جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اخبار النبی بالمغیبات (غیب‌گویى‌هاى پیامبر)

زمان مطالعه: 17 دقیقه

8 / 1 شَهادَةُ عَمّار

2213 . کنز العمّال عن حُذَیفةُ: علَیکُم بالفِئَةِ التی فیها ابنُ سُمَیَّةَ؛ فإنّی سَمِعتُ رسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله یقول: تَقتُلُهُ الفِئةُ الباغِیَةُ.(1)

راجع: موسوعة الإمام على بن أبی طالب علیه السلام: القسم السادس / الحرب الثانیة: وقعة صفّین / الفصل التاسع: استشهاد عمّار بن یاسر

8 / 2 شَهادَةُ الإمام علیّ

2214 . الإمام علیّ علیه السلام: أخْبَرَنِی الصادِقُ المَصدوقُ صلى الله علیه و آله أ نّی لا أمُوتُ حتّى اُضرَبَ على هذِهِ وأشارَ إلى مُقَدَّمِ رَأسِهِ الأیسَرِ فَتُخضَبُ هذهِ مِنها بِدَمٍ.(2)

راجع: موسوعة الإمام علیّ ابن ابیطالب علیه السلام: القسم الثامن / الفصل الأوّل: إخبار النبیّ باستشهاده / قاتله أشقى هذه الاُمّة

8 / 1

شهادت عمّار

2213 . کنز العمّال به نقل از حذیفه : به [یارى]گروهى که فرزند سمیّه (عمّار) در آن است، بشتابید؛ زیرا از پیامبر خدا شنیدم که مى‌فرمود: «او را گروه سرکش به قتل مى‌رسانند» .

ر. ک: دانش‌نامه امیر المؤمنین علیه السلام: بخش ششم / پیکار دوم: جنگ صفّین / فصل نهم: شهادت عمّار بن یاسر

8 / 2

شهادت امام على

2214 . امام على علیه السلام: راستگوى تصدیق شده (پیامبر صلى الله علیه و آله) به من خبر داده است که من نمى‌میرم، مگر آن که بر این جایم (با اشاره به سمت چپِ جلوى سرش) ضربت فرود آید و این، از خون سرم رنگین شود (و محاسنش را گرفت)

ر. ک: دانش‌نامه امیرالمؤمنین علیه السلام: بخش هشتم / فصل یکم: خبر دادن پیامبر از شهادت على / قاتل او بدبخت‌ترین این امّت است

8 / 3 حَربُ الجَمَل

2215 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله لِنِسائهِ وهُنَّ عِندَهُ جَمیعا : لَیتَ شِعرِی! أیَّتُکُنَّ صاحِبَةُ الجَمَلِ الأدبَبِ(3) تَنبَحُها کِلابُ الحَوأبِ، یُقتَلُ عن یَمِینِها وشِمالِها قَتلى کثیرَةٌ کُلُّهُم فی النارِ، وتَنجُو بعدَ ما کادَت؟ !(4)

2216 . الملاحم والفتن عن عائشة وإبراهیم التیمیّ عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله أنّه قالَ لِأَزواجِهِ : أیَّتُکُنَّ التی تَنبَحُها کِلابُ الحَوأبِ؟ ! فلمّا مَرَّت عائشةُ نَبَحَتِ الکِلابُ، فَسَألَت عنهُ فقِیلَ لها: هذا ماءُ الحَوأبِ، قالَت: ما أظُنُّنی إلّا راجِعَةً، قیلَ لها: یا اُمَّ المؤمنینَ، إنّما تُصلِحینَ بینَ الناسِ!(5)

2217 . کنز العمّال عن قتادة: إنّ النبیّ صلى الله علیه و آله لَقِیَهُما [علیّا علیه السلام والزُّبیرَ] فی سَقِیفَةِ بنی ساعِدَةَ، فقالَ: أتُحِبُّهُ یازبیرُ؟ قالَ: وما یَمنَعُنی؟ ! قالَ: فکیفَ بکَ إذا قاتَلتَهُ وأنتَ ظالِمٌ لَهُ؟ !(6)

2218 . کنز العمّال عن ابن عبّاس: قال الإمامُ علیٌّ علیه السلام للزُّبیرِ: نَشَدتُکَ بِاللّهِ، هل تَعلَمُ أ نّی کنتُ أنا وأنتَ فی سَقیفَةِ بنی فُلانٍ تُعالِجُنی واُعالِجُکَ، فَمَرَّ بی رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله فقالَ لی: کأنّکَ تُحِبُّهُ؟ ! قلتُ: وما یَمنَعُنِی؟ قالَ: أما إنّهُ لیُقاتِلَنّکَ وهُو الظالِمُ قالَ الزبیرُ: اللّهُمّ نَعَم، ذَکَّرتَنی ما قد نَسِیتُ، فَوَلّى راجِعا.(7)

راجع: موسوعة الإمام علی بن أبی طالب علیه السلام: القسم السادس / الحرب الاُولى: وقعة الجمل / الفصل الثالث: تأهّب الناکثین للخروج على الإمام

8 / 3

جنگ جَمَل

2215 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله خطاب به همسران خود که همگى نزد ایشان جمع بودند : کاش مى‌دانستم کدام یک از شما سواره آن شترِ پُر مویى هستید که سگانِ حَوأب بر او پارس مى‌کنند و از چپ و راست او افراد بسیارى کشته مى‌شوند که همگى در دوزخ‌اند و خودش از آن جنگ، جانِ سالم به در مى‌برَد!

2216 . الملاحم و الفتن به نقل از عایشه و ابراهیم تمیمى : پیامبر خدا، به همسران خود فرمود: «کدام یک از شما، همان کسى است که سگ‌هاى حوأب بر او پارس مى‌کنند؟» .

