جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آثار محبة الله (آثار خدا دوستى)

زمان مطالعه: 5 دقیقه

7 / 1

اِستِجابَةُ الدَّعَواتِ

1937 . رسول الله صلى الله علیه و آله: قالَ اللهُ عز و جل: مَن أهانَ لی وَلِیّا فَقَد أرصَدَ لِمُحارَبَتی وما تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبدٌ بِشَیءٍ أحَبَّ إلَیَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ، وإنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إلَیَّ بِالنّافِلَةِ حَتّى اُحِبَّهُ، فَإِذا أحبَبتُهُ کُنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، وبَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، ولِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ، ویَدَهُ الَّتی یَبطِشُ بِها، إن دَعانی أجَبتُهُ، وإن سَأَلَنی أعطَیتُهُ.(1)

1938 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ تَعالى قالَ: مَن عادى لی وَلِیّا فَقَد آذَنتُهُ بِالحَربِ وما تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبدی بِشَیءٍ أحَبَّ إلَیَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ وما یَزالُ عَبدی یَتَقَرَّبُ إلَیَّ بِالنَّوافِلِ حَتّى اُحِبَّهُ، فَإِذا أحبَبتُهُ کُنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، وبَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، ویَدَهُ الَّتی یَبطِشُ بِها، ورِجلَهُ الَّتی یَمشی بِها، وإن سَأَلَنی لَاُعطِیَنَّهُ، ولَئِنِ استَعاذَنی لَاُعیذَنَّهُ.(2)

1939 . عنه صلى الله علیه و آله: إنَّ اللهَ عز و جل یَقولُ: . . . ما یَزالُ عَبدی یَتَقَرَّبُ إلَیَّ بِالنَّوافِلِ حَتّى اُحِبَّهُ؛ فَأَکونَ أنَا سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، وبَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، ولِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ، وقَلبَهُ الَّذی یَعقِلُ بِهِ، فَإِذا دَعا أجَبتُهُ، وإذا سَأَلَنی أعطَیتُهُ.(3)

7 / 1

استجابت دعاها

1937 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند عز و جل فرمود: «هر کس یکى از دوستانم را خوار سازد، به پیکار من برخاسته است هیچ بنده‌اى با چیزى محبوب‌تر در نزد من از آنچه بر او واجب ساخته‌ام، به من نزدیک نمى‌شود بنده، با کارهاى مستحب به من نزدیک مى‌شود، تا آن جا که او را دوست مى‌دارم پس چون دوستش داشتم، گوش شنوایش، چشم بینایش، زبان گویایش و دست نیرومندش مى‌شوم اگر مرا بخواند، پاسخش مى‌دهم و اگر از من بخواهد، به او مى‌بخشم» .

1938 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند متعال فرمود: «هر کس با یکى از دوستانم دشمنى کند، به او اعلان جنگ مى‌کنم بنده‌ام با چیزى محبوب‌تر در نزد من از واجباتى که بر او واجب ساخته‌ام، به من نزدیک نمى‌شود بنده‌ام با کارهاى مستحب، همچنان به من نزدیک مى‌شود، تا آن جا که دوستش مى‌دارم پس چون دوستش داشتم، گوش شنوایش، چشم بینایش، دست نیرومندش و پاى راهروش مى‌شوم اگر از من درخواست کند، به او خواهم بخشید و اگر از من پناه جوید، پناهش خواهم داد» .

1939 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند متعال مى‌فرماید: . . «بنده‌ام با کارهاى مستحب، پیوسته به من نزدیک مى‌شود، تا آن جا که دوستش مى‌دارم در نتیجه، گوش شنوایش، چشم بینایش، زبان گویایش و قلب اندیشه‌گرش مى‌شوم اگر مرا بخوانَد، پاسخش را مى‌دهم و اگر از من درخواست کند، به او مى‌بخشم» .

