2 / 1 الحَثُّ عَلَى التَّمَسُّکِ بِالسُّنَّةِ
2353 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا قَولَ إلّا بِعَمَلٍ، ولا قَولَ ولا عَمَلَ إلّا بِنِیَّةٍ، ولا قَولَ ولا عَمَلَ ولا نِیَّةَ إلّا بِإصابَةِ السُّنَّةِ.(1)
2354 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ لِکُلِّ عَمَلٍ شِرَّةً، ولِکُلِّ شِرَّةٍ فَترَةً، فَمَن کانَت فَترَتُهُ إلى سُنَّتی فقدِ اهتَدى، ومَن کانَت إلى غَیرِ ذلکَ فقد هَلَکَ.(2)
2355 . عنه صلى الله علیه و آله: ألا إنَّ لِکُلِّ عِبادَةٍ شِرَّةً ثُمّ تَصِیرُ إلى فَترةٍ، فمَن صارَت شِرَّةُ عِبادَتِهِ إلى سُنَّتی فقدِ اهتَدى، ومَن خالَفَ سُنَّتی فقد ضَلَّ وکانَ عَمَلُهُ فی تَبابٍ، أما إنّی اُصَلِّی وأنامُ وأصُومُ واُفطِرُ وأضحَکُ وأبکی، فَمَن رَغِبَ عن مِنهاجی وسُنَّتی فَلیسَ مِنّی.(3)
2356 . عنه صلى الله علیه و آله: صاحِبُ السُّنَّةِ إن عَمِلَ خَیرا قُبِلَ مِنهُ، وإن خَلَطَ غُفِرَ لَهُ.(4)
2 / 1
تشویق به تمسّک به سنّت
2353 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ گفتارى، جز با کردار ارزش ندارد و هیچ گفتار و کردارى، جز با نیّت ارزش ندارند و هیچ گفتار و کردار و نیّتى، جز با انطباق بر سنّت
2354 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کارى، [در آغاز] شور و نشاطى دارد و هر شور و نشاطى، [سرانجام] سکون و آرامشى دارد هر کس به سنّت من سکون و آرامش یابد، هر آینه رهیافته است و هر کس سکون و آرامشش به غیر آن (یعنى به بدعت) باشد، بى گمان هلاک شده است
2355 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هان! هر عبادتى جوش و خروشى دارد که سرانجام فروکش مىکند پس هر کس جوش و خروش عبادتش به سنّت من آرام گیرد، هدایت شده است و هر که با سنّت من مخالفت ورزد، گمراه شده و عملش بر باد رفته است بدانید که من نماز مىخوانم، مىخوابم، روزه مىگیرم، افطار مىکنم، مىخندم و مىگریم پس هر که از روش و سنّت من روى گرداند، از من نیست
2356 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پایبند به سنّت، اگر خوب عمل کند، عملش پذیرفته است و اگر اشتباه کند، بخشوده مىشود
2 / 2 أصنافُ السُّنَّةِ
2357 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: السُّنَّةُ سُنَّتانِ: سُنَّةٌ فی فَریضَةٍ الأخذُ بَعدی بها هُدىً وتَرکُها ضَلالَةٌ، وسُنَّةٌ فی غیرِ فَریضَةٍ الأخذُ بها فَضِیلَةٌ وتَرکُها غَیرُ خَطیئةٍ.(5)
2358 . عنه صلى الله علیه و آله: السُّنَّةُ سُنَّتانِ: مِن نَبِیٍّ أو مِن إمامٍ عادِلٍ.(6)
2 / 3 فَضْلُ الحَدیثِ وَالمُحَدِّثِ
2359 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: نَضَّرَ اللّهُ عَبْدا سَمِعَ مَقالَتی فَوَعاها، ثُمَّ بلَّغَها عَنّی.(7)
2360 . عنه صلى الله علیه و آله: تَذاکَروا وتَلاقوا وتَحَدّثوا؛ فإنَّ الحَدیثَ جِلاءٌ للقُلوبِ، إنَّ القُلوبَ لَتَرینُ کما یَرینُ السَّیفُ، جِلاؤها الحَدیثُ.(8)
2361 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن تَعلّمَ حَدیثَینِ اثْنَینِ یَنْفَعُ بهِما نَفْسَهُ، أو یُعَلّمُهُما غَیرَهُ فیَنتَفِعُ بهِما، کانَ خَیرا مِن عِبادَةِ سِتّینَ سَنةً.(9)
2362 . عنه صلى الله علیه و آله: الحِفْظُ زِینَةُ الرِّوایةِ، وحِفْظُ الحِجاجِ زِینَةُ العِلْمِ.(10)
2363 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن أدّى إلى اُمّتی حَدیثا، لِتُقامَ بِه سُنَّةٌ، أو تُثْلَمَ بهِ بِدْعَةٌ، فهُو فی الجَنّةِ.(11)
