7 / 1
السَّعیدُ سَعیدٌ فی بَطنِ اُمِّهِ وکَذلِکَ الشَّقِیُّ
الکتاب
«وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیًّا» .(1)
الحدیث
1603 . رسول الله صلى الله علیه و آله: السَّعیدُ مَن سَعِدَ فی بَطنِ اُمِّهِ، وَالشَّقِیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمِّهِ.(2)
1604 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ النُّطفَةَ إذَا استَقَرَّت فِی الرَّحِمِ فَمَضى لَها أربَعونَ یَوما. . . جاءَ مَلَکُ الرَّحِمِ فَصَوَّرَ عَظمَهُ ولَحمَهُ ودَمَهُ وشَعرَهُ وبَشَرَهُ وسَمعَهُ وبَصَرَهُ، فَیَقولُ: یا رَبِّ أذَکَرٌ أم اُنثى؟ یا رَبِّ أشَقِیٌّ أم سَعیدٌ؟ فَیَقضِی اللهُ عز و جل ما شاءَ ویُکتَبُ، ثُمَّ یَقولُ: أی رَبِّ أیُّ شَیءٍ رِزقُهُ؟ فَیَقضِی اللهُ ما شاءَ، فَیُکتَبُ ثُمَّ یُطوى بِالصَّحیفَةِ فَلا تُنشَرُ إلى یَومِ القِیامَةِ.(3)
7 / 1
خوشبخت، در رَحِم مادرش خوشبخت است و همچنین بدبخت
قرآن
«و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده، و زورگو و نافرمانم نگردانیدهاست» .
حدیث
1603 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خوشبخت، کسى است که در رَحِم مادرش خوشبخت شده است و بدبخت، کسى است که در رَحِم مادرش بدبخت شده است
1604 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: وقتى نطفه در رَحِم قرار گرفت و چهل روز از آن سپرى شد. .، فرشته رَحِم مىآید و استخوان و گوشت و خون و مو و پوست و گوش و چشم آن (جنین) را شکل مىدهد و مىگوید: «پروردگارا! آیا مرد است یا زن؟ پروردگارا! آیا بدبخت است، یا خوشبخت؟» . آن گاه خداوند عز و جل آنچه را بخواهد، حکم مىکند و همان نوشته مىشود.
سپس مىگوید: «پروردگارا! روزىِ او چیست؟» . آن گاه خدا آنچه را بخواهد، حکم مىکند پس نوشته مىشود و سپس در یک صفحه پیچیده مىشود و تا روز رستاخیز، گشوده نمىشود
1605 . عنه صلى الله علیه و آله: فَرَغَ اللهُ إلى کُلِّ عَبدٍ مِن خَمسٍ: مِن أجَلِهِ ورِزقِهِ وأثَرِهِ(4) وشَقِیٌّ أم سَعیدٌ.(5)
7 / 2
مَعنى سَعادَةِ المَولودِ وشَقاوَتِهِ قَبلَ وِلادَتِهِ
1606 . التوحید عن محمّد بن أبی عمیر: سَأَلتُ أبَا الحَسَنِ موسَى بنَ جَعفَرٍ علیه السلام عَن مَعنى قَولِ رَسولِ اللهِ صلى الله علیه و آله: «الشَّقِیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمِّهِ، وَالسَّعیدُ مَن سَعِدَ فی بَطنِ اُمِّهِ»، فَقالَ: الشَّقِیُّ مَن عَلِمَ اللهُ وهُوَ فی بَطنِ اُمِّهِ أنَّهُ سَیَعمَلُ أعمالَ الأَشقِیاءِ، وَالسَّعیدُ مَن عَلِمَ اللهُ وهُوَ فی بَطنِ اُمِّهِ أنَّهُ سَیَعمَلُ أعمالَ السُّعَداءِ.
قُلتُ لَهُ: فَما مَعنى قَولِهِ صلى الله علیه و آله: اِعمَلوا فَکُلٌّ مُیَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ.
فَقال: إنَّ اللهَ عز و جل خَلَقَ الجِنَّ وَالإِنسَ لِیَعبُدوهُ ولَم یَخلُقهُم لِیَعصوهُ، وذلِکَ قَولُهُ عز و جل: «وَ ما خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ»(6) فَیَسَّرَ کُلّاً لِما خُلِقَ لَهُ، فَالوَیلُ(7) لِمَنِ استَحَبَّ العَمى عَلَى الهُدى.(8)
1607 . سنن الترمذی عن عمر بن الخطّاب: لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ: «فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ»(9) سَأَلتُ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله فَقُلتُ: یا نَبِیَّ اللهِ فَعلى ما نَعمَلُ؟ عَلى شَیءٍ قَد فُرِغَ مِنهُ أو عَلى شَیءٍ لَم یُفرَغ مِنهُ؟
قالَ: بَل عَلى شَیءٍ قَد فُرِغَ مِنهُ وجَرَت بِهِ الأَقلامُ یا عُمَرُ، ولکِن کُلٌّ مُیَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ.(10)
1605 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، براى هر بندهاى، پنج چیز را از پیش تعیین کرده است: اَجَلش را، روزىاش را، عملش را، و بدبختى یا خوشبختى او را
7 / 2
معناى خوشبختى و بدبختى نوزاد، قبل از تولّد
1606 . التوحید به نقل از محمّد بن ابى عمیر : از امام کاظم علیه السلام درباره معناى این سخن پیامبر خدا که: «بدبخت، کسى است که در رَحِم مادرش بدبخت شده است و خوشبخت، کسى است که در رَحِم مادرش خوشبخت شده است» پرسیدم.
فرمود: «بدبخت، کسى است که خدا در حالى که او در رَحِم مادرش است، مىداند که او کارهاى بدبختان را خواهد کرد، و خوشبخت، کسى است که خدا در حالى که او در رَحِم مادرش است، مىداند که او کارهاى خوشبختان را خواهد کرد» .
به ایشان گفتم: پس معناى این سخن پیامبر خدا که: «عمل کنید، که هر کس براى آنچه آفریده شده موفّق است»، چیست؟
فرمود: «خداوند عز و جل جنّ و انس را آفرید تا او را بپرستند و آنان را نیافرید که نافرمانىاش کنند، و این [به دلیل]سخن خداوند عز و جل است که: «و جنّ و انس را نیافریدم، جز براى آن که مرا بپرستند» . اینچنین [خداوند، راه رسیدن] هر کس را به فلسفه آفرینش خود، هموار ساخته است پس، واى بر کسى که گمراهى را بر هدایت، ترجیح دهد!
1607 . سنن الترمذى به نقل از عمر بن خطّاب : وقتى این آیه نازل شد: «پس، بعضى از آنان تیرهبختاند و [برخى]نیکبخت»، از پیامبر خدا پرسیدم و گفتم: اى پیامبر خدا! بر چه چیز عمل کنیم: بر چیزى که [خدا] از تقدیر آن فراغت یافته است، یا بر چیزى که هنوز از تقدیرش فارغ نشده است؟
فرمود: «اى عمر! بلکه بر چیزى که مقدّر شده و قلمها آن را نوشتهاند؛ لیکن هر کس براى آنچه به خاطرش آفریده شده، موفّق مىشود» .
1608 . المعجم الکبیر عن ابن عبّاس فی قَولِهِ: «فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ» : إنَّ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله کانَ یَحرِصُ أن یُؤمِنَ جَمیعُ النّاسِ ویُتابِعوهُ عَلَى الهُدى، فَأَخبَرَهُ اللهُ أنَّهُ لا یُؤمِنُ إلّا مَن سَبَقَ لَهُ مِنَ السَّعادَةِ فِی الذِّکرِ(11) الأَوَّلِ، ولا یَضِلُّ إلّا مَن سَبَقَ لَهُ مِنَ الشَّقاءِ فِی الذِّکرِ الأَوَّلِ، ثُمَّ قالَ عز و جللِنَبِیِّهِ صلى الله علیه و آله:«لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاّ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ»(12) یَقولُ: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ اَلسَّماءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِینَ»(13) (14)
1609 . کتاب سلیم بن قیس عن سلیم: قُلتُ لِابنِ عَبّاسٍ: أخبِرنی بِأَعظَمِ ما سَمِعتُم مِن عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ما هُوَ؟ قالَ سُلَیمٌ: فَأَتانی بِشَیءٍ قَد کُنتُ سَمِعتُهُ أنَا مِن عَلِیٍّ علیه السلام.
قالَ علیه السلام: دَعانی رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله وفی یَدِهِ کِتابٌ فَقالَ: یا عَلِیُّ دونَکَ هذَا الکِتابَ، فَقُلتُ: یا نَبِیَّ اللهِ وما هذَا الکِتابُ؟
قالَ: کِتابٌ کَتَبَهُ اللهُ، فیهِ تَسمِیَةُ أهلِ السَّعادَةِ وأهلِ الشَّقاوَةِ مِن اُمَّتی إلى یَومِ القِیامَةِ، أمَرَنی رَبّی أن أدفَعَهُ إلَیکَ.(15)
1610 . التوحید عن عبد الله بن سلام: سَأَلتُ رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله فَقُلتُ: أخبِرنی أیُعَذِّبُ اللهُ عز و جلخَلقا بِلا حُجَّةٍ؟
فَقالَ صلى الله علیه و آله: مَعاذَ اللهِ.
قُلتُ: فَأَولادُ المُشرِکینَ فِی الجَنَّةِ أم فِی النّارِ؟
فَقالَ صلى الله علیه و آله: اللهُ تَبارَکَ وتَعالى أولى بِهِم، إنَّهُ إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ وجَمَعَ اللهُ عز و جلالخَلائِقَ لِفَصلِ القَضاءِ یَأتی بِأَولادِ المُشرِکینَ، فَیَقولُ لَهُم: عَبیدی وإمائی مَن رَبُّکُم وما دینُکُم وما أعمالُکُم؟
قالَ: فَیَقولونَ: اللهُمَّ رَبَّنا أنتَ خَلَقتَنا ولَم نَخلُق شَیئا، وأنتَ أمَتَّنا ولَم نُمِت شَیئا، ولَم تَجعَل(16) لَنا ألسِنَةً نَنطِقُ بها ولا أسماعا نَسمَعُ بِها ولا کِتابا نَقرَؤُهُ ولا رَسولاً فَنَتَّبِعَهُ، ولا عِلمَ لَنا إلّا ما عَلَّمتَنا.
قالَ: فَیَقولُ لَهُم عز و جل: عَبیدی وإمائی إن أمَرتُکُم بِأَمرٍ أتَفعَلوهُ؟ فَیَقولونَ: السَّمعُ وَالطّاعَةُ لَکَ یا رَبَّنا.