هنگامى که عایشه از این مکان عبور کرد، سگ‌ها بر او پارس کردند. عایشه درباره نام این محل پرسید گفتند: این جا آبگاه حوأب است.

عایشه گفت: به گمانم باید برگردم.

به او گفته شد: اى اُمّ المؤمنین! تو فقط براى اصلاح میان مردم آمده‌اى [نه چیزى دیگر]

2217 . کنز العمّال به نقل از قتاده : پیامبر خدا، وقتى که على علیه السلام و زبیر را در سقیفه بنى ساعده دید، فرمود: «آیا او (على) را دوست دارى، اى زبیر؟» .

گفت: چرا دوست نداشته باشم؟

پیامبر خدا فرمود: «پس چگونه‌اى آن گاه که به ناحق با او بجنگى؟ !» .

2218 . کنز العمّال به نقل از ابن عبّاس : امام على علیه السلام به زبیر فرمود: «تو را به خدا، آیا یادت هست که من و تو در سقیفه بنى فلان بودیم و با هم زورآزمایى مى‌کردیم و پیامبرخدا بر من گذشت و به من فرمود: «گویا دوستش دارى؟ !» و من گفتم: چرا که نه؟ ! و پیامبر خدا فرمود: «بدان که او به ستم با تو خواهد جنگید؟ «» .

زبیر گفت: آرى درست است چیزى را که فراموش کرده بودم، به یادم آوردى.

پس زبیر بازگشت و رفت [و از ادامه جنگ، دست کشید]

ر ک: دانش‌نامه امیرالمؤمنین علیه السلام: بخش ششم / پیکار نخست: جنگ جمل / فصل سوم: آمادگى ناکثین براى شورش بر ضد امام

8 / 4 الغَلَبَةُ عَلَى ایران وَالرُّوم

2219 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لَتَفتَحَنَّ عِصابَةٌ مِن المسلمینَ کَنزَ آلِ کِسرى الذی فی الأبیضِ. (8)

2220 . الإمام الصّادق علیه السلام: لمّا حَفَرَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله الخَندَقَ مَرُّوا بِکُدیَةٍ (9) فَتَناوَلَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله المِعوَلَ مِن یدِ أمیرِ المؤمنینَ علیه السلام أو مِن یَدِ سلمانَ رَضِیَ اللّهُ عَنهُ، فَضَرَبَ بها ضَربَةً فَتَفَرَّقَت بثَلاثِ فِرَقٍ، فقالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: لقد فُتِحَ عَلَیَّ فی ضَربَتِی هذهِ کُنوزُ کِسرى وقَیصَرَ، فقالَ أحَدُهُما لصاحِبِهِ: یَعِدُنا بکُنوزِ کِسرى وقَیصَرَ وما یَقدِرُ أحَدُنا أن یَخرُجَ یَتَخَلّى!(10)

8 / 5 شَهادَةُ الإمام الحُسَین

2221 . کنز العمّال عن اُمّ سَلمَةَ: دَخَلَ الحسینُ علیه السلام علَى النبیِّ صلى الله علیه و آله وأنا جالِسَةٌ علَى البابِ، فَتَطَلَّعتُ فَرَأیتُ فی کَفِّ النبیِّ صلى الله علیه و آله شَیئا یُقَلِّبُهُ وهُو نائمٌ على بَطنِهِ، فقلتُ: یا رسولَ اللّهِ، تَطَلَّعتُ فَرَأیتُکَ تُقَلِّبُ شیئا فی کَفِّکَ والصَّبیُّ نائمٌ على بَطنِکَ ودُموعُکَ تَسِیلُ! فقالَ: إنّ جَبرَئیلَ أتانی بالتُّربَةِ التی یُقتَلُ علَیها فَأخبَرَنِی أنَّ اُمَّتی یَقتُلُونَهُ.(11)

2222 . کنز العمّال عن محمّدِ بنِ عَمرِو بنِ حُسینٍ: کُنّا مَع الحسینِ بنَهرِ کَربلاءَ، فَنَظَرَ إلى شَمْرٍ ذِی الجَوشَنِ فقالَ: صَدَقَ اللّهُ ورسولُهُ! قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: کأنّی أنظُرُ إلى کَلبٍ أبقَعَ یَلِغُ فی دِماءِ أهلِ بَیتِی! وکانَ شَمْرٌ أبرَصَ.(12)

8 / 4

پیروزى بر ایران و روم

2219 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر آینه، دسته‌اى از مسلمانان، گنج [پادشاهى] خاندان کسرا در ایران را فتح خواهند کرد

2220 . امام صادق علیه السلام: هنگامى که پیامبر خدا خندق را مى‌کَنْد، مسلمانان به مانعى برخوردند پیامبر خدا، کلنگ را از دست امیرمؤمنان یا سلمان گرفت و ضربه‌اى بر آن فرود آورد که سه تکّه شد در این هنگام، پیامبر خدا فرمود: «خداوند، با این ضربه من، گنج‌هاى کسرا و قیصر را برایم گشود» .

یکى از افراد به رفیقش گفت: وعده گنج‌هاى کسرا و قیصر را به ما مى‌دهد، در حالى که هیچ یک از ما [از بیم دشمن] قادر نیست براى قضاى حاجت، بیرون برود!

8 / 5

شهادت امام حسین

2221 . کنز العمّال به نقل از اُمّ سلمه : حسین علیه السلام بر پیامبر صلى الله علیه و آله وارد شد من دَم در نشسته بودم سَرَک کشیدم دیدم حسین علیه السلام روى شکم پیامبر صلى الله علیه و آله خوابیده و در دست پیامبر خدا، چیزى است و آن را زیر و رو مى‌کند گفتم: اى پیامبر خدا! من، سَرَک کشیدم و دیدم کودک روى شکم شما خوابیده و در دستت چیزى هست و آن را زیر و رو مى‌کنى و اشک مى‌ریزى؟

پیامبر خدا فرمود: «جبرئیل، از آن خاکى که این کودک بر آن کشته مى‌شود، برایم آورد و به من خبر داد که امّتم او را به قتل مى‌رسانند» .