7 / 2

لِقاءُ اللهِ

1940 . الإمام علیّ صلى الله علیه و آله فی ذِکرِ حَدیثِ مِعراجِ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله : [قالَ اللهُ تعالى:] یا أحمَدُ، هَل تَدری أیُّ عَیشٍ أهنى، وأیُّ حَیاةٍ أبقى؟

قالَ: اللهُمَّ لا.

قالَ: أمَّا العَیشُ الهَنیءُ فَهُوَ الَّذی لا یَفتُرُ صاحِبُهُ عَن ذِکری، ولا یَنسى نِعمَتی، ولا یَجهَلُ حَقّی، یَطلُبُ رِضایَ لَیلَهُ ونَهارَهُ.

وأمَّا الحَیاةُ الباقِیَةُ فَهِیَ الَّتی یَعمَلُ لِنَفسِهِ حَتّى تَهونَ عَلَیهِ الدُّنیا وتَصغُرَ فی عَینَیهِ، وتَعظُمَ الآخِرَةُ عِندَهُ، ویُؤثِرَ هَوایَ عَلى هَواهُ، ویَبتَغیَ مَرضاتی، ویُعَظِّمَ حَقَّ عَظَمَتی، ویَذکُرَ عِلمی بِهِ، ویُراقِبَنی بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ عِندَ کُلِّ سَیِّئَةٍ ومَعصِیَةٍ، ویَنفیَ قَلبَهُ عَن کُلِّ ما أکرَهُ، ویُبغِضَ الشَّیطانَ ووَساوِسَهُ، لا یَجعَلَ لِاءِبلیسَ عَلى قَلبِهِ سُلطانا وسَبیلاً.

فَإِذا فَعَلَ ذلِکَ أسکَنتُ فی قَلبِهِ حُبّا حَتّى أجعَلَ قَلبَهُ لی، وفَراغَهُ وَاشتِغالَهُ وهَمَّهُ وحَدیثَهُ مِنَ النِّعمَةِ الَّتی أنعَمتُ بِها عَلى أهلِ مَحَبَّتی مِن خَلقی، وأفتَحَ عَینَ قَلبِهِ وسَمعِهِ حَتّى یَسمَعَ بِقَلبِهِ ویَنظُرَ بِقَلبِهِ إلى جَلالی وعَظَمَتی، واُضَیِّقَ عَلَیهِ الدُّنیا، واُبَغِّضَ إلَیهِ ما فیها مِنَ اللَّذّاتِ، واُحَذِّرَهُ مِنَ الدُّنیا وما فیها کَما یُحَذِّرُ الرّاعی غَنَمَهُ

مِن مَراتِعِ الهَلَکَةِ.

فَإِذا کانَ هکَذا یَفِرُّ مِنَ النّاسِ فِرارا، ویَنقُلُ مِن دارِ الفَناءِ إلى دارِ البَقاءِ، ومِن دارِ الشَّیطانِ إلى دارِ الرَّحمنِ یا أحمَدُ، لَاُزَیِّنُهُ بِالهَیبَةِ وَالعَظَمَةِ.

فَهذا هُوَ العَیشُ الهَنیءُ وَالحَیاةُ الباقِیَةُ، وهذا مَقامُ الرّاضینَ.

فَمَن عَمِلَ بِرِضائی ألزِمُهُ ثَلاثَ خِصالٍ: اُعَرِّفُهُ شُکرا لا یُخالِطُهُ الجَهلُ، وذِکرا لا یُخالِطُهُ النِّسیانُ، ومَحَبَّةً لا یُؤثِرُ عَلى مَحَبَّتی مَحَبَّةَ المَخلوقینَ فَإِذا أحَبَّنی أحبَبتُهُ، وأفتَحُ عَینَ قَلبِهِ إلى جَلالی، فَلا اُخفی عَلَیهِ خاصَّةَ خَلقی، فَاُناجیهِ فی ظُلَمِ اللَّیلِ ونورِ النَّهارِ حَتّى یَنقَطِعَ حَدیثُهُ مِنَ المَخلوقینَ ومُجالَسَتُهُ مَعَهُم، واُسمِعُهُ کَلامی وکَلامَ مَلائِکَتی، واُعَرِّفُهُ السِّرَّ الَّذی سَتَرتُهُ عَن خَلقی.(4)