قالَ: فَیَأمُرُ اللهُ عز و جل نارا یُقالُ لَهَا الفَلَقُ أشَدُّ شَیءٍ فی جَهَنَّمَ عَذابا، فَتَخرُجُ مِن مَکانِها سَوداءَ مُظلِمَةً بِالسَّلاسِلِ وَالأَغلالِ، فَیَأمُرُهَا اللهُ عز و جل أن تَنفُخَ فی وُجوهِ الخَلائِقِ نَفخَةً، فَتَنفُخُ، فَمِن شِدَّةِ نَفخَتِها تَنقَطِعُ السَّماءُ وتَنطَمِسُ النُّجومُ وتَجمُدُ البِحارُ وتَزولُ الجِبالُ وتُظلِمُ الأَبصارُ وتَضَعُ الحَوامِلُ حَملَها، ویَشیبُ الوِلدانُ مِن هَولِها یَومَ القِیامَةِ، ثُمَّ یَأمُرُ اللهُ تَبارَکَ وتَعالى أطفالَ المُشرِکینَ أن یُلقوا أنفُسَهُم فی تِلکَ النّارِ، فَمَن سَبَقَ لَهُ فی عِلمِ اللهِ عز و جل أن یَکونَ سَعیدا ألقى نَفسَهُ فیها، فَکانَت عَلَیهِ بَردا وسَلاما کَما کانَت عَلى إبراهیمَ علیه السلام، ومَن سَبَقَ لَهُ فی عِلمِ اللهِ عز و جل أن یَکونَ شَقِیّا امتَنَعَ فَلَم یُلقِ نَفسَهُ فِی النّارِ، فَیَأمُرُ اللهُ تَبارَکَ وتَعالى النّارَ فَتَلتَقِطُهُ لِتَرکِهِ أمرَ اللهِ وَ امتِناعِهِ مِنَ الدُّخولِ فیها، فَیَکونُ تَبَعا لِابائِهِ فی جَهَنَّمَ وذلِکَ قَولُهُ عز و جل: «فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ – فَأَمَّا اَلَّذِینَ شَقُوا فَفِی اَلنّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ – خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ اَلسَّماواتُ وَ اَلْأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعّالٌ لِما یُرِیدُ – وَ أَمَّا اَلَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی اَلْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ اَلسَّماواتُ وَ اَلْأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ»(17) (18)
1608 . المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس، درباره این سخن خدا: «پس، بعضى از آنان تیرهبختاند و [برخى] نیکبخت» : همانا پیامبر خدا آرزو داشت تا همه مردم، ایمان بیاورند و در راه هدایت، از او پیروى نمایند خداوند، او را آگاه ساخت که جز کسى که در کتاب نخست (لوح محفوظ) پیشینه خوشبختى دارد، ایمان نمىآورد و جز کسى که در کتاب نخست، پیشینه بدبختى دارد، گمراه نمىگردد سپس به پیامبرش صلى الله علیه و آله فرمود: «شاید تو از این که [مشرکان] ایمان نمىآورند، جان خود را تباه سازى» . [نیز] مىفرماید: «اگر بخواهیم، معجزهاى از آسمان بر آنان فرود مىآوریم تا گردنهایشان در برابر آن، خاضع گردد» .
1609 . کتاب سلیم بن قیس به نقل از سلیم : به ابن عبّاس گفتم: مرا آگاه ساز که بزرگترین چیزى که از على بن ابى طالب علیه السلام شنیدهاید، چیست.
او چیزى را برایم گفت که خودم آن را از على علیه السلام شنیده بودم فرمود [ه بود]: «پیامبر خدا مرا در حالى که در دستش کتابى بود، خواست و فرمود: “اى على! این کتاب را بگیر”.
گفتم: اى پیامبر خدا! این، چه کتابى است؟
فرمود: “کتابى است که خدا نوشته است در آن، نام نیکبختان و تیرهبختان امّت من تا روز رستاخیز است پروردگارم به من فرمان داد که آن را به تو بدهم”» .
1610 . التوحید به نقل از عبد الله بن سلام : از پیامبر خدا پرسیدم و گفتم: مرا آگاه ساز که آیا خداوند عز و جل بىدلیل، مردمى را کیفر مىدهد؟
فرمود: «پناه بر خدا! [چنین نیست]» .
گفتم: پس فرزندان مشرکان، آیا در بهشتاند یا در دوزخ؟
فرمود: «خداوند تبارک و تعالى به آنان سزاوارتر است هر گاه روز رستاخیز شد و خداوند عز و جل مردمان را براى داورى گرد آورد، فرزندان مشرکان را مىآورد و به آنان مىفرماید: “بندگان و کنیزان من! پروردگار شما کیست؟ و آیین و اعمال شما چیست؟ “.
مىگویند: خدایا! پروردگار ما! تو ما را آفریدى و ما چیزى را نیافریدهایم، و تو ما را میراندى و ما چیزى را نمیراندهایم، و براى ما زبانى که بِدان سخن بگوییم و گوشى که بِدان بشنویم و کتابى که آن را قرائت کنیم و فرستادهاى که از او پیروى نماییم، قرار ندادى و البتّه ما، جز آنچه تو به ما آموختهاى، دانشى نداریم خداوند عز و جل به آنان مىفرماید: “بندگان و کنیزان من! آیا اگر شما را به کارى فرمان دهم، آن را انجام مىدهید؟ “.
مىگویند: گوش به فرمان توییم، اى پروردگار ما!
آن گاه خداوند عز و جل به آتشى که به آن، فَلَق گفته مىشود و سختترین کیفر در جهنّم است، فرمان مىدهد و آن از جایگاه خود به صورت سیاه و تاریک همراه با غلها و زنجیرها بیرون مىآید خداوند عز و جل به آن دستور مىدهد که در چهره مردمان، دَمى بدمد آن هم مىدَمَد و از شدّت دَم آن، آسمان، پاره مىگردد و ستارگان، ناپدید مىشوند و دریاها منجمد و کوهها محو و دیدگان، کور مىگردند و بارداران، وضع حمل مىنمایند و نوزادان از ترس آن در روز رستاخیز، پیر مىگردند.
سپس خداوند تبارک و تعالى کودکان مشرکان را فرمان مىدهد که خودشان را در این آتش بیفکنند هر که در دانش خداوند عز و جل پیشینه نیکبختى داشته باشد، خود را در آن مىافکند؛ ولى آن آتش براى او سرد و سلامت است، همچنان که براى ابراهیم علیه السلام بود، و هر که در دانش خداوند عز و جل پیشینه تیرهبختى داشته باشد، خوددارى مىکند و خود را در آن آتش نمىافکند.
آن گاه خداوند تبارک و تعالى به آتش فرمان مىدهد و آتش، او را به خاطر این که فرمان خدا را ترک کرده و از وارد شدن در آن خوددارى نموده است، مىبلعد پس به دنبال پدرانش، در جهنّم خواهد بود و این، [معناى]سخن خداوند عز و جل است که: «آن گاه بعضى از آنان تیرهبختاند و [برخى]نیکبخت: کسانى که تیرهبخت شدهاند، در آتش، فریاد و نالهاى دارند [و] تا آسمانها و زمین برجایند، در آن، ماندگار خواهند بود، مگر آن که پروردگارت چیزى [دیگر] بخواهد، که پروردگار تو، همان مىکند که بخواهد. و کسانى که نیکبخت شدهاند، تا آسمانها و زمین برجایند، در بهشت، جاودان خواهند بود، مگر آن که پروردگارت چیزى [دیگر]بخواهد، که [این،]بخششى است که بریدنى نیست»» .
پژوهشى درباره حدیث «خوشبخت، در رحم مادرش خوشبخت است»
از ظاهر این حدیث، چنین برداشت مىشود که خوشبختى و بدبختى، مادرزادىاند و سعادت و شقاوت انسانها، پیش از آن که متولّد شوند، مشخّص است به سخن دیگر، هر کسى در شکم مادرْ سعادتمند باشد، زندگى او پس از تولّد نیز توأم با خوشبختى است و اگر در شکم مادرْ بدبخت رقم خورده باشد، پس از تولّد نیز بدبخت خواهد بود.
بنا بر این برداشت، این سؤال، مطرح مىشود که: آیا این حدیث، بر مجبور بودن انسانها در پیمودن راه سعادت و شقاوت، دلالت ندارد؟
پیش از پاسخگویى به این سؤال، توجّه به این نکته ضرورى است که اعتقاد به جبر چنان که پیش از این به تفصیل توضیح دادیم به معناى انکار علم حضورى انسان به اختیار و آزادى خویش و نیز به معناى انتساب ظلم و فعل قبیح به خداوند متعال است و در صورت جبرى بودن افعال انسان، دین و شریعت و ارزشهاى اخلاقى بىمعنا خواهند بود بر اساس این نکته مسلّم و تردیدناپذیر، قضا و قدر الهى و از جمله تقدیر خوشبختى و بدبختى انسان، حتما باید به گونهاى تفسیر شود که به مجبور بودن انسان در انتخاب راه زندگى نینجامد.
با عنایت به این نکته، مىتوان گفت که این حدیث، به یکى از معانى زیر، اشاره دارد:
1 خداوند، قبل از تولّد انسانها، به خوشبختى و بدبختى آنها علم دارد
خداوند متعال، سرنوشت همه انسانها را قبل از تولّد آنها مىداند؛ امّا روشن است که علم ازلى خداوند، علّت صدور افعال انسان نیست به سخن دیگر، خداوند متعال مىداند که هر انسانى با اراده و انتخاب خود، چه راهى را در زندگى انتخاب مىکند با این فرض، انسان در انتخاب راه خوب یا بد، مجبور نیست این تفسیر از حدیث، عینا از امام کاظم علیه السلام روایت شده است:
الشَّقىُّ مَن عَلِمَ اللهُ وَ هُوَ فى بَطنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَیَعمَلُ أَعمالَ الأَشقیاءِ، وَ السَّعیدُ مَن عَلِمَ اللهُ وَ هُوَ فى بَطنِ أُمِّهِ أَنَّهُ سَیَعمَلُ أَعمالَ السُّعداء.(8)
بدبخت، کسى است که خداوند از همان زمانى که او در رحم مادرش است، مىداند که او کارهاى بدبختان را خواهد کرد؛ و خوشبخت، کسى است که خداوند از همان زمانى که او در رحم مادرش است، مىداند که او کارهاى خوشبختان را خواهد کرد
به بیان روشنتر، اگر معناى حدیث مورد بحث، این بود که خداوند متعال عدّهاى از مردم را فطرتا خوشبخت و مؤمن و عدّهاى دیگر را فطرتا بدبخت و کافر آفریده است، انسانها در پیمودن راه سعادت و شقاوت، مجبور بودند، حالْ آن که چنین نیست و آفریدگار جهان، هیچ کس را بدبخت و کافر نیافریده و همه را فطرتا موحّد آفریده است، چنان که در حدیثى از امام صادق علیه السلام آمده است:
إنَّ اللهَ خَلَقَ خَلقَهُ جَمیعا مُسلِمینَ، أَمَرَهُم وَ نَهاهُم، وَ الکُفرُ اسمٌ یَلحَقُ الفِعلَ حینَ یَفعَلُهُ العَبدُ، وَ لَم یَخلُقِ اللهُ العَبدَ حینَ خَلَقَهُ کافِرا، إِنَّهُ إِنَّما کَفَرَ مِن بَعدِ أَن بَلَغَ وَقتا لَزِمَتهُ الحُجَّةُ مِنَ اللهِ، فَعَرَضَ عَلَیهِ الحَقَّ فَجَحَدَهُ، فَبِإِنکارِهِ الحَقَّ صارَ کافِرا.(19)
خداوند، آفریدههاى خود را آفرید و به آنها دستور داد و نهیشان کرد و کفر،
آن زمانى که کافرْ کفر را انجام مىدهد، به کافر مىپیوندد خداوند، وقتى بنده را آفرید، او را کافر نیافرید همانا بنده، زمانى کافر گشت که حجّت از سوى خدا به او رسید و بر او عرضه شد؛ ولى او آن را انکار نمود پس به خاطر انکار کردن حق، کافر گردید
2 خوشبختى براى مؤمن و بدبختى براى کافر، تقدیر شده است
معناى دیگرى که براى حدیث مىتوان نمود، این است که خداوند متعال براى فرزندانى که مىداند در آینده راه درست زندگى را انتخاب مىکنند و ایمان مىآورند، در شکم مادرهایشان خوشبختى مقدّر کرده و براى فرزندانى که مىداند در آینده راه نادرست را انتخاب مىکنند و کفر مىورزند، در شکم مادرهایشان بدبختى مقدّر نموده است، چنان که در حدیثى، از پیامبر خدا آمده است که:
سَبَقَ العِلمُ وَ جَفَّ القَلَمُ، وَ مَضى القَدَرُ بِتَحقیقِ الکِتابِ وَ تَصدیقِ الرُّسُلِ، وَ بِالسَّعادَةِ مِنَ اللهِ عز و جل لِمَن آمَنَ وَ اتَّقى، وَبِالشَّقاءِ لِمَن کَذَّبَ وَ کَفَرَ، وَ بِوَلایَةِ اللهِ المُؤمِنینَ، وَ بَراءَتَهُ مِنَ المُشرِکینَ.(20)
علم، پیشى گرفت و قلم، رقم زد و قَدَر، قطعى شد براى به حقیقت پیوستن کتاب [آسمانى] و تصدیق پیامبران و براى سعادتمندى هر مؤمن و تقواپیشهاى از جانب خدا و براى بدبختى هر تکذیبکننده و کافر و نیز براى ولایت خداوند بر مؤمنان و برائتش از مشرکان
بنا بر این، سعادت و شقاوت، گرچه به وسیله خداوند عز و جل تقدیر مىشوند، امّا بر اساس ایمان و تقوا، و کفر وانکار که عمل اختیارى انساناند براى انسان، رقم مىخورند.
