37 / 1
التَّحذیرُ مِن الغَفلةِ
الکتاب
«لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ اَلْیَوْمَ حَدِیدٌ».(1)
الحدیث
6827 . الإمام علیّ علیه السلام – فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله -: قالَ اللّهُ تَعالى: . . . یا أحمدُ، اجعَلْ هَمَّکَ هَمّا واحِدا، فاجعَلْ لِسانَکَ لِسانا واحِدا، واجعَلْ بَدَنَکَ حَیّا، لا تَغفُلْ عنّی، من یَغفلْ عنّی لا اُبالِی بأیِّ وادٍ هَلَکَ.(2)
6828 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنَّ ابنَ آدَمَ لَفی غَفلَةٍ عَمّا خُلِقَ لَهُ، إنَّ اللّهَ إذا أرادَ خَلقَهُ قالَ لِلمَلَکِ: اُکتُبْ رِزقَهُ، اُکتُبْ أثَرَهُ، اُکتُبْ أجَلَهُ، شَقِیّا أم سَعیدا، ثُمَّ یَرتَفِعُ ذلکَ المَلَکُ، و یَبعَثُ اللّهُ مَلَکا فیَحفَظُهُ حَتّى یُدرِکَ ثُمَّ یَرتَفِعُ ذلکَ المَلَکُ ثُمَّ یُوَکِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَکَینِ یَکتُبانِ حَسَناتِهِ و سَیِّئاتِهِ فإذا حَضَرَهُ المَوتُ ارتَفَعَ ذلکَ المَلَکانِ، و جاءَ مَلَکُ
37 / 1
هشدار درباره ی غفلت
قرآن
«[به او مىگویند:] «واقعاً که از این [حال]، سخت در غفلت بودى؛ ولى ما پردهات را [از جلوى چشمانت] برداشتیم و دیدهات امروز، تیز است».
حدیث
6827 . امام على علیه السلام – در بیان حدیث معراج پیامبر صلى الله علیه و آله -: خداوند متعال فرمود: «اى احمد! اهتمامت را یکى کن و زبانت را یکزبان ساز و بدنت را زنده بدار و از من غافل مباش. هر که از من غافل باشد، اهمّیتى نمىدهم که در کدام وادى هلاک شود».
6828 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به راستى که آدمىزاده از آنچه براى او خلق شده، غافل است. خداوند، وقتى خواست او را بیافریند، به فرشته فرمود: «روزىِ او را، کردارِ او را، اجلِ او را و بدبخت بودن یا خوشبخت بودنِ او را بنویس» .
آن فرشته [اینها را مىنویسد] سپس به آسمان بالا مىرود و خداوند، فرشته ی دیگرى را مىفرستد که تا زمان بالغ شدنش از او نگهدارى مىکند. آن فرشته [این
المَوتِ لِیَقبِضَ رُوحَهُ فإذا اُدخِلَ قَبرَهُ رُدَّ الرّوحُ فی جَسَدِهِ و جاءَهُ مَلَکا القَبرِ فَامتَحَناهُ ثُمَّ یَرتَفِعانِ فَإذا قامَتِ السّاعَةُ انحَطَّ عَلَیهِ مَلَکُ الحَسَناتِ و مَلَکُ السّیِّئاتِ فبَسَطا کِتابا مَعقودا فی عُنُقِهِ، ثُمَّ حَضَرا مَعَهُ واحِدٌ سائقٌ و آخَرُ شَهیدٌ.
– ثُمَّ قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله-: إنَّ قُدّامَکُم لَأمرا عَظیما لا تَقدِرونَهُ، فَاستَعینوا بِاللّهِ العَظیمِ!(3)
37 / 2
سُکرُ الغَفلَةِ و الخَطیئَةِ
الکتاب
«لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ».(4)
الحدیث
6829 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله – لعبد اللّه بن مسعود -: یابنَ مسعودٍ، اِحذَر سُکرَ الخَطیئةِ؛ فإنَّ لِلخَطیئةِ سکرا کَسُکرِ الشَّرابِ، بل هی أشَدُّ سُکرا مِنهُ، یقولُ اللّهُ تعالى: «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ»(5) (6)
راجع: میزان الحکمة: (السکر / انواع المسکرات).
37 / 3
الغافِلُ غَیرُ مَغفولٍ عَنهُ
6830 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: عَجَبٌ لِغافِلٍ و لیسَ بمَغفولٍ عَنهُ، و عَجَبٌ لطالِبِ الدنیا و المَوتُ یَطلُبُهُ، و عَجَبٌ لضاحِکٍ مِلْءَ فیهِ و هُو لا یَدرِی أرَضِیَ اللّهُ [عَنهُ] أم سَخِطَ لَهُ!(7)
مأموریت خود را انجام مىدهد و] سپس، بالا مىرود. آن گاه، خداوند بر او دو فرشته مىگمارد تا کارهاى خوب و بدش را بنویسند. و چون زمان مرگش مىرسد، آن دو فرشته نیز بالا مىروند و فرشته ی مرگ مىآید و جانش را مىستانَد. پس، چون در قبرش نهاده شد، روح به بدنش باز گردانده مىشود و دو فرشته ی قبر مىآیند و از او امتحان مىگیرند و آن گاه، بالا مىروند. وقتى قیامت فرا مىرسد، فرشته ی مأمور ثبت خوبىها و فرشته ی مأمور ثبت بدىها بر وى فرود مىآیند و نامهاى را که به گردنش بسته شده است، مىگشایند. سپس با او به صحنه ی محشر مىآیند، در حالى که یکى او را به جلو مىراند و دیگرى به کارهایى که کرده است، گواهى مىدهد.
