1 / 1
معنی الایمان
أ- التصدیق بالغیب قلبا و لسانا
الکتاب
(الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون).(1).
الحدیث
810. رسول الله صلی الله علیه و آله: معاشر الناس، انه لیس بمؤمن من آمن بلسانه و لم یؤمن بقلبه.(2).
ب- عقد بالقلب و اقرار باللسان و عمل بالأرکان
الکتاب
(والذین ءامنوا بالله و رسله أولئک هم الصدیقون و الشهداء عند ربهم لهم أجرهم و نورهم والذین کفروا و کذبوا بأیتنا أولئک أصحاب الجحیم).(3).
1 / 1
معنای ایمان
الف- تصدیق زبانی و قلبی
قرآن
(آنان که به غیب ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند، و از آنچه به ایشان روزی داده ایم، انفاق می کنند).
حدیث
810. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای مردم! کسی که با زبانش ایمان آورد و با دلش ایمان نیاورد، مؤمن نیست.
ب- پیوند قلبی، اقرار زبانی و عمل کردن به اندام ها
قرآن
(و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آورده اند، آنان، همان راست کرداران اند و نزد پروردگارشان، گواه خواهند بود؛ [و] ایشان راست اجر و نورشان، و کسانی که کفر ورزیده اند و آیات ما را تکذیب کرده اند، آنان، همدمان آتش اند).
الحدیث
811. رسول الله صلی الله علیه و آله: الایمان قول مقول، و عمل معمول، و عرفان العقول.(4).
812. عنه صلی الله علیه و آله: الایمان قول مقول، و عمل معمول، و عرفان بالعقول، و اتباع الرسول.(5).
813. عنه صلی الله علیه و آله: الایمان معرفة بالقلب و قول باللسان و عمل بالأرکان.(6).
814. الامام علی علیه السلام: سألت النبی صلی الله علیه و آله عن الایمان؟ قال: تصدیق بالقلب و اقرار باللسان و عمل بالأرکان.(7).
ج- اقرار بالقول و عمل بالجوارح
815. رسول الله صلی الله علیه و آله: الایمان اقرار بالقول و عمل بالجوارح.(8).
816. عنه صلی الله علیه و آله: الایمان قول و عمل.(9).
حدیث
811. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، گفتار است و کردار و شناخت عقلی.
812. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، گفتار است و کردار و شناخت عقلی و پیروی از پیامبر.
813. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، شناخت به دل است و اظهار [آن باور] به زبان و به کار بستن با اندام ها.
814. امام علی علیه السلام: از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدم: ایمان چیست؟
فرمود: «تصدیق به دل و اقرار با زبان و عمل با اندام ها».
ج- اقرار زبانی و عمل کردن با اندام ها
815. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، اقرار با گفتار است و عمل با اندام ها.
816. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، عبارت است از گفتار و کردار.
817. عنه صلی الله علیه و آله: الایمان قول و عمل، أخوان شریکان.(10).
818. عنه صلی الله علیه و آل: لعنت المرجئة علی لسان سبعین نبیا، الذین یقولون: الایمان قول بلا عمل.(11).
819. عنه صلی الله علیه و آله: صنفان من امتی لعنهم الله عزوجل علی لسان سبعین نبیا: القدریة والمرجئة، الذین یقولون: الایمان اقرار لیس فیه عمل.(12).
820. صحیح البخاری عن أبی جمرة [نصر بن عمران الضبعی]: کنت أقعد مع ابن عباس، یجلسنی علی سریره فقال: أقم عندی حتی أجعل لک سهما من مالی، فأقمت معه شهرین، ثم قال: ان وفد عبد القیس لما أتوا النبی صلی الله علیه و آله قال: من القوم؟- أو من الوفد؟- قالوا: ربیعة، قال: مرحبا بالقوم- أو بالوفد- غیر خزایا و لا ندامی، فقالوا: یا رسول الله، انا لا نستطیع أن نأتیک الا فی شهر الحرام(13)، و بیننا و بینک هذا الحی من کفار مضر، فمرنا بأمر فصل نخبر به من وراءنا و ندخل به الجنة، و سألوه عن الأشربة: فأمرهم بأربع و نهاهم عن أربع، أمرهم بالایمان بالله وحده. قال: أتدرون ما الایمان بالله وحده؟ قالوا: الله و رسوله أعلم، قال: شهادة أن لا اله الا الله و أن محمدا رسول الله، و اقام الصلاة، و ایتاء الزکاة، و صیام رمضان، و أن تعطوا من المغنم الخمس.(14).
821. رسول الله صلی الله علیه و آله: ثلاث من کن فیه فلیس منی و لا أنا منه: بغض علی، و نصب أهل
817. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، گفتار است و کردار؛ دو برادر شریک هم.
818. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مرجئه به زبان هفتاد پیامبر، لعنت شده اند؛ [یعنی] کسانی که می گویند: ایمان، گفتار است بدون کردار.
819. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دو گروه از امت من هستند که خداوند، آنان را به زبان هفتاد پیامبر، لعنت کرده است: قدریه و مرجئه؛ همانان که می گویند: ایمان، اقرار است و عمل در آن نیست.
820. صحیح البخاری- به نقل از ابوجمره نصر بن عمران ضبعی-: من با ابن عباس می نشستم و او مرا روی تخت خود می نشانید. او به من گفت: نزد من بمان تا سهمی از اموالم را برای تو قرار دهم.
من دو ماه نزد او ماندم. روزی گفت: چون هیئت نمایندگی عبدالقیس نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند، فرمود: «چه قومی هستید» یا: «چه هیئتی هستید؟».
گفتند: بنی ربیعه.
فرمود: «خوش آمدید! شرمنده و پشیمان نباشید!».
گفتند: ای پیامبر خدا! با وجود این تیره از کفار مضر در بین ما و تو، فقط در ماه حرام می توانیم نزد تو بیایم. پس دستور قاطعی به ما بده که آن را به اطلاع مردم خود برسانیم و با انجام دادن آن، به بهشت برویم.
و از پیامبر خدا درباره ی [ظروف] آشامشدنی ها پرسیدند. پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را به چهار چیز فرمان داد و از چهار چیز، نهی کرد. آنان را به ایمان داشتن به خدای یگانه فرمان داد و فرمود: «آیا می دانید ایمان به خدای یگانه چیست؟».
گفتند: خدا و پیامبرش داناترند.
فرمود: «گواهی دادن به این که معبودی جز خدای یکتا نیست، و محمد، فرستاده ی خداس، و گزاردن نماز، و دادن زکات، و گرفتن روزه ی ماه رمضان، و این که خمس غنایم را بپردازید».
821. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز است که در هر کس وجود داشته باشد، نه او از من است و نه من از اویم: دشمنی با علی علیه السلام، کینه توزی با اهل بیتم، و این که کسی بگوید: ایمان
بیتی، ومن قال: الایمان کلام(15)،(16).
822. عنه صلی الله علیه و آله: الایمان قول و عمل: یزید و ینقص، و من قال غیر ذلک فهو مبتدع.(17).
د- العمل بما یقتضی العقد القلبی.
الکتاب
(فلا و ربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثلا لا یجدوا فی أنفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما)(18).
(و یقولون ءامنا بالله و بالرسول و أطعنا ثم یتولی فریق منم من بعد ذلک و ما أولئک بالمؤمنین- واذا دعوا الی الله و رسوله لیحکم بینهم اذا فریق منهم معرضون- و ان یکن لهم الحق یأتوا الیه مذعنین- أفی قلوبهم مرض أم ارتابوا أم یخافون أن یحیف الله علیهم و رسوله بل أولئک هم الظالمون- انما کان قول المؤمنین اذا دعوا الی الله و رسوله لیحکم بینهم أن یقولوا سمعنا و أطعنا و أولئک هم المفلحون).(19).
الحدیث
823. رسول الله صلی الله علیه و آله- لما سئل: ما الایمان؟-: الصبر.(20).
824. عنه صلی الله علیه و آله: الصبر نصف الایمان، والیقین الایمان کله.(21).
فقط گفتار است.(22).
822. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، گفتار است و کردار؛ افزایش و کاهش می یابد. هر کس جز این را بگوید، بدعت گذار است.
د- عمل کردن بر اساس پیوند قلبی
قرآن
(ولی چنین نیست. به پروردگارت قسم که ایمان نمی آورند، مگر آن که تو را در مورد آنچه میان آنان مایه ی اختلاف است، داور گردانند و سپس از حکمی که کرده ای، در دل هایشان احساس ناراحتی [و تردید] نکنند و کاملا سر تسلیم فرود آورند).
(و می گویند: «به خدا و پیامبر [او] گرویدیم و اطاعت کردیم». آن گاه، دسته ای از ایشان، پس از این [اقرار]، روی بر می گردانند، و آنان مؤمن نیستند. و چون به سوی خدا و پیامبر او خوانده شوند تا میان آنان داوری کند، به ناگاه، دسته ای از آنها روی بر می تابند. و اگر حق به جانب ایشان باشد، به حال اطاعت به سوی آیند. آیند. آیا در دل هایشان بیماری است، یا شک دارند. یا از آن می ترسند که خدا و فرستاده اش بر آنان ستم ورزند؟ [نه] بلکه خودشان ستمکارند. گفتار مؤمنان- وقتی به سوی خدا و پیامبرش خوانده شوند تا میانشان داوری کند- تنها این است که می گویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم». اینان اند که رستگارند).
حدیث
823. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله- در پاسخ به این پرسش که: ایمان چیست؟ -: صبر.
824. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: صبر، نیم ایمان است، و یقین، تمام ایمان.
825. عنه صلی الله علیه و آله: ما بال أقوام یتحدثون فاذا رأوا الرجل من أهل بیتی قطعوا حدیثهم؟! والله لا یدخل قلب رجل الایمان حتی یحبهم لله و لقرابتهم منی.(23).
826. التوحید عن اسحاق بن راهویه: لما وافی أبوالحسن الرضا علیه السلام بنیسابور و أراد أن یخرج منها الی المأمون اجتمع الیه أصحاب الحدیث فقالوا له: یابن رسول الله ترحلعنا و لا تحدثنا بحدیث فنستفیده منک و کان قد قعد فی العماریة فأطلع رأسه و قال: سمعت أبی موسی بن جعفر یقول: سمعت أبی جعفر بن محمد یقول: سمعت أبی محمد بن علی یقول: سمعت أبی علی بن الحسین یقول: سمعت أبی الحسین بن علی بن أبی طالب یقول: سمعت أبی أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام یقول: سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول: سمعت جبرئیل علیه السلام یقول: سمعت الله جل جلاله یقول: لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی.
قال: فلما مرت الراحلة نادانا: بشروطها و أنا من شروطها.(24).
ه- ما خلص فی القلب و صدقته الأعمال
827. رسول الله صلی الله علیه و آله: لیس الایمان بالتحلی و لا بالتمنی، و لکن الایمان ما خلص فی قلب و صدقه الأعمال.(25).
828. عنه صلی الله علیه و آله: الایمان والعمل شریکان فی قرن، لا یقبل الله عزوجل أحدهما الا بصاحبه.(26)
825. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عده ای را چه شده است که با هم سخن می گویند و چون مردی از خاندان مرا می بینند، سخن خود را قطع می کنند؟! به خدا سوگند، ایمان در دل هیچ کس جای نمی گیرد، مگر آن گاه که آنان (خاندانم) را به خاطر خدا و به واسطه ی خویشی شان با من، دوست بدارند.
826. التوحید- به نقل از اسحاق بن راهویه-: چون امام رضا علیه السلام به نیشابور رسید و خواست از آن جا به سوی مأمون [در مرو] خارج شود، اهل حدیث نزد وی گرد آمدند و گفتند: ای پسر پیامبر خدا!! از نزد ما می روی و حدیثی برایمان نمی گویی که از تو بهره مند شویم؟!
امام رضا علیه السلام که در کجاوه نشسته بود، سرش را بیرون آورد و فرمود: «از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که می فرماید: از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که می فرماید: از پدرم محمد بن علی شنیدم که می فرماید: از پدرم علی بن الحسین شنیدم که می فرماید: از پدرم حسین بن علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از پدرم امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از پیامبر خدا شنیدم که می فرماید: از جبرئیل شنیدم که می فرماید: از خداوند پرشکوه شنیدم که می فرماید: “لا اله الا الله (عقیده ی توحید)، دژ من است. هر کس به دژ من درآید، از عذابم در امان است”».
چون شتر به راه افتاد، امام علیه السلام بانگ زد: «با شروط آن، و من، یکی از شروط آن هستم».
ه- آنچه در دل، خالص است و عمل، گواه آن است
827. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، به آراستن و آرزو نیست؛ بلکه ایمان، آن است که در دل خالص باشد و اعمال، آن را تأیید کنند.
828. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان و عمل، در کنار یکدیگرند. خداوند یکی از آنها را جز با دیگری نمی پذیرد.
829. عنه صلی الله علیه و آله: الایمان والعمل قرینان، لا یصلح کل واحد منهما الا مع صاحبه.(27).
