جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سیرة النبی فى الصلاة (روش پیامبر در نماز)

زمان مطالعه: 5 دقیقه

7599 . السنن الکبرى عن جابِر بن عَبداللّهِ: کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله لا یُؤَخِّرُ الصَّلاةَ لِطَعامٍ و لا لِغَیرِهِ.(1)

7600 . الإمام علیّ علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله لا یُؤثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً و لا غَیرَهُ، و کانَ إذا دَخَلَ وقتُها کَأَنَّهُ لا یَعرِفُ أهلًا و لا حَمیمًا.(2)

7601 . عدّة الداعی عن عائِشَة: کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله یُحَدِّثُنا و نُحَدِّثُهُ، فَإذا حَضَرَتِ الصَّلاةُ فَکَأَنَّهُ لَم یَعرِفنا و لَم نَعرِفهُ.(3)

7602 . فلاح السائل عن ابن طاووس: رُویَ أنَّ النَّبیَّ صلى الله علیه و آله کانَ إذا قامَ إلَى الصَّلاةِ کَأَنَّهُ ثَوبٌ مُلقىً.(4)

7603 . الخصال عن أبی [مُحَمَّد] عَبداللّهِ بن حامِدٍ رَفَعَهُ إلى بَعضِ الصّالِحینَ علیهم السلام : إنَّ النَّبیَّ صلى الله علیه و آله کانَ إذا صَلّى سُمِعَ لِصَدرِهِ أزیز کَأزیزِ المِرجَلِ(5) مِنَ الهَیبَةِ.(6)

7599 . السنن الکبرى – به نقل از جابر بن عبداللّه -: پیامبر خدا، براى خوراک و یا چیز دیگرى، نماز را به تأخیر نمى‌انداخت.

7600 . امام على علیه السلام: پیامبر خدا، شام و یا چیز دیگرى را بر نماز، مقدّم نمى‌داشت و هنگامى که وقت نماز فرا مى‌رسید، [از شدّت اشتیاق به آن، به گونه‌اى رفتار مى‌کرد که] گویا خانواده و دوست را نمى‌شناسد.

7601 . عدّة الداعى – به نقل از عایشه -: پیامبر خدا با ما گفتگو مى‌کرد و ما با او گفتگو مى‌کردیم [امّا] هنگام نماز که مى‌شد، گویا نه او ما را مى‌شناخت و نه ما او را مى‌شناختیم.

7602 . فلاح السائل – به نقل از ابن طاووس -: روایت شده هنگامى که پیامبر صلى الله علیه و آله به نماز مى‌ایستاد، [از شدّت خاکسارى] گویا ایشان، جامه‌اى به کنار افکنده بود.

7603 . الخصال – به نقل از ابو [محمّد] عبداللّه بن حامد، که سند حدیث را به برخى از نیکان (اهل بیت علیهم السلام) مى‌رساند -: پیامبر صلى الله علیه و آله هر گاه نماز مى‌خواند، از سینه‌اش آوایى از خوف، چون آواز جوشش دیگ شنیده مى‌شد.

7604 . فلاح السائل عن جَعفَر بن عَلِیٍّ القُمِّیُّ: کانَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله إذا قامَ إلَى الصَّلاةِ تَرَبَّدَ وجهُهُ خَوفا مِنَ اللّهِ تَعالى، و کانَ لصَدرِهِ أزیزٌ کَأَزیزِ المِرجَل.(7)

7605 . الإمام زین العابدین علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله یَقِفُ فِی الصَّلاةِ حَتّى یَرِمَ قَدَماهُ.(8)

7606 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله عِندَ عائِشَةَ لَیلَتَها، فَقالَت: یا رَسولَ اللّهِ، لِمَ تُتعِبُ نَفسَکَ وَ قَد غَفَرَ اللّهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ؟ فَقالَ: یا عائِشَةُ، ألا أکونُ عَبدًا شَکورًا؟

و کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله یَقومُ عَلى أطرافِ أصابِعِ رِجلَیهِ فَأَنزَلَ اللّهُ سُبحانَهُ و تَعالى: «طه – ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ اَلْقُرْآنَ لِتَشْقى»(9) (10)

7607 . الإمام الصادق علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله یُصَلّی مِنَ التَّطَوُّعِ مِثلَیِ الفَریضَةِ.(11)

