3 / 1
الحَثُّ عَلَى العَمَلِ
أ ـ طَلَبُ الرِّزقِ
الکتاب
» فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوةُ فَانتَشِرُواْ فِى الْأَرْضِ وَ ابْتَغُواْ مِن فَضْلِ الله وَ اذْکُرُواْ الله کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ «.(1)
» وَ مِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ لِتَسْکُنُواْ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ «.(2)
» رَّبُّکُمُ الَّذِى یُزْجِى لَکُمُ الْفُلْکَ فِى الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا «.(3)
» وَ جَعَلْنَا الَّیْلَ وَ النَّهَارَ ءَایَتَیْنِ فَمَحَوْنَآ ءَایَةَ الَّیْلِ وَ جَعَلْنَآ ءَایَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ وَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَ الْحِسَابَ وَ کُلَّ شَىْ ءٍ فَصَّلْنَـهُ تَفْصِیلاً «.(4)
3 / 1
تشویق به کار
الف ـ روزى جُستن
قرآن
«و چون نماز گزارده شد، در [روى] زمین پراکنده گردید و فضل خدا را جویا شوید و خدا را بسیار یاد کنید. باشد که شما رستگار گردید».
«و از رحمتش برایتان شب و روز را قرار داد تا در این [یک] بیارامید و [در آن یک،] از فزون بخشى او [روزىِ خود] بجویید. باشد که سپاس بدارید».
«پروردگار شما ، کسى است که کشتى را در دریا براى شما به حرکت در مى آورد، تا از فضل او براى خود بجویید ، که او همواره به شما مهربان است».
«و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم. نشانه شب را تیره گون و نشانه روز را روشنى بخش گردانیدیم تا [در آن،] فضلى از پروردگارتان بجویید، و تا شماره سال ها و حساب [عمرها و رویدادها] را بدانید ، و هر چیزى را به روشنى باز نمودیم».
» وَ هُوَ الَّذِى سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ «.(5)
الحدیث
10040.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ عیسَى بنَ مَریَمَ قالَ : خُلِقَ النَّهارُ لِتُؤَدِّیَ فیهِ الصَّلاةَ المَفروضَةَ الَّتی عَنها تُسأَلُ وبِها تُحاسَبُ ، وبِرَّ والِدَیکَ ، وأن تَضرِبَ فِی الأَرضِ تَبتَغِی المَعیشَةَ ؛ مَعیشَةَ یَومِکَ.(6)
10041.عنه صلى الله علیه و آله : طَلَبُ الکَسبِ فَریضَةٌ بَعدَ الفَریضَةِ.(7)
10042.عنه صلى الله علیه و آله : مَن سَعى عَلى نَفسِهِ لِیُعِزَّها ویُغنِیَها عَنِ النّاسِ فَهُوَ شَهیدٌ.(8)
10043.عنه صلى الله علیه و آله : لَیسَ الجِهادُ أن یَضرِبَ بِسَیفِهِ فی سَبیلِ اللّه ِ ؛ إنَّمَا الجِهادُ مَن عالَ والِدَیهِ وعالَ وَلَدَهُ ، فَهُوَ فی جِهادٍ. ومَن عالَ نَفسَهُ یَکُفُّها عَنِ النّاسِ فَهُوَ فی جِهادٍ.(9)
10044.عنه صلى الله علیه و آله : السّاعی عَلى والِدَیهِ لِیَکُفَّهُما أو یُغنِیَهُما عَنِ النّاسِ فی سَبیلِ اللّه ِ ، ومَن سَعى عَلى زَوجٍ أو وَلَدٍ لِیَکُفَّهُم ویُغنِیَهُم عَنِ النّاسِ فی سَبیلِ اللّه ِ ، وَالسّاعی عَلى نَفسِهِ لِیُغنِیَها ویَکُفَّها عَنِ النّاسِ فی سَبیلِ اللّه ِ ، وَالسّاعی مُکاثَرَةً فی سَبیلِ الشَّیطانِ.(10)
10045.دعائم الإسلام عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله : أنَّهُ مَرَّ فی غَزوَةِ تَبوکَ بِشابٍّ جَلدٍ یَسوقُ أبعـِرَةً سِمانا ، فَقالَ لَهُ أصحابُهُ : یا رَسولَ اللّه ِ ، لَو کانَت قُوَّةُ هذا وجَلَدُهُ وسِمَنُ أبِعرَتِهِ فی سَبیلِ اللّه ِ لَکانَ أحسَنَ ! فَدَعاهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله فَقالَ : أرَأَیتَ أبعِرَتَکَ هذِهِ ، أیُّ شَیءٍ تُعالِجُ عَلَیها؟ فَقالَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، لی زَوجَةٌ وعِیالٌ ، فَأَنَا أکسِبُ عَلَیها ما اُنفِقُهُ عَلى عِیالی أکُفُّهُم عَن مَسأَلَةِ النّاسِ وأقضی دَینا عَلَیَّ. قالَ : لَعَلَّ غَیرُ ذلِکَ ! قالَ : لا. فَلَمَّا انصَرَفَ قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لَئِن کانَ صادِقا إنَّ لَهُ لَأَجرا مِثلَ أجرِ الغازی وأجرِ الحاجِّ وأجرِ المُعتَمِرِ!(11)
«و اوست کسى که دریا را مسخّر گردانید تا از آن ، گوشت تازه بخورید و پیرایه اى که آن را مى پوشید ، از آن بیرون آورید ـ و کشتى ها را در آن، شکافنده [ى آب] مى بینى ـ ، و تا از فضل او بجویید و باشد که شما شکر گزارید».
حدیث
10040.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر آینه عیسى بن مریم علیه السلام فرمود: «روز ، آفریده شد تا در آن ، نماز واجب را ادا کنى که از آن ، بازخواست و با آن ، حسابرسى خواهى شد ؛ و تا به پدر و مادرت نیکى کنى ؛ و تا در زمین گام زنى و در پىِ گذران زندگى روزانه خود برآیى».
10041.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : پس از اداى نماز واجب ، روزى جُستن ، واجب است.
10042.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس بکوشد تا خود را عزیز و از مردمْ بى نیاز بدارد ، [هم رتبه] شهید است.
10043.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جهاد ، [فقط] آن نیست که [کسى] در راه خدا شمشیر زند. هر آینه ، جهاد ، آن است که فرد ، پدر و مادر و فرزندانش را [نیز] سرپرستى کند. پس چنین کسى در حال جهاد است. و آن کس که خود را تأمین مى سازد تا از مردمْ بى نیاز باشد ، او هم در حال جهاد است.
10044.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آن که بکوشد تا پدر و مادرش را تأمین کند یا آنان را از مردمْ بى نیاز سازد ، [کارش] در راه خداست ؛ و آن کس که بکوشد تا همسر یا فرزندانش را کفاف بخشد و از مردمْ بى نیاز کند ، [نیز] در راه خداست ؛ و آن که تلاش مى کند تا خودش را بى نیاز کند و از مردمْ مستغنى سازد ، [نیز] در راه خداست ؛ و آن که تلاش مى کند تا بر دارایى خود بیفزاید ، در راه شیطان است.
10045.دعائم الإسلام : در جنگ تبوک ، پیامبر صلى الله علیه و آله به جوانى نیرومند برخورد که شتران فربهى را مى رانْد. یاران پیامبر به وى گفتند : اى پیامبر خدا! اگر نیرومندى و چابکىِ این جوان و فربهىِ شترانش در راه خدا صرف مى شد ، هر آینه بهتر بود. پیامبر خدا ، او را فرا خواند و فرمود: «با این شتران ، در نظر دارى چه کنى؟». گفت: اى پیامبر خدا! من ، همسر و خانواده اى دارم. با این شتران به کسب درآمد مى پردازم تا آنان را از حاجت خواهى نزد مردم ، بى نیاز سازم و بدهى ام را بپردازم. فرمود: «مباد هدفت جز این باشد!». گفت: نه. آن گاه که جوان راهى شد ، پیامبر خدا فرمود: «اگر راست گفته باشد ، او را پاداشى است همانند پاداش رزمنده و حج گزارنده و عمره به جاى آورنده».
ب ـ التَّعَبُ فی طَلَبِ المَعیشَةِ
10046.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ تَعالى یُحِبُّ أن یَرى عَبدَهُ تَعِبا فی طَلَبِ الحَلالِ.(12)
10047.عنه صلى الله علیه و آله : مَن أمسى کالّاً مِن عَمَلِ یَدَیهِ ؛ أمسى مَغفورا لَهُ.(13)
10048.عنه صلى الله علیه و آله : مَن باتَ کالّاً مِن طَلَبِ الحَلالِ ؛ باتَ مَغفورا لَهُ.(14)
ج ـ الاِغتِرابُ فی طَلَبِ الرِّزقِ
الکتاب
» إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَىِ الَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طَـآئِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَ الله یُقَدِّرُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْءَانِ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرْضَى وَ ءَاخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِى الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ الله وَ ءَاخَرُونَ یُقَـتِلُونَ فِى سَبِیلِ الله فَاقْرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِیمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّکَوةَ وَ أَقْرِضُواْ الله قَرْضًا حَسَنًا وَ مَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ الله هُوَ خَیْرًا وَ أَعْظَمَ أَجْرًا وَ اسْتَغْفِرُواْ الله إِنَّ الله غَفُورٌ رَّحِیمٌ «.(15)
ب ـ رنج بردن در طلبِ روزى
10046.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر آینه خداى متعال دوست مى دارد که بنده اش را ببیند که در طلبِ روزى ، رنج مى بَرَد.
10047.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس ، خسته از کارِ خود ، روز را به پایان ببرد ، روزش را آمرزیده به پایان برده است.
10048.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس ، خسته از جستجوى مال حلال ، روز را به شب آورد ، روز را آمرزیده به شب آورده است.
ج ـ تحمّل غربت در جستجوى روزى
قرآن
«در حقیقت، پروردگارت مى داند که تو و گروهى از کسانى که با تو اند، نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را [به نماز] برمى خیزید، و خداست که شب و روز را اندازه گیرى مى کند. [او] مى داند که [شما] هرگز حساب آن را ندارید. پس بر شما بخشود. [اینک] هر چه از قرآن که میسّر است، بخوانید. [خدا] مى داند که به زودى در میانتان بیمارانى خواهند بود و [مى داند که عدّه اى] دیگر در زمین، سفر مى کنند [و] در پى روزىِ خدا هستند و [گروهى] دیگر در راه خدا پیکار مى نمایند. پس هر چه از آن (قرآن) میسّر شد ، تلاوت کنید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید و وام نیکو به خدا دهید. و هر کار خوبى براى خویش از پیش بفرستید ، آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر ، باز خواهید یافت. و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است».
الحدیث
10049.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : سَبعَةٌ تَحتَ ظِلِّ العَرشِ یَومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّهُ…رَجُلٌ خَرَجَ ضارِبا فِیالأَرضِ یَطلُبُ مِن فَضلِ اللّه ِ عز و جل؛ یَکُفُّ بِهِ نَفسَهُ، ویَعودُ بِهِ عَلى عِیالِهِ.(16)
10050.تفسیر القرطبی عن علقمة: قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : ما مِن جالِبٍ یَجلِبُ طَعاما مِن بَلَدٍ إلى بَلَدٍ فَیَبیعُهُ بِسِعرِ یَومِهِ إلّا کانَت مَنزِلَتُهُ عِندَ اللّه ِ مَنزِلَةَ الشُّهَداءِ. ثُمَّ قَرَأَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : «وَءَاخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِى الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ الله وَءَاخَرُونَ یُقَـتِلُونَ فِى سَبِیلِ الله».(17)
د ـ العَمَلُ بِالیَدِ
10051.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ ، نَظَرَ اللّه ُ إلَیهِ بِالرَّحمَةِ ، ثُمَّ لا یُعَذِّبُهُ أبَدا.(18)
10052.عنه صلى الله علیه و آله : مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ حَلالاً ، فُتِحَ لَهُ أبوابُ الجَنَّةِ یَدخُلُ مِن أیِّها شاءَ.(19)
10053.عنه صلى الله علیه و آله : مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ ، مَرَّ عَلَى الصِّراطِ کَالبَرقِ الخاطِفِ.(20)
10054.عنه صلى الله علیه و آله : مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ ، کانَ یَومَ القِیامَةِ فی عِدادِ الأَنبِیاءِ ، ویَأخُذُ ثَوابَ الأَنبِیاءِ.(21)
10055.عنه صلى الله علیه و آله : الکاسِبُ مِن یَدِهِ خَلیلُ اللّه ِ.(22)
حدیث
10049.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : روزى که هیچ سایه اى جز سایه عرش نیست ، هفت تن زیر سایه آن اند :…[یکى] کسى که در زمین گام مى زند تا از فضل خدا [روزى] بجوید و از آن ، نیاز خود را برطرف کند و با آن ، به سوى خانواده اش باز گردد.
