اقسام امانتداران، به تناسبِ سِعه و ضیق عرصه هاى مختلف امانت است که در این جا با الهام از فصل پنجم این مجموعه، بدانها اشاره مى کنیم:
الف ـ بالاترین عرصه ی امانت، ویژه ی خداوند متعال است. به همین مناسبت، او «امین» و «مؤمن» و «مُهَیمِن» نامیده مى شود. آرى. او «امینِ» مطلق است و همه ی امانت ها از اوست و به او باز مى گردد و هیچ حقّى نزد او ضایع نمى گردد. لذا پیشوایان بزرگ اسلام، همه چیز خود را به خدا مى سپردند و پیامبر اکرم، در مقام نیایش مى فرمود:
اللّهُمّ إنّى أستَودِعُکَ نَفسى و أهلى و مالى و دینى و دُنیاىَ و آخِرَتى و أمانَتى و خَواتیمَ عَمَلى. (1)
خداوندا! خود و خانواده و مال و دین و دنیا و آخرت و امانت و عاقبتِ کارم را به تو مى سپارم.
ب ـ فرشتگان وحى، اُمناى خداوند سبحان در ابلاغ وحى به پیامبران الهى هستند.
ج ـ انبیاى الهى، امینان خداوند منّان در ابلاغ وحى به مردم هستند.
د ـ اوصیا، پیامبران و اهل بیت خاتم انبیا، امینانِ خداوند متعال در تبیین وحى و رهبرى مردم اند.
هـ ـ انسان، در میان همه ی موجودات، بزرگ ترین امانتدار خداوند منّان است. او امانتى را به دوش مى کشد که آسمان ها و زمین و کوه ها از حمل آن ناتوان بودند:
(إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْاءِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا. (2)
ما امانت را به آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم و آنها از قبول آن خوددارى کردند و از آن بیمناک شدند، و [لى] انسان آن را پذیرفت. او ستمگر و نادان بود).
حافظ شیرازى، مضمون این آیه را به زبان شعر، چنین بیان مى کند:
آسمان، بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند.
بار گران قدر امانتى که انسان، تاب تحمّل آن را دارد و موجودات دیگر ندارند، مسئولیتى است که استعداد تکامل اختیارى و رسیدن به مقام خلیفة اللّهى بر عهده ی او مى نهد. آنچه از ابزار و امکانات مادّى و معنوى به انسان داده شده است، همه و همه، اجزاى همان مقامى است که بار این امانت را بر دوش وى مى گذارد، و اگر انسانى شکوفا شد و این بار امانت را به مقصد رساند، خود نیز تبدیل به امانت ارزشمند دیگرى براى جامعه ی بشرى مى گردد که به وسیله ی او انواع بلاها از مردم، دفع مى گردند. (3)
بنا بر این، تفسیر «امانتى که توان تحمّل آن در نظام آفرینش، ویژه ی انسان است»، به: ولایت یا نماز و یا سایر آنچه خداوند متعال براى شکوفایىِ انسان در اختیار او قرار داده، در واقع، اشاره به بخشى از زمینه ی تکامل اختیارى انسان است و این تفاسیر، منافاتى با یکدیگر ندارند.
و ـ دانشمندان و اهل عرفان، امانتداران خداوند متعال در انتقال دانش و معرفت خود به مردم، بر حَسَب ظرفیت و استعدادهاى آنان هستند.
ز ـ سیاست مداران، امانتداران خداوند منّان و مردم، در اداره ی صحیح امور سیاسى جامعه اند.
ح ـ مؤذّنان، امانتداران مردم اند در امورى که به آنها اعلام مى نمایند (مانند: وقت نماز و روزه).
ط ـ ثروتمندان مسلمان، امینانِ پیشوایان در تأمین نیاز نیازمندان اند.
ى ـ مشاور، امانتدارِ کسى است که با او مشورت مى کند.
ک ـ کسى که به او ودیعه اى یا کارى سپرده مى شود، امانتدار صاحبْ ودیعه و صاحبکار است.
ل ـ و در نهایت، شخص مؤمن، در مواردى که تشخیصِ توان انجام فرایض الهى به عهده ی او سپرده شده (مانند: حدّ بیمارى که موجب افطار در روزه است)، امانتدار سلامت خویش است.
م ـ نکته ی قابل تأمّل در تبیین اقسام امینان، این که در احادیث اسلامى، حجر الأسود ـ که در یکى از ارکان کعبه قرار دارد ـ نیز در ردیف امانتداران خداوند سبحان و مردم شمرده شده است.
1) ر. ک: ص 430 ح 194.
2) احزاب: آیه ی 72.
3) ر. ک:ص 451 (امانت / فصل پنجم: امانتداران / انسان).