2222 . کنز العمّال به نقل از محمّد بن عمرو بن حسین : ما همراه حسین علیه السلام در کنار نهر کربلا بودیم ایشان به شمر ذى الجوشن نگاهى کرد و فرمود: «خدا و فرستاده او راست گفتند! پیامبر خدا فرمود: «گویى سگِ پیسه‌اى را مى‌بینم که در خون اهل بیت من، زبان مى‌زند! «» .

شمر، پیس بود

8 / 6 فَتحُ قُسطَنطَنیَّة

2223 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: یا علیُّ، إنَّکُم سَتُقاتِلُونَ بَنی الأصفَرِ، ویُقاتلونَهُمُ الذینَ مِن بَعدِکُم، حتّى یَخرُجَ إلَیهِم رَوقَةُ الإسلامِ أهلُ الحِجازِ الذینَ لا یَخافونَ فی اللّهِ لَومَةَ لائمٍ، ویَفْتَتِحُونَ القُسطَنطینیَّةَ بالتَّسبیحِ والتَّکبیرِ، فَیُصیبُونَ غنائمَ لم یُصِیبُوا مِثلَها.(13)

8 / 7 الغَلَبَةُ عَلَى الیَهود

2224 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا تَقومُ الساعَةُ حتّى یُقاتِلَ المُسلمونَ الیَهودَ، فیَقتُلَهُمُ المُسلمونَ حتّى یَختَبئ الیَهودِیُّ وَراءَ الحَجَرِ والشَّجَرِ، فیقولَ الحَجَرُ والشَّجَرُ: یا مُسلمُ، یا عبدَاللّهِ! هذا یَهودِیٌّ خَلفِی فَتَعال فَاقتُلهُ.(14)

8 / 8 فِتنَةُ المَغُولِ

2225 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: لا تَقومُ الساعَةُ حتّى تُقاتِلوا قَوما صِغارَ الأعیُنِ عِراضَ الوُجوهِ، کأنّ أعیُنَهُم حَدَقُ الجَرادِ، کأنَّ وُجوهَهُمُ المَجانُّ المُطَرَّقَةُ.(15)

2226 . عنه صلى الله علیه و آله: لاتَقومُ الساعَةُ حتّى یُقاتِلَ المُسلمونَ التُّرکَ قَوما وُجوهُهُم کالمَجانِّ المُطَرَّقَةِ، یَلبَسونَ الشَّعرَ ویَمشُونَ فی الشَّعرِ.(16)

راجع: موسوعة الإمام علی بن أبی طالب علیه السلام: القسم الثالث عشر / الفصل الثالث: إخباره بالاُمور الغیبیّة / فتنة المغول

8 / 6

فتح قُسطَنطَنیه

2223 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام : اى على! به زودى شما با رومیان خواهید جنگید و افراد بعد از شما نیز با آنان خواهند جنگید، تا آن که زبدگان اسلام، [یعنى] حجازیان، که در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنشگرى پروا ندارند، به سوى آنان گسیل مى‌شوند و با بانگ تسبیح و تکبیر، قسطنطنیه را مى‌گشایند و غنایمى را به دست مى‌آورند که مانند آن را به دست نیاورده‌اند

8 / 7

پیروزى بر یهود

2224 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: قیامت برپا نمى‌شود تا این که مسلمانان با یهود بجنگندو [در این جنگ] مسلمانان، یهود را مى‌کُشند تا جایى که یهودى پشتِ سنگ و درخت، پنهان مى‌شود و آن سنگ و درخت مى‌گوید: اى مسلمان، اى بنده خدا! این یهودى در پشت من پنهان است بیا و او را بکُش

8 / 8

فتنه مغول

2225 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: قیامت برپا نمى‌شود تا آن که با مردمانى ریز چشم و صورت پهن بجنگید؛ چشمانشان مانند چشم ملخ، سیاه است و صورت‌هایشان مانند سپرهاى روکش‌شده و تُو بر تُو (پهن و چین خورده و زُمْخت) است.

2226 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: قیامت برپا نمى‌شود تا آن که مسلمانان با ترک‌ها بجنگند؛ مردمى که صورت‌هایشان مانند سپرهاى روکش خورده و تُو بر تُوست، لباس‌هاى مویى مى‌پوشند و در [کفش‌هایى از] مو راه مى‌روند

ر ک: دانش‌نامه امیر المؤمنین علیه السلام: بخش سیزدهم / فصل سوم: پیشگویى امام درباره حوادث آینده / فتنه مغول

8 / 9 الثَّورةُ الإسلامیَّةُ فی الشَّرقِ

2227 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: یَخرُجُ ناسٌ مِن المَشرِقِ فَیُوطّئونَ للمَهدِیِّ سُلْطانَهُ.(17)

2228 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أهلَ بَیتی سیَلْقَونَ مِن بَعدی بَلاءً وتَشْریدا وتَطْریدا، حتّى یأتیَ قَومٌ مِن قِبَلِ المَشرِقِ مَعَهُم رایاتٌ سُودٌ فیَسْألونَ الحقَّ فلا یُعْطَوْنَهُ، فیُقاتِلونَ فیُنْصَرونَ، فیُعطَونَ ما سَألوا فلا یَقْبَلونَهُ، حتّى یَدفَعُوها إلى رجُلٍ مِن أهلِ بَیتی، یُواطئُ اسمُهُ اسمِی. . . فیَملِکُ الأرضَ فَیَملَؤها قِسْطا وعَدلاً کما مَلؤوها جَورا وظُلْما، فمَن أدْرکَ ذلکَ مِنکُم أو مِن أعْقابِکُم فَلْیَأتِهِم ولَو حَبْوا على الثَّلْجِ، فإنَّها رایاتُ هُدىً.(18)

