8.
69) المعجم الأوسط: ج 2 ص 242 ح 1865 عن عمر بن الخطّاب؛ منیة المرید: ص 369 ولیس فیه ذیله من «ورجل. . .».
70) عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 2 ص 42 ح 140 عن داوود بن سلیمان الفراء عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 22 ص 452 ح 8.
71) قال ابن الأثیر: ومنه الحدیث «سیهلک من اُمّتى. . . أهل اللبن» . . . قال الحربی: أظنُّهُ أراد: یتباعدون عن الأمصار وعن صلاة الجماعة، ویطلبون مواضع اللَّبن فی المراعی والبوادی (النهایة: ج 4 ص 228 «لبن»).
72) مسند ابن حنبل: ج 6 ص 142 ح 17426 عن عقبة بن عامر.
73) تنبیه الخواطر: ج 2 ص 227.
74) ابن اثیر مىگوید: از همین باب است حدیث: «به زودى، اهل لَبَن از امّت من، هلاک خواهند شد» . حربى مىگوید: «به گمانم مراد ایشان، این است که: از شهرها و از نماز جماعت، فاصله خواهند گرفت و به جایگاههاى [تولید] شیر در چراگاهها و بادیهها مىروند» . خلاصه منظور، این است که مسلمانان، دوباره به بادیهها و روستاها باز خواهند گشت و مَدنیّت خویش را از دست خواهند داد.
75) الخصال: ص 163 ح 214 عن ابن عمر، بحارالأنوار: ج 2 ص 49 ح 12.
76) الخصال: ص 223 ح 54 عن الحسین بن زید بن علیّ عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 71 ص 271 ح 14.
77) حلیة الأولیاء: ج 8 ص 132 عن أبی هریرة.
78) الکافی: ج 2 ص 79 ح 5 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 71 ص 269 ح 5.
79) مستدرک الوسائل: ج 12 ص 64 ح 13519 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب.
80) الکافی: ج 2 ص 79 ح 6 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 71 ص 269 ح 5.
81) فی المصدر: «والفجر» ، والصواب ما أثبتناه کما فی المصادر الاُخرى.
82) نوادر الاُصول: ج 1 ص 441 عن أفلح.
83) الکافی: ج 5 ص 124 ح 1 عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 73 ص 158 ح 3.
84) الشُّحُّ: أشدّ البخل (النهایة: ج 2 ص 448 «شحح»).
85) الهَوى: هَوَى النّفْس (الصحاح: ج 6 ص 2537 «هوى»).
86) حلیة الأولیاء: ج 2 ص 160؛ الخصال: ص 84 ح 11 کلاهما عن أنس، بحارالأنوار: ج 72 ص 314 ح 13.
87) فی المصدر: «ضلالاً» ، والتصویب من بحارالأنوار والمصادر الاُخرى.
88) تحف العقول: ص 58، بحار الأنوار: ج 77 ص 161 ح 178؛ اُسد الغابة: ج 4 ص 220 الرقم 3946.
89) الخصال: ص 51 ح 62 و ص 52 ح 62 کلاهما عن جابر، بحار الأنوار: ج 70 ص 75 ح 3؛ شعب الإیمان: ج 7 ص 370 ح 10616 عن جابر بن عبد الله.
90) فی المصدر: «أحدهما» ، والصواب ما أثبتناه.
91) الأمالی للشجری: ج 2 ص 161 عن أبی حفص عن الإمام علیّ علیه السلام.
92) الجامع الصغیر: ج 1 ص 49 ح 295 نقلاً عن الدارقطنی فی الأفراد عن جابر.
93) تاریخ بغداد: ج 14 ص 79 الرقم 7432 عن هبیرة بن یریم عن الإمام علیّ علیه السلام.
94) مستدرک الوسائل: ج 14 ص 347 ح 16912 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب؛ سنن الترمذی: ج 4 ص 58 ح 1457 عن جابر وفیه صدره إلى «لوط».
95) القَدَرِیَّة: هم الذین یقولون إنّ الخیر والشرّ بأیدینا ویقولون إنّه لا قَدَر، ویزعمون أنّهم قادرون على الهدى والضلالة وذلک إلیهم إن شاؤوا اهتدوا وإن شاؤوا ضلّوا (راجع: موسوعة العقائد الإسلامیة: عدل الله / القسم الثانی / الفصل الثامن: دور القضاء والقدر فى أفعال الإنسان / معنى القدریّة).
96) فی المصدر: «فی» ، والتصویب من المصادر الاُخرى.
97) المعجم الکبیر: ج 11 ص 74 ح 11142 عن ابن عبّاس.
98) الطِّیَرَةُ: هی التشاؤمُ بالشیء (النهایة: ج 3 ص 152 «طیر»).