3 انتخاب انسان در عالم ذَر، در خوشبختى و بدبختى او مؤثّر است
سومین معناى ارائهشده براى حدیث مورد بحث، آن است که بر اساس شمارى از احادیث، انتخاب انسان در عالَم ذر که پیش از عالم کنونى بوده در تکوین سرشت او مؤثّر بوده است، بدین معنا که افرادى که در آن عالم، راه درست را انتخاب کردهاند، سرشتشان در این جهان نیز تمایل به انتخاب راه درست دارد که موجب خوشبختى آنها مىشود و کسانى که راه نادرست را انتخاب کردهاند، طبعا مایل به کارهاى ناشایست هستند که موجب بدبختى آنها مىشود، هر چند آنها که تمایل به بدى دارند، مىتوانند راه درست را انتخاب کنند و آنها که تمایل به نیکى دارند، مىتوانند راه نادرست را انتخاب نمایند و در هر دو صورت، اجبارى در کار نیست.
جمعبندى
به نظر مىرسد که معناى حدیث مورد بحث، همان معناى نخست است که در کلام امام کاظم علیه السلام آمده است و معناى دوم نیز به همان معنا باز مىگردد؛ امّا معناى سوم، علاوه بر این که مبتنى بر اعتقاد به عالَم ذر است و خودِ این مسئله، نیاز به بررسى دارد، انطباق آن با حدیث «خوشبخت، در شکم مادرش خوشبخت است. . .» مشکل است.
گفتنى است که سایر احادیثى که در فصل گذشته آمدهاند، هر چند به معناى حدیث مورد بحث اشاره ندارند، ولى در تفسیر و تبیین آن مىتوانند مورد بهرهبردارى قرار گیرند.
7 / 3
دَورُ العَمَلِ فی مَصیرِ الإِنسانِ
الکتاب
«إِنَّ اَللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» .(21)
الحدیث
1611 . رسول الله صلى الله علیه و آله: سَیُفتَحُ عَلى اُمَّتی بابٌ مِنَ القَدَرِ فی آخِرِ الزَّمانِ لا یَسُدُّهُ شَیءٌ، یَکفیکُم مِنهُ أن تَلقَوهُ بِهذِهِ الآیَةِ: «ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی اَلْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ»(22) الآیَةَ.(23)
1612 . عنه صلى الله علیه و آله: کَما تَکونونَ یُوَلّى أو یُؤَمَّرُ عَلَیکُم.(24)
1613 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا أرادَ اللهُ بِقَومٍ سوءا جَعَلَ أمرَهُم إلى مُترَفیهِم.(25)
7 / 4
مَبادِئُ السَّعادَةِ
أ المَعرِفَةُ
الکتاب
«یُؤْتِی اَلْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ اَلْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا اَلْأَلْبابِ» .(26)
7 / 3
نقش عمل در سرنوشت انسان
قرآن
«در حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان، حال خود را تغییر دهند» .
حدیث
1611 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: در آخر زمان، درى از قَدَر به روى امّت من گشوده مىشود که هیچ چیز نمىتواند آن را ببندد براى شما کافى است که با این آیه با آن رو به رو شوید: «هیچ مصیبتى، نه در زمین و نه در نفْسهاى شما [به شما] نمىرسد» تا آخر آیه
1612 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همان گونه که هستید، بر شما سرپرستى (حکومت) مىشود
1613 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، هر گاه براى قومى، بدى اراده نماید، کارشان را به خوشگذرانانِ آنها مىسپارد
7 / 4
عوامل خوشبختى
الف شناخت
قرآن
«[خدا] به هر کس که بخواهد، حکمت مىبخشد، و به هر کس حکمت داده شود، به یقین، خیرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، کسى پند نمىگیرد» .
الحدیث
1614 . رسول الله صلى الله علیه و آله: العِلمُ إمامُ العَمَلِ وَالعَمَلُ تابِعُهُ، یُلهِمُهُ اللهُ السُّعَداءَ ویَحرِمُهُ الأَشقِیاءَ.(27)
1615 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن خَرَجَ مِن بَیتِهِ لِیَلتَمِسَ بابا مِنَ العِلمِ، کَتَبَ اللهُ عز و جل لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ ثَوابَ نَبِیٍّ مِنَ الأَنبِیاءِ، وأعطاهُ اللهُ بِکُلِّ حَرفٍ یَسمَعُ أو یَکتُبُ مَدینَةً فِی الجَنَّةِ، وطالِبُ العِلمِ أحَبَّهُ اللهُ وأحَبَّهُ المَلائِکَةُ وأحَبَّهُ النَّبِیّونَ، ولا یُحِبُّ العِلمَ إلَا السَّعیدُ، وطوبى(28) لِطالِبِ العِلمِ یَومَ القِیامَةِ.(29)
ب الإِیمانُ
1616 . رسول الله صلى الله علیه و آله: أسعَدُ النّاسِ بِشَفاعَتی یَومَ القِیامَةِ، مَن قالَ: لا إلهَ إلَا اللهُ، خالِصا مِن قَلبِهِ أو نَفسِهِ.(30)
1617 . عنه صلى الله علیه و آله: سَبَقَ العِلمُ وجَفَّ القَلَمُ ومَضَى القَدَرُ، بِتَحقیقِ الکِتابِ وتَصدیقِ الرُّسُلِ، وبِالسَّعادَةِ مِنَ اللهِ عز و جل لِمَن آمَنَ وَاتَّقى، وبِالشَّقاءِ لِمَن کَذَّبَ وکَفَرَ، وبِوِلایَةِ اللهِ المُؤمِنینَ وبرَاءَتِهِ مِنَ المُشرِکینَ.(31)
ج وِلایَةُ أهلِ البَیتِ
1618 . رسول الله صلى الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : یا عَلِیُّ، سَعِدَ مَن تَوَلّاکَ.(32)
حدیث
1614 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دانش، پیشواى عمل است و عمل، پیرو آن خداوند، آن را به نیکبختانْ الهام مىکند و بدبختان را از آن، محروم مىسازد
1615 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که از خانهاش بیرون بیاید تا بابى از دانش را بجوید، خداوند عز و جلبراى او در برابر هر گامى، پاداش پیامبرى از پیامبران را مىنویسد و در برابر هر حرفى که مىشنود یا مىنویسد، شهرى را در بهشت به او عطا مىکند خدا و فرشتگان و پیامبران، دانشجو را دوست دارند و جز نیکبخت، دانش را دوست ندارد خوشا به حال دانشجو در روز رستاخیز!
ب ایمان
1616 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: برخوردارترین افراد از سعادت شفاعت من در روز رستاخیز، کسى است که با اخلاصى برخاسته از دل و جان، «لا إله إلّا الله» بگوید
1617 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دانش [الهى]، پیشى گرفت و قلم [قضا]، نگاشت و آنچه [در نزد او]تقدیر شده بود، نافذ گشت بر تحقّق یافتن قرآن و تصدیق فرستادگان خدا و نیکبختى از جانب خداوند عز و جل براى کسى که ایمان بیاورد و تقوا پیشه نماید، و بدبختى براى کسى که تکذیب کند و کفر ورزد، و ولایت خدا بر مؤمنان و بیزارى او از مشرکان
ج ولایت اهل بیت
1618 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام اى على! نیکبخت است هر که ولایت تو را بپذیرد
1619 . عنه صلى الله علیه و آله أیضا : إنَّ السَّعیدَ حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّکَ وأطاعَکَ.(33)
1620 . عنه صلى الله علیه و آله أیضا : ألا إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّکَ وأخَذَ بِطَریقَتِکَ.(34)
1621 . الأمالی للمفید عن سلمان الفارسی: خَرَجَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله یَومَ عَرَفَةَ، فَقالَ [لِعَلِیٍّ علیه السلام]: . . . إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ حَقَّ السَّعیدِ، مَن أطاعَکَ وتَوَلّاکَ مِن بَعدی.(35)
1622 . رسول الله صلى الله علیه و آله لَمّا اجتَمَعَ بَنو عَبدِ المُطَّلِب عِندَهُ عندَ وَفاتِهِ : یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ، أطیعوا عَلِیّا وَاتَّبِعوهُ وتَوَلَّوهُ ولا تُخالِفوهُ، وَابرَؤوا مِن عَدُوِّهِ وآزِروهُ وَانصُروهُ وَاقتَدوا بِهِ، تَرشُدوا وتَهتَدوا وتَسعَدوا.(36)
1623 . عنه صلى الله علیه و آله: یا أیُّهَا النّاسُ! اتَّبِعوا هُدَى اللهِ تَهتَدوا وتَرشُدوا وهُوَ هُدایَ، وهُدایَ هُدى عَلِیِّ ابنِ أبی طالِبٍ، فَمَنِ اتَّبَعَ هُداهُ فی حَیاتی وبَعدَ مَوتی فَقَدِ اتَّبَعَ هُدایَ، ومَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللهِ، ومَنِ اتَّبَعَ هُدَى اللهِ فَلا یَضِلُّ ولا یَشقى.(37)
1624 . عنه صلى الله علیه و آله: اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وتَعالى اصطَفانی وَاختارَنی وجَعَلَنی رَسولاً، وأنزَلَ عَلَیَّ سَیِّدَ الکُتُبِ، فَقُلتُ: «إلهی وسَیِّدی، إنَّکَ أرسَلتَ موسى إلى فِرعَونَ، فَسَأَلَکَ أن تَجعَلَ مَعَهُ أخاهُ هارونَ وَزیرا، تَشُدُّ بِهِ عَضُدَهُ، وتُصَدِّقُ بِهِ قَولَهُ، وإنّی أسأَلُکَ یا سَیِّدی وإلهی أن تَجعَلَ لی مِن أهلی وَزیرا تَشُدُّ بِهِ عَضُدی»، فَجَعَلَ اللهُ لی عَلِیّا وَزیرا وأخا، وجَعَلَ الشَّجاعَةَ فی قَلبِهِ، وألبَسَهُ الهَیبَةَ عَلى عَدُوِّهِ، وهُوَ أوَّلُ مَن آمَنَ بی وصَدَّقَنی، وأوَّلُ مَن وَحَّدَ اللهَ مَعی، وإنّی سَأَلتُ ذلِکَ رَبّی عز و جلفَأَعطانیهِ، فَهُوَ سَیِّدُ الأَوصِیاءِ، اللُّحوقُ بِهِ سَعادَةٌ وَالمَوتُ فی طاعَتِهِ شَهادَةٌ، وَاسمُهُ فِی التَّوراةِ مَقرونٌ إلَى اسمی.(38)
1619 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام : نیکبخت حقیقى، کسى است که تو را دوست بدارد و از تو فرمان برد
1620 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام : هان! نیکبخت کامل، کسى است که تو را دوست بدارد و روش تو را در پیش بگیرد
1621 . الأمالى، مفید به نقل از سلمان فارسى : پیامبر خدا روز عرفه بیرون آمد و [به على علیه السلام]فرمود: «. . نیکبخت کامل و حقیقى، کسى است که پس از من، از تو فرمان ببرد و ولایت تو را بپذیرد» .