7 / 2

دیدار خدا

1940 . امام على علیه السلام در بیان حدیث معراج پیامبر صلى الله علیه و آله : [خداوند متعال فرمود:] «اى احمد! مى‌دانى کدام عیش، گواراتر و کدام زندگى، پایدارتر است؟» .

گفت: بار الها! نه.

فرمود: «عیش گوارا آن است که دارنده‌اش، از یادم خسته نمى‌شود، نعمتم را فراموش نمى‌کند، حقّم را نادیده نمى‌گیرد و در شب و روزش، جویاى خشنودى من است.

زندگى پایدار، آن است که دارنده‌اش چنان براى خود عمل مى‌کند که دنیا بر او خوار شود و در چشمانش کوچک گردد و آخرت، نزدش بزرگ شود خواسته‌ام را بر خواسته‌اش مقدّم مى‌دارد و جویاى خشنودى من است حقّ بزرگىِ مرا به جا مى‌آورد، آگاهىِ مرا نسبت به خودش به یاد دارد و در شب و روز و در کنار هر زشتى و گناهى، مرا مراقب خود مى‌بیند و قلبش را از هر آنچه ناخوش مى‌دارم، مى‌زداید شیطان و وسوسه‌هایش را دشمن مى‌دارد و براى شیطان، بر قلبش سلطه‌اى [ندارد] و راهى نمى‌گذارد.

پس چون چنین کند، در قلبش محبّتى مى‌نهم تا آن جا که قلبش را از آنِ خود مى‌سازم و فراغت و اشتغال و اندیشه و سخنش را از نعمتى که به دوستانم در میان خلق بخشیده‌ام، ویژه خود مى‌گردانم و چشم و گوش و قلبش را مى‌گشایم تا آن که با قلبش بشنود و با قلبش به جلال و عظمتم بنگرد دنیا را بر او تنگ مى‌سازم و لذّت‌هایش را منفور او مى‌گردانم و همان گونه که شبان، گوسفندانش را از چراگاه‌هاى هلاکت‌بار برحذر

مى‌دارد، او را از دنیا و آنچه در آن است، بر حذر مى‌دارم پس چون چنین شود، سخت از مردم مى‌گریزد و از سراى ناپایدار، به سراى پایدار و از سراى شیطان، به سراى رحمان منتقل مى‌گردد اى احمد! او را با هیبت و عظمت مى‌آرایم.

این است عیش گوارا و زندگى پایدار، و این است مقام خشنودان.

هر کس بر طبق خشنودى من رفتار کند، سه صفت را همراه او مى‌سازم: به او شکرى را مى‌شناسانم که جهل با آن در نیامیزد، و یادى که فراموشى با آن آمیخته نگردد، و محبّتى که با وجود آن، محبّت آفریدگان را بر محبّت من مقدّم ندارد پس چون مرا دوست بدارد، دوستش مى‌دارم و چشم دلش را به سوى جلالم مى‌گشایم و خاصّانِ خلقم را از او پنهان نمى‌دارم و در تاریکى‌هاى شب و روشنایى‌هاى روز، با او رازگویى مى‌کنم تا آن که از سخن گفتن با آفریدگان و همنشینى با آنان ببُرد، و سخن خود و سخن فرشتگانم را به او مى‌شنوانَم و رازى را که از خلقم پنهان داشته‌ام، به او مى‌شناسانم» .

