در مورد آنچه در فصل هشتم، با عنوان «شئون امام» گذشت، چند نکته قابل توجّه است:
1. شئون امامت و یا اختیارات امام، مشترک است میان پیامبرانى که علاوه بر ابلاغ احکام و معارف دینى، مسئولیت اجراى آن را نیز بر عهده دارند، و امامانى که اوصیاى پیامبران اند، و فقهایى که در عصر غیبت امام، واجد شرایط رهبرى اند. به سخن دیگر، اختیارات حکومتىِ امام، اختیاراتِ حاکم و حکومت مشروع دینى است؛ زیرا تشکیل حکومت، بدون این اختیارات، شدنى نیست.
2. اختیاراتى مانند فرماندهىِ نیروهاى مسلّح، قضاوت، عفو مجرمان، دریافت حقوق مالى و امامت جمعه، نشان دهنده ی نقش محورىِ امامت و رهبرى، در نظام اسلامى است.
3. اختیارات امام، نوعى وظیفه براى او نیز محسوب مى گردد.
4. ثبوت مسئولیت ها و اختیارات ذکر شده براى امام، منافاتى با واگذارىِ بخشى از آنها به دیگران و نظارت بر کار آنان ندارد.
5. سعه و ضیق اختیارات فقهاى واجد شرایط رهبرى در عصر غیبت، بستگى به استنباط فقها از نصوص (متون) اسلامى و نقش مردم در حکومت دینى دارد؛ ولى به هر حال، اختیارات رهبر باید متناسب با وظایف او باشد.