2 / 2
اقسام سنّت
2357 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سنّت، دو گونه است: سنّت واجب که پس از من، عمل به آن موجب هدایت است و ترک آن گمراهى، و سنّت غیر واجب که عمل به آن فضیلت است و ترک آن گناه نیست
2358 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سنّت دو نوع است: یا از پیامبر است یا از پیشواى دادگر
2 / 3
فضیلت حدیث و راوى
2359 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، آن کس را شاد گردانَد که سخنم را بشنود، بفهمد و حفظ کند و [به کسى که آن را نشنیده]برسانَد
2360 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: با هم مذاکره و دیدار کنید و حدیث بگویید؛ چرا که حدیث، جلاى دلهاست دلها نیز مانند شمشیر، زنگار مىگیرند و جلاى آنها حدیث است
2361 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس دو حدیث بیاموزد که برایش سودمند باشد، یا آنها را به دیگرى آموزش دهد که از آن دو حدیث بهرهمند شود، بهتر از شصت سال عبادت است
2362 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: حفظ کردن [ِ حدیث]، زیور نقل [ِ حدیث]است و حفظِ برهانها و دلایل، زیور دانش
2363 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به امّت من حدیثى برساند که به سبب آن، سنّتى بر پا شود یا بدعتى از میان برود، [جایش] در بهشت است
2 / 4 ثَوابُ مَن حَفِظَ أربَعینَ حَدیثا
2364 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن حَملَ مِن اُمّتی أرْبَعینَ حَدیثا بَعثَهُ اللّهُ یَومَ القیامَةِ فَقیها عالِما.(12)
2365 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن حَفِظَ مِن اُمَّتی أرْبَعینَ حَدیثا یَطْلُبُ بذلکَ وَجْهَ اللّهِ عز و جل والدّارَ الآخِرَةَ، حَشَرهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ مَع النَّبِیّینَ والصِّدِّیقینَ والشُّهداءِ والصَّالِحینَ وحَسُنَ اُولئکَ رَفیقا.(13)
2366 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن حَفِظَ على اُمّتی أرْبَعینَ حَدیثا یَنْتَفعونَ بِها فی أمْرِ دینِهِم، بَعثَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ فَقیها عالِما.(14)
2 / 5 دِرایَةُ الحَدیثِ
الکتاب
«لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَةً وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ» .(15)
الحدیث
2367 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: نَضَّرَ اللّهُ عَبْدا سَمِعَ مَقالَتی فَوَعاها، ثُمَّ بَلّغَها عَنّی، فرُبَّ حامِلِ فِقهٍ غیرُ فَقیهٍ، ورُبَّ حامِلِ فِقهٍ إلى مَن هُو أفْقَهُ مِنهُ.(16)
2 / 4
پاداش کسى که چهل حدیث حفظ کند
2364 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از امّت من، هر کس چهل حدیث حفظ داشته باشد، خداوند او را در روز رستاخیز، دینشناس و عالم بر مىانگیزد
2365 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس از امّت من چهل حدیث به خاطر خداوند عز و جل و آخرت حفظ کند، خداوند در روز رستاخیز، او را با پیامبران و صدّیقان و شهیدان و صالحان محشور مىفرماید و چه نیکو همدمانى هستند اینان!
2366 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کسى که براى امّت من چهل حدیث حفظ کند که در کار دینشان از آنها بهرهمند شوند، خداوند در روز رستاخیز، او را دینشناس و عالم بر مىانگیزد
2 / 5
فهم حدیث
قرآن
«تا آن را براى شما [مایه]تذکّرى گردانیم، و گوشهاى شنوا آن را نگاه مىدارد» .