830. عنه صلی الله علیه و آله: لا یقبل ایمان بلا عمل و لا عمل بلا ایمان.(28).
1 / 2
الفرق بین الاسلام و الایمان
أ- الایمان ما وقرته القلوب والاسلام ما جری به اللسان
831. مروج الذهب عن أبی دعامة: أتیت علی بن محمد بن علی بن موسی عائدا فی علته التی کانت وفاته منها فی هذه السنة، فلما هممت بالانصراف قال لی: یا أبا دعامة قد وجب حقک، أفلا أحدثک بحدیث تسربه؟ قال: فقلت له: ما أحوجنی الی ذلک یابن رسول الله، قال: حدثنی أبی محمد بن علی، قال: حدثنی أبی علی بن موسی، قال: حدثنی أبی موسی بن جعفر، قال: حدثنی أبی جعفر بن محمد، قال: حدثنی أبی محمد بن علی، قال: حدثنی أبی علی بن الحسین، قال: حدثنی أبی الحسین بن علی، قال: حدثنی أبی علی بن أبی طالب علیهم السلام، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: أکتب یا علی. قال: قلت: و ما أکتب؟ قال لی: أکتب بسم الله الرحمن الرحیم، الایمان ما وقرته القلوب و صدقته الأعمال، والاسلام ماجری به اللسان و حلت به المناکحة.
قال أبو دعامة: فقلت: یابن رسول الله، ما أدری والله أیهما أحسن، الحدیث أم الاسناد؟ فقال: انها لصحیفة بخط علی بن أبی طالب باملاء رسول الله صلی الله علیه و آله نتوارثها صاغرا عن کابر.(29).
829. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان و عمل، قرین هم اند؛ یکی از آنها بدون دیگری به کار نمی آید.
830. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ ایمانی بدون عمل، و هیچ عملی بدون ایمان، پذیرفته نمی شود.
1 / 2
تفاوت اسلام و ایمان
الف- ایمان، آن است که در دل جا می گیرد و اسلام، بر زبان جاری می شود
831. مروج الذهب- به نقل از ابودعامه- در بیماری امام هادی علیه السلام، که بر اثر آن در آن سال از دنیا رفت، به عیادت او رفتم. چون خواستم ایشان را ترک کنم، به من فرمود: «ای ابودعامه! حق تو [بر ما] واجب گشت. پس آیا حدیثی برایت نگویم که تو را شادمان سازد؟».
گفتم: چه قدر محتاج آنم، ای فرزند پیامبر خدا!
فرمود: «پدرم محمد بن علی، برایم نقل کرد و گفت: پدرم علی بن موسی برایم نقل کرد و گفت: پدرم موسی بن جعفر برایم نقل کرد و گفت: پدرم جعفر بن محمد برایم نقل کرد و گفت: پدرم محمد بن علی برایم نقل کرد و گفت: پدرم علی بن الحسین برایم نقل کرد و گفت: پدرم حسین بن علی برایم نقل کرد و گفت: پدرم علی بن ابی طالب برایم نقل کرد و گفت: پیامبر خدا فرمود: بنویس ای علی. گفتم: چه بنویسم؟ فرمود: بنویس: “به نام خدای مهر گستر مهربان. ایمان، چیزی است که در دل ها جای گیرد و کردار، آن را تأیید کند، و اسلام، چیزی است که بر زبان جاری شود وز ناشویی با آن روا گردد”».
گفتم: ای پسر پیامبر خدا! به خدا سوگند که نمی دانم کدام یک از این دو، نیکوتر است: خود حدیث یا سند آن؟
فرمود: «این حدیث، در کتابی است که به خط علی بن ابی طالب و با املای پیامبر خدا نوشته شده و ما آن را پسر از پدر، به ارث می بریم».
ب- الایمان اقرار و عمل والاسلام اقرار بلا عمل
832. رسول الله صلی الله علیه و آله: الایمان اقرار و عمل، والاسلام اقرار بلا عمل.(30).
ج- الاسلام علانیة والایمان فی القلب
833. رسول الله صلی الله علیه و آله: الایمان سر- و أشار الی صدره- والاسلام علانیة.(31).
834. مسند ابن حنبل عن أنس: کان رسول الله صلی الله علیه و آله یقول: الاسلام علانیة والایمان فی القلب. قال: ثم یشیر بیده الی صدره ثلاث مرات. قال: ثم یقول: التقوی هاهنا، التقوی هاهنا.(32).
1 / 3
حقیقة الایمان و علائمه
835. رسول الله صلی الله علیه و آله: لکل شیء حقیقة و ما بلغ عبد حقیقة الایمان حتی یعلم أن ما أصابه لم یکن لیخطئه، و ما أخطأه لم یکن لیصیبه.(33).
836. عنه صلی الله علیه و آله: ثلاث من حقائق الایمان: الانفاق من الاقتار(34)، و انصافک الناس من نفسک، و بذل العلم للمتعلم.(35).
ب- ایمان، اقرار و عمل است و اسلام، اقرار بدون عمل
832. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، گواهی دادن و کردار است؛ ولی اسلام، گواهی دادن بی کردار.
ج- اسلام، آشکار است و ایمان، در قلب
833. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، درونی است (به سینه اش اشاره فرمود) و اسلام، بیرون است.
834. مسند ابن حنبل- به نقل از انس-: پیامبر خدا می فرمود: «اسلام، امری بیرونی است؛ ولی ایمان، در دل است».
سپس سه بار با دستش به سینه ی خود اشاره می کرد و می فرمود: «پرهیزگاری، این جاست؛ پرهیزگاری، این جاست».
1 / 3
حقیقت ایمان و نشانه های آن
835. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر چیزی حقیقتی دارد، و هیچ بنده ای به حقیقت ایمان نمی رسد، مگر آن گاه که معتقد باشد آنچه به او رسیده، نمی شده که نرسد، و آنچه به او نرسیده، امکان نداشته است که برسد.
836. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز از [نشانه های] ایمان راستین است: انفاق کردن در تنگ دستی، انصاف داشتن با مردم، و آموختن علم به طالب علم.
837. عنه صلی الله علیه و آله: ثلاث من الایمان: الانفاق من الاقتار، و بذل السلام للعالم، والانصاف من نفسه.(36).
838. عنه صلی الله علیه و آله: من لم یأنف من ثلاث فهو مؤمن حقا: خدمة العیال، والجلوس مع الفقراء، والأکل مع خادمه، هذه الأفعال من علامات المؤمنین الذین وصفهم الله فی کتابه (أولئک هم المؤمنون حقا)(37)،(38).