-آن گاه پیامبر خدا فرمود-: همانا شما امرى عظیم پیش رو دارید که طاقت آن را ندارید. پس، از خداى بزرگ کمک بطلبید
37 / 2
مستىِ غفلت و گناه
قرآن
«به جان تو سوگند که آنان در مستىِ خود، سرگردان هستند».
حدیث
6829 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله – به ابن مسعود-: اى پسر مسعود! از مستىِ گناه حذر کن؛ زیرا گناه نیز همچون شراب، مستى مىآورد و بلکه مستىِ آن، شدیدتر است خداوند متعال مىفرماید: «کراناند، گنگاناند، کوراناند، پس آنان باز نمىگردند».
ر.ک: میزان الحکمة با ترجمه ی فارسى: (مستى / انواع مستکنندهها).
37 / 3
از غافل، غفلت نمىشود
6830 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: در شگفتم از کسى که او غافل است و از او غافل نیستند! و در شگفتم از کسى که در پىِ دنیاست، در صورتى که مرگ، در پىِ اوست! و در شگفتم از کسى که دهانشرا به خنده مىگشاید، در حالى که نمىداند آیا خدا [از او] خشنود است یا ناخشنود!
37 / 4
ما یَمنَعُ الغَفلةَ
6831 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله – لأبی ذرّ -: یا أباذرٍّ، هُمَّ بالحَسَنَةِ و إن لم تَعمَلْها؛ لِکیلا تُکتَبَ مِن الغافِلینَ.(8)
37 / 5
أغفَلُ النّاسِ
6832 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أغفَلُ النّاسِ مَن لَم یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدنیا مِن حالٍ إلى حالٍ.(9)
37 / 6
مُوجِباتُ الغَفلةِ
6833 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن بَدا جَفا، و مَن تَبِعَ الصَّیدَ غَفَلَ، و مَن لَزِمَ السُّلطانَ افتُتِنَ.(10)
37 / 7
دواءُ الغَفلةِ
6834 . الإمامُ علیٌّ علیه السلام – فی صفةِ النبیِّ صلى الله علیه و آله -: طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ، قد أحکَمَ مَراهِمَهُ، و أحمى (أمضى) مَواسِمَهُ، یَضَعُ ذلکَ حیثُ الحاجَةُ إلَیهِ، مِن قلوبٍ عُمْیٍ، و آذانٍ صُمٍّ، و ألسِنَةٍ بُکمٍ، مُتَتَبِّعٌ بِدوائهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ، و مَواطِنَ الحَیرَةِ.(11)
37 / 4
آنچه مانع غفلت است
6831 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى ابوذر! آهنگ کار نیک کن، هر چند آن را به کار نبندى تا در زمره ی غافلان، نوشته نشوى.
37 / 5
غافلترینِ مردم
6832 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: غافلترینِ مردم، کسى است که از دگرگونى احوال دنیا پند نگیرد.
37 / 6
موجباب غفلت
6833 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر که بادیهنشین شود، از فرهنگ، دور مىافتد و هر که در پى شکار باشد، غافل مىگردد و هر که ملازمت سلطانْ اختیار کند، به فتنه در مىافتد.
37 / 7
داروى غفلت
6834 . امام على علیه السلام – در وصف پیامبر صلى الله علیه و آله -: طبیبى است که با طبابت خود، همواره میان مردم مىگردد. مرهمهایش را آماده کرده و نیشترش را سرخ نموده است و آنها را بر هر جا که نیاز باشد، مىنهد: بر دلهاى کور و گوشهاى کر و زبانهاى گُنگ. با دارویش در پىِ یافتن جایگاههاى غفلت و مراکز سرگردانى برمىآید [تا دارویش را بر آنها نهد].
1) ق:22.
2) إرشاد القلوب: ص 199-205، بحارالأنوار: ج 77 ص 29 ح 6.
3) المیزان فی تفسیر القرآن: ج 18 ص 357 عن جابر بن عبداللّه.
4) الحجر:72.
5) البقرة:18.
6) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 352 ح 2660 عن عبداللّه بن مسعود، بحارالأنوار: ج 77 ص 102 ح 1.
7) الأمالی للمفید: ص 75 ح 9 عن عبداللّه بن مسعود، بحارالأنوار: ج 77 ص 130 ح 38.
8) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 378 ح 2661 عن أبی ذرّ، بحارالأنوار: ج 77 ص 88 ح 3.
9) الامالی للصدوق: ص 72 ح 41 عن یونس بن ظبیان عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 77 ص 112 ح 2.
10) تنبیه الخواطر: ج 2 ص 170، بحارالأنوار: ج 65 ص 282 ح 35.
11) نهج البلاغة: الخطبة 108، بحارالأنوار: ج 34 ص 240 ح 999.