2229 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ أهلَ بَیتی هؤُلاءِ سَیَلقَونَ بَعدی بَلاءً وتَطریدا وتَشریدا، حتّى یأتیَ قَومٌ مِن هاهُنا من نحوِ المَشرِقِ، أصْحابُ رایاتٍ سُودٍ، یَسألونَ الحقَّ فلا یُعْطَونَهُ مَرَّتَینِ أو ثَلاثا فیُقاتِلونَ فیُنْصَرونَ، فیُعْطَونَ ما سَألوا فلا یَقْبَلونَها، حتّى یَدْفَعوها إلى رجُلٍ مِن أهلِ بَیتی، فَیَملَؤها عَدلاً کما مَلَؤُوها ظُلْما، فمَن أدْرَکَ ذلکَ مِنکُم فلْیَأتِهِم ولَو حَبْوا على الثَّلْجِ؛ فإنَّهُ المَهدیُّ.(19)

8 / 10 ما أخبر عنه بلفظ «سیأتى»

2230 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: سَیأتی على اُمَّتِی زَمانٌ لایَبقى مِن القرآنِ إلّا رَسمُهُ، ولا مِنَ الإسلامِ إلّا اسمُهُ، یُسَمَّونَ بهِ وهُم أبعَدُ الناسِ مِنهُ، مَساجِدُهُم عامِرَةٌ وهِی خَرابٌ مِن الهُدى، فُقَهاءُ ذلکَ الزَّمانِ شَرُّ فُقَهاءَ تحتَ ظِلِّ السماءِ، مِنهُم خَرَجَتِ الفِتنَةُ وإلَیهِم تَعُودُ.(20)

8 / 9

انقلاب اسلامى در شرق

2227 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از مشرق زمین، مردمى قیام مى‌کنند و زمینه را براى [ظهورِ] مهدى آماده مى‌سازند

2228 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پس از من، خاندانم با سختى و آوارگى و تبعید رو به رو خواهند شد، تا آن که از مشرقْ زمین، مردمى قیام مى‌کنند با پرچم‌هاى سیاه، که حق را مى‌طلبند؛ امّا به آنان داده نمى‌شود و از این رو، دست به جنگ مى‌زنند و پیروز مى‌شوند و آنچه خواسته‌اند، به آنها داده مى‌شود؛ لیکن آن را نمى‌پذیرند، تا او را به مردى از خاندان من بسپارند؛ مردى که همنام من است. او فرمان‌رواى جهان مى‌شود و دنیا را پر از عدل و داد مى‌کند، همچنان که آن را پر از ظلم و بیداد کرده بودند هر یک از شما یا بازماندگان شما که این مردمان را درک کند، به آنان بپیوندد، اگر چه با چهار دست و پا رفتن روى برف باشد؛ زیرا آن پرچم‌ها، پرچم‌هاى هدایت‌اند

2229 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: پس از من، خاندانم با سختى و آوارگى و تبعید، رو به رو خواهند شد، تا آن که مردمى از این جا، از طرف مشرقْ زمین، مى‌آیند که پرچم‌هاى سیاه دارند و دو یا سه بار، حق را مى‌طلبند؛ امّا از دادن حق به آنان خوددارى مى‌کنند در نتیجه، دست به پیکار مى‌زنند و پیروز مى‌شوند در این هنگام، حق را به آنان مى‌دهند؛ امّا ایشان نمى‌پذیرند، تا آن را به مردى از خاندان من بسپارند او دنیا را پُر از عدل مى‌کند، همچنان که از ستم، آکنده بود هر کس از شما این مردمان را درک کند، باید به آنان بپیوندد، حتّى اگر براى این کار ناچار باشد روى برف بخزد؛ چرا که او مهدى است

8 / 10

احادیثى که با عبارت «به زودى مى‌آید» ، از حوادث آینده خبر مى‌دهند

2230 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زودى، روزگارى بر امّت من فرا مى‌رسد که از قرآن، جز نوشته‌هایش و از اسلام، جز نامش باقى نمى‌مانَد خود را مسلمان مى‌نامند،

در حالى که دورترینِ مردم از اسلام‌اند؛ مسجدهایشان [از بنا] آباد است، امّا از هدایت، خراب (تُهى) هستند دین‌شناسان (فقیهان) آن روزگار، بدترین دین‌شناسانِ زیر این آسمان کبودند فتنه و گم‌راهى از آنها بر مى‌خیزد و [باز] به آنها بر مى‌گردد

2231 . عنه صلى الله علیه و آله: سَیَأتِی على اُمَّتِی زمانٌ تَخبُثُ فیهِ سَرائرُهُم، وتَحسُنُ فیهِ عَلانِیَتُهُم طَمَعا فی الدنیا، لایُریدُونَ بهِ ما عندَاللّهِ رَبِّهِم، یکونُ دِینُهُم رِیاءً، لایُخالِطُهُم خَوفٌ، یَعُمُّهُمُ اللّهُ مِنهُ بعِقابٍ فَیَدعُونَهُ دُعاءَ الغَریقِ فلا یَستَجِیبُ لَهُم!(21)