839. عنه صلی الله علیه و آله: سبعة من کن فیه فقد استکمل حقیقة الایمان و أبواب الجنة مفتحة له: من أسبغ وضوءه، و أحسن صلاته، و أدی زکاة ماله، و کف غضبه، و سجن لسانه، و استغفر لذنبه، و أدی النصیحة لأهل بیت نبیه.(39).
840. عنه صلی الله علیه و آله: ست من کن فیه کان مؤمن حقا: اسباغ الوضوء، و مبادرة الصلاة فی یوم دجن(40)، و کثرة الصوم فی شدة الحر، و قتل الأعداء بالسیف، والصبر علی المصیبة، و ترک المراء و ان کان محقا(41).
841. عنه صلی الله علیه و آله: لا یؤمن العبد الایمان کله حتی یترک الکذب من المزاحة، و یترک المراء و ان کان صادقا(42).
837. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز از ایمان است: انفاق کردن در تنگ دستی، سلام کردن به همگان، و انصاف داشتن.
838. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس از سه کار عار نداشته باشد، او مؤمن حقیقی است: خدمت کردن به خانواده، نشستن با تهی دستان، و غذا خوردن با خدمتکارش.
این کارها از نشانه های مؤمنانی است که خداوند در کتابش آنها را چنین وصف فرموده است: (آنان، همان مؤمنان حقیقی اند).
839. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هفت چیز است که در هر کس وجود داشته باشند، آن کس حقیقت ایمان را کامل کرده است و درهای بهشت به رویش باز است: کسی که وضویش را شاداب بگیرد، نمازش را نیکو به جا آورد، زکات مالش را بپردازد، خشم خود را نگه دارد، زبانش را به بند کشد، برای گناهش آمرزش بطلبد، و با خانواده ی پیامبرش خالص و یک دل باشد.
840. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شش چیز است که هر کس دارای آنها باشد، مؤمن حقیقی است: شاداب وضو ساختن، شتافتن برای نماز در روز ابری و بسیار بارانی، بسیار روزه داشتن در گرمای سخت، کشتن دشمنان با شمشیر، شکیبایی در برابر مصیبت، و ترک مجادله اگر چه حق با او باشد.
841. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده، مؤمن کامل نیست، مگر آن گاه که حتی به شوخی دروغ نگوید، و مجادله نکند؛ اگر چه حق با او باشد.
842. عنه صلی الله علیه و آله: لا یبلغ العبد صریح الایمان حتی یترک الکذب فی المزاح و حتی یترک المراء و هو محق.(43).
843. عنه صلی الله علیه و آله: لا یؤمن أحدکم حتی أکون أحب الیه من والده و ولده والناس أجمعین.(44).
844. عنه صلی الله علیه و آله: لا یؤمن عبد حتی أکون أحب الیه من نفسه، و تکون عترتی أحب الیه من عترته، و یکون أهلی أحب الیه من أهله، و تکون ذاتی أحب الیه من ذاته.(45).
845. الامام الباقر علیه السلام: بینا رسول الله صلی الله علیه و آله فی بعض أسفاره اذ لقیه رکب، فقالوا: السلام علیک یا رسول الله، فقال: ما أنتم؟ فقالوا: نحن مؤمنون یا رسول الله، قال: فما حقیقة ایمانکم؟ قالوا: الرضا بقضاء الله و التفویض الی الله والتسلیم لأمر الله، فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: علماء حکماء کادوا أن یکونوا من الحکمة أنبیاء، فان کنتم صادقین فلا تبنوا ما لا تسکنون، و لا تجمعوا ما لا تأکلون، و اتقوا الله الذی الیه ترجعون.(46).
846. الامام الکاظم علیه السلام: رفع الی رسول الله صلی الله علیه و آله قوم فی بعض غزواته فقال: منالقوم؟ فقالوا: مؤمنون یا رسول الله، قال: و ما بلغ من ایمانکم؟ قالوا: الصبر عند البلائ، والشکر عند الرخاء، والرضا بالقضاء. فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: حلماء علماء کادوا من الفقه أن یکونوا أنبیاء، ان کنتم کما تصفون فلا تبنوا ما لا تسکنون، و لا تجمعوا
842. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده به ایمان ناب نمی رسد، تا آن که دروغ گفتن [حتی] به شوخی را ترک گوید، و تا آن که مجادله را، با آن که حق با اوست، ترک گوید.
843. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ یک از شما مؤمن نیست، مگر آن گاه که من نزد او محبوب تر از پدرش و فرزندش و همه ی مردمان باشم.
844. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای مؤمن نیست، مگر آن که مرا از خودش دوست تر بدارد، خاندانم را از خاندان خودش دوست تر بدارد، بستگان مرا از بستگان خودش دوست تر بدارد، و جان مرا از جان خودش دوست تر بدارد.
845. امام باقر علیه السلام: پیامبر خدا در یکی از سفرهایش بود که کاروانی به ایشان برخوردند و به پیامبر صلی الله علیه و آله سلام کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «شما کیستید؟».
گفتند: ما مؤمن هستیم، ای پیامبر خدا.
فرمود: «حقیقت ایمان شما چیست؟».
گفتند: خشنودی به قضای خدا، و واگذاردن [کارهایمان] به خدا، و گردن نهادن به فرمان خدا.
پیامبر خدا فرمود: «دانشمندانی فرزانه که نزدیک است از فرزانگی، پیامبر شوند. اگر راست می گویید، پس خانه ای که در آن ساکن نمی شوید، بنا مکنید، و آنچه را نمی خورید، گرد میاورید، و از خدایی که به سویش باز می گردید، پروا دارید».
846. امام کاظم علیه السلام: در یکی از جنگ های پیامبر صلی الله علیه و آله گروهی نزد ایشان آمدند. پرسید: «شما کیستید؟».
گفتند: جمعی مؤمن، ای پیامبر خدا!.
فرمود: «نشانه های ایمانتان چیست؟»
گفتند: شکیبایی در گرفتاری، سپاس گزاری در برخورداری، و خشنودی به قضا[ی الهی].
پیامبر خدا فرمود: «بردبارانی ) / خردمندانی) دانا که از [شدت] دانایی نزدیک است که پیامبر باشند. اگر راست می گویید، پس بنا مکنید آنچه را که در آن ساکن نمی شوید،
ما لا تأکلون و اتقوا الله الذی الیه ترجعون.(47).
847. دعائم الاسلام: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنه مر علی قوم من الأنصار و هم فی بیت فسلم علیهم و وقف فقال: کیف أنتم؟ فقالوا: انا مؤمنون یا رسول الله، قال: أفمعکم برهان ذلک؟ قالوا: نعم، قال: هاتوا، قالوا: نشکرالله فی الرخاء، و نصبر علی البلاء، و نرضی بالقضاء، قال: أنتم اذا أنتم.(48).
