الکتاب
» وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّــلِحَـتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِى لَا یُشْرِکُونَ بِى شَیْـئا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَ لِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَـسِقُونَ » .(1)
الحدیث
9996.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : لا تَقومُ السّاعَةُ حَتّى یَکثُرَ فیکُمُ المالُ ، فَیَفیضَ حَتّى یُهِمَّ رَبَّ المالِ مَن یَقبَلُ صَدَقَتَهُ ، وحَتّى یَعرِضَهُ فَیَقولَ الَّذی یَعرِضُهُ عَلَیهِ : لا أرَبَ لی .(2)
9997.عنه صلى الله علیه و آله : یَخرُجُ فی آخِرِ اُمَّتِی المَهدِیُّ ؛ یَسقیهِ اللّه ُ الغَیثَ ، وتُخرِجُ الأَرضُ نَباتَها ، ویُعطَى المالُ صَحاحا ، وتَکثُرُ الماشِیَةُ ، وتَعظُمُ الاُمَّةُ ، یَعیشُ سَبعا أو ثَمانِیا ـ یَعنی حِجَجا .(3)
9998.عنه صلى الله علیه و آله : یَکونُ فی اُمَّتِی المَهدِیُّ ، إن قُصِرَ فَسَبعٌ وإلّا فَتِسعٌ ، فَتَنعَمُ فیهِ اُمَّتی نَعمَةً لَم یَنعَموا مِثلَها قَطُّ ؛ تُؤتِی [الأَرضُ](4) اُکُلَها ، ولا تَدَّخِرُ مِنهُم شَیئا ، وَالمالُ یَومَئِذٍ کُدوسٌ؛ فَیَقومُ الرَّجُلُ فَیَقولُ: یا مَهدِیُّ أعطِنی، فَیَقولُ : خُذ .(5)
قرآن
«خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین ، جانشین [خود] قرار دهد ـ همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند ، جانشین [خود]قرار داد ـ ، و آن دینى را که برایشان پسندیده است ، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنى مبدل گردانَد ، [تا] مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نگردانند ؛ و هر کس پس از آن به کفر گراید ، آنان اند که نافرمان اند» .
حدیث
9996.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : رستاخیز بر پا نمى شود ، مگر آن که [پیش از آن] مال در میان شما فراوان گردد و فراگیر شود ، چندان که صاحب مال ، نگرانِ یافتنِ کسى باشد که صدقه اش را بپذیرد و به هر که مالش را عرضه کند ، بگوید : «مرا نیازى نیست» .
9997.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در امّت واپسین من ، مهدى برمى خیزد که خداوند ، باران را به او مى نوشانَد و [بدین سان]زمین ، روییدنى هایش را بیرون مى آورَد ، مال ، به درستى بخشیده مى شود ؛ چارپایان ، فزونى مى گیرند و امّت ، شکوه مى یابد . او هفت یا هشت سال [حکمرانى و]زندگى مى کند .
9998.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در امّت من ، مهدى [حاکم] خواهد بود و دوران حکومتش دستِ کم هفت سال و حدّاکثر نُه سال خواهد بود . در آن دوره ، امّت من از چنان نعمتى برخوردار خواهند بود که تا پیش از آن ، هرگز از آن برخوردار نبوده اند . زمین ، خوردنى هایش را مى بخشد و هیچ چیز را از آنان ، پنهان نمى دارد . در آن هنگام ، مال ، خرمنْ خرمن است . فرد برمى خیزد و مى گوید : اى مهدى! مرا مالى ببخش . پس وى مى فرماید: «برگیر [آن قدر که مى خواهى]» .