حدیث
2367 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، شاداب و خرّم گردانَد بندهاى را که سخن مرا بشنود و آن را خوب فرا گیرد و سپس [به دیگران] برساند؛ زیرا چه بسا کسانى که بار علم دین را بر دوش مىکشند، امّا دینشناس نیستند و چه بسا کسانى که علم دین را به افرادى منتقل مىکنند که از خود آن [انتقال دهنده]ها بهتر مىفهمند
2368 . عنه صلى الله علیه و آله: نَضَّرَ اللّهُ امرءاً سَمِعَ مِنّا حَدیثا فأدَّاهُ کما سَمِعَ، فَرُبَّ مُبَلَّغٍ أوْعى مِن سامِعٍ.(17)
2 / 6 حَدیثُ أهلِ البَیتِ حَدیثُ رَسولِ اللّهِ
2369 . الأمالی للمفید عن جابر: قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ الباقِرِ علیهماالسلام: إذا حَدَّثتَنی بِحَدیثٍ فَأَسندِهُ لی، فَقالَ: حَدَّثَنی أبی عَن جَدّی عَن رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله عَن جَبرَئیلَ علیه السلام عَنِ اللّهِ عز و جل وکُلُّ ما اُحَدِّثُکَ بِهذَا الإِسنادِ.(18)
2370 . الإمام الصادق علیه السلام: حَدیثی حَدیثُ أبی، وحَدیثُ أبی حَدیثُ جَدّی، وحَدیثُ جَدّی حَدیثُ الحُسَینِ، وحَدیثُ الحُسَینِ حَدیثُ الحَسَنِ، وحَدیثُ الحَسَنِ حَدیثُ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهم السلام، وحَدیثُ أمیرِ المُؤمِنینَ حَدیثُ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله، وحَدیثُ رَسولِ اللّهِ قَولُ اللّهِ عز و جل(19)
2371 . عنه علیه السلام: إنَّ اللّهَ فَرَضَ وَلایَتَنا، وأوجَبَ مَوَدَّتَنا واللّهِ، ما نَقولُ بِأَهوائِنا، ولا نَعمَلُ بِآرائِنا، ولا نَقولُ إلّا ما قالَ رَبُّنا عز و جل(20)
2372 . الإمام الکاظم علیه السلام فی جَوابِ خَلَفِ بنِ حَمّادٍ الکوفِیِّ لَمّا سَأَلَهُ عَن مَسأَلَةٍ مُشکِلَةٍ : واللّهِ، إِنّی ما اُخبِرُکَ إلّا عَن رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله عَن جَبرَئیلَ عَنِ اللّهِ عز و جل(21)
2368 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، شاد و خرّم گردانَد مردى را که حدیث ما را بشنود و آن را همان گونه که شنیده است، به دیگران منتقل کند؛ زیرا بسا کسى که حدیثى به او رسیده، آن را بهتر از کسى بفهمد که حدیث را [بى واسطه]شنیده است
2 / 6
حدیث اهل بیت، حدیث پیامبر خداست
2369 . الأمالى، مفید به نقل از جابر : به امام باقر گفتم: هرگاه برایم حدیثى مىگویى، سند آن را هم برایم بگو.
فرمود: «پدرم، از جدم، از پیامبر خدا، از جبرئیل، از خدا، نقل کرد همه آنچه را که برایت مىگویم، با این سندهاست» .
2370 . امام صادق علیه السلام: حدیث من، حدیث پدرم و حدیث پدرم، حدیث جدّم و حدیث جدّم، حدیث امام حسین و حدیث امام حسین، حدیث امام حسن و حدیث امام حسن، حدیث امیرمؤمنان و حدیث امیرمؤمنان، حدیث پیامبر خدا و حدیث پیامبر خدا، گفته خداى عز و جلاست
2371 . امام صادق علیه السلام: خداوند، ولایت و محبّت ما را واجب کرده است به خدا سوگند، ما به هوس خود، سخن نمىگوییم و به آراى خود عمل نمىکنیم چیزى نمىگوییم، مگر پروردگارمان گفته باشد
2372 . امام کاظم علیه السلام در جواب خلف بن حمّاد کوفى، هنگامى که از مسئلهاى مشکل پرسید : به خداوند سوگند، من چیزى به تو نمىگویم، مگر از پیامبر که ایشان به نقل از جبرئیل و او از خداوند عز و جلنقل کرده است
2 / 7 التَّحذیرُ مِنَ الکَذِبِ عَلَى الرَّسولِ
2373 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن کَذبَ علَیّ مُتَعمِّدا فلْیَتَبوّأ مَقعدَهُ مِن النّارِ.(22)
2374 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن حَدّثَ عنّی بحَدیثٍ یَرى أ نَّهُ کذبٌ فهُو أحَدُ الکاذِبَینِ.(23)