10050.تفسیر القُرطُبى ـ به نقل از علقمه ـ: پیامبر خدا فرمود : «هیچ کس نیست که خوراکى را از سرزمینى به سرزمین دیگر بَرَد تا به قیمت روز بفروشد ، مگر این که نزد خدا ، منزلت شهیدان را دارد». سپس پیامبر صلى الله علیه و آله [این آیه را] قرائت فرمود : » «[و عدّه اى] دیگر در زمین در پى روزى خدا سفر مى کنند و [عدّه اى] دیگر در راه خدا پیکار مى کنند» «.
د ـ کار با دست (کار جسمانى)
10051.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس از دست رنج خویش بخورد ، خداوند به رحمت در او مى نگرد و هرگز عذابش نمى کند.
10052.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس به حلال ، از دست رنج خود بخورد ، دروازه هاى بهشت به رویش گشوده مى گردند و او از هر یک که بخواهد ، وارد مى شود.
10053.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که از دست رنج خویش بخورَد ، همچون آذرخشى پُرشتاب ، راه[ـِ بهشت] را مى پیماید.
10054.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس از دست رنج خود بخورَد ، روز قیامت در شمارِ پیامبران است و پاداش ایشان را مى گیرد.
10055.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که با [کارِ] دست خود کسب درآمد کند ، دوست خالص خداست.
10056.عنه صلى الله علیه و آله : ما کَسَبَ الرَّجُلُ کَسبا أطیَبَ مِن عَمَلِ یَدِهِ.(23)
10057.عنه صلى الله علیه و آله : ما أکَلَ أحَدٌ طَعاما قَطُّ خَیرا مِن أن یَأکُلَ مِن عَمَلِ یَدِهِ ، وإنَّ نَبِیَّ اللّه ِ داوودَ علیه السلام کانَ یَأکُلُ مِن عَمَلِ یَدِهِ.(24)
10058.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ خَیرَ الکَسبِ کَسبُ یَدَی عامِلٍ إذا نَصَحَ.(25)
10059.عنه صلى الله علیه و آله : ما أکَلَ العَبدُ طَعاما أحَبَّ إلَى اللّه ِ مِن کَدِّ یَدِهِ ، ومَن باتَ کالّاً مِن عَمَلِهِ باتَ مَغفورا لَهُ.(26)
10060.مسند ابن حنبل عن رافع بن خدیج : قیلَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، أیُّ الکَسبِ أطیَبُ؟ قالَ : عَمَلُ الرَّجُلِ بِیَدِهِ ، وکُلُّ بَیعٍ مَبرورٍ.(27)
ه ـ تَقبیلُ یَدِ العامِلِ
10061.اُسد الغابة عن أنس بن مالک : إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله لَمّا أقبَلَ مِن غَزوَةِ تَبوکَ استَقبَلَهُ سَعدٌ الأَنصارِیُّ ، فَصافَحَهُ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله ، ثُمَّ قالَ لَهُ: ما هذَا الَّذی أکتَبَ یَدَیکَ ؟ قالَ: یا رَسولَ اللّه ِ ، أضرِبُ بِالمَرِّ وَالمِسحاةِ فَاُنفِقُهُ عَلى عِیالی. فَقبَّلَ یَدَهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، وقالَ : هذِهِ یَدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا.(28)
10056.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هیچ کس پیشه اى پاکیزه تر از کار جسمانى در پیش نگرفته است.
10057.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هیچ کس هرگز خوراکى بهتر از آنچه حاصل دست رنجِ اوست ، نخورده است. همانا پیامبر خدا ، داوود علیه السلام ، از دست رنج خویش مى خورد.
10058.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همانا بهترین درآمد ، از آنِ دستان کارگرى است که کارش بى آلایش باشد.
10059.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هیچ بنده اى خوراکى نخورده است که نزد خدا دوست داشتنى تر از حاصل دست رنج وى باشد ؛ و هر که خسته از کار خویش روز را به شب رسانَد ، آمرزیده ، روز را به شب رسانده است.
10060.مسند ابن حنبل ـ به نقل از رافع بن خدیج ـ: گفته شد: اى پیامبر خدا! کدام شیوه کسب درآمد ، پاکیزه تر است؟ فرمود: «کار جسمانى ، و هر خرید و فروشِ راست [و بى نیرنگ]».
ه ـ بوسیدن دست کارگر
10061.اُسد الغابة ـ به نقل از اَنَس بن مالک ـ: همانا آن گاه که پیامبر خدا از نبرد تبوک باز گشت ، سَعد انصارى به پیشواز ایشان آمد. پیامبر صلى الله علیه و آله پس از آن که دست او را فشرد ، به وى فرمود: «به چه سبب دستانت این گونه رشته رشته شده است؟». گفت: اى پیامبر خدا! به ریسمان و بیل ، دست بر مى کشم و هزینه خانواده ام را فراهم مى آورم. پیامبر خدا ، دست وى را بوسید و فرمود: «این ، دستى است که هرگز آتش به آن نمى رسد».
و ـ سیرَةُ الأَنبِیاءِ فی طَلَبِ الرِّزقِ
10062.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ حینَ أهبَطَ آدَمَ إلَى الأَرضِ ، أمَرَهُ أن یَحرُثَ بِیَدِهِ فَیَأکُلَ مِن کَدِّهِ بَعدَ الجَنَّةِ ونَعیمِها.(29)
10063.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ داوودَ علیه السلام کانَ لا یَأکُلُ إلّا مِن عَمَلِ یَدِهِ.(30)
10064.الزهد لابن المبارک عن أبی إسحاق : کانَ بَینَ أصحابِ الإِبِلِ وَالغَنَمِ تَنازُعٌ ، فَاستَطالَ أصحابُ الإِبِلِ عَلى أصحابِ الغَنَمِ ، فَبَلَغَنا أنَّ ذلِکَ ذُکِرَ لِلنَّبِیِّ صلى الله علیه و آله ، فَقالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله : بُعِثَ موسى وهُوَ راعی غَنَمٍ ، وبُعِثَ داوودُ وهُوَ راعی غَنَمٍ ، وبُعِثتُ أنَا وأنَا أرعى غَنَما لِأَهلی بِأَجیادَ.(31)
10065.مسند ابن حنبل عن أبی سعید الخدریّ : اِفتَخَرَ أهلُ الإِبِلِ وَالغَنَمِ عِندَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله… وقالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : بُعِثَ موسى علیه السلام وهُوَ یَرعى غَنَما عَلى أهلِهِ ، وبُعِثتُ أنَا وأنَا أرعى غَنَما لِأَهلی بِجِیادٍ.(32)
10066.صحیح البخاری عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلى الله ما بَعَثَ اللّه ُ نَبِیّا إلّا رَعَى الغَنَمَ. فَقالَ أصحابُهُ : وأنتَ؟ فَقالَ : نَعَم ، کُنتُ أرعاها عَلى قَراریطَ لِأَهلِ مَکَّةَ.(33)
10067.تاریخ الطبری عن ابن إسحاق : لَمّا بَلَغَها [أی خَدیجَةَ سَلامُ اللّه ِ عَلَیها] عَن رَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ما بَلَغَها مِن صِدقِ حَدیثِهِ وعِظَمِ أمانَتِهِ وکَرَمِ أخلاقِهِ ، بَعَثَت إلَیهِ ، فَعَرَضَت عَلَیهِ أن یَخرُجَ فی مالِها إلَى الشّامِ تاجِرا… فَقَبِلَهُ مِنها رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، وخَرَجَ فی مالِها ذلِکَ.(34)
و ـ روش پیامبران در روزى جُستن
10062.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر آینه آن گاه که خداوند ، آدم علیه السلام را به زمین فرود آورد ، به وى فرمان داد که با دستش کِشت و کار کند و از دست رنج خویش بخورَد ، حال که بهشت و نعمت آن را پشت سر نهاده است.
10063.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همانا داوود علیه السلام جز از دست رنج خود نمى خورْد.
10064.الزهد ، ابن مبارک ـ به نقل از ابو اسحاق ـ: میان شترداران و گوسفندداران ، گفتگو درگرفت و شترداران در برابر گوسفندداران ، گردن افرازى کردند. خبردار شدیم که این رویداد براى پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شد. ایشان فرمود: «موسى علیه السلام در حالى [به پیامبرى] برانگیخته شد که گوسفند مى چرانید ؛ و داوود [هم] در حالى [به پیامبرى] برانگیخته شد که گوسفند مى چرانید ؛ و من [نیز] در حالى برانگیخته شدم که در [منطقه] اَجیاد ، براى طایفه ام گوسفند مى چرانیدم».
10065.مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو سعید خُدرى ـ: شترداران و گوسفندداران ، نزد پیامبر صلى الله علیه و آله به یکدیگر فخر مى فروختند…. پیامبر خدا فرمود : «موسى علیه السلام برانگیخته شد ، در حالى که براى طایفه اش گوسفند مى چرانید ؛ و من [نیز] برانگیخته شدم ، در حالى که در [منطقه] اجیاد ، براى طایفه ام گوسفند مى چرانیدم».
10066.صحیح البخارى ـ به نقل از ابو هریره ـ: پیامبر خدا فرمود : «خداوند ، هیچ پیامبرى را برنینگیخت ، مگر آن که گوسفند مى چرانید». یارانش گفتند: تو نیز؟ فرمود: «آرى. من [نیز] با گرفتنِ چند قیراط (یکْ بیست و چهارم دینار) ، براى مردم مکّه گوسفند مى چرانیدم».
10067.تاریخ الطبرى ـ به نقل از ابن اسحاق ـ: آن گاه که راستْ گفتارى ، امانتدارى و والا منشىِ پیامبر خدا براى خدیجه علیهاالسلام مسلّم گشت ، فرستاده اى نزد وى گسیل داشت و به وى پیشنهاد کرد که دارایى اش را براى بازرگانى به شام ببرد…. پیامبر خدا پذیرفت و با دارایى او بِدان مقصد ، روان شد.
