5 / 1 النَّصُّ مِنَ اللّهِ
الکتاب
«وَ إِذِ اِبْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی اَلظّالِمِینَ» .(1)
الحدیث
2992 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أیُّهَا النّاسُ، لا تَأتونی غَدا بِالدُّنیا تَزُفّونَها زَفّا(2) ، ویَأتی أهلُ بَیتی شُعثا(3) غُبرا مَقهورینَ مَظلومینَ، تَسیلُ دِماؤُهُم، إیّاکُم وَاتِّباعَ الضَّلالَةِ وَالشّورى لِلجَهالَةِ، ألا وإنَّ هذَا الأَمرَ لَهُ أصحابٌ قَد سَمّاهُمُ اللّهُ عز و جل لی وعَرَّفَنیهِم، وَأَبلَغتُکُم ما اُرسِلتُ بِهِ إلَیکُم، ولکِنّی أراکُم قَوما تَجهَلون.(4)
5 / 1
تعیین شدن از جانب خداوند
قرآن
«و آن گاه که ابراهیم را پروردگارش آزمود و او آنها (آزمایشها) را به انجام رساند، فرمود: «من، تو را پیشواى مردم قرار دادم» . ابراهیم گفت: «و از فرزندان من؟» . فرمود: «عهد من به ستمکاران [ِ از فرزندان تو] نمى رسد»» .
حدیث
2992 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى مردم! فردا [ى قیامت] با عروس دنیا نزد من نیایید، در حالى که خانوادهام ژولیده و خاکآلود و شکستخورده و ستمدیده و در حالى که خونهایشان جارى است، نزد من آیند. زنهارتان باد از تعبیّت گمراهى و شوراى جهالت! بدانید که این مقام [پیشوایى و امامت] صاحبانى دارد که خداوند عز و جل آنان را برایم نام برده و به من معرّفىشان کرده است و من، پیامى را که براى ابلاغ آن به شما فرستاده شدهام به شما رساندم. با این حال، شما را مردمى نادان مىبینم.(5)
2993 . المناقب لابن شهر آشوب عن ابن جریر الطبری: لَمّا کانَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله یَعرِضُ نَفسَهُ عَلَى القَبائِلِ، جاءَ إلى بَنی کِلابٍ، فَقالوا: نُبایِعُکَ عَلى أن یَکونَ لَنَا الأَمرُ بَعدَکَ.
فَقالَ: الأَمرُ للّهِِ فَإِن شاءَ کانَ فیکُم، أو فی غَیرِکُم فَمَضَوا فَلَم یُبایِعوهُ، وقالوا: لا نَضرِبُ لِحَربِکَ بِأَسیافِنا ثُمَّ تُحَکِّمَ عَلَینا غَیرَنا!(6)
5 / 2 التَّقَدُّمُ فِی العِلمِ
الکتاب
«قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکُمْ مَنْ یَهْدِی إِلَى اَلْحَقِّ قُلِ اَللّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَى اَلْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاّ أَنْ یُهْدى فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» .(7)
الحدیث
2994 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ما وَلَّت اُمَّةٌ أمرَها رَجُلاً قَطُّ وفیهِم مَن هُوَ أعلَمُ مِنهُ، إلّا لَم یَزَل أمرُهُم یَذهَبُ سَفالاً، حَتّى یَرجِعوا إلى ما تَرَکوا.(8)
2995 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن أمَّ قَوما وفیهِم مَن هُوَ أعلَمُ مِنهُ، لَم یَزَل أمرُهُم إلَى السَّفالِ إلى یَومِ القِیامَةِ.(9)
2996 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن ضَرَبَ النّاسَ بِسَیفِهِ وَدعاهُم إلى نَفسِهِ وَفِی المُسلِمینَ مَن هُوَ أعلَمُ مِنهُ، فَهُوَ ضالٌّ مُتَکَلِّفٌ.(10)
2993 . المناقب، ابن شهر آشوب به نقل از ابن جریر طبرى : زمانى که پیامبر صلى الله علیه و آله خود را به قبایل معرّفى مىکرد [و از آنها مىخواست که به او ایمان آورند]نزد بنى کِلاب آمد. بنى کِلاب گفتند: با تو بیعت مىکنیم، به شرط آن که بعد از تو قدرت به ما برسد.
فرمود: «اختیار این کار، با خداست. اگر خواست، در میان شما قرار مىدهد یا در غیرِ شما» .