1622 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در جمع فرزندان عبد المطّلب که هنگام مرگِ ایشان، دور او گرد آمده بودند : واى فرزندان عبد المطّلب! از على، فرمان ببرید و پیروىاش کنید و ولایتش را بپذیرید و با او مخالفت نورزید و از دشمنش بیزارى بجویید، و با او همکارى کنید و یارىاش نمایید و به او اقتدا کنید تا راهنمایى شوید و هدایت یابید و نیکبخت گردید
1623 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى مردم! از راهنمایى خدا پیروى کنید تا هدایت یابید و رشد کنید آن، (راهنمایى خدا) راهنمایى من، و راهنمایى من، راهنمایى على بن ابى طالب است پس هر که از راهنمایى او در زمان بودن من و پس از مرگ من پیروى کند، در حقیقت، از راهنمایى من پیروى نموده است و هر که از راهنمایى من پیروى کند، در حقیقت، از راهنمایى خدا پیروى نموده است، و هر که از راهنمایى خدا پیروى نماید، گمراه و بدبخت نمىگردد
1624 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همانا خداوند تبارک و تعالى مرا برگزید و اختیار نمود و فرستاده خود قرار داد، و سروَر کتابها را بر من فرود آورد سپس من عرضه داشتم: اى خداى من و اى سروَر من! همانا تو موسى را به سوى فرعون فرستادى، پس او از تو درخواست نمود که برادرش هارون را دستْیار او قرار دهى و به واسطه او بازویش را استوار نمایى و گفتهاش را تصدیق کنى، و [گفتم:] اى سَرور و خداى من! از تو مىخواهم که براى من از خاندان خودم، دستْیارى قرار دهى که بازویم بِدان محکم گردد آن گاه خداوند، على را برایم دستیار و برادر قرار داد، و در دلش شجاعت افکند و [لباس] هیبت علیه دشمنش را بر تن او پوشاند.
او نخستین کسى است که به من ایمان آورد و تصدیقم نمود، و نخستین کسى است که به همراه من، خدا را به یگانگى، پرستش کرد من، این را از پروردگارم عز و جلخواستم و او هم عطایم فرمود او سَروَر جانشینان من است پیوستن به او، نیکبختى و مردن در راه فرمانبُردارى از او، شهادت است نام او در تورات، همراه نام من است
1625 . الإمام علیّ علیه السلام: فینا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ»(39) فَقالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: أنَا المُنذِرُ وأنتَ الهادی یا عَلِیُّ، فَمِنَّا الهادی وَالنَّجاةُ وَالسَّعادَةُ إلى یَومِ القِیامَةِ.(40)
1626 . عنه علیه السلام: بَینَما نَحنُ عِندَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله وهُوَ یَجودُ بِنَفسِهِ وهُوَ مُسَجّىً(41) بِثَوبٍ ومُلاءَةٍ(42) خَفیفَةٍ عَلى وَجهِهِ، فَمَکَثَ ما شاءَ اللهُ أن یَمکُثَ، ونَحنُ حَولَهُ بَینَ باکٍ ومُستَرجِعٍ، إذ تَکَلَّمَ صلى الله علیه و آله وقالَ: اِبیَضَّت وُجوهٌ وَاسوَدَّت وُجوهٌ، وسَعِدَ أقوامٌ وشَقِیَ آخَرونَ، سَعِدَ أصحابُ الکِساءِ الخَمسَةِ أنَا سَیِّدُهُم، ولا فَخرَ، عِترَتی أهلُ بَیتِی السّابِقونَ، اُولئِکَ المُقَرَّبونَ، یَسعَدُ مَنِ اتَّبَعَهُم وشایَعَهُم عَلى دینی ودینِ آبائی.(43)
1627 . فاطمة علیهاالسلام: خَرَجَ عَلَینا رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله عَشِیَّةَ عَرَفَةَ، فَقالَ: إنَّ اللهَ تَبارَکَ وتَعالى باهى بِکُم وغَفَرَ لَکُم عامَّةً ولِعَلِیٍّ خاصَّةً، وإنّی رَسولُ اللهِ إلَیکُم غَیرُ مُحارِبٍ لِقَرابَتی، هذا جَبرَئیلُ یُخبِرُنی أنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیّا فی حَیاتِهِ وبَعدَ
مَوتِهِ، وإنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ حَقَّ الشَّقِیِّ مَن أبغَضَ عَلِیّا فی حَیاتِهِ وبَعدَ وَفاتِهِ.(44)
1625 . امام على علیه السلام: زمانى که این آیه نازل شد: «تو فقط بیمدهندهاى و البته براى هر گروهى، هدایتکنندهاى است»، پیامبر خدا فرمود: «من بیمدهندهام و تو اى على هدایتکنندهاى» . پس، هدایت کننده و نیز نجات و نیکبختى تا روز رستاخیز، از ماست
1626 . امام على علیه السلام: خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله بودیم و ایشان در حال جان دادن بود و با لباسى، پوشانده و چادرشب نازکى بر صورتش کشیده شده بود به اندازهاى که خدا مىخواست، درنگ کرد ما در اطرافش گریان و ناامید بودیم که ناگهان به سخن آمد و فرمود: «چهرههایى، سفید و چهرههایى، سیاه شدند و گروهى، نیکبخت و [گروه] دیگرى، بدبخت شدند پنج تنِ اصحاب کسا، نیکبخت شدند من سَروَرشان هستم و فخرى [در این باره] نیست خاندان من، اهل بیت من که پیشىگیرندگان [در ایمان]اند، مقرّبان [درگاه خداى متعال]اند هر که از آنان پیروى کند وآنان را بر دین من و دین پدران من همراهى نماید، نیکبخت مىشود» .
1627 . فاطمه علیهاالسلام: پیامبر خدا در شامگاه عرفه نزد ما آمد و فرمود: «خداوند تبارک و تعالى به طور عام به شما و به طور خاص به على، مباهات کرد و [همه] شما را آمرزید من، فرستاده خدا به سوى شمایم و با خویشانم در جنگ نیستم این، جبرئیلاست که به من خبر مىدهد: نیکبخت کامل و حقیقى، کسى است که على
را در زندگى و مرگش دوست بدارد، و بدبخت کامل و حقیقى، کسى است که على را در زندگى و مرگش دشمن بدارد» .
د التَّقوى
1628 . رسول الله صلى الله علیه و آله: السَّعادَةُ فِی اثنَتَینِ: الطّاعَةِ وَالتَّقوى.(45)
1629 . عنه صلى الله علیه و آله: اللهُمَّ. . . أسعِدنی بِتَقواکَ.(46)
ه اِتِّباعُ القُرآنِ
الکتاب
«إِنَّ هذَا اَلْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ» .(47)
الحدیث
1630 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إنَّ هذَا القُرآنَ هُوَ النّورُ المُبینُ. . . مَن جَعَلَهُ شِعارَهُ ودِثارَهُ(48) أسعَدَهُ اللهُ.(49)
1631 . عنه صلى الله علیه و آله: إن أرَدتُم عَیشَ السُّعَداءِ، ومَوتَ الشُّهَداءِ، وَالنَّجاةَ یَومَ الحَسرَةِ، وَالظِّلَّ یَومَ الحَرورِ(50)، وَالهُدى یَومَ الضَّلالَةِ، فَادرُسُوا القُرآنَ، فَإِنَّهُ کَلامُ الرَّحمنِ، وحِرزٌ(51) مِنَ الشَّیطانِ، ورُجحانٌ فِی المیزانِ.(52)
د پرهیزگارى
1628 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نیکبختى، در دو چیز است: اطاعت خدا و پرهیزگارى
1629 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خدایا! . در سایه پرهیزگارى در برابر خویش، نیکبختم گردان
ه پیروى از قرآن
قرآن
«همانا این قرآن، به راهى که استوارترینِ راههاست، هدایت مىکند» .
حدیث
1630 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: این قرآن، همان نور آشکار است. . هر کس آن را جامه رویین و زیرین خود قرار دهد، خداوندْ او را خوشبخت مىکند
1631 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر زندگى نیکبختان و مرگ شهیدان و نجات روز حسرت و سایه در باد سوزان و هدایت در روز گمراهى را مىخواهید، قرآن بیاموزید؛ چرا که آن، سخن خداى بخشنده، پناه از شیطان، و [موجب]سنگینى در میزان
اعمال است
و العَمَلُ الصّالِحُ
الکتاب
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» .(53)
«فَأَمّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسى أَنْ یَکُونَ مِنَ اَلْمُفْلِحِینَ» .(54)
الحدیث
1632 . رسول الله صلى الله علیه و آله: مَن عَمِلَ صالِحا شَهِدَت لَهُ جَوارِحُهُ، وبِقاعُهُ، وشُهورُهُ، وأعوامُهُ، وساعاتُهُ، وأیّامُهُ، ولَیالِی الجُمَعِ وساعاتُها وأیّامُها، فَیَسعَدُ بِذلِکَ سَعادَةَ الأَبَدِ.(55)
ز التَّوبَةُ
1633 . رسول الله صلى الله علیه و آله: أیُّهَا النّاسُ، توبوا إلَى اللهِ قَبلَ أن تَموتوا، وبادِروا بِالأَعمالِ الصّالِحَةِ قَبلَ أن تَشتَغِلوا، وأصلِحُوا الَّذی بَینَکُم وبَینَ رَبِّکُم تَسعَدوا.(56)
1634 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ یَعرِضُ عَلى عَبدِهِ فی کُلِّ یَومٍ نَصیحَةً، فَإِن هُوَ قَبِلَها سَعِدَ، وإن تَرَکَها شَقِیَ، فَإِنَّ اللهَ باسِطٌ یَدَهُ لِمُسیءِ النَّهارِ لِیَتوبَ، فَإِن تابَ تابَ اللهُ عَلَیهِ.(57)
و کار شایسته
قرآن
«هر کس کار شایستهاى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک، زنده مىداریم و پاداش آنان را به بهترین اعمالى که انجام مىدادند، خواهیم داد» .