10068.الإمام علیّ علیه السلام : جُعتُ مَرَّةً بِالمَدینَةِ جَوعا شَدیدا ، فَخَرَجتُ أطلُبُ العَمَلَ فی عَوالِی المَدینَةِ ، فَإِذا أنَا بِامرَأَةٍ قَد جَمَعَت مَدَرا ، فَظَنَنتُها تُریدُ بَلَّهُ ، فَأَتَیتُها فَقاطَعتُها کُلَّ ذَنوبٍ عَلى تَمرَةٍ ، فَمَدَدتُ سِتَّةَ عَشَرَ ذَنوبا حَتّى مَجَلَت یَدایَ ، ثُمَّ أتَیتُ الماءَ فَأَصَبتُ مِنهُ ، ثُمَّ أتَیتُها فَقُلتُ بِکَفَّیَّ هکَذا بَینَ یَدَیها… فَعَدَّت لی سِتَّ عَشرَةَ تَمرَةً ، فَأَتَیتُ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله فَأَخبَرتُهُ ، فَأَکَلَ مَعِیَ مِنها.(35)
10069.الإمام الصادق علیه السلام : کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ ـ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَیهِ ـ یَضرِبُ بِالمَرِّ ویَستَخرِجُ الأَرَضینَ ، وکانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَمَصُّ النَّوى بِفیهِ ویَغرِسُهُ فَیَطلَعُ مِن ساعَتِهِ ، وإنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام أعتَقَ ألفَ مَملوکٍ مِن مالِهِ وکَدِّ یَدِهِ.(36)
10070.المصنّف لابن أبی شیبة عن عبد الرحمان بن أبی لیلى بَینَمَا النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله عِندَهُ نَفَرٌ مِن أصحابِهِ ، فَأَرسَلَ إلى نِسائِهِ فَلَم یَجِد عِندَ امرَأَةٍ مِنهُنَّ شَیئاً ، فَبَینَما هُم کَذلِکَ إذ هُم بِعَلِیٍّ قَد أقبَلَ أشعَثَ مُغَبّرا ، عَلى عاتِقِهِ قَریبٌ مِن صاعٍ مِن تَمرٍ قَد عَمِلَ بِیَدِهِ ، فَقالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله : مَرحَبا بِالحامِلِ وَالمَحمولِ ! ثُمَّ أجلَسَهُ فَنَفَضَ عَن رَأسِهِ التُّرابَ ، ثُمَّ قالَ : مَرحَبا بِأَبی تُرابٍ! فَقَرَّبَهُ ، فَأَکَلوا حَتّى صَدَروا ، ثُمَّ أرسَلَ إلى نِسائِهِ إلى کُلِّ واحِدَةٍ مِنهُنَّ طائِفَةً.(37)
10071.السنن الکبرى عن ابن عبّاس : أصابَ نَبِیَّ اللّه ِ صلى الله علیه و آله خَصاصَةٌ ، فَبَلَغَ ذلِکَ عَلِیّا علیه السلام ، فَخَرَجَ یَلتَمِسُ عَمَلاً لِیُصیبَ مِنهُ شَیئا یَبعَثُ بِهِ إلى نَبِیِّ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، فَأَتى بُستانا لِرَجُلٍ مِنَ الیَهودِ ، فَاستَقى لَهُ سَبعَةَ عَشَرَ دَلوا ؛ کُلُّ دَلوٍ بِتَمرَةٍ ، فَخَیَّرَهُ الیَهودِیُّ مِن تَمرِهِ سَبعَ عَشرَةَ تَمرَةً عَجوَةً ، فَجاءَ بِها إلى نَبِیِّ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، فَقالَ : مِن أینَ هذا یا أبَا الحَسَنِ؟ قالَ : بَلَغَنی ما بِکَ مِنَ الخَصاصَةِ یا نَبِیَّ اللّه ِ ، فَخَرَجتُ ألتَمِسُ عَمَلاً لِاُصیبَ لَکَ طَعاما. قالَ : فَحَمَلَکَ عَلى هذا حُبُّ اللّه ِ ورَسولِهِ؟ قالَ عَلِیٌّ : نَعَم یا نَبِیَّ اللّه ِ.(38)
10068.امام على علیه السلام : یک بار در مدینه سخت گرسنه شدم. بیرون آمدم تا در حومه مدینه کارى بیابم. زنى را دیدم که خاک گِرد مى آورد. گمان ورزیدم که مى خواهد آن را بخیسانَد. نزد او رفتم و با وى قرار نهادم که براى هر دَلْوِ بزرگ آب ، یک خرما بستانم. آن گاه ، شانزده دلو بزرگ آب برکشیدم ، چندان که دستانم تاول زد. پس نزد آب رفته ، از آن برگرفتم و سپس مقابل آن زن رفتم و گفتم: «دست من ، چنین شده است»…. پس شانزده خرما برایم برشمرد. آن گاه ، نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمده ، او را از آن حال ، آگاه کردم. او از آن خرما با من خورد.
10069.امام صادق علیه السلام : امیر مؤمنان ـ که درودهاى خداوند بر او باد ـ بیل مى زد و زمین ها را براى کشت آماده مى کرد ؛ و پیامبر صلى الله علیه و آله هسته خرما را با دهان خویش مى مکید و آن را مى کاشت و همان هنگام ، خرمابُن شکوفه بر مى آورد. و هر آینه امیر مؤمنان ، هزار بنده را از مال و دست رنج خویش آزاد فرمود.
10070.المصنّف ، ابن ابى شیبه ـ به نقل از عبد الرحمان بن ابى لیلى ـ: گروهى از یاران پیامبر صلى الله علیه و آله نزد ایشان آمدند. پیامبر صلى الله علیه و آله در پى زنان خویش فرستاد ؛ امّا نزد هیچ یک از ایشان چیزى [براى پذیرایى از میهمانانش] نیافت. در همین حال بودند که دیدند على علیه السلام روى مى آورَد ، در حالى که ژولیده موى و غبارآلود است و بر دوشش حدود سه کیلو خرماست که با دست خویش کاشته و برداشته است. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «درود بر این بار برنده و آن بار!». سپس على علیه السلام را نشاند و از سرش خاک بر گرفت و فرمود: «درود بر ابوتراب!». پس او را نزدیک تر فرا بُرد. آن گاه ، همه خوردند تا بیرون شدند. سپس براى هر یک از همسرانش ، مقدارى فرستاد.
10071.السنن الکبرى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: پیامبر خدا را تنگنایى مالى پیش آمد. این خبر به على علیه السلام رسید. وى در پى کارى بیرون شد تا از آن ، درآمدى کسب کند و آن را براى پیامبر خدا بفرستد. پس به باغى در آمد که از آنِ مردى یهودى بود. براى وى هفده دَلْو آب بر گرفت ، هر دلو در برابر یک خرما. مرد یهودى او را وا نهاد که هفده خرماى نیکو بر گیرد. على علیه السلام آنها را نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورد. ایشان فرمود: «اى ابو الحسن! این از کجا فراهم شده است؟». گفت: اى پیامبر خدا! خبر یافتم که در تنگناى مالى هستى. پس در پىِ کارى بیرون شدم تا براى تو خوراکى فراهم آورم. فرمود: «دوستىِ خدا و فرستاده اش تو را به این کار وا داشت؟». على علیه السلام گفت: آرى ، اى پیامبر خدا!
10072.علل الشّرائع عن ابن عمر : بَینا أنَا مَعَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله فی نَخیلِ المَدینَةِ وهُوَ یَطلُبُ عَلِیّا علیه السلام ، إذَا انتَهى إلى حائِطٍ ، فَاطَّلَعَ فیهِ ، فَنَظَرَ إلى عَلِیٍّ علیه السلام وهُوَ یَعمَلُ فِی الأَرضِ وقَدِ اغبارَّ ، فَقالَ : ما ألومُ النَّاسَ إن یُکَنّوکَ أبا تُرابٍ!(39)
3 / 2
التَّحذیرُ مِنَ التَّوانی فِی العَمَلِ
أ ـ مَضارُّ التَّوانی
10073.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : خَلَقَ اللّه ُ عز و جل التَّوانِیَ والکَسَلَ ، فَزَوَّجَهُما فَوُلِدَ بَینَهُمَا الفاقَةُ.(40)
10074.عنه صلى الله علیه و آله : أخشى ما خَشیتُ عَلى اُمَّتی : کِبَرُ البَطنِ ، ومُداوَمَةُ النَّومِ ، وَالکَسَلُ ، وضَعفُ الیَقینِ.(41)
10075.عنه صلى الله علیه و آله : لا تَضجَر فَیَمنَعَکَ الضَّجَرُ مِنَ الآخِرَةِ وَالدُّنیا.(42)
10076.جامع الأخبار عن ابن عبّاس : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله إذا نَظَرَ إلَى الرَّجُلِ فَأَعجَبَهُ قالَ : هَل لَهُ حِرفَةٌ؟ فَإِن قالوا : لا ، قالَ : سَقَطَ مِن عَینی. قیلَ : وکَیفَ ذاکَ یا رَسولَ اللّه ِ؟ قالَ : لِأَنَّ المُؤمِنَ إذا لَم یَکُن لَهُ حِرفَةٌ یَعیشُ بِدینِهِ.(43)
10072.علل الشرائع ـ به نقل از ابن عمر ـ: در خُرمازار مدینه با پیامبر صلى الله علیه و آله بودم و او على علیه السلام را مى جُست ، تا آن که به بوستانى رسید. در آن نگریست و على علیه السلام را دید که بر زمین کار مى کند و بر وى غبار نشسته است. فرمود: «مردم را سرزنش نمى کنم که تو را ابو تراب کنیه داده اند».
3 / 2
هشدار درباره سستى در کار
الف ـ زیان هاى سستى
10073.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند عز و جل سستى و تنبلى را آفرید و میان آن دو را پیوند داد. پس از آن دو ، فقر زاده شد.
10074.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بر امّت خود ، از این چیزها بیشتر بیمناکم : بزرگىِ شکم ، پیوسته در خواب بودن ، تنبلى ، و ضعیف شدنِ یقین.
10075.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بى حوصلگى مکن ، که تو را از آخرت و دنیا باز مى دارد.
10076.جامع الأخبار ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: پیامبر خدا ، هر گاه به کسى مى نگریست و او در چشمش خوش مى افتاد ، مى فرمود: «آیا کار و پیشه اى دارد؟». اگر مى گفتند : نه ، مى فرمود: «از چشمم افتاد». گفته شد : اى پیامبر خدا! چگونه چنین است؟ فرمود: «زیرا مؤمن ، اگر کار و پیشه اى نداشته باشد ، با دینش زندگى مى گذراند».
ب ـ ذَمُّ الکَلِّ عَلَى النّاسِ
10077.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : کَفى بِالمَرءِ إثما أن یَکونَ کَلّاً وعِیالاً عَلَى المُسلِمینَ.(44)
10078.عنه صلى الله علیه و آله : مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ألقى کَلَّهُ عَلى النّاسِ! مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَیَّعَ مَن یَعولُ !(45)
ج ـ ذَمُّ تَضییعِ العِیالِ
10079.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَلعونٌ مَلعونٌ مَن یُضَیِّعُ مَن یَعولُ !(46)
10080.عنه صلى الله علیه و آله : کَفى بِالمَرءِ إثما أن یُضَیِّعَ مَن یَقوتُ.(47)
10081.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ أکبَرَ الإِثمِ عِندَ اللّه ِ أن یُضَیِّعَ الرَّجُلُ مَن یَقوتُ.(48)
3 / 3
اجارَةُ النَّفسِ
الکتاب
«قَالَ إِنِّى أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَىَّ هَـتَیْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِى ثَمَـنِىَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِکَ وَ مَآ أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِى إِن شَآءَ الله مِنَ الصَّــلِحِینَ «.(49)
ب ـ نکوهش سربارِ دیگران بودن
10077.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در گناهکارى هر فرد ، همین بس که سربار و نان خوار مسلمانان باشد.
10078.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آن کس که سربارِ دیگران شود ، ملعون است ، ملعون ؛ و آن کس که نانخورانِ خود را تأمین نکند ، ملعون است ، ملعون !
ج ـ نکوهش فرو نهادن خانواده
10079.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ملعون است ، ملعون ، آن که خانواده خود را وا گذارد (تأمین نکند)!
10080.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در گناهکارىِ فرد ، همین بس که نانخورانِ خود را وا گذارد.
10081.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر آینه ، بزرگ ترین گناه در نزد خدا آن است که انسان ، نانخوران خود را وا گذارد.
3 / 3
اجازه دادن خود
قرآن
«[شعیب] گفت: من مى خواهم یکى از این دو دخترِ خود را [که مشاهده مى کنى ،] به نکاح تو در آورم، به این [شرط] که هشت سال براى من کار کنى، و اگر ده سال را تمام گردانى، اختیار با توست، و نمى خواهم بر تو سخت گیرم، و مرا ـ إن شاء اللّه ـ از درستکاران خواهى یافت».
