در این باب، پس از گزارش ایمان، ابعاد آن و وسایل متعلّق بدان، سخن از ایمان به
خداوند و جایگاه والاى «معرفة اللّه» است و آن گاه، تحلیلى از احادیث «معرفة اللّه باللّه؛ شناخت خداوند به خداوند» آمده است. با این درآمد، سخن از توحید و «فطرت توحیدى» به میان مىآید و بدین سان، گزارش آیات و روایات درباره «فطرت» و «فطرت توحید» آمده و آن گاه، تحلیلى از این احادیث و گزارش دقیق این که «توحید، فطرى است» ، یعنى چه.
آن گاه، بحث «رؤیت خداوند» مطرح مىشود و این آیه الهى که «ما کَذَبَ اَلْفُؤادُ ما رَأى ؛(1) آنچه راى دل دید، انکار [ش]نکرد» و روایات مرتبط با «رؤیت خداوند» که به لحاظ آیات قرآن و روایات، از جمله بحثانگیزترین و پُرجنجالترین مباحث توحیدى بین مسلمانان است. در این فصل، روایات درباره رؤیت، گزارش شده است و آن گاه، ضمن تحلیلى در پرتو آیات و روایات و دلایل عقلى، بر «اعتقاد رؤیت خداوند با چشم سر» ، خطّ بطلان کشیده شده است.
سخن بلندآوازه و بسیار مشهور پیامبر خدا که «من عرف نَفسه فقد عرف ربّه؛(2) هر که خود را شناخت، پروردگارش را شناخته است» ، در این فصل آمده است؛ روایات همگون آن و آن گاه، تحلیلى از سند، مفهوم و معناى حدیث، و گزارشى از کوشش عالمان در شرح و تفسیر این حدیث و در ادامه آن، پژوهشى درباره آیات مرتبط با خلقت انسان. پیشتر سخن از «درجات شناخت» و «مراحل شناخت خداوند» بود و اکنون، پژوهشى مىآید درباره چگونگى دست یافتن به برترین مرحله شناخت و اوج «معرفة اللّه» در پرتو آیات و روایات نبوى.
آثار معرفت الهى و نقش آن در حیات فردى و اجتماعى انسان، در این قسمت
گزارش شده است. عنوان فصل دوم از باب دوم، «شناخت خداوند به یگانگى» است و در آن آمده که پاداش توحید، بهشت است، عقیده به یگانگى خداوند، دژ استوار الهى و سبب مغفرت و رستگارى است و پس از این همه، تفسیرى است درباره توحید و ابعاد آن: توحید در خالقیت، ربوبیت و عبادت، و برترین مراتب توحید.
فصل سوم، ویژه شناخت اسما و صفات الهى است که با سخنى درباره تعداد آنها آغاز مىشود و با تحلیلى از معناى «اسم اعظم» ، ادامه مىیابد و آن گاه در پرتو آیات و روایات، این صفات، گزارش مىشوند، بدین سان که عناوین بر پایه حروف الفباست و در آغاز تمام عناوین، ابتدا عنوان توضیح داده شده است و آن گاه، آیات و روایات نبوى مرتبط، مانند: اَحَد، بارئ، بدیع و. . . گزارش شده است. فصل چهارم، ویژه صفات سلبیه خداوند است و در فصل پنجم این باب، از «عدل الهى» سخن رفته است. معناى عدل، ملازمه بین عدالت و حکمت، و سرانجام، سخن درباره دشوارى و شدّت روزى که خداوند عدالتگستر با تحقّق عینى عدالت بىرقیبش، از ستمگران داد ستمشان را خواهد ستاند.
1) نجم: آیه 11.
2) بحار الأنوار: ج 2 ص 32 ح 22.