جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آداب السؤال (آداب پرسش)

زمان مطالعه: 8 دقیقه

8 / 1

ما یَنبَغی لِلسّائِلِ

أ السُّؤالُ تَفَقُّهًا

519 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إذا قَعَدَ أحَدُکُم إلى أخیهِ فَلیَسأَلهُ تَفَقُّهاً، ولا یَسأَلهُ تَعَنُّتاً.(1)

ب حُسنُ السُّؤالِ

520 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: حُسنُ السُّؤالِ نِصفُ العِلمِ.(2)

8 / 2

ما لا یَنبَغی لِلسّائِلِ

أ السُّؤالُ تَعَنُّتًا

521 . الاختصاص عن ابن عبّاس: قالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله]لِعَبدِاللّهِ بنِ سَلامٍ]: الحَمدُ للّهِ‌ِ عَلى نَعمائِهِ، یَابنَ سَلامٍ، أجِئتَنی سائِلًا أو مُتَعَنِّتاً؟

قالَ: بَل سائِلًا یا مُحَمَّدُ.

قالَ: عَلَى الضَّلالَةِ أم عَلَى الهُدى؟

قالَ: بَل عَلَى الهُدى یا مُحَمَّدُ.

فَقالَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله: فَسَل عَمّا تَشاءُ.(3)

8 / 1

آنچه براى پرسشگر، شایسته است

الف پرسش براى فهمیدن

519 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر گاه یکى از شما نزد برادرش مى‌نشیند، براى فهمیدن، از وى بپرسید، نه براى درمانده کردن او.

ب خوبْ طرح کردنِ پرسش

520 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نیکویىِ پرسش، نیمى از دانش است.

8 / 2

آنچه براى پرسشگر، شایسته نیست

الف پرسش براى آزردن

521 . الاختصاص به نقل از ابن عبّاس: پیامبر صلى الله علیه و آله [به عبد اللّه بن سلّام]فرمود: «اى

ابن سلّام! ستایش، خداى راست بر نعمت‌هایش. آیا براى پرسیدن آمده‌اى، یا براى درمانده کردن؟» .

گفت: اى محمّد! براى پرسیدن آمده‌ام.

فرمود: «براى گم‌راهى، یا هدایت؟» .

گفت: اى محمّد! براى هدایت.

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «پس هر چه مى‌خواهى، بپرس» .

522 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: شِرارُ النّاسِ الَّذینَ یَسأَلونَ عَن شِرارِ المَسائِلِ؛ کَی یُغَلِّطوا بِهَا العُلَماءَ.(4)

ب السُّؤالُ عَمّا قَد یَضُرُّ جَوابُهُ

الکتاب

«یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِینَ یُنَزَّلُ اَلْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اَللّهُ عَنْها وَ اَللّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ» .(5)

«قالَ فَإِنِ اِتَّبَعْتَنِی فَلا تَسْئَلْنِی عَنْ شَیْءٍ حَتّى أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْراً» .(6)

الحدیث

523 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: اُسکُتوا عَمّا سَکَتَ اللّهُ.(7)

524 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالى حَدَّ لَکُم حُدوداً فَلا تَعتَدوها، وفَرَضَ عَلَیکُم فَرائِضَ فَلا تُضَیِّعوها، وسَنَّ لَکُم سُنَناً فَاتَّبِعوها، وحَرَّمَ عَلَیکُم حُرُماتٍ فَلا تَهتِکوها، وعَفا لَکُم عَن أشیاءَ رَحمَةً مِنهُ لَکُم مِن غَیرِ نِسیانٍ فَلا تَتَکَلَّفوها.(8)

522 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدترینِ مردم، کسانى‌اند که از بدترین مسئله‌ها مى‌پرسند تا دانشمندان را به اشتباه بیندازند.

ب پرسشى که جوابش زیانبار است

قرآن

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! از چیزهایى که اگر براى شما آشکار گردد، شما را اندوهناک مى‌کند، مپرسید. و اگر هنگامى که قرآن نازل مى‌شود، درباره آنها سؤال کنید، براى شما روشن مى‌شود. خدا از آن [پرسش‌هاى بى‌جا]گذشت، و خداوند، آمرزنده بردبار است» .