الحدیث
10082.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ موسى علیه السلام آجَرَ نَفسَهُ ثَمانِیَ سِنینَ أو عَشرا ، عَلى عِفَّةِ فَرجِهِ وطَعامِ بَطنِهِ.(50)
10083.عنه صلى الله علیه و آله : آجَرتُ نَفسی مِن خَدیجَةَ سَفرَتَینِ بِقَلوصٍ(51).(52)
10084.سنن ابن ماجة عن ابن عبّاس : أصابَ نَبِیَّ اللّه ِ صلى الله علیه و آله خَصاصَةٌ(53) فَبَلَغَ ذلِکَ عَلِیّا علیه السلام ، فَخَرَجَ یَلتَمِسُ عَمَلاً یُصیبُ فیهِ شَیئا لِیُقیتَ(54) بِهِ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، فَأَتى بُستانا لِرَجُلٍ مِنَ الیَهودِ فَاستَقى لَهُ سَبعَةَ عَشَرَ دَلوا ؛ کُلَّ دَلوٍ بِتَمرَةٍ ، فَخَیَّرَهُ الیَهودِیُّ مِن تَمرِهِ سَبعَ عَشَرَةَ عَجوَةً(55) ، فَجاءَ بِها إلى نَبِیِّ اللّه ِ صلى الله علیه و آله.(56)
3 / 4
أهَمُّ آدابِ انتِخابِ الأجیر
أ ـ تَعیینُ الاُجرَةِ
10085.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَنِ استَأجَرَ أجیرا فَلیُعلِمهُ أجرَهُ.(57)
حدیث
10082.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : موسى علیه السلام هشت یا ده سال ، خود را اجیر(58) کرد ، براى پاک دامنى (ازدواج با دختر شعیب) و سیر کردن شکمش.
10083.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : من در دو سفر ، خود را در مقابل دریافت یک ماده شتر جوان ، اجیر خدیجه کردم [و براى او به سفر تجارت رفتم].
10084.سنن ابن ماجة ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: پیامبر خدا دچار گرسنگى و ضعف شد. خبر به على علیه السلام رسید. پس در جستجوى کارى بیرون رفت تا چیزى به کف آورَد و به پیامبر خدا بخورانَد. او به باغ مردى یهودى آمد و هفده دلو آب برایش کشید ، به ازاى هر دلو آب ،یک دانه خرما. مرد یهودى به وى اجازه داد که هفده دانه از خرماى عَجْوه(59) بردارد. على علیه السلام خرماها را گرفت و براى پیامبر خدا برد.
3 / 4
مهم ترین آداب انتخاب اجیر
الف ـ تعیین مزد
10085.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس اجیرى مى گیرد ، باید [ابتدا] مزد او را به اطّلاعش برساند.
10086.عنه صلى الله علیه و آله : مَنِ استَأجَرَ أجیرا فَلیُعلِمهُ بِأَجرِهِ ، فَإِن شاءَ رَضِیَ وإن شاءَ تَرَکَ.(60)
10087.عنه صلى الله علیه و آله : مَنِ استَأجَرَ أجیرا فَلیُسَمِّ لَهُ إجارَتَهُ.(61)
10088.مسند ابن حنبل عن أبی سعید الخدریّ : إنَّ رَسولَ اللّه صلى الله علیه و آله نَهى عَنِ استِئجارِالأَجیرِ حَتّى یُبَیَّنَ لَهُ أجرُهُ.(62)
10089.الإمام علیّ علیه السلام : نَهى [رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله] أن یُستَعمَلَ أجیرٌ حَتّى یُعلَمَ ما اُجرَتُهُ.(63)
ب ـ التَّجَنُّبُ عَن ظُلمِ الأَجیرِ
10090.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ عز و جل غافِرُ کُلِّ ذَنبٍ ، إلّا مَن أحدَثَ دینا ، أوِ اغتَصَبَ(64) أجیرا أجرَهُ ، أو رَجُلٌ باعَ حُرّا.(65)
10091.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ یَغفِرُ کُلَّ ذَنبٍ یَومَ القِیامَةِ ، إلّا مَهرَ امرَأَةٍ ، ومَنِ اغتَصَبَ أجیرا أجرَهُ ، ومَن باعَ حُرّا(66).
10092.عنه صلى الله علیه و آله : ظُلمُ الأَجیرِ أجرَهُ مِنَ الکَبائِرِ.(67)
10093.عنه صلى الله علیه و آله : ثَلاثٌ مِن أکبَرِ الکَبائِرِ : مَن قَتَلَ بَهیمَةً بِغَیرِ حَقِّها ، ومَنِ انتَقَصَ مِن مَهرِ امرَأَتِهِ ، ومَن ظَلَمَ أجیرا أجرَهُ.(68)
10086.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس اجیرى مى گیرد ، مزدش را به او بگوید تا اگر خواست ، رضایت بدهد و اگر نخواست ، کار نکند.
10087.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس اجیرى مى گیرد ، مزدش را برایش تعیین کند.
10088.مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو سعید خُدْرى ـ: پیامبر خدا از گرفتن اجیر ، بدون آن که مزدش تعیین شود ، نهى فرمود.
10089.امام على علیه السلام : [پیامبر صلى الله علیه و آله] از به کار گرفتن اجیر ، پیش از آن که معلوم شود مزدش چیست ، نهى فرمود.
ب ـ پرهیز از ستم کردن به اجیر
10090.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند عز و جل آمرزنده هر گناهى است ، مگر [گناه] کسى که دینى را بدعت نهد ، یا مزد کارگرى را غصب کند ، یا [گناه] مردى که انسانِ آزادى را بفروشد.
10091.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند در روز قیامت ، هر گناهى را مى آمرزد ، مگر [گناهِ نپرداختن] مهریه زن را ، و [گناه] کسى را که مزد کارگرى را غصب کند ، و [گناه] کسى را که [انسانِ] آزادى را بفروشد.
10092.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ستم روا داشتن بر کارگر در دادن مزد او ، از گناهان کبیره است.
10093.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : سه چیز ، از بزرگ ترین گناهان کبیره است : این که کسى حیوان بى زبانى را به ناحق بکشد ، کسى از مهریه زنش کم بگذارد ، و کسى بر کارگرى، در دادن مزد او ستم کند.
10094.عنه صلى الله علیه و آله : مَلعونٌ مَن ظَلَمَ أجیرا اُجرَتَهُ.(69)
10095.عنه صلى الله علیه و آله ـ فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام ـ: یا عَلِیُّ ، مَن مَنَعَ أجیرا أجرَهُ فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللّه ِ.(70)
10096.عنه صلى الله علیه و آله : قالَ اللّه ُ : ثَلاثَةٌ أنَا خَصمُهُم یَومَ القِیامَةِ : رَجُلٌ أعطى بی(71) ثُمَّ غَدَرَ ، ورَجُلٌ باعَ حُرّا فَأَکَلَ ثَمَنَهُ ، ورَجُلٌ استَأجَرَ أجیرا فَاستَوفى مِنهُ ولَم یُعطِ أجرَهُ.(72)
10097.عنه صلى الله علیه و آله : مَن ظَلَمَ أجیرا أجرَهُ أحبَطَ اللّه ُ عَمَلَهُ وحَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّةِ ، وإنَّ ریحَها لَیوجَدُ مِن مَسیرَةِ خَمسِمِئَةِ عامٍ.(73)
10098.عنه صلى الله علیه و آله ـ لِعَلِیٍّ علیه السلام بَعدَما نَزَلَت عَلَیهِ : اِصعَدِ المِنبَرَ وَادعُ النّاسَ إلَیکَ ، ثُمَّ قُل : أیُّهَا النّاسُ ، مَنِ انتَقَصَ أجیرا أجرَهُ فَلیَتَبَوَّأ مَقعَدَهُ مِنَ النّارِ.(74)
10094.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ملعون است کسى که مزد اجیرى را پایمال کند.
10095.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در سفارش به على علیه السلام ـ: اى على! هر کس مزد اجیرى را نپردازد ، لعنت خدا بر او باد!
10096.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند فرمود : «سه کس اند که در روز قیامت ، من [خود،] طرف دعواى آنان هستم : مردى که به نام من امانى بدهد و سپس آن را بشکند ، مردى که [انسانِ] آزادى را بفروشد و بهاى آن را بخورد ، و مردى که اجیرى را به خدمت بگیرد و از او کاملاً کار بکشد و مزدش را ندهد».
10097.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس در دادن مزد کارگر به او ستم روا دارد ، خداوند عمل او را باطل مى سازد و بوى بهشت را ـ که از فاصله پانصد سال راه به مشام مى رسد ـ بر وى حرام مى گرداند.
10098.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ به على علیه السلام ، پس از آن که این آیه بر ایش: بر منبر برو و مردم را فرا بخوان و سپس بگو : «اى مردم! هر کس مزد اجیرى را کم بدهد ، جایگاهش آتش باد!».
ج ـ عَدَمُ التَّأخیرِ فی دَفعِ الاُجرَةِ
10099.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : أعطُوا الأَجیرَ أجرَهُ قَبلَ أن یَجِفَّ عَرَقُهُ.(75)
10100.عنه صلى الله علیه و آله : أعطُوا الأَجیرَ أجرَهُ قَبلَ أن یَجِفَّ رَشحُهُ(76).(77)
10101.عنه صلى الله علیه و آله : ثَلاثَةٌ لا یَنظُرُ اللّه ُ إلَیهِم یَومَ القِیامَةِ : حُرٌّ باعَ حُرّا ، وحُرٌّ باعَ نَفسَهُ ، ورَجُلٌ أمطَلَ(78) کِراءَ أجیرٍ حَتّى جَفَّ رَشحُهُ.(79)
د ـ عَدَمُ حَبسِ الأَجیرِ عَنِ الجُمُعَةِ
10102.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَنِ استَأجَرَ أجیرا فَلا یَحبِسهُ عَنِ الجُمُعَةِ فَیَأثَمَ ، وإن لَم یَحبِسهُ عَنِ الجُمُعَةِ اشتَرَکا فِی الأَجرِ.(80)
3 / 5
الحَثُّ عَلَى الإِنتاجِ
أ ـ الزَّرعُ وَالغَرسُ
10103.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : اُطلُبُوا الرِّزقَ فی خَبایَا الأَرضِ.(81)
10104.عنه صلى الله علیه و آله : إن قامَتِ السَّاعةُ وفی یَدِ أحَدِکُم فَسِیلَةٌ ، فإنِ استَطاعَ أن لا یَقومَ حتّى یَغرِسَها فَلْیَغرِسْها.(82)
ج ـ تأخیر نکردن در پرداخت مزد
10099.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مزد اجیر را پیش از آن که عرقش خشک شود ، بپردازید.
10100.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مزد اجیر را پیش از آن که نَم عرقش خشک شود ، پرداخت کنید.
10101.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : سه کس اند که خداوند در روز قیامت، به آنان نظر نمى کند : آزادى که [انسانِ] آزادى را بفروشد ، آزادى که خودش را بفروشد ، و مردى که در پرداخت مزد اجیر ، چندان تأخیر کند که نَم عرق او خشک شود.
د ـ جلوگیرى نکردن از رفتن اجیر به نماز جمعه
10102.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس اجیرى را به خدمت گرفت ، او را از شرکت در نماز جمعه باز ندارد که [در این صورت،] گناه کرده است. و اگر مانع او از شرکت در نماز جمعه نشد ، هر دو در پاداش [آن] ، شریک اند.
3 / 5
تشویق به تولید
الف ـ کشاورزى و درختکارى
10103.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : روزى را در نهانگاه هاى زمین بجویید.
10104.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اگر قیامت فرا رسد و در دست یکى از شما نهالى باشد ، چنانچه بتواند بر نخیزد تا آن نهال را بکارد ، این کار را بکند.