بنى کِلاب، رفتند و بیعت نکردند و گفتند: براى تو شمشیر بزنیم و سپس، دیگران را بر ما حاکم گردانى؟ !
5 / 2
برترى در علم
قرآن
«بگو: «آیا از شریکان شما [براى خدا] کسى هست که به سوى حق، رهبرى کند؟» . بگو: «خداست که به سوى حق، رهبرى مىکند. پس، آیا کسى که به سوى حق رهبرى مىکند، سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمى یابد، مگر آن که هدایت شود؟ شما را چه شده؟ چگونه داورى مىکنید؟»» .
حدیث
2994 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه امّتى زمام امور خود را به دست مردى بسپارد و در میان آنان، داناتر از او وجود داشته باشد، امورشان پیوسته رو به سقوط مىرود، مگر آن که به آنچه ترک کردهاند، باز گردند.
2995 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس رهبرى قومى را به عهده گیرد، در حالى که در میان آنان داناتر از او وجود داشته باشد، کار آن قوم تا روز قیامت، پیوسته رو به انحطاط مىرود.
2996 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به ضربِ شمشیرش مردم را به خویشتن فرا خوانَد و در میان
مسلمانان، داناتر از او وجود داشته باشد، آن کس گمراه و متکلّف است.(11)
2997 . عنه صلى الله علیه و آله: ألا ومَن أمَّ قَوما إمامَةً عَمیاءَ، وفِی الاُمَّةِ مَن هُوَ أعلَمُ مِنهُ فَقَد کَفَرَ.(12)
5 / 3 تِلکَ الخِصالُ
الکتاب
«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ» .(13)
«وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اَللّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً قالُوا أَنّى یَکُونُ لَهُ اَلْمُلْکُ عَلَیْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ اَلْمالِ قالَ إِنَّ اَللّهَ اِصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی اَلْعِلْمِ وَ اَلْجِسْمِ وَ اَللّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اَللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» .(14)
الحدیث
2998 . الکافی عن حنان عن أبیه عن الإمام الباقر علیه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: لا تَصلُحُ الإِمامَةُ إلّا لِرَجُلٍ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: وَرَعٍ(15) یَحجُزُهُ عَن مَعاصِی اللّهِ، وحِلمٍ یَملِکُ بِهِ غَضَبَهُ، وحُسنِ الوِلایَةِ عَلى مَن یَلِیَ حَتّى یَکونَ لَهُم کَالوالِدِ الرَّحیمِ.
وَفی رِوایَةٍ اُخرى: حَتّى یَکونَ لِلرَّعِیَّةِ کَالأَبِ الرَّحیمِ.(16)
2997 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هان! هر کس پیشوایىِ کورکورانه قومى را به دست گیرد و در میان امّت، کسى داناتر از او وجود داشته باشد، کافر است.
5 / 3
این ویژگىها
قرآن
«و چون شکیبایى کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخى از ایشان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مىکردند» .
«و پیامبرشان به آنان گفت: «در حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است» . گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آن که ما به پادشاهى از وى سزاوارتریم و به او، از حیث مال، گشایشى داده نشده است؟» . پیامبرشان گفت: «خدا، او را بر شما برگزیده و او را در دانش و [نیروى]بدن بر شما برترى بخشیده است و خدا، پادشاهى خویش را به هر کسى که خواهد مىدهد؛ و خدا، گشایشگرِ داناست»» .
حدیث
2998 . الکافى به نقل از حنان، از پدرش : امام باقر علیه السلام از پیامبر خدا نقل کرده که فرمود: «پیشوایى شایسته نیست، مگر براى مردى که در او سه ویژگى باشد: پارسایىاى که او را از نافرمانى خدا باز بدارد؛ خویشتندارىاى که با آن بر خشم خویش چیره آید؛ و فرمانروایى شایستهاى بر کسانى که فرمانرواى آنان است، چندان که براى آنان، چون پدرى مهربان باشد» .
در روایتى دیگر آمده است: «چندان که براى مردم، چون پدرى مهربان باشد» .