«امّا کسى که توبه کند و ایمان آورد و عملى شایسته انجام دهد، امید است که از رستگاران باشد» .
حدیث
1632 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس کار شایستهاى انجام دهد، اعضا و مکانها و ماهها و سالها و ساعات و روزهاى او و شبهاى جمعه و ساعات و روزهاى آن، براى او گواهى مىدهند و بدین وسیله به نیکبختىِ جاوید، نایل مىشود
ز توبه
1633 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى مردم! پیش از مرگتان به درگاه خدا توبه کنید (به سوى او باز گردید)، و پیش از سرگرم شدنتان [به کارهاى دیگر]، به کارهاى نیک بشتابید، و بین خود و پروردگارتان را اصلاح کنید، که خوشبخت مىگردید
1634 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، هر روز، نصیحتى را به بندهاش عرضه مىدارد اگر آن را بپذیرد، خوشبخت مىشود و اگر رهایش کند، تیرهبخت مىگردد خداوند،
دست [ِ رحمتش] را براى گناهکارِ روز، گشوده است تا او باز گردد و اگر او توبه کند، خدا نیز توبه او را مىپذیرد
ح طاعَةُ اللهِ
الکتاب
«قالَ اِهْبِطا مِنْها جَمِیعاً بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنِ اِتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقى» .(58)
الحدیث
1635 . رسول الله صلى الله علیه و آله: مَنِ اتَّبَعَ کِتابَ اللهِ هَداهُ اللهُ مِنَ الضَّلالَةِ، ووَقاهُ سوءَ الحِسابِ یَومَ القِیامَةِ، وذلِکَ أنَّ اللهَ یَقولُ: «فَمَنِ اِتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقى» .(59)
1636 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ السَّعادَةَ کُلَّ السَّعادَةِ، طولُ العُمُرِ فی طاعَةِ اللهِ عز و جل.(60)
ط الاِستِعدادُ لِلمَوتِ
1637 . رسول الله صلى الله علیه و آله: إذَا استُحِقَّت وِلایَةُ اللهِ وَالسَّعادَةُ، جاءَ الأَجَلُ بَینَ العَینَینِ، وذَهَبَ الأَمَلُ وَراءَ الظَّهرِ.(61)
ی الاِستِعانَةُ مِنَ اللهِ
الکتاب
«کهیعص – ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیّا – إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا – قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ اَلْعَظْمُ
مِنِّی وَ اِشْتَعَلَ اَلرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا» .(62)
ح اطاعت از خدا
قرآن
«فرمود: «همگى از آن [مقام،] فرود آیید، در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگرند» . پس اگر براى شما از جانب من هدایتى رسد، هر کس از هدایتم پیروى کند، نه گمراه مىشود و نه تیرهبخت» .
حدیث
1635 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس از کتاب خدا پیروى نماید، خداوند، او را از گمراهى [به راه راست] هدایت مىکند و روز رستاخیز، او را از بدى (سختى) حساب، حفظ مىنماید این به دلیل آن است که خدا مىفرماید: «پس، هر که از هدایت من پیروى نماید، نه گمراه مىشود و نه تیرهبخت» .
1636 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همه نیکبختى، داشتن عمر طولانى در اطاعت خداوند عز و جلاست
ط آماده شدن براى مرگ
1637 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه ولایت خدا و نیکبختى محقّق شدند، اَجَل در برابر دو چشم مىآید و آرزو پشتِ سر مىرود
ى یارى جستن از خدا
قرآن
«کاف، ها، یا، عین، صاد. [این] یادى از رحمت پروردگار تو [درباره] بندهاش زکریاست. آن گاه که [زکریا]پروردگارش را نجوا کرد، گفت: «پروردگارا! من، استخوانم سست گردیده و [موى] سرم از پیرى سپید گشته، و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو ناامید نبودهام»» .
«قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَ اُهْجُرْنِی مَلِیًّا – قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا – وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اَللهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسى أَلاّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا» .(63)
الحدیث
1638 . رسول الله صلى الله علیه و آله: یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ الرَّحمنُ الرَّحیمُ، ارحَمنی رَحمَةً تُطفِئُ بِها غَضَبَکَ، وتَکُفُّ بِها عَذابَکَ، وتَرزُقُنی بِها سَعادَةً مِن عِندِکَ.(64)
1639 . عنه صلى الله علیه و آله: اللهُمَّ إنّی أسأَلُکَ الفَوزَ فِی العَطاءِ، ونُزُلَ الشُّهَداءِ، وعَیشَ السُّعَداءِ.(65)
1640 . عنه صلى الله علیه و آله: اللهُمَّ إنَّکَ أکرَمُ مَسؤولٍ، فَأَسأَلُکَ أن تُحیِیَنی حَیاةَ السُّعَداءِ، وأن تَتَوَفّانی وَفاةَ الشُّهَداءِ، وأنتَ عَنّی راضٍ غَیرُ غَضبانَ یا رَحیمُ.(66)
7 / 5
خَصائِصُ السُّعَداءِ
1641 . رسول الله صلى الله علیه و آله فی مَکارِمِ الأَخلاقِ : عَشَرَةٌ تَکونُ فِی الرَّجُلِ ولا تَکونُ فِی ابنِهِ، وتَکونُ فِی الاِبنِ ولا تَکونُ فی أبیهِ، وتَکونُ فِی العَبدِ ولا تَکونُ فی سَیِّدِهِ، یَقسِمُهَا اللهُ لِمَن أرادَ بِهِ السَّعادَةَ: صِدقُ الحَدیثِ، وصِدقُ النّاسِ(67) . . . وإعطاءُ السّائِلِ، وَالمُکافَأَةُ بِالصَّنائِعِ، وحِفظُ الأَمانَةِ، وصِلَةُ الرَّحِمِ، وَالتَّذَمُّمُ(68) لِلجارِ، وَالتَّذَمُّمُ لِلصّاحِبِ، وإقراءُ(69) الضَّیفِ، ورَأسُهُنَّ الحَیاءُ.(70)
«گفت: «اى ابراهیم! آیا تو از خدایان من متنفّرى؟ اگر باز نَایستى، تو را سنگسار خواهم کرد، و [برو] براى مدّتى طولانى از من دور شو» . [ابراهیم] گفت: «درود بر تو باد! به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم؛ زیرا او همواره نسبت به من، پُرمهر بوده است و از شما و [از]آنچه غیر از خدا مىخوانید، کناره مىگیرم و پروردگارم را مىخوانم. امیدوارم که در خواندن پروردگارم ناامید نباشم» .
حدیث
1638 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى خدا! اى خدا! اى خداى بخشنده مهربان! بر من رحمتى ارزانى بدار که با آن، خشم خود را خاموش کنى و عذابت را باز دارى و نیکبختى نزد خودت را نصیبم فرمایى
1639 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوندا! کامیابى در بخشش، جایگاه شهیدان و زندگى نیکبختان را از تو مىخواهم
1640 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوندا! تو گرامىترین درخواستشدهاى از تو مىخواهم که مرا به زندگى نیکبختان، زنده بدارى و به مرگ شهیدان، بمیرانى، در حالى که تو از من خشنود و ناخشمگینى، اى مهربان!
7 / 5
ویژگىهاى نیکبختان
1641 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در باره فضایل اخلاقى : ده چیز است که [گاه] در مرد هست؛ ولى در پسرش نیست، یا در پسر هست؛ ولى در پدر نیست، و یا در غلام هست؛ ولى در مولایش نیست؛ [زیرا] خداوند، آنها را به هر که سعادتش را بخواهد، روزى مىکند: راستگویى، درستکارى با مردم. .، بخشش به نیازمند، پاداش دادن در مقابل کارها، امانتدارى، صله رحم، تعهّد در برابر همسایه، تعهّد در برابر همراه، میهماننوازى، و در رأس آنها حیاست
1642 . عنه صلى الله علیه و آله مِن وَصِیَّةٍ طَویلَةٍ أوصى بِها أبا ذَرٍّ : اِعلَم یا أبا ذَرٍّ، إنَّ اللهَ جَعَلَ أهلَ بَیتی کَسَفینَةِ النَّجاةِ فی قَومِ نوحٍ، مَن رَکِبَها نَجا، ومَن رَغِبَ عَنها غَرِقَ، ومِثلِ بابِ حِطَّةٍ فی بَنی إسرائیلَ؛ مَن دَخَلَها کانَ آمِنا.
یا أبا ذَرٍّ، اِحفَظ ما أوصَیتُکَ بِهِ، تَکُن سَعیدا فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ. . . .(71)
7 / 6
أماراتُ السَّعادَةِ
1643 . رسول الله صلى الله علیه و آله: کَفى بِالمَرءِ سَعادَةً، أن یوثَقَ بِهِ فی أمرِ دینِهِ ودُنیاهُ.(72)
1644 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ ابنِ آدَمَ، استِخارَةُ اللهِ ورِضاهُ بِما قَضَى اللهُ.(73)
1645 . عنه صلى الله علیه و آله: لا تَمَنَّوُا المَوتَ، فَإِنَّ هَولَ المُطَّلَعِ(74) شَدیدٌ، وإنَّ مِنَ السَّعادَةِ أن یَطولَ عُمُرُ العَبدِ ویَرزُقَهُ اللهُ الإِنابَةَ(75) (76)
1642 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در سفارشى طولانى به ابو ذر : . . اى ابو ذر! بدان که خداوند، اهل بیت مرا مانند کشتى نجات در قوم نوح قرار داده است که هر کس بر آن کشتى سوار شد، نجات یافت و هر کس از آن روى گرداند، غرق شد و [نیز] مانند باب حِطّه(77) در بنى اسرائیلاند، که هر که به آن وارد شد، ایمن گشت.
اى ابو ذر! سفارشم را پاس بدار تا در دنیا و آخرت، سعادتمند شوى. .
