جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آثار از یاد بردنِ آخرت

زمان مطالعه: 2 دقیقه

قرآن

«و دوزخیان، بهشتیان را آواز مى دهند که: از آن آب، یا از آنچه روزىِ شما کرده است، بر ما فرو ریزید. [بهشتیان] مى گویند: «خدا آنها را بر کافران، حرام کرده است»؛ همانان که دین خود را سرگرمى و بازیچه گرفتند و زندگى دنیا فریبشان داد. پس همان گونه که آنان دیدار امروز خود را از یاد بردند و آیات ما را انکار مى کردند، ما نیز امروز، آنان را از یاد مى بریم».

«و کاش هنگامى را که مجرمان، سرهایشان را پیش پروردگارشان به زیر افکنده اند، مى دیدى [که مى گویند]: «پروردگارا! دیدیم و شنیدیم. پس، ما را باز گردان تا کار شایسته کنیم؛ چرا که ما یقین داریم»! و اگر مى خواستیم، حتما به هر کسى به اجبار، هدایتش را مى دادیم؛ لیکن سخن من، محقّق گردیده که: «هر آینه جهنّم را از همه جِنّیان و آدمیان خواهم آکند». پس به [سزاى] آن که دیدار این روزتان را از یاد بردید، [عذاب را] بچشید و به [سزاى] آنچه انجام مى دادید، عذاب جاودان را بچشید».

«و گفته مى شود: «همان گونه که دیدار امروزتان را فراموش کردید، امروز، شما را فراموش خواهیم کرد، و جایگاهتان در آتش است و شما را یاورانى نخواهد بود». این، بِدان سبب است که شما آیات خدا را به ریشخند گرفتید و زندگى دنیا فریبتان داد. پس امروز، نه از این [آتش]، بیرون آورده مى شوند و نه عذرشان پذیرفته مى گردد».

«اى داوود! ما تو را در زمین، خلیفه (جانشین) قرار دادیم. پس میان مردم به حق داورى کن و زنهار از هوس، پیروى مکن که تو را از راه خدا به در مى کند. در حقیقت، کسانى که از راه خدا به در مى روند، به [سزاى] آن که روز حساب را فراموش کرده اند، عذابى سخت خواهند داشت».

حدیث

186. امام على علیه السلام – در نکوهش عمرو بن عاص -:

شگفتا از پسر نابغه! به اهل شام گفته است که من مردى لوده و بازیگوشم و [مدام] شوخى و بازیگرى مى کنم!

حقّا که یاوه گفته و زبان به گناه، آلوده است. بدانید که او – با آن که بدترین سخن، دروغ است – کارش دروغ گفتن است، کارش خُلف وعده است، کارش بخل ورزیدن است، و در خواستن، سماجت مى کند و عهدشکن و بُرنده پیوند خویشاوندى است.

در هنگام جنگ، تا شمشیرها به حرکت در نیامده اند، چه امر و نهى کننده اى است؛ امّا همین که شمشیرها سرها را نشانه مى روند، بزرگ ترین نیرنگش این است که عورتش را براى بزرگ مرد (/ جماعت) نمایان مى سازد!

هان! به خدا سوگند، یاد مرگ، مرا از پرداختن به [سرگرمى و] بازیچه، باز مى دارد، و از یاد بردن آخرت، او را از گفتن حق، باز مى دارد. او با معاویه بیعت نکرد، مگر آن گاه که با او شرط نمود عطیّه اى به او بدهد و در قبال دست بر داشتن از دینش، آن دِهِش ناچیز (حکومت مصر) را عطایش کند.

ر. ک: ص 409 (آخرت / فصل سوم / عوامل از یاد بردن آخرت).