2375 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن کَذبَ علَیَّ بُنیَ لَهُ بَیتٌ فی جَهنَّمَ یَرْتَعُ فیهِ.(24)
2376 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن کَذبَ علَیّ مُتَعمِّدا لِیُضِلَّ بهِ النّاسَ فلْیَتَبوّأ مَقْعدَهُ مِن النّارِ.(25)
2377 . عنه صلى الله علیه و آله: اللّهُمَّ لا اُحِلُّ لَهُم أنْ یَکْذِبوا علَیَّ.(26)
2378 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ مِن أکْبرِ الکَبائرِ أنْ یَقولَ الرّجُلُ علَیَّ ما لَم أقُلْ.(27)
2 / 8 النَّهیُ عَن تَکذیبِ ما لا یُعلَمُ کِذبُهُ
الکتاب
«بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ کَذلِکَ کَذَّبَ اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ اَلظّالِمِینَ».(28)
2 / 7
نهى از دروغ بستن به پیامبر
2373 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس به عمد، بر من دروغ بندد، جایگاهش آتش است
2374 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس، از قول من حدیثى را که فکر مىکند دروغ است، نقل کند، یکى از دو دروغگوست
2375 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس بر من دروغ بندد، در دوزخ برایش خانهاى ساخته مىشود که در آن بچرد
2376 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس براى گمراه کردن مردم، به عمد بر من دروغ بندد، جایگاهش در آتش است
2377 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بار خدایا! من براى آنان روا نمىدانم که بر من، دروغ بندند
2378 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از بزرگترین گناهان کبیره، این است که کسى سخنى را به من نسبت دهد که من نگفتهام
2 / 8
نهى از دروغانگارى آنچه دروغ بودنش معلوم نیست
قرآن
«بلکه چیزى را دروغ شمردند که به دانش آن، احاطه نداشتند و هنوز تأویل آن برایشان نیامده است کسانى [هم] که پیش از آنان بودند، همین گونه [پیامبرانشان را] تکذیب کردند پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است» .
الحدیث
2379 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: مَن رَدَّ حَدیثا بَلغَهُ عنّی فأنا مُخاصِمُهُ یَومَ القِیامَةِ، فإذا بَلَغکُم عنّی حَدیثٌ لم تَعْرِفوا فقولوا: اللّهُ أعْلَمُ.(29)
2380 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن بلَغَهُ عنّی حَدیثٌ فکَذّبَ بهِ فَقد کَذّبَ ثلاثةً: اللّهَ، ورسولَهُ، والّذی حَدّثَ بهِ. (30)
2 / 9 صِحَّةُ الحَدیثِ ومُوافَقَةُ القُرآنِ
2381 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: اعرِضوا حَدیثی على کِتابِ اللّهِ، فإنْ وافَقَهُ فهُو مِنّی وأنا قُلتُهُ.(31)
2382 . عنه صلى الله علیه و آله: إنّ على کُلِّ حقٍّ حَقیقَةً وعلى کُلِّ صَوابٍ نُورا، فما وافَقَ کِتابَ اللّهِ فخُذوهُ، وما خالَفَ کِتابَ اللّهِ فدَعُوهُ.(32)
2 / 10 صِحَّةُ الحَدیثِ ومُوافَقَةُ الفِطرَةِ
2383 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إذا سَمِعْتُمُ الحَدیثَ عَنّی تَعْرِفُهُ قُلوبُکُم وتَلِینُ لَهُ أشْعارُکُم وأبْشارُکُم وتَرَوْنَ أ نَّهُ مِنکُم قَریبٌ فأنا أوْلاکُم بِه و إذا سَمِعْتُمُ الحَدیثَ عَنّی تُنْکِرُهُ قلوبُکُم وتَنْفُرُ مِنهُ أشْعارُکُم وأبْشارُکُم وتَرَوْنَ أنَّهُ بَعیدٌ مِنکُم فأنا أبْعَدُکُم مِنهُ.(33)
حدیث
2379 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس حدیثى از من به او برسد و آن را انکار کند، در روز رستاخیز، من شاکى او خواهم بود پس هر گاه حدیثى از من به شما رسید که معنایش را نفهمیدید، بگویید: «خدا بهتر مىداند» .