7608 . الإمام الباقر علیه السلام: کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله لا یُصَلّی مِنَ النَّهارِ شَیئًا حَتّى تَزولَ الشَّمسُ، فَإِذا زالَت صلّى ثَمانیَ رَکَعاتٍ، و هیَ صَلاةُ الأَوّابِینَ، تُفتَحُ فی تِلکَ السَّاعَةِ أبوابُ السَّماءِ و یُستَجابُ الدُّعاءُ و تَهُبُّ الرِّیاحُ و یَنظُرُ اللّهُ إلى خَلقِهِ، فَإِذا فاءَ الفَیءُ ذِراعًا صَلَّى الظُّهرَ أربَعًا، و صَلّى بَعدَ الظُّهرِ رَکعَتَینِ، ثُمَّ صَلّى رَکعَتَینِ اُخراوَینِ، ثُمَّ صَلّى العَصرَ أربَعًا إِذا فاءَ الفَیءُ ذِراعًا، ثُمَّ لا یُصَلّی بَعدَ العَصرِ شَیئًا حَتّى تَؤوبَ الشَّمسُ، فَإِذا آبَت – و هُو أن تَغیبَ – صَلَّى المَغرِبَ ثلاثًا، و بَعدَ المَغرِبِ أربَعًا، ثُمَّ لا یُصَلّی شَیئًا

7604 . فلاح السائل – به نقل از جعفر بن على قمى -: پیامبر صلى الله علیه و آله هرگاه به نماز مى‌ایستاد، از ترس خداى متعال، رنگِ چهره‌اش تغییر مى‌کرد و سینه‌اش، آوایى چون آواز جوشش دیگ داشت.

7605 . امام زین العابدین علیه السلام: پیامبر خدا، آن قدر به نماز مى‌ایستاد، تا پاهایش وَرَم مى‌کرد.

7606 . امام باقر علیه السلام: عایشه، در شبى که نوبت ماندن پیامبر خدا نزدش بود، به ایشان گفت: اى پیامبر خدا! چرا خود را به زحمت مى‌اندازى با آن که خداوند، گناه گذشته و آینده ی تو را آمرزیده است؟

فرمود: «اى عایشه! آیا بنده‌اى سپاس‌گزار نباشم؟». و پیامبر خدا، بر سرْ انگشتان پایش مى‌ایستاد تا این که خداوند سبحان و متعال، فرو فرستاد: «طه. ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم تا بر خود سخت گیرى».

7607 . امام‌صادق علیه السلام: پیامبر خدا، دو برابرِ نماز واجب، نماز مستحب مى‌خواند.

7608 . امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا، از آغاز روز تا زوال خورشید، هیچ نماز نمى‌خواند و هنگام زوال، هشت رکعت نماز مى‌خواند که همان نمازِ توبه کنندگان است. در این ساعت، درهاى آسمان، گشوده مى‌شود و دعا پذیرفته مى‌شود، نسیم‌ها [ى رحمت] مى‌وزد و خداوند به آفریده‌هایش مى‌نگرد پس هنگامى که سایه به اندازه ی یک ذراع باز مى‌گشت، چهار رکعت نماز ظهر مى‌گزارد و بعد از ظهر، دو رکعت و سپس دو رکعت دیگر مى‌خواند و هنگامى که سایه به اندازه ی یک(12) ذراع، باز مى‌گشت، چهار رکعت نماز عصر مى‌گزارد و بعد از مغرب، چهار رکعت مى‌خواند و سپس نمازى نمى‌خواند تا شفق فرو رود و هنگامى که فرو مى‌رفت، نماز عشا را مى‌گزارد.