10105.عنه صلى الله علیه و آله : مَن نَصَبَ شَجرَةً وصَبَرَ على حِفظِها والقِیامِ علَیها حتّى تُثمِرَ ، کانَ لَهُ فی کُلِّ شَیءٍ یُصابُ مِن ثَمَرِها صَدَقةٌ عِندَ اللّه ِ.(83)
10106.عنه صلى الله علیه و آله : ما مِنِ امرِئٍ یُحیِی أرضا فَتَشرَبُ مِنها کَبِدٌ حَرّى ، أو تُصِیبُ مِنها عافِیَةٌ ، إلّا کَتَبَ اللّه ُ تعالى لَهُ بهِ أجرا.(84)
10107.عنه صلى الله علیه و آله : مَن أحیا أرضا مَیتةً فلَهُ فیها أجرٌ ، وما أکَلَتِ العافِیَةُ مِنها فهُو لَهُ صَدقَةٌ.(85)
10108.عنه صلى الله علیه و آله : عَلَیکُم بِالغَنَمِ وَالحَرثِ ؛ فَإِنَّهُما یَروحانِ بِخَیرٍ ویَغدُوانِ بِخَیرٍ.(86)
10109.عنه صلى الله علیه و آله : لَمّا خَلَقَ اللّه ُ المَعیشَةَ جَعَلَ البَرَکاتِ فِی الحَرثِ وَالغَنَمِ.(87)
10110.عنه صلى الله علیه و آله : خَیرُ مالِ المَرءِ لَهُ : مُهرَةٌ مَأمورَةٌ ، أو سِکَّةٌ مَأبورَةٌ.(88)
10111.عنه صلى الله علیه و آله : نِعمَ المالُ النَّخلُ ؛ الرّاسِخاتُ فِی الوَحَلِ ، المُطعِماتِ فِی المَحلِ.(89)
10112.عنه صلى الله علیه و آله ـ فی جَوابِ مَن سَأَلَ : أیُّ أموالِنا أفضَلُ؟ ـ: الحَرثُ وَالغَنَمُ.(90)
10113.عنه صلى الله علیه و آله : ما مِن مُسلِمٍ یَغرِسُ غَرسا أو یَزرَعُ زَرعا ، فَیَأکُلُ مِنهُ طَیرٌ أو إنسانٌ أو بَهیمَةٌ ، إلّا کانَ لَهُ بِهِ صَدَقَةٌ.(91)
10105.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که درختى بنشاند و در نگهدارى و رسیدگى به آن ، صبر به خرج دهد تا آن درخت به بار بنشیند ، در برابرِ هر میوه اى از آن که روزى جوینده اى بخورد ، یک صدقه نزد خدا برایش منظور مى شود.
10106.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس که زمینى را احیا کند و از آب آن زمین، جگر تفتیده اى بنوشد، یا از محصولش، روزى جوینده اى نصیبى برد ، خداوند متعال در قبال آن ، اجرى برایش رقم مى زند.
10107.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر که زمین مرده اى را زنده کند، مأجور است و آنچه را که روزى جوینده اى، از محصول آن بخورد ، برایش صدقه خواهد بود.
10108.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بر شما باد دام[دارى] و کشاورزى ؛ زیرا این دو ، شب و روز ، پیوسته خیرند.
10109.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آن گاه که خداوند ، اسباب گذران زندگى را آفرید ، برکت ها را در کِشت و دام قرار داد.
10110.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بهترین مالِ انسان برایش ، یا کرّه ماده اسبى است که تازه تولّد یافته باشد و یا ردیف درختان خرماى باردار.
10111.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خوبْ مالى است درخت خرما ؛ استوار در گِل و لاى ، خوراک بخشِ در خشک سالى !
10112.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در پاسخ کسى که پرسید : کدام دارایى ما برتر است؟: کِشت و دام.
10113.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هیچ مسلمانى نیست که نهالى بکارد یا زراعتى کشت کند و پرنده اى یا انسانى یا چارپایى از آن بخورد ، جز این که آن برایش صدقه به شمار مى رود.
10114.عنه صلى الله علیه و آله : ما مِن رَجُلٍ یَغرِسُ غَرسا إلّا کَتَبَ اللّه ُ لَهُ مِنَ الأجرِ قَدْرَ ما یَخرُجُ مِن ثَمَرِ ذلکَ الغَرسِ.(92)
10115.الإمام الصادق علیه السلام : سُئِلَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله : أیُّ المالِ خَیرٌ؟ قالَ : الزَّرعُ زَرَعَهُ صاحِبُهُ وأصلَحَهُ ، وأدّى حَقَّهُ یَومَ حَصادِهِ. قالَ : فَأَیُّ المالِ بَعدَ الزَّرعِ خَیرٌ؟ قالَ : رَجُلٌ فی غَنَمٍ لَهُ قَد تَبِعَ بِها مَواضِعَ القَطرِ ، یُقیمُ الصَّلاةَ ویُؤتِی الزَّکاةَ. قالَ : فَأَیُّ المالِ بَعدَ الغَنَمِ خَیرٌ؟ قالَ : البَقَرُ تَغدو بِخَیرٍ وتَروحُ بِخَیرٍ. قالَ : فَأَیُّ المالِ بَعدَ البَقَرِ خَیرٌ؟ قالَ : الرّاسِیاتُ فِی الوَحَلِ، وَالمُطعِماتُ فِی المَحلِ ؛ نِعمَ الشَّیءُ النَّخلُ ، مَن باعَهُ فَإِنَّما ثَمَنُهُ بِمَنزِلَةِ رَمادٍ عَلى رَأسِ شاهِقٍ اِشتَدَّت بِهِ الرّیحُ فی یَومٍ عاصِفٍ ، إلّا أن یُخلِفَ مَکانَها. قیلَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، فَأَیُّ المالِ بَعدَ النَّخلِ خَیرٌ؟ قالَ : فَسَکَتَ ، قالَ : فَقامَ إلَیهِ رَجُلٌ فَقالَ لَهُ : یا رَسولَ اللّه ِ ، فَأَینَ الإِبِلُ!؟ قالَ : فیهِ الشَّقاءُ وَالجَفاءُ وَالعَناءُ وبُعدُ الدّارِ ، تَغدو مُدبِرَةً وتَروحُ مُدبِرَةً ، لا یَأتی خَیرُها إلّا مِن جانِبِها الأَشأَمِ ، أما إنَّها لا تَعدَمُ الأَشقِیاءَ الفَجَرَةَ(93).(94)
10116.مستدرک الوسائل : رَأى رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله قَوما لا یَزرَعونَ ، قالَ : ما أنتُم؟ قالوا : نَحنُ المُتَوَکِّلونَ. قالَ : لا ، بَل أنتُمُ المُتَّکِلونَ.(95)
10114.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هیچ مردى نیست که درختى بنشاند ، مگر این که خداوند به اندازه میوه اى که آن درخت مى دهد ، برایش اجر مى نویسد.
10115.امام صادق علیه السلام : از پیامبر صلى الله علیه و آله پرسیده شد: کدام دارایى بهتر است؟ فرمود : «زراعتى که صاحبش آن را کشت کند و به سامان آورَد و به هنگام درو ، حقّش را به جاى آورَد». پرسید: پس از زراعت ، کدام دارایى برتر است؟ فرمود: «[گوسفند است ، به گونه اى که] انسان ، همراه گوسفندانش به دنبال بارِشگاه ها برود و [در این سیر ،] نماز بگزارد و زکات بپردازد». پرسید: پس از گوسفند ، کدام مال بهتر است؟ فرمود: «گاو است که روز و شب ، پیوسته منشأ خیر است». پرسید: پس از گاو ، کدام دارایى برتر است؟ فرمود: «استوارها در گل و لاى ، و خوراک بخش ها در خشک سالى [یعنى درختان خرما]. چه خوب چیزى است درخت خرما! هر کس آن را بفروشد ، قیمتى که مى ستاند ، همانند خاکسترى است بر بلنداى قلّه اى که در روزى توفانى ، باد سخت بر آن بوزد ، مگر آن که به جاى آن [درختانى را] جایگزین سازد». گفته شد: اى پیامبر خدا! پس از درخت خرما ، کدام مال بهتر است؟ پیامبر صلى الله علیه و آله سکوت ورزید. آن گاه ، مردى به سوى پیامبر آمد و گفت: اى پیامبر خدا! شتر چه جایگاهى دارد؟ فرمود : «در آن ، تیره بختى و درشتى و رنج و دورى از خانه است. روز و شبش ، پیوسته بخت برگشتگى است و خیرش جز از جانبِ شومش نمى رسد. هَلا که [غالبا] شترداران ، نگون بخت و بدکارند».(96)
10116.مستدرک الوسائل : پیامبر خدا ، مردمى را دید که به کشت و کار نمى پردازند. فرمود: «شما کیستید؟». گفتند : ما توکّل پیشگانیم. فرمود: «نه ؛ بلکه سربارانید».
10117.الإمام علیّ علیه السلام : قَدِمَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله المَدینَةَ فَقالَ : یا مَعشَرَ قُرَیشَ ، إنَّکُم تُحِبّونَ الماشِیَةَ فَأَقِلّوا مِنها ؛ فَإِنَّکُم بِأَقَلِّ الأَرضِ مَطَرا ، وَاحتَرِثوا فَإِنَّ الحَرثَ مُبارَکٌ ، وأکثِروا فیهِ مِنَ الجَماجِمِ.(97)
ب ـ تَربِیَةُ المَواشی وَالأَنعامِ
10118.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : الشّاةُ المُنتِجَةُ بَرَکَةٌ.(98)
10119.عنه صلى الله علیه و آله : نِعمَ المالُ الشّاةُ.(99)
10120.عنه صلى الله علیه و آله : الشّاةُ فِی الدّارِ بَرَکَةٌ ، وَالدَّجاجُ فِی الدّارِ بَرَکَةٌ.(100)
10121.عنه صلى الله علیه و آله : الشّاةُ بَرَکَةٌ ، وَالبِئرُ بَرَکَةٌ ، وَالتَّنّورُ بَرَکَةٌ ، وَالقَدّاحَةُ بَرَکَةٌ.(101)
10122.عنه صلى الله علیه و آله : ما مِن أهلِ بَیتٍ عِندَهُم شاةٌ إلّا وفی بَیتِهِم بَرَکَةٌ.(102)
10123.عنه صلى الله علیه و آله : الشّاةُ فِی البَیتِ بَرَکَةٌ ، وَالشّاتانِ بَرَکَتانِ ، وَالثَّلاثُ بَرَکاتٌ.(103)
10124.الإمام الباقر علیه السلام : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله لِعَمَّتِهِ : ما یَمنَعُکِ أن تَتَّخِذی فی بَیتِکِ بَرَکَةً؟ قالَت : یا رَسولَ اللّه ِ ، ومَا البَرَکَةُ؟ قالَ : شاةٌ تُحلَبُ ؛ فَإِنَّهُ مَن کانَ فی دارِهِ شاةٌ تُحلَبُ أو نَعجَةٌ أو بَقَرَةٌ تُحلَبُ ، فَبَرَکاتٌ کُلُّهُنَّ.(104)
10117.امام على علیه السلام : پیامبر خدا به مدینه وارد شد و فرمود: «اى گروه قریش! شما چارپایان را دوست مى دارید ، امّا از آن بکاهید ؛ زیرا در سرزمینى کم باران هستید ؛ و به کشاورزى مشغول شوید ، که کارى است مبارک ؛ و در کشتزارهاى خود ، استخوانِ مترسک وار بسیار بگذارید».
ب ـ دام پرورى
10118.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : گوسفندِ زاینده ، برکت است.
10119.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خوب مالى است گوسفند!
10120.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : گوسفند در خانه و [نیز] مرغ در خانه ، مایه برکت اند.
10121.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : گوسفند و چاه و تنور و سنگ آتشزن ، مایه برکت اند.
10122.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هیچ خانواده اى نیست که گوسفند نگاه دارد و در خانه اش برکت نباشد.
10123.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : یک گوسفند در خانه ، [یک] برکت است ؛ دو گوسفند ، دو برکت ؛ و سه گوسفند ، برکت ها.
10124.امام باقر علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله به عمّه اش فرمود: «چه چیزى بازت مى دارد از این که در خانه ات برکتى براى خود برگیرى؟». گفت: اى پیامبر خدا! برکت چیست؟ فرمود : «گوسفندى شیرده. هر آینه هر کس در خانه اش گوسفندى شیرده یا میش یا گاوى شیرده باشد ، همگى برکت هستند».