2380 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس حدیثى از من به او برسد و آن را دروغ بشمارد، هر آینه، سه کس را تکذیب کرده است: خدا، پیامبر او، و راوى حدیث را
2 / 9
درستى حدیث و سازگارى آن با قرآن
2381 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: حدیث مرا با کتاب خدا بسنجید اگر موافق بود، از من است و من آن را گفتهام
2382 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: با هر حقّى، حقیقتى است و با هر امر درستى، نورى پس آنچه با کتاب خدا سازگار بود، آن را بپذیرید و آنچه مخالف کتاب خدا بود، رهایش کنید
2 / 10
درستى حدیث و سازگارى آن با فطرت
2383 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه از من حدیثى شنیدید که دلهایتان به [درستى] آن گواهى داد، موها و پوستهاى بدنتان آن را خوش داشت و دیدید که به شما نزدیک است، پس بدانید که من به آن سخن، از شما نزدیکترم (آن را من گفتهام) امّا اگر از قول من حدیثى شنیدید که دلهایتان با آن آشنا نباشد و موها و پوستهاى بدنتان از آن
گریزان گردد و دیدید که از شما دور است، پس بدانید که دورىِ من از آن سخن، بیشتر است تا دورىِ شما از آن
2 / 11 صِحَّةُ الحَدیثِ ومُوافَقَةُ الحَقِّ
2384 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: ما جاءکُم عنّی مِن حَدیثٍ مَوافِقٍ للحقِّ فأنا قُلْتُهُ، وما أتَاکُم عنّی مِن حَدیثٍ لا یُوافِقُ الحَقَّ فلَم أقُلْهُ، ولَن أقولَ إلّا الحَقَّ.(34)
2 / 12 جَوازُ نَقلِ الحَدیثِ بِالمَعنى
2385 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا بأسَ فی الحَدیثِ قَدّمْتَ فیهِ أو أخَّرْتَ، إذا أصَبْتَ مَعناهُ.(35)
2386 . عنه صلى الله علیه و آله: لا بأسَ إنْ زِدْتَ أو نَقَصْتَ، إذا لَم تُحِلَّ حَراما أو تُحَرِّمَ حَلالاً، وأصَبْتَ المَعنى.(36)
2 / 13 ما یَنبَغی مُراعاتُهُ فِی التَّحدیثِ
2387 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا تُحَدِّثوا اُمَّتی مِن أحادیثی إلّا بما تَحْمِلُهُ عُقولُهُم.(37)
2388 . عنه صلى الله علیه و آله: اُمِرْنا أنْ نُکَلِّمَ النّاسَ على قَدْرِ عُقولِهِم.(38)
2 / 11
درستى حدیث و سازگارى آن با حق
2384 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر حدیثى که از قول من به شما مىرسد، اگر موافق حق بود، من آن را گفتهام و اگر با حقّ سازگار نبود، من نگفتهام؛ زیرا من هرگز جز حق نمىگویم
2 / 12
جواز نقلِ به معنا کردن حدیث
2385 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پس و پیش کردن کلمات حدیث، در صورتى که معنایش را درست برسانى، اشکالى ندارد
2386 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: کم و زیاد کردن حدیث، به شرط آن که [با این کار،] حلالى را حرام، یا حرامى را حلال نکنى و معنا را درست برسانى، اشکالى ندارد
2 / 13
آنچه در نقل حدیث، مراعاتش لازم است
2387 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: تنها آن دسته از احادیثِ مرا براى امّتم بگویید که اندیشه آنها تحمّلِ پذیرش آن را داشته باشد
2388 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ما مأموریم که با مردم، به فراخور فهمشان سخن بگوییم
2389 . عنه صلى الله علیه و آله: ما أنتَ مُحَدِّثٌ حَدیثا لا تَبْلُغُهُ عُقولُهُم إلّا کانَ على بَعْضِهِم فِتْنَةً.(39)
2390 . عنه صلى الله علیه و آله: مَن حَدّثَ بحَدیثٍ لا یَعْلَمُ تَفسیرَهُ لا هُو ولا الّذی حَدّثَهُ إلّا کأنَّما هُو فِتنَةٌ علَیهِ وعلى الّذی حَدّثَهُ.(40)
2391 . عنه صلى الله علیه و آله: إذا حَدَّثْتُمُ النّاسَ عن ربّهِمِ فلا تُحَدِّثوهُم بما یُفْزِعُهُم ویَشُقُّ علَیهِم.(41)
2389 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر حدیثى را براى مردم بگویى که فهمشان به آن نرسد، بى گمان، برخى از آنها را گرفتار فتنه (گمراهى) خواهى کرد
2390 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس حدیثى نقل کند که تفسیرش را نه خودش بفهمد و نه شنونده، آن حدیث، مایه گمراهى گوینده و شنونده است
2391 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه با مردم درباره پروردگارشان سخن گفتید، چیزى نگویید که آنان را به وحشت اندازد و پذیرفتنش برایشان سنگین باشد
1) الکافی: ج 1 ص 70 ح 9 عن أبی عثمان العبدی عن الإمام الصادق علیه السلام عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 1 ص 208 ح 6.