«گفت: اگر مرا پیروى مى‌کنى، پس، از چیزى سؤال مکن تا [خود]از آن با تو سخن آغاز کنم» .

حدیث

523 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: درباره آنچه خدا سکوت کرده، سکوت کنید.

524 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند متعال، حدودى را براى شما تعیین نموده است. پس، از

آنها فراتر نروید. و واجباتى را بر شما واجب ساخته است. پس آنها را تباه مکنید. و سنّت‌هایى را براى شما بنا نهاده است. پس، از آنها پیروى کنید. و حرام‌هایى را بر شما حرام کرده است. پس هتک حرمت نکنید. و پاره‌اى چیزها را از روى رحمتش، به شما بخشیده است، بى آن که فراموش کرده باشد. پس، خود را براى آنها به زحمت میندازید.

525 . عنه صلى الله علیه و آله: دَعونی ما تَرَکتُکُم، إنَّما أهلَکَ مَن کانَ قَبلَکُم سُؤالُهُم وَاختِلافُهُم عَلى أنبِیائِهِم، فَإِذا نَهَیتُکُم عَن شَیءٍ فَاجتَنِبوهُ، وإذا أمَرتُکُم بِأَمرٍ فَأتوا مِنهُ مَا استَطَعتُم.(9)

526 . عنه صلى الله علیه و آله: لَولا أنَّ بَنی إسرائیلَ قالوا: «وَ إِنّا إِنْ شاءَ اَللّهُ لَمُهْتَدُونَ»(10) ما اُعطوا أبَداً، ولَو أنَّهُمُ اعتَرَضوا بَقَرَةً مِنَ البَقَرِ فَذَبَحوها لَأَجزَأَت عَنهُم، ولکِنَّهُم شَدَّدوا فَشَدَّدَ اللّهُ عَلَیهِم.(11)

527 . مسند أبی یعلى عن ابن عمر: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله یَقولُ: لا یَزالُ هذَا الحَیُّ مِن قُرَیشٍ آمِنینَ حَتّى یَرُدّوهُم عَن دینِهِم (کفّار حمنا)(12)

قالَ: فَقامَ إلَیهِ رَجُلٌ، فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، أفِی الجَنَّةِ أنَا أم فِی النّارِ؟

قالَ: فِی الجَنَّةِ.

ثُمَّ قامَ إلَیهِ آخَرُ فَقالَ: أفِی الجَنَّةِ أنَا أم فِی النّارِ؟ قالَ: فِی النّارِ.

ثُمَّ قالَ: اُسکُتوا عَنّی ما سَکَتُّ عَنکُم، فَلَولا أن لا تَدافَنوا لَأَخبَرتُکُم بِمَلَئِکُم

مِن أهلِ النّارِ حَتّى تَعرِفوهُم عِندَ المَوتِ، ولَو اُمِرتُ أن أفعَلَ لَفَعَلتُ.(13)

525 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: آنچه را رها کرده‌ام، وا گذارید. آنچه پیشینیانِ شما را هلاک کرد، [بى‌جا]پرسیدن و اختلاف آنها با پیامبرانشان بود. پس هر گاه شما را از چیزى باز داشتم، از آن دورى کنید و هر گاه به کارى فرمان دادم، به اندازه توان خود، آن را انجام دهید.

526 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اگر نبود که بنى اسرائیل گفتند: «و بى‌گمان، اگر خدا بخواهد، ما ره‌یافتگانیم» ، هرگز به مقصود نمى‌رسیدند و اگر آنان، گاوى از میان گاوها مى‌گرفتند و آن را ذبح مى‌کردند، کفایتشان مى‌کرد؛ ولى آنها سخت گرفتند. پس خدا هم بر آنها سخت گرفت.

527 . مسند أبى یعلى به نقل از ابن عمر: شنیدم که پیامبر خدا فرمود: «همواره، این عشیره قریش در امان خواهند بود تا خویشاوندان کافر را [از سر حسد]از دینشان باز گردانند» .