10125.عنه علیه السلام : دَخَلَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله عَلى اُمِّ سَلَمَةَ فَقالَ لَها : ما لی لا أرى فی بَیتِکِ البَرَکَةَ؟! قالَت : بَلى وَالحَمدُ للّه، إنَّ البَرَکَةَ لَفی بَیتی! فَقالَ : إنَّ اللّه َ أنزَلَ ثَلاثَ بَرَکاتٍ : الماءَ وَالنّارَ وَالشّاةَ.(105)
10126.الإمام الصادق علیه السلام : دَخَلَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله عَلى اُمِّ أیمَنَ ، فَقالَ : ما لی لا أرى فی بَیتِکِ البَرَکَةَ؟! فَقالَت : أ وَلَیسَ فی بَیتی بَرَکَةٌ؟! قالَ : لَستُ أعنی ذلِکِ ؛ ذاکِ شاةٌ تَتَّخِذینَها ، تَستَغنی وُلدُکِ مِن لَبَنِها ، وتَطعَمینَ مِن سَمنِها.(106)
10127.سنن ابن ماجة عن عروة عن اُمّ هانی : أنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله قالَ لَها : اِتَّخِذی غَنَما ؛ فَإِنَّ فیها بَرَکَةً.(107)
10128.سنن ابن ماجة عن أبی هریرة : أمَرَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله الأَغنِیاءَ بِاتِّخاذِ الغَنَمِ ، وأمَرَ الفُقَراءَ بِاتِّخاذِ الدَّجاجِ.(108)
10129.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : مَن کانَ فی بَیتِهِ شاةٌ تُحلَبُ جاءَهُ اللّه ُ بِرِزقِها ، وکانَت فی بَیتِهِ بَرَکَةٌ ، وقُدِّسَ کُلَّ یَومٍ تَقدیسَةً ، وَانتَقَلَ عَنهُ الفَقرُ مَرحَلَةً ؛ ومَن کانَت عِندَهُ شاتانِ یَحلِبُهُما جاءَهُ اللّه ُ بِرِزقِهِما ، وَانتَقَلَ الفَقرُ عَنهُ مَرحَلَتَینِ ، وقُدِّسَ کُلَّ یَومٍ تَقدیسَتَینِ ؛ ومَن کانَ فی بَیتِهِ ثَلاثُ شِیاهٍ یَحلِبُهُنَّ جاءَهُ اللّه ُ بِرِزقِهِنَّ ، وکانَت فی بَیتِهِ ثَلاثُ بَرَکاتٍ ، وقُدِّسَ کُلَّ یَومٍ ثَلاثَ تَقدیساتٍ ، وَانتَقَلَ عَنهُ الفَقرُ ثَلاثَ مَراحِلَ.(109)
10130.عنه صلى الله علیه و آله : البَرَکَةُ فی نَواصِی الخَیلِ.(110)
10125.امام باقر علیه السلام : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ، نزد امّ سَلَمه آمد و به وى فرمود: «چرا در خانه ات برکت نمى بینم؟». گفت: ستایش ، خداى را که در خانه ام برکت هست! فرمود : «همانا خداوند ، سه برکت را فرو فرستاد : آب ، آتش ، و گوسفند».
10126.امام صادق علیه السلام : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ، نزد اُمّ اَیمَن آمد و فرمود: «از چه روى ، در خانه ات برکت نمى بینم؟». گفت: آیا خانه من ، بى برکت است؟ فرمود: «مرادم این نبود. [مرادم این است که] گوسفند نگاهدارى کن تا فرزندانت از شیر آن ، بهره گیرند و از روغن آن ، خوراک بسازى».
10127.سنن ابن ماجة ـ به نقل از عروه ـ: پیامبر صلى الله علیه و آله به امّ هانى فرمود: «گوسفند نگاه دار که هر آینه در آن ، برکت است».
10128.سنن ابن ماجة ـ به نقل از ابوهریره ـ: پیامبر خدا به توانگران فرمان داد که گوسفند نگاه دارند و به فقیران فرمان داد که مرغ داشته باشند.
10129.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس در خانه اش گوسفندى شیرده داشته باشد ، خداوند ، روزى آن را مى آورَد و در خانه اش برکت حضور مى یابد و هر روز ، یک بار تقدیس(111) مى شود و فقر از او گامى دور مى شود. و آن کس که دو گوسفند شیرده نزد خود داشته باشد ، خداوند ، روزىِ آن دو را مى رساند و فقر از او دو گام ، دور مى شود و هر روز ، دو بار تقدیس مى شود. و هر که سه گوسفند شیرده داشته باشد ، خداوند ، روزىِ آن سه را عطا مى فرماید و در خانه اش سه برکت ، حاضر است و هر روز ، سه بار تقدیس مى شود و فقر از او سه گام دور مى گردد.
10130.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : برکت در موهاى پیشانى اسبان است.
10131.عنه صلى الله علیه و آله : الإِبِلُ عِزٌّ لِأَهلِها ، وَالغَنَمُ بَرَکَةٌ ، وَالخَیرُ مَعقودٌ فی نَواصِی الخَیلِ إلى یَومِ القِیامَةِ.(112)
10132.عنه صلى الله علیه و آله : الخَیلُ مَعقودٌ فی نَواصیهَا الخَیرُ إلى یَومِ القِیامَةِ.(113)
ج ـ الصِّناعَة
الکتاب
» وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلاً یَـجِبَالُ أَوِّبِى مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ – أَنِ اعْمَلْ سَـبِغَـتٍ وَ قَدِّرْ فِى السَّرْدِ وَ اعْمَلُواْ صَــلِحًا إِنِّى بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ «.(114)
«وَ عَلَّمْنَـهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَـکِرُونَ».(115)
الحدیث
10133.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : لا تَلعَنوا الحاکَةَ ؛ فَإِنَّ أوَّلَ مَن حاکَ أبی آدَمُ.(116)
10134.عنه صلى الله علیه و آله : عَمَلُ الأَبرارِ مِن رِجالِ اُمَّتِی الخِیاطَةُ.(117)
10135.عنه صلى الله علیه و آله : عَمَلُ الأَبرارِ مِنَ النِّساءِ المِغزَلُ.(118)
10131.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : تا روز قیامت ، شتر براى صاحب خویش ، مایه سرافرازى است ؛ گوسفند ، برکت است ؛ و خیر در موهاى پیشانى اسبان ، گره خورده است.
10132.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : تا روز قیامت ، خیر در موهاى پیشانى اسبان ، گره خورده است.
ج ـ صنعتگرى
قرآن
«و به راستى ، داوود را از جانب خویش ، مزیّتى عطا کردیم [و گفتیم:] «اى کوه ها! با او [در تسبیح خدا] هم صدا شوید، و اى پرندگان ! [هماهنگى کنید]» ، و آهن را براى او نرم گردانیدیم [که] زره هاى فراخ بساز و حلقه ها را درست ، اندازه گیرى کن. و کار شایسته کنید ؛ زیرا من به آنچه انجام مى دهید ، بینایم».
«و به [داوود] فنّ زره[سازى] را آموختیم، تا شما را از [خطرهاى] جنگتان حفظ کند. پس آیا شما سپاس گزارید؟».
حدیث
10133.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بافندگان را دشنام مگویید ؛ چرا که نخستین بافنده ، پدرم آدم بود.
10134.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : پیشه مردان نیک امّت من ، دوزندگى است.
10135.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : پیشه زنان نیک ، ریسندگى است.
3 / 6
ما یَنبَغی لِلمُکتَسِبِ
أ ـ طَلَبُ الحَلالِ
10136.الإمام علیّ علیه السلام ـ فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلى الله علی: قالَ اللّه ُ تَعالى :… یا أحمَدُ ، إنَّ العِبادَةَ عَشَرَةُ أجزاءٍ ، تِسعَةٌ مِنها طَلَبُ الحَلالِ ، فَإِن اُطیبَ مَطعَمُکَ ومَشرَبُکَ فَأَنتَ فی حِفظی وکَنَفی.(119)
10137.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : العِبادَةُ عَشَرَةُ أجزاءٍ ، تِسعَةُ أجزاءٍ فی طَلَبِ الحَلالِ.(120)
10138.عنه صلى الله علیه و آله : العِبادَةُ سَبعونَ جُزءا ، أفضَلُها طَلَبُ الحَلالِ.(121)
10139.عنه صلى الله علیه و آله : ما جاءَنی جِبریلُ إلّا أمَرَنی بِهاتَینِ ؛ قالَ : تَقولُ : اللّهُمَّ ارزُقنی طَیِّبا ، وَاستَعمِلنی صالِحا.(122)
10140.عنه صلى الله علیه و آله : رَحِمَ اللّه ُ امرَأً اِکتَسَبَ طَیِّبا ، وأنفَقَ قَصدا ، وقَدَّمَ فَضلاً لِیَومِ فَقرِهِ وحاجَتِهِ!(123)
10141.عنه صلى الله علیه و آله : طوبى لِمَن ذَلَّ فی نَفسِهِ ، وطابَ کَسبُهُ.(124)
3 / 6
آنچه براى پیشه ور ، سزاوار است
الف ـ جستجوى حلال
10136.امام على علیه السلام ـ در بیان حدیث معراج پیامبر صلى الله علیه و آله ـ: خداى متعال فرمود : «…اى احمد! همانا عبادت را ده بخش است. نُه بخش آن ، جستجوى حلال است. پس اگر خوردن و نوشیدنت پاک باشد ، در نگاهداشت و حمایت منى».
10137.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عبادت ، ده بخش دارد. نُه بخش آن ، جُستنِ حلال است.
10138.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : عبادت را هفتاد بخش است. برترینِ آن ، جستجوى حلال است.
10139.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جبرئیل علیه السلام نزد من نیامد ، جز آن که به این دو چیز فرمانم داد. گفت: بگو : «بار خدایا! مرا روزى پاکیزه عطا فرما و در کارِ شایسته ام بدار».
10140.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند ، رحمت کند کسى را که پیشه پاکیزه داشته باشد ، به اعتدالْ انفاق کند ، و براى روز فقر و نیاز خویش (قیامت) ، خیرى پیش فرستد!
10141.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خوش باد حال کسى که در درون ، رام[ـِ پروردگار] و پیشه اش پاکیزه است !
10142.عنه صلى الله علیه و آله : طَلَبُ کَسبِ الحَلالِ فَریضَةٌ بَعدَ الفَریضَةِ.(125)
10143.عنه صلى الله علیه و آله : طَلَبُ الحَلالِ فَریضَةٌ عَلى کُلِّ مُسلِمٍ ومُسلِمَةٍ.(126)
10144.عنه صلى الله علیه و آله : طَلَبُ الرَّجُلِ مَعیشَتَهُ فِی الحَلالِ صَدَقَةٌ.(127)
10145.عنه صلى الله علیه و آله : طَلَبُ الحَلالِ جِهادٌ.(128)
10146.عنه صلى الله علیه و آله : الکادُّ عَلى عِیالِهِ مِن حَلالٍ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّه ِ.(129)
10147.عنه صلى الله علیه و آله : الشّاخِصُ فی طَلَبِ الرِّزقِ الحَلالِ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّه ِ.(130)
10148.عنه صلى الله علیه و آله : مَن سَعى عَلى عِیالِهِ فی طَلَبِ الحَلالِ فَهُوَ فی سَبیلِ اللّه ِ.(131)
10149.عنه صلى الله علیه و آله : لَعَثرَةٌ فی کَدٍّ حَلالٍ عَلى عَیِّلٍ مَحجوبٍ أفضَلُ عِندَ اللّه ِ مِن ضَربِ سَیفٍ حَولاً کامِلاً لا یَجِفُّ دَما مَعَ إمامٍ عادِلٍ.(132)
10150.عنه صلى الله علیه و آله : الدُّنیا حُلوَةٌ خَضِرَةٌ ، مَن یَأخُذ مالاً بِحِلِّهِ یُبارَک لَهُ فیهِ ، ورُبَّ مُتَخَوِّضٍ فی مالِ اللّه ِ عز و جلومالِ رَسولِهِ فی ما شاءَت نَفسُهُ ، لَهُ النّارُ یَومَ القِیامَةِ.(133)
10142.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جُستنِ درآمد حلال ، واجبى است از پىِ واجب دیگر.