1941 . الإمام علیّ علیه السلام: قال رَسولُ اللهِ صلى الله علیه و آله: یَزورُ أهلُ الجَنَّةِ الرَّبَّ تَبارَکَ وتَعالى فی کُلِّ یَومِ جُمُعَةٍ، وذَکَرَ ما یُعطَونَ، قالَ: ثُمَّ یَقولُ اللهُ تَعالى: اِکشِفُوا الحُجُبَ فَیَکشِفوا حِجابا ثُمَّ حِجابا حَتّى یَتَجَلّى لَهُم تَبارَکَ وتَعالى عَن وَجهِهِ فَکَأَنَّهُم لَم یَرَوا نِعمَةً قَبلَ ذلِکَ، وهُوَ قَوله تَعالى: «وَ لَدَیْنا مَزِیدٌ» .(5)

7 / 3

خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَة

الکتاب

«مَنْ کانَ یُرِیدُ ثَوابَ اَلدُّنْیا فَعِنْدَ اَللهِ ثَوابُ اَلدُّنْیا وَ اَلْآخِرَةِ وَ کانَ اَللهُ سَمِیعاً بَصِیراً» .(6)

1941 . امام على علیه السلام: پیامبر خدا فرمود: «بهشتیان، هر روز جمعه، با پروردگار متعال دیدار مى‌کنند» .

سپس ایشان، آنچه را که به آنان عطا مى‌شود، یاد کرد و افزود: «آن گاه، خداوند متعال مى‌فرماید: “پرده‌ها را بردارید” پس از آن، پرده‌ها یکى یکى برداشته مى‌شوند، تا آن که خداوند متعال با رخسار بزرگوارش، چنان بر آنان تجلّى مى‌کند که گویى پیش از آن، هیچ نعمتى ندیده‌اند و همین است معناى گفته خداوند متعال: «و بیش از آن، نزد ماست»» .

7 / 3

خیر دنیا و آخرت

قرآن

«هر کس پاداش دنیا را بخواهد، پاداش دنیا و آخرت نزد خداست؛ و خدا، شنواى بیناست» .

الحدیث

1942 . رسول الله صلى الله علیه و آله: القَلْبُ ثَلاثَةُ أنْواعٍ، قَلْبٌ مَشْغُولٌ بِالدُّنیا، وَقَلْبٌ مَشْغُولٌ بِالْعُقْبى، وَقَلبٌ مَشْغُولٌ بِالْمَولى، أَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغُولُ بِالدُّنْیا فَلَهُ الشِّدَّةُ وَالْبَلاءُ، وَأمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغُولُ بِالعُقْبى فَلَهُ الدَّرَجاتُ العُلى، وَأَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغُولُ بِالْمَوْلى فَلَهُ الدُّنْیا وَالعُقْبى وَالْمَولى.(7)

حدیث

1942 . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: قلب‌ها سه گونه‌اند: قلبى مشغول به دنیا، قلبى مشغول به عُقبا، و قلبى مشغول به مولا قلب مشغول به دنیا، سختى و بلا دارد قلب مشغول به عُقبا، درجات والا دارد و امّا قلب مشغول به مولا، دنیا و عُقبا و مولا از آنِ اوست


1) الکافی: ج 2 ص 352 ح 7 عن حمّاد بن بشیر عن الإمام الصادق علیه السلام وح 8 عن أبان بن تغلب عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلى الله علیه و آله، بحار الأنوار: ج 70 ص 22 ح 21.

2) صحیح البخاری: ج 5 ص 2385 ح 6137 عن أبی هریرة.

3) المعجم الکبیر: ج 8 ص 206 ح 7833 و ص 222 ح 7880 نحوه وکلاهما عن أبیأُمامة.

4) إرشاد القلوب: ص 199 204، بحار الأنوار: ج 77 ص 28 ح 6.

5) کنز العمّال: ج 2 ص 509 ح 4614 نقلاً عن أبی القاسم اللالکائی.

6) النساء:134.

7) المواعظ العددیّة: ص 146.