7 / 6
نشانههاى نیکبختى
1643 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: براى نیکبختى مرد، همین بس که در کار دین و دنیایش، به او اعتماد شود
1644 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از نیکبختى فرزند آدم، خیرخواستن از خداوند و خشنودى به قضاى خداست
1645 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آرزوى مرگ نکنید؛ چرا که وحشتِ پس از مرگ، سخت است همانا از خوشبختى است که عمر بنده، طولانى گردد و خداوند، توبه
را نصیب او نماید
1646 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ: الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَالمَسکَنُ الواسِعُ، وَالمَرکَبُ الهَنیءُ، وَالوَلَدُ الصّالِحُ.(78)
1647 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ أن یُشبِهَهُ وَلَدُهُ، وَالمَرأَةَ الجَملاءَ(79) ذاتَ دینٍ، وَالمَرکَبَ الهَنیءَ، وَالمَسکَنَ الواسِعَ.(80)
1648 . عنه صلى الله علیه و آله: ثَلاثٌ مِنَ السَّعادَةِ، وثَلاثٌ مِنَ الشَّقاوَةِ، فَمِنَ السَّعادَةِ المَرأَةُ تَراها تُعجِبُکَ وتَغیبُ فَتَأمَنُها عَلى نَفسِها ومالِکَ، وَالدّابَّةُ تَکونُ وَطیئَةً(81) فَتُلحِقُکَ بِأَصحابِکَ، وَالدّارُ تَکونُ واسِعَةً کَثیرَةَ المَرافِقِ.(82)
1649 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ المُسلِمِ سَعَةُ المَسکَنِ، وَالجارُ الصّالِحُ، وَالمَرکَبُ الهَنیءُ.(83)
1650 . عنه صلى الله علیه و آله: أربَعَةٌ مِن سَعادَةِ المَرءِ: الخُلَطاءُ الصّالِحونَ، وَالوَلَدُ البارُّ، وَالمَرأَةُ المُؤاتِیَةُ، وأن تَکونَ مَعیشَتُهُ فی بَلَدِهِ.(84)
1646 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از خوشبختى مرد مسلمان است: زن نیکو، خانه بزرگ، مَرکب خوشرکاب، و فرزند نیکو
1647 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از خوشبختى مرد مسلمان است که فرزندش شبیه او باشد و زن زیباى دیندار، مَرکب خوشرکاب و خانه بزرگ داشته باشد
1648 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه چیز، از نیکبختى و سه چیز، از تیرهبختى است از نیکبختى است: داشتن زنى که دیدنش خوشایند تو باشد و در غیاب تو امانتدار خودش و مال تو باشد؛ و داشتن حیوانى خوشرکاب است تا تو را به یارانت برساند؛ و داشتن خانهاى جادار و داراى رفاه بسیار
1649 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از نیکبختى مرد مسلمان، داشتن خانه بزرگ، همسایه نیکوکار، و مَرکب خوشرکاب است
1650 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چهار چیز، از نیکبختى مرد است: رفیقان خوب، فرزند نیکوکار، همسر همواره آماده کامیابى، و این که شغلش (محلّ درآمدش) در شهر خودش باشد
1651 . عنه صلى الله علیه و آله: خَمسَةٌ مِنَ السَّعادَةِ: الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَالبَنونَ الأَبرارُ، وَالخُلَطاءُ الصّالِحونَ، ورِزقُ المَرءِ فی بَلَدِهِ، وَالحُبُّ لِالِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله.(85)
1652 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن تَزَوَّجَ فَقَد اُعطِیَ نِصفَ السَّعادَةِ.(86)
1653 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ الرَّجُلِ الوَلَدُ الصّالِحُ.(87)
1654 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ المَرءِ حُسنُ الخُلُقِ.(88)
1655 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ ابنِ آدَمَ، رِضاهُ بِما قَسَمَ اللهُ لَهُ.(89)
1656 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن سَعادَةِ المَرءِ أن یُشبِهَ أباهُ.(90)
7 / 7
ما یُحَوِّلُ الأَشقِیاءَ سُعَداءَ
1657 . رسول الله صلى الله علیه و آله: «یَمْحُوا اَللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ اَلْکِتابِ»(91)، الصَّدَقَةُ وَاصطِناعُ المَعروفِ وصِلَةُ الرَّحِمِ وبِرُّ الوالِدَینِ، یُحَوِّلُ الشَّقاءَ سَعادَةً، ویَزیدُ مِنَ العُمُرِ، ویَقی مَصارِعَ السَّوءِ.(92)
1651 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پنج چیز، از نیکبختى [مرد] است: همسر صالح، فرزندان نیکوکار، رفیقان خوب، [بودن] روزىِ مرد در شهرش، و دوست داشتن خاندان محمّد صلى الله علیه و آله
1652 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که ازدواج کند، در حقیقت، نیمى از نیکبختى به او عطا شده است
1653 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از نیکبختى مرد، فرزند صالح است
1654 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از نیکبختى مرد، اخلاق نیک است
1655 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از نیکبختى فرزند آدم، خشنودى اوست به آنچه خداوند برایش مقرّر نموده است
1656 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از نیکبختى مرد، شبیه بودن او به پدرش است
7 / 7
آنچه تیرهبختان را نیکبخت مىکند
1657 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: «خدا هر چه را بخواهد، محو یا اثبات مىکند؛ و اصل کتاب، نزد اوست» . صدقه و نیکوکارى و صله رَحِم و نیکى به پدر و مادر، بدبختى را به نیکبختى تبدیل مىکنند، عمر را طولانى مىنمایند، و از مرگهاى بد، نگه مىدارند
1658 . حلیة الأولیاء عن الأوزاعی: قَدِمتُ المَدینَةَ فَسَأَلتُ مُحَمَّدَ بنَ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام، عَن قَولِهِ عز و جل: «یَمْحُوا اَللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ اَلْکِتابِ» .
فَقالَ: نَعَم، حَدَّثَنیهِ أبی عَن جَدِّهِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام قالَ: سَأَلتُ عَنها رَسولَ اللهِ صلى الله علیه و آله فَقالَ: لَاُبَشِّرَنَّکَ بِها یا عَلِیُّ، فَبَشِّر بِها اُمَّتی مِن بَعدی، الصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها، وَاصطِناعُ المَعروفِ، وبِرُّ الوالِدَینِ، وصِلَةُ الرَّحِمِ، تُحَوِّلُ الشَّقاءَ سَعادَةً، وتَزیدُ فِی العُمُرِ، وتَقی مَصارِعَ السَّوءِ.(93)
7 / 8
مَبادِئُ الشَّقاءِ
أ حُبُّ الدُّنیا
1659 . رسول الله صلى الله علیه و آله: مَن اُشرِبَ قَلبُهُ حُبَّ الدُّنیَا، التاطَ(94) مِنها بِثَلاثٍ: شَقاءٍ لا یَنفَدُ عَناهُ، وحِرصٍ لا یَبلُغُ غِناهُ، وأمَلٍ لا یَبلُغُ مُنتَهاهُ.(95)
1660 . عنه صلى الله علیه و آله: بِئسَ العَبدُ عَبدٌ خُلِقَ لِلعِبادَةِ فَأَلهَتهُ العاجِلَةُ عَنِ الآجِلَةِ، فازَ بِالرَّغبَةِ العاجِلَةِ وشَقِیَ بِالعاقِبَةِ.(96)
ب البُخلُ
1661 . رسول الله صلى الله علیه و آله: ألا وإنَّ السَّعیدَ مَنِ اختارَ باقِیَةً یَدومُ نَعیمُها، عَلى فانِیَةٍ لا یَنفَدُ عَذابُها، وقَدَّمَ لِما یَقدَمُ عَلَیهِ مِمّا هُوَ فی یَدَیهِ، قَبلَ أن یُخَلِّفَهُ لِمَن یَسعَدُ بِإِنفاقِهِ، وقَد شَقِیَ هُوَ بِجَمعِهِ.(97)
1658 . حلیة الأولیاء به نقل از اوزاعى : به مدینه آمدم و از محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام درباره این سخن خداوند عز و جل پرسیدم: «خدا هر چه را بخواهد، محو یا اثبات مىکند؛ و اصل کتاب، نزد اوست» .
فرمود: «آرى پدرم، از جدّش على بن ابى طالب علیه السلام برایم نقل کرد که فرمود: درباره آیه، از پیامبر خدا پرسیدم فرمود: “به یقین، درباره آن به تو مژده مىدهم تو هم درباره آن، پس از من به امّتم مژده بده که: صدقه خالصانه، نیکوکارى، نیکى به پدر و مادر، و صله رحم، تیرهبختى را به نیکبختى تبدیل مىکنند و عمر را طولانى مىنمایند و از مرگهاى بد، نگه مىدارند”» .
7 / 8
ریشههاى تیرهبختى
الف دنیا دوستى
1659 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس دلش آکنده از دوستى دنیا شود، سه چیز از دنیا به او مىچسبد: گرفتارىاى که رنجش پایان ندارد، آزمندىاى که به سیرى نمىرسد، و آرزویى که به نهایت آن، دست نمىیابد
1660 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدترین بنده، کسى است که براى عبادت آفریده شده؛ ولى دنیا او را از آخرت باز دارد، و به دنیاى دلخواه برسد؛ ولى سرانجام [در آخرتْ]بدبخت گردد
ب بخلورزى
1661 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هان! نیکبخت، کسى است که چیز ماندگار را که رفاه آن همیشگى است، بر چیز ناپایدار که عذابش پایان ندارد، بر گزیند و از آنچه در دستانش است، براى آنچه برایش پیش مىآید، هزینه کند، پیش از آن که آن را براى کسى باقى بگذارد که با بخشش آن، نیکبخت مىگردد، در حالى که خودِ او با
گردآورى آن، تیرهبخت گشته است
ج الرِّیاءُ
1662 . رسول الله صلى الله علیه و آله: یُؤمَرُ بِرِجالٍ إلَى النّارِ فَیَقولُ اللهُ جَلَّ جَلالُهُ لِمالِکٍ: قُل لِلنّارِ: لا تُحرِقی لَهُم أقداما فَقَد کانوا یَمشونَ إلَى المَساجِدِ، ولا تُحرِقی لَهُم أوجُها فَقَد کانوا یُسبِغونَ الوُضوءَ، ولا تُحرِقی لَهُم أیدِیا فَقَد کانوا یَرفَعونَها بِالدُّعاءِ، ولا تُحرِقی لَهُم ألسُنا فَقَد کانوا یُکثِرونَ تِلاوَةَ القُرآنِ.
قالَ: فَیَقولُ لَهُم خازِنُ النّارِ: یا أشقِیاءُ، ما کانَ حالُکُم؟ قالوا: کُنّا نَعمَلُ لِغَیرِ اللهِ تَعالى، فَقیلَ لَنا: خُذوا ثَوابَکُم مِمَّن عَمِلتُم لَهُ.(98)
د معصیة الله
1663 . رسول الله صلى الله علیه و آله: مَن عَمِلَ سوءا شَهِدَت عَلَیهِ جَوارِحُهُ، وبِقاعُهُ، وشُهورُهُ، وأعوامُهُ، وساعاتُهُ وأیّامُهُ ولَیالِی الجُمَعِ وساعاتُها وأیّامُها، فَیَشقى بِذلِکَ شَقاءَ الأَبَدِ.(99)
1664 . عنه صلى الله علیه و آله: اللهُمَّ. . . لا تُشقِنی بِمَعصِیَتِکَ.(100)
ه مُخالَفَةُ أهلِ البَیتِ
1665 . رسول الله صلى الله علیه و آله: اِعلَموا أنَّکُم إن أطَعتُم عَلِیّا سَعِدتُم، وإن خالَفتُموهُ شَقیتُم.(101)
ج ریا
1662 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مردانى دستور مىیابند که به جهنّم بروند خداوند عز و جل به مالک جهنّم مىفرماید: «به آتش بگو: قدمهاى آنان را نسوزان؛ چرا که آنان به مسجدها مىرفتند، و چهرههایشان را نسوزان؛ چرا که نیکو وضو مىساختند، و دستانشان را نسوزان؛ چرا که آنها را به دعا بلند مىکردند، و زبانهایشان را نسوزان؛ چرا که بسیار قرآن تلاوت مىنمودند».