10143.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جُستنِ حلال ، بر هر مرد و زن مسلمان ، واجب است.
10144.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : این که انسان ، گذران زندگى اش را از حلال بخواهد ، صدقه است.
10145.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جُستنِ حلال ، جهاد است.
10146.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آن که خانواده خویش را از حلال روزى مى دهد ، مانند مجاهد در راه خداست.
10147.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : استوار در جُستن روزى حلال ، همانند مجاهد در راه خداست.
10148.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس در جستجوى حلال ، براى گذران زندگى خانواده اش بکوشد ، [تلاشِ] او در راه خداست.
10149.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جهاد در طلب روزى براى خانواده ناتوان ، نزد خداوند ، برتر از یک سال پیوسته شمشیر زدن همراه پیشواى عادل است.
10150.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : دنیا ، شیرین و خرّم است. هر که از مال حلال آن بخورد ، برایش [مایه] خیر و برکت است. و بسا کسى که در مال خدا و فرستاده اش ، چندان که بخواهد ، غوطه مى خورَد و روز قیامت ، آتش از آنِ اوست!
10151.عنه صلى الله علیه و آله : أقَلُّ ما یَکونُ فی آخِرِ الزَّمانِ أخٌ یوثَقُ بِهِ ، أو دِرهَمٌ مِن حَلالٍ.(134)
10152.عنه صلى الله علیه و آله : مَن طَلَبَ الدُّنیا حَلالاً ؛ اِستِعفافا عَنِ المَسأَلَةِ ، وسَعیا عَلى أهلِهِ ، وتَعَطُّفا عَلى جارِهِ ، لَقِیَ اللّه َ ووَجهُهُ کَالقَمَرِ لَیلَةَ البَدرِ.(135)
10153.عنه صلى الله علیه و آله : إنَّ أخوَفَ ما أخافُ على اُمَّتی مِن بَعدی هذهِ المَکاسِبُ الحَرامُ ، والشَّهوَةُ الخَفیَّةُ ، والرِّبا.(136)
10154.تاریخ بغداد عن أبی هریرة : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : مَن طَلَبَ مَکسَبَةً مِن بابِ الحَلالِ یَکُفُّ بِها وَجهَهُ عَن مَسأَلَةِ النّاسِ ووُلدَهُ وعِیالَهُ ، جاءَ یَومَ القِیامَةِ مَعَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدّیقینَ هکَذا ـ وأشارَ بِإِصبَعِهِ السَّبّابَةِ وَالوُسطى ـ.(137)
ب ـ البُکور
10155.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : باکِروا طَلَبَ الرِّزقِ وَالحَوائِجِ ؛ فَإِنَّ الغُدُوَّ بَرَکَةٌ ونَجاحٌ.(138)
10156.الإمام الصادق علیه السلام : إنّی لَاُحِبُّ أن أرَى الرَّجُلَ مُتَحَرِّفا فی طَلَبِ الرِّزقِ ؛ إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله قالَ : اللّهُمَّ بارِک لِاُمَّتی فی بُکورِها.(139)
10151.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در زمانه واپسین ، آنچه از همه کم تر است ، دوستى قابل اعتماد است یا دِرهمى مال حلال.
10152.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس دنیا را از راه حلال و به انگیزه حیا ورزیدن از عرض نیاز [به مردم] ، تلاش براى خانواده خود ، و لطف روا داشتن بر همسایه اش ، بجوید ، خداى را در حالى دیدار مى کند که چهره اش همانند قرصِ کامل ماه است.
10153.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بیش از همه ، بر امّت خویش پس از خودم ، از اینها مى ترسم : این پیشه هاى حرام ، شهوت پنهان ، و ربا.
10154.تاریخ بغداد ـ به نقل از ابوهریره ـ: پیامبر خدا فرمود : «هر کس از راه حلال به جستجوى درآمد بپردازد تا از دست دراز کردن نزد مردم ، بى نیاز شود و فرزندان و خانواده اش را تأمین نماید ، روز رستاخیز با چنین حالتى همراه پیامبران و راستى پیشگان خواهد بود» و به انگشتان سبّابه و میانى اش اشاره فرمود.
ب ـ سحرخیزى
10155.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بامدادان در پى روزى و حاجت بروید ؛ چرا که سحرخیزى ، [مایه] برکت و رستگارى است.
10156.امام صادق علیه السلام : هر آینه ، من دوست مى دارم که مرد در پىِ روزى ، به این سو و آن سو روان شود. همانا پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «بار خدایا! براى امّت من در سحرخیزى اش برکت قرار ده».
ج ـ مُلازَمَةُ ما تَیَسَّرَ لَهُ مِنَ المَکسَبِ
10157.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إذا سَبَّبَ اللّه ُ لِأَحَدِکُم رِزقا مِن وَجهٍ فَلا یَدَعهُ حَتّى یَتَغَیَّرَ لَهُ ، أو یَتَنَکَّرَ لَـهُ.(140)
10158.عنه صلى الله علیه و آله : مَن رُزِقَ فی شَیءٍ فَلیَلزَمهُ.(141)
ج ـ ادامه دادنِ پیشه فراهم شده
10157.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر گاه خداوند از طریقى براى یکى از شما روزى اى مقرّر فرمود ، آن را رها نکند ، مگر آن گاه که تغییرى در آن حاصل شود یا از آن بیزار گردد.
10158.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس از هر راهى روزى مى خورَد ، همان را ادامه دهد.(142)
1) الجمعة : 10.
2) القصص : 73.
3) الإسراء : 66.
4) الإسراء : 12.
5) النحل : 14.
6) الدرّ المنثور :ج 7 ص 303 نقلاً عن ابن مردویه عن عبد اللّه بن مُغفّل؛ بحار الأنوار: ج 58 ص 208 ح 38.
7) جامع الأحادیث للقمّی : ص 98 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 17 ح 79 ؛ الفردوس : ج 2 ص 441 ح 3918 عن ابن مسعود.
8) کنز العمّال : ج 4 ص 607 ح 11760 نقلاً عن مسند عمر.
9) حلیة الأولیاء : ج 6 ص 300 عن أنس.
10) المعجم الأوسط : ج 8 ص 277 ح 8630 عن أنس.
11) دعائم الإسلام : ج 2 ص 14 ح 7.
12) کنز العمّال : ج 4 ص 4 ح 9200 نقلاً عن الفردوس عن الإمام علیّ علیه السلام.
13) المعجم الأوسط : ج 7 ص 289 ح 7520 عن عبد اللّه بن عبّاس.
14) الأمالی للصدوق : ص 364 ح 452 عن إسماعیل بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 103 ص 2 ح 1 ، کنز العمّال : ج 4 ص 7 ح 9215 نقلاً عن ابن عساکر عن أنس.
15) المزّمّل : 20.
16) مسند زید : ص 410 عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن جدّه علیهم السلام.
17) تفسیر القرطبی : ج 19 ص 55.
18) جامع الأخبار : ص 390 ح 1087 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 9 ح 40.
19) جامع الأخبار : ص 390 ح 1086 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 10 ح 41.
20) جامع الأخبار : ص 390 ح 1085 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 9 ح 39.
21) جامع الأخبار : ص 390 ح 1088 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 10 ح 42.
22) نهج الفصاحة : ص 2190.
23) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 723 ح 2138 عن المقدام بن معدیکرب الزبیدی.
24) صحیح البخاری : ج 2 ص 730 ح 1966 عن المقدام بن معدیکرب.
25) مسند ابن حنبل : ج 3 ص 278 ح 8699 وص 232 ح 8420 کلاهما عن أبی هریرة ؛ جامع الأحادیث للقمّی : ص 76.
26) تاریخ دمشق : ج 14 ص 10 ح 1483 عن المقدام بن معدیکرب.
27) مسند ابن حنبل : ج 6 ص 112 ح 17266 ؛ مسند زید : ص 255 عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن الإمام علیّ علیهم السلام نحوه.
28) اُسد الغابة : ج 2 ص 420 الرقم 1967.
29) تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 40 ح 24 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 11 ص 212 ح 19.
30) صحیح البخاری: ج 2 ص 730 ح 1967 وج 3 ص 1256 ح 3235 نحوه وکلاهما عن أبی هریرة.
31) الزهد لابن المبارک : ص 415 ح 1177.
32) مسند ابن حنبل: ج 4 ص 192 ح 11918.
33) صحیح البخاری: ج 2 ص 789 ح 2143.
34) تاریخ الطبری : ج 2 ص 280.
35) مسند ابن حنبل : ج 1 ص 286 ح 1135 ؛ کشف الغمّة : ج 1 ص 175 کلاهما عن مجاهد ، بحار الأنوار : ج 41 ص 33 ح 4.
36) الکافی : ج 5 ص 74 ح 2 عن الفضل بن أبی قرّة ، بحار الأنوار : ج 17 ص 388 ح 56.
37) المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 500 ح 34 ؛ المناقب للکوفی : ج 2 ص 5 ح 497 وص 90 ح 576.
38) السنن الکبرى : ج 6 ص 197 ح 16649.
39) علل الشرایع : ص 157 ح 4 ؛ المعجم الکبیر : ج 12 ص 321 ح 13549.
40) الفردوس : ج 2 ص 188 ح 2940 عن أنس.
41) کنز العمّال : ج 3 ص 460 ح 7434 نقلاً عن الدارقطنی فی الإفراد عن جابر.
42) تحف العقول : ص 42 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 145 ح 45.
43) جامع الأخبار : ص 390 ح 1084 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 9 ح 38.
44) مسند زید : ص 388 عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن جدّه علیهم السلام.
45) الکافی : ج 4 ص 12 ح 9 عن علیّ بن غراب عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 77 ص 140 ح 20.
46) کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 168 ح 3631 وص 555 ح 4907 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 103 ص 13 ح 62.
47) سنن أبی داوود: ج 2 ص 132 ح 1692 عن عبد اللّه بن عمرو ؛ کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 168 ح 3629 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 103 ص 13 ح 61.
48) کنز العمّال : ج 16 ص 284 ح 44489 نقلاً عن المعجم الکبیر عن ابن عمرو.
49) القصص : 27.
50) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 817 ح 2444 عن عتبة بن النُدَّر.
51) القَلُوص من الإبل : بمنزلة الجاریة من النساء ، وهی الشابّة (المصباح المنیر : ص 513 «قَلَصَ»).
52) السنن الکبرى : ج 6 ص 195 ح 11642 عن أبی محمّد.
53) الخَصاصَة : الجوع والضَّعف. وأصلها الفقر والحاجة إلى الشیء (النهایة : ج 2 ص 37 «خصص»).
54) یقال : أقاتَه یُقِیته : إذا أعطاه قُوتَه (النهایة : ج 4 ص 118 «قوت»).
55) العَجْوَة : هو نوع من تمر المدینة أکبر من الصَّیحانی ، یضرب إلى السواد (النهایة : ج 3 ص 188 «عجا»).
56) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 818 ح 2446 ؛ المناقب للکوفی : ج 2 ص 586 ح 1097 نحوه.
57) السنن الکبرى : ج 6 ص 198 ح 11651 عن أبی هریرة ؛ عوالی اللآلی : ج 3 ص 253 ح 2 عن أبی سعید الخدری و أبی هریرة.
58) اجیر : کارگر ، پیمانکار ، کارگزار.
59) عجوه ، نوعى مرغوب از انواع خرماى مدینه است که از خرماى صیحانى بزرگ تر است و رنگش به سیاهى مى زند (النهایة : ج 2 ص 188).
60) مسند زید : ص 286 عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن جدّه الإمام علیّ علیهم السلام.
61) المصنّف لعبد الرزّاق : ج 8 ص 235 ح 15024 عن أبی سعید.
