جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آثار الایمان و برکاته (آثار و برکات ایمان)

زمان مطالعه: 5 دقیقه

6 / 1

المعرفة

الکتاب

(ما أصاب من مصیبة الا باذن الله و من یؤمن بالله یهد قلبه والله بکل شیء علیم).(1).

(هو الذی بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلوا علیهم ءایته و یزکیهم و یعلمهم الکتب والحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین).(2).

الحدیث

937. رسول الله صلی الله علیه و آله: الایمان عریان، و لباسه التقوی، و زینته الحیاء، و ماله الفقه، و ثمرته العلم(3).

6 / 1

شناخت

قرآن

(هی مصیبتی، جز به اذن خدا نمی رسد؛ و کسی که به خدا بگرود، دلش را به راه می آورد؛ و خدا به هر چیزی داناست).

(اوست آن کس که در میان بی سوادان، فرستاده ای از خودشان بر انگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدبیشان بیاموزد؛ و [آنان] قطعا پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند).

حدیث

937. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ایمان [-تنها] برهنه است؛ جامه اش پرهیزگاری، زیورش آزرم، دارایی اش دانایی و میوه اش دانش است.

6 / 2

مکارم الاخلاق

الکتاب

(هو الذ بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلوا علیهم ءایته و یزکیهم و یعلمهم الکتب و الحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین)(4).

الحدیث

938. رسول الله صلی الله علیه و آله: انما بعث لاتمم مکارم الأخلاق.(5).

949. عنه صلی الله علیه و آله: بعثت بمکارم الأخلاق و محاسنها.(6).

940. عنه صلی الله علیه و آله: بعثت لاتمم حسن الأخلاق.(7).

941. عنه صلی الله علیه و آله: ان من أعف(8) الناس قتلة أهل الایمان.(9).

6 / 3

انقاذ الناس من ولایة الطاغوت

الکتاب

(و لقد بعثنا فی کل أمة رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت فمنهم من هدی الله و منهم من حقت علیه الضلالة فسیروا فی الأرض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین(10).

6 / 2

اخلاق پسندیده

قرآن

(اوست آن کس که در میان بی سوادان، فرستاده ای از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت را بدیشان بیاموزد، و [آنان] قطعا پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند).

حدیث

938. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من، در حقیقت، برای این برانگیخته شدم که اخلاق پسندیده را به کمال برسانم.

939. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من با اخلاق پسندیده و نیکو برانیگخته شده ام.

940. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من برانگیخته شده ام تا اخلاق پسندیده را به کمال برسانم.

941. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: با ملاحظه ترین مردم در نحوه ی کشتن، اهل ایمان اند.(11).

6 / 3

نجات مردم از ولایت طاغوت

قرآن

(و در حقیقت، در میان هر امتی، فرستاده ای برانگیختیم که [بگوید]: «خدا را بپرستید و از طاغوت [-فریبگر] بپرهیزید». پس، در میان ایشان کسی است که خدا [او را] هدایت کرده، و در میان ایشان، کسی است که گمراهی بر او سزاوار است. بنابرانی، در زمین بگردید تا ببینید فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است).

(و ما لکم لا تقتلون فی سبیل الله والمستضعفی من الرجال و النساء والولدن الذین یقولون ربنا أخرجنا من هذه القریة الظالم أهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا).(12)

راجع: الزمر: 17.

الحدیث

942. رسول الله صلی الله علیه و آله- من کتابه الی أهل نجران-: باسم اله ابراهیم و اسحاق و یعقوب، من محمد النبی رسول الله الی اسقف نجران و أهل نجران، ان أسلمتم فانی أحمد الیکم الله اله ابراهیم و اسحاق و یعقوب، أما بعد فانی أدعوکم الی عبادة الله من عبادة العباد، و أدعوکم الی ولایة الله من ولایة العباد.(13).

6 / 4

خیر الدنیا و الآخرة

الکتب

(قل من حرم زینة الله التی أخرج لعباده و الطیبت من الرزق قل هی للذین ءامنوا فی الحیوة الدنیا خالصة یوم القیمة کذلک نفصل الأیت لقوم یعلمون).(14).

(و لو أن أهل القری ءامنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکت من السماء والأرض و لکن کذبوا فأخذنهم بما کانوا یکسبون).(15).