2232 . عنه صلى الله علیه و آله: سَیأتی علَى الناسِ زَمانٌ لا یُنالُ المُلکُ فیهِ إلّا بالقَتلِ والتَّجَبُّرِ، ولا الغِنى إلّا بالغَصبِ والبُخلِ، ولا المَحَبَّةُ إلّا باستِخراجِ الدِّینِ واتِّباعِ الهَوى، فَمَن أدرَکَ ذلکَ الزمانَ فَصَبرَ علَى الفَقرِ وهُو یَقدِرُ علَى الغِنى، وصَبَرَ علَى البِغْضَةِ وهُو یَقدِرُ علَى المَحَبَّةِ، وصَبَرَ علَى الذُلِّ وهُو یَقدِرُ علَى العِزِّ، آتاهُ اللّهُ ثَوابَ خَمسینَ صِدِّیقا مِمَّن صَدَّقَ بی.(22)

2233 . عنه صلى الله علیه و آله: سیأتی مِن بَعدی أقوامٌ یَأکُلُونَ طَیِّباتِ الطَّعامِ وألوانَها، ویَرکَبُونَ الدَّوابَّ، ویَتَزَیَّنُونَ بِزینَةِ المرأةِ لِزَوجِها، ویَتَبرَّجونَ تَبَرُّجَ النِّساءِ، وزِیُّهُم مِثلُ زِیِّ المُلوکِ الجَبابِرَةِ، هُم مُنافِقُو هذهِ الاُمَّةِ فی آخِرِ الزَّمانِ. . . مَحاریبُهُم نِساؤهُم، وشَرَفُهُم الدَّراهِمُ و الدَّنانیرُ.(23)

2234 . عنه صلى الله علیه و آله: سَیَأتِی بَعدَکُم قَومٌ یَأکُلُونَ أطائبَ الدّنیا وألوانَها، ویَنکِحُونَ أجمَلَ النِّساءِ وألوانَها. . . عاکِفینَ علَى الدنیا یَغدُونَ ویَروحونَ إلَیها، اتَّخَذُوها آلِهَةً مِن دُونِ إلهِهِم.(24)

2235 . عنه صلى الله علیه و آله: سَیأتِی فی آخِرِ الزَّمانِ عُلَماءُ یُزَهِّدُونَ فی الدنیا ولایَزهَدُونَ، ویُرَغِّبونَ فی الآخِرَةِ ولایَرغَبُونَ، ویَنهَونَ عنِ الدُّخولِ علَى الوُلاةِ ولایَنتَهُونَ، ویُباعِدُونَ الفُقَراءَ، ویُقَرِّبونَ الأغنیاءَ، اُولئکَ هُمُ الجَبّارُونَ أعداءُ اللّهِ.(25)

2231 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زودى زمانى بر امّت من مى‌آید که درون‌هایشان، پلید است و ظاهرشان را نیکو مى‌سازند و انگیزه‌شان در این ظاهر سازى، طمع دنیاست، نه کسب آنچه [از رضایت و ثواب]نزد پروردگارشان، خداست دینشان، ریایى است و خوفى [از خدا] با وجود آنها آمیخته نیست خداوند، کیفرى از خود را شامل حال همه آنها مى‌کند و آنها او را مانند دعاى غریق مى‌خوانند؛ امّا دعایشان به اجابت نمى‌رسد

2232 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زودى روزگارى بر مردم فرا مى‌رسد که در آن، حکومت جز با کشتار و خودکامگى، و ثروت و توانگرى، جز با غصب و بخل‌ورزى، و محبوبیّت، جز با کنار گذاشتن دین و پیروى از هوا و هوس به دست نمى‌آید پس هر کس آن زمان را درک کند و با آن که مى‌تواند توانگر شود، بر نادارى صبر کند و با آن که مى‌تواند محبوبیّت را به دست آورد، بر بغض [و نفرت مردم]شکیبایى ورزد و با آن که مى‌تواند قدرت به چنگ آورد، بر برکنارى از قدرت صبر کند، خداوند، ثواب پنجاه صدّیق از صدّیقانى که مرا تصدیق کرده‌اند، به او عطا خواهد کرد

2233 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زودى بعد از من، مردمانى مى‌آیند که غذاهاى لذیذ و رنگارنگ مى‌خورند و بر مرکَب‌ها سوار مى‌شوند و مانند زن که خودش را براى شوهرش بَزَک مى‌کند، خویشتن را مى‌آرایند و مانند زنان، خودآرایى و جلوه‌گرى مى‌کنند و هیئتشان، هیئت سلاطین گردنکش است آنان، منافقان آخر زمان این امّت هستند. قبله‌هاى (آمال) آنان، زنانشان است وشرافت [و شخصیتشان]، درهم و دینار

2234 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زودى بعد از شما مردمى مى‌آیند که غذاهاى خوش‌مزه و رنگارنگِ دنیا را مى‌خورند و با زنان زیباروى و رنگارنگ، ازدواج مى‌کنند. به دنیا سخت مى‌چسبند و روز و شب، رو به سوى آن دارند و به جاى خدایشان، دنیا را به خدایى مى‌گیرند

2235 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زودى در آخر زمان، عالمانى مى‌آیند که مردم را به دل برکَندن از دنیا مى‌خوانند، امّا خود، زهد نمى‌ورزند؛ به آخرت ترغیب مى‌کنند و خود، بدان رغبت نمى‌کنند؛ از وارد شدن به دستگاه حکمرانان نهى مى‌کنند، امّا خود از این کار، خوددارى نمى‌ورزند؛ از تهى‌دستان دورى مى‌کنند و به ثروتمندان، نزدیک مى‌شوند اینان، همان گردنکشانِ دشمن خدا هستند

2236 . عنه صلى الله علیه و آله: سیأتی زَمانٌ على اُمَّتی یَفِرُّونَ مِن العُلَماءِ کما یَفِرُّ الغَنَمُ عنِ الذِّئبِ، فَإذا کانَ کذلِکَ ابتَلاهُمُ اللّهُ تعالى بثلاثةِ أشیاءَ: الأوَّلُ: یَرفَعُ البَرَکَةَ مِن أموالِهِم، والثانی: سَلَّطَ اللّهُ علَیهِم سُلطانا جائرا، والثالث: یَخرُجُونَ مِن الدنیا بلا إیمانٍ.(26)