مردى برخاست و گفت: اى پیامبر خدا! آیا من بهشتى‌ام، یا جهنّمى؟

فرمود: «تو، در بهشتى» .

سپس دیگرى برخاست و گفت: آیا من بهشتى‌ام، یا جهنّمى؟

فرمود: «تو، در جهنّمى» .

سپس فرمود: «در آنچه من ساکت ماندم، شما هم ساکت باشید، و اگر نبود که همدیگر را دفن نمى‌کردید، جهنّمیانِ شما را معرّفى مى‌کردم تا آنان را هنگام مرگ

بشناسید. اگر به این کار فرمان مى‌یافتم، بى‌گمان، انجامش مى‌دادم» .

528 . سنن ابن ماجة عن أنس: قالوا: یا رَسولَ اللّهِ! الحَجُّ فی کُلِّ عامٍ؟

قالَ: لَو قُلتُ: «نَعَم» لَوَجَبَت، ولَو وَجَبَت لَم تَقوموا بِها، ولَو لَم تَقوموا بِها عُذِّبتُم.(14)

529 . مسند ابن حنبل عن ابن عبّاس: خَطَبَنا رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله فَقالَ: یا أیُّهَا النّاسُ، کُتِبَ عَلَیکُمُ الحَجُّ.

قالَ: فَقامَ الأَقرَعُ بنُ حابِسٍ فَقالَ: أفی کُلِّ عامٍ یا رَسولَ اللّهِ؟

فَقالَ: لَو قُلتُها لَوَجَبَت، ولَو وَجَبَت لَم تَعمَلوا بِها ولَم تَستَطیعوا أن تَعمَلوا بِها، الحَجُّ مَرَّةٌ فَمَن زادَ فَهُوَ تَطَوُّعٌ.(15)

530 . مسند ابن حنبل عن إبن عباس: إنَّ رَجُلًا قالَ: یا رَسولَ اللّهِ، الحَجُّ کُلَّ عامٍ؟

فَقالَ: بَل حَجَّةٌ عَلى کُلِّ إنسانٍ، ولَو قُلتُ: نَعَم کُلَّ عامٍ، لَکانَ کُلَّ عامٍ.(16)

531 . صحیح البخاری عن أنس: خَطَبَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله خُطبَةً ما سَمِعتُ مِثلَها قَطُّ، قالَ: لَو تَعلَمونَ ما أعلَمُ لَضَحِکتُم قَلیلًا ولَبَکَیتُم کَثیراً.

فَغَطّى أصحابُ رَسولِ‌اللّهِ صلى الله علیه و آله وُجوهَهُم، لَهُم خَنینٌ.

فَقالَ رَ÷جُلٌ: مَن أبی؟

قالَ: فُلانٌ.

فَنَزَلَت هذِهِ الآیَةُ «لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ».(17)

528 . سنن ابن ماجة به نقل از اَنَس بن مالک: گفتند: اى پیامبر خدا! آیا حج، در هر سال بر ما واجب است؟

فرمود: «اگر مى‌گفتم آرى، بى‌گمان، واجب مى‌شد و اگر واجب مى‌شد، از عهده‌اش بر نمى‌آمدید و اگر بدان نمى‌پرداختید، عذاب مى‌شدید» .

529 . مسند ابن حنبل به نقل از ابن عبّاس: پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود: «اى مردم! حج بر شما مقرّر شده است» .

اقرع بن حابس برخاست و گفت: اى پیامبر خدا! آیا در هر سال؟

فرمود: «اگر مى‌گفتم [آرى]، واجب مى‌شد و اگر واجب مى‌شد، بدان عمل نمى‌کردید و نمى‌توانستید عمل کنید. حج، یک بار واجب است. هر که بیشتر به جا آورد، مستحب است» .

530 . مسند ابن حنبل به نقل از ابن عبّاس: مردى گفت: اى پیامبر خدا! حج در هر سال است؟

فرمود: «بر هر انسان، یک حج [واجب]است و اگر گفته بودم: «آرى، در هر سال است»، در هر سال، واجب مى‌شد» .