نگهبان جهنّم به آنان مىگوید: اى تیرهبختان! شما چه وضعى دارید؟
مىگویند: ما براى غیر خداى متعال، کار مىکردیم پس به ما گفته شد: پاداشتان را از کسى که برایش کار کردید، بگیرید
د نافرمانى خدا
1663 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس هر کار بدى انجام دهد، اعضاى بدنش، مکانها، ماهها، سالها، ساعتها (روزهایش) و شبهاى جمعه و لحظهها و روزهاى آن، علیه او گواهى مىدهند آن گاه بدین سبب، براى همیشه تیرهبخت مىگردد
1664 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خدایا! . با نافرمانى از تو، تیرهبختم نگردان
ه مخالفت با اهل بیت
1665 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدانید که اگر از على اطاعت کنید، خوشبخت، و اگر با او مخالفت ورزید، بدبخت مىشوید
1666 . عنه صلى الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : یَومَ عَرَفَةَ: . . . إنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ حَقَّ الشَّقِیِّ مَن عَصاکَ، ونَصَبَ لَکَ عَداوَةً مِن بَعدی.(102)
و اِتِّباعُ الهَوى
1667 . رسول الله صلى الله علیه و آله: اِحذَرِ الهَوى، فَإِنَّهُ قائِدُ الأَشقِیاءِ إلَى النّارِ.(103)
ز تِلکَ الخِصالُ
1668 . رسول الله صلى الله علیه و آله: مَن ذَکَرَنی ولَم یُصَلِّ عَلَیَّ فَقَد شَقِیَ، ومَن أدرَکَ رَمَضانَ فَلَم تُصِبهُ الرَّحمَةُ فَقَد شَقِیَ، ومَن أدرَکَ أبَوَیهِ أو أحَدَهُما فَلَم یَبَرَّ فَقَد شَقِیَ.(104)
7 / 9
أماراتُ الشَّقاءِ
1669 . رسول الله صلى الله علیه و آله: أربَعٌ مِنَ الشَّقاوَةِ: الجارُ السَّوءُ، وَالمَرأَةُ السَّوءُ، وَالمَسکَنُ الضَّیِّقُ، وَالمَرکَبُ السَّوءُ.(105)
1670 . المعجم الکبیر عن أسماء: قالَ رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: إنَّ مِن شَقاءِ المَرءِ فِی الدُّنیا ثَلاثَةً: سوءَ الدّارِ، وسوءَ المَرأَةِ وسوءَ الدّابَّةِ، قالَت: یا رَسولَ اللهِ ما سوءُ الدّارِ؟ قالَ: ضیقُ ساحَتِها وخُبثُ جیرانِها، قیلَ: فَما سوءُ الدّابَّةِ؟ قالَ: مَنعُها ظَهرَها وسوءُ ضَلعِها، قیلَ: فَما سوءُ المَرأَةِ؟ قالَ: عُقمُ رَحِمِها وسوءُ خُلُقِها.(106)
1666 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام در روز عرفه : بدبخت و بدبخت حقیقى، کسى است که از تو سرپیچى کند و پس از من با تو دشمنى ورزد
و پیروى از خواسته هاى نفس
1667 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از هواى نفْس بپرهیز؛ چرا که راهنماى تیرهبختان به سوى جهنّم است
ز این چند چیز
1668 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که مرا یاد کند، ولى بر من درود نفرستد، بدبخت است، و هر که ماه رمضان را دریابد، ولى رحمت خدا به او نرسد، بدبخت است، و هر که پدر و مادر یا یکى از آن دو را دریابد، ولى [به آنها] نیکى نکند، بدبخت است
7 / 9
نشانههاى تیرهبختى
1669 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چهار چیز از تیرهبختى است: همسایه بد، زن بد، خانه کوچک، و مَرکب بد
1670 . المعجم الکبیر به نقل از اسماء : پیامبر خدا فرمود: «سه چیز، از بدبختى مرد در دنیاست: خانه بد، زن بد، و حیوان (مَرکب) بد» .
اسماء گفت: اى پیامبر خدا! بدىِ خانه به چیست؟
فرمود: «کوچکى مساحت آن و بدى همسایگان آن».
گفته شد: بدى حیوان به چیست؟
فرمود: «چموشى آن و پهلو ندادنش براى سوارى» .
گفته شد: بدى زن به چیست؟
فرمود: «نازایى و بد اخلاقى او» .
1671 . رسول الله صلى الله علیه و آله: ثَلاثٌ مِنَ السَّعادَةِ وثَلاثٌ مِنَ الشَّقاوَةِ. . . و مِنَ الشَّقاوَةِ: المَرأَةُ تَراها فَتَسوؤُکَ وتَحمِلُ لِسانَها عَلَیکَ، وإن غِبتَ عَنها لَم تَأمَنها عَلى نَفسِها ومالِکَ، وَالدّابَّةُ تَکونُ قَطوفا(107)، فَإِن ضَرَبتَها أتعَبَتکَ وإن تَرکَبها لَم تُلحِقکَ بِأَصحابِکَ، وَالدّارُ تَکونُ ضَیِّقَةً قَلیلَةَ المَرافِقِ.(82)
1672 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن عَلاماتِ الشَّقاءِ: جُمودُ العَینِ(108)، وقَسوَةُ القَلبِ، وشِدَّةُ الحِرصِ فی طَلَبِ الدُّنیا، وَالإِصرارُ عَلَى الذَّنبِ.(109)
1673 . عنه صلى الله علیه و آله: مِن شِقوَةِ ابنِ آدَمَ تَرکُهُ استِخارَةَ اللهِ، وسَخَطُهُ بِما قَضَى اللهُ.(110)
1674 . عنه صلى الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : یا عَلِیُّ، أربَعُ خِصالٍ مِنَ الشَّقاوَةِ: جُمودُ العَینِ، وقَساوَةُ القَلبِ، وبُعدُ الأَمَلِ، وحُبُّ البَقاءِ.(111)
1675 . عنه صلى الله علیه و آله: . . . ومِن شِقوَتِهِ [أیِ ابنِ آدَمَ] سوءُ الخُلُقِ.(112)
1671 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه چیز، از نیکبختى و سه چیز، از بدبختى است. . و از بدبختى است: زنى که وقتى او را مىبینى، غمگین مىشوى و زبانش بر تو سنگینى مىکند، و اگر غایب باشى، امانتدار خودش و مال تو نیست؛ و حیوانى که کُندرو است، که اگر آن را بزنى، تو را خسته مىکند و اگر سوارش شوى، تو را به یارانت نمىرساند؛ و خانهاى که کوچک و رفاهش کم است
1672 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از نشانههاى تیرهبختى است: چشمِ خشک، سنگدلى، آزمندىِ شدید به دنیا، و پافشارى بر گناه
1673 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از بدبختى فرزند آدم، ترک خیرخواهى از خدا و ناخشنودى از قضاى خداوند است
1674 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام : اى على! چهار ویژگى، از بدبختى است: چشمِ خشک، سنگدلى، آرزوى دراز، و دوست داشتنِ ماندگارى
1675 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: . . و از بدبختى [فرزند آدم]، بد اخلاقى است
1) مریم:32.
2) الزهد للحسین بن سعید: ص 14 ح 28 عن الصباح بن سیابة، بحار الأنوار: ج 5 ص 9 ح 13؛ سنن ابن ماجة: ج 1 ص 18 ح 46 عن عبد الله بن مسعود وفیه ذیله.
3) المعجم الکبیر: ج 3 ص 177 ح 3041 عن حذیفة بن أسید.
4) الأثَرُ: الأجَلُ، وسُمّی لأنّه یتبع العُمر (النهایة: ج 1 ص 23 «أثر»).
5) مسند ابن حنبل: ج 8 ص 169 ح 21782 عن أبی الدرداء.
6) الذاریات:56.
7) الوَیلُ: کلمة عذاب، وقیل: وادٍ فی جهنّم لو اُرسِلت فیه الجبال لماعت من حرّه (الصحاح: ج 5 ص 1846 «ویل»).
8) التوحید: ص 356 ح 3، بحار الأنوار: ج 5 ص 157 ح 10.
9) هود:105.
10) سنن الترمذی: ج 5 ص 289 ح 3111.
11) الذِکرُ: الکُتُبُ السماویّة کلّها ذکر (مجمع البحرین: ج 1 ص 638 «ذکر»).
12) الشعراء:3.
13) الشعراء:4.
14) المعجم الکبیر: ج 12 ص 197 ح 13025 عن ابن عبّاس.
15) کتاب سلیم بن قیس: ج 2 ص 804 ح 33، بحار الأنوار: ج 40 ص 187 ح 72.
16) هکذا فی المصدر، والظاهر «نجعل» وهو أنسب للسیاق.
17) هود:105 108.
18) التوحید: ص 390 ح 1، بحار الأنوار: ج 5 ص 291 ح 7.
19) الاحتجاج: ج 2 ص 223 ح 223، بحار الأنوار: ج 5 ص 18 ح 29.
20) التوحید: ص 343 ح 13، تفسیر القمّى: ج 2 ص 210، بحار الأنوار: ج 5 ص 94 ح 13.
21) الرعد:11.
22) الحدید:22.
23) الفردوس: ج 2 ص 322 ح 3466 عن سلیم بن حفص.
24) مسند الشهاب: ج 1 ص 337 ح 577 عن أبی بکرة.
25) کنز العمّال: ج 6 ص 89 ح 14973 نقلاً عن الفردوس عن الإمام علیّ علیه السلام.
26) البقرة:269.
27) الخصال: ص 523 ح 12 عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 1 ص 166 ح 7.
28) طوبى: اسم الجنّة، وقیل: هی شجرة فیها (النهایة: ج 3 ص 141 «طوب»).
29) جامع الأخبار: ص 110 ح 195 عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 1 ص 178 ح 60.
30) صحیح البخاری: ج 1 ص 49 ح 99 و ج 5 ص 2402 ح 6201 عن أبی هریرة.
31) التوحید: ص 343 ح 13 عن معاذ بن جبل، بحار الأنوار: ج 5 ص 94 ح 13.
32) الأمالی للصدوق: ص 67 ح 32 عن ابن عبّاس، بحار الأنوار: ج 68 ص 7 ح 1.
33) الأمالی للطوسی: ص 426 ح 953 عن أبی الحمراء (خادم رسول الله صلى الله علیه و آله)، بحار الأنوار: ج 27 ص 221 ح 6.