8 / 11 ما أخبر عنه بلفظِ «یَأتی»

2237 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: یأتی زَمانٌ على اُمَّتی اُمَراؤهُم یکونُونَ علَى الجَورِ ، وعُلَماؤهُم علَى الطَّمَعِ، وعُبّادُهُم علَى الرِّیاءِ، وتُجّارُهُم علَى أکلِ الرِّبا، ونِساؤهُم علَى زِینَةِ الدنیا، وغِلمانُهُم فی التَّزویجِ، فعِندَ ذلکَ کَسادُ اُمَّتی ککَسادِ الأسواقِ.(27)

2238 . عنه صلى الله علیه و آله: یَأتِی علَى الناسِ زَمانٌ لایُبالی الرجُلُ ما تَلِفَ مِن دینِهِ إذا سَلِمَت لَهُ دُنیاهُ.(28)

2239 . عنه صلى الله علیه و آله: یأتی علَى الناسِ زَمانٌ یکونُ الناسُ فیه ذِئابا، فَمَن لم یکن ذِئبا أکَلَتهُ الذِّئابُ.(29)

2240 . عنه صلى الله علیه و آله: یَأتی علَى الناسِ زَمانٌ إذا سَمِعتَ باسمِ رَجُلٍ خَیرٌ مِن أن تَلقاهُ، فإذا لَقِیتَهُ خَیرٌ مِن أن تُجَرِّبَهُ، ولو جَرَّبتَهُ أظهَرَ لکَ أحوالاً، دِینُهُم دَراهِمُهُم، وهِمَّتُهُم بُطونُهُم، وقِبلَتُهُم نِساؤهُم، یَرکَعونَ للرَّغیفِ ویَسجُدُونَ للدِّرهَمِ، حَیارى سُکارى لامُسلِمینَ ولانَصارى!(30)

2236 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زودى زمانى بر امّتم مى‌آید که از عالمانشان مى‌گریزند، همان گونه که گوسفند از گرگ مى‌گریزد وقتى چنین شد، خداوند متعال، آنها را به سه چیز گرفتار مى‌کند: اوّل این که برکت را از اموال ایشان مى‌گیرد؛ دوم این که پادشاهى ستمگر را بر آنان، مسلّط مى‌گرداند؛ و سوم این که بى‌ایمان از دنیا مى‌روند

8 / 11

احادیثى که با عبارت «مى‌آید» ، از حوادث آینده خبر مى‌دهند

2237 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: زمانى بر امّت من مى‌آید که زمامدارانشان، ستمگرند و عالمانشان، طمعکار و عابدانشان، ریاکار و بازرگانانشان، رِباخوار و زنانشان، در پىِ زیور دنیا و پسرانشان، در تزویج در چنین روزگارى [بازار]امّت من، مانند کسادى بازارها، کساد است

2238 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: زمانى بر مردم مى‌آید که اگر دنیاىِ مرد به سلامت باشد، از بین رفتن دینش براى او اهمّیتى ندارد

2239 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: زمانى بر مردم مى‌آید که در آن زمان، مردم گرگ هستند بنا بر این، اگر کسى گرگ نباشد، گرگ‌ها او را مى‌خورند

2240 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: زمانى بر مردم مى‌آید که اگر نام کسى را بشنوى، بهتر از این است که او را ببینى و اگر او را ببینى، بهتر از این است که وى را بیازمایى؛ چه، اگر او را بیازمایى، حالاتى [ناخوشایند] بر تو آشکار مى‌کند دین آنها، درهم‌هایشان است و همّ و غمّشان، شکم‌هایشان و قبله‌شان، زنانشان براى گرده‌اى نان، خم مى‌شوند و براى درهمى به خاک مى‌افتند سرگشته‌اند و مست نه مسلمان‌اند و نه ترسا

2241 . عنه صلى الله علیه و آله: یَأتی علَى الناسِ زَمانٌ الصابِرُ فیه على دِینِهِ مِثلُ القابِضِ علَى الجَمرَةِ بِکَفِّهِ، فإن کانَ فی ذلکَ الزَّمانِ ذِئبا و إلّا أکَلَتهُ الذِّئابُ.(31)

2242 . عنه صلى الله علیه و آله: والذی بَعَثَنی بالحَقِّ لَیأتی علَى الناسِ زَمانٌ یَستَحِلُّونَ الخَمرَ یُسَمُّونَهُ النَّبیذَ، علَیهِم لَعنَةُ اللّهِ والمَلائکةِ والناسِ أجمَعینَ.(32)

2243 . عنه صلى الله علیه و آله: یَأتی علَى الناسِ زَمانٌ یَخلُقُ القرآنُ فی قُلوبِ الرِّجالِ کما تَخلُقُ الثِّیابُ علَى الأبدانِ.(33)

2244 . عنه صلى الله علیه و آله: سیَأتی زَمانٌ على اُمَّتی لا یَعرِفُونَ العُلَماءَ إلّا بثَوبٍ حَسَنٍ، ولا یَعرِفُونَ القرآنَ إلّا بصَوتٍ حَسَنٍ، ولایَعبُدُونَ اللّهَ إلّا فی شَهرِ رَمَضانَ، فإذا کانَ کذلِکَ سَلَّطَ اللّهُ علَیهِم سُلطانا لا عِلمَ لَهُ، ولا حِلمَ لَهُ، ولا رَحمَ لَهُ.(34)