سپس پیامبر صلى الله علیه و آله به بسترش مى‌رفت و نماز نمى‌خواند تا نیمى از شب، سپرى شود هنگامى که شب از نیمه مى‌گذشت، هشت رکعت نماز مى‌گزارد و در پاره ی

حَتّى یَسقُطَ الشَّفَقُ، فَإذا سَقَطَ الشَّفَقُ صَلّى العِشاءَ، ثُمَّ أوى رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله إلى فِراشِهِ و لَم یُصَلِّ شَیئًا حَتّى یَزولَ نِصفُ اللَّیلِ، فَإِذا زالَ نِصفُ اللَّیلِ صَلّى ثَمانیَ رَکَعاتٍ، و أوتَرَ فِی الرُّبعِ الأَخیرِ مِنَ اللَّیلِ بِثَلاثِ رَکَعاتٍ، فَقَرَأَ فیهِنَّ فاتِحَةَ الکِتابِ و قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ و یَفصِلُ بَینَ الثَّلاثِ بِتَسلیمَةٍ، و یَتَکَلَّمُ و یأمُرُ بِالحاجَةِ، و لا یَخرُجُ مِن مُصَلّاهُ حَتّى یُصَلّیَ الثَّالِثَةَ الَّتی یوتِرُ فیها، و یَقنُتُ فیها قَبلَ الرُّکوعِ، ثُمَّ یُسَلِّمُ، و یُصَلّی رَکعَتَیِ الفَجرِ قُبَیلَ الفَجرِ و عِندَهُ و بُعَیدَهُ، ثُمَّ یُصَلّی رَکعَتَیِ الصُّبحِ – و هُوَ الفَجرُ – إذَا اعتَرَضَ الفَجرُ و أضاءَ حَسَنًا، فَهذِهِ صَلاةُ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله الَّتی قَبَضَهُ اللّهُ عزوجل عَلَیها.(13)

چهارم شب، سه رکعت نماز وَتْر مى‌گزارد و در آنها «فاتحة الکتاب» و «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» مى‌خواند و سه رکعت را با یک سلام دادن، از هم جدا مى‌کرد و سخن مى‌گفت و نیازهایش را مى‌طلبید. و از نمازگاهش بیرون نمى‌آمد، تا این که رکعت سوم نماز وَتْر را بخواند و در آن پیش از رکوع، قنوت مى‌خوانْد. سپس سلام مى‌داد و دو رکعت نماز [نافله ی] فجر را هنگام دمیدن سپیده یا اندکى پس و پیش، مى‌گزارد. سپس دو رکعت نماز صبح (یعنى سپیده دمان) را هنگامى مى‌خواند که سپیده گسترش مى‌یافت و به خوبى روشن مى‌شد. این [شیوه ی] نماز [گزاردن] پیامبر خدا تا هنگام قبضِ روحش بود.


1) السنن الکبرى: ج 3 ص 105 ح 5043.

2) تنبیه الخواطر: ج 2 ص 78.

3) عدّة الداعی: ص 139، بحارالأنوار: ج 70 ص 400 ح 72.

4) فلاح السائل: ص 161، بحارالأنوار: ج 84 ص 248 ح 39.

5) فی الحدیث: «إنَّهُ کانَ یُصَلِّی وَ لِجَوفِهِ أزیزٌ کأزیزِ المِرجَل مِنَ البُکاءِ» أی خنین من الخوف و هو صوت البکاء، و قیل: هو أن یجیش جوفه و یغلی بالبکاء (النهایة: ج 1 ص 45)، (مجمع البحرین: ج 1 ص 71) زاد ثانیهما: «الأزیز: صوت الرعد و صوت غلیان القدر أیضا، و منه الخبر: کانَ یُصَلِّی وَ لِجَوفِهِ أزیزٌ. .». و المِرْجَل: القدر من الحجارة و النحاس (لسان العرب: ج 11 ص 274).

6) الخصال: ص 282 ح 27، بحارالأنوار: ج 70 ص 381 ح 30.

7) فلاح السائل: ص 161 نقلاً عن کتاب زهد النبیّ صلى الله علیه و آله.

8) فتح الأبواب: ص 170 عن الزهری، بحارالأنوار: ج 46 ص 57 ح 10.

9) طه:1 و 2.

10) الکافی: ج 2 ص 95 ح 6 عن أبی بصیر، بحارالأنوار: ج 16 ص 263 ح 59؛ صحیح البخاری: ج 1 ص 380 ح 1078 وج 5 ص 2375 ح 6106 کلاهما عن المغیرة.

11) الکافی: ج 3 ص 443 ح 3 عن الفضیل بن یسار و الفضل ابن عبدالملک و بکیر.

12) به قرینه ی سایر احادیث و علم فقه، درست، آن است که «دو» باشد.

13) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 227 ح 679، بحارالأنوار: ج 83 ص 136 ح 106.