انبیا، آورنده، ابلاغ کننده، گزارنده، تفسیر کننده و عینیت بخشنده به مجموعه قوانین و مقرّراتى هستند که سلوک فردى و اجتماعى انسان را در واقعِ زندگى او رقم مىزنند، او را از جهل، جهالت، زشتى و ناهنجارى مىرهانند و در صفحه ذهن و زندگى او، آگاهى را مىگسترانند، به رفتارش هنجار مىبخشند و سلوک او را سامان مىدهند. این همه، عنوان «دین» دارد؛ چرا که انبیا، آورنده و ابلاغ کننده آناند و بنیادهاى همه آنها یکسان و ریشههایش همگون است. باب هفتم، گزارش حکمتها و سخنانى از پیامبر صلى الله علیه و آله است که نشانگر وحدت ادیان، همسویى شرایع و بیانگر این حقیقت است که تمام ادیان، یک هدف را نشانه رفتهاند.
عنوان فصل یکم این باب، «دین» است با عناوینى چون: وحدت شرایع دین، علل احکام بنیادین، برانگیختن در جهت ژرفانگرى در دین، حراست از دین و. . . .
هشدار نسبت به تحمیل پیشداورىها، ذهنیتهاى گونهگون پیشساخته بر تفسیر حقایق دین، و در نهایت، بازگویى آثار و بازتاب نظریهپردازى و افتا بدون شرایط لازم و آگاهىهاى شایسته، و هشدار دادن نسبت به سخن گفتن در دین، بدون فرا چنگ آوردن دانش و اطّلاعات شایسته در آن.
عنوان فصل دوم، «اسلام» است که با عنوان «اسلام، صراط مستقیم» آغاز مىشود و با گزارش آموزههاى نبوىِ نشانگر این که آیین اسلام و حقایق آن، در گذرگاه زمان و در بستر تاریخ، فراز مىآیند و با طرح این دیدگاه که هیچ اندیشه، جهانبینى و تفکّرى بر آن چیره نخواهد شد، ادامه مىیابد (الإسلامُ یَعلو و لا یُعلى عَلَیهِ؛(1) اسلام، برتر است و آیینى برتر از آن نیست) و آن گاه، احادیثى گزارش
مىشود که بیانگر تفسیر «اسلام» و چهرهنمایى از «مسلمان» است و تأکید بر این که آموزههاى دینى بر پایه هدایتگرى، نفعرسانى و سودمندى است. پس در مجموعه قوانین و مقرّرات آن، قانون، حکم و دستورى نیست که ضررآفرین باشد (لا ضَرَرَ و لا ضِرارَ فى الإسلام) . «حقّ اسلام» ، «بنیاد اسلام» و سرانجام، «غربت اسلام» ، عناوینى هستند که در پایان این فصل آمدهاند. در سومین فصل که فصل پایانى این باب است، گفتگوى درازْدامنى از بحث و گفتگوى پیامبر صلى الله علیه و آله با اندیشهوران دیگر ادیان، گزارش شده است.
1) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 334 ح 5719.