531 . صحیح البخارى به نقل از اَنَس: پیامبر خدا خطبه‌اى خواند که هرگز نظیرش را نشنیده بودم. فرمود: «اگر آنچه را من مى‌دانستم، مى‌دانستید، کم مى‌خندیدید و فراوان مى‌گریستید» .

یاران پیامبر صلى الله علیه و آله چهره‌هایشان را پوشاندند و آرام گریستند. مردى گفت: پدر من کیست؟

فرمود: «فلانى» .

آن گاه، این آیه نازل شد: «از چیزهایى مپرسید که اگر آشکار شود، ناراحتتان مى‌کند» .

532 . صحیح البخاری عن أبی موسى الأشعریّ: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله عَن أشیاءَ کَرِهَها، فَلَمّا أکثَروا عَلَیهِ المَسأَلَةَ غَضِبَ وقالَ: سَلونی.

فَقامَ رَجُلٌ فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، مَن أبی؟

قالَ: أبوکَ حُذافَةُ.

ثُمَّ قامَ آخَرُ فَقالَ: یا رَسولَ اللّهِ، مَن أبی؟

فَقالَ: أبوکَ سالِمٌ مَولى شَیبَةَ.

فَلَمّا رَأى عُمَرُ ما بِوَجهِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله مِنَ الغَضَبِ قالَ: إنّا نَتوبُ إلَى اللّهِ عز و جل.(18)

533 . صحیح البخاری عن ابن عبّاس: کانَ قَومٌ یَسأَلونَ رَسولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله استِهزاءً، فَیَقولُ الرَّجُلُ: مَن أبی؟ ویَقولُ الرَّجُلُ تَضِلُّ ناقَتُهُ: أینَ ناقَتی؟

فَأَنزَلَ اللّهُ فیهِم هذِهِ الآیَةَ: «لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ» حَتّى فَرَغَ مِنَ الآیَةِ کُلِّها.(19)

534 . سنن الترمذی عن سلمان: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله عَنِ السَّمنِ وَالجُبنِ وَالفِراءِ، فَقالَ:

الحَلالُ ما أحَلَّ اللّهُ فی کِتابِهِ، وَالحَرامُ ما حَرَّمَ اللّهُ فی کِتابِهِ، وما سَکَتَ عَنهُ فَهُوَ مِمّا عَفا عَنهُ.(20)

ج کَثرَةُ السُّؤالِ

535 . رسول اللّه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ. . . کَرِهَ لَکُم: قیلَ وقالَ، وکَثرَةَ السُّؤالِ، وإضاعَةَ المالِ.(21)

532 . صحیح البخارى به نقل از ابو موسى اشعرى: از پیامبر خدا چیزهایى پرسیده شد که ناخوش مى‌داشت. چون پرسش‌ها فراوان شد، خشمگین شد و فرمود: «از من بپرسید» .

مردى برخاست و گفت: اى پیامبر خدا! پدر من کیست؟

فرمود: «پدر تو، حُذافه است» .

دیگرى برخاست و گفت: اى پیامبر خدا! پدر من کیست؟

فرمود: «پدرت سالم، آزاد شده شیبه، است» .

پس چون عمَر خشم را در چهره پیامبر خدا دید، گفت: بى‌گمان، ما به سوى خدا عز و جلتوبه مى‌کنیم.

533 . صحیح البخارى به نقل از ابن عبّاس: گروهى به ریشخند از پیامبر خدا سؤال مى‌کردند. مردى مى‌گفت: پدر من کیست؟ و مردى که شترش را گم کرده بود، مى‌پرسید: شترم کجاست؟

پس خداوند، این آیه را درباره آنان نازل فرمود: «از چیزهایى مپرسید که اگر آشکار شود، ناراحتتان مى‌کند. . .» .

534 . سنن الترمذى به نقل از سلمان: از پیامبر خدا درباره روغن و پنیر و پوست خز پرسیده شد. فرمود: «حلال، آن است که خداوند در کتابش حلال فرموده و حرام نیز همان است که خداوند در کتابش حرام فرموده است و آنچه ساکت مانده، از جمله چیزهایى است که خداوند از آنها در گذشته است» .

