در این باب، از مهمترین عوامل پیدایش یا شکلگیرى جامعه مطلوب، سخن رفته است که با ترغیب به «مهرورزى» آغاز مىشود و در ضمن فصول آن، جایگاه الفت، محبّت، مودّت و پیوند این مفاهیم و حقایق با ایمان، نموده مىشود.
مهرورزى در دین، بیشتر و پیشتر از هر چیز، باید خاستگاهى الهى و بنیادى ایمانى داشته باشد. احادیث نبوى درباره مهرورزى براى خدا و در راه خدا و کینورزى با انگیزه الهى و در جهت تحقّق آرمانهاى ایمانى، بسیار تأمّل کردنى است. بنگرید:
أوثَقُ عُرَى الإِیمانِ الحُبُّ فِى اللّهِ وَ البُغضُ فِى اللّهِ.(1)
محکمترین دستگیرههاى ایمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست.
چنین است که آموزههاى نبوى، این حقیقت را زمینه قبولى اعمال دانسته و آن را برترین عمل مؤمن، تلقّى کرده است. شگفتا که اگر مؤمنى کسى را به پندار این که در راه خدا گام بر مىدارد، براى خداوند دوست بدارد و به واقع چنان نباشد، در صورتى که تقصیرى متوجّه او نباشد، خداوند، پاداشش را چنان خواهد داد که به واقع، چنان بوده است.
اسباب و زمینههاى دوستى، در فصل سوم آمده است که نگریستن بدانها مىتواند نقشآفرینى آنها را در ایجاد جامعهاى سالم، نشان دهد، مانند: هدیه، دیدار پیراسته از شائبهها، صله رَحِم، گسترش «سلام (آشتى)» و. . . .
آثار و بازتابهاى مهرورزى، در فصل چهارم آمده است و در فصل پنجم، از آفات دوستى و محبّت، سخن رفته است.
در فصل ششم، رهنمودهاى مهمّى درباره انتخاب دوست و تأکید بر اندک بودن دوستان راستین و هشدارى در زمینه معاشرت با همنشینان ناشایست، آمده است و
در پایان، ویژگىهاى بهترین دوستان، بیان شده است.
در فصل هفتم، آداب مهرورزى و بیان آنچه در دوستى شایسته است و آنچه شایسته نیست، آمده است.
احکام دوستى، یعنى آن جا که باید مهر ورزید و یا محبّت نکرد و کسانى که مستحب است به آنها مهر ورزید و. . . ، موضوعاتى است که در فصل هشتم، گزارش شده است.
نقش محبّت، مهرورزى و برادرى در شکلگیرى حکومت اسلامى، در فصل نهم آمده است، با نگاهى به جریان «برادرى (مؤاخات) در سیره پیامبر صلى الله علیه و آله» و نیز احادیثى ارجمند درباره این که پیامبر صلى الله علیه و آله کسانى از مردمان آخر زمان را برادران خود نامیده است.
1) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 362 ح 5762، بحار الأنوار: ج 74 ص 237 ح 38؛ المصنّف، ابن ابى شیبه: ج 7 ص 226 ح 69.