8 / 12 النَّبیُّ یَعلَمُ الغَیبَ بتعلیمِ اللّهِ

الکتاب

«عالِمُ اَلْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً – إِلاّ مَنِ اِرْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً».(35)

الحدیث

2245 . الإمام الصّادق علیه السلام: إنَّ رسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله ضَلَّت ناقَتُهُ، فقالَ الناسُ فیها: یُخبِرُنا عن السَّماءِ

ولایُخبِرُنا عَن ناقَتِهِ! فَهَبَطَ علَیهِ جَبرَئیلُ فقالَ: یا محمّدُ، ناقَتُکَ فی وادِی کذا وکذا، مَلفوفٌ خِطامُها بشَجَرَةِ کذا وکذا قالَ: فَصَعِدَ المِنبَرَ، فَحَمِدَاللّهَ وأثنى علَیهِ وقالَ: یا أیُّها الناسُ، أکثَرتُم عَلَیَّ فی ناقَتی، ألا وما أعطانیَ اللّهُ خَیرٌ مِمّا أخَذَ مِنّی، ألا وإنَّ ناقَتی فی وادِی کذا وکذا، مَلفوفٌ خِطامُها بشَجَرةِ کذا وکذا، فَابتَدَرَها الناسُ فَوَجَدوها کما قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله.(36)

2241 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: زمانى بر مردم مى‌آید که شکیباىِ بر دین، مانند کسى است که اخگرى را در کفِ خویش گرفته باشد در آن زمان، اگر انسان گرگ باشد [، مى‌تواند زندگى کند]؛ وگرنه گرگ‌ها او را مى‌خورند

2242 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سوگند به آن که مرا به حق برانگیخت، قطعا زمانى بر مردم مى‌آید که شراب را حلال مى‌شِمُرند و نام نبیذ روى آن مى‌گذارند لعنت‌خدا و همه فرشتگان و مردم بر آنان باد!

2243 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: روزگارى بر مردم مى‌آید که قرآن، در دل‌هاى مردم، کهنه مى‌شود، همچنان که لباس‌ها بر بدن‌ها کهنه مى‌شوند

2244 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: به زودى زمانى بر امّت من مى‌آید که عالمان را جز به لباس نیکو و قرآن را جز به صداى خوش نمى‌شناسند و خدا را جز در ماه رمضان، عبادت نمى‌کنند پس هرگاه چنین زمانى فرا رسد، خداوند، فرمان‌روایى را بر آنان مسلّط مى‌گرداند که نه علم دارد، نه بردبارى و نه رحم

8 / 12

پیامبر با تعلیم خداوند، از غیب، خبر دارد

قرآن

«داناى نهان است، و کسى را بر غیب خود آگاه نمى‌کند، جز پیامبرى را که از او خشنود باشد، که [در این صورت،]براى او از پیش رو و از پشتِ سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت» .

حدیث

2245 . امام صادق علیه السلام: ناقه پیامبر خدا، گم‌شد مردم گفتند: برایمان از آسمان خبر مى‌دهد؛ امّا از شترش خبرمان نمى‌دهد [و نمى‌داند کجاست]!

پس جبرئیل علیه السلام بر ایشان فرود آمد و گفت: اى محمّد! ناقه‌ات در فلان و بهمان درّه است و مهارش به فلان و بهمان درخت، پیچ خورده است.

پس پیامبر خدا، منبر رفت و خدا را حمد و ثنا گفت و فرمود: «هلا، اى مردم! شما درباره [گم شدن]ناقه من حرف‌ها زدید بدانید که آنچه خداوند به من داد، بهتر از آن چیزى است که از من گرفت بدانید که ناقه من در فلان و بهمان وادى است و مهارش به فلان و بهمان درخت، پیچ خورده است» .

مردم به طرف ناقه شتافتند و دیدند همان گونه است که پیامبر خدا فرموده بود

2246 . عنه علیه السلام: ضَلَّت ناقَةُ رسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله فی غَزوَةِ تَبُوکَ، فقالَ المُنافقونَ: یُحَدِّثُنا عَنِ الغَیبِ ولا یَعلَمُ مَکانَ ناقَتِهِ! فأتاهُ جَبرَئیلُ علیه السلام فَأخبَرَهُ بما قالوا، وقالَ: إنَّ ناقَتَکَ فی شِعْبِ کذا، مُتَعَلِّقٌ زِمامُها بشَجَرَةِ بَحرٍ فَنادى رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: الصلاةَ جامِعَةً، قالَ: فاجتَمَعَ الناسُ، فقالَ: أیُّها الناسُ، إنّ ناقَتی بِشِعبِ کذا، فَبادَرُوا إلَیها حتّى أتَوها.(37)

2247 . الخرائج والجرائح: إنَّ ناقَتَهُ [النَّبِیّ صلى الله علیه و آله] افتُقِدَت، فَأرجَفَ (38) المُنافقونَ، فقالوا: یُخبِرُنا بأسرارِ السَّماءِ ولایَدرِی أینَ ناقَتُهُ! فَسَمِعَ صلى الله علیه و آله ذلکَ فقالَ: إنّی وإن اُخبِرْکُم بِلَطائفِ السَّماءِ لکنِّی لا أعلَمُ مِن ذلکَ إلّا ما عَلَّمَنی اللّهُ، فلمّا وَسوَسَ إلَیهِمُ الشیطانُ بذلکَ دَلَّهُم على حالِها، ووَصَفَ لَهُمُ الشَّجرَةَ التی هِی مُتَعَلِّقَةٌ بها، فَأتَوها فَوَجَدُوها على ما وَصَفَ قد تَعَلَّقَ خِطامُها بِشَجَرَةٍ أشارَ إلَیها.(39)

2246 . امام صادق علیه السلام: در جنگ تبوک، ناقه پیامبر خدا گم شد منافقان گفتند: براى ما از غیب مى‌گوید؛ امّا جاى شترش را نمى‌داند!