ج پرسش زیاد

535 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند. . . براى شما قیل و قال و بسیار پرسیدن و تباه کردن مال را ناپسند مى‌دارد.

536 . عنه صلى الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ مُؤمِناً تَکَلَّمَ فَغَنِمَ، أو سَکَتَ فَسَلِمَ، إنّی أکرَهُ لَکُم عَن قیلَ وقالَ، وإضاعَةَ المالِ، وکَثرَةَ السُّؤالِ.(22)

537 . المعجم الأوسط عن عبد اللّه بن مسعود: جاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله فَقالَ: أوصِنی.

فَقالَ: دَع قیلَ وقالَ، وکَثرَةَ السُّؤالِ، وإضاعَةَ المالِ.(23)

536 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند، رحمت کند مؤمنى را که سخن مى‌گوید و غنیمت مى‌یابد، یا خاموش است و سلامت مى‌مانَد! من برایتان قیل و قال و تباه کردن مال و فراوانىِ سؤال را ناپسند مى‌دارم.

537 . المعجم الأوسط به نقل از عبد اللّه بن مسعود: مردى به خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و گفت: مرا سفارش کن.

فرمود: «قیل و قال و فراوانىِ سؤال و تباه کردن مال را وا گذار» .


1) الفردوس: ج 1 ص 299 ح 1183 عن الإمام علیّ علیه السلام.

2) المعجم الأوسط: ج 7 ص 25 ح 6744 عن ابن عمر؛ تحف العقول: ص 56 وفیه «المسألة» بدل «السؤال» ، بحارالأنوار: ج 77 ص 160 ح 159.

3) الاختصاص: ص 43، بحارالأنوار: ج 9 ص 336 ح 20.

4) جامع الاُصول: ج 5 ص 58 ح 3067 عن أبی هریرة.

5) المائدة:101.

6) الکهف:70.

7) عوالی اللآلی: ج 3 ص 166 ح 61.

8) الأمالی للمفید: ص159 ح1 عن علیّ بن ربیعة الوالبی عن الإمام علیّ علیه السلام، بحارالأنوار: ج 2 ص 263 ح 11؛ المستدرک على الصحیحین: ج 4 ص 129 ح 7114 عن أبی ثعلبة الخشنی نحوه.

9) صحیح البخاری: ج 6 ص 2658 ح 6858 عن أبی هریرة.

10) البقرة:70.

11) الدرّ المنثور: ج 1 ص 189 نقلاً عن ابن أبی حاتم وابن مردویه عن أبی هریرة.

12) کذا فی المصدر والظاهر أنّ الصحیح «کُفّاراً حَسَداً» تلمیحا إلى آیة 109 من سورة البقرة «لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِکُمْ کُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ».

13) مسند أبی یعلى: ج 5 ص 272 ح 5676 عن ابن عمر.

14) سنن ابن ماجة: ج 2 ص 963 ح 2885.

15) مسند ابن حنبل: ج 1 ص 623 ح 2642 و ص 549 ح 2304؛ عوالی اللآلی: ج 1 ص 169 ح 189 کلاهما نحوه، بحارالأنوار: ج 22 ص 31.

16) مسند ابن حنبل: ج 1 ص 645 ح 2741.

17) صحیح البخاری: ج 4 ص 1689 ح 4345 و ج 6 ص 2660 ح 6865 نحوه.

18) صحیح البخاری: ج 6 ص 2659 ح 6861.

19) صحیح البخاری: ج 4 ص 1689 ح 4346.

20) سنن‌الترمذی: ج 4 ص 220 ح 1726.

21) صحیح البخاری: ج 5 ص 2229 ح 5630 عن المغیرة عن أبیهریرة؛ معانی الأخبار: ص 279 وفیه «نهى رسول اللّه صلى الله علیه و آله عنه» بدل «ان اللّه. . . کره لکم» ، بحارالأنوار: ج 75 ص 304 ح 4.

22) دعائم الإسلام: ج 2 ص 66 ح 184.

23) المعجم الأوسط: ج 1 ص 166 ح 518.