848. تنبیه الخواطر: قیل: ان رسول الله صلی الله علیه و آله مر بقوم فقال لهم: ما أنتم؟ فقالوا: مؤمنون، فقال: ما علامة ایمانکم؟ قالوا: نصبر علی البلاء و نشکر عند الرخاء و نرضی بمواقع القضاء، فقال: مؤمنون برب الکعبة.(49).
1 / 4
ملاک الایمان
849. رسول الله صلی الله علیه و آله: الصبر نصف الایمان، والیقین الایمان کله.(50).
1 / 5
850. رسول الله صلی الله علیه و آله: الایمان فی عشرة: المعرفة والطاعة والعلم والعمل والورع والاجتهاد
و گرد میاورید آنچه را نمی خورید، و از خدایی که به سوی او باز می گردید، پروا بدارید».
847. دعائم الاسلام: نقل شده است که پیامبر خدا بر گروهی از اصار که در اتاقی جمع بودند، گذشت و به آنان سلام گفت و ایستاد و فرمود: «چگونه اید شما؟».
گفتند: مؤمن، ای پیامبر خدا!
فرمود: «آیا برای سخن خود، دلیلی هم دارید؟م.
گفتند: آری.
فرمود: «بگویید».
گفتند: خداوند را در برخورداری، سپاس می گوییم و در گرفتاری، شکیب می ورزیم وبه قضا[ی الهی] خشنودیم.
فرمود: «در این صورت، چنانید که گفتید».
848. تنبیه الخواطر: آورده اند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر گروهی گذشت. به آنان فرمود: «شما کیستید؟».
گفتند: جمعی مؤمن.
فرمود: «نشانه های ایمانتان چیست؟»
گفتند: بر گرفتاری شکیبایی می ورزیم و در برخورداری، سپاس می گزاریم و به قضا[ی الهی] خشنودیم.
فرمود: «به خدا کعبه که مؤمنید!»
1 / 4
ملاک ایمان
849. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: شکیبایی، نیم ایمان است، و یقین، همه ی ایمان.
1 / 5
نظام ایمان
850. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، درده چیز است: شناخت، فرمانبری، علم، عمل، پارسایی،
والصبر والیقین والرضا و التسلیم، فأیها فقد صاحبه بطل نظامه.(51).
1 / 6
أصل الایمان
851. رسول الله صلی الله علیه و آله: ثلاثة من أصل الایمان: الکف عمن قال: لا اله الا الله و لا تکفره بذنب و لا تخرجه من الاسلام بعمل، والجهاد ماض منذ بعثنی الله الی أن یقاتل آخر أمتی الدجال لا یبطله جور جائر و لا عدل عادل، والایمان بالأقدار.(52).
1 / 7
ذروة الایمان
852. رسول الله صلی الله علیه و آله: ان عیسی بن مریم علیه السلام قال:… انی لأجد فی کتاب الله المنزل الذی أنزل الله فی الانجیل:… و خلق النهار لتؤدی فیه الصلاة المفروضة… و أن تأمروا بمعروف و تنهوا عن منکر، فهو ذروة الایمان و قوام الدین.(53).
1 / 8
تجدید الایمان
853. رسول الله صلی الله علیه و آله: ان الایمان لیخلق فی جوف أحدکم کما یخلق الثوب الخلق، فاسألوا الله أن یجدد الایمان فی قلوبکم.(54)
سختکوشی [در عبادت]، شکیبایی، یقین، خشنودی، و سرسپردگی. هر یک از اینها را که صاحب ایمان از دست دهد، شیرازه ی ایمانش از هم می گسلد.
1 / 6
ریشه ی ایمان
851. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز از اصول ایمان است: خودداری از [آزار] کسی که گفته است: «لا اله الا الله» و این که او را به سبب گناهی کافر نشماری و بر اثر کاری، از اسلام بیرونش ندانی؛ و جهاد که از وقتی خداوند مرا برانگیخت، تا زمانی که آخرین افراد امت من با دجال بجنگند، برقرار خواهد بود و ستم ستمگر و داد دادگر، آن را از جریان نمی اندازد؛ و ایمان داشتن به مقدرات.
1 / 7
بلندای ایمان
852. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی بن مریم علیهماالسلام گفت: «… من در کتاب آسمانی خدا که خداوند در انجیل فرو فرستاده است، چنین می یابم: “… و روز آفریده شد تا نماز واجب، در آن گزارده شود… و به نیکی فرمان دهید و از بدی نهی کنید؛ که این، قله ایمان و مایه ی دین است”».
1 / 8
تازه کردن ایمان
853. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ایمان در درون هر یک از شما کهنه می شود، چنان که جامه کهنه می شد. پس، از خداوند بخواهید که ایمان را در دل های شما نو سازد.
854. عنه صلی الله علیه و آله: جددوا الایمان فی قلوبکم، من کان علی حرام رغب له عنه و حول منه الی غیره، و من أحسن من محسن مؤمن أو کافر فان ثوابه علی الله فی عاجل دنیاه أو آجل آخرته.(55).
855. عنه صلی الله علیه و آله- لأبی هریرة-: یا أبا هریرة جدد الاسلام، أکثر من شهادة أن لا اله الا الله.(56).
856. مسند ابن حنبل عن أبی هریرة: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: جددوا ایمانکم. قیل: یا رسول الله و کیف نجدد ایماننا؟ قال: أکثروا من قول لا اله الا الله.(57).
1 / 9
اوثق عری الایمان
857. رسول الله صلی الله علیه و آله: أوثق عری الایمان الحب فی الله والبغض فی الله.(58).
858. المستدرک علی الصحیحین عن ابن مسعود: قال لی النبی صلی الله علیه و آله: یا عبدالله بن مسعود، فقلت: لبیک یا رسول الله ثلاث مرار، قال: هل تدری أی عری الایمان أوثق؟ قلت: الله و رسوله أعلم، قال: أوثق الایمان الولایة فی الله بالحب فیه والبغض فیه.(59).
859. المعجم الکبیر عن ابن عباس: قال رسول الله صلی الله علیه و آله لأبی ذر: أی عری الایمان- أظنه قال: -أوثق؟ قال: الله و رسوله أعلم، قال: الموالاة فی الله، والمعاداة فی الله،
854. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان را در دل هایتان نو کنید. کسی که حرامی انجام داده، از آن، دست بردارد و به کار دیگری روی آورد، و هر کس به نیکوکاری نیکی کند، ثوابش بر عهده ی خداوند است.
855. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله- به ابوهریره-: ای ابوهریره! اسلام را [در خودت] نو گردان؛ شهادت «لا اله الا الله» را بسیار بگو.
856. مسند ابن حنبل- به نقل از ابوهریره-: پیامبر خدا فرمود: «ایمانتان را نو سازید».
گفتند: ای پیامبر خدا! چگونه ایمانمان را نو سازیم؟
فرمود: «بسیار لا اله الا الله بگویید».
1 / 9
محکم ترین دستگیره های ایمان
857. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: محکم ترین دستگیره های ایمان، دوست داشتن برای خدا و دشمن داشتن برای خداست.
858. المستدرک علی الصحیحین- به نقل از ابن مسعود-: پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود: «عبدالله بن مسعود!».
سه بار گفتم: بله، ای پیامبر خدا!
فرمود: «آیا می دانی کدام دستگیره ی ایمان، محکم تر است؟».
گفتم: خدا و پیامبرش داناترند.
فرمود: «محکم ترین ایمان، عبارت است از پیروی کردن برای خدا، همراه با مهر و کین ورزی برای او».
859. المعجم الکبیر- به نقل از ابن عباس-: پیامبر خدا به ابوذر فرمود: «کدام دستگیره ی ایمان، محکم تر است؟» و به گمانم تعبیر «محکم تر» را به کار برد.
ابوذر گفت: خدا و پیامبرش بهتر می دانند.
فرمود: «دوستی ورزیدن برای خدا، و دشمنی ورزیدن برای خدا، دوست داشتن برای خدا و نفرت داشتن برای خدا».
والحب فی الله، والبغض فی الله.(60).
860. الامام الصادق علیه السلام: قال رسول الله صلی الله علیه و آله لأصحابه: أی عری الایمان أوثق؟ فقالوا: الله و رسوله أعلم، و قال بعضهم: الصلاة، و قال بعضهم: الزکاة، و قال بعضهم: الصیام، و قال بعضهم: الحج والعمرة، و قال بعضهم: الجهاد، فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: لکل ما قلتم فضل و لیس به، و لکن أوثق عری الایمان الحب فی الله والبغض فی الله و توالی أولیاء الله والتبری من أعداء الله.(61).
1 / 10
أعظم شعب الایمان
861. رسول الله صلی الله علیه و آله: ود المؤمن للمؤمن فی الله من أعظم شعب الایمان.(62).
1 / 11
حلاوة الایمان
863. رسول الله صلی الله علیه و آله: ثلاث من کن فیه وجد بهن حلاوة الایمان و طعمه: أن یکون الله عزوجل و رسوله أحب الیه مما سواهما، و أن یحب فی الله و أن یبغض فی الله، و أن توقد
860. امام صادق علیه السلام: پیامبر خدا به اصحابش فرمود: «کدام دستگیره ی ایمان، استوارتر است؟».
[اصحاب] گفتند: خدا و پیامبرش داناترند. یکی گفت: نماز. یکی گفت: زکات. یکی گفت: روزه. یکی گفت: حج و عمره. و دیگری گفت: جهاد.
پیامبر خدا فرمود: «هر یک از اینها که گفتید، ارزش خود را دارد؛ اما آن نیست [که من می خواهم]، بلکه محکم ترین دستگیره هیاایمان، مهر و کین داشتن برای خدا، و دوست داشتن دوستان خدا و بیزاری از دشمنان خداست».
1 / 10
بزرگ ترین شاخه های ایمان
86. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: دوستی مؤمن با مؤمن برای خدا، از بزرگ ترین شعبه های ایمان است.
862. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان، هفتاد و اندی شعبه دارد که برترین آنها [عقیده ی] لا اله الا الله است و پایین ترینش برداشتن چیزهای آزارنده، از سر راه مردم است. حیا هم شعبه ای از ایمان است.
1 / 11
شیرینی ایمان
863. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز است که در هر کس وجود داشته باشند، شیرینی و مزه ی ایمان را چشیده است: این که خدا و پیامبرش نزد او محبوب تر از هر چیز و هر کس دیگر باشند؛ این که برای خدا دوست بداردو برای خدا دشمن بدارد؛ این که اگر آتشی بزرگ برافروخته شود و در آن بیفتد، برایش محبوب تر از آن باشد که چیزی را شریک خدا قرار دهد.
نار عظیمة فیقع فیها أحب الیه من أن یشرک بالله شئیا.(63).
864. عنه صلی الله علیه و آله: ثلاث من کن فیه وجد حلاوة الایمان، أن یکون الله و رسوله أحب الیه مما سواهما، و أن یحب المرء لا یحبه الا لله، و أن یکره أن یعود فی الکفر کما یکره أن یقذف فی النار.(64).
865. عنه صلی الله علیه و آله: ذاق طعم الایمان من رضی بالله ربا و بالاسلام دینا و بمحمد رسولا.(65).
866. عنه صلی الله علیه و آله: من أحب أن یجد طعم الایمان فلیحب المرء لا یحبه الا الله عزوجل.(66).
867. عنه صلی الله علیه و آله: ثلاث من فعلهن فقد طعم طعم الایمان: من عبدالله وحده و أنه لا اله الا الله، و أعطی زکاة ماله طیبة بها نفسه رافدة علیه کل عام، و لا یعطی الهرمة و لا الدرنة و لا المریضة ولا الشرط اللئیمة و لکن من وسط أموالکم، فان الله لم یسألکم خیره و لم یأمرکم بشره.(67).
868. مسند ابن حنبل عن أبی رزین العقیلی: أتیت رسول الله صلی الله علیه و آله، فقلت:… یا رسول الله! و ماالایمان؟ قال: أن تشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، و أن محمدا عبده و رسوله، و أن یکون الله و رسوله أحب الیک مما سواهما، و أن تحرق بالنار أحب الیک من أن تشرک بالله، و أن تحب غیر ذی نسب لا تحبه الا لله عزوجل، فاذا کنت کذلک فقد دخل حب الایمان فی قلبک کما دخل حب الماء للظمآن فی الیوم القائظ.(68).
862. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز است که در هر کس وجود داشته باشند، شیرینی ایمان را چشیده است: خدا و پیامبرش را از هر چیز دیگر بیشتر دوست بدارد؛ هر کس را دوست دارد، تنها برای خدا دوست داشته باشد؛ خوش نداشته باشد که به کفر باز گردد، همان گونه که خوش ندارد در آتش افکنده شود.
865. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: کسی که به پروردگاری خدا و دین اسلام و پیامبری محمد خشنود باشد، طعم ایمان را چشیده است.
866. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر کس دوست دارد که طعم ایمان را بیابد، باید هر کس را دوست دارد، فقط برای خدا دوستش بدارد.
867. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه چیز است که هر کس آنها را انجام دهد، به راستی طعم ایمان را چشیده است: کسی که خدای یگانه را- که معبودی جز او نیست- بپرستد و کسی که هر سال، زکات مالش را با میل و رغبت بپردازد؛ و [از دام های] پیر و گر و بیمار و بنجل بی شیر خود ندهد؛ بلکه از اموال متوسطش باشد؛ زیرا خداوند، نه بهترینش را از شما خواسته است، و نه به دادن بدترینش دستور داده است.
868. مسند ابن حنبل- به نقل از ابورزین عقیلی-: نزد پیامبر خدا رفتم و گفتم:…ای پیامبر خدا! ایمان چیست؟
فرمود: «این که گواهی دهی معبودی جز خدای یگانه و بی نیاز نیست، و محمد، بنده و فرستاده ی اوست، و این که خدا و پیامبرش نزد تو محبوب تر از هر چیز دیگر باشند، و سوزانده شدن در آتش را خوش تر از آن داشته باشی که به خداوند شرک ورزی، و این که اگر غیر خویشاوندی را دوست داری، تنها برای خداوند دوستش بداری. اگر چنین بودی، عشق به ایمان، همان گونه در دلت وارد شده است که عشق بهآب، وجود شخص تشنه را در یک روز داغ، فرا می گیرد».
1 / 12
من لا یجد حلاوة الایمان
869. رسول الله صلی الله علیه و آله: لا یجد عبد طعم الایمان حتی یؤمن بالقدر کله.(69).
870. عنه صلی الله علیه و آله: لا یجد العبد حلاوة الایمان حتی یؤمن بالقدر خیره و شره و حلوه و مره.(70).
871. عنه صلی الله علیه و آله: لا یجد الرجل حلاوة الایمان فی قلبه حتی لا یبالی من أکل الدنیا.(71).
872. عنه صلی الله علیه و آله: لا تدخل حلاوة الایمان قلب امری حتی یترک بعض الحدیث لخوف الکذب و ان کان صادقا، و یترک بعض المراء وان کان محقا.(72).
1 / 12
کسانی که شیرینی ایمان را نمی چشند
869. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد، مگر آن گاه که به سراسر تقدیر، ایمان آورد.
870. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بنده شیرینی ایمان را نمی یابد، تا آن گاه که به نیک و بد و شیرینی و تلخ تقدیر، ایمان بیاورد.
871. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آدمی حلاوت ایمان را در دلش نمی یابد، مگر آن که برایش مهم نباشد چه کسی دنیا را خورد.
872. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حلاوت ایمان به دل هیچ کس وارد نمی شود، مگر آن که پاره ای سخنان را از ترس دروغ بودن، ترک گوید؛ اگر چه [در واقع] راست باشند، و برخی مجادلات را ترک گوید؛ هر چند حق با او باشد.
1) البقره: 3.
2) کشف الریبة: ص 93 عن عبدالله بن سلیمان عن الامام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 77 ص 192.
3) الحدید: 19.
4) الأمالی المفید: ص 275 ح 2 عن أبی الصلت الهروی عن الامام الرضا عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 69 ص 68 ح 20.
5) تفسیر الثعلبی: ج 1 ص 147 ح 2 عن الامام زین العابدین عن أبیه عن جده علیهم السلام؛ مجمع البیان: ج 1 ص 122 عن الامام الرضا علیه السلام.
6) سنن ابن ماجة: ج 1 ص 26 ح 65 عن أبی الصلت الهروی عن الامام الرضا عن آبائه علیهم السلام؛ الأمالی للطوسی: ص 4478 ح 1002 عن أبی الصلت الهروی عن الامام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله، بحارالأنوار: ج 69 ص 64 ح 9.
7) الأمالی للطوسی: ص 284 ح 551 عن المنصوری عن عم أبیه عن الامام الهادی عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 69 ص 68 ح 21؛ تهذیب الکمال: ج 18 ص 82 الرقم 3421 عن أبی الصلت الهروی عن الامام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه.
8) تاریخ بغداد: ج 11 ص 51 عن الامام الصادق عن آبائه علیهم السلام؛ الأمالی للطوسی: ص 369 ح 789 عن علی بن رزین عن الامام الرضا عن آبائه عن الامام علی علیهم السلام نحوه، بحارالأنوار: ج 69 ص 68 ح 22.
9) الخصال: ص 53 ح 68، بحارالأنوار: ج 69 ص 65 ح 12؛ تاریخ بغداد: ج 5 ص 419 کلها عن أبی الصلت الهروی عن الامام الرضا عن آبائه علیهم السلام.
10) معانی الأخبار: ص 187 ح 4 عن عبدالله بن میمون عن الامام الصادق عن أبیه علیهما السلام، بحارالأنوار: ج 69، ص 66 ح 14؛ الفردوس: ج 1 ص 111 ح 374 عن ابن عباس.
11) کنز العمال: ج 1 ص 135 ح 637 نقلا عن الحاکم فی تاریخه عن أبی امامة.
12) الفردوس: ج 2 ص 401 ح 3781 عن حذیفة.
13) فی الموضع الثانی من صحیح البخاری: «الا فی شهر حرام».
14) صحیح البخاری: ج 1 ص 29 ح 53 و ص 45 ح 87.
15) یشیر الی عقیدة المرجئة.
16) الفردوس: ج 2، ص 85 ح 2459 عن جابر بن عبدالله.
17) الفردوس: ج 1 ص 110 ح 373 عن أبی هریرة.
18) النساء: 65.
19) النور: 47- 51.
20) مسکن الفؤاد: ص 47، بحارالأنوار: ج 82 ص 137 ح 22؛ احیاء علوم الدین: ج 4 ص 91.
21) تاریخ بغداد: ج 13 ص 226 الرقم 7197 عن عبدالله بن مسعود؛ مسکن الفؤاد: ص 47 و لیس فیه ذیله، بحارالأنوار: ج 82 ص 137 ح 22.
22) یعنی: کردار، جزئی از ایمان نیست و ایمان، به اقرار زبانی منحصر می شود.
23) سنن ابن ماجة: ج 1 ص 50 ح 140 عن العباس بن عبدالمطلب؛ المناقب للکوفی: ج 2 ص 122 ح 609 عن العباس، بحارالأنوار: ج 27 ص 226 ح 20.
24) التوحید: ص 25 ح 23، بحارالأنوار: ج 3 ص 7 ح 16.
