جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

امت، در لغت

زمان مطالعه: 2 دقیقه

واژه «اُمّت»، در معانىِ مختلفى به کار رفته است، مانند: جماعت، (1) خَلق، (2) دین، (3) طریقه، (4) جیل، (5) جنس، (4) پیرو، (2) زمان، (6) و قامت. (2)

خلیل بن احمد فراهیدى در تبیین ریشه ی آن مى گوید:

اِعلم أنّ کل شىء یُضَمّ إلیه سائرُ مایلیه، فإنّ العربَ تُسمّى ذلک الشىءَ أمّا. (7)

بِدان که هر چیزى که دیگر چیزها به آن مى پیوندند، عرب، آن را «أَمّ» مى نامند.

ابن فارس، با الهام از سخن خلیل مى گوید.

أمّا الهمزة و المیم فأصلٌ واحد، یتفرّع منه أربعة أبواب، و هى: الأصل، و المرجع و الجماعة و الدِّین. و هذه الأربعة متقاربة، و بعد ذلک اُصول ثلاثة، و هى: القامة و الحین و القصد.

همزه و میم، یک ریشه ی معنایى است که چهار باب گوناگون از آن منشعب شده اند [به این معانى]: اصل، محل رجوع، جماعت و دین. این چهار معنا، نزدیک به هم اند و پس از اینها، سه معناى دیگر قرار دارند: قامت، زمان و قصد. (8)

راغب اصفهانى درباره ی معناى «امّت» آورده است:

و الاُمّة: کلّ جماعة یجمعهم أمرٌ ما؛ إمّا دین واحد، أو زمان واحد، أو مکان واحد، سواء کان ذلک الأمر الجامع تسخیراً أو اختیاراً، و جمعها: اُمم.

امّت، هر جماعتى را گویند که چیزى (وجه اشتراکى) آنها را گرد هم آورده باشد: یا دین مشترک، یا زمان مشترک یا مکان مشترک؛ چه این اشتراک، با اختیار خودشان باشد و چه قهرى باشد. (9)


1) الصحاح: ج 5 ص 1864 مادّه ی «اُمم»، مفردات ألفاظ القرآن: ص 86.

2) مجمع البحرین: ج 1 ص 76.

3) مجمع البحرین ص 75.

4) الصحاح: ج 5 ص 1864.

5) ترتیب کتاب العین: ص 54، النهایة فی غریب الحدیث: ج 1 ص 68.

6) الصحاح: ج 5 ص 1864، مجمع البحرین: ج 1 ص 75.

7) ترتیب کتاب العین: ص 54.

8) معجم مقاییس اللغة: مادّه ی «أمم».

9) مفردات الفاظ القرآن: مادّه ی «أمم».