قرآن
(گفتند: «اى نوح! اگر دست برندارى، قطعاً از [جمله ی] سنگسارشدگان خواهى بود». گفت: «پروردگارا! قوم من، مرا تکذیب کردند. میان من و آنان، فیصله ده و من و هر کس از مؤمنان را که با من است، نجات بخش». پس او و هر که را در آن کشتىِ آکنده با او بود، رهانیدیم. آن گاه، باقى ماندگان را غرق کردیم. قطعاً در این [ماجرا، درس] عبرتى بود؛ و [لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند).
(گفتند: «اى لوط! اگر دست برندارى، قطعاً از اخراج شدگان خواهى بود». گفت: «به راستى، من، دشمن کردار شمایم. پروردگارا! مرا و کسانِ مرا از آنچه انجام مى دهند، رهایى بخش». پس او و کسانش، همگى را رهانیدیم، جز پیرزنى که از باقى ماندگان [در خاکستر آتش] بود. سپس، دیگران را سخت هلاک کردیم. و بر [سرِ] آنان، بارانى [از آتش گوگرد] فرو ریختیم؛ و چه بد بود باران بیم داده شدگان. قطعاً در این [عقوبت]، عبرتى است؛ و [لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند).
(پس فرعون، مأموران جمع آورى [خود را] به شهرها فرستاد [و گفت:] «اینها عدّه اى ناچیزند. و راستى، آنها ما را بر سرِ خشم آورده اند؛ و [لى] ما همگى به حال آماده باش درآمده ایم». سرانجام، ما آنان را از باغستان ها و چشمه سارها، و گنجینه ها و جایگاه هاى پُرناز و نعمت، بیرون کردیم. [اراده ی ما] چنین بود، و آن [نعمت ها] را به فرزندان اسرائیل، میراث دادیم. پس هنگام برآمدن آفتاب، آنها را تعقیب کردند. چون دو گروه، همدیگر را دیدند، یاران موسى گفتند: «ما قطعاً گرفتار خواهیم شد». گفت: «چنین نیست؛ زیرا پروردگارم با من است و به زودى، مرا راه نمایى خواهد کرد». پس به موسى وحى کردیم: «با عصاى خود، بر این دریا بزن». تا از هم شکافت و هر پاره اى، همچون کوهى سِتُرگ بود؛ و دیگران را بدان جا نزدیک گردانیدیم. و موسى و همه ی کسانى را که همراه او بودند، نجات دادیم. آن گاه، دیگران را غرق کردیم. مسلّماً در این [واقعه]، عبرتى بود؛ و [لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند).
(پس چرا از نسل هاى پیش از شما، خردمندانى نبودند که [مردم را] از فساد در زمین، باز دارند؟ جز اندکى از کسانى که از میان آنان نجاتشان دادیم. و کسانى که ستم کردند، به دنبال ناز و نعمتى که در آن بودند، رفتند، و آنان، بزهکار بودند).
حدیث
18. تفسیر العیّاشى: از اَنَس بن مالک، روایت شده که گفت: پیامبر خدا مى فرمود: «امّت موسى علیه السلام به هفتاد و یک ملّت (فرقه) پراکنده شدند که هفتاد ملّت آن در آتش اند و یکى در بهشت است. امّت عیسى علیه السلام هفتاد و دو فرقه شدند که هفتاد و یک فرقه در آتش اند و یکى در بهشت است و امّت من، یک فرقه از آنها بیشتر دارد که یکى در بهشت است و هفتاد و دو فرقه ی دیگر در آتش اند».
گفتند: آنان کیستند، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «گروه ها، گروه ها!».
یعقوب بن زید مى گوید: على بن ابى طالب علیه السلام هر گاه این حدیث را از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بازگو مى کرد، در آن، این آیه ی قرآن را مى خواند: (و اگر اهل کتاب ایمان آورده و پرهیزگارى کرده بودند، قطعاً گناهانشان را مى زدودیم و آنان را به بوستان هاى پر نعمت، وارد مى ساختیم و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است، عمل مى کردند، قطعاً از بالاى سرشان و از زیر پاهایشان نعمت مى یافتند. از میان آنها، گروهى میانه رو هستند و بسیارى از ایشان بد رفتار مى کنند). همچنین این آیه را تلاوت مى کرد: (و از میان کسانى که آفریده ایم، گروهى هستند که به حق، هدایت مى کنند و به حق، داورى مى نمایند). [مى فرمود:] «مقصود، امّت محمّد صلی الله علیه وآله است».
19. امام على علیه السلام: خداوند با آشکار ساختن نشانه هایش و فرستادن پیامبرانش، بهانه را از بندگانش گرفت تا بعد از پیامبران، دیگر مردم را بر خداوند، حجّتى نباشد. او زمینش را از وجود کسى که به آنچه خلقْ بِدان نیازمندند عالم است یا کسى که در راه نجات [و هدایت] علم مى آموزد، خالى نگذاشته است. البته اینان، اندک شُمارند. خداوند، این [اندک شمار بودن] را در میان امّت هاى پیامبران، بیان فرموده و ایشان را نمونه اى براى آیندگان قرار داده است. مثلاً درباره ی قوم نوح مى فرماید: (و با او جز [عدّه ی] اندکى ایمان نیاورده بودند). نیز درباره ی ایمان آورندگان امّت موسى علیه السلام مى فرماید: (و از میان قوم موسى، جماعتى هستند که به حق، راه نمایى مى کنند و به حق، داورى مى نمایند).
20. امام على علیه السلام: سوگند به آن که جانم در دست اوست، این امّت، به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد که همه ی آنها در آتش اند، بجز یک فرقه (و از میان کسانى که آفریده ایم، گروهى هستند که به حق، هدایت مى کنند و به حق، داورى مى نمایند). اینها نجات یافتگان این امّت اند.