9999.مسند ابن حنبل عن أبی سعید الخدریّ : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : اُبَشِّرُکُم بِالمَهدِیِّ؟ یُبعَثُ فی اُمَّتی عَلَى اختِلافٍ مِنَ النّاسِ وزَلازِلَ ، فَیَملَأُ الأَرضَ قِسطا وعَدلاً کَما مُلِئَت جَورا وظُلما ؛ یَرضى عَنهُ ساکِنُ السَّماءِ وساکِنُ الأَرضِ ؛ یَقسِمُ المالَ صَحاحا . فَقالَ لَهُ رَجُلٌ : ما صَحاحا؟ قالَ : بِالسَّوِیَّةِ بَینَ النّاسِ . قالَ : ویَملَأُ اللّه ُ قُلوبَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله غِنىً ، ویَسَعُهُم عَدلُهُ ، حَتّى یَأمُرَ مُنادِیا فَیُنادی فَیَقولُ : مَن لَهُ فی مالٍ حاجَةٌ ؟ فَما یَقومُ مِنَ النّاسِ إلّا رَجُلٌ ، فَیَقولُ : اِیتِ السَّدّانَ ـ یَعنِی الخازِنَ ـ فَقُل لَهُ : إنَّ المَهدِیَّ یَأمُرُکَ أن تُعطِیَنی مالاً ، فَیَقولُ لَهُ : اُحثُ ، حَتّى إذا جَعَلَهُ فی حِجرِهِ وأبرَزَهُ نَدِمَ ؛ فَیَقولُ : کُنتُ أجشَعَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ نَفسا ، أوَ عَجَزَ عَنّی ما وَسِعَهُم!؟ قالَ : فَیَرُدُّهُ ، فَلا یُقبَلُ مِنهُ ، فَیُقالُ لَهُ : إنّا لا نَأخُذُ شَیئا أعطَیناهُ .(6)
10000.رسول اللّه صلى الله علیه و آله : یَکونُ فی اُمَّتِی المَهدِیُّ ، یَملَأُها قِسطا وعَدلاً کَما مُلِئَت ظُلما وجَورا ، وتَمطُرُ السَّماءُ مَطَرا کَعَهدِ آدَمَ ، وتُخرِجُ الأَرضُ بَرَکَتَها ، وتَعیشُ اُمَّتی فی زَمانِهِ عَیشا لَم تَعِشهُ قَبلَ ذلِکَ فی زَمانٍ قَطُّ .(7)
10001.عنه صلى الله علیه و آله : یَرضى عَنهُ [أیِ المَهدِیِّ علیه السلام] ساکِنُ السَّماءِ وساکِنُ الأَرضِ ، لا تَدَعُ السَّماءُ مِن قَطرِها شَیئا إلّا صَبَّتهُ مِدرارا ، ولا تَدَعُ الأَرضُ مِن مائِها شَیئا إلّا أخرَجَتهُ ، حَتّى تَتَمَنَّى الأَحیاءُ الأَمواتَ .(8)
9999.مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو سعید خُدرى ـ: پیامبر خدا فرمود : «آیا شما را به مهدى نوید دهم؟ آن گاه که مردم ، دچار اختلاف و لرزش هاى شدید باشند ، وى در میان امّت من برانگیخته خواهد شد و زمین را همان گونه که از ستم و زور انباشته شده ، از عدل و داد ، سرشار مى کند . هم آن که در آسمان سکونت دارد ، و هم آن که در زمین ساکن است ، از او خشنود است . او مال را به درستى تقسیم مى کند» . مردى به وى گفت: به درستى یعنى چه؟ فرمود: «[یعنى مال را]به مساوات میان مردم [تقسیم مى کند]» . و فرمود: «و خداوند ، دل هاى امّت محمّد را از بى نیازى سرشار مى کند و عدل مهدى ، همه آنها را فرا مى گیرد ، چندان که ندا دهنده اى بانگ برمى آوَرد : آیا کسى هست که به مالى نیاز داشته باشد؟ . از مردم ، جز یک نفر ، کسى برنمى خیزد . مهدى به وى مى فرماید: نزد خزانه دار برو و به وى بگو : مهدى به تو فرمان مى دهد که به من ، مال عطا کنى . سپس به وى مى گوید : تقسیم کن تا آن گاه که خزانه دار ، دامنش را از مال ، پُر و برجسته مى کند . در این حال ، آن فرد ، پشیمان مى شود و مى گوید : من ، آزمندترین کس در امّت محمّد بودم . آیا آنچه ایشان را فرا پوشانْد ، نمى تواند مرا هم فرا پوشانَد؟ . آن گاه ، آن مال ها را باز مى گرداند ؛ امّا دیگر از وى پذیرفته نمى گردد و به وى گفته مى شود : ما آنچه را که بخشیده ایم ، بازْ پس نمى گیریم » .
10000.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مهدى ، در میان امّت من خواهد بود و آن را همان گونه که از ستم و زور لبریز شده ، از عدل و داد ، سرشار خواهد کرد . آن گاه ، همانند دوران آدم علیه السلام ، آسمان باران خواهد بارید . زمین ، برکتش را بیرون خواهد داد و امّتم در روزگار وى ، از چنان زندگانى اى بهره مى برند که تا آن زمان ، هرگز نبرده اند .
10001.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : از او (مهدى علیه السلام ) هم ساکن آسمان خشنود است ، و هم ساکن زمین . آسمان ، هیچ قطره اى از قطره هایش را وا نمى گذارد ، مگر آن که پیوسته ببارانَد و زمین از آبش هیچ بهره اى را وا نمى گذارد ، مگر آن که بیرون مى تراود ، چندان که زندگان آرزو مى کنند [باز زنده شدنِ] مُردگان را .