2) کنز العمّال: ج 16 ص 276 ح 44439 عن ابن عمرو.
3) الکافی: ج 2 ص 85 ح 1 عن سلام بن المستنیر عن الإمام الباقر علیه السلام، بحار الأنوار: ج 71 ص 209 ح 1.
4) کنز العمّال: ج 1 ص 180 ح 911 فی المؤتلف عن ابن عمر.
5) تحف العقول: ص 57، بحار الأنوار: ج 77 ص 161 ح 171.
6) کنز العمّال: ج 1 ص 179 ح 910 عن ابن عبّاس.
7) کنز العمّال: ج 10 ص 220 ح 29163 عن أنس؛ الأمالی للمفید: ص 186 ح 13 وفیه «وبلّغها من لم یسمعها».
8) الکافی: ج 1 ص 41 ح 8.
9) بحار الأنوار: ج 2 ص 152 ح 44.
10) جامع الأخبار: ص 337 ح 947.
11) کنز العمّال: ج 10 ص 158 ح 28815 عن أنس.
12) کنز العمّال: ج 10 ص 158 ح 28818 عن أنس.
13) الخصال: ص 543 ح 19، انظر تمام الحدیث.
14) بحار الأنوار: ج 2 ص 156 ح 10.
15) الحاقة:12.
16) کنز العمّال: ج 10 ص 220 ح 29163 عن أنس؛ الأمالی للمفید: ص 186 ح 13 مع تفاوت یسیر فی اللفظ.
17) بحار الأنوار: ج 2 ص 160 ح 11.
18) الأمالی للمفید: ص 42 ح 10، حلیة الأبرار: ج 2 ص 95.
19) الکافی: ج 1 ص 53 ح 14 عن حمّاد بن عثمان وغیره، روضة الواعظین: ص 233 وفیه «حدیث جدّی حدیث أمیرالمؤمنین».
20) الأمالی للمفید: ص 60 ح 4 عن محمّد بن شریح.
21) الکافی: ج 3 ص 94 ح 1.
22) الأمالی للطوسی: ص 227 ح 398 راجع: بحار الأنوار: ج 2 ص 158 باب 21 و کنز العمّال: ج 10 ص 221 223 وص 230 23.
23) کنز العمّال: ج 10 ص 222 ح 29171 عن سمرة؛ الأمالی للطوسی: ص 402 ح 897 نحوه.
24) کنز العمّال: ج 10 ص 223 ح 29178 عن أبی قرصافة.
25) کنز العمّال: ج 10 ص 233 ح 29228 عن عمرو بن حریث.
26) کنز العمّال: ج 10 ص 235 ح 29241 عن المنقع التمیمی.
27) کنز العمّال: ج 10 ص 237 ح 29255 عن واثلة.
28) یونس:39.
29) بحار الأنوار: ج 2 ص 212 ح 114.
30) بحار الأنوار: ج 2 ص 212 ح 116.
31) کنز العمّال: ج 1 ص 179 ح 907 عن ثوبان.
32) الکافی: ج 1 ص 69 ح 1.
33) کنز العمّال: ج 1 ص 178 ح 902 عن أبی أسید أو أبی حمید.
34) معانی الأخبار: ص 390 ح 30.
35) کنز العمّال: ج 10 ص 223 ح 29179 نقلاً عن الحکیم عن واثلة.
36) کنز العمّال: ج 10 ص 231 ح 29216 عن سلیمان بن أکیمة اللیثی.
37) کنز العمّال: ج 10 ص 242 ح 29284 نقلاً عن أبی نعیم عن ابن عبّاس.
38) کنز العمّال: ج 10 ص 242 ح 29282 نقلاً عن الدیلمی عن ابن عبّاس.
39) کنز العمّال: ج 10 ص 192 ح 29011 نقلاً عن ابن عساکر عن ابن عبّاس.
40) کنز العمّال: ج 10 ص 242 ح 29283 نقلاً عن ابن السنی عن عائشة.
41) کنز العمّال: ج 3 ص 30 ح 5307 عن المقداد بن معد یکرب.