جبرئیل علیه السلام بر پیامبر صلى الله علیه و آله فرود آمد و گفته منافقان را به اطّلاع ایشان رساند و گفت: ناقه‌ات در فلان درّه است و مهارش به درخت تنومندى گیر کرده است.

پس پیامبر خدا، نداى نماز جماعت سر داد مردم جمع شدند فرمود: «اى مردم! ناقه من در فلان درّه است» .

مردم به طرف آن [درّه] شتافتند و شتر را یافتند

2247 . الخرائج و الجرائح: ناقه پیامبر صلى الله علیه و آله گم شد منافقان، دست به تبلیغات منفى زدند و گفتند: او از اسرار آسمان به ما خبر مى‌دهد؛ امّا نمى‌داند ناقه‌اش کجاست.

پیامبر صلى الله علیه و آله این سخن را شنید و فرمود: «درست است که من از اسرار آسمان به شما خبر مى‌دهم؛ امّا از این اسرار، جز آنچه را که خداوند به من آموخته باشد، نمى‌دانم» .

چون مردم در این باره دست‌خوش وسوسه شیطان شدند، پیامبر صلى الله علیه و آله آنان را از حال ناقه خود، آگاه کرد و نشانى‌هاى درختى را که [مهار]شتر به آن گِره خورده بود، به ایشان داد مردم رفتند و دیدند که ماده شتر، همان گونه که پیامبر صلى الله علیه و آله فرموده بود، مهارش به درختى با همان نشانى‌ها آویخته شده است


1) کنز العمّال: ج 11 ص 351 ح 31719 نقلاً عن ابن عساکر.

2) کنز العمّال: ج 13 ص 192 ح 36571 نقلاً عن عبد بن حمید.

3) الأَدَبُّ: الکثیرُ الوَبَر، وقیل: الکثیرُ وَبَرُ الوجه (لسان العرب: ج 1 ص 373).

4) شرح نهج البلاغة: ج 9 ص 311 عن ابن عبّاس.

5) الملاحم والفتن: ص 76 ح 18.

6) کنز العمّال: ج 11 ص 329 ح 31651 نقلاً عن البیهقی.

7) کنز العمّال: ج 11 ص 332 ح 31660 نقلاً عن ابن عساکر.

8) کنز العمّال: ج 11 ص 369 ح 31773 عن جابر بن سمرة.

9) الکُدیة بالضمّ: قطعة غلیظة صُلبة لا تعمل فیها الفأس (النهایة: ج 4 ص 156).

10) الکافی: ج 8 ص 216 ح 264، بحار الأنوار: ج 20 ص 270 ح 24.

11) کنز العمّال: ج 13 ص 657 ح 37668 نقلاً عن ابن أبی شیبة.

12) کنز العمّال: ج 13 ص 672 ح 37714 نقلاً عن ابن عساکر.

13) کنز العمّال: ج 14 ص 209 ح 38419 عن عمرو بن عوف.

14) کنز العمّال: ج 14 ص 208 ح 38417 عن أبی هریرة.

15) کنز العمّال: ج 14 ص 206 ح 38407 عن أبی سعید.

16) کنز العمّال: ج 14 ص 205 ح 38405 عن أبی هریرة.

17) کنز العمّال: ج 14 ص 263 ح 38657 عن عبد اللّه بن الحارث بن جزء.

18) کنز العمّال: ج 14 ص 267 ح 38677 عن ابن مسعود.

19) الملاحم والفتن: ص 118 ح 111 عن عبد اللّه.

20) ثواب الأعمال: ص 301 ح 4 عن أبان الأحمر عن الإمام الباقر علیه السلام، بحار الأنوار: ج 2 ص 109 ح 14.

21) الکافی: ج 8 ص 306 ح 476 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 18 ص 146 ح 6.

22) الکافی: ج 2 ص 91 ح 12 عن العرزمی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 18 ص 147 ح 8.

23) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 344 ح 2660 عن ابن مسعود، بحار الأنوار: ج 77 ص 96 ح 1.

24) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 155.

25) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 301.

26) جامع الأخبار: ص 356 ح 995، بحار الأنوار: ج 22 ص 453 ح 11.

27) جامع الأخبار: ص 356 ح 997، بحار الأنوار: ج 22 ص 454 ح 11.

28) تحف العقول: ص 52، بحار الأنوار: ج 77 ص 157 ح 136.

29) تحف العقول: ص 54، بحار الأنوار: ج 77 ص 157 ح 140.

30) اعلام الدین: ص 291 عن ام هانئ بنت أبی طالب رضى‌الله‌عنه، بحار الأنوار: ج 74 ص 166 ح 31.

31) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 346 ح 26660 عن عبد اللّه بن مسعود، بحار الأنوار: ج 77 ص 98 ح 1.

32) مکارم الأخلاق: ج 2 ص 351 ح 2660 عن عبد اللّه بن مسعود، بحار الأنوار: ج 77 ص 102 ح 1.

33) تنبیه الخواطر: ج 1 ص 217.

34) جامع الأخبار: ص 356 ح 998، بحار الأنوار: ج 22 ص 454 ح 11.

35) الجنّ:26 و 27.

36) الکافی: ج 8 ص 221 ح 278 عن عمر اخی عذافر، بحار الأنوار: ج 18 ص 129 ح 38.

37) قصص الأنبیاء: ص 380 ح 408 عن موسى بن بکیر.

38) أرجف القوم: إذا خاضوا فی الأخبار السیّئة وذکر الفتن (لسان العرب: ج 9 ص 113).

39) الخرائج والجرائح: ج 1 ص 30 ح 25، بحار الأنوار: ج 18 ص 109 ح 11.