(و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف، نمی جنگید؟ همانان که می گویند: «پروردگارا! ما را از این شهری که مردمش ستم پیشه اند، بیرون ببرد و از جانب خود، برای ما سرپرستی قرار ده و از نزد خویش، یاوری برای ما تعیین فرما»).

ر.ک: زمر: آیه ی 17.

حدیث

942. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله- در نامه اش به نجرانیان-: به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. از محمد پیامبر و فرستاده ی خدا، به اسقف نجران و به اهالی نجران. اگر اسلام آوردید، هم صدا با شما، خدا، همان معبود ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می گویم. آنک، من شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا، و از ولایت بندگان به ولایت خدا فرا می خوانم.

6 / 4

خیر دنیا و آخرت

قرآن

([ای پیامبر‍!] بگو: «زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و [نیز] روزی های پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده؟». بگو: «این [نعمت ها] در زندگی دنیا، برای کسانی است که ایمان آورده اند و در روز قیامت [نیز] خاص آنان خواهد بود». این گونه، آیات [خود] را برای گروهی که می دانند، به روشنی بیان می کنیم).

(و اگر مردم شهرها ایمان آورده بودند و به پرهیزگاری گراییده بودند، قطعا برکاتی از آسمان و زمین، برایشان می گشودیم؛ ولی تکذیب کردند، پس به [کیفر] دستاوردشان، [گریبان] آنان را گرفتیم).

(من عمل صالحا من ذکر أو أنثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة و لنجرینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون)(16).

943. رسول الله صلی الله علیه و آله: خمس لا یجتمعن الا فی مؤمن حقا یوجب الله له بهن الجنة: النور فی القلب، والفقه فی الاسلام، والورع فی الدین، والمودة فی الناس، و حسن السمت فی الوجه.(17).

(هر کس، چه مرد و چه زن، کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزه ای، حیات [- حقیقی] می بخشیم و مسلما به آنان، بهتر از آنچه انجام می دادند، پاداش خواهیم داد).

حدیث

943. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: پنج چیز است که جز در مؤمن راستین، گرد نمی آیند و خداوند به سبب آنها بهشت را بر او واجب می گرداند: روشنایی در دل، فهم در اسلام، پارسایی در دین، دوست داشتن مردم، و خوش سیمایی.


1) التغابن: 11.

2) الجمعه: 2 و راجع: البقرة: 129 و 151، آل عمران: 164.

3) الفردوس: ج 1 ص 112 ح 380 عن ابن مسعود؛ الأمالی للشجری: ج 1 ص 15 عن ابن مسعود و فیه «رأسه» بدل «زینته».

4) الجمعه: 2. راجع: البقرة 129 و 151 و آل عمران: 164.

5) السنن الکبری: ج 10 ص 323 ح 20782؛ مجمع البیان: ج 10 ص 500، بحارالأنوار: ج 16 ص 210.

6) الأمالی للطوسی: ص 596 ح 1234 عن اسحاق بن جعفر عن أخیه الامام الکاظم عن الامام الباقر عن آبائه علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 16 ص 287 ح 142.

7) الموطأ: ج 2 ص 904 ح 8، مسند ابن حنبل: ج 3 ص 323 ح 8961 عن أبی هریرة و فیه «صالح الأخلاق» بدل «حسن الأخلاق.

8) العفة هی الکف عما لا ینبغی (معجم مقاییس اللغة: ج 4 ص 3).

9) سنن ابن ماجة: ج 2 ص 894 ح 2681 عن ابن مسعود.

10) النحل: 36.

11) یعنی: مؤمنان در جنگ و کشتن دشمن، و حتی کشتن حیوان، از زجرکش کردن و مثله کردن و امثال آن، خودداری می ورزند.

12) النساء: 75.

13) دلائل النبوة للبیهقی: ج 5 ص 385 عن سلمة بن عبد یشوع عن أبیه عن جده عن یونس و کان نصرانیا فأسلم؛ تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 81 نحوه، بحارالأنوار: ج 21 ص 285.

14) الأعراف: 32.

15) الاعراف: 96.

16) النحل: 97.

17) کنز الفوائد: ج 2 ص 10، بحارالأنوار: ج 1 ص 219 ح 49.