34) الأمالی للطوسی: ص 498 ح 1093 عن علیّ بن جعفر عن أخیه الإمام الکاظم عن أبیه عن جدّه علیهم السلام عن جابر بن عبد الله، بحار الأنوار: ج 21 ص 143 ح 6.
35) الأمالی للمفید: ص 161 ح 3، بحار الأنوار: ج 39 ص 265 ح 37.
36) کتاب سلیم بن قیس: ج 2 ص 907 ح 61.
37) تأویل الآیات الظاهرة: ج 1 ص 320 ح 19 عن عیسى بن داوود النجّار عن الإمام الکاظم عن أبیه علیهماالسلام، بحار الأنوار: ج 24 ص 149 ح 30.
38) الأمالی للصدوق: ص 74 ح 42 عن جابر بن عبد الله الأنصاری، بحار الأنوار: ج 38 ص 92 ح 6.
39) الرعد:7.
40) تفسیر العیاشی: ج 2 ص 203 ح 5 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام.
41) سُجّی: أی غُطّی (النهایة: ج 2 ص 344 «سجا»).
42) المُلاءَةُ: الإزار (النهایة: ج 4 ص 352 «ملأ»).
43) طُرَف من الأنباء والمناقب: ص 207 عن الإمام الکاظم عن أبیه عن جدّه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 22 ص 494 ح 40.
44) الأمالی للصدوق: ص 248 ح 270، بحار الأنوار: ج 27 ص 74 ح 1؛ المعجم الکبیر: ج 22 ص 415 ح 1026 نحوه وکلّها عن عباد الکلبی عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام عن فاطمة الصغرى عن الإمام الحسین علیه السلام.
45) تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 90.
46) المعجم الأوسط: ج 6 ص 121 ح 5982 کلاهما عن أبی هریرة؛ الکافی: ج 2 ص 577 ح 1 عن جندب عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 89 ص 296 ح 8.
47) الإسراء:9.
48) الشِعارُ: الثوب الذی یلی الجسد، لأنّه یلی شعرهُ، والدِثارُ: الثوب الذی فوق الشعار (النهایة: ج 2 ص 480 «شعر»).
49) التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری علیه السلام: ص 449 ح 297، بحار الأنوار: ج 92 ص 31 ح 34.
50) الحَرُورُ: الرِّیحُ الحارَّةُ (مفردات ألفاظ القرآن: ص 224 «حر»).
51) الحِرزُ: الموضع الحصین (الصحاح: ج 3 ص 873 «حرز»).
52) جامع الأخبار: ص 115 ح 203، بحار الأنوار: ج 92 ص 19؛ الفردوس: ج 5 ص 371 ح 8471 عن عصیف بن الحارث.
53) النحل:97.
54) القصص:67.
55) التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری علیه السلام: ص 654 ح 373، بحار الأنوار: ج 7 ص 315 ح 11.
56) أعلام الدین: ص 333 ح 3 عن أبی الدرداء، بحار الأنوار: ج 77 ص 176 ح 10؛ سنن ابن ماجة: ج 1 ص 343 ح 1081 عن جابر بن عبد الله نحوه.
57) تاریخ دمشق: ج 16 ص 373 عن جابر بن عبد الله.
58) طه:123.
59) المعجم الکبیر: ج 12 ص 38 ح 12437 عن ابن عبّاس.
60) تاریخ بغداد: ج 6 ص 17 الرقم 3046 عن المطلب عن أبیه عن ابن عمر.
61) الکافی: ج 3 ص 258 ح 27 عن بن أبی شیبة الزهری عن الإمام الباقر علیه السلام.
62) مریم:1 4.
63) مریم:46 48.
64) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 143 ح 2354 عن معاذ بن جبل، بحار الأنوار: ج 95 ص 356 ح 11.
65) سنن الترمذی: ج 5 ص 483 ح 3419؛ العدد القویة: ص 214 نحوه کلاهما عن ابن عبّاس.
66) البلد الأمین: ص 424، بحار الأنوار: ج 93 ص 271 ح 1.
67) فی أکثر المصادر: «صدق البأس» .
68) التَّذَمُّم: هو أن یُلزم نفسه ذِماما أی حقّا یوجّه علیه، یجری مجرى المعاهدة (مجمع البحرین: ج 1 ص 644 «ذمم»).
69) قَرَیتُ الضیف أقریه: إذا أحسنت إلیه، والقِرى: الضیافة (مجمع البحرین: ج 3 ص 1475 «قرى»).
70) شعب الإیمان: ج 6 ص 138 ح 7720 عن عائشة؛ الکافی: ج 2 ص 55 ح 1 عن الحسین بن عطیّة عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ولیس فیه «یقسمها الله لمن أراد به السعادة»، بحار الأنوار: ج 70 ص 367 ح 17.
71) الأمالی للطوسی: ص 526 ح 1162 عن أبی ذر، بحار الأنوار: ج 77 ص 75 ح 3.
72) مسند الشهاب: ج 2 ص 305 ح 1417 عن أنس؛ غرر الحکم: ح 7058 عن الإمام علیّ علیه السلام.
73) تحف العقول: ص 55، بحار الأنوار: ج 77 ص 159 ح 153؛ سنن الترمذی: ج 4 ص 455 ح 2151 عن سعد بن أبی وقاص ولیس فیه «استخارة الله» .
74) هَولُ المُطّلعِ: یرید به الموقف یوم القیامة، أو ما یشرف علیه من أمر الآخرة عقیب الموت (النهایة: ج 3 ص 132 «طلع»).
75) الإنابَةُ: الرجوع إلى الله بالتوبة (النهایة: ج 5 ص 123 «نوب»).
76) مسند ابن حنبل: ج 5 ص 87 ح 14570 عن جابر بن عبد الله؛ الدعوات: ص 122 ح 297 وفیه بزیادة «إلى دار الخلود» فی آخره، بحار الأنوار: ج 6 ص 138 ح 45.
77) باب حِطّه، یکى از دروازههاى شهر بیت المقدّس است که در داستان حضرت موسى علیه السلام در قرآن، یاد شده است و عبور از آن، موجب مغفرت و نجات بنى اسرائیل بود و مراد از آن در این جا، شفیع بودن اهل بیت علیهم السلام در درخواست آمرزش گناهان از خداوند است. حِطّ، در لغت، به معناى ریختن و پاک کردن است.
78) الجعفریات: ص 99 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 76 ص 155 ح 35.
79) جَمْلاء: أی جمیلة ملیحة (النهایة: ج 1 ص 299 «جمل»).
80) قرب الإسناد: ص 77 ح 248 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام، بحار الأنوار: ج 76 ص 149 ح 3؛ اُسد الغابة: ج 5 ص 438 الرقم 5514 عن یحیى بن صیفی وفیهما صدره إلى «ولده» .
81) الوَطِیءُ: المُذَلَّلُ، یُقال: هذا الفراش وطیء لا یؤذی جنب النائم (المعجم الوسیط: ج 2 ص 1041 «وطأ») وقال المناوی: وطیئة: أی هنیئة سریعة المشی سهلة الانقیاد (فیض القدیر: ج 3 ص 422).
82) المستدرک على الصحیحین: ج 2 ص 176 ح 2684 عن محمّد بن سعد عن أبیه.
83) الخصال: ص 183 ح 252، بحار الأنوار: ج 76 ص 289 ح 3؛ الأدب المفرد: ص 47 ح 116 عن نافع بن عبد الحارث.
84) النوادر للراوندی: ص 110 ح 93 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 103 ص 86 ح 17.
85) دعائم الإسلام: ج 2 ص 195 ح 706 عن الإمام الصادق علیه السلام.
86) مستدرک الوسائل: ج 14 ص 154 ح 16352 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب.
87) الکافی: ج 6 ص 3 ح 6 عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 104 ص 98 ح 67.
88) مسند الشهاب: ج 1 ص 199 ح 300 عن جابر بن عبد الله؛ مشکاة الأنوار: ص 393 ح 1293 عن الإمام الصادق علیه السلام.
89) نثر الدرّ ج 1 ص 168.
90) مسند الشهاب: ج 1 ص 199 ح 299 عن أنس.
91) الرعد:39 واُمُّ الکتاب: أی اللَّوحُ المحفوظ وذلک لکون العلوم کلّها منسوبة إلیه ومتولّدة منه (مفردات ألفاظ القرآن: ص 85 «أمم»).
92) الفردوس: ج 5 ص 262 ح 8130 عن الإمام علیّ علیه السلام.
93) حلیة الأولیاء: ج 6 ص 145.
94) التاطَ: أی التصق (النهایة: ج 4 ص 277 «لصق»).
95) المعجم الکبیر: ج 10 ص 163 ح 10328 عن عبد الله بن مسعود وراجع: نهج البلاغة: الحکمة 228.
96) النوادر للراوندی: ص 145 ح 198 عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 77 ص 135 ح 47.
97) أعلام الدین: ص 345 عن ابن عبّاس، بحار الأنوار: ج 77 ص 188 ح 38.
98) علل الشرائع: ص 466 ح 18 عن علیّ بن جعفر عن أخیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 72 ص 296 ح 21.
99) التفسیر المنسوب إلى الإمام العسکری علیه السلام: ص 655 ح 373، بحار الأنوار: ج 7 ص 315 ح 11.
100) المعجم الأوسط: ج 6 ص 121 ح 5982 عن أبی هریرة؛ الإقبال: ج 2 ص 78 عن الإمام الحسین علیه السلام، بحار الأنوار: ج 98 ص 219.
101) تأویل الآیات الظاهرة: ج 1 ص 37 ح 9 عن الإمام العسکری عن الإمام الکاظم علیهماالسلام، بحار الأنوار: ج 37 ص 144 ح 36.
102) الأمالی للمفید: ص 161 ح 3 عن سلمان الفارسی، بحار الأنوار: ج 39 ص 265 ح 37.
103) تاریخ أصبهان: ج 2 ص 332 الرقم 1874 عن عبید بن صخر بن لوذان الأنصاری السلمی؛ بحار الأنوار: ج 21 ص 408 ح 41.
104) جامع الأخبار: ص 154 ح 351 عن جابر بن عبد الله، بحار الأنوار: ج 94 ص 63 ح 52.
105) صحیح ابن حبّان: ج 9 ص 341 ح 4032 عن سعد بن أبی وقاص؛ مکارم الأخلاق: ج 1 ص 274 ح 832، بحار الأنوار: ج 76 ص 154 ح 34.
106) المعجم الکبیر: ج 24 ص 153 ح 395.
107) القَطُوفُ من الدوابّ: البطیء (الصحاح: ج 4 ص 1417 «قطف»).
108) جَمَدت عَینُه: قلّ ماؤها، کنایة عن قسوة القلب (مجمع البحرین: ج 1 ص 309 «جمد»).
109) الکافی: ج 2 ص 290 ح 6 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 70 ص 52 ح 11.
110) تحف العقول: ص 55، بحار الأنوار: ج 77 ص 159 ح 153؛ سنن الترمذی: ج 4 ص 455 ح 2151 عن سعد بن أبی وقاص نحوه.
111) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 360 ح 5762 عن حماد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 70 ص 52 ح 12.
112) شعب الإیمان: ج6 ص249 ح8039 عن جابر؛ تنبیه الخواطر: ج2 ص250.