62) مسند ابن حنبل : ج 4 ص 142 ح 11676.
63) کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 10 ح 4968 عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 76 ص 331 ح 1.
64) فی المصدر : «أغصب» ، والتصویب من بحار الأنوار.
65) عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 33 ح 60 عن داوود بن سلیمان الفرّاء عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 72 ص 218 ح 1.
66) الکافی : ج 5 ص 382 ح 17 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 103 ص 129 ح 7.
67) جامع الأحادیث للقمّی : ص 98 ، بحارالأنوار : ج 103 ص 170 ح 27.
68) الفردوس : ج 2 ص 88 ح 2473 عن عمر بن الخطّاب.
69) دعائم الإسلام : ج 2 ص 74 ح 206 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، مستدرک الوسائل : ج 14 ص 29 ح 16018.
70) کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 362 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 77 ص 53 ح 3.
71) أعطى بی : أی أعطى الأمان باسمی أو بذکری أو بما شرعته من الدین کأن یقول : علیک عهد اللّه أو ذمّته (فیض القدیر : ج 3 ص 416).
72) صحیح البخاری : ج 2 ص 776 ح 2114 عن أبی هریرة ؛ عوالی اللآلی : ج 3 ص 253 ح 3 عن ابن عمر نحوه.
73) مکارم الأخلاق : ج 2 ص 312 ح 2655 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 76 ص 332 ح 1.
74) تفسیر فرات : ص 393 ح 525 وص 544 ح 699 عن فاطمة بنت الحسین عن أبیها علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 23 ص 243 ح 14.
75) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 817 ح 2443 عن عبد اللّه بن عمر.
76) الرَّشْح : ندى العَرَقِ على الجسد (لسان العرب : ج 2 ص 449 «رشح»).
77) مسند أبی یعلى : ج 6 ص 136 ح 6652 عن أبی هریرة.
78) المَطْل : التسویف والمُدافعة بالعِدَة والدَّین (لسان العرب : ج 11 ص 624 «مطل»).
79) کنز العمّال : ج 16 ص 35 ح 43823 نقلاً عن الإسماعیلی فی معجمه عن ابن عمر.
80) الجعفریّات : ص 35 ، بحارالأنوار : ج 89 ص 197 ح 44.
81) مسند أبی یعلى : ج 4 ص 252 ح 4367 عن عائشة.
82) کنز العمّال : ج 3 ص 892 ح 9056 عن أنس.
83) کنز العمّال : ج 3 ص 897 ح 9081.
84) کنز العمّال : ج 3 ص 891 ح 9050 عن أُمّ سلمة.
85) کنز العمّال : ج 3 ص 891 ح 9052 عن جابر.
86) الخصال : ص 45 ح 44 عن الحارث عن الإمام علیّ علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 64 ص 120 ح 4.
87) کنز العمّال : ج 4 ص 32 ح 9354 نقلاً عن الدیلمی عن ابن مسعود.
88) مسند ابن حنبل: ج 5 ص 373 ح 5845 ؛ معانی الأخبار : ص 293 ح 2 کلاهما عن سوید بن هبیرة ، بحار الأنوار : ج 66 ص 142 ح 61.
89) مسند الشهاب : ج 2 ص 258 ح 1312 عن علیّ بن المؤمّل عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ؛ بحار الأنوار : ج 66 ص 142 ح 61.
90) المصنّف لعبد الرزّاق : ج 11 ص 460 ح 21006 عن قتادة ؛ بحار الأنوار : ج 64 ص 124 ح 5.
91) صحیح البخاری : ج 2 ص 817 ح 2195 وج 5 ص 2239 ح 5666 نحوه وکلاهما عن أنس.
92) کنز العمّال : ج 3 ص 892 ح 9057 عن أبی أیّوب.
93) حکى فی مرآة العقول عن الفیروزآبادی: «الإدبار فی الإبل» لکثرة مؤونتها وقلّة منفعتها بالنسبة إلى مؤونتها، وکثرة موتها. وعن الصدوق فی کتاب من لا یحضره الفقیه:ج 2 ص 291 ح 2488 «لا یأتی خیرها إلّا من جانبها الأشأم»؛ هو أنّها لا تُحلب ولا تُرکب ولا تحمل إلّا من الجانب الأیسر. وعن الشیخ فی النهایة: «الشقاء»: الشدّة والعسر، و «الجفاء ـ ممدودا ـ» : خلاف البرّ، وإنّما وصف به لأنّه کثیرا ما یهلک صاحبه.
94) الکافی : ج 5 ص 260 ح 6 عن السکونی، بحار الأنوار: ج 103 ص 64 ح 4.
95) مستدرک الوسائل : ج 11 ص 217 ح 12789 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب.
96) میان این با روایاتى که از شتردارى نه تنها نکوهش نشده ، بلکه مدح شده است (همانند این مورد که پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:تا روز قیامت ، شتر براى صاحب خویش ، مایه سرافرازى است) ، ناسازگارى نیست؛ زیرا این دو روایت ، به دو نوع ویژگى شتر اشاره دارند. حاصل همه این روایات ، آن است که شتردارى ، گرچه غالبا با رنج و سختى و کم سودى همراه است و در آن زمان معمولاً بدکاران به شتردارى مى پرداخته اند ، امّا نمى توان منافع آن را نادیده گرفت ، همان گونه که برخى از پیشوایان معصوم ، گاه شتر داشته اند و نیز بعضى از صحابیان بزرگوار ، همچون صفوان جمّال به پیشه شتردارى مشغول بوده اند.
97) السنن الکبرى : ج 6 ص 229 ح 11753 عن عمر بن علیّ بن الحسین عن أبیه علیهماالسلام.
98) الجعفریّات : ص 160 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 64 ص 138 ح 36.
99) الکافی : ج 6 ص 544 ح 2 عن عمرو بن أبان عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 64 ص 129 ح 11.
100) کنز العمّال : ج 12 ص 326 ح 35238 نقلاً عن الحاکم فی تاریخه عن أنس.
101) تاریخ بغداد : ج 8 ص 496 الرقم 4609 عن أنس.
102) کنز العمّال : ج 12 ص 325 ح 35231 نقلاً عن ابن سعد عن أبی الهیثم بن التیهان.
103) الأدب المفرد : ص 174 ح 573 عن ابن الحنفیّة عن الإمام علیّ علیه السلام ؛ طبّ النبیّ صلى الله علیه و آله : ص 6 وفیه «ثلاث شیاه غنیمة» بدل «الثلاث برکات» ، بحار الأنوار : ج 62 ص 295.
104) الکافی : ج 6 ص 545 ح 7 عن جابر ، بحار الأنوار: ج 64 ص 130 ح 17.
105) الکافی: ج 6 ص 545 ح 8 عن أبی الجارود، بحار الأنوار: ج 64 ص 134 ح 6.
106) المحاسن : ج 2 ص 485 ح 2687 عن أبی خدیجة ، بحار الأنوار : ج 64 ص 131 ح 18 وج 83 ص 326 ح 26.
107) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 773 ح 2304.
108) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 773 ح 2307 ؛ مکارم الأخلاق : ج 1 ص 348 ح 1132 عن جابر ، بحار الأنوار : ج 65 ص 10 ح 13 وج 66 ص 74 ح 69.
109) کنز العمّال : ج 14 ص 184 ح 38311 نقلاً عن ابن جریر بإسناده عن مسند الإمام علیّ علیه السلام.
110) صحیح البخاری : ج 3 ص 1048 ح 2696 عن أنس.
111) مقصود از تقدیس ، چنان که از روایات بعدى استفاده مى شود ، دعا براى برکت توسّط فرشتگان است.
112) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 773 ح 2305.
113) الکافی : ج 5 ص 48 ح 2 عن عمر بن أبان عن الإمام الصادق علیه السلام وح 3 وص 8 ح 15 کلّها عن معمّر عن الإمام الباقر علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 64 ص 159 ح 1.
114) سبأ : 10 و 11.
115) الأنبیاء : 80.
116) ربیع الأبرار : ج 2 ص 539 عن أنس.
117) تاریخ بغداد : ج 9 ص 15 الرقم 4613 عن سهل بن سعد ؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 41 ولیس فیه «اُمّتی».
118) تاریخ بغداد : ج 9 ص 15 الرقم 4613 عن سهل بن سعد ؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 41 وفیه «الغزل» بدل «المغزل».
119) إرشاد القلوب : ص 199 ـ 203 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 27 ح 6.
120) جامع الأحادیث للقمّی : ص 99 عن إسماعیل بن موسى بن جعفر عن أبیه عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 103 ص 9 ح 37 وص 18 ح 81.
121) الکافی : ج 5 ص 78 ح 6 عن الإمام الباقر علیه السلام ؛ الفردوس: ج 3 ص 79 ح 4221 عن الإمام الحسین علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله نحوه.
122) نوادر الاُصول : ج 1 ص 427 عن حنظلة.
123) کنز العمّال : ج 4 ص 6 ح 9207 نقلاً عن ابن النجّار عن عائشة وراجع دعائم الإسلام : ج 2 ص 66 ح 184.
124) المعجم الکبیر : ج 5 ص 71 ح 4615 عن رکب المصری ؛ نهج البلاغة : الحکمة 123 قال الشریف الرضیّ : «ومن الناس من ینسب هذا الکلام إلى رسول اللّه صلى الله علیه و آله » ، بحار الأنوار : ج 103 ص 2 ح 2.
125) السنن الکبرى : ج 6 ص 211 ح 11695 عن عبد اللّه بن مسعود ؛ جامع الأحادیث للقمّی : ص 98 ولیس فیه «الحلال» ، بحار الأنوار : ج 103 ص 17 ح 79.
126) جامع الأخبار : ص 389 ح 1079 ، بحارالأنوار : ج 103 ص 9 ح 35 ؛ المعجم الأوسط : ج 8 ص 272 ح 8610.
127) الفردوس : ج 2 ص 444 ح 3922 عن أبی بکر.
128) مسند الشهاب : ج 1 ص 83 ح 82 عن ابن عبّاس.
129) کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 168 ح 3631 ، بحارالأنوار : ج 100 ص 7 ح 1 نقلاً عن الهدایة.
130) جامع الأحادیث للقمّی : ص 90 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 17 ح 78.
131) روضة الواعظین : ص 501 ؛ السنن الکبرى : ج 9 ص 43 ح 17824 عن أبی هریرة ولیس فیه «فی طلب الحلال».
132) تاریخ دمشق : ج 13 ص 33 ح 3037 عن عثمان بن عفّان.
133) حلیة الأولیاء : ج 2 ص 64 ح 143 عن خولة بنت قیس.
134) تحف العقول: ص 54 ، بحار الأنوار: ج 77 ص 157 ح 141 ؛ حلیة الأولیاء: ج 4 ص 94 عن ابن عمر.
135) المصنّف لابن أبی شیبة : ج 5 ص 258 ح 7 عن أبی هریرة ؛ الکافی : ج 5 ص 78 ح 5 عن أبی حمزة عن الإمام الباقر علیه السلام.
136) الکافی : ج 5 ص 124 ح 1 عن الإمام الصادق علیه السلام.
137) تاریخ بغداد : ج 8 ص 168 الرقم 4277.
138) المعجم الأوسط : ج 7 ص 193 ح 7250 عن عائشة.
139) کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 157 ح 3573 عن علیّ بن عبد العزیز ؛ سنن ابن ماجة : ج 2 ص 752 ح 2236 عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله وفیه ذیله.
140) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 727 ح 2148 عن عائشة.
141) شُعب الإیمان : ج 2 ص 89 ح 1241 عن أنس وح 1242 عن هلال وفیه «مَن رزقه اللّه رزقا» بدل «مَن رُزق» ؛ جامع الأحادیث للقمّی : ص 116.
142) ظاهرا مقصود آن است که هر کس استعداد کار و پیشه اى دارد که خداوند متعال او را از آن طریق روزى مى دهد ، از این رو انسان نباید به طمع درآمد بیشتر و انگیزه هایى مشابه آن دنبال کارهایى برود که استعداد آن را ندارد.