جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آزمایش امت ها

زمان مطالعه: 5 دقیقه

قرآن

(به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار، روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم، به انصاف برخیزند، و آهن را که در آن براى مردم، خطرى سخت و سودهایى است، پدید آوردیم، تا خدا معلوم بدارد چه کسى در نهان، او و پیامبرانش را یارى مى کند. آرى! خداوند، نیرومندِ شکست ناپذیر است).

(براى هر یک از شما (امّت ها) شریعت و راه روشنى قرار داده ایم و اگر خدا مى خواست، شما را یک امّت قرار مى داد؛ ولى [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است، بیازماید. پس در کارهاى نیک، بر یکدیگر پیشى بگیرید. بازگشت [همه ی] شما به سوى خداست. آن گاه، درباره ی آنچه در آن اختلاف مى کردید، آگاهتان خواهد کرد).

(آیا مردم پنداشته اند که تا گفتند: «ایمان آوردیم»، رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند؟! و به یقین، کسانى را که پیش از اینان بودند، آزمودیم، تا خداوند، آنان را که راست گفته اند، معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد).

حدیث

13. مجمع البیان ـ درباره ی این سخن خداوند متعال: (بگو: «او تواناست که از بالاى سرتان یا از زیر پاهایتان، عذابى بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه، به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد]…») ـ: در تفسیر الکلبى آمده است: چون این آیه فرود آمد، پیامبر صلی الله علیه وآله برخاست و وضویى شاداب و کامل گرفت و سپس، به نماز ایستاد و نمازى نیکو گزارد. آن گاه، از خداوند پاک، درخواست کرد که بر امّتش عذابى از فرازِ سرشان یا از زیرِ پاهایشان نفرستد و آنها را گروه گروه به [جان] هم نیندازد، و خشم بعضى را به بعضى دیگر نچشانَد.

در این هنگام، جبرئیل علیه السلام فرود آمد و گفت: اى محمّد! خداوند متعال، گفتار تو را شنید و آنان (امّت تو) را از دو چیز، پناه داد و از دو چیز، پناهشان نداد: از این که از فرازِ سرشان یا از زیرِ پاهایشان برایشان عذابى بفرستد، پناهشان داد؛ امّا از آن دو چیز دیگر (تفرقه و به جان هم افتادن) پناهشان نداد.

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «اى جبرئیل! با وجود کشته شدن امّت من به دست یکدیگر، از آنان چه باقى مى مانَد؟».

برخاست و دیگر باره، دعا کرد. پس این دو آیه نازل شد: (الف، لام، میم! آیا مردم پنداشته اند که تا گفتند: «ایمان آوردیم»، رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند؟).

پس فرمود: «از آزمایش، گریزى نیست و امّت، پس از پیامبرش، باید آزموده شود تا راستگو از دروغگو معلوم گردد؛ زیرا وحى، قطع شده و شمشیر و تفرقه، تا روز قیامت برجاست».

14. امام على علیه السلام ـ در یکى از سخنرانى هایش ـ: اگر خداوند ـ که بزرگ است ثناى او ـ، آن گاه که پیامبرانش را فرستاد، مى خواست گنجینه هاى طلا و معدن هاى زر ناب و باغستان هاى پُردرخت را برایشان بگشاید و مرغان آسمان و وُحوش زمین را همراه و مسخّر آنان کند، بى گمان، مى توانست چنین کند؛ امّا اگر مى کرد، آزمایش، از میان برمى خاست و پاداش، منتفى مى شد و خبرها (وعد و وعیدهاى پیامبران)، بیهوده مى گشت و دیگر مزدهاى امتحان شدگان براى آسایندگان، واجب نمى شد و پاداشِ [در نظر گرفته شده براى] نیکوکاران به مؤمنان نمى رسید و نام ها [یى چون: عاصى و مطیع و محسن و مُسىء] بر معنایى آشکار در اهلشان دلالت نمى کردند. نیز اگر خداوند از آسمان، نشانى فرو مى فرستاد، بى گمان، مردم در برابر آن، سرِ تسلیم فرود مى آوردند. لیکن، اگر چنین مى کرد، مسئله ی آزمایش از مردمان، همگى، ساقط مى شد. امّا خداوند ـ که بزرگ است ثناى او ـ، پیامبرانِ خود را داراى اراده هایى نیرومند قرار داد و از نظر حالات ظاهرى شان که به چشم مى آید، آنها را با قناعتى که دل ها و چشم ها را از بى نیازى مى آکَنَد و نیازمندى و فقرى که دیده ها و گوش ها را سخت مى آزارد، ناتوان گردانید.

اگر پیامبران از نیرویى بلامنازع و قدرتى مقهور ناشدنى و از چنان سلطنتى که گردن هاى مردمان به سوى آن کشیده و بار سفر به جانب آن بسته مى شود، برخوردار مى بودند، هر آینه، کارِ آزمایش، بر خلق، آسان تر بود و کمتر گردن فرازى مى کردند و از سرِ ترسى چیره شونده بر آنان و یا از روى طمعى به زانو درآوردنده، ایمان مى آوردند و آن گاه، نیّت ها، مشترک و کارهاى نیک، تقسیم شده بود؛ امّا خداوند، چنین خواست که پیروى از پیامبرانش و تصدیق نمودن کتاب هایش و خاکسارى در پیش او و سر سپردن به فرمان او و گردن نهادن به طاعت او، امورى ویژه ی او باشند و با هیچ ناخالصى اى نیامیزند و هر اندازه آزمایش و امتحان بزرگ تر باشد، پاداش و جزا بیشتر خواهد بود.