99) کنز العمّال: ج 16 ص 27 ح 43789 نقلاً عن رسته فی الإیمان عن الحسن.
100) دُوَل: جمع دُولة بالضمّ وهو ما یُتداول من المال، فیکون لقوم دون قوم (النهایة: ج 2 ص 140 «دول»).
101) القَیْنَةُ: الأَمَةُ المُغَنِّیَةُ، تکون من التَّزَیُّن لأنَّها کانت تزَیَّنُ (لسان العرب: ج 13 ص 351 «قین») ویُجمَع على القِیناتِ والقِیانِ.
102) المعازف: هی الدُّفوف وغیرها ممّا یُضربُ به (النهایة: ج 3 ص 230 «عزف»).
103) سنن الترمذی: ج 4 ص 494 ح 2210 عن محمّد بن عمر بن علیّ؛ الخصال: ص 500 ح 1 عن محمّد بن الحنفیّة وص 501 ح 2 عن محمّد بن علیّ وکلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج 6 ص 304 ح 4.
104) کسانى که معتقدند خیر و شر در دست خودِ ماست و مىگویند تقدیرى در میان نیست و بر این باورند که قادر به هدایت و ضلالتاند و این امر، در اختیار انسان است و اگر بخواهند، به راه راست مىروند و اگر بخواهند، در گمراهى قدم مىگذارند (ر ک: دانشنامه عقاید اسلامى: عدل خدا / نقش قضا و قدر در افعال انسان / معناى قَدَریگرى).
105) المعجم الأوسط: ج 2 ص 18 ح 1086 عن أنس.
106) بَخَسَهُ: إذا أنقصه (الصحاح: ج 3 ص 907 «بخس»).
107) کذا فی الأصل، وهی سبعة أشیاء! (هامش المصدر).
108) معدن الجواهر: ص 72.
109) در نسخه اصل، به همین صورت (ده چیز) آمده است، در حالى که اینها هفت تا هستند (حاشیه مصدر).
110) «تَمالَأَ عَلَیهِ أهلُ صنعاء» أی تساعدوا واجتمعوا وتعاونوا (النهایة: ج 4 ص 353 «ملأ»).
111) أعلام الدین: ص 281، بحارالأنوار: ج 75 ص 381 ح 47؛ الزهد لابن المبارک: ص 282 ح 821 عن خلیة بن الحسان عن الحسن نحوه.
112) فی المصدر: «بالمطیطیاء» ، والصواب ما أثبتناه کما فی المصادر الاُخرى والمُطَیْطَاءُ: مِشیَةٌ فیها تبختر ومدّ الیدین (النهایة: ج 4 ص 340 «مطا»).
113) سنن الترمذی: ج 4 ص 526 ح 2261 عن ابن عمر؛ معانی الأخبار: ص 301 ح 1 عن عمرو بن جمیع عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلى الله علیه و آله نحوه وفیه «کان بأسهم بینهم» بدل «سُلّط شرارها على خیارها» ، بحار الأنوار: ج 18 ص 145 ح 3.
114) ثوابُ الأعمال: ص 300 ح 1 عن عاصم الکوفی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام، بحار الأنوار: ج 76 ص 303 ح 7.
115) الغِلُّ: الغِشّ والحِقْدُ، وغَلَّ من المغنم: خان (الصحاح: ج 5 ص 1783 «غلل»).
116) مسند زید: ص 357؛ المعجم الأوسط: ج 8 ص 105 ح 8108 عن أبی ذرّ وفیه «لم یقم لهم عدوّ أبداً» بدل «ما قوی علیهم عدوّ لهم».
117) مسند ابن حنبل: ج 6 ص 77 ح 17120.
118) مقصود، عالمان دیناند.
119) المعجم الأوسط: ج 8 ص 359 ح 8869 عن أبی هریرة.
120) السنن الکبرى: ج 6 ص 53 ح 11166 عن ابن عبّاس.
121) أشِرَ: کَفَرَ النِّعمةَ فلم یشکرها (المصباح المنیر: ص 15 «أشر»).
122) البَطَرُ: الطُغیانُ عند النِّعمة وطولُ الغِنى (النهایة: ج 1 ص 135 «بطر»).
123) التَّکاثُرُ: التباری بکثرة المال والعزِّ (مفردات ألفاظ القرآن: ص 703 «کثر»).
124) المستدرک على الصحیحین: ج 4 ص 186 ح 7311.
125) الحج:48.
126) آل عمران:178.
127) الاعراف:182 و 183.
128) المزمّل:10 و 11.
129) الأنعام:44.
130) مسند ابن حنبل: ج 6 ص 122 ح 17313؛ تنبیه الخواطر: ج 2 ص 232 نحوه.