الفصل السّادس: مَوانِعُ الإِمامَةِ
6 / 1 مُتابَعَةُ الهَوى
الکتاب
«یا داوُدُ إِنّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی اَلْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ اَلنّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ اَلْهَوى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اَللّهِ إِنَّ اَلَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ اَلْحِسابِ» .(17)
الحدیث
2999 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: قالَ اللّهُ تَعالى لِداودَ علیه السلام: حَرامٌ عَلى کُلِّ قَلبِ عالِمٍ مُحِبٍّ لِلشَّهَواتِ، أن أجعَلَهُ إماما لِلمُتَّقینَ.(18)
6 / 2 الضَّعفُ
3000 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: الإِمامُ الضَّعیفُ مَلعونٌ.(19)
فصل ششم: موانع امامت
6 / 1
پیروى از هواى نفس
قرآن
«اى داوود! ما تو را در زمین، جانشین قرار دادیم پس میان مردم، به حق داورى کن و از هواى نفس، پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف مىکند کسانى که از راه خدا منحرف شوند، به سزاى آن که روزحساب را فراموش کردهاند، عذابى سخت خواهند داشت» .
حدیث
2999 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداى متعال به داوود علیه السلام فرمود: «بر دل هر دانشمند هوسخواهى حرام است که او را پیشواىِ پرهیزگاران قرار دهم» .
6 / 2
ناتوانى
3000 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پیشواى ناتوان، از رحمت خدا به دور است
3001 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل لَیُبغِضُ الوُلاةَ الرَّکَکَةَ(20) (21)
6 / 3 الرَّذائِلُ الأخلاقیة
3002 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا یَنبَغی لِحاکِمٍ مِن حُکّامِ المُسلِمینَ أن یَکونَ فیهِ ثَلاثَةُ أشیاءَ: الحِدَّةُ(22) وَالحِقدُ وَالحَسَدُ.(23)
3001 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عز و جل از حکمرانان ناتوان، نفرت دارد
6 / 3
رذیلتهاى اخلاقى
3002 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: شایسته نیست که حاکمى از حاکمان مسلمانان، سه خصلت در او باشد: تندى، کینهتوزى، و حسادت
1) البقرة:124.
2) زَفَفتُ العَروسَ أزفُّها: إذا أهدَیتها إلى زوجِها (النهایة: ج 3 ص 305 «زفف»).
3) الأشعث: هو المغبرّ الرأس (الصحاح: ج 1 ص 285 «شعث»).
4) خصائص الأئمّة علیهم السلام: ص 74 عن أبی موسى الضّریر البجلیّ عن الإمام الکاظم عن أبیه علیهماالسلام، بحار الأنوار: ج 22 ص 486 ح 31.
5) یا: «. . . شما را مردمى مىبینم که نادانى مىکنید [و براى انتخاب رهبر و خلیفه، دست به اقدامى جاهلانه مىزنید]».
6) المناقب لابن شهر آشوب: ج 1 ص 257، بحار الأنوار: ج 23 ص 74 ح 23.
7) یونس:35.
8) الأمالی للطوسی: ص 566 ح 1174 عن عبد الرحمان بن کثیر عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه الإمام زین العابدین عن الإمام الحسن علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 44 ص 22 ح 6.
9) تهذیب الأحکام: ج 3 ص 56 ح 194، بحار الأنوار: ج 88 ص 88 ح 51؛ الفردوس: ج 3 ص 599 ح 5878 عن ابن عمر وزاد فیه «من أقرأ القرآن» بعد «وفیهم» وفیه «أفقه» بدل «أعلم».
10) الکافی: ج 5 ص 27 ح 1 عن عبد الکریم بن عتبة الهاشمی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 47 ص 213 ح 2.
11) مقصود، این است که بدون شایستگى رهبرى، عنوان رهبرى را به زحمت براى خود، فراهم کرده است.
12) الصراط المستقیم: ج 3 ص 135 عن الإمام الکاظم علیه السلام، بحار الأنوار: ج 22 ص 487 ح 31.
13) السجدة:24.
14) البقرة:247.
15) الوَرَعُ: التَّقوى والتحرُّجُ، والکَفُّ عن المحارم (تاج العروس: ج 11 ص 505 «ورع»).
16) الکافی: ج 1 ص 407 ح 8، بحار الأنوار: ج 25 ص 137 ح 6.
17) ص:26.
18) مشکاة الأنوار: ص 158 ح 399.
19) الفردوس: ج 1 ص 121 ح 410 عن ابن عمر.
20) الرّکَکَةُ: جمع رَکیک، مثل ضَعِیف وضَعَفَة وزنا ومعنى (النهایة: ج 2 ص 260 «رکک»).
21) الفردوس: ج 1 ص 168 ح 626 عن عائشة.
22) الحِدَّةُ: ما یعتری الإنسان من النَزَقِ والغَضَبِ (الصحاح: ج 2 ص 463 «حدد»).
23) الفردوس: ج 5 ص 136 ح 7736 عن ابن عبّاس.