مگر نمى دانید که خداوند ـ که بزرگ است ثناى او ـ پیشینیان را از زمان آدم علیه السلام تا واپسین مردمان این عالم، به واسطه ی سنگ هایى که نه زیانى مى زنند و نه سودى مى رسانند و نه مى بینند و نه مى شنوند، در بوته ی آزمایش نهاد و [بدین منظور] آن سنگ ها را خانه ی باحرمت خویش ساخت و آن را وسیله ی به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داد. سپس، آن را در سنگلاخى ترینِ سرزمین ها و کم خاک ترینِ شهرهاى دنیا و تنگ ترینِ درّه ها براى زندگى، و کم آب ترین زیستگاه هاى مسلمانان، جاى داد؛ در میان کوه هاى زُمخت و ریگزارهاى نرم و چشمه هاى کم آب و آبادى هاى دورافتاده از هم، آن جا که نشانى از بارش هاى آسمانى وجود ندارد، نه شترى در آن جا فربه مى شود، نه گاوى و نه گوسفندى.

سپس، آدم علیه السلام و فرزندان او را فرمود تا به جانب آن (کعبه) روى آورند و بدین سان، بیت الحرام، سرمنزل مقصود آنان، و باراندازِ نهایى شان گردید. مردمان، با تمام وجود، از میان بیابان هاى خشک به هم پیوسته و از جزایر پراکنده ی دریاها، و از درون درّه هاى ژرف، به آن جا روى مى آوردند تا [به هنگام سعى] از سرِ خوارى و خاکسارى، شانه هاى خویش را تکان دهند و «لا اله الّا اللّه» گویان بر گِرد آن بچرخند و با موهاى ژولیده و پیکرهاى غبار گرفته، هَروَله کنان بشتابند. نقاب ها و جامه ها را پشت سر افکنده [و جامه ی احرام به تن کرده]، و موهاى سرِ خویش را سِتُرده اند، و این هم، آزمونى بزرگ و آزمایشى عظیم و امتحانى سخت و تصفیه اى شدید و اطاعتى آشکار است که خداوند، آن را سببى براى رحمتش و رشته و وسیله اى به سوى بهشتش و علّتى براى آمرزشش و مایه ی آزمایش خلق از سرِ مهر خویش، قرار داده است.

اگر خداوند ـ تبارک و تعالى ـ خانه ی محترم خود و مَشعرهاى ارجمندش (مکان هاى ویژه ی حج) را در میان چمنزارها و جویبارها و دشت هاى هموارِ پُردرخت و پُرمیوه با گیاهان درهم پیچیده و روستاهاى به هم پیوسته، در میان گندمزارها و بوستان هاى سرسبز و مَرغزارهاى حاصلخیزِ گِرداگرد آن و دشت هاى پُرآب و کشتزارهاى خرّم و راه هاى آباد و باغستان هاى بسیار قرار داده بود، بى گمان، به همان اندازه که امتحان آسان تر بود، پاداش نیز کمتر بود.

نیز اگر پایه اى که خانه ی خدا بر آن بنا شده و سنگ هایى که آن خانه با آنها افراشته گردیده است، از زمرّد سبز و یاقوت سرخ و نور و روشنایى [سنگ هاى پُرزرق و برق] مى بود، بى گمان، این کار، ستیز با تردید سینه ها را آسان مى ساخت، و زحمت مبارزه با ابلیس را از دل ها برمى داشت، و تلاطم تردید را از مردم مى زدود؛ امّا خداوند عز و جل بندگان خود را با انواع سختى ها مى آزماید، و آنان را با مجاهدت هاى گونه گون به بندگى مى گیرد، و با گرفتارى هاى مختلف مى آزمایدشان، تا بدین وسیله، تکبّر را از دل هایشان بیرون بَرَد، و فروتنى و خاکسارى را در جان هایشان جاى دهد، و این را درهایى گشاده به سوى رحمتش، و اسبابى آماده براى عفو و آزمونش قرار دهد، چنان که فرموده است: (الف، لام، میم. آیا مردم پنداشته اند که تا گفتند: «ایمان آوردیم»، رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند؟ و به یقین، کسانى را که پیش از اینان بودند، آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفته اند، معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد).

15. الکافى ـ به نقل از مُعمَّر بن خلّاد ـ: از ابو الحسن علیه السلام (1) شنیدم که مى فرماید: «الف، لام، میم! آیا مردم پنداشته اند که تا گفتند: «ایمان آوردیم»، رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند؟). سپس به من فرمود: «آزمایش چیست؟».

گفتم: فدایت شوم! نزد ما آزمایشِ در دین است.

فرمود: «مردم، گداخته مى شوند، چنان که طلا [در بوته] گداخته مى شود».

سپس فرمود: «تصفیه مى شوند، چنان که طلا تصفیه مى شود».

ر. ک: ص 229 (امّت / فصل دهم: آینده ی امّت محمّد صلی الله علیه وآله در دنیا / دچار شدن به فتنه ها).


1) مقصود از «ابوالحسن»، امام رضا علیه السلام است.