10002.عنه صلى الله علیه و آله : تَنعَمُ اُمَّتی فی دُنیاهُ [أیِ المَهدِیِّ علیه السلام] نِعَما لَم تَنعَم مِثلَهُ قَطُّ ، البَرُّ مِنهُم وَالفاجِرُ ؛ تُرسَلُ السَّماءُ عَلَیهِم مِدرارا ، ولا تَدَّخِرُ الأَرضُ شَیئا مِن نَباتِها ، وَالمالُ کُدوسٌ ، یَأتیهِ الرَّجُلُ فَیَحثو لَهُ .(9)
10003.عنه صلى الله علیه و آله : تَنعَمُ اُمَّتی فی زَمَنِ المَهدِیِّ نَعمَةً لَم یَنعَموا مِثلَها قَطُّ ؛ تُرسَلُ السَّماءُ عَلَیهِم مِدرارا ، ولا تُزرَعُ الأَرضُ شَیئا مِنَ النَّباتِ إلّا أخرَجَتهُ ، وَالمالُ کُدوسٌ ؛ یَقومُ الرَّجُلُ فَیَقولُ : یا مَهدِیُّ أعطِنی ، فَیَقولُ : خُذ .(10)
10004.عنه صلى الله علیه و آله : وَاللّه ِ لَیَتِمَّنَّ هذَا الأَمرُ ، حَتّى یَسیرَ الرّاکِبُ مِن صَنعاءَ إلى حَضرَمَوتَ لا یَخافُ إلَا اللّه َ ، أوِ الذِّئبَ عَلى غَنَمِهِ ، ولکِنَّکُم تَستَعجِلونَ .(11)
10002.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همه امّت من ، خواه نیکوکار و خواه بدکردار ، در روزگار او (مهدى علیه السلام ) از چنان نعمت هایى برخوردار مى شوند که تا پیش از آن ، هرگز نشده اند . آسمان ، بارانى فراوان و پیوسته بر ایشان مى بارَد و زمین ، هیچ یک از روییدنى هایش را پنهان نمى کند و مال ، خرمنْ خرمن است ، چندان که هر کس نزد او آید ، وى به او مال مى بخشد .
10003.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در روزگار مهدى علیه السلام ، امّت من از چنان نعمتى برخوردار مى شود که تا پیش از آن ، هرگز برخوردار نبوده است . آسمان ، بارانِ فراوان و پیوسته بر ایشان مى بارد و در زمین ، هیچ یک از روییدنى ها کِشت نمى شود ، مگر آن که ثمر مى دهد ؛ و مال ، خرمنْ خرمن است ، چندان که هر کس برخیزد و بگوید: اى مهدى! مرا مالى بخش ، او مى فرماید : «برگیر!» .
10004.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : به خدا سوگند ، هر آینه ، این امر تحقّق خواهد پذیرفت ، چندان که سواره اى از صنعا به حَضرَموت ره سپار مى شود و تنها از خداوند بیم دارد و از گرگ بر گوسفندانش ؛ امّا شما [براى فرا رسیدن چنان روزى]شتاب مى کنید .
1) النور : 55.
2) صحیح البخاری : ج 2 ص 512 ح 1346 وج 6 ص 2606 ح 6704 نحوه وکلاهما عن أبیهریرة.
3) المستدرک على الصحیحین: ج 4 ص 601 ح 8673 عن أبی سعید الخدری.
4) ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار.
5) سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1367 ح 4083 عن أبی سعید الخدری ؛ بحار الأنوار : ج 51 ص 88.
6) مسند ابن حنبل : ج 4 ص 75 ح 11326 وص 104 ح 11484 نحوه ؛ دلائل الإمامة : ص 471 ح 463 نحوه ، بحارالأنوار : ج 51 ص 92.
7) الملاحم والفتن : ص 322 ح 464 ؛ المصنّف لابن أبی شیبة : ج 8 ص 678 ح 184 نحوه وکلاهما عن أبی سعید الخدری.
8) المصنّف لعبد الرزّاق : ج 11 ص 372 ح 20770 ؛ شرح الأخبار : ج 3 ص 385 ح 1261 کلاهما عن أبی سعید الخدری ، بحار الأنوار : ج 51 ص 104 ح 39.
9) الملاحم والفتن : ص 279 ح 405 ؛ الفردوس : ج 5 ص 457 ح 8737 نحوه وکلاهما عن أبی سعید الخدری.
10) الفتن لابن حمّاد : ج 1 ص 360 ح 1048 عن أبی سعید الخدری ؛ بحار الأنوار : ج 51 ص 83 ح 37 نقلاً عن کشف الغمّة وفیه إلى «أخرجته».
11) صحیح البخاری : ج 3 ص 1322 ح 3416 وج 6 ص 2546 ح 6544 کلاهما عن خبّاب.