25) معانی الأخبار: ص 187 ح 3 عن حفص بن البختری عن الامام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 69 ص 72 ح 26؛ الفردوس: ج 3 ص 404 ح 5232 عن أنس نحوه.
26) الفردوس: ج 1 ص 111 ح 375 عن الامام علی علیه السلام.
27) کنزالعمال: ج 1 ص 36 ح 60 نقلا عن ابن شاهین عن محمد بن علی.
28) گکنزاتلعمال: ج 1 ص 68 ح 260 نقلا عن المعجم الکبیر عن ابن عمر.
29) مروج الذهب: ج 4 ص 171؛ بحارالأنوار: ج 50 ص 208.
30) جامع الأخبار: ص 105 ح 180 عن الامام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 68 ص 246 ح 4.
31) تفسیر الثعلبی: ج 1 ص 145: مجمع البیان: ج 1 ص 122، بحارالأنوار: ج 1 ص 122.
32) مسند ابن حنبل: ج 4 ص 271 ح 12384.
33) مسند ابن حنبل: ج 10 ص 417 ح 27560 عن أبی الدرداء.
34) الاقتار: الضیق، قتر علی عیاله أی ضیق علیهم فی النفقة، و قال الفاضل التفرشی: لعل المراد الانفاق علی المستحقین بسبب الاقتار علی نفسه و عیاله و لا الاقتار لما أمکنه الانفاق کما فعله أمیرالمؤمنین و أهله علیهم السلام بالمسکین والیتیم والأسیر.
35) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 360 ح 5762 عن حماد بن عمرو و انس بن محمد عن أبیه جمیعا عن الامام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 69 ص 371 ح 13.
36) مسند البزاز: ج 4 ص 232 ح 1396 عن عمار؛ الجعفریات: ص 231 عن الامام الکاظم عن آبائه عنالامام علی علیهم السلام نحوه.
37) الأنفال: 74.
38) تاریخ دمشق: ج 6 ص 29 ح 1396 عن أبی هریرة.
39) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 359 ح 5762 عن أنس بن محمد عن أبیه عن الامام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 69 ص 170 ح 12.
40) الدجن: الباس الغیم الأرض و أقطار السماء. یقال: یقوم دجن، و یوصف به فیقال: یوم دجن (المعجم الوسیط: ج 1 ص 272 «دجن»).
41) الفردوس: ج 2 ص 326 ص 3485 عن أبی سعید.
42) مسند ابن حنبل: ج 3 ص 268 ح 8638 و ص 291 ح 8774 کلاهما عن أبی هریرة.
43) مسند الشامیین: ج 3 ص 215 ح 2115 عن عمر بن الخطاب.
44) صحیح البخاری: ج 1 ص 14 ح 15 عن أنس.
45) الفردوس: ج 5 ص 154 ح 7796؛ علل الشرائع: ص 140 ح 3 کلاهما عن أبی لیلی نحوه، بحارالأنوار: ج 17 ص 13 ح 27.
46) الکافی: ج 2 ص 53 ح 1 عن محمد بن عذافر عن أبیه، بحارالأنوار: ج 67 ص 286 ح 8.
47) الکافی: ج 2 ص 48 ح 4 عن سلیمان الجعفری عن الامام الرضا علیه السلام، بحارالأنوار: ج 67 ص 285 ح 7؛ حلیة الأولیاء: ج 10 ص 192 نحوه.
48) دعائم الاسلام: ج 1 ص 223، بحارالأنوار: ج 82 ص 144 ح 29.
49) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 229، بحارالأنوار: ج 82 ص 137 ح 22.
50) تاریخ بغداد: ج 13 ص 226 الرقم 7197 عن عبدالله؛ تنبیه الخواطر: ج 1 ص 40.
51) کنزالفوائد: ج 2 ص 11، بحارالأنوار: ج 69 ص 175 ح 28.
52) سنن أبی داوود: ج 3 ص 18 ح 2532 عن أنس.
53) الدر المنثور: ج 7 ص 303 نقلا عن ابن مردویه عن عبدالله بن مغفل؛ بحارالأنوار: ج 58 ص 208 ح 38.
54) المستدرک علی الصحیحین: ج 1 ص 45 ح 5 عن عبدالله بن عمرو بن العاص.
55) الفردوس: ج 2 ص 108 ح 2565 عن ابن عباس.
56) الفردوس: ج 5 ص 346 ح 8387 عن أبی هریرة.
57) مسند ابن حنبل: ج 3 ص 281 ح 8718.
58) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 362 ح 5762 عن حماد بن عمرو و انس بن محمد عن أبیه جمیعا عن الامام الصادق عن أبیه عن جده عن الامام علی علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 74 ص 237 ح 38؛ المصنف لابن أبی شیبة: ج 7 ص 226 ح 69 عن البراء و فیه «الاسلام» بدل «الایمان».
59) المستدرک علی الصحیحین: ج 2 ص 522 ح 3790.
60) المعجم الکبیر: ج 11 ص 172 ح 11537، بحارالدنوار: ج 77 ص 159 ح 152.
61) الکافی: ج 2 ص 125 ح 6 عن عمرو بن مدرک، بحارالأنوار: ج 69 ص 242 ح 17؛ مسند ابن حنبل: ج 6 ص 410 ح 18549 عن البراء بن عازب و فیه «اوسط» بدل «اوثق» فی الموضعین و لیس فیه ذیله من «وتوالی اولیاء الله….».
62) الکافی: ج 2 ص 125 ح 3 عن سلام بن المستنیر عن الامام الباقر علیه السلام، بحارالأنوار: ج 69 ص 240 ح 14.
63) سنن النسائی: ج 8 ص 94 عن أنس.
64) صحیح البخاری: ج 1 ص 14 ح 16 و ص 16 ح 21 عن أنس نحوه.
65) صحیح مسلم: ج 1 ص 62 ح 56 عن العباس بن عبدالمطلب.
66) مسند ابن حنبل: ج 3 ص 157 ح 7972 عن أبی هریرة.
67) سنن أبی داوود: ج 2 ص 103 ح 1582 عن عبدالله بن معاویة الغاضری.
68) مسند ابن حنبل: ج 5 ص 470 ح 16194.
69) مسند أبی داوود الطیالسی: ص 24 ح 170 عن ربعی عن الامام علی علیه السلام.
70) معرفة علوم الحدیث: ص 31 عن أنس.
71) الکافی: ج 2 ص 128 ح 2 عن حفص بن غیاث عن الامام الصادق علیه السلام، بحارالأنوار: ج 73 ص 49 ح 20.
72) الفردوس: ج 5 ص 104 ح 7608 عن أبی موسی.